• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابن‌زهر ابوبکر حفید محمد بن عبدالملک

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ابوبکر محمد بن عبدالملک بن زهر، معروف به ابوبکر حفید، یکی از شخصیت‌های ابن‌زهر می‌باشد؛ اِبْن‌زُهْر، لقب افراد خاندانی منسوب به اِیاد بن مَعَدّ بن عدنان که در سده‌های ۴ تا ۷ق/۱۰ تا ۱۳م، فقیهان، پزشکان، ادیبان و وزیرانی نامدار از آن برخاستند.



ابوبکر محمد بن عبدالملک بن زهر، معروف به ابوبکر حفید (۵۰۷-۵۹۵ یا ۵۹۶ق/۱۱۱۳-۱۱۹۹ یا ۱۲۰۰م).
او در اشبیلیه زاده شد و در همان‌جا تربیت یافت. پزشکی را نزد جدّ خویش ابوالعلاء، سپس نزد پدر خود ابومروان و حمد بن ابی‌العلاء آموخت. پدرش او را ملزم ساخت که از همان دوران خردسالی کتاب حلیة البرء جالینوس را حفظ کند و چنین کرد. سپس ادبیات را نزد ابوبکر عاصم نحوی بطلیوسی نحوی
[۱] انصاری، محمد بن محمد، الذیل و التکملة لکتابی الموصول و الصله، ج۶، ص۳۹۹، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۳م.
و فقه را در مدت ۷ سال نزد عبدالملک باجی آموخت و کتاب‌های المدوّنة سحنون در مذهب مالکی و مسند ابن‌ابی‌شیبه را نزد همو خواند.
وی با عالمانی چون ابوبکر ابن‌ابی‌الجد فقیه، ابوعبدالله ابن‌صقر و ابوالولید ابن‌رشد مجالست داشت. گرچه بعد میان وی و ابوبکر بن ابی‌الجد دشمنی پدید آمد.
[۵] ابن‌ابی‌زرع فاسی، علی، الانیس المطرب، ج۱، ص۲۰۷، رباط، ۱۹۷۲م.
[۷] مقری، احمد بن محمد، نفح الطیب، ج۴، ص۲۰۱، به کوشش یوسف شیخ محمد بقاعی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.

وی پس از تکمیل رشته‌های مختلف علوم زمان خود به روایت تصنیفات خود پرداخت و افرادی چون ابوجعفر بن غزال، ابوعلی شلوبین و ابوالحسن موسی ابن‌سعید غرناطی نزد وی دانش آموختند.
از شاگردان نامدار او ابوالخطاب عمر ابن‌دحیه است که از وی اجازه روایت یافته است.


او نخست با پدر خود در اواخر حکومت مرابطون به دستگاه آنان راه یافت، اما پس از سقوط مرابطون همراه پدر خود به خدمت ابومحمد عبدالمؤمن بن علی موحدی درآمد و به مداوای وی نیز می‌پرداخت. وی بعد از پدر همچنان در دربار موحدان تا روزگار محمد الناصر باقی ماند و یعقوب المنصور به وی بسیار اعتماد داشت و دانش و دینداریش را می‌ستود و محبت بسیار در حق او روا می‌داشت.


ابن‌زهر در رشته‌های مختلف علوم خاصه پزشکی و ادبیات شهرتی بسیار یافت
[۲۱] انصاری، محمد بن محمد، الذیل و التکملة لکتابی الموصول و الصلة، ج۶، ص۳۹۹، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۳م.
و در علم لغت وی را داناترین فرد زمان خود دانسته‌اند.
بیشتر اشتهار ادبی او به سبب موشحات وی است که به گفته شاگردش ابن‌دحیه در این فن یگانه و چیره دست بود.
صفدی در توشیع التوشیح
[۲۴] صفدی، خلیل ابن‌ایبک، توشیع التوشیح، ج۱، ص۵۷-۱۴۰، به کوشش البیر حبیب مطلق، بیروت، ۱۹۶۶م.
و ابن‌خطیب در جیش التوشیح
[۲۵] ابن‌خطیب، محمد بن عبدالله، جیش التوشیح، ج۱، ص۱۹۶-۲۱۲، به کوشش هلال ناجی، تونس، ۱۹۶۷م.
بسیاری از موشحات وی را ذکر کرده‌اند. صفدی حتی به استقبال موشحات وی رفته است.
[۲۶] تجیبی، صفوان بن ادریس، زادالمسافر، ج۱، ص۷۱ برای اشعار دیگر وی، به کوشش عبدالقادر محداد، بیروت، ۱۹۷۰م.
[۲۷] تجیبی، صفوان بن ادریس، زادالمسافر، ج۱، ص۷۲ برای اشعار دیگر وی، به کوشش عبدالقادر محداد، بیروت، ۱۹۷۰م.



ابن‌زهر در آخرین بازگشت خود به مراکش، به وسیله ابوزید عبدالرحمان بن یوجان وزیر که نسبت به مقام و منزلت وی در دربار موحدون حسادت می‌ورزیدند، همراه با خواهرزاده‌اش که زنی پزشک بود، مسموم شد و درگذشت و در مقابر الشیوخ به خاک سپرده شد.
[۳۱] انصاری، محمد بن محمد، الذیل و التکملة لکتابی الموصول و الصله، ج۶، ص۴۰۳، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۳م.



در بیش‌تر منابع متقدم از آثار وی یاد نشده و تنها اشاره کرده‌اند که مردم تصنیفات وی را از وی روایت کرده‌اند. ابن‌ابی‌اصیبعه کتابی به نام التریاق الخمسینی به وی نسبت داده که برای المنصور ابویوسف یعقوب موحدی نوشته بوده است. حاجی خلیفه نیز کتاب الایضاح فی الطب را از او دانسته و گویا رساله‌ای نیز در چشم پزشکی
[۳۵] دجیلی، عبدالصاحب عمران، اعلام العرب، ج۲، ص۲۱، نجف، ۱۳۸۶ق/۱۹۶۶م.
داشته است، اما از این آثار اکنون چیزی باقی نیست. در نسخه‌های خطی کتابخانه برلین کتابی به نام الفصول در طب به شماره ۶۲۳۷ وجود دارد که به ابن‌زهر و فخرالدین رازی نسبت داده‌اند.


۱. انصاری، محمد بن محمد، الذیل و التکملة لکتابی الموصول و الصله، ج۶، ص۳۹۹، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۳م.
۲. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۲۱، ص۳۲۶، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۳. یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادبا، ج۶، ص۲۵۵۱.    
۴. ابن‌ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم، عیون الانباء، ج۱، ص۵۲۱.    
۵. ابن‌ابی‌زرع فاسی، علی، الانیس المطرب، ج۱، ص۲۰۷، رباط، ۱۹۷۲م.
۶. مقری، احمد بن محمد، نفح الطیب، ج۳، ص۴۳۴.    
۷. مقری، احمد بن محمد، نفح الطیب، ج۴، ص۲۰۱، به کوشش یوسف شیخ محمد بقاعی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
۸. ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۳، ص۱۱۲، به کوشش محمد سعید بن بسیونی زغلول، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.    
۹. ابن‌ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم، عیون الانباء، ج۱، ص۵۲۴.    
۱۰. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۲۱، ص۳۲۶، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۱۱. مقری، احمد بن محمد، نفح الطیب، ج۳، ص۴۳۴.    
۱۲. ابن‌دحیه، عمر بن حسن، المطرب بن اشعار اهل المغرب، ج۱، ص۲۲، به ک وشش ابراهیم ابیاری و دیگران، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۵م.    
۱۳. ابن‌دحیه، عمر بن حسن، المطرب بن اشعار اهل المغرب، ج۱، ص۲۰۳، به ک وشش ابراهیم ابیاری و دیگران، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۵م.    
۱۴. ابن‌دحیه، عمر بن حسن، المطرب بن اشعار اهل المغرب، ج۱، ص۲۰۴، به ک وشش ابراهیم ابیاری و دیگران، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۵م.    
۱۵. ابن‌دحیه، عمر بن حسن، المطرب بن اشعار اهل المغرب، ج۱، ص۲۰۷، به ک وشش ابراهیم ابیاری و دیگران، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۵م.    
۱۶. یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادبا، ج۶، ص۲۵۵۱.    
۱۷. ابن‌ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم، عیون الانباء، ج۱، ص۵۲۲.    
۱۸. مقری، احمد بن محمد، نفح الطیب، ج۳، ص۴۳۴.    
۱۹. یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادبا، ج۶، ص۲۵۵۱.    
۲۰. ابن‌دحیه، عمر بن حسن، المطرب بن اشعار اهل المغرب، ج۱، ص۲۰۶، به ک وشش ابراهیم ابیاری و دیگران، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۵م.    
۲۱. انصاری، محمد بن محمد، الذیل و التکملة لکتابی الموصول و الصلة، ج۶، ص۳۹۹، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۳م.
۲۲. ابن‌ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم، عیون الانباء، ج۱، ص۵۲۱.    
۲۳. الموشحات ابن‌دحیه، عمر بن حسن، المطرب بن اشعار اهل المغرب، ج۱، ص۲۰۴، به ک وشش ابراهیم ابیاری و دیگران، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۵م.    
۲۴. صفدی، خلیل ابن‌ایبک، توشیع التوشیح، ج۱، ص۵۷-۱۴۰، به کوشش البیر حبیب مطلق، بیروت، ۱۹۶۶م.
۲۵. ابن‌خطیب، محمد بن عبدالله، جیش التوشیح، ج۱، ص۱۹۶-۲۱۲، به کوشش هلال ناجی، تونس، ۱۹۶۷م.
۲۶. تجیبی، صفوان بن ادریس، زادالمسافر، ج۱، ص۷۱ برای اشعار دیگر وی، به کوشش عبدالقادر محداد، بیروت، ۱۹۷۰م.
۲۷. تجیبی، صفوان بن ادریس، زادالمسافر، ج۱، ص۷۲ برای اشعار دیگر وی، به کوشش عبدالقادر محداد، بیروت، ۱۹۷۰م.
۲۸. ابن‌سناء، الملک هبة‌الله بن جعفر، دارالطراز، ج۱، ص۱۰۰-۱۰۲، به کوشش جودت رکابی، دمشق، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.    
۲۹. یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادبا، ج۶، ص۲۵۵۱.    
۳۰. ابن‌ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم، عیون الانباء، ج۱، ص۵۲۲.    
۳۱. انصاری، محمد بن محمد، الذیل و التکملة لکتابی الموصول و الصله، ج۶، ص۴۰۳، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۳م.
۳۲. ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۳، ص۱۱۲، به کوشش محمد سعید بن بسیونی زغلول، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.    
۳۳. ابن‌ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم، عیون الانباء، ج۱، ص۵۲۲.    
۳۴. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبداﷲ، کشف الظنون، ج۱، ص۲۱۳.    
۳۵. دجیلی، عبدالصاحب عمران، اعلام العرب، ج۲، ص۲۱، نجف، ۱۳۸۶ق/۱۹۶۶م.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن‌زهر»، ج۳، ص۱۲۷۵.    



جعبه ابزار