• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تقسیم قرآن بر اساس تلاوت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تقسیم‌بندی قرآن از جهات مختلف و از منظرهای گوناگون را تقسیمات قرآن می‌گویند. یکی از این تقسیمات قرآن، تقسیم بر اساس تلاوت و برای تسهیل تلاوت می‌باشد. از این نظر، سوره‌های قرآن به اجزاء، احزاب، اعشار، اخماس و رکوعات بخش‌بندی می‌شوند.





۱.۱ - تقسیم زمان پیامبر (ص)

تقسیم قرآن به اجزاء و احزاب برای تسهیل تلاوت و حفظ بوده و در ادوار مختلف به گونه‌های مختلف انجام می‌گرفته است. از برخی روایات استفاده می‌شود در اواخر زمان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) قرآن را به ۷ حزب تقسیم کرده بودند که از آن‌ها به اجزاء یا احزاب یا منازل القرآن
[۱] عون المعبود، ج ۴، ص ۱۹۰.
یاد می‌کرده‌اند: حزب اوّل شامل سه سوره اول قرآن یعنی حمد، بقره و آل عمران و حزب‌های بعدی به ترتیب ۵، ۷، ۱۱ و ۱۳ سوره طبق ترتیب کنونی مصحف بوده است و حزب هفتم که حزب مفصل نام داشته از سوره «ق» تا سوره «ناس» بوده است.
[۲] فضائل القرآن، ص ۹۲.
[۳] مسند احمد، ج ۴، ص ۳۴۳.
[۴] البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۳۴۴.

برخی این تقسیم‌بندی را فردی می‌دانند و معتقدند مسلمانان برای این‌که در طول هفته قرآن را ختم کنند آن را به ۷ جزء تقسیم کرده بودند و مقدار اجزاء نزد همه افراد یک‌سان نبوده است.
[۵] الموسوعة القرآنیه، ج ۱، ص ۳۷۸ - ۳۷۹.
این روایت همواره از ادله کسانی بوده است که ترتیب کنونی قرآن را توقیفی و از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌دانند.
[۶] الاتقان، ج ۱، ص ۱۶۷.
بنا به نقلی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هر شب یک حزب از حزب‌های هفت‌گانه قرآن را تلاوت می‌کردند.
[۷] البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۳۴۴ـ۳۴۵.
[۸] معجم علوم القرآن، ص ۱۳.


۱.۲ - تقسیم متداول

روایت شده امام صادق (علیه‌السلام) قرآنی در اختیار داشته‌اند که ۱۴ جزء داشته است، به هر روی این تجزیه دیگر رایج نیست و امروزه مقصود از اجزاء همان چیزی است که در میان نویسنده‌های قرآن مرسوم بوده است که در حاشیه صفحات آن رمزهایی را برای اشاره به اجزای سی‌گانه و احزاب و ارباع آن قرار می‌دادند،
[۱۰] مناهل العرفان، ج ۱، ص ۴۰۷ - ۴۰۸.
[۱۱] المتحف، ج ۱، ص ۷۱.
[۱۲] التبیین، ص ۵۶۴ - ۵۶۵.
زیرا در آغاز، مصحف‌های عثمانی از هرگونه تجزیه و علایم مخصوص آن تهی بوده است؛ ولی به مرور برحسب نیاز، قاریان و حافظان، قرآن را به شیوه‌های گوناگون تقسیم‌بندی کردند. عدّه‌ای قرآن را به ۳۰ قسمت تقسیم کردند و به هر قسمت «جزء» می‌گفتند و نیز هر جزء را به دو قسمت تقسیم و به آن «حزب» می‌گفتند و حزب‌ها را نیز به ۴ قسمت تقسیم و به هر قسمت «رُبع» می‌گفتند.
[۱۳] مناهل العرفان، ج ۱، ص ۲۸۷.
البته اجزاء و احزاب و ارباع چنان‌که امروزه مرسوم است در برخی قرآن‌ها علامت‌گذاری شده بود.
[۱۴] المتحف، ج ۲، ص ۴۰۰.
این روش اکنون در بسیاری از قرآن‌ها از جمله قرآن‌های خط عثمان طه متداول است.

۱.۳ - نام‌گذاری

اجزای قرآن به آیه یا سوره آغازین آن‌ها نام‌گذاری شده‌اند؛ برای نمونه از جزء سوم چون با آیه «تِلکَ الرُسُل» شروع شده به «جزء تلک» و از جزء ۲۶ چون با سوره احقاف شروع شده به «جزء احقاف» یاد می‌شود.
[۱۵] اشهر المصطلحات فی فنّ الاداء، ص ۱۴۴ - ۱۴۵.


۱.۴ - منشأ تقسیم

برخی منشأ تقسیم قرآن به ۳۰ جزء را روایتی از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌دانند که در آن به خواندن قرآن در یک ماه سفارش شده است.
[۱۶] فن الترتیل، ج ۱، ص ۶۵.
احتمالا ختم قرآن در ماه رمضان نیز در این خصوص نقش داشته است.
[۱۷] در آستانه قرآن، ص ۱۵۷ - ۱۵۸.


۱.۵ - تقسیمات احزاب

روش دیگری که در برخی مصاحف امروزه متداول است تقسیم اجزای سی گانه به ۴ حزب است. سخاوی می‌نویسد: تقسیم قرآن به ۱۲۰ حزب برای قاریان مساجد قرار داده شده بود،
[۱۸] جمال القراء، ج ۱، ص ۳۷۸.
به هر روی زمان دقیق این تقسیمات به خوبی روشن نیست. برخی احتمال داده‌اند اجزای سی گانه در زمان حَجّاج انجام گرفته باشد
[۱۹] مقدمتان، ص ۲۷۵.
[۲۰] در آستانه قرآن، ص ۱۵۷ - ۱۵۸.
که البته نقل‌های تاریخی این احتمال را تأیید نمی‌کنند، زیرا در زمان وی فقط نصف‌ها تا اعشار قرآن تعیین گردید.
[۲۱] المصاحف، ج ۱، ص ۴۶۷ ۴۷۰.
[۲۲] جمال القراء، ج ۱، ص ۳۱۵ـ۳۱۹.
[۲۳] دعوة لاعادة النظر، ص ۶.
برخی معتقدند تقسیم قرآن به اجزاء، احزاب و ارباع در زمان تابعان پایان یافته است.
[۲۴] فن الترتیل، ص ۶۶.

نقل است که منصور به عمرو بن عُبید (م. ۱۴۴ ق.) گفت: می‌خواهم قرآن را حفظ کنم. عمرو بن عبید هر جزء از اجزای سی گانه قرآن را به ۱۲ بخش قسمت کرد و به منصور پیشنهاد داد هر قسمت را یک روز و در نتیجه همه قرآن را در یک سال حفظ کند.
[۲۵] جمال القراء، ج ۱، ص ۳۷۹.
از این گزارش معلوم می‌شود در آن زمان اجزای سی گانه قرآن متداول بوده است.
ابوبکر بن عیاش (م. ۱۹۳ ق.) کتابی با عنوان اجزاء ثلاثین داشته است که معلوم می‌شود تجزیه قرآن به اجزای سی گانه در زمان وی انجام گرفته است.
[۲۶] تاریخ القرآن، ص ۱۶۱ - ۱۶۴.
[۲۷] الموسوعة الذهبیه، ج ۲، ص ۴۳۶ - ۴۳۷.

سخاوی نقل می‌کند: در مصر قرآن‌هایی ۶۰ جزوی متداول بوده که اجزای شصت گانه آن را ۴ قسمت کرده بودند و هر ۴ روز یک بخش آن را می‌خواندند.
[۲۸] جمال القراء، ج ۱، ص ۳۶۴.
البته اجزای شصت گانه‌ای که سخاوی آورده در برخی موارد با حزب‌های کنونی قرآن‌های عثمان طه تفاوت دارد. (مقایسه کنید حزب‌های مصحف را با این منبع
[۲۹] جمال القراء، ج ۱، ص ۳۶۴ به بعد.
).

۱.۶ - زمان نشانه‌گذاری

زمان نشانه‌گذاری اجزاء و احزاب و ارباع قرآن نیز به خوبی روشن نیست؛ گفته شده است: این کار در زمان مأمون یا حجّاج انجام گرفته است؛
[۳۰] التبیین، ص ۵۶۴.
ولی برخی معتقدند وضع این علایم تا اواسط قرن چهارم شهرت نداشته است، زیرا مصاحفی که از قرن اول تا سوم به دست آمده‌اند از این علایم تهی‌اند.
[۳۱] فن الترتیل، ج ۱، ص ۶۶.
البته نبود علایم در تعداد معدودی از مصاحف بر جای مانده در آن روزگار نمی‌تواند دلیل بر عدم تجزیه یا عدم شهرت آن در آن زمان باشد.
شایان ذکر است که اجزاء، احزاب و ارباع مصحف‌های کنونی از کتاب غیث النفع سَفَاقُسّی، ناظمة الزهر شاطبی و شرح آن، تحقیق البیان محمد متولّی و ارشاد القراء والکاتبین ابوعید رضوان مخلّلاتی گرفته شده است.
[۳۲] التبیین، ص ۵۷۱.
در این تقسیم انسجام معنای آیات در نظر گرفته نشده و بر این اساس رعایت آن در ابتدا و انتهای تلاوت قرآن توصیه نشده است،
[۳۳] التبیین، ص ۵۶۴.
از این رو اخیراً برخی قرآن پژوهان با انتقاد از این شیوه در تجزیه قرآن به سبب عدم مراعات هماهنگی محتوای آیات در بسیاری موارد تجزیه قرآن را به روش نو پیشنهاد داده که از نظر وی انسجام معنای آیات نیز در آن مراعات شده است.
[۳۴] دعوة لاعادة النظر.


۱.۷ - کاربرد

اصطلاح اجزای مصحف کاربرد دیگری نیز داشته و دارد و آن این‌که اجزای مختلف قرآن برای سهل الوصول بودن در جلساتی که قرآن دسته جمعی تلاوت می‌شود و برای آن‌که به آسانی در اختیار نوآموزان قرار گیرد به صورت جزوه‌هایی مستقل در ۳۰ پاره یا بیش‌تر منتشر می‌کرده‌اند و به مجموع جزوه‌ها که همه ۳۰ جزء قرآن را در برداشت «رَبْعة» می‌گفتند.
[۳۵] فنون الافنان، ص ۹۱.
[۳۶] مباحث فی علوم القرآن، ص ۹۸.
[۳۷] الرسم العثمانی، ص ۵۹.
تقسیم قرآن به ۶ یا ۷ قسمت و انتشار آن در ۶ یا ۷ جزوه نیز معمول بوده است.
[۳۸] المتحف، ج ۱، ص ۷۵.
برخی فقها این کار را به دلیل نو بودن (بدعت) و پاره پاره شدن قرآن جایز نمی‌دانستند و با آن مخالفت می‌کردند؛ ولی عدّه‌ای آن را جایز شمرده، حتّی به استحباب آن فتوا داده‌اند.
[۳۹] المتحف، ج ۱، ص ۷۵.


۱.۸ - اهتمام مسلمانان

یکی از کارهایی که در قرن نخست هجری در تقسیمات قرآن مورد توجه مسلمانان قرار گرفت تعیین انصاف، اثلاث، ارباع، اخماس، اسداس، اسباع، اثمان، اتساع و اعشار بود که نتایج آن در آثاری که از قرآن‌پژوهان بر جای مانده ثبت شده‌اند. نقل شده که حَجّاج قاریان، حافظان و کاتبان قرآن را گرد آورد و فرمان داد تا افزون بر شمار کلمات و حروف آن، موارد یاد شده را نیز معیّن کنند،
[۴۱] تفسیر قرطبی، ج ۱، ص ۴۶.
هر چند برای این کار در زمان خودش شاید ارزش چندانی جز تفنّن و هنرنمایی متصوّر نبود؛ ولی اهتمام مسلمانان به امور ریز مربوط به قرآن نظیر شمار کلمات و یکایک حروف معجم به کار برده شده در آن و حتی نقطه‌های آن و حفظ آمار آن
[۴۲] مقدمتان، ص ۲۳۵ - ۲۵۰.
[۴۳] المتحف، ص ۷۴۰.
[۴۴] اشهر المصطلحات فی فن الاداء، ص ۱۴۹.
بهترین گواه بر بطلان ادّعای تحریف قرآن است.


یکی از تقسیمات قرآن که در قدیم رواج داشته و اکنون بر اثر شماره‌گذاری آیات کمتر به آن توجه می‌شود، نشانه‌گذاری پنج پنج آیه و ده ده آیه بوده است که به آن «تخمیس» و «تعشیر» می‌گفتند. برای تخمیس ابتداء، در پایان هر ۵ آیه نقطه و بعدها کلمه «خَمْس» یا حرف «خ» و برای تعشیر نیز آغاز، در پایان هر ۱۰ آیه نقطه و سپس کلمه «عَشر» یا حرف «ع» می‌گذاشتند
[۴۵] مناهل العرفان، ج ۱، ص ۲۸۷.
و سرّ این کار این بود که قاریان هر روز ۵ یا ۱۰ آیه به شاگردان خود می‌آموختند.
[۴۶] المحرر الوجیز، ج ۱، ص ۳۵.
دانشمندان سرآغاز تعشیر مصحف را به سیره رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در آموزش ۱۰ آیه ۱۰ آیه قرآن به اصحاب نسبت داده‌اند.
[۴۷] تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص ۴.
[۴۸] تاریخ القرآن، ص ۲۰۱.
[۴۹] التفسیر والمفسرون، ج ۱، ص ۸۵.
توصیه به آموزش ۵ آیه ۵ آیه نیز از برخی نقل‌ها استفاده می‌شود که شاید منشأ تخمیس بوده است.
[۵۰] لمحات الانوار، ج ۱، ص ۳۳۷ - ۳۴۴.

به نظر ابو عمرو دانی تعشیر و تخمیس قرآن عمل صحابه بوده و در زمان آن‌ها رواج داشته است. وی روایاتی را که حاکی از مخالفت برخی صحابه و تابعان است، دلیل این دیدگاه می‌داند.
از ابن مسعود نقل شده است که علایم تخمیس و تعشیر را از مصاحف پاک می‌کرد. جمعی از تابعان نیز این کار را جایز نمی‌دانستند.
[۵۲] المحکم فی نقط المصاحف، ص ۱۵ - ۱۶.
[۵۳] فضائل القرآن، ص ۳۹۴ - ۳۹۵.
مالک تعشیر و تخمیس مصاحف را با مرکّب مشکی جایز می‌دانست؛ اما انجام این کار را با رنگ قرمز مکروه می‌دانست.
[۵۴] المتحف، ج ۱، ص ۴۲۷.

محمد بن وراق می‌گوید: قرآنی را که اعشار و ختم سوره‌هایش با طلا نشانه‌گذاری شده بود بر امام صادق (علیه‌السلام) عرضه کردم. آن حضرت بر آن ایرادی نگرفت و تنها فرمودند: خوش ندارم قرآن با طلا نوشته شود و دوست دارم قرآن مانند دوره نخستین با مرکّب سیاه نوشته شود.


یکی دیگر از تقسیمات قرآن که بر خلاف سایر تقسیم‌بندی‌های آن، طول و اندازه مساوی و معیّن ندارد رکوعات است. هر رکوع متشکل از چند آیه است که درباره یک موضوع سخن می‌گوید. رکوعات بیش‌تر در سوره‌های بزرگ قرآن‌اند؛ برای نمونه سوره بقره ۴۰ رکوع دارد؛ اما سوره‌های کوچک که درباره یک موضوع سخن می‌گویند یک رکوع دارند؛ مانند سوره‌های عبس تا ناس. به رکوعات قرآن رکوع گفته‌اند، چون هر رکوع بر اساس مبانی فقهی اهل سنت بعد از قرائت حمد در یک رکعت خوانده می‌شود.
[۵۶] دانستنی‌هایی از قرآن، ص ۸۲.
[۵۷] قرآن شناخت، ص ۱۱۸.
[۵۸] دانشنامه قرآن، ج ۱، ص ۱۱۱۷.


۳.۱ - ریشه تقسیم

رکوعات قرآن ریشه در نماز تراویح دارد که اهل سنت در شب‌های ماه رمضان از زمان خلیفه دوم آن را به جماعت می‌خوانند.
[۵۹] صحیح البخاری، ج ۲، ص ۲۵۲.
[۶۰] سبل السلام، ج ۲، ص ۱۰.
[۶۱] اضواء علی الصحیحین، ص ۴۱۸.
این نماز که در فقه اهل سنت ۶۰۰ رکعت است در هر شبی از شب‌های ماه رمضان ۲۰ رکعت آن خوانده می‌شود
[۶۲] المبسوط، ج ۲، ص ۱۴۶.
و اهل سنّت خواندن یک ختم قرآن را در این نماز مستحب می‌دانند،
[۶۴] الفقه الاسلامی، ج ۲، ص ۱۰۵۹.
[۶۵] الفقه الاسلامی، ج ۲، ص ۱۰۹۰.
[۶۶] حاشیه ردّ المحتار، ج ۲، ص ۴۹.
از این رو قرآن را به رکوعات تقسیم کرده‌اند.

۳.۲ - شمار و تعداد

در شمار دقیق رکوعات اختلاف است؛ مشهور آن را ۵۴۰ می‌دانند.
[۶۷] المبسوط، ج ۲، ص ۱۴۶.
[۶۸] قرآن شناخت، ص ۱۱۸.
سرخسی در این باره از مشایخ بخاری نقل می‌کند که قرآن را ۵۴۰ رکوع کردند تا در شب بیست و هفتم ماه رمضان ختم گردد و این فضیلت در این شب که طبق برخی روایات شب قدر است درک شود.
[۶۹] المبسوط، ج ۲، ص ۱۴۷.
دانی در همین راستا اجزای بیست و هفت گانه برای قرآن نقل می‌کند که در نماز تراویح خوانده می‌شده‌اند.
[۷۰] البیان فی عد آی القرآن، ص ۳۱۱ - ۳۱۲.
در برخی قرآن‌ها در بالای «بسم الله» هر سوره افزون بر شمار کلمات و حروف شمار رکوعات آن را نیز می‌نوشتند؛
[۷۱] دانستنی‌هایی از قرآن، ص ۸۲.
همچنین در حاشیه بعضی از قرآن‌ها رکوعات را با حرف «ع» نشانه‌گذاری می‌کردند.


(۲) اشهر المصطلحات فی الاداء، ابن الجوزی (م. ۵۹۷ ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۲ ق.
(۳) اضواء علی الصحیحین، محمد صادق النجمی، ترجمه:کمالی، قم، المعارف الاسلامیة، ۱۴۱۹ ق.
(۷) البرهان فی علوم القرآن، الزرکشی (م. ۷۹۴ ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۵ ق.
(۹) البیان فی عد آی القرآن، ابو عمرو الدانی (م. ۴۴۴ ق.)، به کوشش غانم قدوری، کویت، مرکز المخطوطات و التراث والوثاق، ۱۴۱۴ ق.
(۱۵) تاریخ القرآن و غرائب رسمه و حکمه، محمد طاهر الکردی، مصر، مصطفی البابی، ۱۳۷۲ ق.
(۲۴) تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر (م. ۷۷۴ ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۹ ق.
(۳۳) جامع الخلاف والوفاق، علی بن محمد القمی السبزواری (م. قرن ۷)، به کوشش حسنی بیرجندی، قم، زمینه‌سازان ظهور امام عصر (عج)، ۱۳۷۹ ش.
(۳۴) الجامع لأحکام القرآن، القرطبی (م. ۶۷۱ ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۷ ق.
(۳۵) جمال القراء و کمال الاقراء، علی بن محمد السخاوی (م. ۶۴۳ ق.)، به کوشش الزبیدی، بیروت، دارالبلاغة، ۱۴۱۳ ق.
(۴۱) دانستنی‌هایی از قرآن، محمد مظفری، قم، علمیه، ۱۴۱۰ ق.
(۴۲) دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، خرمشاهی، تهران، دوستان، ۱۳۷۷ ش.
(۴۳) در آستانه قرآن، رژی بلاشر، ترجمه:رامیار، فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۶ ش.
(۴۴) دعوة لاعادة النظر، ماجد الحمومی، سوریه، داراقراء، ۱۴۲۳ ق.
(۴۵) الرسم العثمانی لمصحف الشریف، حسن سری، مرکز الاسکندریة للکتاب، ۱۴۱۸ ق.
(۵۳) صحیح البخاری، البخاری (م. ۲۵۶ ق.)، به کوشش بن باز، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۸ ق.
(۵۷) عون المعبود، العظیم آبادی (م. ۱۳۲۹ ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ ق.
(۶۰) فضائل القرآن، ابن سلاّم الهروی (م. ۲۲۴ ق.)، به کوشش مروان العطیة و دیگران، دمشق، دار ابن کثیر.
(۶۱) الفقه الاسلامی و ادلته، وهبة الزحیلی، دمشق، دارالفکر، ۱۴۱۸ ق.
(۶۷) قرآن شناخت، بهاءالدین خرمشاهی، تهران، طرح نو، ۱۳۷۵ ش.
(۶۸) الکافی، الکلینی (م. ۳۲۹ ق.)، به کوشش غفاری، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۱۱ ق.
(۷۳) لمحات الانوار و نفحات الازهار، محمد بن عبد الواحد ملاحی، به کوشش عبد المطلب و رفعت فوزی، بیروت، دارالبشائر، ۱۴۱۸ ق.
(۷۴) المبسوط، السرخسی (م. ۴۸۳ ق.)، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ ق.
(۷۸) المحرر الوجیز، ابن عطیة الاندلسی (م. ۵۴۶ ق.)، به کوشش المجلس العلمی بفاس، ۱۴۱۱ ق.
(۸۳) مسند احمد، احمد بن حنبل (م. ۲۴۱ ق.)، بیروت، احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ ق.
(۸۴) المصاحف، ابن ابی داود السجستانی (م. ۲۷۵ ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۵ ق.
(۸۵) المصنّف، ابن ابی شیبة (م. ۲۳۵ ق.)، به کوشش سعید محمد، دارالفکر، ۱۴۰۹ ق.
(۸۶) معجم علوم القرآن، ابراهیم محمد الجرمی، دمشق، دارالقلم، ۱۴۲۲ ق.
(۹۲) موسوعة الفقه الاسلامی، مجلس اعلی مصر، وزارت اوقاف، ۱۴۱۰ ق.
(۹۳) الموسوعة القرآنیه، ابراهیم اَبیاری، با اشراف ابراهیم عبده، مؤسسة سجل العرب، ۱۴۰۵ ق.


۱. عون المعبود، ج ۴، ص ۱۹۰.
۲. فضائل القرآن، ص ۹۲.
۳. مسند احمد، ج ۴، ص ۳۴۳.
۴. البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۳۴۴.
۵. الموسوعة القرآنیه، ج ۱، ص ۳۷۸ - ۳۷۹.
۶. الاتقان، ج ۱، ص ۱۶۷.
۷. البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۳۴۴ـ۳۴۵.
۸. معجم علوم القرآن، ص ۱۳.
۹. الکافی، ج ۲، ص ۶۱۸.    
۱۰. مناهل العرفان، ج ۱، ص ۴۰۷ - ۴۰۸.
۱۱. المتحف، ج ۱، ص ۷۱.
۱۲. التبیین، ص ۵۶۴ - ۵۶۵.
۱۳. مناهل العرفان، ج ۱، ص ۲۸۷.
۱۴. المتحف، ج ۲، ص ۴۰۰.
۱۵. اشهر المصطلحات فی فنّ الاداء، ص ۱۴۴ - ۱۴۵.
۱۶. فن الترتیل، ج ۱، ص ۶۵.
۱۷. در آستانه قرآن، ص ۱۵۷ - ۱۵۸.
۱۸. جمال القراء، ج ۱، ص ۳۷۸.
۱۹. مقدمتان، ص ۲۷۵.
۲۰. در آستانه قرآن، ص ۱۵۷ - ۱۵۸.
۲۱. المصاحف، ج ۱، ص ۴۶۷ ۴۷۰.
۲۲. جمال القراء، ج ۱، ص ۳۱۵ـ۳۱۹.
۲۳. دعوة لاعادة النظر، ص ۶.
۲۴. فن الترتیل، ص ۶۶.
۲۵. جمال القراء، ج ۱، ص ۳۷۹.
۲۶. تاریخ القرآن، ص ۱۶۱ - ۱۶۴.
۲۷. الموسوعة الذهبیه، ج ۲، ص ۴۳۶ - ۴۳۷.
۲۸. جمال القراء، ج ۱، ص ۳۶۴.
۲۹. جمال القراء، ج ۱، ص ۳۶۴ به بعد.
۳۰. التبیین، ص ۵۶۴.
۳۱. فن الترتیل، ج ۱، ص ۶۶.
۳۲. التبیین، ص ۵۷۱.
۳۳. التبیین، ص ۵۶۴.
۳۴. دعوة لاعادة النظر.
۳۵. فنون الافنان، ص ۹۱.
۳۶. مباحث فی علوم القرآن، ص ۹۸.
۳۷. الرسم العثمانی، ص ۵۹.
۳۸. المتحف، ج ۱، ص ۷۵.
۳۹. المتحف، ج ۱، ص ۷۵.
۴۰. البیان فی عد آی القرآن، ص ۳۰۱ - ۳۲۰.    
۴۱. تفسیر قرطبی، ج ۱، ص ۴۶.
۴۲. مقدمتان، ص ۲۳۵ - ۲۵۰.
۴۳. المتحف، ص ۷۴۰.
۴۴. اشهر المصطلحات فی فن الاداء، ص ۱۴۹.
۴۵. مناهل العرفان، ج ۱، ص ۲۸۷.
۴۶. المحرر الوجیز، ج ۱، ص ۳۵.
۴۷. تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص ۴.
۴۸. تاریخ القرآن، ص ۲۰۱.
۴۹. التفسیر والمفسرون، ج ۱، ص ۸۵.
۵۰. لمحات الانوار، ج ۱، ص ۳۳۷ - ۳۴۴.
۵۱. البیان فی عد آی القرآن، ص ۱۳۱.    
۵۲. المحکم فی نقط المصاحف، ص ۱۵ - ۱۶.
۵۳. فضائل القرآن، ص ۳۹۴ - ۳۹۵.
۵۴. المتحف، ج ۱، ص ۴۲۷.
۵۵. الکافی، ج ۲، ص ۶۲۹.    
۵۶. دانستنی‌هایی از قرآن، ص ۸۲.
۵۷. قرآن شناخت، ص ۱۱۸.
۵۸. دانشنامه قرآن، ج ۱، ص ۱۱۱۷.
۵۹. صحیح البخاری، ج ۲، ص ۲۵۲.
۶۰. سبل السلام، ج ۲، ص ۱۰.
۶۱. اضواء علی الصحیحین، ص ۴۱۸.
۶۲. المبسوط، ج ۲، ص ۱۴۶.
۶۳. جامع الخلاف والوفاق، ص ۱۱۹.    
۶۴. الفقه الاسلامی، ج ۲، ص ۱۰۵۹.
۶۵. الفقه الاسلامی، ج ۲، ص ۱۰۹۰.
۶۶. حاشیه ردّ المحتار، ج ۲، ص ۴۹.
۶۷. المبسوط، ج ۲، ص ۱۴۶.
۶۸. قرآن شناخت، ص ۱۱۸.
۶۹. المبسوط، ج ۲، ص ۱۴۷.
۷۰. البیان فی عد آی القرآن، ص ۳۱۱ - ۳۱۲.
۷۱. دانستنی‌هایی از قرآن، ص ۸۲.



دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله تقسیمات قرآن، ج۸، ص۴۲۰.    


رده‌های این صفحه : تقسیمات قرآن | قرآن شناسی




جعبه ابزار