احضار (فقه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فراخوانی شخص از سوی
قاضی يا مرجع صلاحيتدار ديگر را احضار گویند. از عنوان احضار، در باب هایى مانند
کفالت،
قضاء،
حدود و
قصاص، سخن رفته است.
[ویرایش]
احضار از مادّه «حضر» و در لغت بهمعنای حاضر كردن و فراخواندن،
و در اصطلاح
حقوق، عبارت است از فراخواندن
مدّعا علیه يا
نماینده او يا
شاهد دعوی و مانند آنها بهوسيله
دادگاه يا مرجع صالحی ديگر
جهت
بازجویی، پاسخ به
اتّهام،
ادای شهادت را گویند.
[ویرایش]
در حقوق، شرايطی را برای احضار اين افراد برشمردهاند؛ ازجمله:
۱. وجود
قراین كافی از سوی
شخص برای احضار؛
۲. كتبی بودن احضار؛
۳. قيد كردن مشخّصات دقيق احضار شده، تاريخ و محلّ حضور و نتيجه عدم حضور و
محکمه احضاركننده؛
۴. حضور شخص احضار شونده و اثبات
عذر خود درصورت عدم امکان.
[ویرایش]
در
قرآن کریم، واژه احضار بهكار نرفته؛ امّا مشتقّات گوناگون آن در آياتی چون: «يَومَ تَجِدُ كُلُّ نَفس مّا عَمِلَت مِن خَير مُحضَرًا»
و «فَكَذَّبوهُ فَاِنَّهُم لَمُحضَرون»
آمده است كه در همه اين
آیات، احضار به
معنای لغوی بوده است و بهمعنای اصطلاحی آن ربطی ندارد؛ ولی واژهها و تعبيرات ديگری مانند: «دعُوا»
و «فأتوا به»
در
قرآن بهكار رفته كه بهمعنای اصطلاحی اين موضوع اشاره دارد.
در اين آيات، قرآن ضمن اشاره به جواز احضار افراد و برخی احكام آن، از مواردی از احضار در امّتهای پيشين نيز سخن بهميان آورده است؛ امّا از آنجا كه نهاد
حکومت و
قضا در
جوامع گذشته، ابتدايی يا با عصر حاضر متفاوت بوده است، چه بسا تفكيكی بين
قوا در اين
جوامع وجود نداشته و در بيشتر اين موارد، احضاركننده همان
حاکم و رئيس دولت بوده است.
[ویرایش]
احضار در مواردى
مستحب است مانند؛
احضار
علما در مجلس صدور
حکم توسط قاضى براى پیشگیرى و
مصونیت از خطا
و احضار دو
گواه آشنا به مسائل
قصاص هنگام اجراى آن.
[ویرایش]
[ویرایش]
دانشنامه موضوعی قرآن. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۱، ص۳۰۷.