• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حضرت اسحاق

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





حضرت اسحاق (علیه‌السلام)، فرزند کوچک حضرت ابراهیم (علیه‌السّلام) و برادر حضرت اسماعیل (علیه‌السّلام)، از پیامبران الهی که دین‌اش همان دین حضرت ابراهیم یعنی اسلام ذکر شده است.
در قرآن کریم درباره ولادت، نبوت، دین و شریعت، برخی از مسئولیت‌ها، برخی از ویژگی‌ها و امتیازات ویژه‌ای که خداوند به او داده، اشاره شده است. از جمله امتیازات اسحاق نبی، برکت و داشتن کتاب آسمانی و مقام قضاوت بود. در این مقاله مباحثی که در قرآن درباره حضرت اسحاق بیان شده را یادآور می‌شویم.



اسحاق معرب کلمه‌ عبرانی "ایصحاق" به معنای ضاحک و خندان است. ایشان را اسحاق نامیدند بدان‌جهت که زیاد می‌خندید، یا به این دلیل که مردم هنگام تولد وی از پدر و مادری مسن، خندیدند.


اسحاق یکی از پیامبران الهی بود که خدای متعال او را در سن پیری به ابراهیم و همسرش عنایت فرمود و برکات و رحمت خود را بر این خاندان نازل نمود. حضرت ابراهیم (علیه‌السّلام) در سن پیری صاحب دو فرزند شد که اسماعیل نبی فرزند بزرگ ایشان است و اسحاق نبی فرزند کوچک.
هنگامی که فرشتگان الهی برای مجازات قوم لوط نازل شدند، نزد حضرت ابراهیم رفتند و او را به ولادت اسحاق بشارت دادند:
[۶] ر. ک ابو‌حمزه ثمالی، ثابت بن دینار، تفسیر القرآن الکریم، ص۲۲۷، تحقیق محمدحسین حرزالدین، قم، الهادی، ۱۳۷۸ش، چاپ اول.

«وَامْرَاَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِکَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِاِسْحَاقَ...؛ و همسرش ایستاده بود، (از خوشحالی) خندید، پس او را بشارت به اسحاق دادیم...»
نام مادر اسحاق را ساره ذکر کرده‌اند.
[۸] ابو‌حمزه ثمالی، ثابت بن دینار، تفسیر القرآن الکریم، ص۲۲۷.
بعد از بشارت ملائکه، همسر ابراهیم با تعجب به پیری خودش و شوهرش اشاره ‌نموده و این مسئله را چیز عجیبی دانست، زیرا فرد مسن شرایط و توانایی بچه‌دار شدن را ندارد! اما ملائکه در پاسخ وی به رحمت و برکات خدا بر خانواده‌ ابراهیم اشاره نمودند، چراکه قدرت و اراده‌ خدای متعال چنین است که می‌گوید: باش، موجود می‌شود.


حضرت اسحاق از جمله انبیاء الهی است که خداوند عنایت ویژه‌ای به وی داشت. نام ایشان هفده مرتبه در قرآن ذکر شده که در برخی موارد به نبوت وی تصریح نموده و می‌فرماید:
«وَ بَشَّرْنَاهُ بِاِسْحَاقَ نَبِیّاً مِنَ الصَّالِحِینَ؛ ما او را به اسحاق -پیامبری از شایستگان- بشارت دادیم!»
حضرت اسحاق علاوه بر اینکه به عنوان نبی مثل سایر پیامبران به ایشان وحی می‌شد، دارای صحف نیز بود، و خدای تبارک خطاب به پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرماید:«قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ مَاأُنْزِلَ عَلَینَا وَ مَاأُنْزِلَ عَلَی إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ...؛ بگو: به خدا ایمان آوردیم و (همچنین) به آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق... نازل گردیده.» "مَا أُنْزِلَ" به معنای صحف معنا شده که بر پیامبران الهی از جمله حضرت اسحاق نازل می‌شد.


دین و شریعت اسحاق نبی همان دین حضرت ابراهیم یعنی اسلام ذکر شده که قرآن می‌فرماید: «وَ وَصَّی بِهَا إِبْرَاهِیمُ بَنِیهِ وَ یعْقُوبُ یابَنِی إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَی لَکمُ الدِّینَ فَلَاتَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ؛ و ابراهیم و یعقوب (در واپسین لحظات عمر،) فرزندان خود را به این آیین، وصیت کردند، (و هر کدام به فرزندان خویش گفتند:) فرزندان من! خداوند این آیین پاک را برای شما برگزیده است و شما، جز به آیین اسلام (=تسلیم در برابر فرمان خد) از دنیا نروید!»
مراد از "بَنِیهِ" چهار نفر هستند که عبارتند از: اسماعیل، اسحاق، مدین و مداین. و منظور از "وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ" همان اخلاص در توحید، عبادت و خضوع قلب و جوارح برای خداوند است. چنان‌که وقتی حضرت یعقوب (علیه‌السلام) در آخرین لحظات عمر شریفش از فرزندان خود پرسید: «پس از من، چه چیز را می‌پرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یکتا را، و ما در برابر او تسلیم هستیم.» پس دین اسحاق همان دین پدرش ابراهیم بود که به دین حنیف تفسیر شده است.
دینی که اساس آن بر توحید بنا شده و به هرگونه شرک و عبادت غیر خدا دست رد می‌زند و برای بشریت واجب و نعمت بزرگ الهی لحاظ می‌شود.


در قرآن کریم برخی از تکالیف شخصی و مسولیت‌های اجتماعی آن حضرت اینگونه بیان شده است:

۵.۱ - اقامه‌ نماز و پرداخت زکات

خداوند برای هدایت بشر انبیائی را به عنوان ائمه و الگو فرستاد، تا پیروانشان به آن‌ها اقتدا کرده و در مسیر حق گام بردارند. لذا اعمال و رفتار آن‌ها بهترین الگوی عملی برای پیروانشان به شمار می‌رود: «وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ یعْقُوبَ... وَ أَوْحَینَا إِلَیهِمْ... و إِقَامَ الصَّلَاةِ وَ إِیتَاءَ الزَّکاةِ...؛ و اسحاق، و علاوه بر او، یعقوب را به وی (ابراهیم) بخشیدیم... و بر پا داشتن نماز و ادای زکات را به آن‌ها وحی کردیم...»
اقامه‌ نماز یعنی نماز را با حدود و شرایط آن انجام دادن و آن‌را در وقت معین بجای آوردن و بر آن مداومت داشتن است، و مراد از اداء زکات همان چیزی است که خداوند بر آن‌ها واجب نموده، تا آن را به فقراء، مساکین و مستحقین بپردازند. پرداخت زکات از افضل عبادات در امور مالی است، همان‌گونه که نماز از افضل عبادات بدنی است و از اینجا دانسته می‌شود این دو امر واجبی است که تمام امم پیشین به آن مامور شده بودند.

۵.۲ - انذار و تبشیر قوم

از جمله وظایف انبیاء الهی، انذار و تبشیر امت است. پیامبران مامور شدند، در صورتی که مردم ایمان آورده و از رسولان الهی پیروی کردند، آن‌ها را به مغفرت و رضوان خداوند بشارت دهند، اما اگر راه کفر را پیشه کردند و در صدد تکذیب انبیاء بر آمدند، آن‌ها را از سخط و عقاب الهی بترسانند.
«...وَ أَوْحَینَا إِلَی... إِسْحَاقَ وَیعْقُوب.. رُسُلًا مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ...؛ ما به... اسحاق و یعقوب... وحی نمودیم، پیامبرانی که بشارت‌دهنده و بیم‌دهنده بودند...»
پس از جمله وظایف حضرت اسحاق و دیگر پیامبران این بود که مردم مؤمن را به بهشت و ثواب بشارت داده و کافران را از عقاب و آتش جهنم بیم دهند.

۵.۳ - انجام کارهای خیر

خداوند به پیامبران خود وحی کرد که کارهای خیر را انجام داده و در برپاداشتن شرایع دین، اعم از عبادات و معاملات در میان مردم، تلاش کنند:
«وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ یعْقُوبَ... وَ أَوْحَینَا إِلَیهِمْ فِعْلَ الْخَیرَاتِ...؛ و اسحاق، و علاوه بر او، یعقوب را به وی (ابراهیم) بخشیدیم... و انجام کارهای نیک... را به آن‌ها وحی کردیم...»
مراد از "فِعْلَ الْخَیرَاتِ" همان عمل به شرایع نبوت بود، که انجام این خیرات به وحی باطنی صورت می‌گرفت. بنابراین رسولان الهی که به وسیله روح‌القدس تایید می‌شدند، مأموریت یافتند که کارهای خیر از جمله اقامه‌ نماز، و اداء زکات که همان انفاق مالی است، بجای آورند.


قرآن کریم برای اسحاق برخی ویژگی‌هایی را ذکر کرده که می‌توان به موارد ذیل اشاره نمود:

۶.۱ - قدرت و بصیرت

قرآن خطاب به نبی مکرم اسلام می‌فرماید: «وَاذْکرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْحَاقَ وَ یعْقُوبَ أُولِی الْأَیدِی وَالْأَبْصَارِ؛ و به خاطر بیاور بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را، صاحبان دست‌ها(ی نیرومند) و چشم‌ها(ی بینا)!»
مراد آیه صاحب قوه بودن این بزرگواران در عبادت، بصیرت داشتن و فقیه بودن در دین و صاحب اعمال دینی و فکر علمی است. بنابراین انبیاء مذکور در آیه مدح شده‌اند، چون کلمه‌ "ید و بصر" هنگامی قابل مدحند که دست و چشم انسان باشند و در راهی بکار گرفته شود که خداوند برای همان هدف آن‌ها را خلق کرده است. پس شخص با دست خود اعمال صالح را انجام داده و با آن به بندگان خدا خیر می‌رساند، و با چشم خود راه‌های عافیت و سلامت را از موارد هلاکت تشخیص داده و به حق می‌رساند. لذا آیه‌ شریفه با کنایه می‌فهماند که نامبردگان از جمله حضرت اسحاق (علیه‌السلام) در اطاعت خدا و رساندن خیر به خلق خدا، همچنین بیناییشان در تشخیص اعتقاد و عمل حق بسیار قوی هستند.

۶.۲ - خلوص در ذکر آخرت

اسحاقِ پیامبر از جمله انبیائی بود که دائما ذکر آخرت می‌کرد،زیرا آل‌ ابراهیم، هم دین را خوب فهمیدند و هم به فهمیده‌ها خوب عمل می‌کردند.
[۴۴] جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، ج۶، ص۴۹۴.
بنابراین خداوند خطاب به پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود:
«وَاذْکرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْحَاقَ... إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِکرَی الدَّار؛ و به خاطر بیاور بندگان ما ابراهیم و اسحاق... را ما آن‌ها را با خلوص ویژه‌ای خالص کردیم، و آن یادآوری سرای آخرت بود!»
اخلاص به اخراج هر چیز زاید از شی اطلاق می‌شود که خداوند با لطف خود پیامبرانی را که در آیه ذکر شده، برای نعیم بهشت خالص نموده است و مراد از "ذِکرَی الدَّارِ" متذکر شدن سرای آخرت و زیاد به یاد آخرت بودن و زهد پیشه کردن در دنیاست که به سبب همین خصلت، آن بزرگواران نزد خداوند از برگزیدگان و نیکان به شمار آمدند. بنابراین خداوند به آل ابراهیم "ذکری الدار" را جایزه داد، چون به یاد سرای اصیل و نهایی بودن جایزه خالصی است که بهره هر کس نمی‌شود و خدای سبحان بر اثر علم صائب و عمل صالح خاندان ابراهیم، آنان را به چنین فضیلتی مفتخر کرد.
[۴۸] جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، ج۶، ص۴۹۴.


۶.۳ - اهل عبادت

بعد از آنکه حضرت ابراهیم از بت‌پرستان و بت‌هایشان دوری گزید، خداوند اسحاق و یعقوب را به او بخشید و هر یک را به عنوان پیامبری بزرگ برگزید و نسل آن حضرت را اینچنین گسترش داد. عبادت کردن خداوند از جمله خصلت‌هایی است که در خانواده حضرت ابراهیم مورد توجه بود:
«وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ یعْقُوبَ... وَکانُوا لَنَا عَابِدِینَ؛ و اسحاق، و علاوه بر او، یعقوب را به وی (ابراهیم) بخشیدیم... و تنها ما را عبادت می‌کردند» "عَابِدِینَ" به کسانی گویند که مخلص در عبادت خداوند باشند، یعنی گفتار مردم در وجود این پیامبران تاثیری نداشته و آن‌ها را از عبادت خداوند باز نداشت، بلکه آن‌ها هر لحظه به یاد خداوند بوده و او را عبادت می‌کردند.

۶.۴ - الگوی هدایت

حضرت اسحاق از جمله پیامبرانی بود که خداوند وی را الگوی مناسب برای پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) معرفی کرده و خطاب به ایشان می‌فرماید:
«وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیعْقُوبَ... أُولَئِک الَّذِینَ هَدَی اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ...؛ و اسحاق و یعقوب را به او (=ابراهیم) بخشیدیم... آن‌ها کسانی هستند که خداوند هدایتشان کرده، پس به هدایت آنان اقتدا کن...»
در تفسیر این گفته‌اند که خداوند به پیامبر گرامی اسلام امر نمود که به ادله‌ای که انبیاء گذشته اقامه کرده‌اند، و به صبر آن‌ها در برابر آزار و اذیت قوم و یا نوع تبلیغ آن‌ها و به هدایت توحیدی آن‌ها اقتدا نماید. در واقع این جمله تعریضی به مشرکین بود که محمد به پیامبری مبعوث نشد، مگر بر سنت پیامبران قبلی!

۶.۵ - امام و اسوه‌ دیگران

حضرت اسحاق همانند برخی دیگر از انبیاء که در آیات شریفه نام آن‌ها ذکر شده، در شمار ائمه هدایت قرار گرفته که قرآن در این مورد می‌فرماید: «...وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یهْدُون بِأَمْرِنَا...؛ ...و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت می‌کردند...»
واژه "یهْدُونَ بِأَمْرِنَا" این معنا را دربر دارد که آن‌ها صلاحیت اسوه و الگو قرار گرفتن را دارند و در ابتدا خود هدایت شده، سپس امر هدایت امت بر عهده‌ آن‌ها گذاشته شد، همان کسانی که توسط روح‌القدس تایید می‌شدند.


در قرآن کریم به برخی انبیاء الهی امتیازات ویژه‌ای بیان شده که حضرت اسحاق از جمله‌ آن‌هاست که عبارتند از:

۷.۱ - برکت

خداوند متعال بعد از توصیف حضرت ابراهیم و صبر ایشان بر ذبح فرزند خویش اسماعیل نبی می‌فرماید: «وَ بَارَکنَا عَلَیهِ وَ عَلَی إِسْحَاقَ...؛ ما به او و اسحاق برکت دادیم...»
در تفسیر برکت گفته‌اند: خداوند به‌وسیله‌ کثرت ذریه به آن‌ها برکت داد، به این معنا که آن بزرگوارن صاحب فرزند کثیری بودند و انبیاء الهی از نسل و اولاد آن‌ها بود، بنابراین خداوند برکت دین و دنیا را بر ابراهیم و اسحاق نازل نمود
[۶۵] نسفی، عبدالله بن احمد، تفسیر النسفی، ج۶، ص۲۶.
که در آیات دیگر رحمت و برکت الهی را مشمول حال اسحاق و خانواده‌اش بیان نموده و اینچنین نعمت خویش را بر این خاندان تمام کرده است.

۷.۲ - کتاب آسمانی و مقام قضاوت

بعضی از پیامبران الهی دارای کتاب بودند که در آن احکام و حلال و حرام خدا تبیین شده بود و برخی دیگر دارای حکم قضاوت بودند که بواسطه آن اقامه‌ عدل می‌کردند.
«وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ یعْقُوبَ... أُولَئِک الَّذِینَ آتَینَاهُمُ الْکتَابَ وَ الْحُکمَ وَ النُّبُوَّةَ؛ و اسحاق و یعقوب را به او (=ابراهیم) بخشیدیم... آن‌ها کسانی هستند که کتاب و حکم و نبوت به آنان دادیم...» این آیه اشاره به انبیائی است که در آیات قبل ذکر شد.
مراد از "حُکم" مقام قضاوت در میان مردم است. لذا حکم که همان حکمت باشد، به معنای علم نافع و فقه در دین است که احکام قضاوت نیز بر آن مترتب می‌شود و بواسطه آن نزاع‌ها و اختلافات مردم حل و فصل می‌گردد.


۱. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۵، ‌ص۷۰، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب‌، ۱۳۶۰ش.    
۲. هود/سوره۱۱، آیه۷۲ – ۷۵.    
۳. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۶، ‌ ص۳۲، تحقیق احمد قیصر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.    
۴. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۳۹.    
۵. طبرسی، فضل‌ بن‌ حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۶، ص۸۶، تحقیق لجنة من العلماء، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ق، چاپ اول.    
۶. ر. ک ابو‌حمزه ثمالی، ثابت بن دینار، تفسیر القرآن الکریم، ص۲۲۷، تحقیق محمدحسین حرزالدین، قم، الهادی، ۱۳۷۸ش، چاپ اول.
۷. هود/سوره۱۱، آیه۷۱.    
۸. ابو‌حمزه ثمالی، ثابت بن دینار، تفسیر القرآن الکریم، ص۲۲۷.
۹. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، ج۲، ص۱۵۲، تحقیق‌ هاشم رسولی محلاتی، تهران، العلمیة، ۱۳۸۰ق.    
۱۰. زحیلی، وهبة بن مصطفی، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ج‌۱۲، ص۱۰۸، بیروت، دارالفکر المعاصر، ۱۴۱۸ق، چاپ دوم.    
۱۱. هود/سوره۱۱، آیه۷۲ و ۷۳.    
۱۲. مراغی، احمد بن مصطفی، تفسیر المراغی، ج‌۱۲، ص۶۰، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.    
۱۳. صافات/سوره۳۷، آیه۱۱۲.    
۱۴. نساء/سوره۴، آیه۱۶۳.    
۱۵. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۱۶.    
۱۶. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۲۷.    
۱۷. آل عمران/سوره۳، آیه۸۴.    
۱۸. فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج۱، ص۱۹۲، چاپ دوم.    
۱۹. بقره/سوره۲، آیه۱۳۲.    
۲۰. بلخی، مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، تحقیق احمد فرید، چاپ اول، ج۱، ص۷۹.    
۲۱. بلخی، مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، ص۷۹.    
۲۲. بقره/سوره۲، آیه۱۳۳.    
۲۳. یوسف/سوره۱۲، آیه۳۸.    
۲۴. واحدی، علی بن احمد، تفسیر الواحدی، ج۱، ص۱۳۳، تحقیق، صفوان عدنان.    
۲۵. مدرسی، محمدتقی، من هدی القرآن، ج۴، ص۱۲۶، چاپ اول.    
۲۶. انبیاء/سوره۲۱، آیه۷۲-۷۳.    
۲۷. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج‌۷، ص۲۶۵    
۲۸. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج‌۷، ص۲۶۵    
۲۹. آل غازی، عبدالقادر بن ملّا حویش، بیان المعانی، ج‌۴، ص۳۱۷.    
۳۰. خطیب، عبدالکریم یونس، التفسیر القرآنی للقرآن، ج‌۳، ص۱۰۱۱.    
۳۱. نساء/سوره۴، آیه۱۶۳-۱۶۵.    
۳۲. طبرسی، فضل‌ بن‌ حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۴۳.    
۳۳. ابن عاشور، محمدطاهر بن‌ محمد، التحریر و التنویر، بی‌تا، ج‌۱۷، ص۱۱۰.    
۳۴. انبیاء/سوره۲۱، آیه۷۲-۷۳.    
۳۵. طبرسی، فضل‌ بن‌ حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۱۰۱.    
۳۶. علامه طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص۳۰۵.    
۳۷. علامه طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۴، ص۳۰۵.    
۳۸. ص/سوره۳۸، آیه۴۵.    
۳۹. قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۲۴۲، تحقیق طیب موسوی.    
۴۰. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۵۷۱.    
۴۱. طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع‌، ج۳، ص۱۹۹.    
۴۲. علامه طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۷، ص۲۱۱.    
۴۳. فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر صافی، ج۴، ص۳۰۵.    
۴۴. جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، ج۶، ص۴۹۴.
۴۵. ص/سوره۳۸، آیه۴۵-۴۶.    
۴۶. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۵۷۱    
۴۷. ص/سوره۳۸، آیه۴۵-۴۷.    
۴۸. جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، ج۶، ص۴۹۴.
۴۹. خطیب، عبدالکریم یونس، التفسیر القرآنی للقرآن، ج‌۹، ص۹۱۹.    
۵۰. انبیاء/سوره۲۱، آیه۷۲-۷۳.    
۵۱. طبرسی، فضل‌ بن‌ حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۱۰۱    
۵۲. خطیب، عبدالکریم یونس،التفسیر القرآنی للقرآن، ج‌۹، ص۹۲۰.    
۵۳. انعام/سوره۶، آیه۸۴.    
۵۴. انعام/سوره۶، آیه۹۰.    
۵۵. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۸۹.    
۵۶. طبرسی، فضل‌ بن‌ حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۰۷    
۵۷. علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۲۶۱.    
۵۸. ابن عاشور، محمدطاهر بن‌ محمد، التحریر و التنویر، ج۷، ص۳۵۶.    
۵۹. انبیاء/سوره۲۱، آیه۷۲-۷۳.    
۶۰. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل‌، ج۳، ص۱۲۷.    
۶۱. علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص۶۲.    
۶۲. صافات/سوره۳۷، آیه۱۰۴-۱۱۲.    
۶۳. صافات/سوره۳۷، آیه۱۱۳.    
۶۴. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، زاد المسیر، ج۳، ص۵۴۹.    
۶۵. نسفی، عبدالله بن احمد، تفسیر النسفی، ج۶، ص۲۶.
۶۶. هود/سوره۱۱، آیه۷۱-۷۳.    
۶۷. یوسف/سوره۱۲، آیه۶.    
۶۸. خطیب، عبدالکریم یونس، التفسیر القرآنی للقرآن، ج‌۴، ص۲۳۲.    
۶۹. انعام/سوره۶، آیه۸۴-۸۹.    
۷۰. طبرسی، فضل‌ بن‌ حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۹۶.    
۷۱. فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر صافی، ج۲، ص۱۳۷.    
۷۲. زحیلی، وهبة بن مصطفی، التفسیر المنیر فی العقیدة، ج‌۷، ص۲۸۱.    



ابراهیم صالحی حاجی آبادی، دانشنامه موضوعی قرآن، برگرفته از مقاله «اسحاق نبی»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۴/۰۳.    
ابراهیم صالحی حاجی آبادی، سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اسحاق نبی»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۴/۰۳.    






جعبه ابزار