• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حرز

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مشابه: حرز (علوم دیگر).
مقالات مرتبط: حرز (مقالات مرتبط).

حِرز، پاره‌ای از آیات، اذکار، اوراد و ادعیه مأثوری است که برای حفظ جان و مال از آسیب‌ها یا برای رفع بلا و آفات می‌خوانده یا به ‌صورت مکتوب با خود حمل می‌کرده‌اند.



کلمه حرز، به کسر حاء و سکون راء (جمع آن اَحْراز) در لغت حِرز یعنی جاى مطمئن، به عبارت دیگر به جایی می‌گویند که چنان محصور و محکم باشد که اگر کسی بدان وارد شود از گزندها و خطرها مصون بماند.
[۱] خلیل‌ بن احمد، کتاب‌العین، ذیل واژه، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
[۲] اسماعیل‌ بن حماد جوهری، الصحاح: تاج‌اللغة و صحاح‌العربیة، ذیل واژه، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت (بی‌تا)، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.
[۳] ابن‌ منظور، لسان‌العرب، ذیل واژه.
[۴] محمد بن محمد زبیدی، تاج‌العروس من جواهرالقاموس، ذیل واژه، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.

حرز به این مفهوم، به معناى محلّ امن و مطمئن جهت حفظ مال از دستبرد دیگران است؛ از این رو، هنگامى که چیزى را در جاى مطمئنى مى‌گذارند و بدین وسیله آن را از دستبرد دیگران محفوظ مى‌دارند، مى‌گویند آن را احراز کرده‌اند.
حرزِ هر مالى در عرف متناسب با آن مال است، به عنوان مثال، حرز طلا و جواهر، پول و اشیاى قیمتى، صندوق محکم قفل دار؛ حرز لوازم خانه و اجناس درون مغازه، اتاق، کمد و مغازه و حرز چهار پایان محلّ نگهدارى آن‌ها، مانند طویله و اسطبل است. بنابراین، جاهایى که آمد و شد در آن‌ها همگانى است، مانند حمام‌ها، کاروانسراها، قهوه خانه‌ها، مهمانسراها و مساجد، حرز محسوب نمى‌گردند.
دفن کردن مال در زیر زمین حرز آن محسوب مى‌شود؛ لیکن برخى، آن را به دفن کردن در آبادى مقید کرده و دفن در بیابان را حرز ندانسته‌اند. قبر براى کفن نیز حرز محسوب مى‌شود.
[۱۱] مهذّب الاحکام ج ۲۸، ص ۸۷.



و در اصطلاح، نوشته‌اى در بردارندۀ اذکارى خاص براى دفع آفات و بلاها، مشابه با تعویذ و عُوذَه
[۱۲] اسماعیل‌ بن حماد جوهری، الصحاح: تاج‌اللغة و صحاح‌العربیة، ذیل واژه، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت (بی‌تا)، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.
[۱۳] ابن‌ منظور، لسان‌العرب، ذیل واژه.
[۱۴] محمد بن محمد زبیدی، تاج‌العروس من جواهرالقاموس، ذیل واژه، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.
یا قسمی از آن است که با آداب شرع موافق باشد. بنا به گفته زمخشری،
[۱۵] محمود بن عمر زمخشری، اساس‌البلاغة، ذیل واژه، بیروت ۱۳۸۵/۱۹۶۵.
کاربرد حرز در معنای اصطلاحی از باب مَجاز است.
[۱۶] محمد بن محمد زبیدی، تاج‌العروس من جواهرالقاموس، ذیل واژه، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.



درباره تفاوت حرز و تعویذ و دعا باید گفت این‌ها مفاهیمی متداخل‌اند و مرز آن‌ها با یکدیگر چندان مشخص نیست.
در برخی از کتاب‌های حدیث حرزها و تعویذها در یک باب و یک ردیف جمع شده‌اند. شماری از حرزها نیز ذیل عنوان «عوذات‌الائمة علیهم‌السلام للحفظ» (تعویذهای امامان برای حفظ خود از آسیب‌ها) فراهم آمده‌اند. ابن‌ طاووس دعای منسوب به امام جواد علیه‌السلام را که گویند برای مصون ماندن از آسیب‌ها برای مأمون نوشت، در مُهَج‌الدعوات
[۲۰] ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۵۲ـ۵۹، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
«حرز» و در الامان
[۲۱] ابن‌ طاووس، الامان من اخطار الاسفار و الازمان، ج۱، ص۷۴، قم ۱۴۰۹.
«عوذه» نامیده است.

۳.۱ - متن کتب

از مقایسه متون حرزها و تعویذها نیز به تفاوتی نمی‌توان دست یافت. به همین سبب، در ادبیات محدّثان و اهل دعا، حرز و تعویذ و تحرّز و تعوّذ غالباً در یک سیاق و به یک معنا به‌ کار رفته‌اند.
[۲۲] احمد بن محمد برقی، کتاب‌المحاسن، ج۲، ص۳۶۷، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، (قم ۱۳۳۱ش).
[۲۳] ابن‌ طاووس، اقبال‌الاعمال، ج۲، ص۲۷۵، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۴ـ۱۴۱۶.
شاید بتوان گفت تعویذ تنها خواندنی‌ها و نوشتنی‌ها (از قبیل اسم اعظم یا اذکار و ادعیه) است، اما حرز افزون بر این‌ها شامل اشیا هم می‌گردد.


واژه حرز و مشتقات آن در قرآن کریم نیامده، اما در احادیث شیعه و سنّی و ادعیه مأثور این واژه فراوان به‌ کار رفته است.
[۲۷] ابن‌ بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۱، ص۱۵۲، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.
[۲۹] محمد بن حسن طوسی، ج۱، ص۱۵۱، مصباح‌المتهجد، بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱.
[۳۰] محمد بن حسن طوسی، ج۱، ص۵۷۴، مصباح‌المتهجد، بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱.
[۳۱] ابن‌ حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، ج۴، ص۶۰، بیروت: دارصادر، (بی‌تا).
[۳۲] ابن‌ ماجه، سنن ابن‌ ماجة، ج۲، ص۱۲۷۲، چاپ محمد فؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت، بی‌تا).
شماری از این حدیث‌ها، از جمله حدیث انس‌ بن مالک
[۳۳] علی‌ بن حسام‌الدین متقی، کنزالعُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۲، ص۶۶۶ـ۶۶۷، چاپ بکری حیانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
و حدیث منقول از علی‌ بن ابی‌طالب،
[۳۴] سیوطی، الإتقان فی علوم‌القرآن، ذیل اسراء، آیه ۴۵.
[۳۵] علی‌ بن حسام‌الدین متقی، کنزالعُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۲، ص۶۶۶، چاپ بکری حیانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
حاکی از کاربرد حرز، به معنای مصطلح، در صدر اسلام است به این معنا که پیامبر ، امامان و برخی از صحابه و تابعان و اتباع ایشان برای حفظ خود یا دیگران از گزندها و آسیبها حرز به‌ کار می‌برده و نتیجه مطلوب را نیز به دست می‌آورده‌اند.


استعمال حرز برای مصونیت از آزار شیاطین و جنّیان و نوشتن یا املا کردن حرز برای شفای بیماران، نزد صوفیان نیز متداول بوده است، چنان‌که ابوسعید ابوالخیر یک رباعی سروده و بر آن شرح‌هایی به نام «حورائیه» نوشته شده است.
[۳۶] محمد بن منور، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی‌سعید، مقدمه شفیعی کدکنی، ص صدونوزده، چاپ محمدرضا شفیعی‌کدکنی، تهران ۱۳۶۶ش.
این رباعی حرزی بوده که ابوسعید برای شفای استاد خود، که در بستر افتاده بوده، املا کرده است.
[۳۷] محمد بن منور، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی‌سعید، ج۱، ص۲۷۴، چاپ محمدرضا شفیعی‌کدکنی، تهران ۱۳۶۶ش.
ابن‌ عربی
[۳۸] ابن‌ عربی، العبادلة، ج۱، ص۲۶۴، و یلیه ساعة‌الخبر، چاپ عاصم ابراهیم کیالی، بیروت ۱۴۲۵/۲۰۰۴.
نیز حرزی را به سلیمان بن داود نبی نسبت داده است.

۵.۱ - حرز در فرهنگ شیعی

با این حال حرز در فرهنگ شیعی از فرهنگ سایر مسلمانان متداول‌تر بوده است. وجود انبوهی از حرزها و عوذه‌ها و دعاهای حفظ، که در کتب ادعیه و حدیث امامیه ثبت شده، شاهد این مدعاست.
[۳۹] ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۱۴ـ۶۴، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
[۴۰] ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۱۳۷ـ۱۵۳، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
[۴۱] ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۲۰۶ـ۲۰۸، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.



از واژه حرز در شعر فارسی هم استفاده شده است.
[۴۴] محمد بن محمد (علی) انوری، دیوان، ج۱، ص۲۳۵، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، تهران ۱۳۶۴ش.
[۴۵] بدیل‌ بن علی خاقانی، دیوان، ج۱، ص۱۷، چاپ ضیاءالدین سجادی، تهران ۱۳۷۸ش.



حرزها از نظر کوتاهی و بلندی با هم تفاوت دارند. برخی، مانند حرزی به‌ نام «حرز خدیجه»، از چند کلمه تجاوز نمی‌کنند،
[۴۶] ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۱۷، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
اما برخی مرکّب از چند سطر و بعضی نیز چون حرز منسوب به امام سجاد علیه‌السلام
[۴۹] ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۲۳ـ۲۸، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
و حرز منسوب به امام صادق علیه‌السلام
[۵۰] ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص ۳۴ـ۳۸، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
مفصّل و طولانی‌اند.


درون‌مایه حرزها نیز با هم متفاوت‌اند.

۸.۱ - آیات قرآن

برخی حرزها آیاتی از قرآن‌اند، مانند آیةالکرسی و آیه «وَ اِنْ یکاد». این آیات را «آیات‌الحرز» خوانده‌اند،
[۵۲] ابن‌ نجار، ذیل تاریخ بغداد، ج۱۸، ص۱۷۰ـ۱۷۱، در احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، او، مدینةالسلام، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، ج ۱۶ـ۲۰، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
[۵۴] ابن‌ طاووس، الامان من اخطار الاسفار و الازمان، ج۱، ص۱۲۵، قم ۱۴۰۹.
زیرا از رسول خدا صلی‌اللّه‌علیه ‌وآله ‌وسلم منقول است که هر کس ۳۳ آیه از قرآن را در شبی بخواند، در آن شب دزد یا درنده‌ای به وی آسیب نمی‌رساند و خود و خانواده‌اش و اموالش تا صبح در امان و عافیت خواهند بود.
[۵۵] سیوطی، الإتقان فی علوم‌القرآن، ذیل بقره، آیه ۳.
امام جعفرصادق نیز آیاتی از قرآن را حرزِ فرزندش موسی علیه‌السلام قرار داده بود و آن حضرت نیز آن‌ها را می‌خواند و خود را بدان تعویذ می‌کرد.
[۵۶] ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۴۵ـ۴۹، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.


۸.۲ - ذکر

شماری از حرزها نیز اذکار متداول در میان مسلمانان‌اند، از قبیل تهلیل و تسبیح و تحمید.
[۵۸] احمد بن محمد برقی، کتاب‌المحاسن، ج۱، ص۳۱، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، (قم ۱۳۳۱ش).
[۵۹] محمد بن عیسی ترمذی، سنن‌الترمذی، ج۵، ص۱۷۵، ج ۵، چاپ عبدالرحمان محمدعثمان، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.


۸.۳ - مضامین همسو با قرآن

حرزهایی هم که مستقیماً از قرآن اقتباس نشده‌اند، غالباً دارای مدلولی روشن و همسو با قرآن و حاوی مضامین بلند توحیدی و مشتمل بر توکل بر خدا و تکیه بر قدرت لایزال الهی و پرهیز از پناه جستن به شیاطین و جنّیان و ارواح‌اند.

۸.۴ - مرموز و نامأنوس

شمار اندکی از حرزها مشتمل بر حروف و کلمات و عبارات مرموز و نامأنوس‌اند و درنتیجه مدلول آن‌ها ناشناخته است.
[۶۱] ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۲۰، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.



افزون بر آنچه گفته شد، در احادیث کارهایی نیز حرز معرفی شده است، از جمله همراه داشتن تربت امام حسین علیه‌السلام به‌ ویژه در سفر،
[۶۴] ابن‌ قولویه، کامل‌الزیارات، ج۱، ص۴۷۳ـ۴۷۴، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۷.
تدهین با روغن درخت‌بان،
[۶۷] ابن‌ بسطام (حسین‌ بن بسطام) و ابن‌ بسطام (عبداللّه‌ بن بسطام)، طب‌الائمة علیهم‌السلام، ج۱، ص۹۴، نجف (۱۳۸۵)، چاپ افست بیروت (بی‌تا).
همراه داشتن عصایی از درخت بادام تلخ در سفر،
[۶۸] ابن‌ بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۲، ص۲۷۰، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.
حک کردن برخی اذکار بر نگین انگشتری،
[۶۹] ابن‌ بابویه، ثواب‌الاعمال و عقاب‌الاعمال، ج۱، ص۱۸۰، قم ۱۳۶۸ش.
در دست کردن خاتم عقیق
[۷۱] ابن‌ بابویه، کتاب‌الخصال، ج۱، ص۱۹۹، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
و به همراه داشتن انگشتری با نگین عقیق زرد.
[۷۲] ابن‌ طاووس، الامان من اخطار الاسفار و الازمان، ج۱، ص۴۸، قم ۱۴۰۹.



کثرت حرزها نیز چشمگیر است. به پیامبر و همسرش خدیجه و دخترش فاطمه زهرا و هریک از امامان معصوم حرزهایی منسوب است.
[۷۳] ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۱۴ـ۶۴، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.



نامدارترین حرزها عبارت‌اند از: حرز ابی ‌دَجانَه انصاری برای دفع جن و سحر. این حرز که راویان اهل سنّت آن را نقل کرده‌اند
[۷۵] ابن‌ جوزی، کتاب‌الموضوعات، ج۳، ص۱۶۸، چاپ عبدالرحمان محمدعثمان، مدینه ۱۳۸۶ـ ۱۳۸۸/ ۱۹۶۶ـ۱۹۶۸.
[۷۶] محمدطاهر بن علی فتنی، تذکرةالموضوعات، ج۱، ص۲۱۱، (قاهره ۱۳۴۳/ ۱۹۲۴).
در سده‌های اخیر به مجموعه‌های حدیثی شیعه نیز راه یافته است، اما حدیث‌شناسان اهل سنّت متفقا این حدیث را برساخته ارزیابی کرده و موسی انصاری، راوی حدیث مزبور، را صحابی ساختگی معرفی کرده‌اند.
[۷۸] ابن‌ جوزی، کتاب‌الموضوعات، ج۳، ص۱۶۸، چاپ عبدالرحمان محمدعثمان، مدینه ۱۳۸۶ـ ۱۳۸۸/ ۱۹۶۶ـ۱۹۶۸.
[۷۹] محمد بن احمد ذهبی، میزان‌الاعتدال فی نقدالرجال، ج۴، ص۴۲۹، چاپ علی محمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت (بی‌تا).
[۸۰] ابن‌ حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز‌الصحابة، ج۶، ص۳۰۵، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی‌محمد معوض، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.

حرز یمانی ، مشهور به دعای سَیفی، یکی از حرزهای منسوب به علی‌ بن ابی‌طالب علیه‌السلام است. این حرز، که از آن با عنوان «دعای یمانی» هم یاد شده،
[۸۱] ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۱۳۷، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
با اسانید و متون متفاوت روایت شده است.
[۸۲] ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۱۳۷ـ۱۵۳، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.

بر این حرز، که نام آن همواره بر زبان ایرانیان به ‌ویژه شاعران فارسی‌گو جاری بوده است،
[۸۴] شمس‌الدین محمد حافظ، دیوان، ص ۵۹، چاپ محمد قزوینی و قاسم غنی، تهران ۱۳۶۲ش.
شرح‌هایی هم نگاشته‌اند. در این شرح‌ها شارحان درباره مقدمات و آداب به‌ کار بستن دعای مزبور و سند و متن آن سخن گفته‌اند.
[۸۵] آقابزرگ طهرانی، الذریعة إلی تصانیف‌الشیعة، ج۶، ص۱۹۰.
[۸۶] آقابزرگ طهرانی، الذریعة إلی تصانیف‌الشیعة، ج۱۲، ص۲۳۵.
[۸۷] آقابزرگ طهرانی، الذریعة إلی تصانیف‌الشیعة، ج۱۶، ص۳۰۳.

«رُقْعَةُ‌الجَیب» نیز حرزی منسوب به امام علی‌ بن موسی‌الرضا علیه‌السلام است، که چون کنیزک حُمَید بن قحطبه به هنگام شستن جامه امام آن را در جیب وی یافته، به این‌ نام خوانده شده است.
[۸۸] ابن‌ بابویه، عیون‌الاخبار الرضا، ج۲، ص۱۳۸، چاپ مهدی لاجوردی، قم ۱۳۶۳ش.
[۸۹] ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۴۹، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
حرز دیگری هم با همین عنوان به امام رضا علیه‌السلام منسوب است.
[۹۰] ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۵۱، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.

به‌ همراه داشتن حرز جواد، منسوب به امام محمدتقی علیه‌السلام، نیز در میان شیعیان و ایرانیان چندان متداول بوده که «حرز جواد کسی بودن» و «حرز جواد خود کردن»، به معنای «پیوسته با او بودن» و «همیشه کسی را همراه خود کردن»، مَثَل شده است.
[۹۲] دهخدا، لغتنامه، ذیل «حرز جواد».
در کتب ادعیه و حدیث درباره این حرز، که گویند نخستین‌بار امام علیه‌السلام آن را برای مأمون عباسی نوشته، حکایت شگفت‌انگیزی نقل شده است.
[۹۳] ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۵۲ـ۶۰، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
محمد بن حسنعلی شوشتری ، یکی از عالمان سده دوازدهم و نواده عبداللّه‌ بن حسین تستری، نیز رساله‌ای به نام آداب حرز‌الجواد برای شاه‌ سلطان‌حسین صفوی نوشته است.
[۹۵] آقابزرگ طهرانی، الذریعة إلی تصانیف‌الشیعة، ج۱، ص۱۷.



داوری درباره حرزها و درستی و نادرستی انتساب آن‌ها به معصومان علیهم‌السلام، به بررسی دقیق حدیث‌شناختی یک‌یک آن‌ها از حیث اتصال و انقطاع اسانید و وثاقت و عدم وثاقت راویان نیاز دارد. از پاره‌ای از احادیث متضمن حرزها، از نظر سند، انتقاد شده است.
[۹۶] محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، مرآةالعقول فی شرح اخبار آل‌الرسول، ج۱۲، ص۴۳۶ـ۴۴۳، ج ۸، چاپ هاشم رسولی، ج ۱۲، چاپ جعفر حسینی، تهران ۱۳۶۳ش.
[۹۷] محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، ملاذالاخیار فی فهم تهذیب‌الاخبار، ج۹، ص۱۱۷، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۶ـ۱۴۰۷.
گفتنی است که گاهی یک حرز و سبب ورود آن، به دو امام نسبت داده شده است. مثلاً، حرزی از امام موسی‌ بن جعفر علیه‌السلام نقل شده و گفته شده است که امام وقتی آن را خواند که او را در گودالی پیش درندگان انداخته بودند،
[۹۸] ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۲۹۱، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
اما همان حرز و سبب ورود آن، به امام علی‌ بن موسی‌الرضا علیه‌السلام هم نسبت داده شده است،
[۱۰۰] ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۲۹۸، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
ولی نسبت این روایت به امام رضا علیه‌السلام با واقعیات تاریخی تطبیق نمی‌کند زیرا موسی‌ بن جعفر علیه‌السلام در حبس هارون بوده است نه فرزندش علی‌ بن موسی.
[۱۰۲] ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۲۹۹، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.

حرزهایی هم وجود دارد که نه تنها فاقد اِسنادند، بلکه به هیچ‌یک از پیشوایان معصوم علیهم‌السلام منسوب نیستند. این قبیل حرزها صرفاً به خط یکی از عالمان دینی‌اند و در بخش ادعیه جوامع حدیثی چون بحارالانوار و احیاناً در دیگر کتاب‌های ادعیه به ‌ثبت رسیده‌اند؛ بنابراین، اعتماد بر اغلب این حرزها از باب عمل به قاعده «تسامح در ادّله سنن» و عمل به مضمون «اخبارُ مَنْ بَلغَ» خواهد بود.
[۱۰۴] محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، مرآةالعقول فی شرح اخبار آل‌الرسول، ج۸، ص۱۱۲ـ ۱۱۹، ج ۸، چاپ هاشم رسولی، ج ۱۲، چاپ جعفر حسینی، تهران ۱۳۶۳ش.



درباره جواز و عدم جواز آویختن حرز، از روایات منقول از پیشوایان معصوم مستفاد می‌شود که آویختن چیزهایی که در آن قرآن یا ذکر خدا باشد و از آن‌ها بوی شرک به مشام نرسد مباح است؛
[۱۰۵] عبداللّه‌ بن جعفر حمیری، قرب‌الاسناد، ج۱، ص۱۱۰ـ۱۱۱، قم ۱۴۱۳.
[۱۰۷] اسماعیل‌ بن حماد جوهری، الصحاح: تاج‌اللغة و صحاح‌العربیة، ذیل «تمم»، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت (بی‌تا)، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.
بنابراین، اینکه سنّت آویختن حرز از رسوم جاهلیت و درنتیجه حرام دانسته شده،
[۱۰۸] محمد عبدالرحمان مبارک‌فوری، تحفة‌الاحوذی بشرح جامع‌الترمذی، ج۹، ص۳۵۶، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
قاعدتاً ناظر به رفتارهایی شبیه به آویختن تَمیمه و امثال آن است.


به ‌جز حرزها، آیات و ادعیه و اذکاری نیز در کتاب‌های حدیث و ادعیه آمده است که آن‌ها را «حُجُب» (جمعِ حجاب) یا «ادعیه حُجُب» یا «اَحْجِبه» و «احتجابات» خوانده‌اند.
[۱۰۹] ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۳۵۴ـ۳۶۲، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
این عناوین از آیات ۴۵ و ۴۶ سوره اسراء و نیز از متون برخی از همین ادعیه گرفته شده‌اند.
این حجاب‌ها دقیقاً کارکرد حرز را دارند و از این‌رو، به خواندن آن‌ها، هنگامی که بیم خطری برود، سفارش شده است.
[۱۱۱] ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۲۶۱، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
[۱۱۲] ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۳۵۴ـ۳۶۲، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.



از این عنوان در باب حدود سخن گفته‌اند.


از شرایط ثبوت حدّ سرقت دزدیدن مال از حرز است. بنابر این، دزدیدن از غیر حرز، همچون معابر عمومى موجب ثبوت حد نمى‌گردد. برخى، مراقب بودن صاحب مال نسبت به مال خود را در اماکن عمومى، حرز آن مال دانسته‌اند. در‌ مقابل، برخى گفته‌اند: مراقبت، حراست از مال است نه حرز آن؛ زیرا حرز چیزى است که فى نفسه براى نگهدارى اموال درست شده باشد، مانند صندوق و کمد.
برخى گفته‌اند: دزدیدن درِ حرز، مانند درِ خانه یا چیزى از خود ساختمان، همچون قفل و نیز از منزلى که درهاى آن باز است، لیکن انسانى بیدار در آن است، سرقت از حرز به شمار مى‌رود؛ لیکن در مورد اخیر، در صورتى که انسان موجود در خانه خوابیده باشد، سرقت از حرز نخواهد بود.
در اینکه دزدیدن پردۀ کعبه، سرقت از حرز به شمار مى‌رود یا نه، اختلاف است. بنابر قول مشهور، دزدیدن چیزى از جیب و آستین لباس رویین، سرقت از حرز محسوب نمى‌شود؛ برخلاف جیب و آستین لباس زیرین و نیز بنابر تصریح برخى، جیب درونى لباس رویین. بعضى، جیب بیرونى زیپ‌دار و مانند آن را نیز حرز دانسته‌اند.
سرقت میوه از درخت بنابر مشهور، سرقت از حرز به شمار نمى‌رود، مگر آنکه درخت در داخل حرز همچون باغ دربسته باشد، که در این صورت، برخى آن را سرقت از حرز شمرده‌اند. بعضى نیز سرقت میوه از درخت را مطلقا موجب ثبوت حد سرقت ندانسته‌اند.


حد سارق و شرایط وجوب و اسباب سقوط و دیگر احکام آن با استفاده از آیات و روایات و دیگر ادله احکام در فقه مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است. از جمله شرایط وجوب حد سارق، از حرز بودن سرقت است.

۱۷.۱ - مشروط بودن حد سرقت به از حرز بودن

امام خمینی درباره مشروط بودن حد سرقت به از حرز بودن می‌نویسد: «در آنچه که دزدیده می‌شود، شرط است که در حرز باشد، مثل اینکه در جای قفل شده یا بسته‌ای باشد یا مدفون باشد یا مالک آن را از نظرها زیرفرشی یا داخل کتابی یا مانند این‌ها از آنچه که عرفاً حرز حساب می‌شود، پنهان نماید. و آنچه که چنین نباشد به سبب آن قطع نمی‌شود، اگرچه داخل شدن به آن جایز نباشد مگر به اذن مالکش؛ پس اگر چیزی از چیزهای ظاهر را در دکانی که باز است سرقت کند، قطع نمی‌شود؛ اگرچه دخول در آن جایز نباشد مگر به اذن مالک آن.» و «ازآنجایی‌که در عرف مردم، اشیاء در حرز با یکدیگر مختلف می‌باشند، پس اگر جایی، برای چیزی از چیزها حرز باشد آیا آن حرز، حرز هر چیزی می‌باشد، پس اگر از جیب مالک، دیناری به اصطبل بیفتد و دزد قفل آن را بشکند و جهت سرقت اسب مثلاً، داخل آن شود و دینار را ببیند و آن را سرقت نماید، در لزوم قطع کفایت می‌کند یا چنین نیست؛ زیرا آن را از حرزش بیرون نیاورده است؟ اشبه و احوط دومی است. البته اگر مالک دینارش را در اصطبل پنهان کند و دزد آن را بیرون بیاورد قطع می‌شود.»

۱۷.۲ - باز کردن و شکستن حرز توسط سارق

از شرایط وجوب حد سارق این است که «دزد، حرز (محل نگهداری) را باز کند یا بشکند؛ چه به‌تنهایی باز کند یا شریک داشته باشد؛ پس اگر غیر دزد حرز را باز کند و او بدون اینکه حرزی باشد بدزدد هیچ‌کدام آن‌ها مورد قطع واقع نمی‌شوند، اگرچه هر دو با هم برای دزدی و کمک به همدیگر در دزدی، آمده باشند. و شخصی که آن را باز کرده، آنچه را که تلف نموده و دزد آنچه را که دزدیده، ضامن می‌باشند.»

۱۷.۳ - خارج کردن مال مسروقه از حرز

شرط دیگر وجوب حد سارق این است که «سارق خودش یا با مشارکت دیگری، متاع را از حرز خارج سازد، و اخراج آن، با مباشرت، تحقق پیدا می‌کند مانند اینکه آن را روی شانه‌اش قرار دهد و خارج سازد و با تسبیب هم تحقق پیدا می‌کند، مانند اینکه آن را با طنابی ببندد سپس از بیرون حرز آن را بکشد یا بر بال پرنده‌ای بگذارد که به طور معمول به‌سوی او برمی‌گردد، یا به دیوانه یا بچه غیر ممیز دستور دهد که از حرز بیرون آورد. و اما اگر بچه ممیز باشد، در قطع ید دزد، اشکال بلکه منع است.»

۱۷.۴ - سرقت از آنچه که در حرز نیست

آنچه که در حرز نیست سارق آن قطع نمی‌شود، مانند دزدی در کاروان‌سراها و حمام‌ها و خانه‌هایی که درب‌های آن‌ها به روی عموم یا گروهی، باز است و مانند مساجد و مدرسه‌ها و زیارتگاه‌های مشرفه و مؤسسات عمومی و خلاصه هر جایی که برای عموم یا گروهی اذن داده شده است. و آیا مراعات مالک و مانند او و مراقبت او برای مال، حرز می‌باشد، پس اگر چهارپایش در صحرا باشد و چوپان داشته باشد به‌واسطه سرقت آن قطع می‌شود یا نه؟ اقوی دومی است. و آیا دزد پرده کعبه قطع می‌شود؟ بعضی گفته‌اند: بلی. ولی اقوی عدم آن است. و همچنین است دزد آنچه که در زیارتگاه‌های مشرفه از حرم مطهر یا رواق و صحن است.

۱۷.۵ - احکام دیگر حرز

۱- اگر از جیب انسان دزدی شود چنانچه آنچه که دزدیده شده در حرز باشد مثل اینکه در جیبی باشد که زیر لباس است یا سر جیبش وسیله‌ای مانند وسائل جدید (مثلاً زیپ) باشد که آن را در حرز قرار می‌دهد، ظاهراً قطع ثابت است. و اگر در جیب او که باز و روی لباس است باشد قطع نمی‌شود. و اگر جیب در طرف داخل لباس رویی باشد، ظاهراً قطع می‌شود؛ پس معیار این است که صدق کند که حرز است‌.
۲- میوه درختان بعد از آنکه چیده شوند و در حرز قرار بگیرند، اشکالی در ثبوت قطع در آن‌ها نیست. و همچنین اگر روی درخت‌ها باشد، درصورتی‌که درخت‌ها در حرز نباشند، اشکالی در عدم قطع نمی‌باشد. و اما اگر درخت‌ها در حرز باشند مثل اینکه در باغ قفل‌شده‌ای باشند آیا با سرقت میوه‌های آن‌ها قطع می‌شود یا نه؟ احوط بلکه اقوی عدم قطع است.
۳- اگر مثلاً خانه‌ای را عاریه بدهد پس عاریه دهنده حرز آن را بشکند و مالی را که مال مستعیر است از آن سرقت نماید، قطع می‌شود. و اگر مثلاً خانه‌ای را اجاره دهد و مالی را که مال مستاجر است از آن بدزدد قطع می‌شود. و اگر حرز مغصوب باشد با سرقت مالک آن، قطع نمی‌شود. و اگر مال کسی در حرز باشد پس آن را بشکند و مالش را خارج کند اگرچه مالش با مال غاصب مخلوط باشد، پس به مقدار مالش یا بیشتر از آن به مقدار کمتر از نصاب، بردارد قطع نمی‌شود.
۴- درب حرز و همچنین آنچه که بر درب و دیوار از بیرون ساخته می‌شود، داخل در حرز نمی‌باشد، پس به سبب دزدی آن‌ها قطعی در کار نمی‌باشد. البته درب داخلی که پشت درب حرز است، ظاهراً به‌واسطه درب حرز، حرز شده می‌باشد پس به‌واسطه آن قطع می‌شود. و همچنین است آنچه که در دیوار داخلی آن می‌باشد، پس اگر درب را بشکند و داخل حرز شده و چیزی را از اجزای دیوار داخلی بیرون بیاورد، قطع می‌شود.
۵- دزد اگر نبش قبر کند و کفن ولو بعضی از قسمت‌های مستحب آن را بدزدد به شرطی که به حدّ نصاب برسد، قطع می‌شود. و اگر نبش قبر کند و کفن را سرقت ننماید، قطع نمی‌شود ولی تعزیر می‌شود. و قبر، حرز غیر کفن نمی‌باشد؛ پس اگر با میت چیزی در قبر قرار داده شده باشد و سارق نبش کند و آن را بیرون بیاورد بنابر احتیاط (واجب) قطع نمی‌شود. و اگر کسی نبش قبر را تکرار کند بدون آنکه کفن را بیرون بیاورد و از سلطان فرار کند، بعضی گفته‌اند که کشته می‌شود، ولی در آن تردّد است.


(۱) آقابزرگ طهرانی، الذریعة إلی تصانیف‌الشیعة.
(۲) ابن‌ بابویه، ثواب‌الاعمال و عقاب‌الاعمال، قم ۱۳۶۸ش.
(۳) ابن‌ بابویه، عیون‌الاخبار الرضا، چاپ مهدی لاجوردی، قم ۱۳۶۳ش.
(۴) ابن‌ بابویه، کتاب‌الخصال، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
(۵) ابن‌ بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.
(۶) ابن‌ بسطام (حسین‌ بن بسطام) و ابن‌ بسطام (عبداللّه‌ بن بسطام)، طب‌الائمة علیهم‌السلام، نجف (۱۳۸۵)، چاپ افست بیروت (بی‌تا).
(۷) ابن‌ جوزی، کتاب‌الموضوعات، چاپ عبدالرحمان محمدعثمان، مدینه ۱۳۸۶ـ ۱۳۸۸/ ۱۹۶۶ـ۱۹۶۸.
(۸) ابن‌ حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز‌الصحابة، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی‌محمد معوض، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
(۹) ابن‌ حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، بیروت: دارصادر، (بی‌تا).
(۱۰) ابن‌ طاووس، اقبال‌الاعمال، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۴ـ۱۴۱۶.
(۱۱) ابن‌ طاووس، الامان من اخطار الاسفار و الازمان، قم ۱۴۰۹.
(۱۲) ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
(۱۳) ابن‌ عربی، العبادلة، و یلیه ساعة‌الخبر، چاپ عاصم ابراهیم کیالی، بیروت ۱۴۲۵/۲۰۰۴.
(۱۴) ابن‌ قولویه، کامل‌الزیارات، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۷.
(۱۵) ابن‌ ماجه، سنن ابن‌ ماجة، چاپ محمد فؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت، بی‌تا).
(۱۶) ابن‌ منظور، لسان‌العرب.
(۱۷) ابن‌ نجار، ذیل تاریخ بغداد، در احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، او، مدینةالسلام، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، ج ۱۶ـ۲۰، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
(۱۸) محمد بن محمد (علی) انوری، دیوان، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، تهران ۱۳۶۴ش.
(۱۹) احمد بن محمد برقی، کتاب‌المحاسن، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، (قم ۱۳۳۱ش).
(۲۰) محمد بن عیسی ترمذی، سنن‌الترمذی، ج ۵، چاپ عبدالرحمان محمدعثمان، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲۱) اسماعیل‌ بن حماد جوهری، الصحاح: تاج‌اللغة و صحاح‌العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت (بی‌تا)، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.
(۲۲) شمس‌الدین محمد حافظ، دیوان، چاپ محمد قزوینی و قاسم غنی، تهران ۱۳۶۲ش.
(۲۳) حرّ عاملی، وسائل‌الشیعة.
(۲۴) عبداللّه‌ بن جعفر حمیری، قرب‌الاسناد، قم ۱۴۱۳.
(۲۵) بدیل‌ بن علی خاقانی، دیوان، چاپ ضیاءالدین سجادی، تهران ۱۳۷۸ش.
(۲۶) خلیل‌ بن احمد، کتاب‌العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
(۲۷) دهخدا، لغتنامه.
(۲۸) محمد بن احمد ذهبی، میزان‌الاعتدال فی نقدالرجال، چاپ علی محمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت (بی‌تا).
(۲۹) محمد بن محمد زبیدی، تاج‌العروس من جواهرالقاموس، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.
(۳۰) محمود بن عمر زمخشری، اساس‌البلاغة، بیروت ۱۳۸۵/۱۹۶۵.
(۳۱) سیوطی، الإتقان فی علوم‌القرآن.
(۳۲) محمد بن حسن طوسی، تهذیب‌الاحکام، چاپ حسن موسوی خرسان، نجف ۱۳۷۸ـ۱۳۸۲.
(۳۳) محمد بن حسن طوسی، مصباح‌المتهجد، بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱.
(۳۴) محمدطاهر بن علی فتنی، تذکرةالموضوعات، (قاهره ۱۳۴۳/ ۱۹۲۴).
(۳۵) الفقه المنسوب للامام الرضا علیه‌السلام، و المشتهر بفقه‌الرضا، مشهد: موسسة آل‌البیت، ۱۴۰۶.
(۳۶) کلینی، الکافی.
(۳۷) محمد عبدالرحمان مبارک‌فوری، تحفة‌الاحوذی بشرح جامع‌الترمذی، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
(۳۸) علی‌ بن حسام‌الدین متقی، کنزالعُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، چاپ بکری حیانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۳۹) محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۴۰) محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، مرآةالعقول فی شرح اخبار آل‌الرسول، ج ۸، چاپ هاشم رسولی، ج ۱۲، چاپ جعفر حسینی، تهران ۱۳۶۳ش.
(۴۱) محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، ملاذالاخیار فی فهم تهذیب‌الاخبار، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۶ـ۱۴۰۷.
(۴۲) محمد بن منور، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی‌سعید، چاپ محمدرضا شفیعی‌کدکنی، تهران ۱۳۶۶ش.
(۴۳) محمد حسن نجفی جواهری، جواهر الکلام.
(۴۴) شهيد ثانی، الروضة البهیة.
(۴۵) طوسی، النهایة.
(۴۶) طوسی، المبسوط.
(۴۷) إبن إدریس حلّی، کتاب السرائر.
(۴۸) مقدّس اردبیلی، مجمع الفائدة.
(۴۹) امام خمینی، تحریر الوسیلة.
(۵۰) سید عبدالاعلی سبزواری، مهذّب الأحکام.


۱. خلیل‌ بن احمد، کتاب‌العین، ذیل واژه، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
۲. اسماعیل‌ بن حماد جوهری، الصحاح: تاج‌اللغة و صحاح‌العربیة، ذیل واژه، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت (بی‌تا)، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.
۳. ابن‌ منظور، لسان‌العرب، ذیل واژه.
۴. محمد بن محمد زبیدی، تاج‌العروس من جواهرالقاموس، ذیل واژه، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.
۵. لسان‌العرب ج۵، ص ۳۳۳    
۶. جواهر الکلام ج ۴۱، ص ۴۹۹- ۵۰۳.    
۷. الروضة البهیة ج ۹، ص ۲۴۳- ۲۴۵.    
۸. النهایة ص ۷۱۴.    
۹. جواهرالکلام ج۴۱، ص ۴۴۹.    
۱۰. جواهر الکلام ج۴۱، ص ۵۰۴    
۱۱. مهذّب الاحکام ج ۲۸، ص ۸۷.
۱۲. اسماعیل‌ بن حماد جوهری، الصحاح: تاج‌اللغة و صحاح‌العربیة، ذیل واژه، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت (بی‌تا)، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.
۱۳. ابن‌ منظور، لسان‌العرب، ذیل واژه.
۱۴. محمد بن محمد زبیدی، تاج‌العروس من جواهرالقاموس، ذیل واژه، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.
۱۵. محمود بن عمر زمخشری، اساس‌البلاغة، ذیل واژه، بیروت ۱۳۸۵/۱۹۶۵.
۱۶. محمد بن محمد زبیدی، تاج‌العروس من جواهرالقاموس، ذیل واژه، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.
۱۷. کلینی، الکافی، ج۲، ص۵۶۸.    
۱۸. محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۹۱، ص۱۹۳۴۰۶، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۱۹. محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۹۱، ص۱۹۲، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۲۰. ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۵۲ـ۵۹، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۲۱. ابن‌ طاووس، الامان من اخطار الاسفار و الازمان، ج۱، ص۷۴، قم ۱۴۰۹.
۲۲. احمد بن محمد برقی، کتاب‌المحاسن، ج۲، ص۳۶۷، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، (قم ۱۳۳۱ش).
۲۳. ابن‌ طاووس، اقبال‌الاعمال، ج۲، ص۲۷۵، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۴ـ۱۴۱۶.
۲۴. کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۲۸۱.    
۲۵. کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۲۲۱.    
۲۶. کلینی، الکافی، ج۲، ص۵۱۹.    
۲۷. ابن‌ بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۱، ص۱۵۲، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.
۲۸. محمد بن حسن طوسی، تهذیب‌الاحکام، ج۳، ص۹۷، چاپ حسن موسوی خرسان، نجف ۱۳۷۸۱۳۸۲.    
۲۹. محمد بن حسن طوسی، ج۱، ص۱۵۱، مصباح‌المتهجد، بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱.
۳۰. محمد بن حسن طوسی، ج۱، ص۵۷۴، مصباح‌المتهجد، بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱.
۳۱. ابن‌ حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، ج۴، ص۶۰، بیروت: دارصادر، (بی‌تا).
۳۲. ابن‌ ماجه، سنن ابن‌ ماجة، ج۲، ص۱۲۷۲، چاپ محمد فؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت، بی‌تا).
۳۳. علی‌ بن حسام‌الدین متقی، کنزالعُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۲، ص۶۶۶ـ۶۶۷، چاپ بکری حیانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۳۴. سیوطی، الإتقان فی علوم‌القرآن، ذیل اسراء، آیه ۴۵.
۳۵. علی‌ بن حسام‌الدین متقی، کنزالعُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۲، ص۶۶۶، چاپ بکری حیانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۳۶. محمد بن منور، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی‌سعید، مقدمه شفیعی کدکنی، ص صدونوزده، چاپ محمدرضا شفیعی‌کدکنی، تهران ۱۳۶۶ش.
۳۷. محمد بن منور، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی‌سعید، ج۱، ص۲۷۴، چاپ محمدرضا شفیعی‌کدکنی، تهران ۱۳۶۶ش.
۳۸. ابن‌ عربی، العبادلة، ج۱، ص۲۶۴، و یلیه ساعة‌الخبر، چاپ عاصم ابراهیم کیالی، بیروت ۱۴۲۵/۲۰۰۴.
۳۹. ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۱۴ـ۶۴، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۴۰. ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۱۳۷ـ۱۵۳، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۴۱. ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۲۰۶ـ۲۰۸، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۴۲. محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۹۱، ص۲۰۸۴۰۶، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۴۳. محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۹۲، ص۲۰۹۲۷۹، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۴۴. محمد بن محمد (علی) انوری، دیوان، ج۱، ص۲۳۵، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، تهران ۱۳۶۴ش.
۴۵. بدیل‌ بن علی خاقانی، دیوان، ج۱، ص۱۷، چاپ ضیاءالدین سجادی، تهران ۱۳۷۸ش.
۴۶. ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۱۷، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۴۷. محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۱، ص۲۱۰، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۴۸. محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۱، ص۲۲۴، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۴۹. ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۲۳ـ۲۸، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۵۰. ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص ۳۴ـ۳۸، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۵۱. محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۹۱، ص۲۷۳۲۷۹، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۵۲. ابن‌ نجار، ذیل تاریخ بغداد، ج۱۸، ص۱۷۰ـ۱۷۱، در احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، او، مدینةالسلام، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، ج ۱۶ـ۲۰، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
۵۳. الفقه المنسوب للامام الرضا علیه‌السلام، و المشتهر بفقه‌الرضا، ج۱، ص۴۰۰، مشهد:موسسة آل‌البیت، ۱۴۰۶.    
۵۴. ابن‌ طاووس، الامان من اخطار الاسفار و الازمان، ج۱، ص۱۲۵، قم ۱۴۰۹.
۵۵. سیوطی، الإتقان فی علوم‌القرآن، ذیل بقره، آیه ۳.
۵۶. ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۴۵ـ۴۹، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۵۷. محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۹۱، ص۳۳۹، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۵۸. احمد بن محمد برقی، کتاب‌المحاسن، ج۱، ص۳۱، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، (قم ۱۳۳۱ش).
۵۹. محمد بن عیسی ترمذی، سنن‌الترمذی، ج۵، ص۱۷۵، ج ۵، چاپ عبدالرحمان محمدعثمان، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۶۰. کلینی، الکافی، ج۲، ص۵۱۹.    
۶۱. ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۲۰، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۶۲. محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۹۱، ص۱۹۳، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۶۳. محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۹۱، ص۲۲۸، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۶۴. ابن‌ قولویه، کامل‌الزیارات، ج۱، ص۴۷۳ـ۴۷۴، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۷.
۶۵. محمد بن حسن طوسی، تهذیب‌الاحکام، ج۶، ص۷۴ ۷۵، چاپ حسن موسوی خرسان، نجف ۱۳۷۸۱۳۸۲.    
۶۶. حرّ عاملی، وسائل‌الشیعة، ج ۱۱، ص ۴۲۷۴۲۸.    
۶۷. ابن‌ بسطام (حسین‌ بن بسطام) و ابن‌ بسطام (عبداللّه‌ بن بسطام)، طب‌الائمة علیهم‌السلام، ج۱، ص۹۴، نجف (۱۳۸۵)، چاپ افست بیروت (بی‌تا).
۶۸. ابن‌ بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۲، ص۲۷۰، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.
۶۹. ابن‌ بابویه، ثواب‌الاعمال و عقاب‌الاعمال، ج۱، ص۱۸۰، قم ۱۳۶۸ش.
۷۰. کلینی، الکافی، ج۶، ص۴۷۰.    
۷۱. ابن‌ بابویه، کتاب‌الخصال، ج۱، ص۱۹۹، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
۷۲. ابن‌ طاووس، الامان من اخطار الاسفار و الازمان، ج۱، ص۴۸، قم ۱۴۰۹.
۷۳. ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۱۴ـ۶۴، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۷۴. محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۹۱، ص۲۰۸۳۷۱، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۷۵. ابن‌ جوزی، کتاب‌الموضوعات، ج۳، ص۱۶۸، چاپ عبدالرحمان محمدعثمان، مدینه ۱۳۸۶ـ ۱۳۸۸/ ۱۹۶۶ـ۱۹۶۸.
۷۶. محمدطاهر بن علی فتنی، تذکرةالموضوعات، ج۱، ص۲۱۱، (قاهره ۱۳۴۳/ ۱۹۲۴).
۷۷. محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۹۱، ص۲۲۰۲۲۴، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۷۸. ابن‌ جوزی، کتاب‌الموضوعات، ج۳، ص۱۶۸، چاپ عبدالرحمان محمدعثمان، مدینه ۱۳۸۶ـ ۱۳۸۸/ ۱۹۶۶ـ۱۹۶۸.
۷۹. محمد بن احمد ذهبی، میزان‌الاعتدال فی نقدالرجال، ج۴، ص۴۲۹، چاپ علی محمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت (بی‌تا).
۸۰. ابن‌ حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز‌الصحابة، ج۶، ص۳۰۵، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی‌محمد معوض، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
۸۱. ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۱۳۷، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۸۲. ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۱۳۷ـ۱۵۳، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۸۳. محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۹۲، ص۲۴۰۲۵۹، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۸۴. شمس‌الدین محمد حافظ، دیوان، ص ۵۹، چاپ محمد قزوینی و قاسم غنی، تهران ۱۳۶۲ش.
۸۵. آقابزرگ طهرانی، الذریعة إلی تصانیف‌الشیعة، ج۶، ص۱۹۰.
۸۶. آقابزرگ طهرانی، الذریعة إلی تصانیف‌الشیعة، ج۱۲، ص۲۳۵.
۸۷. آقابزرگ طهرانی، الذریعة إلی تصانیف‌الشیعة، ج۱۶، ص۳۰۳.
۸۸. ابن‌ بابویه، عیون‌الاخبار الرضا، ج۲، ص۱۳۸، چاپ مهدی لاجوردی، قم ۱۳۶۳ش.
۸۹. ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۴۹، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۹۰. ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۵۱، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۹۱. محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۹۱، ص۱۹۴، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۹۲. دهخدا، لغتنامه، ذیل «حرز جواد».
۹۳. ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۵۲ـ۶۰، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۹۴. محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۹۱، ص۳۵۴ ۳۶۱، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۹۵. آقابزرگ طهرانی، الذریعة إلی تصانیف‌الشیعة، ج۱، ص۱۷.
۹۶. محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، مرآةالعقول فی شرح اخبار آل‌الرسول، ج۱۲، ص۴۳۶ـ۴۴۳، ج ۸، چاپ هاشم رسولی، ج ۱۲، چاپ جعفر حسینی، تهران ۱۳۶۳ش.
۹۷. محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، ملاذالاخیار فی فهم تهذیب‌الاخبار، ج۹، ص۱۱۷، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۶ـ۱۴۰۷.
۹۸. ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۲۹۱، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۹۹. محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۹۱، ص۳۲۷۳۳۱، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۱۰۰. ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۲۹۸، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۱۰۱. محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۹۱، ص۳۴۹۳۵۴، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۱۰۲. ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۲۹۹، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۱۰۳. محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۱، ص ۳۶۶۳۷۱، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۱۰۴. محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، مرآةالعقول فی شرح اخبار آل‌الرسول، ج۸، ص۱۱۲ـ ۱۱۹، ج ۸، چاپ هاشم رسولی، ج ۱۲، چاپ جعفر حسینی، تهران ۱۳۶۳ش.
۱۰۵. عبداللّه‌ بن جعفر حمیری، قرب‌الاسناد، ج۱، ص۱۱۰ـ۱۱۱، قم ۱۴۱۳.
۱۰۶. محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۹۲، ص۴۶، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۱۰۷. اسماعیل‌ بن حماد جوهری، الصحاح: تاج‌اللغة و صحاح‌العربیة، ذیل «تمم»، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت (بی‌تا)، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.
۱۰۸. محمد عبدالرحمان مبارک‌فوری، تحفة‌الاحوذی بشرح جامع‌الترمذی، ج۹، ص۳۵۶، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
۱۰۹. ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۳۵۴ـ۳۶۲، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۱۱۰. محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۹۱، ص۳۷۲۴۰۶، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۱۱۱. ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۲۶۱، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۱۱۲. ابن‌ طاووس، مهج‌الدعوات و منهج‌العبادات، ج۱، ص۳۵۴ـ۳۶۲، قدم‌ له و علق‌ علیه حسین‌اعلمی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۱۱۳. محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۹۱، ص۳۷۲ ۴۰۶، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۱۱۴. جواهر الکلام ج ۴۱، ص ۴۹۹- ۵۰۰.    
۱۱۵. المبسوط ج ۸، ص ۲۳.    
۱۱۶. کتاب السرائر ج۳، ص ۴۸۳    
۱۱۷. جواهرالکلام ج ۴۱، ص ۵۱۳- ۵۱۴.    
۱۱۸. جواهرالکلام ج ۴۱، ص ۵۰۱- ۵۰۳.    
۱۱۹. جواهرالکلام ج ۴۱، ص ۵۱۴- ۵۱۵    
۱۲۰. مجمع الفائدة ج ۱۳، ص ۲۴۶.    
۱۲۱. جواهر الکلام ج۴۱، ص ۵۰۴.    
۱۲۲. جواهر الکلام ج۴۱، ص ۵۰۴- ۵۰۶.    
۱۲۳. تحریر الوسیلة ج ۲، ص ۴۸۶.    
۱۲۴. جواهر الکلام ج۴۱، ص ۵۰۶ - ۵۰۷    
۱۲۵. تحریر الوسیلة ج ۲، ص ۴۸۶.    
۱۲۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۱۹، کتاب الحدود، الفصل الخامس فی حد السرقة، القول فی المسروق، مسالة۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۲۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۱۹، کتاب الحدود، الفصل الخامس فی حد السرقة، القول فی المسروق، مسالة۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۲۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۱۵، کتاب الحدود، الفصل الخامس فی حد السرقة، القول فی السارق، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۲۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۱۶، کتاب الحدود، الفصل الخامس فی حد السرقة، القول فی السارق، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۳۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۱۹، کتاب الحدود، الفصل الخامس فی حد السرقة، القول فی المسروق، مسالة۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۳۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۲۰، کتاب الحدود، الفصل الخامس فی حد السرقة، القول فی المسروق، مسالة۱۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۳۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۲۰، کتاب الحدود، الفصل الخامس فی حد السرقة، القول فی المسروق، مسالة۱۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۳۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۲۰، کتاب الحدود، الفصل الخامس فی حد السرقة، القول فی المسروق، مسالة۱۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۳۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۲۱، کتاب الحدود، الفصل الخامس فی حد السرقة، القول فی المسروق، مسالة۱۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۳۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۲۱، کتاب الحدود، الفصل الخامس فی حد السرقة، القول فی المسروق، مسالة۱۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حرز»، شماره۶۰۱۷.    
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج‌۳، ص ۲۸۲    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    


رده‌های این صفحه : حرز | دعا | دیدگاه های فقهی امام خمینی




جعبه ابزار