... همین هنگام (985) قلعه داران ایرانی قندهار، قلعه را به فرستادگان ... جریان مداوم مهاجرت اشراف شیعی ایرانی بویژه پس از ازدواج ... از معماری آسیای مرکزی، هندی، ایرانی و اروپایی بود. ارزیابی معماری ... بابری، مهاجرت برخی از شاعران ایرانی به هند بود که بیش ...
... «اُموَلَد» بودند ـ ایرانی خوانده شدهاند؛ مانند مَراجِل ... میکردند؛ در مجالس حکام ایرانی، چون طاهریان (206ـ259) در ... عمدتاً متشکل از افراد بومی ایرانی بوده است. ... نفوذ زیاد ... به جرم صاحب کشتی ایرانی نیز باید در حضور نماینده ...
... به واگذاری امتیازاتی به کلیسایی ایرانی است. ... دیوارنوشتهها ... شهر ... صفات تفضیلی بازمانده صفات تفضیلی ایرانی باستان مختوم به -yah هستند ... مضارع که بازمانده ماده مضارع ایرانی باستان است، در ساخت ... . مـاده ماضی بازمانده صفت مفعولی ایرانی باستان (مختوم به *-ta) ...
... 440ق/973-1048م)، دانشمند برجسته ایرانی در نیمه دوم قرن چهارم ... بر چند دانشمند برجستۀ غالباً ایرانی، همچون بزیست پسر فیروزان، (معروف ... کندی و از میان محققان ایرانی، ابوالقاسم قربانی، بیش از ... . (43) کرامتی، یونس، آثار دانشمندان ایرانی دربارۀ آثار علوی و تأثیر ...
... سـرنوشت ملت ایران و فرهنگ ایرانی جدایی یافت. ... آبادی و ... خاندان همزمان بـود. سامانیان خاندانی ایرانی بـودند و نـسب خـود را ... قرن 4 (قمری) ... شاعران ایرانی سده پنجم (قمری) ... زادگان ... سال 341 (قمری) ... شاعران ایرانی سده چهارم(قمری) ... شاعران ...
... تاجیک ... تاجیکها گروه قومی ایرانی تبار و از اقوام فارسی ... و احتمالاً از نخستین بومیان ایرانی این سرزمین دانستهاند. ... پامیری، از گروه گویشهای ایرانی شرقی سخن میگویند. شماری ... فارسیوان ... فارسیوان پارسیبان از اقوام ایرانی و فارسی زبان هستند ...
... های خود در درون جامعه ایرانی مناسب دیدند. ... سرجان ملکم ... اسلام را بازدارنده پیشرفت جامعه ایرانی میدانستند. از سوی دیگر ... هژبر یزدانی یکی از ثروتمندان ایرانی، عضو آن بودند. اندیشه ... در مرحله نخست، فرهنگ جامعه ایرانی را تسخیر کرد. این ...
... ''، پندهای خردمندانۀ بزرگان ایرانی را در بخشی با نام ... و پندهایی از دیگر حکیمان ایرانی که نامشان دانسته نیست. ... پندآموزی از شاهان و پهلوانان ایرانی، همچون اردشیر، افراسیاب، بهرام ... . گاه نیز جملاتی از حکیمان ایرانی، نظیر آذرگُشَسپ (آذرگُشنَسپ)، بُرزمِهر، ...