... افتاد و آقا را بالای سرم دیدم، به من فرمود حاج ... ‌گویان، کوی و برزن و بازار و خیابان به یک عصیان ...

... شدیم که) گویی پرنده روی سرمان نشسته بود. همسر زهیر، دلهم ... آنها را با پاهایشان در بازار می‌کشیدند. ... ملاقات امام با ...

... اشارات به شکل دردناکی ناله سرمی دهد، و در عین حال ... بوعلی را تدریس کرد و بازار میرزای جلوه را که تخصصش ...

... رفت، روی زانویم بود، گفت: سرم را روی زمین بگذار، سپس ... (از بستگان عثمان) را مالک بازار کرده‌ای و چنین و ...

... شدید، و در پشتش احساس سرمای شدید می‌کرد. پس در ... شدیدی در اطراف مسجد و بازار درگرفت. در نهایت اولین روز ...

... را 9 ماه تمام در سرما و گرما آزمودم و تنها ... از تغییر رنگ هوا در سرما یا نبود گرما سخنی نرفته ... قِبَل لطیفی ورا، که قوت سرما اندر وی بیش‌تر تواند ... قبل را، هرگاه که به سرما آب گرم و آب سرد ... ‌تر بود تا بالعکس. ژ. لازار متن فارسی را ترجمه‌ای ...

... یکی از پیران اهل حق سرمی‌سپارد و آن پیر میوهای ... دست در کوچه‌ها و بازارها راه می‌رفتند و در ...

... ‌، مانند معادن‌ نمک‌، قیر، سنگ‌ سرمه‌، نفت‌ جاری‌ بر زمین‌، گوگرد ... ‌ها و صحن‌ مساجد و بازارها برای‌ کسب‌ و کار دانسته ...