... ، احمد بن محمد بن ابی نصر، جعفر بن محمد بن یونس، حسن بنجهم، حسن بن علی ... وشّاء، حسن بن محبوب، حمّاد بن عیسی، حنّان بن ... بنصلت، سلیمان بن جعفر جعفری، سهل بن یسع، صفوان بن یحیی، عبدالرحمان بن حجّاج، عبداللّه بن ...
... شریح بن حارث بن قیس بنجهمبن معاویة بن عامر، که به شریح ... قبیلهکنده اختلاف است. وی اصالتا یمنی بود و درکوفه ... . بنا به روایتی دیگر او اصالتا از فرزندان پارسیانیمن بود ... نتواند. پس مختار، عبدالله بن عتبة بن مسعود را به جای او ...
... است. درگیری مقاتل با جهمبن صفوان و ردیۀ او ... شاگردانش، به خصوص محمد بنجهم سمری، ناقل اصلی آن ... های متکلمان معتزلی و جهمی دربارۀ اسماء الاهی ... اختفا از به اصطلاح «جهمیه» درگذشته است. ... نگارش ... بن علی بن ابی حمزه در کوفه ، ابوطالب عبدالله بنصلت، محمد بن ...
... «المشارع و المطارحات» به اثبات اصالت ماهیت پرداخته است. ... كه مقدم بر مسئلۀ اصالت وجود یا اصالت ماهیت مورد بحث ... مورد تعلق علم قرار گیرد. جهمبن صفوان می‌گفت: شی‌ء ... اند. ... ادله اثبات اصالت وجود ... برای اثبات اصالت وجود، براهین مختلف ...
... ، «جَعْد بن درهم» معلم «مروان بن محمد» آخرین ... نظریه را به «جَهْمبن صفوان ترمزی» منتقل ... حدیثی از امام رضا ... «ریّان بنصلت به محضر امام رضا (علیه ... 3. تاریخ الخلفاء، عبدالرحمان بن ابی‌بکر سیوطی؛ 4. بحوث ...
... اصراری است که بر اثبات اصالت برای آموزه‌های مستحدث و ... نوآوری دینی که بر چنین اصالتی متکی نباشد به بدعت، دیده ... می‌شود. این اصالت‌یابی یا اصالت بخشی می‌تواند به ... صفات الهی ) را که نزد جهمبن صفوان نیز پذیرفته شده بوده ...
... ) «حدثنی جهمبن ابی جهم مولی الحارث بن حاطب الجهمی عن عبد اللّه بن جـعفر بن ابی ... حالی که طبری «جهم» را «مولی عـبد اللّه بـن جـعفر» ذکر می ... کند: «دخل یـوما امـیه بـن ابـی الصـلت علی اخته ... فادر‌کـه النـوم ...
... بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصی بن کلاب بن مره بن کعب بـن لوئی بن غالب بن فهر بن ... ) «حدثنی جهمبن ابی جهم مولی الحارث بن حاطب الجهمی عن عبد اللّه بن جـعفر بن ابی ... کند: «دخل یـوما امـیه بـن ابـی الصـلت علی اخته ... فادر‌کـه النـوم ...
... ) «حدثنی جهمبن ابی جهم مولی الحارث بن حاطب الجهمی عن عبد اللّه بن جـعفر بن ابی ... حالی که طبری «جهم» را «مولی عـبد اللّه بـن جـعفر» ذکر می ... کند: «دخل یـوما امـیه بـن ابـی الصـلت علی اخته ... فادر‌کـه النـوم ...
