• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حاج محمدرضا همدانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حاج محمدرضا همدانی، از علما و عرفای نامدار ایران در قرن سیزدهم هجری می‌باشد.



وی فرزند محمدامین همدانی و از اعقاب شیخ شهاب الدین سهروردی (معروف به شیخ اشراق) بود. مقدمات و سطح را در همدان گذراند و علوم عقلی و نقلی را نزد استادان نامدار فراگرفت و در عرفان و تصوف از محضر حاج محمدحسین اصفهانی (حسینعلی شاه) استفاده کرد. وی از کودکی با حاج محمدجعفر همدانی (مجذوب علی شاه) همدرس و مصاحب بود و با هم به زیارت حج رفتند.


شیخ محمدرضا به خراسان، آذربایجان و بیشتر شهرهای عراق مسافرت کرد و سرانجام بر اثر اختلافاتی که با یکی از علمای همدان پیدا کرد، مورد طعن و آزار مردم قرار گرفت و اموالش به یغما رفت و خانه‌اش ویران گردید و او ناگزیر به تبریز نزد عباس میرزا (نایب السلطنه) رفت و مورد احترام و اکرام وی و قائم مقام قرار گرفت.


مؤلف بستان السیاحه که معاصر وی بود، درباره وی می‌نویسد، «افضل فضلای زمان و اعلم علمای دوران بود در فضایل انسانی و کمالات نفسانی بر اکثر علمای عصر تفوق می‌نمود…». اعتمادالسلطنه نیز او را «اوحدی عصر و نادرة دوران» و از «فحول اساتید معقول» می‌داند که آوازه رد او بر کتاب مارتین مسیحی به اروپا رفته است.


در ۱۲۲۸ عباس میرزا علمای بزرگ ایران و عراق خواست تا برای پایان بخشیدن پیروزمندانه به جنگ ده ساله با روس‌ها، فتوای جهاد بر ضد آنان صادر نمایند. علما نیز درخواست او را اجابت کردند و رساله‌ای جهادی نوشته و برای عباس میرزا ارسال داشتند که از جمله آنها، رساله جهادیه حاج ملارضا همدانی بود که در ذیحجه ۱۲۲۸ ق تحریر شده است. وی در بخشی از رساله خود با اشاره به جنگ جاری میان دو کشور می‌نویسد: «مجاهد و مقابله که امروز بر همه مسلمانان واجب و لازم است، تکاهل در آن به همین مختص بعض دون بعض است و فسادش نه همین متعلق به قتل نفوس محترمه و نهب اموار و هتک عرض و ناموس مسلمین است، بلکه موجب شکست بیضه اسلام و انهدام بنیان دین و شریعت سید انام (علیه‌الصلوه‌والسلام) است و فساد آن عالمگیر و ضررش بر صغیر و کبیر، برنا و پیر همگی خواهد رسید و بلا شبهه این باعث بر خسران ابدی است معصیت این، مانند معاصی دیگر نخواهد بود بلکه این مانند قتل حضرت امیرالمؤمنین و سایر پیشوایان و ائمه دین است… پس بر عاقل دیدار لازم است که در امر مجاهده اهتمام نماید و دقیقه‌ای بی جهت نیاساید و آرام نگیرد، زیرا چنانکه تکلیف اخص و خواص اشد است، و ثوابش نیز زیاده از دیگران است».


هنگامی که عباس میرزا تبریز عازم کرمان شد حاج محمدرضا نیز ملازم او بود و مدتی در کرمان با او به سر برد تا اینکه در جمادی الاول ۱۲۴۷ ق در همانجا درگذشت و در خارج شهر کرمان در محلی به نام مشتاقیه دفن شد و مزارش زیارتگاه مردم است.


او در طریقت بر مکتب «کوثر علی شاه» بود و در شعر «کوثر» تلخص می‌کرد. از آثار اوست: الدر النظیم فی تفسیر القرآن العظیم (فارسی)؛ مفتاح النبوه، رد بر هنری مارتی، ارشاد المضلین، همچنین غزلیات و مثنوی‌هایی نغز از او باقی است.
[۱] درخشان، مهدی، بزرگان و سخن سرایان همدان، ج۲، ص۸۱-۸۲.
[۲] شیروانی، زین العابدین، بستان السیاحه، یا سیاحت نامه، ص۶۴۴.
[۳] قلی خانی هدایت، رضا، تذکره ریاض العارفین، ص۴۷۱.
[۴] مدرس خیابانی، محمدعلی، ریحانه الادب، ص۵-۶.
[۵] مدرس خیابانی، محمدعلی، ریحانه الادب، ص۱۰۰-۱۰۱.
[۶] آقابزرگ تهرانی، محمدحسین، طبقات اعلام الشیعه، الکرام البرره فی القرن الثالث عد العشره، ج۱، ص۵۴۹-۵۵۰.
[۷] معصوم علیشاه، طرائق الحقایق، ج۳، ص۲۶۴-۲۶۶.
[۸] قراچه‌داغى، محمدعلی، المآثر و الآثار،ج۱، ص۲۱۱.
[۹] حکومت اسلامی، س ۲، ش ۱، ص۲۱۷-۳۰۹.
[۱۰] معلم حبیب آبادی، محمدعلی، مکارم الآثار، ج۴، ص۱۳۰۰-۱۳۰۱.



۱. درخشان، مهدی، بزرگان و سخن سرایان همدان، ج۲، ص۸۱-۸۲.
۲. شیروانی، زین العابدین، بستان السیاحه، یا سیاحت نامه، ص۶۴۴.
۳. قلی خانی هدایت، رضا، تذکره ریاض العارفین، ص۴۷۱.
۴. مدرس خیابانی، محمدعلی، ریحانه الادب، ص۵-۶.
۵. مدرس خیابانی، محمدعلی، ریحانه الادب، ص۱۰۰-۱۰۱.
۶. آقابزرگ تهرانی، محمدحسین، طبقات اعلام الشیعه، الکرام البرره فی القرن الثالث عد العشره، ج۱، ص۵۴۹-۵۵۰.
۷. معصوم علیشاه، طرائق الحقایق، ج۳، ص۲۶۴-۲۶۶.
۸. قراچه‌داغى، محمدعلی، المآثر و الآثار،ج۱، ص۲۱۱.
۹. حکومت اسلامی، س ۲، ش ۱، ص۲۱۷-۳۰۹.
۱۰. معلم حبیب آبادی، محمدعلی، مکارم الآثار، ج۴، ص۱۳۰۰-۱۳۰۱.



دانشنامه های انقلاب اسلامی و تاریخ ایران، برگرفته از مقاله «حاج محمدرضا همدانی».    







جعبه ابزار