• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابن حسن جارچوی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ابن حسن جارچوی، از علما، مدرسان و متفکران مبارز شیعه هندوستان و پاکستان در قرن چهاردهم هجری/ بیستم میلادی بود.



وی در ۴ محرم ۱۳۲۲ق/ ۳۱ مارس ۱۹۰۴ در «جارچه بلوک» بلندشهر هند به دنیا آمد. پنج ساله بود که پدرش درگذشت و پدربزرگش به تعلیم و تربیت او پرداخت. وی مدت‌ها نزد شوهر خواهرش (مولوی شبیر حسین) به سر برد.


از دانشگاه‌های رامپور و اوریانتال به دریافت مدارک «فاضل» و «منشی فاضل» نایل آمد. از میروت فوق دیپلم و از لاهور لیسانس و فوق لیسانس در رشته ادبیات و حقوق گرفت و در ۱۹۳۲ از دانشگاه اسلامی علیگره لیسانس تربیت مدرس دریافت کرد.


او از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰ در سند، پنجاب و دهلی بر اثر سخنرانی‌های مهیج سیاسی خود به اوج شهرت رسید و در سند امامت جماعت را بر عهده داشت.


از سال ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۸ در «جامعه ملیه» تدریس می‌کرد و در همین سال مدیره گروه علم و فلسفه دانشگاه لکهنو بود، و از ۱۹۴۹ تا ۱۹۵۱ ریاست «مدرسه عالی شیعه» را داشت. هم‌چنین در اداره اوقاف شیعه و دانشگاه لکهنو و دارالتالیف محمودآباد و دیگر سازمان‌های ملی عضویت داشت.


به نوشته صدرالافاضل، وی در فلسفه اسلامی و مکاتب سیاسی ـ فلسفی غربی مطالعات عمیقی داشت. او با استفاده از آثار نویسندگانی مانند هگل و لنین از نهضت سوسیالیستی به سختی انتقاد می‌کرد و مشکلات سیاسی ـ اجتماعی جامعه مسلمانان هند را از زاویه مکتب تشیع تجزیه و تحلیل می‌نمود. او از ملاقات با نواب‌ها (عنوان امرای مسلمان در شبه قاره) و فرمان‌روایان پرهیز داشت و آنان را آشکارا و به سختی مورد انتقاد قرار می‌داد.


ابن حسن جارچوی از ۱۹۳۵ در حزب مسلم لیگ به فعالیت‌های حزبی پرداخت و با شروع نهضت تأسیس مؤسس پاکستان، به سبب معلومات سیاسی و احساسات مذهبی وی، در امور سیاسی کشور از نظرات او بهره می‌جست. وی برای ایجاد کشور پاکستان و شرکت مردم در جلسات حزب مسلم لیگ، سفرهای بسیار کرد و برای استقلال پاکستان از تلاش باز نایستاد؛ ولی سرانجام با توطئه فرصت‌طلبان سیاسی مواجه شد و ناگزیر مأیوسانه از حزب فاصله گرفت و در لکهنو سکونت کرد.


وی در هندوستان از روش مسلمان‌آزاری هندوها آزرده‌خاطر شد؛ ازاین‌رو در ۱۹۵۱ به کراچی آمد. سیاست‌مداران پاکستان از وی استقبال کردند و از سوی حکومت به مقاماتی نائل شد.


او با لیاقت علی‌خان (اولین نخست‌وزیر پاکستان) بر سر مسائل سیاسی اختلاف نظر داشت؛ ولی هنگامی که او وفات یافت و موضوع محل دفن وی مطرح شد، برخلاف نظر حزب، آنان را واداشت که جنازه او را در محوطه آرامگاه جناح دفن کنند.


در سال ۱۹۶۴، هنگامی که مردم برای انتخاب ایوب‌خان به سمت ریاست‌ جمهوری، آمادگی نشان ندادند، وی خود را نامزد کرد.


او از مبارزان، مبلغان و متفکران پاکستان به شمار می‌رفت، از علما تجلیل می‌کرد، در مجالس بزرگی که در بمبئی، دهلی، لکهنو و دیگر شهرهای بزرگ تشکیل می‌شد، شرکت می‌نمود و سخنرانی می‌کرد و در اغلب جلسات مناظره شرکت داشت؛ از جمله در مناظره ۱۹۳۹ با آریایی‌مذهبان لاهور پیروز شد و شهرت بسیاری به دست آورد.


وی مسلمانی مؤمن، منطقی و پیرو راسخ حزب مسلم لیگ بود و تا آخر عمرش بر همین روش باقی ماند. او استاد مذهب تشیع در دانشگاه کراچی بود و این بخش با تلاش وی ایجاد شد. او سعی داشت که افکار خویش را به دانش‌جویان منتقل سازد و برای همین منظور «اداره تحقیقات فرهنگی اسلامی» را در کراچی تأسیس کرد.


اما عارضه جسمانی مانع انجام این کار شد و عمرش وفا نکرد و سرانجام در ۱۴ جمادی الثانی ۱۳۹۴ق/۱۶ژوئیه ۱۹۷۳ درگذشت و در محوطه همان اداره به خاک سپرده شد.


آثار او از این قرار است:

۱. فلسفه آل‌محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم)؛
۲. مجالس بصیرت افروز، شهید نینوا، جدید ذاکری؛
۳. جهان‌داری علی (علیه‌السلام).
[۱] حسینی تهرانی، سید محمدحسین، مطلع انوار، ص۵۳ ـ ۵۶.



۱. حسینی تهرانی، سید محمدحسین، مطلع انوار، ص۵۳ ـ ۵۶.



دانش‌نامه‌های انقلاب اسلامی و تاریخ ایران، فرهنگ‌نامه علمای مجاهد، برگرفته از مقاله «ابن حسن جارچَوی».    






جعبه ابزار