• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

محمد بن رائق

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



محمد بن رائق (متوفای ۳۳۰ق)، شاعر، اهل ادب و نخستين‌ اميرالامراء در خلافت‌ عباسیان‌ در قرن چهارم هجری قمری بود.



ابوبکر، محمد بن رائق، امیری زیرک، شجاع، شاعر و اهل ادب بود. پدرش از بردگان معتضد عباسی بود و در سال ۳۱۷ق، پسرش محمد از جانب مقتدربالله به ریاست بغداد رسید و سپس امیر واسط و بصره شد. راضی عباسی در سال ۳۲۴ق منصب امیرالامرایی و گردآوری خراج بغداد را به او سپرد و دستور داد بر فراز منبرها به نام او خطبه بخوانند. همچنین نظارت و کنترل راه [ناحیه] فرات، سرزمین مُضر و اطراف آنها و همچنین سپاه قنّسرین و عواصم را بدو سپرد.
ابن رائق بعدها متوجه شد خلیفه نظرش از او برگشته، از این رو در سال ۳۲۸ق به طرف شام حرکت و چنین وانمود کرد که خلیفه او را والی شام کرده است. وارد شام شد و بدر اخشیدی را بیرون کرد و به پیش تاخت تا مصر را نیز بگیرد، اما محمد بن طغج اخشیدی، در «العریش» با او کارزار کرد. ابن رائق، شکست خورد و به دمشق بازگشت و چنین به توافق رسیدند که شام از آنِ ابن رائق باشد و مصر برای اخشید، و مرز میان آن دو، سرزمین رمله باشد. وی حدود یک سال در شام ماند تا این‌که خلیفه متقی از او راضی شد، آن‌گاه به بغداد بازگشت. خلیفه او را خلعت بخشید و منصب امیرالامرایی را بدو داد.


ابن رائق هنوز استقرار نیافته بود که عبدالله بریدی از واسط به بغداد لشکر کشید. متقی و ابن رائق با او جنگیدند. خلیفه از ناصرالدوله حسن حمدانی کمک خواست. او هم برادرش علی (سیف‌الدوله) را فرستاد که متقی و ابن رائق در تکریت با او دیدار کردند و سیف‌الدوله با خلیفه مخلصانه رفتار کرد. سپس ابن رائق با ناصرالدوله در طرف شرقی دجله ملاقات کردند. چون ابن رائق خواست بازگردد، اسبش چموشی کرد و وی از اسب افتاد. ناصرالدوله به غلامانش گفت او را بکشید و آنان او را کشتند. ابن رائق همان کسی بود که نزد خلیفه از ابن مقله وزیر بدگویی کرده بود و در نتیجه، خلیفه دستور بریدن زبان و دست او را داده بود.
[۸] شنتاوی، احمد و دیگران، دائرة المعارف الاسلامیه، ماده: «ابن رائق».



۱. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۳۲۲-۳۲۳.    
۲. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۳۶۳.    
۳. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۳۷۵.    
۴. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۳۷۹.    
۵. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۳۸۲.    
۶. ابن طقطقی، محمد بن علی، الفخری، ص۲۷۴.    
۷. ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۲، ص۳۵.    
۸. شنتاوی، احمد و دیگران، دائرة المعارف الاسلامیه، ماده: «ابن رائق».
۹. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۶، ص۳۵۸.    
۱۰. ابن تغری بردی، یوسف بن تغری بردی، النجوم الزاهره، ج۳، ص۲۷۴-۲۷۵.    



عبدالسلام ترمانینی، رویدادهای تاریخ اسلام، ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ج۲، ص۲۲۸-۲۲۹.






جعبه ابزار