• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابوالجارود زیاد بن منذر کوفی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اَبوالْجارود، از رجال سیاسی و مذهبی نیمه اول سده ۲ق/ ۸م، که از او به عنوان یکی از اصحاب امامان باقر و صادق (علیه‌السلام) و نیز بنیان‌گذار فرقه جارودیه نام برده شده است.



از میان انبوه منابعی که از او نام برده‌اند، تنها اندکی می‌تواند برای ارائه گزارشی از شخصیت و زندگی او مفید افتد و خلط میان او و دیگران نیز بر ناشناخته‌تر ماندن شخصیت او افزوده است. در بیش‌تر منابع نام او به صورت زیاد بن منذر آمده است.
[۱] یحیی بن معین، ج۳، ص۴۴۵، التاریخ، به کوشش احمد محمد نورسیف، ریاض، ۱۳۹۹ق/ ۱۹۷۹م.
[۲] یحیی بن معین، التاریخ، ج۳، ص۳۶۶، به کوشش احمد محمد نورسیف، ریاض، ۱۳۹۹ق/ ۱۹۷۹م.
[۳] محمد بن اسماعیل بخاری، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۳۷۱، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۳ق/ ۱۹۶۳م.
[۴] محمد بن حسن طوسی، رجال، ج۱، ص۱۲۲، به کوشش محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۰ق/ ۱۹۶۱م.
[۵] محمد بن حسن طوسی، رجال، ج۱، ص۱۹۷، به کوشش محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۰ق/ ۱۹۶۱م.
زیاد بن ابی زیاد، گونه دیگری که برای نام او آورده‌اند،
[۶] خوارزمی، مفاتیح العلوم، ج۱، ص۲۹، به کوشش فان فلوتن، لیدن، ۱۸۹۵م.
[۷] عبدالکریم بن احمد شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۴۰، به کوشش محمد فتح اللـه بدران، قاهره، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۶م.
احتمالاً بر اثر خلط با نام یزید بن ابی زیاد، از محدثان مشهور که در قیام زید شرکت گسترده داشت،
[۸] ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۱۴۵، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق/ ۱۹۴۹م.
[۹] محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۶، ص۱۳۲-۱۳۳، به کوشش شعیب ارنؤوط و حسین اسد، بیروت، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱م.
پدید آمده است. در منابع بدو، کنیه دوم «ابوالنجم» و نسبتهای «عبدی»
[۱۰] علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۲۰۸، بیروت، ۱۳۸۵ق/ ۱۹۶۶م.
و «ثقفی» نیز داده شده که تنها نسبت اخیر در مآخذ کهن رجالی تکرار شده است
[۱۱] محمد بن اسماعیل بخاری، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۳۷۱، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۳ق/ ۱۹۶۳م.
[۱۲] مسلم بن حجاج نیشابوری، الکنی والاسماء، ج۱، ص۹۶، به کوشش مطاع رابیشی، دمشق، ۱۴۰۴ق/ ۱۹۸۴م.
‌گاه نیز او را منسوب به قبیله «هَمْدان» و به‌ویژه از تیره «خارِف» بر شمرده‌اند.
[۱۳] احمد بن حسین ابن غضائری، الافادة، ص۱۰، نسخه خطی کتابخانه واتیکان، شم‌ ۱۱۵۹.
[۱۴] احمد بن علی نجاشی، رجال، ج۱، ص۱۷۰، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق.
[۱۵] محمد بن حسن طوسی، رجال، ج۱، ص۱۲۲، به کوشش محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۰ق/ ۱۹۶۱م.



اطلاعات پراکنده‌ای حاکی از ایرانی تبار بودن ابوالجارود وجود دارد که باید با احتیاط تلقی شود: طوسی در رجال
[۱۶] محمد بن حسن طوسی، رجال، ج۱، ص۱۲۲، به کوشش محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۰ق/ ۱۹۶۱م.
بدون اشاره به تبار نیاکان، او را «مولا» خوانده است؛ سعد اشعری
[۱۷] سعد بن عبداللـه اشعری، المقالات و الفرق، ج۱، ص۱۸، به کوشش محمد جواد مشکور، تهران، ۱۹۶۳م.
از وی به عنوان «اعجمی» یاد کرده و بعید نیست که گفتار او ناشی از خلط با شاعری به نام زیاد اعجم (د ح۱۰۰ق)
[۱۸] محمد ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، ج۲، ص۲۹-۳۰، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۳م.
بوده باشد؛ برخی نیز، رئیس فرقه جارودیه را «خراسانی» دانسته‌اند.
[۱۹] نشوان بن سعید حمیری، شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم، ج۱، ص۳۰۸، به کوشش عبداللـه جرافی، بیروت، عالم الکتب.



باتوجه به این‌که ابوالجارود از ابوالطفیل عامر بن واثله (د حداکثر ۱۱۰ق/ ۷۲۸م) روایت کرده، دیر‌ترین تاریخی که برای تولد او می‌توان ذکر کرد، سالهای پایانی سده نخست هجری است، اما روایتی که در آن، او خطاب به امام محمد باقر (علیه‌السلام) خود را «کبیر السّن» خوانده است، با این تخمین سازگاری ندارد.
[۲۰] سعید بن هبة اللـه راوندی، الدعوات، ج۱، ص۱۳۵، قم، ۱۴۰۷ق.
به هر روی، در این‌که ابوالجارود، محضر امام سجاد (علیه‌السلام) را درک کرده باشد، تردید وجود دارد؛ به‌ویژه با توجه به این‌که وی در روایت از امام سجاد (علیه‌السلام) با واسطه فرزند ایشان، عبداللـه روایت می‌کند
[۲۱] احمد بن عیسی، امالی (رأب الصدع)، ج۱، ص۶۴۹، تدوین محمد بن منصور، به کوشش علی بن اسماعیل صنعانی، بیروت، ۱۴۱۰ق/ ۱۹۹۰م.
[۲۲] احمد بن عیسی، امالی (رأب الصدع)، ج۱، ص۷۱۱، تدوین محمد بن منصور، به کوشش علی بن اسماعیل صنعانی، بیروت، ۱۴۱۰ق/ ۱۹۹۰م.
و در یک مورد روایت مستقیم وی از امام سجاد (علیه‌السلام)،
[۲۳] محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۱، تهران، ۱۳۴۸ش.
امکان افتادگی وجود دارد.
[۲۴] ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۷، ص۱۶۳، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.



ابوالجارود از اصحاب امام محمد باقر (علیه‌السلام) بود و از روایات بسیاری که از آن حضرت نقل کرده، می‌توان به ارتباط نزدیک او با آن امام پی برد. با اینهمه وی، گویا به سبب اندیشه‌های خاص و عدم پای‌بندی به تقیه ــ که شیعیان در آن دوره به آن ملزم بودند ــ از سوی امام طرد شد و گفته‌اند که امام (علیه‌السلام) به او «سُرحُوب» (= شیطان کور ساکن دریا ) لقب داده بود.
[۲۵] حسن بن موسی نوبختی، فرق الشیعه، ج۱، ص۴۸-۴۹، به کوشش هلموت ری‌تر، استانبول، ۱۹۳۱م.
[۲۶] محمد کشی، معرفه الرجال، ج۱، ص۲۲۹، اختیار طوسی، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
بنابر پاره‌ای روایات مندرج در معرفه الرجال کشی،
[۲۷] محمد کشی، معرفه الرجال، ج۱، ص۲۳۰-۲۳۱، اختیار طوسی، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
ابوالجارود در دوره امامت حضرت صادق (علیه‌السلام) نیز به جهت حفظ عقایدش مورد طعن و نکوهش آن امام قرار گرفت.


نگرش ابوالجارود به مسأله امامت و عدم پای‌بندی به تقیه او را از امام باقر و امام صادق (علیه‌السلام) دور ساخت و موجب شد تا به سمت زید بن علی بگراید. برخی روایات او از زید بن علی جالب توجه است که از آن جمله خطبه زید به هنگام خروج
[۲۸] احمد بن حسین ابن غضائری، تیسیر المطالب من امالی الامام ابی‌طالب، ص۱۹۵-۱۹۶، به کوشش یحیی عبدالکریم فضیل، بیروت، ۱۳۹۵ق/ ۱۹۷۵م.
[۲۹] حسین بن احمد سیّاغی، الروض النضیر، ج۱، ص۱۲۹، طائف، ۱۳۸۸ق/ ۱۹۶۸م.
و روایات و پرسشهایی فقهی و تفسیری از زید بن علی به روایت او
[۳۰] فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر، ج۱، ص۱۲۷-۱۲۸، نجف، ۱۳۵۴ق.
[۳۱] یحیی بن حسین المرشد باللـه، الامالی، ج۲، ص۴۲، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
[۳۲] یحیی بن حسین المرشد باللـه، الامالی، ج۲، ص۷۵، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
[۳۳] قاسم بن محمد، الاعتصام بحبل اللـه المتین، ج۳، ص۲۲۱، به کوشش احمد زباره، صنعا، ۱۴۰۳-۱۴۰۸ق.
[۳۴] احمد بن عیسی، امالی (رأب الصدع)، ج۲، ص۹۰۱، تدوین محمد بن منصور، به کوشش علی بن اسماعیل صنعانی، بیروت، ۱۴۱۰ق/ ۱۹۹۰م.
شایسته ذکر است. او از یحیی بن زید نیز استماع حدیث کرده است.
[۳۵] احمد بن حسین ابن غضائری، تیسیر المطالب من امالی الامام ابی‌طالب، ص۳۱۲، به کوشش یحیی عبدالکریم فضیل، بیروت، ۱۳۹۵ق/ ۱۹۷۵م.
[۳۶] احمد بن عیسی، امالی (رأب الصدع)، ج۱، ص۱۹۷، تدوین محمد بن منصور، به کوشش علی بن اسماعیل صنعانی، بیروت، ۱۴۱۰ق/ ۱۹۹۰م.
به هر روی می‌دانیم که ابوالجارود در پی قیام زید بن علی (۱۲۲ق/ ۷۴۰م) به جانب او گرایید،
[۳۷] احمد بن علی نجاشی، رجال، ج۱، ص۱۷۰، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق.
ولی برخی روایات موجود درباره فعالیتهای او در جریان قیام زید چندان قابل اعتماد نیست، از آن جمله این روایت که او همراه با فضیل بن زبیر رسّان، در جلب حمایت ابوحنیفه از قیام زید، کوشش کرد، ولی مقایسه روایتی که در الافاده نقل گردیده (برگ ۸ ب)، با روایت قدیم‌تر ابوالفرج اصفهانی،
[۳۸] ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۱۴۵-۱۴۶، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق/ ۱۹۴۹م.
احتمال خلط ابوالجارود با یزید بن ابی زیاد را پیش می‌آورد. از دگر سو، بلاذری
[۳۹] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۵۱، بخش مربوط به امام حسن و امام حسین (علیه‌السلام)، به کوشش محمد باقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۷ق/ ۱۹۷۷م.
و طبری
[۴۰] طبری، تاریخ، ج۲، ص۱۷۱۱، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۷۹-۱۸۸۱م.
در جریان قیام زید، از کسی به نام «زیاد نهدی» نام برده‌اند که پس از شکست قیام، جسدش همراه پیکر زید به دار کشیده شده است. اینکه برخی منابع ابوالجارود را «نهدی» دانسته‌اند،
[۴۱] احمد بن علی ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۳۸۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۵ق.
وان آرندونک را بر آن داشته، تا «زیاد نهدی» مزبور را با ابوالجارود یکی شمارد و چنین پندارد که ابوالجارود در جریان قیام زید کشته شده است.
ابوالفرج اصفهانی
[۴۲] ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۱۳۶، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق/ ۱۹۴۹م.
نیز در روایتی آورده که «ابوالجارود زیاد بن منذر همدانی» در میمنه سپاه، مشعل در دست شعار می‌داده است و ممکن است این گزارش به «زیاد نهدی» مصلوب باز گردد. نقش ابوالجارود در جریان قیام زید بن علی هرچه بود، در صورت پذیرش حیات او پس از قیام، از فعالیتهای او در این دوره پایانی از زندگی و رابطه‌اش با زیدیه و امامیه چیزی دانسته نیست.


مرگِ ابوالجارود را ابن حجر
[۴۳] احمد بن علی ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۳۸۷، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۵ق.
بین ۱۵۰ تا ۱۶۰ق دانسته است و این سخن از آن‌جا مقبول می‌نماید که در میان راویانِ ابوالجارود، نامِ حسن بن محبوب
[۴۴] محمد کشی، معرفه الرجال، ج۱، ص۵۸۴، اختیار طوسی، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
[۴۵] محمد بن علی ابن بابویه، فقیه من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۳۲، به کوشش حسن موسوی خرسان، بیروت، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱م.
و عبداللـه بن حمّاد انصاری (زنده در ۲۲۹ق)
[۴۶] محمد بن ابراهیم ابن ابی زینب، الغیبه، ج۱، ص۱۰۱، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
به چشم می‌خورد. علاوه بر آنان، کسانی چون محمد بن سنان
[۴۷] محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۰۴، تهران، ۱۳۴۸ش.
[۴۸] محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۶۳، تهران، ۱۳۴۸ش.
محمد بن بکر ارحبی
[۴۹] محمد بن علی ابوعبداللـه علوی، الاذان بحیّ علی خیرالعمل، ج۱، ص۱۶، به کوشش یحیی عبدالکریم فضیل، دمشق.
[۵۰] محمد بن علی ابوعبداللـه علوی، الاذان بحیّ علی خیرالعمل، ج۱، ص۱۷، به کوشش یحیی عبدالکریم فضیل، دمشق.
[۵۱] محمد بن علی ابوعبداللـه علوی، الاذان بحیّ علی خیرالعمل، ج۱، ص۸۷، به کوشش یحیی عبدالکریم فضیل، دمشق.
ابومِخنف
[۵۲] طبری، تاریخ، ج۲، ص۶۷۶، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۷۹-۱۸۸۱م.
و نصر بن مزاحم
[۵۳] احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۲۸۲، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۵۴] محمد بن علی ابوعبداللـه علوی، الاذان بحیّ علی خیرالعمل، ص۷۵، به کوشش یحیی عبدالکریم فضیل، دمشق.
[۵۵] احمد بن عیسی، امالی (رأب الصدع)، ج۲، ص۹۰۱، تدوین محمد بن منصور، به کوشش علی بن اسماعیل صنعانی، بیروت، ۱۴۱۰ق/ ۱۹۹۰م.
از او استماع نموده‌اند.


ابوالجارود در کتب رجالی اهل سنت سخت مطعون است، تا بدانجا که روایت حدیث از وی را روا ندانسته‌اند.
[۵۶] یحیی بن معین، التاریخ، ج۳، ص۴۵۶، به کوشش احمد محمد نورسیف، ریاض، ۱۳۹۹ق/ ۱۹۷۹م.
[۵۷] احمد بن حنبل، الملل و معرفه الرجال، ج۳، ص۳۸۲، به کوشش وصی اللـه عباس، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
[۵۸] عبداللـه ابن عدی، الکامل فی الضعفاء، ج۳، ص۱۰۴۶-۱۰۴۸، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م.
عبارات کتب رجال امامیه نیز غالباً با نقل اقوال ائمه (علیه‌السلام) در لعن و ذم او همراه است،
[۵۹] محمد کشی، معرفه الرجال، ج۱، ص۲۲۹-۲۳۰، اختیار طوسی، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
[۶۰] حسن بن یوسف علامه حلی، رجال، ج۱، ص۲۲۳، نجف، ۱۳۸۱ق/ ۱۹۶۱م.
ولی ابن غضائری
[۶۱] احمد بن حسین ابن غضائری، الافادة، ص۱۰-۱۱، نسخه خطی کتابخانه واتیکان، شم‌ ۱۱۵۹.
متذکر شده که امامیه احادیث او را مکروه داشته و بیش‌تر به روایتهایی که از قول محمد بن بکر ارحبی از او نقل شده باشد، اعتماد داشته‌اند تا روایات محمد بن سنان و بدین ترتیب از شدن نقد کاسته شده است. از طرفی ابن قولویه روایت او را در کامل الزیارات نقل کرده و شیخ مفید
[۶۲] محمد بن محمد مفید، «الرساله العددیه»، ج۱، ص۱۲۹، ضمن الدر المنثور، قم، ۱۳۹۸ق.
وی را در زُمره رجالی می‌شمرد که احادیث فقهی از آنان روایت می‌شود. از این‌رو عجیب نیست که روایات وی، در سطح گسترده‌ای در کتب معتبر امامیه نقل شده است.
[۶۳] ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۲۱، ص۳۴۹-۳۵۱، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
همچنین روایات فقهی فراوانی از او غالباً به روایت محمد بن بکر ارحبی در امالی احمد بن عیسی
[۶۴] احمد بن عیسی، امالی (رأب الصدع)، ج۱، ص۴۹، تدوین محمد بن منصور، به کوشش علی بن اسماعیل صنعانی، بیروت، ۱۴۱۰ق/ ۱۹۹۰م.
[۶۵] احمد بن عیسی، امالی (رأب الصدع)، ج۱، ص۵۵، تدوین محمد بن منصور، به کوشش علی بن اسماعیل صنعانی، بیروت، ۱۴۱۰ق/ ۱۹۹۰م.
[۶۶] احمد بن عیسی، امالی (رأب الصدع)، ج۱، ص۱۰۷-۱۰۸، تدوین محمد بن منصور، به کوشش علی بن اسماعیل صنعانی، بیروت، ۱۴۱۰ق/ ۱۹۹۰م.
[۶۷] احمد بن عیسی، امالی (رأب الصدع)، ج۲، ص۹۰۱، تدوین محمد بن منصور، به کوشش علی بن اسماعیل صنعانی، بیروت، ۱۴۱۰ق/ ۱۹۹۰م.
[۶۸] احمد بن عیسی، امالی (رأب الصدع)، ج۲، ص۹۳۶، تدوین محمد بن منصور، به کوشش علی بن اسماعیل صنعانی، بیروت، ۱۴۱۰ق/ ۱۹۹۰م.
و نیز دیگر منابع زیدی
[۶۹] احمد بن حسین ابن غضائری، تیسیر المطالب من امالی الامام ابی‌طالب، ص۳۲، به کوشش یحیی عبدالکریم فضیل، بیروت، ۱۳۹۵ق/ ۱۹۷۵م.
[۷۰] احمد بن حسین ابن غضائری، تیسیر المطالب من امالی الامام ابی‌طالب، ص۳۴، به کوشش یحیی عبدالکریم فضیل، بیروت، ۱۳۹۵ق/ ۱۹۷۵م.
[۷۱] یحیی بن حسین المرشد باللـه، الامالی، ج۱، ص۱۷، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
[۷۲] یحیی بن حسین المرشد باللـه، الامالی، ج۱، ص۱۴۹، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
یافت می‌شود.


در مآخذ، دو اثر به وی نسبت داده شده است، یکی اصل و دیگری التفسیر که وی مدعی بود، مضامین آن‌ها را از امام باقر (علیه‌السلام) شنیده بوده است. اصل منسوب به ابوالجارود را کثیر بن عیّاش روایت کرده است که گفته‌اند در ماجرای خروج ابوالسرایا در ۲۰۰ق شرکت داشت.
[۷۳] محمد بن حسن طوسی، فهرست، ج۱، ص۷۲-۷۳، به کوشش محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، کتابخانه مرتضویه.
از تفسیر وی که بیش‌تر به تفسیر امام باقر (علیه‌السلام) شهرت داشته است، بخشهایی در کتاب تفسیر منسوب به علی بن ابراهیم قمی نقل شده است.
[۷۴] آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ج۴، ص۳۰۲-۳۱۰، ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۱ق/ ۱۹۵۲م.
همچنین این تفسیر مورد استفاده کسانی چون فرات کوفی
[۷۵] فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر، ج۱، ص۱۰۱، نجف، ۱۳۵۴ق.
[۷۶] فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر، ج۱، ص۱۲۰، نجف، ۱۳۵۴ق.
[۷۷] فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر، ج۱، ص۱۴۷، نجف، ۱۳۵۴ق.
و عیاشی
[۷۹] محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر، ج۱، ص۸۶، به کوشش هاشم رسولی محلاتی، تهران، ۱۳۸۰ق.
قرار گرفته است،
[۸۱] علی بن موسی ابن طاووس، سعدالسعود، ج۱، ص۱۲۱-۱۲۲، نجف، ۱۳۶۹ق/ ۱۹۵۰م.
در حالی که اهل سنت با این تفسیر سخت مخالفت می‌ورزیده‌اند
[۸۲] ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، ج۱،ص۵۴۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۱ق/ ۱۹۵۲م.
و دارقطنی محدث شهیری مانند ابن شاهین را به سبب استفاده از تفسیر ابوالجارود در تفسیر خود، سخت مورد نکوهش قرار داده است.
[۸۳] احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۲۶۷، قاهره، ۱۳۴۹ق.
با اینهمه، طبری در تفسیر
[۸۴] طبری، تفسیر، ج۳۰، ص۱۷۱.
و بعد‌ها حسکانی در شواهد التنزیل
[۸۵] عبیداللـه بن عبداللـه حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۷۴، به کوشش محمد باقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۳ق/ ۱۹۷۴م.
به تفسیر ابوالجارود نسبت داده است، اما این‌که خود او تا چه حد در شکل‌گیری این عقاید مؤثر بوده است، دانسته نیست.


کهن‌ترین مأخذ موجود، برای شرح عقاید کلامی وی، کتاب مسائل الامامه از ناشیء اکبر است که براساس آن، وی معتقد بود که پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) به جانشینی امام علی (علیه‌السلام) و سپس امام حسن و امام حسین (علیه‌السلام) تصریح کرده است.
[۸۶] عبداللـه بن محمد ناشیء اکبر، مسائل الامامة، ج۱، ص۴۲، به کوشش یوزف فان اس، بیروت، ۱۹۷۱م.
[۸۷] علی بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۱۳۳، به کوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید، قاهره، ۱۳۶۹ق/ ۱۹۵۰م.
به عقیده ابوالجارود پس از حسنین (علیه‌السلام) نص قطع گردیده است، اما امامت از فرزندان فاطمه (علی‌ها السلام) خارج نشدنی است. او می‌پنداشت هر که از فرزندان فاطمه (علی‌ها السلام) مردم را به سوی خود بخواند، امام «مفترض الطاعه» است و بر مردم است که او را امام بدانند.
[۸۸] عبداللـه بن محمد ناشیء اکبر، مسائل الامامة، ج۱، ص۴۲، به کوشش یوزف فان اس، بیروت، ۱۹۷۱م.
از این‌رو، وی از ابوبکر و عمر برائت جست و آنان را غاصبان خلافت خواند.
[۸۹] عبداللـه بن محمد ناشیء اکبر، مسائل الامامة، ج۱، ص۴۲، به کوشش یوزف فان اس، بیروت، ۱۹۷۱م.
[۹۰] نشوان بن سعید حمیری، شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم، ج۱،ص۳۰۸،به کوشش عبداللـه جرافی، بیروت، عالم الکتب.
به عقیده ابوالجارود که در این قسمت، با عقیده دیگر زیدیان مشترک است، تشخیص دقیق امام افضل، به سبب کثرت فرزندان فاطمه (علیها السلام) دشوار است و از این‌رو، شرط امامت، «خروج» است. وی همچنین، معتقد بود که امام به هنگام بروز حوادث، آنچه را باید انجام دهد، به وی الهام می‌شود.
[۹۱] عبداللـه بن محمد ناشیء اکبر، مسائل الامامة، ص۴۳، به کوشش یوزف فان اس، بیروت، ۱۹۷۱م.
دور از انتظار نیست که عقاید منسوب به فرقه جارودیه، با عقاید ابوالجارود، به عنوان بنیان‌گذار آن، در منابع فرقه‌شناختی تفکیک پذیر نیست.


(۱) آقابزرگ طهرانی، الذریعة.
(۲) محمد بن ابراهیم ابن ابی زینب، الغیبه، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
(۳) محمد بن علی ابن بابویه، فقیه من لایحضره الفقیه، به کوشش حسن موسوی خرسان، بیروت، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱م.
(۴) محمد ابن حیان، المجروحین، به کوشش محمود ابراهیم زاید، بیروت، ۱۳۹۶ق.
(۵) احمد بن علی ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۵ق.
(۶) محمد ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۳م.
(۷) علی بن موسی ابن طاووس، سعدالسعود، نجف، ۱۳۶۹ق/ ۱۹۵۰م.
(۸) عبداللـه ابن عدی، الکامل فی الضعفاء، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م.
(۹) احمد بن حسین ابن غضائری، الافادة، نسخه خطی کتابخانه واتیکان، شم‌ ۱۱۵۹.
(۱۰) احمد بن حسین ابن غضائری، تیسیر المطالب من امالی الامام ابی‌طالب، به کوشش یحیی عبدالکریم فضیل، بیروت، ۱۳۹۵ق/ ۱۹۷۵م.
(۱۱) محمد بن علی ابوعبداللـه علوی، الاذان بحیّ علی خیرالعمل، به کوشش یحیی عبدالکریم فضیل، دمشق.
(۱۲) ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق/ ۱۹۴۹م.
(۱۳) احمد بن حنبل، الملل و معرفه الرجال، به کوشش وصی اللـه عباس، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
(۱۴) احمد بن عیسی، امالی (رأب الصدع)، تدوین محمد بن منصور، به کوشش علی بن اسماعیل صنعانی، بیروت، ۱۴۱۰ق/ ۱۹۹۰م.
(۱۵) سعد بن عبداللـه اشعری، المقالات و الفرق، به کوشش محمد جواد مشکور، تهران، ۱۹۶۳م.
(۱۶) علی بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین، به کوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید، قاهره، ۱۳۶۹ق/ ۱۹۵۰م.
(۱۷) محمد بن اسماعیل بخاری، التاریخ الکبیر، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۳ق/ ۱۹۶۳م.
(۱۸) احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، بخش مربوط به امام حسن و امام حسین (علیه‌السلام)، به کوشش محمد باقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۷ق/ ۱۹۷۷م.
(۱۹) عبیداللـه بن عبداللـه حسکانی، شواهد التنزیل، به کوشش محمد باقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۳ق/ ۱۹۷۴م.
(۲۰) نشوان بن سعید حمیری، شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم، به کوشش عبداللـه جرافی، بیروت، عالم الکتب.
(۲۱) احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
(۲۲) خوارزمی، مفاتیح العلوم، به کوشش فان فلوتن، لیدن، ۱۸۹۵م.
(۲۳) ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
(۲۴) محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و حسین اسد، بیروت، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱م.
(۲۵) سعید بن هبة اللـه راوندی، الدعوات، قم، ۱۴۰۷ق.
(۲۶) حسین بن احمد سیّاغی، الروض النضیر، طائف، ۱۳۸۸ق/ ۱۹۶۸م.
(۲۷) عبدالکریم بن احمد شهرستانی، الملل و النحل، به کوشش محمد فتح اللـه بدران، قاهره، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۶م.
(۲۸) طبری، تاریخ، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۷۹-۱۸۸۱م.
(۲۹) طبری، تفسیر.
(۳۰) محمد بن حسن طوسی، رجال، به کوشش محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۰ق/ ۱۹۶۱م.
(۳۱) محمد بن حسن طوسی، فهرست، به کوشش محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، کتابخانه مرتضویه.
(۳۲) حسن بن یوسف علامه حلی، رجال، نجف، ۱۳۸۱ق/ ۱۹۶۱م.
(۳۳) محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر، به کوشش هاشم رسولی محلاتی، تهران، ۱۳۸۰ق.
(۳۴) فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر، نجف، ۱۳۵۴ق.
(۳۵) قاسم بن محمد، الاعتصام بحبل اللـه المتین، به کوشش احمد زباره، صنعا، ۱۴۰۳-۱۴۰۸ق.
(۳۶) محمد کشی، معرفه الرجال، اختیار طوسی، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
(۳۷) محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، تهران، ۱۳۴۸ش.
(۳۸) یحیی بن حسین المرشد باللـه، الامالی، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
(۳۹) علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب، بیروت، ۱۳۸۵ق/ ۱۹۶۶م.
(۴۰) مسلم بن حجاج نیشابوری، الکنی والاسماء، به کوشش مطاع رابیشی، دمشق، ۱۴۰۴ق/ ۱۹۸۴م.
(۴۱) محمد بن محمد مفید، «الرساله العددیه»، ضمن الدر المنثور، قم، ۱۳۹۸ق.
(۴۲) عبداللـه بن محمد ناشیء اکبر، مسائل الامامة، به کوشش یوزف فان اس، بیروت، ۱۹۷۱م.
(۴۳) احمد بن علی نجاشی، رجال، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق.
(۴۴) حسن بن موسی نوبختی، فرق الشیعه، به کوشش هلموت ری‌تر، استانبول، ۱۹۳۱م.
(۴۵) یحیی بن معین، التاریخ، به کوشش احمد محمد نورسیف، ریاض، ۱۳۹۹ق/ ۱۹۷۹م.
(۴۶) ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۱ق/ ۱۹۵۲م.


۱. یحیی بن معین، ج۳، ص۴۴۵، التاریخ، به کوشش احمد محمد نورسیف، ریاض، ۱۳۹۹ق/ ۱۹۷۹م.
۲. یحیی بن معین، التاریخ، ج۳، ص۳۶۶، به کوشش احمد محمد نورسیف، ریاض، ۱۳۹۹ق/ ۱۹۷۹م.
۳. محمد بن اسماعیل بخاری، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۳۷۱، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۳ق/ ۱۹۶۳م.
۴. محمد بن حسن طوسی، رجال، ج۱، ص۱۲۲، به کوشش محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۰ق/ ۱۹۶۱م.
۵. محمد بن حسن طوسی، رجال، ج۱، ص۱۹۷، به کوشش محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۰ق/ ۱۹۶۱م.
۶. خوارزمی، مفاتیح العلوم، ج۱، ص۲۹، به کوشش فان فلوتن، لیدن، ۱۸۹۵م.
۷. عبدالکریم بن احمد شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۴۰، به کوشش محمد فتح اللـه بدران، قاهره، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۶م.
۸. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۱۴۵، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق/ ۱۹۴۹م.
۹. محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۶، ص۱۳۲-۱۳۳، به کوشش شعیب ارنؤوط و حسین اسد، بیروت، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱م.
۱۰. علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۲۰۸، بیروت، ۱۳۸۵ق/ ۱۹۶۶م.
۱۱. محمد بن اسماعیل بخاری، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۳۷۱، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۳ق/ ۱۹۶۳م.
۱۲. مسلم بن حجاج نیشابوری، الکنی والاسماء، ج۱، ص۹۶، به کوشش مطاع رابیشی، دمشق، ۱۴۰۴ق/ ۱۹۸۴م.
۱۳. احمد بن حسین ابن غضائری، الافادة، ص۱۰، نسخه خطی کتابخانه واتیکان، شم‌ ۱۱۵۹.
۱۴. احمد بن علی نجاشی، رجال، ج۱، ص۱۷۰، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق.
۱۵. محمد بن حسن طوسی، رجال، ج۱، ص۱۲۲، به کوشش محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۰ق/ ۱۹۶۱م.
۱۶. محمد بن حسن طوسی، رجال، ج۱، ص۱۲۲، به کوشش محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۰ق/ ۱۹۶۱م.
۱۷. سعد بن عبداللـه اشعری، المقالات و الفرق، ج۱، ص۱۸، به کوشش محمد جواد مشکور، تهران، ۱۹۶۳م.
۱۸. محمد ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، ج۲، ص۲۹-۳۰، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۳م.
۱۹. نشوان بن سعید حمیری، شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم، ج۱، ص۳۰۸، به کوشش عبداللـه جرافی، بیروت، عالم الکتب.
۲۰. سعید بن هبة اللـه راوندی، الدعوات، ج۱، ص۱۳۵، قم، ۱۴۰۷ق.
۲۱. احمد بن عیسی، امالی (رأب الصدع)، ج۱، ص۶۴۹، تدوین محمد بن منصور، به کوشش علی بن اسماعیل صنعانی، بیروت، ۱۴۱۰ق/ ۱۹۹۰م.
۲۲. احمد بن عیسی، امالی (رأب الصدع)، ج۱، ص۷۱۱، تدوین محمد بن منصور، به کوشش علی بن اسماعیل صنعانی، بیروت، ۱۴۱۰ق/ ۱۹۹۰م.
۲۳. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۱، تهران، ۱۳۴۸ش.
۲۴. ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۷، ص۱۶۳، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
۲۵. حسن بن موسی نوبختی، فرق الشیعه، ج۱، ص۴۸-۴۹، به کوشش هلموت ری‌تر، استانبول، ۱۹۳۱م.
۲۶. محمد کشی، معرفه الرجال، ج۱، ص۲۲۹، اختیار طوسی، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
۲۷. محمد کشی، معرفه الرجال، ج۱، ص۲۳۰-۲۳۱، اختیار طوسی، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
۲۸. احمد بن حسین ابن غضائری، تیسیر المطالب من امالی الامام ابی‌طالب، ص۱۹۵-۱۹۶، به کوشش یحیی عبدالکریم فضیل، بیروت، ۱۳۹۵ق/ ۱۹۷۵م.
۲۹. حسین بن احمد سیّاغی، الروض النضیر، ج۱، ص۱۲۹، طائف، ۱۳۸۸ق/ ۱۹۶۸م.
۳۰. فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر، ج۱، ص۱۲۷-۱۲۸، نجف، ۱۳۵۴ق.
۳۱. یحیی بن حسین المرشد باللـه، الامالی، ج۲، ص۴۲، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
۳۲. یحیی بن حسین المرشد باللـه، الامالی، ج۲، ص۷۵، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
۳۳. قاسم بن محمد، الاعتصام بحبل اللـه المتین، ج۳، ص۲۲۱، به کوشش احمد زباره، صنعا، ۱۴۰۳-۱۴۰۸ق.
۳۴. احمد بن عیسی، امالی (رأب الصدع)، ج۲، ص۹۰۱، تدوین محمد بن منصور، به کوشش علی بن اسماعیل صنعانی، بیروت، ۱۴۱۰ق/ ۱۹۹۰م.
۳۵. احمد بن حسین ابن غضائری، تیسیر المطالب من امالی الامام ابی‌طالب، ص۳۱۲، به کوشش یحیی عبدالکریم فضیل، بیروت، ۱۳۹۵ق/ ۱۹۷۵م.
۳۶. احمد بن عیسی، امالی (رأب الصدع)، ج۱، ص۱۹۷، تدوین محمد بن منصور، به کوشش علی بن اسماعیل صنعانی، بیروت، ۱۴۱۰ق/ ۱۹۹۰م.
۳۷. احمد بن علی نجاشی، رجال، ج۱، ص۱۷۰، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق.
۳۸. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۱۴۵-۱۴۶، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق/ ۱۹۴۹م.
۳۹. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۵۱، بخش مربوط به امام حسن و امام حسین (علیه‌السلام)، به کوشش محمد باقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۷ق/ ۱۹۷۷م.
۴۰. طبری، تاریخ، ج۲، ص۱۷۱۱، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۷۹-۱۸۸۱م.
۴۱. احمد بن علی ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۳۸۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۵ق.
۴۲. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۱۳۶، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق/ ۱۹۴۹م.
۴۳. احمد بن علی ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۳۸۷، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۵ق.
۴۴. محمد کشی، معرفه الرجال، ج۱، ص۵۸۴، اختیار طوسی، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
۴۵. محمد بن علی ابن بابویه، فقیه من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۳۲، به کوشش حسن موسوی خرسان، بیروت، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱م.
۴۶. محمد بن ابراهیم ابن ابی زینب، الغیبه، ج۱، ص۱۰۱، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
۴۷. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۰۴، تهران، ۱۳۴۸ش.
۴۸. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۶۳، تهران، ۱۳۴۸ش.
۴۹. محمد بن علی ابوعبداللـه علوی، الاذان بحیّ علی خیرالعمل، ج۱، ص۱۶، به کوشش یحیی عبدالکریم فضیل، دمشق.
۵۰. محمد بن علی ابوعبداللـه علوی، الاذان بحیّ علی خیرالعمل، ج۱، ص۱۷، به کوشش یحیی عبدالکریم فضیل، دمشق.
۵۱. محمد بن علی ابوعبداللـه علوی، الاذان بحیّ علی خیرالعمل، ج۱، ص۸۷، به کوشش یحیی عبدالکریم فضیل، دمشق.
۵۲. طبری، تاریخ، ج۲، ص۶۷۶، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۷۹-۱۸۸۱م.
۵۳. احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۲۸۲، قاهره، ۱۳۴۹ق.
۵۴. محمد بن علی ابوعبداللـه علوی، الاذان بحیّ علی خیرالعمل، ص۷۵، به کوشش یحیی عبدالکریم فضیل، دمشق.
۵۵. احمد بن عیسی، امالی (رأب الصدع)، ج۲، ص۹۰۱، تدوین محمد بن منصور، به کوشش علی بن اسماعیل صنعانی، بیروت، ۱۴۱۰ق/ ۱۹۹۰م.
۵۶. یحیی بن معین، التاریخ، ج۳، ص۴۵۶، به کوشش احمد محمد نورسیف، ریاض، ۱۳۹۹ق/ ۱۹۷۹م.
۵۷. احمد بن حنبل، الملل و معرفه الرجال، ج۳، ص۳۸۲، به کوشش وصی اللـه عباس، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
۵۸. عبداللـه ابن عدی، الکامل فی الضعفاء، ج۳، ص۱۰۴۶-۱۰۴۸، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م.
۵۹. محمد کشی، معرفه الرجال، ج۱، ص۲۲۹-۲۳۰، اختیار طوسی، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
۶۰. حسن بن یوسف علامه حلی، رجال، ج۱، ص۲۲۳، نجف، ۱۳۸۱ق/ ۱۹۶۱م.
۶۱. احمد بن حسین ابن غضائری، الافادة، ص۱۰-۱۱، نسخه خطی کتابخانه واتیکان، شم‌ ۱۱۵۹.
۶۲. محمد بن محمد مفید، «الرساله العددیه»، ج۱، ص۱۲۹، ضمن الدر المنثور، قم، ۱۳۹۸ق.
۶۳. ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۲۱، ص۳۴۹-۳۵۱، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
۶۴. احمد بن عیسی، امالی (رأب الصدع)، ج۱، ص۴۹، تدوین محمد بن منصور، به کوشش علی بن اسماعیل صنعانی، بیروت، ۱۴۱۰ق/ ۱۹۹۰م.
۶۵. احمد بن عیسی، امالی (رأب الصدع)، ج۱، ص۵۵، تدوین محمد بن منصور، به کوشش علی بن اسماعیل صنعانی، بیروت، ۱۴۱۰ق/ ۱۹۹۰م.
۶۶. احمد بن عیسی، امالی (رأب الصدع)، ج۱، ص۱۰۷-۱۰۸، تدوین محمد بن منصور، به کوشش علی بن اسماعیل صنعانی، بیروت، ۱۴۱۰ق/ ۱۹۹۰م.
۶۷. احمد بن عیسی، امالی (رأب الصدع)، ج۲، ص۹۰۱، تدوین محمد بن منصور، به کوشش علی بن اسماعیل صنعانی، بیروت، ۱۴۱۰ق/ ۱۹۹۰م.
۶۸. احمد بن عیسی، امالی (رأب الصدع)، ج۲، ص۹۳۶، تدوین محمد بن منصور، به کوشش علی بن اسماعیل صنعانی، بیروت، ۱۴۱۰ق/ ۱۹۹۰م.
۶۹. احمد بن حسین ابن غضائری، تیسیر المطالب من امالی الامام ابی‌طالب، ص۳۲، به کوشش یحیی عبدالکریم فضیل، بیروت، ۱۳۹۵ق/ ۱۹۷۵م.
۷۰. احمد بن حسین ابن غضائری، تیسیر المطالب من امالی الامام ابی‌طالب، ص۳۴، به کوشش یحیی عبدالکریم فضیل، بیروت، ۱۳۹۵ق/ ۱۹۷۵م.
۷۱. یحیی بن حسین المرشد باللـه، الامالی، ج۱، ص۱۷، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
۷۲. یحیی بن حسین المرشد باللـه، الامالی، ج۱، ص۱۴۹، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
۷۳. محمد بن حسن طوسی، فهرست، ج۱، ص۷۲-۷۳، به کوشش محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، کتابخانه مرتضویه.
۷۴. آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ج۴، ص۳۰۲-۳۱۰، ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۱ق/ ۱۹۵۲م.
۷۵. فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر، ج۱، ص۱۰۱، نجف، ۱۳۵۴ق.
۷۶. فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر، ج۱، ص۱۲۰، نجف، ۱۳۵۴ق.
۷۷. فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر، ج۱، ص۱۴۷، نجف، ۱۳۵۴ق.
۷۸. محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر، ج۱، ص۱۷، به کوشش هاشم رسولی محلاتی، تهران، ۱۳۸۰ق.    
۷۹. محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر، ج۱، ص۸۶، به کوشش هاشم رسولی محلاتی، تهران، ۱۳۸۰ق.
۸۰. محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر، ج۱، ص۳۳۳، به کوشش هاشم رسولی محلاتی، تهران، ۱۳۸۰ق.    
۸۱. علی بن موسی ابن طاووس، سعدالسعود، ج۱، ص۱۲۱-۱۲۲، نجف، ۱۳۶۹ق/ ۱۹۵۰م.
۸۲. ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، ج۱،ص۵۴۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۱ق/ ۱۹۵۲م.
۸۳. احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۲۶۷، قاهره، ۱۳۴۹ق.
۸۴. طبری، تفسیر، ج۳۰، ص۱۷۱.
۸۵. عبیداللـه بن عبداللـه حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۷۴، به کوشش محمد باقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۳ق/ ۱۹۷۴م.
۸۶. عبداللـه بن محمد ناشیء اکبر، مسائل الامامة، ج۱، ص۴۲، به کوشش یوزف فان اس، بیروت، ۱۹۷۱م.
۸۷. علی بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۱۳۳، به کوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید، قاهره، ۱۳۶۹ق/ ۱۹۵۰م.
۸۸. عبداللـه بن محمد ناشیء اکبر، مسائل الامامة، ج۱، ص۴۲، به کوشش یوزف فان اس، بیروت، ۱۹۷۱م.
۸۹. عبداللـه بن محمد ناشیء اکبر، مسائل الامامة، ج۱، ص۴۲، به کوشش یوزف فان اس، بیروت، ۱۹۷۱م.
۹۰. نشوان بن سعید حمیری، شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم، ج۱،ص۳۰۸،به کوشش عبداللـه جرافی، بیروت، عالم الکتب.
۹۱. عبداللـه بن محمد ناشیء اکبر، مسائل الامامة، ص۴۳، به کوشش یوزف فان اس، بیروت، ۱۹۷۱م.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوالجارود»، ج۵، ص۲۰۳۱.    






جعبه ابزار