• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ملاابوالقاسم پریشان‌لر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پَریشانِ لُر، ملاابوالقاسم مشهور به ملاپریشان، عارف و شاعر نامدار لُر.



از جزئیات زندگی ملاپریشان اطلاعی در دست نیست و تنها براساس دو بیت از اشعار او که در آن‌ها به ۵۰ سال خدمتش نزد شیخ رجب‌بُرسی (ه‌ م) اشاره کرده است،
[۱] پریشان لر، ابوالقاسم، دیوان، به کوشش اسفندیار غضنفری امرایی، خرم‌آباد، ۱۳۶۱ش.
می‌توان دورۀ زندگی او را میان نیمه دوم سدۀ ۸ و نیمه اول سدۀ ۹ق در نظر گرفت.


زادگاه ملاپریشان نیز موضوع مناقشه است، چنان که پاره‌ای محققان موطن وی را دینور ، و او را کُرد دانسته‌اند
[۲] حیدری زیباجویی، فتحعلی، مقدمه بر دیوان ملاپریشان کرد، کرمانشاه، ۱۳۳۵ش.
[۳] مردوخ روحانی، بابا، ج۱، ص۱۳۱، تاریخ مشاهیر کرد، تهران، ۱۳۶۴ش.
[۴] سلطانی، محمدعلی، ج۱، ص۱۴۶، حدیقه سلطانی، تهران، ۱۳۶۴ش.
[۵] شاکری، باقر، ج۱، ص۱۲۱، تذکرۀ مختصر شعرای کرمانشاه، کرمانشاه، ۱۳۳۷ش.
و برخی دیگر او را از طایفه لُر غیاثوند و اهل دلفان (غرب لرستان ) به شمار آورده، و بر لر بودن او پای فشرده‌اند.
[۶] غضنفری امرایی، اسفندیار، مقدمه بر دیوان پریشان لر.
[۷] روح‌بخشان، عبدالمحمد، ج۱، ص۳۲۰، «ملاپریشان کرد»، لرستان‌پژوهی، خرم‌آباد، ۱۳۷۷ش، س ۱، شم‌ ۱و۲.
[۸] کاظمی، ایرج، ج۱، ص۵۷۰، مشاهیر لُر، خرم‌آباد، ۱۳۷۶ش.
اما با توجه به این‌که پریشان اشعار خود را به زبان لری و گویش لکی (و نه زبان کردی) سروده است، قول گروه دوم مبنی بر لر بودن او درست‌تر می‌نماید.


اشعار ملاپریشان ـ که در آنها «پریشان» تخلص کرده است ـ در دیوان وی، مشهور به پریشان‌نامه گردآمده است.
وی همچنین اشعاری در سوگ شهدای کربلا دارد.
[۹] پریشان لر، ابوالقاسم، دیوان، به کوشش اسفندیار غضنفری امرایی، خرم‌آباد، ۱۳۶۱ش.
[۱۰] پریشان لر، ابوالقاسم، ج۱، ص۴-۹، دیوان، به کوشش اسفندیار غضنفری امرایی، خرم‌آباد، ۱۳۶۱ش.



با نگاهی به دیوان او به روشنی مشخص می‌گردد که ملاپریشان شیعه جعفری بوده، ودر جای جای دیوان خود بر ولایت علی علیه‌السلام تأکید کرده، و در تکریم او، و نیز ستایش اهل بیت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله کوشیده است. چنان‌که از اشعار او می‌توان دریافت، وی پیرو مذهب حروفیه نیز بوده که در هنگام حیات او به گستردگی در منطقه لرستان رواج داشته است.
[۱۱] پریشان لر، ابوالقاسم، دیوان، به کوشش اسفندیار غضنفری امرایی، خرم‌آباد، ۱۳۶۱ش.



اشعار پریشان بیانگر آشنایی عمیق او با مبانی عرفانی و مفاهیم فلسفی و کلامی است و کاربرد اصطلاحاتی چون حدوث و قدم، قدم زمانی و قدم ذاتی، قوس صعود وقوس نزول، احاطه و محاط و... و نیز پرداختن به مباحثی چون ذات و صفات خداوند ، وجوب و امکان و... در اشعار او نشان از دانش او در این زمینه‌ها دارد. همچنین کاربرد گسترده و مکرر آیات قرآنی، امثال و حکم عربی و فارسی، کلمات قصار پیشوایان دین و احادیث متعدد، از یک‌سو معرف احاطه او به زبان عربی و از سوی دیگر بیانگر شناخت عمیق او از این منابع است. به‌علاوه، اشارات او به ‌ منطق‌الطیر عطار و مثنوی مولوی ، و نیز سرودن قطعه‌ای برسیاق «ساقی‌نامه» موجود در دیوان حافظ ، حکایت از آشنایی و انس او با این کتابها دارد.
[۱۲] پریشان لر، ابوالقاسم، دیوان، بند۳، که در پایان آن به داستان سیمرغ اشاره دارد، به کوشش اسفندیار غضنفری امرایی، خرم‌آباد، ۱۳۶۱ش.
[۱۳] پریشان لر، ابوالقاسم، بندهای ۱۴، ۱۹، ۲۱،دیوان، به کوشش اسفندیار غضنفری امرایی، خرم‌آباد، ۱۳۶۱ش.
[۱۴] برای ساقی‌نامه، نک‌: پریشان لر، ج۱، ص۹-۱۰، بخش دوم،دیوان، به کوشش اسفندیار غضنفری امرایی، خرم‌آباد، ۱۳۶۱ش.



ملاپریشان ظاهراً با تصوف رایج در زمان خود پیوند چندانی نداشته، و در برخی اشعار خود صوفیه را به باد نقد گرفته است.
[۱۵] پریشان لر، ابوالقاسم، دیوان، به کوشش اسفندیار غضنفری امرایی، خرم‌آباد، ۱۳۶۱ش.
از این‌رو، برخلاف نظر پاره‌ای محققان که وی را «از صوفیه معروف کرد» دانسته‌اند،
[۱۶] بهار، محمدتقی، ج۲، ص۳۷۸، «قسمتی از یادداشتهای مسافرت من به شوروی»، بهار و ادب فارسی، به کوشش محمد گلبن، تهران، ۱۳۵۵ش.
نمی‌توان او را صوفی به معنای معمول آن به‌شمار آورد.


پریشان در واقع عارفی شیعی و شاعری دانشمند بوده است که ارزش اشعار او، به رغم حضور گستردۀ دیوانش در میان مردم لرستان و کردستان ، به سبب کمتر شناخته بودن زبان آن، به شایستگی شناخته نشده است.


(۱) بهار، محمدتقی، «قسمتی از یادداشتهای مسافرت من به شوروی»، بهار و ادب فارسی، به کوشش محمد گلبن، تهران، ۱۳۵۵ش.
(۲) پریشان لر، ابوالقاسم، دیوان، به کوشش اسفندیار غضنفری امرایی، خرم‌آباد، ۱۳۶۱ش.
(۳) حیدری زیباجویی، فتحعلی، مقدمه بر دیوان ملاپریشان کرد، کرمانشاه، ۱۳۳۵ش.
(۴) روح‌بخشان، عبدالمحمد، «ملاپریشان کرد»، لرستان‌پژوهی، خرم‌آباد، ۱۳۷۷ش، س ۱، شم‌ ۱و۲.
(۵) سلطانی، محمدعلی، حدیقه سلطانی، تهران، ۱۳۶۴ش.
(۶) شاکری، باقر، تذکرۀ مختصر شعرای کرمانشاه، کرمانشاه، ۱۳۳۷ش.
(۸) غضنفری امرایی، اسفندیار، مقدمه بر دیوان پریشان لر.
(۹) کاظمی، ایرج، مشاهیر لُر، خرم‌آباد، ۱۳۷۶ش.
(۱۰) مردوخ روحانی، بابا، تاریخ مشاهیر کرد، تهران، ۱۳۶۴ش.


۱. پریشان لر، ابوالقاسم، دیوان، به کوشش اسفندیار غضنفری امرایی، خرم‌آباد، ۱۳۶۱ش.
۲. حیدری زیباجویی، فتحعلی، مقدمه بر دیوان ملاپریشان کرد، کرمانشاه، ۱۳۳۵ش.
۳. مردوخ روحانی، بابا، ج۱، ص۱۳۱، تاریخ مشاهیر کرد، تهران، ۱۳۶۴ش.
۴. سلطانی، محمدعلی، ج۱، ص۱۴۶، حدیقه سلطانی، تهران، ۱۳۶۴ش.
۵. شاکری، باقر، ج۱، ص۱۲۱، تذکرۀ مختصر شعرای کرمانشاه، کرمانشاه، ۱۳۳۷ش.
۶. غضنفری امرایی، اسفندیار، مقدمه بر دیوان پریشان لر.
۷. روح‌بخشان، عبدالمحمد، ج۱، ص۳۲۰، «ملاپریشان کرد»، لرستان‌پژوهی، خرم‌آباد، ۱۳۷۷ش، س ۱، شم‌ ۱و۲.
۸. کاظمی، ایرج، ج۱، ص۵۷۰، مشاهیر لُر، خرم‌آباد، ۱۳۷۶ش.
۹. پریشان لر، ابوالقاسم، دیوان، به کوشش اسفندیار غضنفری امرایی، خرم‌آباد، ۱۳۶۱ش.
۱۰. پریشان لر، ابوالقاسم، ج۱، ص۴-۹، دیوان، به کوشش اسفندیار غضنفری امرایی، خرم‌آباد، ۱۳۶۱ش.
۱۱. پریشان لر، ابوالقاسم، دیوان، به کوشش اسفندیار غضنفری امرایی، خرم‌آباد، ۱۳۶۱ش.
۱۲. پریشان لر، ابوالقاسم، دیوان، بند۳، که در پایان آن به داستان سیمرغ اشاره دارد، به کوشش اسفندیار غضنفری امرایی، خرم‌آباد، ۱۳۶۱ش.
۱۳. پریشان لر، ابوالقاسم، بندهای ۱۴، ۱۹، ۲۱،دیوان، به کوشش اسفندیار غضنفری امرایی، خرم‌آباد، ۱۳۶۱ش.
۱۴. برای ساقی‌نامه، نک‌: پریشان لر، ج۱، ص۹-۱۰، بخش دوم،دیوان، به کوشش اسفندیار غضنفری امرایی، خرم‌آباد، ۱۳۶۱ش.
۱۵. پریشان لر، ابوالقاسم، دیوان، به کوشش اسفندیار غضنفری امرایی، خرم‌آباد، ۱۳۶۱ش.
۱۶. بهار، محمدتقی، ج۲، ص۳۷۸، «قسمتی از یادداشتهای مسافرت من به شوروی»، بهار و ادب فارسی، به کوشش محمد گلبن، تهران، ۱۳۵۵ش.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «پریشان لر»، ج۱۳، شماره۵۵۱۷.    


رده‌های این صفحه : تراجم | شاعران




جعبه ابزار