• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابوالمعالی‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




اَبوالْمَعالی، محمد بن نعمت بن عبیدالله (تولد پس از ۴۸۵ق/۱۹۹۲م)، فقیه و نویسنده کتاب بیان الادیان می‌باشد.



درباره ابوالمعالی اطلاعات اندکی در دست است. مهمترین منبعی که از خلال گزارش‌ها و اشارات موجود در آن، می توان به آگاهی‌هایی درباره ابوالمعالی دست یافت، همین کتاب بیان الادیان است.
تاریخ تولد و وفات ابوالمعالی معلوم نیست، اما می‌دانیم که او از «قاضی ابوالفتح بلخی عبدالرحیم بن عبدالله» (د۴۵۰ق)
[۱] صفی الدین بلخی عبدالله، فضائل بلخ، ج۱، ص۳۲۵ درباره وی، ترجمه محمد حسینی بلخی، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۵۰ش.
حدیث شنیده
[۲] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۲۳، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
و بیان الادیان را در ۴۸۵ قمری تألیف کرده است.
[۳] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۴۴، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.



از سلسله نسب ابوالمعالی که در آغاز کتاب آمده،
[۴] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۱، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
[۵] اقبال عباس، مقدمه بر بیان الادیان (همـ، ابوالمعالی)، ج۱، ص «ج».
معلوم می‌شود که او علوی و از خاندانی است که نسب ایشان به حسین اصغر فرزند امام علی بن حسین (علیه‌السلام) می رسد.
مطابق این سلسله نسب، وی از اعقاب عبیدالله اعرج و فرزندش جعفر الحجة ، از سادات مشهور سده دوم قمری، بوده است. حسین فرزند جعفر الحجة که از اجداد ابوالمعالی است، در ۲۴۱ قمری به بلخ آمد و در آن‌جا سکنی گزید و اعقاب او در این شهر از فرمانروایان و نقباء و بزرگان این شهر محسوب می‌شدند.
[۶] ابن عنبه احمد، عمدة الطالب، ج۱، ص۳۳۱، به کوشش محمد حسن آل طالقانی، نجف، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
[۷] کیاگیلانی احمد، سراج الانساب، ج۱، ص۱۴۲، به کوشش سیدمهدی رجائی، قم، ۱۴۰۹ق.
از برخی منابع چنین برمی آید که ابوالمعالی نیز در بلخ می‌زیسته است.
[۸] فخرالدین رازی محمد، الشجرة المبارکة، ج۱، ص۱۵۳، به کوشش سید مهدی رجائی، قم، ۱۴۰۹ق.


۲.۱ - اشتباه در نسب

در نسخه ای از بیان الادیان که جزء مجموعه شخصی «شارل شفر» بود و اکنون در کتابخانه ملی پاریس نگهداری می‌شود
[۹] بلوشه، مهدویت در مسلمانان زندیق، ج۱، ص۱۴۷، پاریس، ۱۹۰۳.
و چاپ های مختلف کتاب براساس آن صورت گرفته، بخشی از سلسله نسب ابوالمعالی، توسط ناسخ حذف گردیده و همین امر موجب شده است که برخی محققان به خطا او را با یکی از اجدادش - یعنی «ابوالحسن محمد بن عبیدالله زاهد» - اشتباه کنند.
[۱۰] اقبال عباس، مقدمه بر بیان الادیان (همـ، ابوالمعالی)، ج۱، ص «و».
[۱۱] دایرة المعارف ایرانیکا.

توضیح آن‌که ابوالمعالی در اصل فرزند «ابوابراهیم نعمت» و او خود فرزند «ابوعلی عبیدالله»، ملقب به «یارخدای» و او فرزند «ابولحسن محمد بن عبیدالله زاهد» بوده است.
[۱۲] ابوطالب مروزی اسماعیل، الفخری فی انساب الطالبیین، ج۱، ص۶۲، به کوشش سیدمهدی رجایی، قم، ۱۴۰۹ق.
[۱۳] ابوطالب مروزی اسماعیل، الفخری فی انساب الطالبیین، ج۱، ص۶۳، به کوشش سیدمهدی رجایی، قم، ۱۴۰۹ق.
[۱۴] فخرالدین رازی محمد، الشجرة المبارکة، ج۱، ص۱۵۲، به کوشش سید مهدی رجائی، قم، ۱۴۰۹ق.
[۱۵] فخرالدین رازی محمد، الشجرة المبارکة، ج۱، ص۱۵۳، به کوشش سید مهدی رجائی، قم، ۱۴۰۹ق.


۲.۱.۱ - منشأ اشتباه

به احتمال زیاد در مقدمه بیان الادیان نام پدر ابوالمعالی، یعنی نعمت، به سبب اختصار در نسب یا به سبب شهرت و معروفیت جد ابوالمعالی، «عبیدالله یارخدای» که از سادات مشهور و از رؤسا و نقبای بلخ بوده، در سلسله نسب ذکر نشده بوده و از این‌رو در ابتدای نسب نام «محمد بن عبیدالله» دوبار ذکر می‌شده است و ناسخ که گمان کرده که یکی از آن‌ها زاید است، آن را حذف کرده است.
اینگونه اشتباه در بخش دیگری از نسب ابوالمعالی، جایی که نام «حسین بن علی» می‌بایست که یکبار دیگر نیز ذکر شود، مشاهده می‌شود که عباس اقبال به این مورد اخیر توجه کرده است.
[۱۶] اقبال عباس، مقدمه بر بیان الادیان (همـ، ابوالمعالی)، ج۱، ص «ج».


۲.۲ - اشتباه در نام

در برخی از نسخ خطی موجود از بیان الادیان نیز نام ابوالمعالی به صراحت «محمد بن نعمت» ذکر شده است.
[۱۷] دانش پژوه محمدتقی، «از چند کتابخانه هند و سند»، ج۱، ص۲۸۱، نشریه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، نسخه های خطی، تهران، ۱۳۵۸ش، دفتر۱۰.
[۱۸] دانش پژوه محمدتقی، «از چند کتابخانه هند و سند»، ج۱، ص۲۸۲، نشریه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، نسخه های خطی، تهران، ۱۳۵۸ش، دفتر۱۰.
[۱۹] کتابخانه مرعشی، نسخ خطی، ج۱۶، ص۹.

در منابع هیچ اشاره ای به این‌که ابوالمعالی از نقبا بوده باشد، وجود ندارد
[۲۰] ابوطالب مروزی اسماعیل، الفخری فی انساب الطالبیین، ج۱، ص۶۳، به کوشش سیدمهدی رجایی، قم، ۱۴۰۹ق.
[۲۱] فخرالدین رازی محمد، الشجرة المبارکة، ج۱، ص۱۵۳، به کوشش سید مهدی رجائی، قم، ۱۴۰۹ق.
و ازاین‌رو آنچه برخی در این مورد گفته اند، محل تردید است.
[۲۲] اقبال عباس، مقدمه بر بیان الادیان (همـ، ابوالمعالی)، ج۱، ص «و».



از عبارت ها و تعبیرات ابوالمعالی به هنگام نقل حدیث ،
[۲۳] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۲۳، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
[۲۴] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۲۴، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
چنین برمی آید که او از علم حدیث نیز بهره ای داشته و از طرفی می‌دانیم که وی فقیه نیز بوده است،
[۲۵] ابوطالب مروزی اسماعیل، الفخری فی انساب الطالبیین، ج۱، ص۶۳، به کوشش سیدمهدی رجایی، قم، ۱۴۰۹ق.
اما از مشایخ و استادان او در فقه و حدیث چیزی نمی‌دانیم، جز این‌که وی بدون واسطه از قاضی القضاة « ابوالفتح عبدالرحیم بن عبدالله صیرفی » حدیث نقل می‌کند.
[۲۶] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۲۴، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.



ابوالمعالی در هیچ جای کتابش مذهب خود را صریحاً اظهار نکرده و از منابع دیگر نیز در این مورد مطلبی به دست نمی‌آید. با مطالعه بیان الادیان در بادی امر چنین به نظر می‌رسد که نویسنده از اهل سنت است به خصوص که وی در منطقه ای می‌زیسته که اکثریت با اهل سنت به ویژه حنفی ها بوده است، چنانکه برخی همچون «شارل شفر»
[۲۷] شفر شارل، «توجه به کتاب بیان الادیان»، ج۱، ص۱۳۳، قطعات منتخب، پاریس، سال ۱۸۸۳، جلد اول.
و «ویلفرد مادلونگ»
[۲۸] مادلونگ ویلفرد، مدارس و فرقه های دینی در اسلام قرون وسطی، ج۱، ص۱۳۷، لندن، ۱۹۸۵.
او را عالمی سنی و حنفی دانسته اند، اما هیچ‌یک از این قرائن احتمالات دیگر را درباره مذهب ابوالمعالی منتفی نمی‌سازد، از این رو برخی تشیع و یا دست کم گرایش وی به تشیع را مطرح کرده اند.
[۲۹] باوزانی، «مذهب در دوره سلجوقی»، ج۱، ص۲۹۶، تاریخ کمبریج ایران، کمبریج، ۱۹۶۸، جلد پنجم.
[۳۰] صفا ذبیح الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۲۶۶، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۳۱] دایرة المعارف ایرانیکا.


۴.۱ - شواهد تشیع

در این مورد به ویژه توجه به چند نکته لازم است:
• نخست آن‌که وی زمانی که از فرق اسلامی صحبت می‌کند، بیش از همه به شیعه و بالاخص شیعه اثنی عشری می‌پردازد و فهرستی از ائمه شیعه اثنی عشری (علیهم‌السلام) را با ذکر جزئیات مربوط به تاریخ زندگی آنان به دست می‌دهد.
[۳۲] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۴۲، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
[۳۳] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۴۳، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.

• دیگر این‌که وی در موارد بسیاری به نقل آراء فقهی خاص شیعه امامیه می‌پردازد و سعی دارد شیعه را با فقهش معرفی نماید، حال آن‌که درباره دیگر فرق ، جز یکی دو مورد به آراء فقهی توجهی ندارد.
[۳۴] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۳۳، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
[۳۵] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۳۴، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
[۳۶] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۴۰، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
[۳۷] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۴۱، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.

• همچنین « حدیث مشهور ۷۳ فرقه » را که از طریق عامه و خاصه‌ به‌طور مستقل روایت شده است،
[۳۸] بغدادی عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، ج۱، ص۴-۹، به کوشش محمد محی الدین عبدالحمید، قاهره، مطبعة المدنی.
[۳۹] ابن بابویه محمد، معانی الاخبار، ج۱، ص۳۰۷، قم، ۱۹۷۱م.
در ضمن حدیث غیرمشهوری از طریق ائمه امامیه (علیهم‌السلام) روایت می‌کند که شامل حدیث غدیر ، حدیث ثقلین و برخی باورهای دیگر شیعی است.
ابوالمعالی این حدیث را دارای بهترین سند و طریق می‌داند.
[۴۰] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۲۳-۲۵، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
ترکیب حدیث به گونه ای است که گویا می‌خواهد به خواننده این باور را القا کند که فرقه ناجیه جز پیروان اهل بیت (علیهم‌السلام)، فرقه دیگری نمی‌تواند باشد.

۴.۲ - شواهد غیر سنی بودن

آنچه به خصوص پژوهنده را درباره سنی بودن ابوالمعالی به تردید می‌اندازد، این است که وی ضمن برشمردن ۷۳ فرقه اسلام، ۶ فرقه را به اهل سنت اختصاص می‌دهد
[۴۱] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۲۶، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
[۴۲] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۲۹، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
[۴۳] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۳۱، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
و با این کار، از اهل سنت و شیوه معمول ایشان در تقسیم و برشمردن فرق، بسیار فاصله می‌گیرد.
در میان اهل سنت چنین متداول است که ۷۲ فرقه را به فرق ضاله و یکی را به فرقه ناجیه یعنی اهل سنت و جماعت اختصاص می‌دهند.
[۴۴] حکیم سمرقندی اسحاق، السواد الاعظم (ترجمه فارسی)، ج۱، ص۱۶۶-۱۷۸، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۴۸ش.
[۴۵] بغدادی عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، ج۱، ص۱۴-۲۸، به کوشش محمد محی الدین عبدالحمید، قاهره، مطبعة المدنی.
[۴۶] اسفراینی شهفور، التبصیر فی الدین، ج۱، ص۱۵-۱۶، به کوشش محمدزاهد کوثری، قاهره، ۱۳۵۹ق/۱۹۴۰م.
[۴۷] عضدالدین ایجی عبدالرحمن، الواقف فی علم الکلام، ج۱، ص۴۲۹، بیروت، عالم الکتب.
[۴۸] هفتادوسه ملت، به کوشش محمدجواد مشکور، ج۱، ص۴-۵، تهران، ۱۳۳۷ش.
[۴۹] هفتادوسه ملت، به کوشش محمدجواد مشکور، ج۱، ص۶۵، تهران، ۱۳۳۷ش.

به طور کلی ابوالمعالی در تقسیم بندی و برشمردن فرق اسلامی، به ویژه در داخل کردن مذاهب فقهی در این تقسیم بندی تحت تأثیر کتاب مفاتیح العلوم تألیف خوارزمی است.
[۵۰] خوارزمی محمد، مفاتح العلوم، ج۱، ص۴۵-۵۱، به کوشش ابراهیم ابیاری، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
این شیوه بعدها در برخی آثار امامیه دنبال شده است.
[۵۱] تبصرة العوام فی معرفة مقالات الانام، منسوب به مرتضی بن داعی حسنی رازی، ج۱، ص۹۱-۱۰۷، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۶۴ش.
[۵۲] قزوینی رازی عبدالجلیل، نقض، ج۱، ص۴۵۷، به کوشش جلال الدین محدث ارموی، تهران، ۱۳۵۸ش.
[۵۳] قزوینی رازی عبدالجلیل، نقض، ج۱، ص۴۵۸، به کوشش جلال الدین محدث ارموی، تهران، ۱۳۵۸ش.



« بیان الادیان » تنها اثری است که از ابوالمعالی برجای مانده است.

۵.۱ - جایگاه کتاب

این کتاب که در شرح ادیان و مذاهب قبل از اسلام و همچنین فرق و مذاهب اسلامی به رشته تحریر درآمده است، ظاهراً بیشتر از مؤلف آن مشهور بوده است. از این رو کتاب های انساب، وی را به عنوان «صاحب بیان الادیان» معرفی کرده ا ند.
[۵۴] فخرالدین رازی محمد، الشجرة المبارکة، ج۱، ص۱۵۳، به کوشش سید مهدی رجائی، قم، ۱۴۰۹ق.
[۵۵] ابوطالب مروزی اسماعیل، الفخری فی انساب الطالبیین، ج۱، ص۶۳، به کوشش سیدمهدی رجایی، قم، ۱۴۰۹ق.

این کتاب که به نثر فصیح فارسی تألیف شده، احتمالاً قدیمی ‌ترین کتابی است که اکنون درباره ملل و نحل به زبان فارسی در دست است،
[۵۶] اقبال عباس، مقدمه بر بیان الادیان، (همـ، ابوالمعالی)، ج۱، ص «ط».
[۵۷] بلوشه، مهدویت در مسلمانان زندیق، ج۱، ص۱۴۷، پاریس، ۱۹۰۳.
البته در بخشی از کتاب السوادالاعظم تألیف حکیم سمرقندی که ترجمه فارسی آن مربوط به سده ۴ قمری است،
[۵۸] حبیبی عبدالحی، مقدمه بر السواد الاعظم (همـ، حکیم سمرقندی)، ج۱، ص۱۲.
سخن از ۷۳ فرقه به میان آمده است.
[۵۹] حکیم سمرقندی اسحاق، السواد الاعظم (ترجمه فارسی)، ج۱، ص۱۶۶-۱۹۰، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۴۸ش.
از این رو متن مذکور را باید مقدم بر بیان الادیان دانست، اما تمامی آن کتاب به ملل و نحل اختصاص ندارد.

۵.۲ - تاریخ تألیف

ابوالمعالی خود تاریخ تألیف کتاب را ۲۳۰ سال، پس از ولادت امام دوازدهم شیعه گزارش کرده و باتوجه به این‌که سال ولادت آن امام را ۲۵۵ قمری می‌داند،
[۶۰] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۴۴، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
بیان الادیان می‌بایست در ۴۸۵ قمری تألیف شده باشد، اما به گزارش فتح الله مجتبائی، در نسخه ای خطی از بیان الادیان موجود در هندوستان ، سال تألیف آن ۵۲۵ قمری یاد شده است.
[۶۱] تفضلی، «برخی از نقل قول های فارسی میانه در متون کلاسیک فارسی و عربی»، ج۱، ص۳۳۹، بنیاد فرهنگی ایران، ۱۹۷۴.
ظاهراً این نسخه همان نسخه لاهور است که دانش پژوه آن را وصف کرده است.

۵.۳ - محل تألیف

ابوالمعالی در مقدمه کتابش به مجلس پادشاهی اشاره می‌کند که در آن از ادیان و مذاهب جاهلی و اسلامی و اعتقادات ایشان سخن می‌رفته
[۶۲] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۲، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
و ظاهراً بیان الادیان به دنبال این مذاکرات نوشته شده است. شارل شفر باتوجه به برخی مطالب کتاب درباره شهر غزنه ،
[۶۳] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۱۷، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
[۶۴] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۳۹، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
حدس می‌زند که بیان الادیان در این شهر نوشته شده و پادشاه مذکور کسی جز سلطان غزنوی مسعود بن ابراهیم نباشد.
[۶۵] شفر شارل، «توجه به کتاب بیان الادیان»، ج۱، ص۱۳۳، قطعات منتخب، پاریس، سال ۱۸۸۳، جلد اول.
[۶۶] اقبال عباس، مقدمه بر بیان الادیان، (همـ، ابوالمعالی)، ج۱، ص «ح» که در این باره تردید کرده است.

اما با توجه به آن‌که دوران سلطنت مسعود بن ابراهیم از ۴۹۲ قمری به بعد آغاز می‌شود و این امر با سال تألیف بیان الادیان در ۴۸۵ قمری هماهنگی ندارد، می توان گفت که حدس شفر درباره پادشاه مزبور اشتباه است و بیان الادیان در دوران ابراهیم بن مسعود (حکـ۴۵۱-۴۹۲ق/۱۰۵۹-۱۰۹۹م) تألیف شده است.
البته ابوالمعالی در بلخ می‌زیسته است، اما شاید بتوان گفت وی سفری به غزنه کرده است، به ویژه که برخی از نزدیکان او در این شهر سمت نقابت و نقیب النقبایی داشته و از القاب آنان (ندیم السلطان) چنین برمی آید که با دربار نیز دارای روابط نزدیکی بوده اند.
[۶۷] ابوطالب مروزی اسماعیل، الفخری فی انساب الطالبیین، ج۱، ص۶۳، به کوشش سیدمهدی رجایی، قم، ۱۴۰۹ق.


۵.۴ - شرح ادیان و مذاهب

ابوالمعالی بابی مستقل از کتاب خود را به شرح ادیان و مذاهب پیش از اسلام اختصاص داده است. سابقه طرح این موضوعات در میان مسلمانان به نخستین بحث های کلامی که میان ایشان و پیروان ادیان دیگر در سده های اولیه اسلام درگرفت، بازمی گردد.
به دنبال این رویارویی آراء و اندیشه‌ها بود که در سده های ۳ و ۴ قمری و پس از آن، متفکران مسلمان در آثار خود به این موضوع پرداختند که از جمله این آثار می‌توان به البدء و التاریخ مقدسی ، الفهرست ابن ندیم ، مروج الذهب مسعودی ، المقالات ابوعیسی وراق ، الآراء و الدیانات نوبختی ، جلد پنجم مغنی قاضی عبدالجبار ، تمهید باقلانی و تحقیق ماللهند ابوریحان بیرونی اشاره کرد.
شیوه برخی از این نویسندگان تنها ارائه گزارشی از آراء و عقاید ادیان پیشین بوده، حال آن‌که برخی دیگر همچون باقلانی، با هدف نقض و رد این مذاهب، به آن‌ها پرداخته اند. بیان الادیان که پس از همه این آثار به وجود آمده، بی شک از تأثیر آن‌ها برکنار نمانده است. ابوالمعالی که خود به برخی از منابع مذکور اشاره کرده، تنها گزارشی مختصر از آراء ادیان قبل از اسلام را - بدون آن‌که به نقض آن‌ها بپردازد – آورده است.

۵.۵ - گزارشات تاریخی

از ویژگی های بیان الادیان اطلاعات و گزارش هایی است که مؤلف از برخی وقایع زمان خود به دست داده است. ابوالمعالی که معاصر ناصرخسرو بوده، از وی و فعالیت ها و آثارش با دشمنی یاد می‌کند.
بیان الادیان اولین اثری است که در آن از ناصرخسرو و فرقه ناصریه سخن به میان می‌آید و اطلاعاتی که مؤلف در این باره می‌دهد، با گزارش های خود ناصرخسرو هماهنگی دارد.
[۶۸] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۳۹، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
[۶۹] اقبال عباس، مقدمه بر بیان الادیان (همـ، ابوالمعالی)، ج۱، ص «ی».
[۷۰] شفر شارل، «توجه به کتاب بیان الادیان»، ج۱، ص۱۳۳، قطعات منتخب، پاریس، سال ۱۸۸۳، جلد اول.
[۷۱] برتلس آ،ی، ناصرخسرو و اسماعیلیان، ترجمه یحیی آرین پور، تهران، ۱۳۴۶ش.

وی همچنین از حسن صباح و فرقه صباحیه سخن به میان می‌آورد، اما از قلعه الموت ذکری نمی‌کند.
[۷۲] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۳۹، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
تأثیر گزارش های ابوالمعالی درباره دو فرقه ناصریه و صباحیه را در منابع پس از او می‌توان مشاهده کرد.
[۷۳] فخرالدین رازی محمد، اعتقادات فرق المسلمین و المشرکین، ج۱، ص۷۸، به کوشش علی سامی نشّار، قاهره، ۱۳۵۶ق/۱۹۳۸م.
[۷۴] تبصرة العوام فی معرفة مقالات الانام، منسوب به مرتضی بن داعی حسنی رازی، ج۱، ص۱۸۳-۱۸۴، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۶۴ش.

ابوالمعالی آشکارا به مخالفت با اسماعیلیه می‌پردازد و در معرفی آنان، در مواردی تحت تأثیر منابع ضد اسماعیلی است و در مواردی از کتب خود اسماعیلیان بدون این‌که صریحاً متذکر شود، بهره می‌گیرد. در این باب وی به خصوص آثار ناصرخسرو را مورد توجه قرار داده است.
[۷۵] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۳۶-۳۹، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
[۷۶] ناصرخسرو، وجه دین، ج۱، ص۹۸-۱۰۰ به عنوان مثال در مورد تفسیر آیه شریفه «والتین والزیتون»، به کوشش غلامرضا اعوانی، تهران، ۱۳۵۶ش.


۵.۶ - محتوای بیان الادیان

ابوالمعالی کتاب را به ۵ باب تقسیم کرده است:
باب اول، در پیدا کردن آن‌که در همه روزگارها و به همه اقلیم‌ها بیش‌تر خلق به صانع عزّوجلّ مقرّ بوده‌اند و مقرند؛
باب دوم، در بیان مذهب ها که پیش از اسلام داشته اند؛
باب سوم در بیان این خبر که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گفت: «امت من پس از من به ۷۳ فرقه شوند»، و وجه و اسناد آن خبر و شرح و معنی آن؛
باب چهارم، در بیان مذهب های اسلام و پیداکردن مقالت هر یکی و شرح القاب ایشان به استقصاء؛
باب پنجم، در پیداکردن حکایات و نوادر گروهی که بیرون آمدند و دعوی های محال کردند، گروهی دعوی خدایی و گروهی دعوی پیامبری .
[۷۷] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۲-۳، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.


۵.۷ - منابع بیان الادیان

ابوالمعالی درباره منابع کتاب خود می‌گوید:
در این ابواب آنچه گفتیم و بنوشتیم، از خویشتن نگفتیم، بلکه از آموخته و خوانده گفتیم، چه آنچه پیش استادان و امامان خواندیم و چه آنچه به تلقّف یاد گرفتیم و چه آنچه از کتب معروفان التقاط کردیم و بیش‌تر از نام استادان و نام آن کتب یاد کردیم.
[۷۸] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۳، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.

ابوالمعالی در چند جای از اثر خویش به نام کتاب ها یا نویسندگانی که از آن‌ها نقل کرده است، اشاره می‌کند که از مهم ترین آن‌ها می‌توان البدء و التاریخ مقدسی، الامد علی الابد ابوالحسن عامری ، تحقیق ماللهند ابوریحان بیرونی، المقالات ابوعیسی وراق، المقالات ابوالقاسم بلخی، کامل مبرد و المقنع فی الغیبة اثر سیدمرتضی علم الهدی نام برد.
[۷۹] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۵، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
[۸۰] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۶، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
[۸۱] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۸، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
[۸۲] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۱۰، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
[۸۳] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۴۱، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
[۸۴] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ص۵۳، به کوشش هاشم رضی، تهران، ۱۳۴۲ش.
[۸۵] ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ص۵۴، به کوشش هاشم رضی، تهران، ۱۳۴۲ش.


۵.۸ - نسخه های موجود

نسخه ناقصی از بیان الادیان را که فاقد باب پنجم بود، نخستین بار شارل شفر در ۱۸۸۳م در مجموعه «منتخبات فارسی» چاپ کرد. سپس در ۱۳۱۲ش، عباس اقبال با مقدمه و تعلیقاتی، آن را از روی نسخه ناقص شفر در تهران به چاپ رسانید.
[۸۶] اقبال عباس، مقدمه بر بیان الادیان (همـ، ابوالمعالی)، ج۱، ص «ب».

«باب پنجم» کتاب را محمدتقی دانش پژوه یافت و در مجله فرهنگ ایران زمین منتشر کرد،
[۸۷] دانش پژوه محمدتقی، «باب پنجم از کتاب بیان الادیان»، ج۱، ص۲۸۷-۳۱۸، فرهنگ ایران زمین، تهران، ۱۳۴۱ش، ج۱۰.
و سرانجام در ۱۳۴۲ش، هاشم رضی هر ۵ باب کتاب را یکجا چاپ کرد.
نسخه های کاملی از بیان الادیان نیز در دست است که با نسخه به چاپ رسیده، تفاوت هایی دارد در این میان نسخه «وحید قریشی» در شهر لاهور از اعتبار بیشتری برخوردار است.
[۸۸] دانش پژوه محمدتقی، «از چند کتابخانه هند و سند»، ج۱، ص۲۸۱، نشریه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، نسخه های خطی، تهران، ۱۳۵۸ش، دفتر۱۰.
[۸۹] دانش پژوه محمدتقی، «از چند کتابخانه هند و سند»، ج۱، ص۲۸۲، نشریه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، نسخه های خطی، تهران، ۱۳۵۸ش، دفتر۱۰.
[۹۰] کتابخانه مرکزی، میکروفیلمها، ج۲، ص۱۶۱.
[۹۱] کتابخانه مرعشی، نسخ خطی، ج۱۶، ص۹.


۵.۹ - ترجمه کتاب

از این کتاب ترجمه‌هایی به زبان فرانسه توسط «هانری ماسه»
[۹۲] لازار، زبان قدیمی ‌ترین آثار نثر فارسی، ج۱، ص۱۱۶، پاریس، ۱۹۶۳.
و به زبان عربی توسط «یحیی خشاب» صورت گرفته است.
[۹۳] افشار ایرج، فهرست مقالات ایران شناسی در زبان عربی، ج۱، ص۲۰، تهران، ۱۳۵۶ش.



(۱) ابن بابویه محمد، معانی الاخبار، قم، ۱۹۷۱م.
(۲) ابن عنبه احمد، عمدة الطالب، به کوشش محمد حسن آل طالقانی، نجف، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
(۳) ابوطالب مروزی اسماعیل، الفخری فی انساب الطالبیین، به کوشش سیدمهدی رجایی، قم، ۱۴۰۹ق.
(۴) ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
(۵) ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، به کوشش هاشم رضی، تهران، ۱۳۴۲ش.
(۶) اسفراینی شهفور، التبصیر فی الدین، به کوشش محمدزاهد کوثری، قاهره، ۱۳۵۹ق/۱۹۴۰م.
(۷) افشار ایرج، فهرست مقالات ایران شناسی در زبان عربی، تهران، ۱۳۵۶ش.
(۸) اقبال عباس، مقدمه بر بیان الادیان (همـ، ابوالمعالی).
(۹) برتلس آ-ی، ناصرخسرو و اسماعیلیان، ترجمه یحیی آرین پور، تهران، ۱۳۴۶ش.
(۱۰) بغدادی عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، به کوشش محمد محی الدین عبدالحمید، قاهره، مطبعة المدنی.
(۱۱) تبصرة العوام فی معرفة مقالات الانام، منسوب به مرتضی بن داعی حسنی رازی، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۶۴ش.
(۱۲) حبیبی عبدالحی، مقدمه بر السواد الاعظم (همـ، حکیم سمرقندی).
(۱۳) حکیم سمرقندی اسحاق، السواد الاعظم (ترجمه فارسی)، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۴۸ش.
(۱۴) خوارزمی محمد، مفاتح العلوم، به کوشش ابراهیم ابیاری، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
(۱۵) دانش پژوه محمدتقی، «از چند کتابخانه هند و سند»، نشریه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، نسخه های خطی، تهران، ۱۳۵۸ش، دفتر۱۰.
(۱۶) دانش پژوه محمدتقی، «باب پنجم از کتاب بیان الادیان»، فرهنگ ایران زمین، تهران، ۱۳۴۱ش، ج۱۰.
(۱۷) صفا ذبیح الله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۱۸) صفی الدین بلخی عبدالله، فضائل بلخ، ترجمه محمد حسینی بلخی، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۵۰ش.
(۱۹) عضدالدین ایجی عبدالرحمن، الواقف فی علم الکلام، بیروت، عالم الکتب.
(۲۰) فخرالدین رازی محمد، اعتقادات فرق المسلمین و المشرکین، به کوشش علی سامی نشّار، قاهره، ۱۳۵۶ق/۱۹۳۸م.
(۲۱) فخرالدین رازی محمد، الشجرة المبارکة، به کوشش سید مهدی رجائی، قم، ۱۴۰۹ق.
(۲۲) قزوینی رازی عبدالجلیل، نقض، به کوشش جلال الدین محدث ارموی، تهران، ۱۳۵۸ش.
(۲۳) کیاگیلانی احمد، سراج الانساب، به کوشش سیدمهدی رجائی، قم، ۱۴۰۹ق.
(۲۴) کتابخانه مرعشی، نسخ خطی.
(۲۵) کتابخانه مرکزی، میکروفیلمها.
(۲۶) ناصرخسرو، وجه دین، به کوشش غلامرضا اعوانی، تهران، ۱۳۵۶ش.
(۲۷) هفتادوسه ملت، به کوشش محمدجواد مشکور، تهران، ۱۳۳۷ش.
(۲۸) باوزانی آ، «مذهب در دوره سلجوقی»، تاریخ کمبریج ایران، کمبریج، ۱۹۶۸، جلد پنجم.
(۲۹) بلوشه ای، مهدویت در مسلمانان زندیق، پاریس، ۱۹۰۳.
(۳۰) دایرة المعارف ایرانیکا.
(۳۱) لازار جی، زبان قدیمی ‌ترین آثار نثر فارسی، پاریس، ۱۹۶۳.
(۳۲) مادلونگ ویلفرد، مدارس و فرقه های دینی در اسلام قرون وسطی، لندن، ۱۹۸۵.
(۳۳) شفر شارل، «توجه به کتاب بیان الادیان»، قطعات منتخب، پاریس، سال ۱۸۸۳، جلد اول.
(۳۴) تفضلی آ، «برخی از نقل قول های فارسی میانه در متون کلاسیک فارسی و عربی»، بنیاد فرهنگی ایران، ۱۹۷۴.


۱. صفی الدین بلخی عبدالله، فضائل بلخ، ج۱، ص۳۲۵ درباره وی، ترجمه محمد حسینی بلخی، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۵۰ش.
۲. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۲۳، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۳. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۴۴، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۴. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۱، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۵. اقبال عباس، مقدمه بر بیان الادیان (همـ، ابوالمعالی)، ج۱، ص «ج».
۶. ابن عنبه احمد، عمدة الطالب، ج۱، ص۳۳۱، به کوشش محمد حسن آل طالقانی، نجف، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
۷. کیاگیلانی احمد، سراج الانساب، ج۱، ص۱۴۲، به کوشش سیدمهدی رجائی، قم، ۱۴۰۹ق.
۸. فخرالدین رازی محمد، الشجرة المبارکة، ج۱، ص۱۵۳، به کوشش سید مهدی رجائی، قم، ۱۴۰۹ق.
۹. بلوشه، مهدویت در مسلمانان زندیق، ج۱، ص۱۴۷، پاریس، ۱۹۰۳.
۱۰. اقبال عباس، مقدمه بر بیان الادیان (همـ، ابوالمعالی)، ج۱، ص «و».
۱۱. دایرة المعارف ایرانیکا.
۱۲. ابوطالب مروزی اسماعیل، الفخری فی انساب الطالبیین، ج۱، ص۶۲، به کوشش سیدمهدی رجایی، قم، ۱۴۰۹ق.
۱۳. ابوطالب مروزی اسماعیل، الفخری فی انساب الطالبیین، ج۱، ص۶۳، به کوشش سیدمهدی رجایی، قم، ۱۴۰۹ق.
۱۴. فخرالدین رازی محمد، الشجرة المبارکة، ج۱، ص۱۵۲، به کوشش سید مهدی رجائی، قم، ۱۴۰۹ق.
۱۵. فخرالدین رازی محمد، الشجرة المبارکة، ج۱، ص۱۵۳، به کوشش سید مهدی رجائی، قم، ۱۴۰۹ق.
۱۶. اقبال عباس، مقدمه بر بیان الادیان (همـ، ابوالمعالی)، ج۱، ص «ج».
۱۷. دانش پژوه محمدتقی، «از چند کتابخانه هند و سند»، ج۱، ص۲۸۱، نشریه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، نسخه های خطی، تهران، ۱۳۵۸ش، دفتر۱۰.
۱۸. دانش پژوه محمدتقی، «از چند کتابخانه هند و سند»، ج۱، ص۲۸۲، نشریه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، نسخه های خطی، تهران، ۱۳۵۸ش، دفتر۱۰.
۱۹. کتابخانه مرعشی، نسخ خطی، ج۱۶، ص۹.
۲۰. ابوطالب مروزی اسماعیل، الفخری فی انساب الطالبیین، ج۱، ص۶۳، به کوشش سیدمهدی رجایی، قم، ۱۴۰۹ق.
۲۱. فخرالدین رازی محمد، الشجرة المبارکة، ج۱، ص۱۵۳، به کوشش سید مهدی رجائی، قم، ۱۴۰۹ق.
۲۲. اقبال عباس، مقدمه بر بیان الادیان (همـ، ابوالمعالی)، ج۱، ص «و».
۲۳. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۲۳، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۲۴. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۲۴، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۲۵. ابوطالب مروزی اسماعیل، الفخری فی انساب الطالبیین، ج۱، ص۶۳، به کوشش سیدمهدی رجایی، قم، ۱۴۰۹ق.
۲۶. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۲۴، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۲۷. شفر شارل، «توجه به کتاب بیان الادیان»، ج۱، ص۱۳۳، قطعات منتخب، پاریس، سال ۱۸۸۳، جلد اول.
۲۸. مادلونگ ویلفرد، مدارس و فرقه های دینی در اسلام قرون وسطی، ج۱، ص۱۳۷، لندن، ۱۹۸۵.
۲۹. باوزانی، «مذهب در دوره سلجوقی»، ج۱، ص۲۹۶، تاریخ کمبریج ایران، کمبریج، ۱۹۶۸، جلد پنجم.
۳۰. صفا ذبیح الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۲۶۶، تهران، ۱۳۶۳ش.
۳۱. دایرة المعارف ایرانیکا.
۳۲. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۴۲، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۳۳. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۴۳، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۳۴. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۳۳، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۳۵. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۳۴، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۳۶. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۴۰، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۳۷. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۴۱، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۳۸. بغدادی عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، ج۱، ص۴-۹، به کوشش محمد محی الدین عبدالحمید، قاهره، مطبعة المدنی.
۳۹. ابن بابویه محمد، معانی الاخبار، ج۱، ص۳۰۷، قم، ۱۹۷۱م.
۴۰. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۲۳-۲۵، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۴۱. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۲۶، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۴۲. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۲۹، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۴۳. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۳۱، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۴۴. حکیم سمرقندی اسحاق، السواد الاعظم (ترجمه فارسی)، ج۱، ص۱۶۶-۱۷۸، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۴۸ش.
۴۵. بغدادی عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، ج۱، ص۱۴-۲۸، به کوشش محمد محی الدین عبدالحمید، قاهره، مطبعة المدنی.
۴۶. اسفراینی شهفور، التبصیر فی الدین، ج۱، ص۱۵-۱۶، به کوشش محمدزاهد کوثری، قاهره، ۱۳۵۹ق/۱۹۴۰م.
۴۷. عضدالدین ایجی عبدالرحمن، الواقف فی علم الکلام، ج۱، ص۴۲۹، بیروت، عالم الکتب.
۴۸. هفتادوسه ملت، به کوشش محمدجواد مشکور، ج۱، ص۴-۵، تهران، ۱۳۳۷ش.
۴۹. هفتادوسه ملت، به کوشش محمدجواد مشکور، ج۱، ص۶۵، تهران، ۱۳۳۷ش.
۵۰. خوارزمی محمد، مفاتح العلوم، ج۱، ص۴۵-۵۱، به کوشش ابراهیم ابیاری، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۵۱. تبصرة العوام فی معرفة مقالات الانام، منسوب به مرتضی بن داعی حسنی رازی، ج۱، ص۹۱-۱۰۷، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۶۴ش.
۵۲. قزوینی رازی عبدالجلیل، نقض، ج۱، ص۴۵۷، به کوشش جلال الدین محدث ارموی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۵۳. قزوینی رازی عبدالجلیل، نقض، ج۱، ص۴۵۸، به کوشش جلال الدین محدث ارموی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۵۴. فخرالدین رازی محمد، الشجرة المبارکة، ج۱، ص۱۵۳، به کوشش سید مهدی رجائی، قم، ۱۴۰۹ق.
۵۵. ابوطالب مروزی اسماعیل، الفخری فی انساب الطالبیین، ج۱، ص۶۳، به کوشش سیدمهدی رجایی، قم، ۱۴۰۹ق.
۵۶. اقبال عباس، مقدمه بر بیان الادیان، (همـ، ابوالمعالی)، ج۱، ص «ط».
۵۷. بلوشه، مهدویت در مسلمانان زندیق، ج۱، ص۱۴۷، پاریس، ۱۹۰۳.
۵۸. حبیبی عبدالحی، مقدمه بر السواد الاعظم (همـ، حکیم سمرقندی)، ج۱، ص۱۲.
۵۹. حکیم سمرقندی اسحاق، السواد الاعظم (ترجمه فارسی)، ج۱، ص۱۶۶-۱۹۰، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۴۸ش.
۶۰. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۴۴، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۶۱. تفضلی، «برخی از نقل قول های فارسی میانه در متون کلاسیک فارسی و عربی»، ج۱، ص۳۳۹، بنیاد فرهنگی ایران، ۱۹۷۴.
۶۲. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۲، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۶۳. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۱۷، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۶۴. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۳۹، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۶۵. شفر شارل، «توجه به کتاب بیان الادیان»، ج۱، ص۱۳۳، قطعات منتخب، پاریس، سال ۱۸۸۳، جلد اول.
۶۶. اقبال عباس، مقدمه بر بیان الادیان، (همـ، ابوالمعالی)، ج۱، ص «ح» که در این باره تردید کرده است.
۶۷. ابوطالب مروزی اسماعیل، الفخری فی انساب الطالبیین، ج۱، ص۶۳، به کوشش سیدمهدی رجایی، قم، ۱۴۰۹ق.
۶۸. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۳۹، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۶۹. اقبال عباس، مقدمه بر بیان الادیان (همـ، ابوالمعالی)، ج۱، ص «ی».
۷۰. شفر شارل، «توجه به کتاب بیان الادیان»، ج۱، ص۱۳۳، قطعات منتخب، پاریس، سال ۱۸۸۳، جلد اول.
۷۱. برتلس آ،ی، ناصرخسرو و اسماعیلیان، ترجمه یحیی آرین پور، تهران، ۱۳۴۶ش.
۷۲. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۳۹، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۷۳. فخرالدین رازی محمد، اعتقادات فرق المسلمین و المشرکین، ج۱، ص۷۸، به کوشش علی سامی نشّار، قاهره، ۱۳۵۶ق/۱۹۳۸م.
۷۴. تبصرة العوام فی معرفة مقالات الانام، منسوب به مرتضی بن داعی حسنی رازی، ج۱، ص۱۸۳-۱۸۴، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۶۴ش.
۷۵. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۳۶-۳۹، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۷۶. ناصرخسرو، وجه دین، ج۱، ص۹۸-۱۰۰ به عنوان مثال در مورد تفسیر آیه شریفه «والتین والزیتون»، به کوشش غلامرضا اعوانی، تهران، ۱۳۵۶ش.
۷۷. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۲-۳، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۷۸. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۳، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۷۹. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۵، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۸۰. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۶، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۸۱. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۸، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۸۲. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۱۰، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۸۳. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ج۱، ص۴۱، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
۸۴. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ص۵۳، به کوشش هاشم رضی، تهران، ۱۳۴۲ش.
۸۵. ابوالمعالی محمد، بیان الادیان، ص۵۴، به کوشش هاشم رضی، تهران، ۱۳۴۲ش.
۸۶. اقبال عباس، مقدمه بر بیان الادیان (همـ، ابوالمعالی)، ج۱، ص «ب».
۸۷. دانش پژوه محمدتقی، «باب پنجم از کتاب بیان الادیان»، ج۱، ص۲۸۷-۳۱۸، فرهنگ ایران زمین، تهران، ۱۳۴۱ش، ج۱۰.
۸۸. دانش پژوه محمدتقی، «از چند کتابخانه هند و سند»، ج۱، ص۲۸۱، نشریه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، نسخه های خطی، تهران، ۱۳۵۸ش، دفتر۱۰.
۸۹. دانش پژوه محمدتقی، «از چند کتابخانه هند و سند»، ج۱، ص۲۸۲، نشریه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، نسخه های خطی، تهران، ۱۳۵۸ش، دفتر۱۰.
۹۰. کتابخانه مرکزی، میکروفیلمها، ج۲، ص۱۶۱.
۹۱. کتابخانه مرعشی، نسخ خطی، ج۱۶، ص۹.
۹۲. لازار، زبان قدیمی ‌ترین آثار نثر فارسی، ج۱، ص۱۱۶، پاریس، ۱۹۶۳.
۹۳. افشار ایرج، فهرست مقالات ایران شناسی در زبان عربی، ج۱، ص۲۰، تهران، ۱۳۵۶ش.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «محمد ابوالمعالی»، ج۶، ص۲۵۵۷.    






جعبه ابزار