• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابوالموثر صلت بن خمیس بهلوی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اَبوالْمُؤثِر، فقیه اباضی عمان در سده ۳ق/۹م می‌باشد.

فهرست مندرجات

۱ - بیوگرافی
۲ - نسب
۳ - دوران کودکی
۴ - اساتید دوران جوانی
۵ - منزلت نزد اساتید
۶ - از برجسته‌ترین عالمان اباضی عمان
۷ - رابطه دوستانه باابن جعفر
       ۷.۱ - جواب ابوالمؤثر
       ۷.۲ - تاریخ نگارش نامه
۸ - اقامت در صحار
۹ - مکاتبه با موسی بن موسی
۱۰ - محتوی مکاتبه
۱۱ - مذاکره باابن جعفر
۱۲ - همفکری باابن جعفر
۱۳ - مخالفت با عزل صلت بن مالک
۱۴ - برحذر داشتنابن جعفر از تأیید موسی بن موسی
۱۵ - نمایان شدن اختلاف باابن جعفر
۱۶ - نابینا شدن ابوالمؤثر
۱۷ - حمایت از قیام‌های پراکنده برضد راشد بن نظر
۱۸ - قتل عام اباضیان
۱۹ - نجات یافتن از قتل
۲۰ - فتوای به آتش زدن خانه‌های گروندگان به مذهب قرمطی
۲۱ - وفات ابوالمؤثر
۲۲ - پی‌ریزی مکتب رستاق
۲۳ - شاگردان
۲۴ - موضع ابوالمؤثر در مورد ولایت و برائت نسبت به امامان اباضی
۲۵ - دیدگاه ابوالمؤثر درباره امام محمد بن ابی‌عفان
۲۶ - دیدگاه ابوالمؤثر درباره مهنا بن جیفر
۲۷ - دیدگاه ابوالمؤثر درباره امامت صلت بن مالک
۲۸ - دیدگاه ابوالمؤثر درباره امامت راشد بن نظر
۲۹ - دیدگاه ابوالمؤثر درباره عزان بن تمیم
۳۰ - وحدت اهل مذهب از نظر ابومؤثر
۳۱ - دیدگاه ابومؤثر دربارهگرایش مردم به جناح باطل
۳۲ - دیدگاه طرفداران راشد بن نظر نسبت به ابوالمؤثر
۳۳ - جایگاه ابوالمؤثر در بدو شکل‌گیری دو مکتب رستاق و نزوی
۳۴ - جایگاه ابوالمؤثر میان پیروان مکتب رستاق و نزوی
۳۵ - آثارو تألیفات
       ۳۵.۱ - الاحداث و الصفات
       ۳۵.۲ - البیان و البرهان
       ۳۵.۳ - سیرة الی ابی جابر محمد بن جعفر
       ۳۵.۴ - قصیده‌ای قافیه در موضوع قدر
       ۳۵.۵ - تفسیر الخمس مائة آیه
       ۳۵.۶ - سیرة
۳۶ - فهرست منابع
۳۷ - پانویس
۳۸ - منبع


اَبوالْمُؤثِر،، صَلت بن خمیس بَهلَوی، فقیه اباضی عمان در سده ۳ق/۹م.


نسبت بهلوی او به بَهلا، محلی در نزدیکی نزوی، باز می‌گردد.


درباره دوران کودکی و جوانی او آگاهی چندانی در دست نیست.


وی چندی در محضر ابوعبدالله محمد بن محبوب بن رحیل (د۲۶۰ق)، احتمالاً در صُحار به تحصیل پرداخته و از برخی دیگر از مشایخ عصر همچون ابوزیاد وضاح بن عقبه نیز دانش آموخته است
[۱] ابن جعفر، محمد، الجامع، ج۱، ص۲۲۹، به کوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، ۱۹۸۱م.
[۲] ابن جعفر، محمد، الجامع، ج۱، ص ۳۲۷، به کوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، ۱۹۸۱م.
[۳] ابوسعید کدمی، محمد بن سعید، الجامع المفید، ج۱، ص۱۷-۱۸، مسقط، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
[۴] ابوسعید کدمی، محمد بن سعید، الجامع المفید، ج۱، ص۲۲۱، مسقط، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
[۵] کندی، محمد بن ابراهیم ، بیان الشرع، ج۴، ص۱۸۹، مسقط،۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م؛
[۶] کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۷، ص۱۳۷، مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۷] ابوالمؤثر، صلت بن خمیس، «الاحداث و الصفات»، «البیان و البرهان»، «سیرة الی ابی جابر محمد بن جعفر»، ج۱، ص۲۴، متن‌های ۱، ۳و۶ از السیر و الجوابات (ابوالحواری).



منزلت وی در همان دوره جوانی نزد استادان خود تا آن‌جا بود که چون تصمیم گرفتند ولایت خود را از یکی از امامان سلب کنند ابوالمؤثر آنان را متقاعد کرد که از آشکار کردن این امر خودداری کنند.
[۸] کندی، محمد بن ابراهیم ، بیان الشرع، ج۴، ۱۷۵- ۱۷۶، مسقط،۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م؛



در نیمه دوم سده ۳ق، چنانکه ابوسعید کدمی متذکر شده، ابوالمؤثر، در کنارابن جعفر (هـ م) و نبهان بن عثمان ، یکی از برجسته‌ترین عالمان اباضی عمان به شمار می‌رفته .
[۹] ابوسعيد كدمي،محمد بن سعيد،الاستقامة، ج۱، ص۲۱۹ به كوشش محمد ابوالحسن،مسقط،۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م



او باابن جعفر رابطه‌ای دوستانه داشت، تا آن‌جا که ابن جعفر در برخی مسائل نظر او را جویا می‌شد.

۷.۱ - جواب ابوالمؤثر

به عنوان نمونه‌ای بارز متن جوابیه‌ای از ابوالمؤثر به ابن جعفر در دست است که مورد استفاده او در الجامع
[۱۰] ابن جعفر، محمد، الجامع، ج۱، ص۲۰۲-۲۰۶، به کوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، ۱۹۸۱م.
قرار گرفته است

۷.۲ - تاریخ نگارش نامه

و تاریخ آن احتمالاً به پیش از ۲۷۳ق/۸۸۶م یعنی قبل از امامت راشد بن نظر بازمی‌گردد.


در حدود ۲۷۲ق که موسی بن موسی اَزکَوی با تکیه بر پاره‌ای نقاط ضعف در عملکرد امام صلت بن مالک ، بنای مخالفت با او را نهاد، ابوالمؤثر در صحار اقامت داشت و برخی نابسامانی‌ها را از نزدیک شاهد بود.


برپایه یک سند کهن نزوانی، ابوالمؤثر با موسی بن موسی مکاتبه کرد


و او را در جریان حوادث صحار قرار داد و اطلاع حاصل کرد که موسی مصمم است به «فرق» رود و به اقدامی جدی دست زند.


ابوالمؤثر درپی این آگاهی صحار را ترک گفته، نزد ابن جعفر آمد و با او به مذاکره پرداخت


و پس از اقدام موسی بن موسی در عزل صلت و بیعت با راشد بن نظر در ۲۷۳ق هنوز باابن جعفر که از موسی هواداری می‌کرد، همفکر بود.
[۱۱] ازهر بن محمد بن جعفر، «نصیحة و کلام لاهل الدین»، ج۱، ص۳۷۵-۳۷۶، همراه بیان الشرع، ج۴ (کندی، محمد بن ابراهیم).



براساس همان سند ابوالمؤثر چندی با راشد بن نظر روابط حسنه داشت و سپس به دلایلی به جناح مخالف پیوست.
[۱۲] ازهر بن محمد بن جعفر، «نصیحة و کلام لاهل الدین»، ج۱، ص۳۷۶، همراه بیان الشرع، ج۴ (کندی، محمد بن ابراهیم).
البته شایان ذکر است که مفاد این گزارش در نوشته‌های ابوالمؤثر و اسناد رستاقی تأیید نشده است. قدر مسلم این است که ابوالمؤثر به زودی حرکت موسی بن موسی در عزل صلت بن مالک و بیعت با راشد بن نظر را محکوم کرد و از آن دو برائت جست.
[۱۳] ابوسعيد كدمي،محمد بن سعيد،الاستقامة، ج۱، ص۲۲۰ به كوشش محمد ابوالحسن،مسقط،۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م



در همین اوان با تألیف دو کتاب الاحداث و الصفات و البیان و البرهان به تبیین مبانی علمی این موضع‌گیری خود پرداخت و در نامه‌ای مفصل و شدیداللحن بهابن جعفر، او را از تأیید حرکت موسی و راشد برحذر داشت.
[۱۴] ابوالمؤثر، صلت بن خمیس، «الاحداث و الصفات»، «البیان و البرهان»، «سیرة الی ابی جابر محمد بن جعفر» ج۱، ص۲۵۵-۲۵۶، ، متن‌های ۱، ۳و۶ از السیر و الجوابات (ابوالحواری).
[۱۵] ابوالمؤثر، صلت بن خمیس،«الاحداث و الصفات»، «البیان و البرهان»، «سیرة الی ابی جابر محمد بن جعفر»، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۵، متن‌های ۱، ۳و۶ از السیر و الجوابات (ابوالحواری).



از اینجا بود که اختلاف او با ابن جعفر به عنوان نمایندگان دو مکتب فکری که بعد‌ها مکتب رستاق و نزوی نام گرفتند، آشکار شد.


به تخمین در همین اوان بود که ابوالمؤثر بینایی خود را از دست داد
[۱۶] ابوسعيد كدمي،محمد بن سعيد،الاستقامة، ج۴، ص۱۵۵، به كوشش محمد ابوالحسن،مسقط،۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م
[۱۷] ابوسعيد كدمي،محمد بن سعيد،الاستقامة، ج۱، ص۲۲۰ ،به كوشش محمد ابوالحسن،مسقط،۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م



اگرچه شواهدی دال بر مداخله مستقیم ابوالمؤثر در قیام‌های پراکنده برضد راشد بن نظر در دست نیست، ولی در ۲۷۷ق که راشد به دست مخالفان خود اسیر، و عزّان بن تمیم خروصی به امامت برداشته شد
[۱۸] سلیل بن رزیق ، تاریخچه از امامان و سادات، ص۲۰ ،عمان، tr.GPBadger، لندن، ۱۹۸۶
، وی این بیعت را صحیح را شمرد و امامت او را مورد تأیید قرار داد. چنانکه در برخی منابع گفته شده، ابوالمؤثر پیش از آن نیز از عزان حمایت می‌کرده است
[۱۹] ابوقحطان، خالد بن قحطان، «سیرة»، ج۱، ص۱۳۷، متن۲ از السیر و الجوابات (همـ، ابوالحواری).
[۲۰] کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۴، ص۱۵۲ ،مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م
[۲۱] کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۴، ص ۱۵۵ ،مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م
[۲۲] کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۴، ص ۱۷۹، مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م



کشمکشهای سخت سیاسی که از ۲۷۲ق در عمان آغاز شده بود، در ۲۸۰ق به تصرف عمان به دست قوای خلیفه عباسی و قتل عام اباضیان منجر شد.
[۲۳] طبری، تاریخ، ج۱۰، ص۳۳.
[۲۴] مسعودی، مروج الذهب، ج۴، ص۱۵۶، به کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۶م.



ابوالمؤثر در شمار معدود عالمان اباضی بود که از قتل عام جان به سلامت برد.
[۲۵] حارثی، سالم بن حمد، العقود الفضیة ج۱، ص۲۵۶، مسقط، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.



بعد‌ها در جریان دست‌اندازیهای قرمطیان بحرین به عمان (پس از ۲۸۶ق)،
[۲۶] طبری، تاریخ، ج۱۰، ص۷۱.
ابوالمؤثر نقش فعالی ایفا نمود و فتوای فراموش نشدنی او در آتش زدن خانه‌های گروندگان به مذهب قرمطی از آن جمله است..
[۲۷] ابوالحواری، محمد بن حواری، «سیرة الی اهل حضر موت»، ج۱، ص۳۶۰، متن ۱۰ از السیر و الجوابات، ج۱، به کوشش سیده اسماعیل کاشف، مسقط، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.



ابوالمؤثر در حدود پایان سده ۳ق درگذشت.


و فرزندی به نام محمد و نواده‌ای از این فرزند به نام عبدالله برجای گذاشت که هر دو در پی‌ریزی مکتب رستاق و در جریانات سیاسی زمان خود نقش بسزایی ایفا کرده‌اند.


همچنین از شاگردان او به ویژه باید ابوقحطان خالد بن قحطان و ابوالحواری محمد بن حواری را نام برد که مدت‌ها در صحبت او بوده‌اند و از مشاهیر مکتب رستاق به شمار می‌روند
[۲۸] ابوقحطان، خالد بن قحطان، «سیرة»، ج۱، ص۱۰۷، متن۲ از السیر و الجوابات (همـ، ابوالحواری).
[۲۹] ابوقحطان، خالد بن قحطان، «سیرة»، ج۱، ص۱۴۸، متن۲ از السیر و الجوابات (همـ، ابوالحواری).
[۳۰] ابوالحواری، محمد بن حواری، «سیرة الی اهل حضر موت»، ج۱، ص۳۵۹، متن ۱۰ از السیر و الجوابات، ج۱، به کوشش سیده اسماعیل کاشف، مسقط، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۳۱] کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۴، ص۱۵۶ مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م



موضع ابوالمؤثر در مورد ولایت و برائت نسبت به امامان اباضی را می‌توان‌ به‌طور کلی نوعی گرایش به سکوت و پرده‌پوشی دانست که ناشی از مصلحت اندیشی است، نه خوشبینی.


وی در مورد امام محمد بن ابی‌عفان (حکـ۱۷۷-۱۷۹ق) که خود او درک نکرده بود، بر آن است که نباید بدون داشتن آگاهی به کردار وی، برپایه گفته‌های مشایخ از او برائت جست و این در حالی است که او صحت نقل این گفته‌ها را نفی می‌کند
[۳۲] ابن جعفر، محمد، الجامع، ج۱، ص۲۲۹، به کوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، ۱۹۸۱م.
[۳۳] کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۴، ص۱۸۹ مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م



در مورد امامی دیگر که به نام او تصریح نشده است (احتمالاً مهنا بن جیفر، حکـ ۲۲۶-۲۳۷ق)، وی شیوخ اباضی را که تصمیم داشتند با نوشتن نامه‌ای ولایت را از او سلب کنند، متقاعد کرد که از این اقدام روی گردانند و موجب بروز تفرقه در صفوف اباضیان نشوند، ولی این اقدام بدان معنی نبود که کردار ناپسند آن امام را از نظر دور داشته باشد
[۳۴] کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۴، ص۱۷۵- ۱۷۶ مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م
[۳۵] ابوقحطان، خالد بن قحطان، «سیرة»، ج۱، ص۱۴۸، متن۲ از السیر و الجوابات (همـ، ابوالحواری).



در مورد امامت صلت بن مالک (۲۳۷-۲۷۳ق)، هرچند ابوالمؤثر به دفاع از او و ردّ بر دشمنانش پرداخت، ولی به وجود برخی لغزشها (هفوه، زلّه) در سیره او اعتراف داشت.
[۳۶] ابوالمؤثر، صلت بن خمیس، «الاحداث و الصفات»، «البیان و البرهان»، «سیرة الی ابی جابر محمد بن جعفر»، ج۱، ص۲۵-۲۷، متن‌های ۱، ۳و۶ از السیر و الجوابات (ابوالحواری).
حتی در برخی منابع آمده است که وی پس از آن‌که از صلت توبه گرفت، به ولایت اوگروید.
[۳۷] ابوسعید کدمی، محمد بن سعید، الاستقامة، ج۱، ص۲۲۰، به کوشش محمد ابوالحسن، مسقط، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۳۸] ابوسعید کدمی، محمد بن سعید، الاستقامة، ج۱، ص۲۲۳، به کوشش محمد ابوالحسن، مسقط، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.



امامت راشد بن نظر را او اساساً نامشروع و بیعت او را باطل می‌دانست


و در مورد عزان بن تمیم هر چند در آغاز حامی و مدافع او بود، در سال پایانی عمر خود قائل به «توقف» شد.
[۳۹] کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۴، ص۱۵۶-۱۵۷ مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م



آنچه در موضع‌گیریهای مزبور‌ به‌طور تقریباً مشترک دیده می‌شود که ابومؤثر وحدت اهل مذهب را بسیار مهم می‌شمرده و بر این باور بوده است که اگر امامی با بیعت صحیح لغزشهایی در روش خود داشته باشد، مسأله باید در سطحی حل شود که به میان مردم کشیده شود و موجب تفرقه و تشتت آنان نگردد. برپایه این گونه مصالح بود که وی حتی در جمع شاگردان خاص خود هیچ گاه از لغزشهای امام پیشین مهنابن جیفر سخن نمی‌گفت.
[۴۰] ابوقحطان، خالد بن قحطان، «سیرة»، ج۱، ص۱۴۸، متن۲ از السیر و الجوابات (همـ، ابوالحواری).



از امامان که بگذریم موضع ابوالمؤثر درباره آن دسته از مردم که به عذر شک یا ضعف به جناح باطلی گرویده‌اند، موضع «توقف» است و تن‌ها هنگامی به برائت از آنان حکم می‌کنند که خود برائت از مؤمنان را برگزینند.
[۴۱] ابوسعید کدمی، محمد بن سعید، الجامع المفید، ج۱، ص۲۵، مسقط، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.



ابوالمؤثر به عنوان رهبر فکری آن جناح که امامت راشد بن نظر را نامشروع می‌دانستند، مورد خشم کسانی بود که به هواداری از راشد برخاسته بودند. از این جهت مخالفان معاصرش نه تن‌ها از وی برائت می‌جستند، بلکه حتی به مباح بودن خون او حکم می‌کردند
[۴۲] کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۴، ص۱۵۷ مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م



هنگاه همزمان با شکل‌گیری دو مکتب رستاق و نزوی، نزوانیان سعی داشتند در آثار خود مواضعی را به نفع خود به ابوالمؤثر نسبت دهند و رستاقیان نیز در رد این نسبت‌ها می‌کوشیدند
[۴۳] ابوقحطان، خالد بن قحطان، «سیرة»، ج۱، ص۱۴۸، متن۲ از السیر و الجوابات (همـ، ابوالحواری).
[۴۴] کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۴، ص۱۵۵، مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م
[۴۵] ازهر بن محمد بن جعفر، «نصیحة و کلام لاهل الدین»، ج۱، ص۳۷۵-۳۷۶، همراه بیان الشرع، ج۴ (کندی، محمد بن ابراهیم).



درمیان در سده بعد با پیداشدن افکار افراطی در میان پیروان مکتب رستاق و گسترش روند اعتدال در مکتب نزوی، شاهد آن هستیم که عالمان نزوانی، همچون ابوسعید کدمی ، ابوالمؤثر را به ولایت می‌گزینند.
[۴۶] ابوسعيد كدمي،محمد بن سعيد،الاستقامة، ج۱، ص۲۲۰ ،به كوشش محمد ابوالحسن،مسقط،۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م
در حالیکه رستاقیان تندرو گاه در شمارش سران مکتب خود نام ابوالمؤثر را از قلم انداخته‌اند
[۴۷] کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۳، ص۲۹۷، مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۴۸] «سیرة لبعض فقهاء المسلمین»، ص ۳۸۷ ،متن ۱۳ از السیر و الجوابات (ابوالحواری)
[۴۹] کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۳، ص۲۹۸، مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۵۰] کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۴، ص۱۰۵، مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.



اگرچه هیچ‌یک از آثار مشهور ابوالمؤثر در زمینه فقه نیست، ولی او در آثار اباضی به عنوان فقیهی برجسته مطرح بوده و آراء وی از طریق شاگردانش انتشار یافته است که می‌توان آن‌ها را‌ به‌طور پراکنده و در سطحی وسیع در ابواب مختلف کتب فقهی عمان نظیر الجامع بن جعفر،
[۵۱] ابن جعفر، محمد، الجامع، ج۱، ص۳۸، به کوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، ۱۹۸۱م.
جامع فضل بن حواری ،
[۵۲] فضل بن حواری، جامع، ج۱، ص۳۱، مسقط، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
[۵۳] فضل بن حواری، جامع، ج۱، ص۳۶، مسقط، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
الجامع ابن برکه ،
[۵۴] ابن برکه، عبدالله بن محمد، الجامع، ج۱، ص۱۵۲، به کوشش عیسی بن یحیی بارونی، مسقط، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
الجامع المفید ابوسعید کدمی
[۵۵] ابوسعید کدمی، محمد بن سعید، الجامع المفید، ج۱، ص۲۴، مسقط، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
[۵۶] ابوسعید کدمی، محمد بن سعید، ج۱، ص۲۵، الجامع المفید، مسقط، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
و بیان الشرع محمد بن ابراهیم کندی
[۵۷] کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۱، ص۵۱ ،مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م
[۵۸] کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۱، ص۸۱، مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م
ملاحظه کرد.

۳۵.۱ - الاحداث و الصفات

الاحداث و الصفات، درباره سیره امام صلت بن مالک، جریان خلع او و بیعت با راشد بن نظر و سیره راشد.

۳۵.۲ - البیان و البرهان

البیان و البرهان، که پس از احداث تألیف شده
[۵۹] ابوالمؤثر، صلت بن خمیس، «الاحداث و الصفات»، «البیان و البرهان»، «سیرة الی ابی جابر محمد بن جعفر»، ج۱، ص۱۶۴، متن‌های ۱، ۳و۶ از السیر و الجوابات (ابوالحواری).
و تکمله‌ای بر موضوعات آن است.

۳۵.۳ - سیرة الی ابی جابر محمد بن جعفر

سیرة الی ابی جابر محمد بن جعفر، که نامه‌ای است مفصل بهابن جعفر و در ان به نکوهش و نصیحت وی پرداخته است (درباره چاپ این سه اثر مآخذ همین مقاله).

۳۵.۴ - قصیده‌ای قافیه در موضوع قدر

قصیده‌ای قافیه در موضوع قدر و شاید برخی موضوعات دیگر که محمد بن ابراهیم کندی آن را در اختیار داشته و بخشهایی از آن را نقل کرده است
[۶۰] کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۲، ص۹۲، مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م
[۶۱] کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۲، ص۹۳، مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م
.

۳۵.۵ - تفسیر الخمس مائة آیه

تفسیر الخمس مائة آیه، که در برخی منابع بدو نسبت داده شده و برپایه عنوان موضوع آن باید آیات الاحکام بوده باشد.

۳۵.۶ - سیرة

درالجامع ابن جعفر،
[۶۲] ابن جعفر، محمد، الجامع، ج۱، ص۲۲۰، به کوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، ۱۹۸۱م.
بیان الشرع محمد بن ابراهیم کندی
[۶۳] کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۲، ص۱۰۹-۱۱۱ ، مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م،
[۶۴] کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۲، ص۱۸۸، مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م،
و الاهتداء احمد بن عبدالله کندی
[۶۵] کندی، احمد بن عبدالله، الاهتداء، ج۱، ص۸۳، به کوشش سیده اسماعیل کاشف، قاهره، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
نیز پاره‌هایی از نوشته‌های ابوالمؤثر با عنوان «سیرة» نقل شده است.


(۱) ابن برکه، عبدالله بن محمد، الجامع، به کوشش عیسی بن یحیی بارونی، مسقط، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
(۲) ابن جعفر، محمد، الجامع، به کوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، ۱۹۸۱م.
(۳) ابوالحواری، محمد بن حواری، «سیرة الی اهل حضر موت»، متن ۱۰ از السیر و الجوابات، ج۱، به کوشش سیده اسماعیل کاشف، مسقط، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۴) ابوسعید کدمی، محمد بن سعید، الاستقامة، به کوشش محمد ابوالحسن، مسقط، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۵) ابوسعید کدمی، محمد بن سعید، الجامع المفید، مسقط، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
(۶) ابوقحطان، خالد بن قحطان، «سیرة»، متن۲ از السیر و الجوابات (همـ، ابوالحواری).
(۷) ابوالمؤثر، صلت بن خمیس، «الاحداث و الصفات»، «البیان و البرهان»، «سیرة الی ابی جابر محمد بن جعفر»، متن‌های ۱، ۳و۶ از السیر و الجوابات (ابوالحواری).
(۸) ازهر بن محمد بن جعفر، «نصیحة و کلام لاهل الدین»، همراه بیان الشرع، ج۴ (کندی، محمد بن ابراهیم).
(۹) حارثی، سالم بن حمد، العقود الفضیة، مسقط، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۱۰) «سیرة لبعض فقهاء المسلمین»، متن ۱۳ از السیر و الجوابات (ابوالحواری).
(۱۱) طبری، تاریخ.
(۱۲) فضل بن حواری، جامع، مسقط، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
(۱۳) کندی، احمد بن عبدالله، الاهتداء، به کوشش سیده اسماعیل کاشف، قاهره، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
(۱۴) کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
(۱۵) مسعودی، مروج الذهب، به کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۶م.
(۱۶)سلیل بن رزیق ، تاریخچه از امامان و سادات `عمان، tr.GPBadger، لندن، ۱۹۸۶؛


۱. ابن جعفر، محمد، الجامع، ج۱، ص۲۲۹، به کوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، ۱۹۸۱م.
۲. ابن جعفر، محمد، الجامع، ج۱، ص ۳۲۷، به کوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، ۱۹۸۱م.
۳. ابوسعید کدمی، محمد بن سعید، الجامع المفید، ج۱، ص۱۷-۱۸، مسقط، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
۴. ابوسعید کدمی، محمد بن سعید، الجامع المفید، ج۱، ص۲۲۱، مسقط، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
۵. کندی، محمد بن ابراهیم ، بیان الشرع، ج۴، ص۱۸۹، مسقط،۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م؛
۶. کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۷، ص۱۳۷، مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۷. ابوالمؤثر، صلت بن خمیس، «الاحداث و الصفات»، «البیان و البرهان»، «سیرة الی ابی جابر محمد بن جعفر»، ج۱، ص۲۴، متن‌های ۱، ۳و۶ از السیر و الجوابات (ابوالحواری).
۸. کندی، محمد بن ابراهیم ، بیان الشرع، ج۴، ۱۷۵- ۱۷۶، مسقط،۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م؛
۹. ابوسعيد كدمي،محمد بن سعيد،الاستقامة، ج۱، ص۲۱۹ به كوشش محمد ابوالحسن،مسقط،۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م
۱۰. ابن جعفر، محمد، الجامع، ج۱، ص۲۰۲-۲۰۶، به کوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، ۱۹۸۱م.
۱۱. ازهر بن محمد بن جعفر، «نصیحة و کلام لاهل الدین»، ج۱، ص۳۷۵-۳۷۶، همراه بیان الشرع، ج۴ (کندی، محمد بن ابراهیم).
۱۲. ازهر بن محمد بن جعفر، «نصیحة و کلام لاهل الدین»، ج۱، ص۳۷۶، همراه بیان الشرع، ج۴ (کندی، محمد بن ابراهیم).
۱۳. ابوسعيد كدمي،محمد بن سعيد،الاستقامة، ج۱، ص۲۲۰ به كوشش محمد ابوالحسن،مسقط،۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م
۱۴. ابوالمؤثر، صلت بن خمیس، «الاحداث و الصفات»، «البیان و البرهان»، «سیرة الی ابی جابر محمد بن جعفر» ج۱، ص۲۵۵-۲۵۶، ، متن‌های ۱، ۳و۶ از السیر و الجوابات (ابوالحواری).
۱۵. ابوالمؤثر، صلت بن خمیس،«الاحداث و الصفات»، «البیان و البرهان»، «سیرة الی ابی جابر محمد بن جعفر»، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۵، متن‌های ۱، ۳و۶ از السیر و الجوابات (ابوالحواری).
۱۶. ابوسعيد كدمي،محمد بن سعيد،الاستقامة، ج۴، ص۱۵۵، به كوشش محمد ابوالحسن،مسقط،۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م
۱۷. ابوسعيد كدمي،محمد بن سعيد،الاستقامة، ج۱، ص۲۲۰ ،به كوشش محمد ابوالحسن،مسقط،۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م
۱۸. سلیل بن رزیق ، تاریخچه از امامان و سادات، ص۲۰ ،عمان، tr.GPBadger، لندن، ۱۹۸۶
۱۹. ابوقحطان، خالد بن قحطان، «سیرة»، ج۱، ص۱۳۷، متن۲ از السیر و الجوابات (همـ، ابوالحواری).
۲۰. کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۴، ص۱۵۲ ،مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م
۲۱. کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۴، ص ۱۵۵ ،مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م
۲۲. کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۴، ص ۱۷۹، مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م
۲۳. طبری، تاریخ، ج۱۰، ص۳۳.
۲۴. مسعودی، مروج الذهب، ج۴، ص۱۵۶، به کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۶م.
۲۵. حارثی، سالم بن حمد، العقود الفضیة ج۱، ص۲۵۶، مسقط، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۲۶. طبری، تاریخ، ج۱۰، ص۷۱.
۲۷. ابوالحواری، محمد بن حواری، «سیرة الی اهل حضر موت»، ج۱، ص۳۶۰، متن ۱۰ از السیر و الجوابات، ج۱، به کوشش سیده اسماعیل کاشف، مسقط، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
۲۸. ابوقحطان، خالد بن قحطان، «سیرة»، ج۱، ص۱۰۷، متن۲ از السیر و الجوابات (همـ، ابوالحواری).
۲۹. ابوقحطان، خالد بن قحطان، «سیرة»، ج۱، ص۱۴۸، متن۲ از السیر و الجوابات (همـ، ابوالحواری).
۳۰. ابوالحواری، محمد بن حواری، «سیرة الی اهل حضر موت»، ج۱، ص۳۵۹، متن ۱۰ از السیر و الجوابات، ج۱، به کوشش سیده اسماعیل کاشف، مسقط، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
۳۱. کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۴، ص۱۵۶ مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م
۳۲. ابن جعفر، محمد، الجامع، ج۱، ص۲۲۹، به کوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، ۱۹۸۱م.
۳۳. کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۴، ص۱۸۹ مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م
۳۴. کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۴، ص۱۷۵- ۱۷۶ مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م
۳۵. ابوقحطان، خالد بن قحطان، «سیرة»، ج۱، ص۱۴۸، متن۲ از السیر و الجوابات (همـ، ابوالحواری).
۳۶. ابوالمؤثر، صلت بن خمیس، «الاحداث و الصفات»، «البیان و البرهان»، «سیرة الی ابی جابر محمد بن جعفر»، ج۱، ص۲۵-۲۷، متن‌های ۱، ۳و۶ از السیر و الجوابات (ابوالحواری).
۳۷. ابوسعید کدمی، محمد بن سعید، الاستقامة، ج۱، ص۲۲۰، به کوشش محمد ابوالحسن، مسقط، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
۳۸. ابوسعید کدمی، محمد بن سعید، الاستقامة، ج۱، ص۲۲۳، به کوشش محمد ابوالحسن، مسقط، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
۳۹. کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۴، ص۱۵۶-۱۵۷ مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م
۴۰. ابوقحطان، خالد بن قحطان، «سیرة»، ج۱، ص۱۴۸، متن۲ از السیر و الجوابات (همـ، ابوالحواری).
۴۱. ابوسعید کدمی، محمد بن سعید، الجامع المفید، ج۱، ص۲۵، مسقط، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
۴۲. کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۴، ص۱۵۷ مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م
۴۳. ابوقحطان، خالد بن قحطان، «سیرة»، ج۱، ص۱۴۸، متن۲ از السیر و الجوابات (همـ، ابوالحواری).
۴۴. کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۴، ص۱۵۵، مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م
۴۵. ازهر بن محمد بن جعفر، «نصیحة و کلام لاهل الدین»، ج۱، ص۳۷۵-۳۷۶، همراه بیان الشرع، ج۴ (کندی، محمد بن ابراهیم).
۴۶. ابوسعيد كدمي،محمد بن سعيد،الاستقامة، ج۱، ص۲۲۰ ،به كوشش محمد ابوالحسن،مسقط،۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م
۴۷. کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۳، ص۲۹۷، مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۴۸. «سیرة لبعض فقهاء المسلمین»، ص ۳۸۷ ،متن ۱۳ از السیر و الجوابات (ابوالحواری)
۴۹. کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۳، ص۲۹۸، مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۵۰. کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۴، ص۱۰۵، مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۵۱. ابن جعفر، محمد، الجامع، ج۱، ص۳۸، به کوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، ۱۹۸۱م.
۵۲. فضل بن حواری، جامع، ج۱، ص۳۱، مسقط، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
۵۳. فضل بن حواری، جامع، ج۱، ص۳۶، مسقط، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
۵۴. ابن برکه، عبدالله بن محمد، الجامع، ج۱، ص۱۵۲، به کوشش عیسی بن یحیی بارونی، مسقط، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
۵۵. ابوسعید کدمی، محمد بن سعید، الجامع المفید، ج۱، ص۲۴، مسقط، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
۵۶. ابوسعید کدمی، محمد بن سعید، ج۱، ص۲۵، الجامع المفید، مسقط، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
۵۷. کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۱، ص۵۱ ،مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م
۵۸. کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۱، ص۸۱، مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م
۵۹. ابوالمؤثر، صلت بن خمیس، «الاحداث و الصفات»، «البیان و البرهان»، «سیرة الی ابی جابر محمد بن جعفر»، ج۱، ص۱۶۴، متن‌های ۱، ۳و۶ از السیر و الجوابات (ابوالحواری).
۶۰. کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۲، ص۹۲، مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م
۶۱. کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۲، ص۹۳، مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م
۶۲. ابن جعفر، محمد، الجامع، ج۱، ص۲۲۰، به کوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، ۱۹۸۱م.
۶۳. کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۲، ص۱۰۹-۱۱۱ ، مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م،
۶۴. کندی، محمد بن ابراهیم، بیان الشرع، ج۲، ص۱۸۸، مسقط، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م،
۶۵. کندی، احمد بن عبدالله، الاهتداء، ج۱، ص۸۳، به کوشش سیده اسماعیل کاشف، قاهره، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوالموثر»،ج۶، ص۲۵۷۹.    


رده‌های این صفحه : اباضیه | تراجم | خوارج | علمای قرن ششم




جعبه ابزار