• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

احد (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



احد نام مجموعه‌ای از کوههای بزرگ و کوچک در شمال مدینه است که حدود ۶۰۰۰ متر طول دارد و رنگ عمومی آن قرمز متمایل به قهوه‌ای است.



احد نام رشته کوهی است مهم در شمال شرقی مدینه که در فاصله پنج و نیم کیلومتری مسجدالنبی قرار دارد.در روزگار جاهلیت به آن عنقد (خوشه) می‌گفتند.روشن نیست که آیا این تغییر نام در روزگار اسلام و به دست رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم رخ داده است یا نه. علت این نام گذاری را جدا بودن آن از دیگر کوه‌ها یا حمایت و یاری کردن مردم مدینه از توحید یاد کرده‌اند. این وجه را سهیلیآورده و دیگران از او گزارش کرده‌اند. به کوه احد ذوعینین (دارای دو چشمه) نیز می‌گویند.در دامنه این کوه و در بخش ورودی دره احد، کوه کوچک عینین قرار دارد؛ همان کوهی که در غزوه احد، رسول خدا تیراندازان را روی آن قرار داد. کوه احد با شش
[۱۵] آثار المدینه، ص۱۹۳.
[۱۶] تاریخ معالم المدینه، ص۳۱۷.
تا هفتکیلومتر طول و یک تا سه کیلومتر عرض، رشته کوهی است از شرق به غرب که ۱۹ کیلومتر مربع مساحت دارد.ارتفاع آن از سطح زمین ۳۰۰ متر و از سطح دریا ۱۰۰۰ متر است.این رشته کوه از سنگ‌های عظیم و قله‌های گوناگون کوچک و بزرگ شکل گرفته است.
[۱۸] آثار المدینه، ص۱۹۳.
قله‌های آن به گونه‌ای جدا از هم و همانند خوشه انگورند که در نگاه بیننده مستقل به نظر می‌رسند.
[۱۹] آثار المدینه، ص۱۹۳.
بیشتر صخره‌های این کوه به رنگ سرخ جلوه می‌کنند
[۲۱] تاریخ معالم المدینه، ص۳۱۷.
و صخره‌هایی به رنگ‌های دیگر نیز در آن دیده می‌شوند.
[۲۲] آثار المدینه، ص۱۹۳.



خداوند در قرآن کریم می فرماید: (به خاطر بیاورید) هنگامى که از کوه بالا مى رفتید، منظور از آن کوه احد است. «إِذْ تُصعِدُونَ وَ لا تَلْوُنَ عَلى أَحَدٍ وَ الرَّسولُ یَدْعُوکمْ فى أُخْرَاکُمْ فَأَثَبَکمْ غَمَّا بِغَمٍّ لِّکیْلا تَحْزَنُوا عَلى مَا فَاتَکمْ وَ لا مَا أَصبَکمْ وَ اللَّهُ خَبِیرُ بِمَا تَعْمَلُونَ: (به خاطر بیاورید) هنگامى که از کوه بالا مى رفتید و (جمعى در وسط بیابان پراکنده مى شدید و) به عقب ماندگان نگاه نمى کردید، و پیامبر از پشت سر شما را صدا میزد، سپس اندوهها یکى پس از دیگرى به سوى شما روى آورد این به خاطر آن بود که دیگر براى از دست رفتن (غنائم جنگى ) غمگین نشوید و نه به خاطر مصیبتهائى که بر شما وارد مى گردد، و خداوند از آنچه انجام مى دهید آگاه است .»در این آیه خداوند صحنه پایان احد را به مسلمانان یادآورى مى کند و مى فرماید: بخاطر بیاورید هنگامى را که بهر طرف پراکنده مى شدید و فرار مى کردید و هیچ نگاه به عقب سر نمى کردید.


در منابع شیعه، بر پایه روایت‌های نبوی و سخنان امامان معصوم و نیز در کاربرد مردم مدینه، احد نماد پایداری و استواری، بزرگی، سنگینی، ماندگاری و مانند آن است. در روایتی از امیر مؤمنان امام علی علیه‌السّلام هر کس دو سوم شب را نماز شب بگزارد، ثوابش در بهشت ۱۰ بار سنگین تر از احد شمرده شده است.در حدیثی از امام صادق علیه‌السّلام پاداش هر درهم صدقه برابر با احد، بلکه از آن سنگین تر است.در روایتی دیگر از ایشان، پاداش پرداخت یک درهم خمس یا زکات به امام، با احد برابر شمرده شده است.در سخنی از امیر مؤمنان علیه‌السّلام تشییع جنازه مسلمان تا قبر، چهار قیراط پاداش دارد که هر قیراط آن از احد سنگین تر است.بر پایه سخنی از امام باقر علیه‌السّلام این پاداش دو قیراط و هر قیراط با کوه احد برابر است.هر کس یک سال اذان بگوید، گناهش هر چه باشد، بخشیده می‌شود، حتی اگر هم وزن احد باشد.قرائت ۱۰۰۰ آیه از قرآن یک قنطار پاداش دارد و هر قنطار ۵۰/۰۰۰ مثقال است و هر مثقال ۲۴ قیراط و کمترین قیراط با کوه احد برابر است.هزینه کردن هر درهم برای زیارت امام حسین علیه‌السّلام ثوابی برابر با کوه احد دارد.در سخنی از امام کاظم علیه‌السّلام در حضور خلیفه مهدی عباسی، احد یکی از مرزهای فدک شمرده شده است. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم مدینه را حرم قرار داد.قلمرو این حرم از هر طرف ۱۲ میل برابر با چهار فرسخ است و کوه احد داخل این محدوده جای دارد.
[۴۶] المصنف، ج۹، ص۲۶۰-۲۶۱.
در پنجم جمادی الثانی سال ۶۵۴ق. آتشفشانی عظیم در شرق مدینه در فاصله نصف روز از آن رخ داد که مایه هراس و وحشت مردم شد و گدازه‌های آن تا موازات احد رسید. این آتشفشان تا یک ماه فعال بود.
پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم درباره این کوه فرموده است: «هذا جبل احد یحبنا و نحبه: این کوه احد، ما را دوست دارد و ما هم آن را دوست داریم» درمفهوم این حدیث توجیهات مختلفی ذکر شده و بهترین توجیه آن است که این جمله مجازی است و مضاف در آن حذف شده است؛ مانند «واسئل القریة» و مراد از اُحد اهل آن است؛ یعنی افرادی که در کنار این کوه به شهادت رسیده اند و پیکر خونین آنها در دامنه این کوه به خاک سپرده شده، ما را دوست می دارند و ما هم آنها را دوست می داریم و بر شهادت و از خودگذشتگی آنان ارج می نهیم و مسلمانان نیزبایدبه پیروی از رسول خدا صلی الله علیه و آله تا قیامت در حفظ این ارزش معنوی کوشا باشند.
این معنی، با توجّه به اینکه رسول خدا صلی الله علیه و آله این جمله را پس از جنگ احد و به هنگام مراجعت از سفر حج و در مراجعت از جنگ خیبر فرموده است مناسب به نظر می رسد. در کنار احد، تپه‌ای قرار دارد که به نام رماة یا عینین نامگذاری شده و این همان تپه‌ای است که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم تیراندازان را در جنگ احد بر روی آن مستقر ساخت و از آن جهت که در دامنه شمالی آن دو چشمه آب وجود دارد آن را عینین و یا عینیان نیز نامیده‌اند. اسحاق بن عمار از امام صادق (عليه السلام) روايت کرده که فرمود: «من قرأ مائة آية يصلّى بها فى ليلة کتب الله عزوجل له بها قنوت ليلة. و من قرأ مائتى آية فى غير صلاة کتب الله له فى اللوح قنطاراً من الحسنات و القنطار ألف و مائتا أوقيه و الأوقيه أعظم من جبل اُحد؛ تلاوت صد آيه از قرآن در نماز شب، با قنوت يک شب مساوى است و کسى که دويست آیه در غير نماز بخواند، يک قنطار حسنه برايش نوشته مي‌شود و قنطار ۱۲۰۰ اوقيه است و هر اوقيه‌اى از کوه احد بزرگ‌تر است».


در دامنه‌ها و اطراف این کوه در گذر تاریخ رویدادهای بسیار رخ داده و آثار و بناهایی مربوط به آن رویدادها برپا شده که برخی هنوز بر جای مانده است. در سال سوم ق. در دامنه جنوبی این کوه، میان مسلمانان و مشرکان قریش نبردی سخت روی داد که نبرد احد نام رفت. در این نبرد، شماری از مسلمانان کشته شدند و به فرمان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم در محل شهادتشان با لباسهایشان در دامنه همین کوه دفن شدند.و آرامگاه آن‌ها هنوز زیارتگاه مسلمانان است. بر پایه برخی از گزارش‌ها، پیش از دستور پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم پیکرهای شماری از شهدا در مکان‌های دیگر دفن شد و بازگرداندن آن‌ها به احد ممکن نبود.حمزه بن عبد المطلب در این جنگ توسط غلام وحشی به شهادت رسید و پیامبر بر او نماز گذاردند. پیکر حمزه عموی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم در دامنه همین کوه، در مکانی که اکنون آرامگاه اوست، دفن شد.بر قبر او گنبد و بارگاهی ساخته بودند که پس از دیرگاهی در روزگار اخیر به دست وهابیان ویران شد. در سال۱۳۸۳ق. محوطه شهادتگاه او را با دیواری محصور کردند.
[۶۱] تاریخ معالم المدینه، ص۱۳۷.
در گذر زمان، تنها از قبر حمزه، عبدالله بن عمرو بن حزام، عمرو بن جموح و سهل بن قیس که نزدیک حمزه مدفون هستند،
[۶۲] تاریخ معالم المدینه، ص۱۳۰.
نشانی بر جای ماندهو از آرامگاه دیگر شهیدان نشانی نیست. قبرهای موجود در این منطقه را از آن بادیه نشینانی می‌دانند که در دوران عمر بن خطاب یا هشام بن عبدالملک، آن گاه که خالد بن عبدالملک حکمران او در مدینه بود، در آن جا دفن شده‌اند.در گزارش‌های تاریخی آمده که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم سالی یک بار به زیارت قبرهای شهیدان احد می‌رفت. خلفای نخستین نیز به این شیوه رفتار می‌کردند.نیز حضرت فاطمه (س) به زیارت شهیدان احد، به ویژه حمزه، عنایتی خاص داشت.


پیش از بعثت رسول گرامى اسلام، یهود در کتب خود خوانده بودند که: هجرت گاه آخرین پیامبر بین دو کوه «عِبر» و «احُد» مى ‌باشد، بدین سبب از سرزمین خود هجرت کرده و هنگامى که به کوه احد رسیدند متفرّق شدند؛ عده‌ اى در «تیما» گروهى در «فدک» و جمعى در «خیبر» سکنى گزیدند. پس از مدتى آنها که در «تیما» بودند جهت دیدار برادران خود حرکت کرده و در سرزمین مدینه ساکن شدند. آنها در مدت دوران سکونت خود اموال فراوانى کسب کردند. در این زمان سلطانى به نام «تَبَع» بر آنها لشکرکشى کرد و خواست به آن دیار ماندگار شود، ولى یهود اجازه نداده و مدّعى بودند که جز پیغمبر آخرالزمان کسى شایستگى حکومت بر آن سرزمین را ندارد. او نیز از خاندان خود دو قبیله «اوس» و «خزرج» را براى یارى پیامبرى که ظهور خواهد کرد در آن جا اسکان داد. وقتى این دو قبیله جمعیتشان زیاد شد به اموال یهود تجاوز کردند. یهودیان گفتند: پیغمبر آخر الزمان حق ما را از شما خواهد گرفت. لذا منتظر ظهور پیامبر بودند، اما پس از بعثت پیامبر اسلام(ص) به خاطر این که بر خلاف تصوّر ذهنى و نژادپرستى آنها، پیامبر از قوم بنی ‌اسرائیل نبود به او کفر ورزیدند. قرآن از این معامله آنها به «فَبَآؤُواْ بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ» تعبیر مى‌ کند که غضب اولى سرگردانى چهل ساله بنى‌ اسرائیل در «بیابان تیه» بود.«بِئْسَمَا اشْتَرَ‌وْا بِهِ أَنفُسَهُمْ أَن يَكْفُرُ‌وا بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ بَغْيًا أَن يُنَزِّلَ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ عَلَىٰ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَىٰ غَضَبٍ ۚ وَلِلْكَافِرِ‌ينَ عَذَابٌ مُّهِينٌ : ولی آنها در مقابل بهای بدی، خود را فروختند؛ که به ناروا، به آیاتی که خدا فرستاده بود، کافر شدند. و معترض بودند، چرا خداوند به فضل خویش، بر هر کس از بندگانش بخواهد، آیات خود را نازل می‌کند؟! از این رو به خشمی بعد از خشمی (از سوی خدا) گرفتار شدند. و برای کافران مجازاتی خوارکننده است.»


۱. معجم البلدان، یاقوت الحموی، ج۱، ص۱۰۹.    
۲. وفاء الوفاء، السمهودی، ج۳، ص۱۰۸.    
۳. آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، ص۳۵۴.    
۴. تاریخ المدینه، عمر بن شبه النمیری البصری، ج۱، ص۸۵.    
۵. آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، ص۳۵۴.    
۶. البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۴، ص۱۱.    
۷. السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۳، ص۱۸.    
۸. فتح الباری، ابن حجر العسقلانی، ج۷، ص۲۸۹-۲۹۰.    
۹. وفاء الوفاء، السمهودی، ج۳، ص۱۰۸.    
۱۰. شرح اصول کافی، الملا صالح‌ المازندرانی، ج۱۲، ص۴۴۴.    
۱۱. الروض الانف، السهیلی، ج۵، ص۲۹۶.    
۱۲. عمدة القاری، بدر الدین العینی، ج۱۷، ص۱۳۸.    
۱۳. المواهب اللدنیه، القسطلانی، ج۱، ص۲۴۰.    
۱۴. الطبقات، ابن سعد، ج۲، ص۳۰.    
۱۵. آثار المدینه، ص۱۹۳.
۱۶. تاریخ معالم المدینه، ص۳۱۷.
۱۷. آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، ص۳۵۴.    
۱۸. آثار المدینه، ص۱۹۳.
۱۹. آثار المدینه، ص۱۹۳.
۲۰. معجم البلدان، یاقوت الحموی، ج۱، ص۱۰۹.    
۲۱. تاریخ معالم المدینه، ص۳۱۷.
۲۲. آثار المدینه، ص۱۹۳.
۲۳. آل عمران/سوره۳، آیه۱۵۳.    
۲۴. تفسیر نمونه، آیت الله ناصر مکارم شیرازی، ج۳، ص۱۵۴.    
۲۵. المقنع، الشیخ الصدوق، ص۱۳۷.    
۲۶. ثواب الاعمال، الشیخ الصدوق، ص۴۳.    
۲۷. من لا یحضره الفقیه، الشیخ الصدوق، ج۱، ص۴۷۶.    
۲۸. من لا یحضره الفقیه، الشیخ الصدوق، ج۴، ص۱۷.    
۲۹. المقنعه، الشیخ المفید، ص۲۶۶.    
۳۰. تهذیب الأحکام، الشیخ الطوسی، ج۴، ص۱۱۰.    
۳۱. الکافی، الشیخ الکلینی، ج۱، ص۵۳۷-۵۳۸.    
۳۲. الکافی، الشیخ الکلینی، ج۳، ص۱۷۳.    
۳۳. الکافی، الشیخ الکلینی، ج۳، ص۱۷۳.    
۳۴. المعتبر، المحقق الحلی، ج۱، ص۳۳۳.    
۳۵. من لا یحضره الفقیه، الشیخ الصدوق، ج۱، ص۲۹۳.    
۳۶. الامالی، الشیخ الصدوق، ص۲۸۰.    
۳۷. شرح اصول کافی، الملا صالح‌ المازندرانی، ج۱۱، ص۶۲.    
۳۸. الامالی، الشیخ الصدوق، ص۱۱۵.    
۳۹. کامل الزیارات، ابن قولویه القمی، ص۱۳۹.    
۴۰. الکافی، الشیخ الکلینی، ج۱، ص۵۴۳-۵۴۴.    
۴۱. السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۴، ص۴۹۹.    
۴۲. آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، ص۳۵۴.    
۴۳. صحیح البخاری، البخاری، ج۸، ص۱۵۴.    
۴۴. صحیح البخاری، البخاری، ج۷، ص۷۶.    
۴۵. صحیح مسلم، ج۲، ص۹۹۴.    
۴۶. المصنف، ج۹، ص۲۶۰-۲۶۱.
۴۷. فتح الباری، ابن حجر العسقلانی، ج۴، ص۸۲-۸۳.    
۴۸. عون المعبود، العظیم آبادی، شرف الحق، ج۶، ص۱۶.    
۴۹. تاریخ الاسلام، الذهبی، ج۴۸، ص۱۹.    
۵۰. البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۱۳، ص۲۲۰.    
۵۱. امتاع الاسماع، المقریزی، ج۱۲، ص۳۷۴.    
۵۲. السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۳، ص۱۸.    
۵۳. السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۳، ص۱۸.    
۵۴. تاریخ ابن شبّه، ابن شبه، ج۱، ص۸۰.    
۵۵. تاریخ ابن شبّه، ابن شبه، ج۱، ص۸۱.    
۵۶. الکافی، الشیخ الکلینی، ج۲، ص۶۲۲.    
۵۷. السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۳، ص۸۵.    
۵۸. المغازی، محمد بن إسحاق، ج۱، ص۳۲۴.    
۵۹. انساب الاشراف، البلاذری، ج۴، ص۲۸۹.    
۶۰. تاریخ المدینه، عمر بن شبه النمیری البصری، ج۱، ص۱۲۵.    
۶۱. تاریخ معالم المدینه، ص۱۳۷.
۶۲. تاریخ معالم المدینه، ص۱۳۰.
۶۳. وفاء الوفاء، السمهودی، ج۳، ص۱۱۶-۱۱۷.    
۶۴. تاریخ المدینه، عمر بن شبه النمیری البصری، ج۱، ص۱۳۰.    
۶۵. تاریخ المدینه، عمر بن شبه النمیری البصری، ج۱، ص۱۳۰.    
۶۶. تاریخ الاسلام، الذهبی، ج۲، ص۲۲۰.    
۶۷. السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۳، ص۹۰.    
۶۸. السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۳، ص۸۹.    
۶۹. تاریخ الاسلام، الذهبی، ج۲، ص۲۲۱.    
۷۰. السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۳، ص۸۹.    
۷۱. تاریخ المدینه، عمر بن شبه النمیری البصری، ج۱، ص۱۳۲.    
۷۲. السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۳، ص۹۰.    
۷۳. تاریخ المدینه، عمر بن شبه النمیری البصری، ج۱، ص۱۳۲.    
۷۴. بقره/سوره۲، آیه۹۰.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «احد (قرآن)».







جعبه ابزار