• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اذیت پدر (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اذیت کردن پدر و مادر گناه محسوب می‌شود، لذا خداوند از هرگونه آزار رسانی به پدر و مادر نهی کرده است.



اذیت پدر و مادر حرام است:
وقضی ربک الاتعبدوا الا ایاهوبالولدین احسـنا اما یبلغن عندک الکبر احدهمآ او کلاهما فلاتقل لهمآ اف ولاتنهرهما وقل لهما قولا کریما.
خداوند از هرگونه آزار رسانی به پدر و مادر، حتی با گفتن «اف» به آنان نهی کرد است:
وقضی ربک الاتعبدوا الا ایاهوبالولدین احسـنا اما یبلغن عندک الکبر احدهمآ او کلاهما فلاتقل لهمآ اف ولاتنهرهما وقل لهما قولا کریما.

۱.۱ - دیدگاه آیت الله مکارم شیرازی

در این آیه بعد از اصل توحید به یکی از اساسی‌ترین تعلیمات انسانی انبیاء ضمن تاکید مجدد بر توحید اشاره کرده می‌گوید: پروردگارت فرمان داده که تنها او را بپرستید و نسبت به پدر و مادر نیکی کنید (و قضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا). قرار دادن توحید یعنی اساسی‌ترین اصل اسلامی در کنار نیکی به پدر و مادر تاکید دیگری است بر اهمیت این دستور اسلامی.
در حقیقت در در این آیات، قسمتی از ریزه کاری‌های برخورد مؤدبانه و فوق العاده احترام آمیز فرزندان را نسبت به پدران و مادران بازگو می‌کند:
۱. از یک سو انگشت روی حالات پیری آنها که در آن موقع از همیشه نیازمندتر به حمایت و محبت و احترام‌اند گذارده، می‌گوید: کمترین سخن اهانت آمیز را به آنها مگو!. آنها ممکن است بر اثر کهولت به جایی برسند که نتوانند بدون کمک دیگری حرکت کنند، و از جا برخیزند و حتی ممکن است قادر به دفع آلودگی از خود نباشند، در این موقع آزمایش بزرگ فرزندان شروع می‌شود.
آیا وجود چنین پدر و مادری را مایه رحمت می‌دانند، و یا بلا و مصیبت و عذاب آیا صبر و حوصله کافی برای نگهداری احترام آمیز از چنین پدر و مادری را دارند و یا هر زمان با نیش زبان، با کلمات سبک و اهانت آمیز و حتی گاه با تقاضای مرگ او از خدا قلبش را می‌فشارند و آزار می‌دهند؟.
۲. از سوی دیگر قرآن می‌گوید: در این هنگام به آنها اف مگو، یعنی اظهار ناراحتی و ابراز تنفر مکن، و باز اضافه می‌کند با صدای بلند و اهانت آمیز و داد و فریاد با آنها سخن مگو، و باز تاکید می‌کند که با قول کریم و گفتار بزرگوارانه با آنها سخن بگو که همه آنها نهایت ادب در سخن را می‌رساند که زبان کلید قلب است.
۳. از سوی دیگر دستور به تواضع و فروتنی می‌دهد، تواضعی که نشان دهنده محبت و علاقه باشد و نه چیز دیگر.
۴. سرانجام می‌گوید: حتی موقعی که رو به سوی درگاه خدا می‌آوری پدر و مادر را (چه در حیات و چه در ممات) فراموش مکن و تقاضای رحمت پروردگار برای آنها بنما.
مخصوصا این تقاضایت را با این دلیل همراه ساز و بگو، خداوندا همانگونه که آنها در کودکی مرا تربیت کردند تو مشمول رحمتشان فرما؟
نکته مهمی که از این تعبیر علاوه بر آنچه گفته شد استفاده می‌شود این است که اگر پدر و مادر آن چنان مسن و ناتوان شوند که به تنهایی قادر بر حرکت و دفع آلودگی‌ها از خود نباشند، فراموش نکن که تو هم در کودکی چنین بودی و آنها از هر گونه حمایت و محبت از تو دریغ نداشتند محبت آنها را جبران نما.
و از آنجا که گاهی در رابطه با حفظ حقوق پدر و مادر و احترام آنها و تواضعی که بر فرزند لازم است ممکن است لغزش‌هایی پیش بیاید که انسان آگاهانه یا ناآگاه به سوی آن کشیده شود در آخرین آیه مورد بحث می‌گوید: پروردگار شما به آنچه در دل و جان شما است از شما آگاهتر است (ربکم اعلم بما فی نفوسکم) چرا که علم او در همه زمینه‌ها حضوری و ثابت و ازلی و ابدی و خالی از هر گونه اشتباه است در حالی که علوم شما واجد این صفات نیست.
بنابراین اگر بدون قصد طغیان و سرکشی در برابر فرمان خدا لغزشی در زمینه احترام و نیکی به پدر و مادر از شما سرزند و بلافاصله پشیمان شدید و در مقام جبران برآئید مسلما مشمول عفو خدا خواهید شد: اگر شما صالح باشید و توبه کار خداوند توبه کاران را می‌آمرزد.


اذیت پدر و مادر، حتی با گفتن «اف»، گناهی گران و زیانبار محسوب می‌شود:
و وصینا الانسـن بولدیه احسـنا... • والذی قال لولدیه اف لکما... • ... انهم کانوا خـسرین.
ما به انسان توصیه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، .... و كسى كه به پدر و مادرش مى‌گويد: «اف بر شما!.... همگى زيانكار بودند!
افراد گستاخ در برابر پدر و مادر، محکوم به عذاب حتمی الهی می‌باشند:
والذی قال لولدیه اف لکما... • اولـئک الذین حق علیهم القول فی امم قد خلت من قبلهم من الجن والانس انهم کانوا خـسرین.
و کسی که به پدر و مادرش می‌گوید: «اف بر شما! .... آنها کسانی هستند که فرمان عذاب درباره آنان همراه اقوام (کافری) که پیش از آنان از جن و انس بودند مسلم شده، چرا که همگی زیانکار بودند!

۲.۱ - تفسیر آیات مذکور

در آیات قبل سخن از مؤمنانی در میان بود که در پرتو ایمان و عمل صالح و شکر نعمت‌های حق، و توجه به حقوق پدر و مادر و فرزندان، به مقام قرب الهی راه می‌یابند، و مشمول الطاف خاص او می‌شوند. اما در آیات مورد بحث سخن از کسانی است که در نقطه مقابل آنها قرار دارند، افرادی بی ایمان و حق نشناس و عاق پدر و مادر، می‌فرماید:
و آن کسی که به پدر و مادرش می‌گوید: اف بر شما! آیا به من وعده می‌دهید که من روز قیامت مبعوث می‌شوم؟ در حالی که قبل از من اقوام زیادی بودند و مردند و هرگز مبعوث نشدند! (و الذی قال لوالدیه اف لکما ا تعداننی ان اخرج و قد خلت القرون من قبلی).
اما پدر و مادر مؤمن در مقابل این فرزند خیره سر تسلیم نمی‌شدند، آنها فریاد می‌کشند و خدا را به یاری می‌طلبند که وای بر تو‌ای فرزند! ایمان بیاور که وعده خدا حق است: (و هما یستغیثان الله ویلک آمن ان وعد الله حق).
اما او هم چنان به لجاجت و خیره سری خود ادامه می‌دهد، و با تکبر و بی اعتنایی، می‌گوید: اینها چیزی جز افسانه‌های پیشینیان نیست! (فیقول ما هذا الا اساطیر الاولین). اینکه می‌گوئید معادی و حساب و کتابی در کار است از خرافات و داستان‌های دروغین اقوام گذشته است، و من هرگز در برابر آن تسلیم نخواهم شد.
اوصافی که از این آیه درباره آن گروه استفاده می‌شود چند وصف است:
بی احترامی و اسائه ادب نسبت به مقام پدر و مادر، زیرا اف، در اصل به معنی هر چیز کثیف و آلوده است، و در مقام توهین و تحقیر گفته می‌شود. بعضی نیز گفته‌اند به معنی چرکی است که در زیر ناخن جمع می‌شود که هم آلوده است و هم ناچیز. دیگر اینکه نه تنها ایمانی به قیامت و روز رستاخیز ندارند بلکه آن را به باد مسخره گرفته، جزء افسانه‌ها و پندارهای خرافی می‌شمرند.
وصف دیگرشان این است گوش شنوا ندارند، تسلیم در برابر حق نیستند و روحشان از غرور و جهل و خودخواهی انباشته است. آری پدر و مادر دلسوز او هر چه تلاش و کوشش می‌کنند که او را از گرداب جهل و بی‌خبری نجات دهند تا این فرزند دلبند گرفتار عذاب دردناک الهی نشود او همچنان در کفر خود پافشاری می‌کند و اصرار می‌ورزد، و سرانجام ناچار او را رها می‌کنند.
همانگونه که در آیات گذشته پاداش مؤمنان صالح العمل بیان شده، در اینجا سرانجام کار کافران جسور و خیره سر را نیز بیان کرده، می‌فرماید:
آنها کسانی هستند که فرمان عذاب الهی درباره آنان مسجل شده، و همراه اقوام کافر از جن و انس که قبل از آنها بودند گرفتار مجازات دردناک می‌شوند و اهل دوزخند (اولئک الذین حق علیهم القول فی امم قد خلت من قبلهم من الجن و الانس).
چرا که آنها همه از زیانکاران بودند (انهم کانوا خاسرین). چه زیانی از این بدتر که تمام سرمایه‌های وجود خود را از دست دادند و خشم و غضب خدا را برای خود خریدند.


اذیت پدر و مادر، گناه و نیازمند توبه است:
واخفض لهما جناح الذل من الرحمة وقل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا• ربکم اعلم بما فی نفوسکم ان تکونوا صــلحین فانه کان للاوبین غفورا.
و بالهای تواضع خویش را از محبت و لطف، در برابر آنان فرود آر! و بگو: «پروردگارا! همان گونه که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده!» پروردگار شما از درون دلهای‌تان آگاه‌تر است (اگر لغزشی در این زمینه داشتید) هر گاه صالح باشید (و جبران کنید) او بازگشت کنندگان را می‌بخشد.

۳.۱ - دیدگاه علامه طباطبایی

سیاق آیات حکم می‌کند که این آیه نیز متعلق به مطالب آیات قبل (درباره پدر و مادر) باشد، بنابراین باید گفت این آیه، متعرض آن حالی است که احیانا از فرزند حرکت ناگواری سرزده که پدر و مادر از وی رنجیده و متاذی شده‌اند، و اگر صریحا اسم فرزند را نیاورده و اسم آن عمل را هم نبرده، برای این بوده است که بفهماند همانطور که مرتکب شدن به این اعمال سزاوار نیست، بیان آن نیز مصلحت نبوده و نباید بازگو شود.
پس اینکه فرمود: ربکم اعلم بما فی نفوسکم، معنایش این است که پروردگار شما از خود شما بهتر می‌داند که چه حرکتی کردید و این مقدمه است برای بعدش که می‌فرماید: ان تکونوا صالحین، و مجموعا معنایش این می‌شود که اگر شما صالح باشید و خداوند هم این صلاح را در نفوس و ارواح شما ببیند، او نسبت به توبه کاران آمرزنده است.
و در جمله، فانه کان للاوابین غفورا، کلمه اوابین، به معنای برگشت کنندگان به سوی خداست که در هر گناهی که می‌خواهند انجام دهند به یاد خدا افتاده و بر می‌گردند. و این تعبیر از قبیل بیان عام در مورد خاص است. و معنایش این است که اگر شما صالح باشید و خداوند هم این صلاح را در روح شما ببیند و شما در یک لغزشی که نسبت به والدین خود مرتکب شدید به سوی خدا بازگشت کرده و توبه نمودید، خداوند شما را می‌آمرزد، برای اینکه او همواره درباره اوابین (و بازگشت کنندگان) غفور و بخشنده بوده است.


۱. اسراء/سوره۱۷، آیه۲۳.    
۲. اسراء/سوره۱۷، آیه۲۳.    
۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۷۴-۷۶.    
۴. احقاف/سوره۴۶، آیه۱۵.    
۵. احقاف/سوره۴۶، آیه۱۷.    
۶. احقاف/سوره۴۶، آیه۱۸.    
۷. احقاف/سوره۴۶، آیه۱۷.    
۸. احقاف/سوره۴۶، آیه۱۸.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۱، ص۳۳۷-۳۳۹.    
۱۰. اسراء/سوره۱۷، آیه۲۴.    
۱۱. اسراء/سوره۱۷، آیه۲۵.    
۱۲. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج‌۱۳، ص۱۱۱.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۷، ص۱۶۹، برگرفته از مقاله «اذیت پدر».    






جعبه ابزار