• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ارث حمل (فقه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بنابر اطلاق آیات قرآن و روایات جنین در صورتی که زنده متولّد شود یا تحرّکی که دلالت بر زنده بودن اوست، داشته باشد و در زمان موت مورّث، زنده باشد ارث می‌برد. اعمّ از این‌که بعد از زنده متولّد شدن، بمیرد یا زنده بماند. ولی اگر مرده متولّد گردد از ارث بهره‌ای نخواهد داشت. اگر بعد از آن‌که زنده متولّد شد، بمیرد، نصیبی که از ارث برده به وارّث او منتقل می‌گردد.



بی‌شک جنین مانند دیگر ورّاث، از مورّث خود ارث می‌برد. مرحوم محقّق حلّی در این‌باره می‌نویسد: «حمل به شرط این‌که زنده متولّد گردد، ارث می‌برد و اگر بعد از آن‌که زنده متولّد شد، بمیرد، نصیبی که از ارث برده به وارّث او منتقل می‌گردد. ولی اگر مرده متولّد گردد از ارث بهره‌ای نخواهد داشت.» عبارت بسیاری از فقهای دیگر نیز در این مساله، این‌گونه می‌باشد.
امام خمینی می‌نویسد: حمل مادامی‌که حمل‌ است ارث‌ نمی‌برد؛ اگرچه معلوم باشد که در شکم مادرش زنده است؛ لیکن از کسی که در مرتبه یا در طبقه متاخر از او است حاجب می‌باشد. و اما «حمل اگر به‌صورت زنده متولد شود، ارث می‌برد و از او ارث برده می‌شود اگرچه در همان ساعت بمیرد؛ پس اگر معلوم شود که بعد از جدا شدنش حیات داشته و بعد از آن مرده است ارث می‌برد و ارث برده می‌شود. و در زنده به‌دنیاآمدن، صدا کردن بچه بعد از بیرون آمدنش معتبر نمی‌باشد، درصورتی‌که با حرکت واضح و غیر آن، معلوم شود که به طور زنده به دنیا آمده است. همچنین در این جهت «داخل شدن روح در حمل در وقت مردن مورّث شرط نیست، بلکه انعقاد نطفه آن در وقت مردن مورث، کفایت می‌کند. پس اگر کسی بمیرد و حمل در زوجه او بعد از مرگش معلوم شود و طوری باشد که شرعاً به او ملحق باشد درصورتی‌که به‌صورت زنده جدا شود از او ارث می‌برد.»


دلیل این حکم، آیات قرآن و روایات است، از جمله:
۱. خداوند به شما درباره فرزندانتان سفارش می‌کند که از میراث، برای پسر به‌اندازه سهم دو دختر باشد ... و برای پدر و مادر کسی که از دنیا رفته است، هر کدام یک ششم میراث است. «یُوصِیکُمُ ٱللَّهُ فِیٓ اَوْلَٰدِکُمْ ۖ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ ٱلْاُنثَیَیْنِ ۚ فَاِن کُنَّ نِسَآءًۭ فَوْقَ ٱثْنَتَیْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَکَ ۖ وَاِن کَانَتْ وَاحِدَةًۭ فَلَهَا ٱلنِّصْفُ ۚ وَلِاَبَوَیْهِ لِکُلِّ وَاحِدٍۢ مِّنْهُمَا ٱلسُّدُسُ».
اطلاق این آیه شریفه شامل طفلی که از مادر متولّد نشده می‌گردد، زیرا اطلاق ولد بر جنین که در رحم مادر است، شرعاً و عرفاً صحیح است. البتّه این آیه، به واسطه روایاتی که شرط ارث جنین را زنده متولّد شدن آن می‌داند، مقیّد می‌شود.
۲. در روایت صحیح، فضیل می‌گوید: حکم بن عتیبه از امام باقر (علیه‌السّلام) در مورد ارث کودکی که هنگام تولّد صدا نداشته، سؤال کرد؟ آن حضرت فرمودند: اگر جنین هنگام تولّد دارای تحرّک روشن باشد (به‌طوری که معلوم شود زنده و دارای حیات است) ارث می‌برد و از او ارث برده می‌شود و چه‌بسا به‌دلیل این‌که لال است، صدا ندارد. «اِذَا تَحَرَّکَ تَحَرُّکاً بَیِّناً وُرِّثَ «یورث» فَاِنَّهُ رُبَّمَا کَانَ اَخْرَسَ».
۳. در روایت دیگری، ابوبصیر همین مضمون را از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل نموده است.
۴. هم‌چنین در روایت صحیحه، ربیع بن عبدالله می‌گوید: از امام صادق (علیه‌السّلام) شنیدم که می‌فرمود: اگر جنین در وقت سقط شدن از شکم مادر تحرّک روشنی داشته باشد که معلوم شود زنده است (مثلاً نفس بکشد) ارث می‌برد و از او ارث برده می‌شود و صدا نداشتن او منافات با این حکم ندارد، زیرا چه بسا لال باشد.


از آن‌چه ذکر گردید روشن شد، ارث بردن جنین مشروط به دو شرط است:
الف: در زمان موت مورّث، زنده باشد.
ب: زنده متولّد شود.


اگر با وسایل جدید حال بچه (حمل) معلوم شود به مقدار سهم او کنار گذاشته می‌شود، پس اگر معلوم شود که او یکی و پسر است، سهم یک پسر کنار گذاشته می‌شود. و اگر معلوم شود که او یک دختر است سهم او کنار گذاشته می‌شود.
و اگر معلوم شود که حمل بیشتر از دو نفر است سهم آن‌ها کنار گذاشته می‌شود. اگر سهم دو نفر کنار گذاشته شود و بقیه ترکه تقسیم شود، سپس بیشتر از دو نفر متولد شوند، به‌اندازه سهم نفر اضافی از ترکه پس گرفته می‌شود.


شرایطی که فقها برای ارث حمل ذکر نموده‌اند در قانون مدنی نیز، لازم شمرده شده است.
ماده ۸۷۵ در این‌باره مقرّر می‌دارد: «شرط وراثت، زنده بودن در حین فوت مورّث است؛ اگر حملی باشد در صورتی ارث می‌برد که نطفه او حین الموت منعقد بوده و زنده هم متولّد شود، اگرچه فوراً پس از تولّد بمیرد».


۱. محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۴، ص۸۱۸.    
۲. ابن ادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر، ج۳، ص۲۷۶.    
۳. مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان، ج۱۱، ص۵۴۶.    
۴. فیض کاشانی، ملامحسن، مفاتیح الشرائع، ج۳، ص۳۱۶.    
۵. ابن فهد حلی، احمد بن محمد، مهذّب البارع، ج۴، ص۴۱۵.    
۶. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۹، ص۷۰.    
۷. امام خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۳۷۱.    
۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۰۰، کتاب المواریث، الامر الثانی فی موانع الارث، مسالة۵.    
۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۰۰، کتاب المواریث، الامر الثانی فی موانع الارث، مسالة۵.    
۱۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۰۰، کتاب المواریث، الامر الثانی فی موانع الارث، مسالة۶.    
۱۱. نساء/سوره۴، آیه۱۱.    
۱۲. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۶، ص۳۰۴، باب۷، من ابواب المیراث، ح۸.    
۱۳. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۶، ص۳۰۴، باب۷، من ابواب المیراث، ‌ح۷.    
۱۴. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۶، ص‌۳۰۳، ح۴.    
۱۵. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۶، ص‌۳۰۲، ح۳.    
۱۶. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۳۵۲، باب ۲۴، من کتاب الشهادات، ح۶.    
۱۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۹۹، کتاب المواریث، الامر الثانی فی موانع الارث، مسالة۳.    
۱۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۰۰، کتاب المواریث، الامر الثانی فی موانع الارث، مسالة۴.    



انصاری، قدرت‌الله، احکام و حقوق کودکان در اسلام، ج۱، ص۲۳۸-۲۴۰، برگرفته از بخش «گفتار دوّم:احکام جنین و رعایت حقوق کودک پیش از تولّد»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۸/۱۶.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار