• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

استراق‌ سمع

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دزدیده گوش‌دادن به سخن‌کسی را استراق سمع گویند.

فهرست مندرجات

۱ - معنای استراق سمع
۲ - موارد استعمال استراق سمع
۳ - منظور از استراق سمع
       ۳.۱ - نحوه استراق سمع شیطان
       ۳.۲ - استراق سمع در اصطلاح سیاسی
۴ - استراق سمع انسان
       ۴.۱ - حکم استراق سمع انسان
۵ - استراق سمع جنیان
       ۵.۱ - کیفیت استراق سمع جنیان
       ۵.۲ - بطلان نظریه افلاک
              ۵.۲.۱ - مؤید مطلب
       ۵.۳ - هدف استراق سمع شیاطین
              ۵.۳.۱ - ایجاد تردید
              ۵.۳.۲ - خبر رسانی به کاهنان
۶ - بعثت و استراق سمع
       ۶.۱ - منظور از برخورد با شهاب
              ۶.۱.۱ - رانده شدن به وسیله شهاب
              ۶.۱.۲ - عدم اجازه ورود به آسمان
              ۶.۱.۳ - راندن اوهام به عقل
              ۶.۱.۴ - رانده شدن به وسیله کواکب
       ۶.۲ - عاقبت شیاطین گرفتار به شهاب
       ۶.۳ - نظرات ورود شیاطین به آسمان
              ۶.۳.۱ - راندن شیاطین قبل از بعثت
              ۶.۳.۲ - راه نداشتن شیاطین به آسمان
              ۶.۳.۳ - نتیجه دو نظر
              ۶.۳.۴ - رانده شدن بعد از بعثت
۷ - پانویس
۸ - منبع


استراق مصدر ثلاثی مزید (باب افتعال) از ریشه (س‌ـ‌ر‌ـ‌ق) به معنای گرفتن چیزی از صاحبش بدون داشتن حق و به‌صورت مخفیانه و با قصد و اختیار است.
و «سَمع» مصدر ثلاثی مجرد به معنای ادراک کردن صداهایا مسموعاست.
ترکیب استراق سمع به معنای گوش دادن به سخن کسی به‌صورت مخفیانه است.
[۵] دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، ج۲،ص۸۱۱،«استراق».

این ترکیب، از آیه‌ای در [[|قرآن]] گرفته شده که در آن از استراق سمع شیاطین سخن به میان آمده است:«إلاّ من استرق السّمع...».


دزدیده گوش دادن در فرهنگ اسلامی، در دو مورد به‌کار می‌رود:
۱. درباره انسانها که عملی ناپسند و ممنوع است و ممنوعیت آن از برخی آیاتاستفاده می‌شود.
۲. درباره شیاطین و جنیان که در قرآن، بیشتر به این نوع استراق سمع پرداخته شده و مسئله حفظ آسمانها از آنها و راندنشان با شهاب در ۵ سوره و ۹ آیه قرآن آمده است.


این بحث از مباحث مشکلی است که جوانب آن در سخن مفسران به روشنی مطرح نشده و بر این اساس، نتیجه‌گیری از آرا و اظهار نظر قطعی و نهایی درباره آن آسان به نظر نمی‌رسد.

۳.۱ - نحوه استراق سمع شیطان

برخی گفته‌اند: شناختن حقیقت شیطان و چگونگی استراق سمع و آنچه او استراق سمع می‌کند، همگی از علوم غیبی است که انسانهای معمولی جز از طریق آیات و روایات راهی به فهم آنها ندارند.
[۱۰] فی ظلال القرآن، ج‌۴، ص‌۲۱۳۳.


۳.۲ - استراق سمع در اصطلاح سیاسی

استراق سمع در اصطلاح سیاسی به معنای جاسوسی، از طریق نصب برخی گیرنده‌ها برای شنود یا ثبت و ضبط مذاکرات خصوصی یا محرمانه است.
[۱۱] فرهنگ علوم سیاسی، ص‌۴۶.



استراق سمع انسانها:
قرآن، تجسّس را عملی زشت و ناروا دانسته و از آن نهی‌کرده است:«...‌ولاتجسّسوا...».
یکی از مصادیق تجسّس، دزدیده گوش‌دادن به سخن دیگران دانسته شده‌است.

۴.۱ - حکم استراق سمع انسان

از برخی آیات دیگر استفاده می‌شود که گوش فرادادن به هر چیزی جایز نیست، بلکه گاهی ممنوع است و استراق سمع از موارد ممنوع شمرده می‌شود: «... اِنَّ السَّمعَ والبَصَرَ والفُؤادَ کلُّ اُولـئِک کانَ عَنهُ مَسـولا».
شنود مکالمات دیگران، چنانچه مفسده‌ای در برداشته باشد یا موجب اطّلاع بر عیوب افراد و دیگر اموری که شارع راضی به کشف آن نیست، شود، حرام است.
در حدیثی از امام صادق(علیه السلام)آمده است: اگر کسی به سخن گروهی بدون رضایت آنها گوش دهد در روز قیامت در دو گوش وی سرب داغ ریخته می‌شود.
البته تجسس و استراق سمع، در مواردی جایز، و گاهی نیز واجب است.
[۱۸] لزوم وزارت اطلاعات، ص۱۴۶‌ـ‌۱۵۳.



استراق سمع شیاطین و جنیان:
در آیاتی چند از استراق سمع شیاطین و جنیان به گفتوگوی فرشتگان و رانده شدن آنها به وسیله شهابها سخن رفته است: «اِلاّ مَن خَطِفَ الخَطفَةَ فَاَتبَعَهُ شِهابٌ ثاقِب».

۵.۱ - کیفیت استراق سمع جنیان

در مورد چگونگی استراق سمع شیاطین و رانده شدن آنها با شهابها، برخی مفسران وجوهی را ذکر کرده‌اند.
آن وجوه، بر این نظریه مبتنی است که افلاکی زمین را احاطه کرده و فرشتگانی در آنها ساکن‌اند و آن فلکها دارای درهایی است که تنها از آن طریق‌می‌توان به افلاک نفوذ کرد و در آسمان اوّل گروهی از فرشتگان وجود دارند که در دستهایشان شهابهایی است که با آن، شیاطینِ استراق سمع کننده را هدف قرار می‌دهند.

۵.۲ - بطلان نظریه افلاک

امروزه بطلان نظریه افلاک آشکار شده است، بنابراین، احتمال دارد این‌گونه بیانات قرآنی از باب مَثَل باشد که در آن، حقایق خارج از حسّ، به‌صورت محسوس بیان شده تا برای انسانها قابل فهم باشد و مقصود از آسمانی که مسکن فرشتگان است جهانی ملکوتی است و مقصودِ آیات این است که هرگاه شیاطین برای شنیدن سخنان فرشتگان به آن عالم ملکوتی نزدیک شوند تا اسرار هستی و حوادث آینده را کشف کنند با نور ملکوت که شیاطین تحمّل آن را ندارند رانده می‌شوند یا منظور این است که هرگاه شیاطین قصد مشتبه ساختن حق را داشته باشند، فرشتگان آنها را به وسیله حق می‌رانند.

۵.۲.۱ - مؤید مطلب

مؤید این کلام آن است که خداوند قبل از این آیات، ابتدا به ملائکه وحی سوگند یاد کردهو به حفظ وحی به وسیله فرشتگان اشاره نموده است: «و حِفظـًا مِن کلِّ شَیطـن مارِد»و بیان داشته که‌شیاطین از شنیدن سخنان ملأ‌ اعلی که همان فرشتگان گرامی هستند منع شده‌اند و از هر سو هدف قرار گرفته و به عقب رانده می‌شوند: «لا یسَّمّعونَ إِلَی المَلإ الأعلی و یقذَفونَ مِن کلِّ جَانِب».
طنطاوی در ذیل آیه ۱۸ سوره حجرمی‌گوید: انس و جن همواره خواستار کشف مجهولات عالم، اعمّ از زمینی و آسمانی بوده و هستند؛ ولی همان‌گونه که اسرار عالم ظاهر را بدون تهیه مقدمات نمی‌توان کشف کرد، کشف اسرار عالم بالا نیز به مقدماتی خاص نیاز دارد و آن ارتقای روح انسانی و روح جنّی است، پس اگر جن و انس، بدون تهیه اسباب مناسب، برای کشف اسرار عالم فرشتگان دست به‌کار شوند، هیچ‌گاه به نتیجه نخواهند رسید و آیات ۱۷‌ـ‌۱۸ سوره حجر، شکست شیاطین را در این زمینه بیان می‌کند تا عبرتی برای انسانها باشد.
[۲۶] الجواهر، ج‌۸، ص‌۱۲.

آیه ۳۴ سوره الرحمننیز که بر اساس آن، جنّ و انس قدرت عبور از مرزهای آسمانها و زمین را جز با نیرویی (فوق العاده) ندارند اشاره به همین معناست.

۵.۳ - هدف استراق سمع شیاطین

درباره هدف شیاطین از استراق سمع، از ظاهر روایات دو هدف استفاده می‌شود:

۵.۳.۱ - ایجاد تردید

برای ایجاد اشتباه و تردید بین اهل زمین، درباره وحی آسمانی و کلام پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله).
مؤید این مطلب، سخن امام‌صادق(علیه السلام)است که فرمود:... شیاطین از استراق سمع منع شدند تا در روی زمین، چیزی از خبرهای آسمانی که شبیه وحی است نباشد و در آنچه از جانب خداوند برای مردم آمده اشتباه واقع‌نشود.
[۲۹] مشهدی، محمد، کنز الدقائق، ج‌۱۳، ص‌۴۷۷.


۵.۳.۲ - خبر رسانی به کاهنان

مؤید این مطلب نقل ابن‌عباس است که گفت: شیاطین داخل آسمان می‌شدند و اخبار آن را به کاهنان می‌رساندند.
سپس کاهنان دروغهایی را به آن افزوده و برای مردم زمین بیان می‌کردند.


غالب مفسران بر این عقیده‌اند که پس از بعثت پیامبر‌ اکرم(صلی الله علیه وآله)هیچ‌یک از شیاطین و جنیان راهی به سوی آسمان و شنیدن اخبار فرشتگان ندارند و بر اساس آیات قرآن، شیاطین از شنیدن اخبار آسمانها منع شده‌اند: «إِنَّهُم عَن السَّمعِ لَمعزُولُون».

۶.۱ - منظور از برخورد با شهاب



۶.۱.۱ - رانده شدن به وسیله شهاب

و اگر یکی از شیاطین یا جنیان بخواهد سخنان فرشتگان را استراق سمع کند، با شهاب رانده می‌شود: «و أَنّا لَمَسنَا السَّماءَ فَوَجدنـها مُلِئَت حَرَسًا شَدیدًا و شُهُبًا»، «و لَقَد جَعَلنا فِی‌السّماءِ بُروجًا و زَینّـها لِلنّـظِرین و حَفِظنـهامِن کلِّ شَیطـن رَّجیم إِلاّ مَن استَرقَ السَّمعَ فَأتبَعَه شِهابٌ مُبینٌ».

۶.۱.۲ - عدم اجازه ورود به آسمان

گفته شده: دراین آیه نمی‌توان «إلاّ» را بر ظاهر معنای آن یعنی استثنا حمل کرد و نتیجه گرفت که اگر شیطانی استراق سمع کند می‌تواند وارد آسمان شود، بلکه «إلاّ» به معنای «لکن» است، زیرا به هیچ یک از شیاطین اجازه ورود به آسمان داده نمی‌شود و مفاد آیه این است که اگر شیطانی بکوشد خود را به‌آسمان نزدیک کند به وسیله شهاب رانده‌می‌شود.

۶.۱.۳ - راندن اوهام به عقل

در تأویلی عرفانی برای آیات ۱۵‌ـ‌۱۸ سوره حجرگفته شده: مقصود از «سماء»، عقل یا قلب و منظور از «بروج»، مراتب عقل ( هیولانی ، بالملکه ، بالفعل ، مستفاد ) یا مقامات اخلاقی، مانند صبر، شکر، توکل و‌... است.
و مقصود از تزیین سماء، آراستن آن به علوم و معارف و حکمتها برای متفکران است و مراد از شیطان، اوهام و تخیلات، و از شهاب مبین، برهان واضح یا اشراق نور هدایت اراده شده که اوهام و تخیلات را می‌راند.

۶.۱.۴ - رانده شدن به وسیله کواکب

در آیه ۵ سوره ملکراندن شیاطین به «مصابیح» که همان کواکب آسمانی است نسبت داده شده است.
با توجّه به اینکه شیاطین بر اساس آیاتی دیگر، به وسیله شهابها رانده می‌شوند، در توجیه این آیه دو قول وجود دارد: یکی اینکه مقصود از مصابیحی که آسمان به آنها زینت داده‌شده، اعم از کواکب اصلی و شهابهای آسمانی است و دیگر اینکه شهابها از کواکب آسمانی جدا شده، شیاطین به وسیله آنها رانده‌می‌شوند.

۶.۲ - عاقبت شیاطین گرفتار به شهاب

درباره این موضوع که آیا شیاطین پس از سوخته شدن به وسیله شهابها کشته می‌شوند یا فقط برخی از اعضایشان می‌سوزد، میان مفسران اختلاف است.

۶.۳ - نظرات ورود شیاطین به آسمان

و در مورد اینکه آیا پیش از بعثت راه آسمانها برای شیاطین و جنیان باز بود یا نه، دو نظریه وجود دارد:

۶.۳.۱ - راندن شیاطین قبل از بعثت

۱. بسیاری از مفسران بر این باورند که پیش از بعثت یا پیش از میلاد پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) شیاطین و جنیان می‌توانستند به آسمان رفته، گفتوگوی فرشتگان را بشنوند: «و أَنّا کنّا نَقعُدُ مِنها مَقـعِدَ لِلسَّمعِ فَمَن یستَمِعِ الأنَ یجِد لَه شِهابًا رَصَدًا».
چنان‌که برخی مفسران از امام‌صادق(علیه السلام)
[۴۳] مشهدی، محمد، کنز الدقائق، ج‌۱۳، ص‌۴۷۸.
و برخی دیگر از ابن‌عباسنقل کرده‌اند که در زمان جاهلیت، هریک از کاهنان شیطانی را در استخدام خویش داشت که در مکانی از آسمان می‌نشست و خبرهای مربوط به‌حوادث آینده را استراق سمع می‌کرد و کاهن را از آن آگاه می‌ساخت و کاهن آنها را برای مردم افشا می‌کرد.
زمانی که عیسی(علیه السلام)به نبوت مبعوث شد شیاطین از سه آسمان و زمانی که پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله)مبعوث شد از همه آسمانها ممنوع شدند و در صورت استراق سمع با شهابها رانده می‌شدند.
گفته شده که اصل شهابها پس از بعثت حادث نشده است، بلکه راندن شیاطین به وسیله آنها پس از بعثت صورت گرفته است.
در برخی روایات نیز آغاز ممنوعیت نفوذ به آسمانها و رانده‌شدن شیاطین به وسیله شهابها، در شب میلاد پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)دانسته شده است.
[۵۱] مشهدی، محمد، کنز الدقائق، ج۱۳، ص۴۷۷ـ۴۷۸.

در تفسیر ‌قمی آمده است: پس از میلاد پیامبر(صلی الله علیه وآله)جنیان نزد کاهنان آمده، اخباری را که پیش از میلاد شنیده بودند برای آنها باز‌می‌گفتند و کاهنان با استفاده از آن اخبار به پیشگویی می‌پرداختند.

۶.۳.۲ - راه نداشتن شیاطین به آسمان

۲. نظریه دیگر آن است که شیاطین هیچ‌گاه، حتی پیش از بعثت به آسمان راه نداشتند؛ برخی با استناد به آیات ۱۷‌ـ‌۱۸ سوره حجراین مطلب را که پیش از بعثت هر کاهنی شیطانی داشت که اخبار آسمان را برایش می‌آورد افسانه‌ای دروغین خوانده و گفته‌اند: شیاطین به هیچ وجه نمی‌توانند به آسمان برسند و «شهاب مبین» در آیه، کنایه از این است که شیاطین، کوچک‌تر از آن‌اند که گفته‌های فرشتگان را استراق سمع کنند.
[۵۶] الکاشف، ج‌۴، ص‌۴۷۰.

برخی دیگر گفته‌اند: آیاتی مانند ۸ سوره صافاتدلالت دارد که شیاطین، پیش از بعثت نیز راهی به آسمان ند اشتند.
ولی آیه ۹ سوره جندلالت دارد که برخی از جنیان قبل از بعثت به آسمان راه داشته، سخنان فرشتگان را می‌شنیدند.

۶.۳.۳ - نتیجه دو نظر

جمع بین این دو دسته آیات آن است که بگوییم: پیش از بعثت، رفتن شیاطین به آسمانها و شنیدن خبرهای آسمان به وسیله آنها ممنوع بود؛ ولی جنیان مؤمن به ویژه رسولانشان می‌توانستند به آسمان بروند.
آنها در آسمان مکانهای ویژه‌ای داشتند که در آنجا نشسته و به سخنان ملائکه گوش می‌دادند.
سپس با آن سخنان، قوم خود را انذار می‌کردند؛ ولی پس از بعثت برای محافظت وحی قرآنی از اشتباه و ختم رسالت و کفایت قرآن برای جنیان و بی‌نیاز شدن آنان از سخنان فرشتگان، آسمانها پر از فرشتگان نگهبان شد و راه آن به کلی، چه برای شیاطین و چه برای جنیان، اعم از مؤمن و کافر بسته شد.
مؤید این گفتار، کلام جنیان مؤمن پس از بعثت است که گفته‌اند: و اینکه (با این اوضاع) ما نمی‌دانیم آیا اراده شرّی درباره اهل زمین شده یا پروردگارشان خواسته‌است آنان را هدایت کند.
[۶۰] الفرقان، ج‌۲۹، ص‌۱۷۸‌ـ‌۱۷۹.


۶.۳.۴ - رانده شدن بعد از بعثت

برخی مفسران بر این عقیده‌اند که پیش از بعثت نیز در آسمانها نگهبانانی از فرشتگان بودند که شیاطین را با شهابها می‌راندند؛ ولی پس از بعثت، شمار نگهبانان آسمان بیشتر و محافظت از اخبار آسمانی شدیدتر شد.


۱. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، ج‌۵، ص‌۱۱۲، «سرق».    
۲. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، ج‌۵، ص‌۲۰۸، «سمع».    
۳. حقی، اسماعیل، روح البیان، ج‌۴، ص‌۴۴۹.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج‌۶، ص‌۱۰۷.    
۵. دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، ج۲،ص۸۱۱،«استراق».
۶. فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ص۲۷۴، «سرق».    
۷. حجر/سوره۱۵، آیه۱۸.    
۸. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۲.    
۹. اسراء/سوره۱۷، آیه۳۶.    
۱۰. فی ظلال القرآن، ج‌۴، ص‌۲۱۳۳.
۱۱. فرهنگ علوم سیاسی، ص‌۴۶.
۱۲. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۲.    
۱۳. قرطبی، احمد بن محمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۶، ص۳۳۴.    
۱۴. زحیلی، وهبة، التفسیر المنیر، ج۲۶، ص۲۶۳.    
۱۵. اسراء/سوره۱۷، آیه۳۶.    
۱۶. تبریزی، جواد، صراط النجاة، ج۳، ص۳۰۷.    
۱۷. نورالثقلین، ج‌۵، ص‌۹۳.    
۱۸. لزوم وزارت اطلاعات، ص۱۴۶‌ـ‌۱۵۳.
۱۹. صافّات/سوره۳۷، آیه۱۰.    
۲۰. صافّات /سوره۳۷، آیه۳-۱.    
۲۱. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۷، ص‌۱۲۵‌‌۱۲۴.    
۲۲. صافّات/سوره۳۷، آیه۷.    
۲۳. صافّات/سوره۳۷، آیه۸.    
۲۴. حجر/سوره۱۵، آیه۱۸.    
۲۵. حجر/سوره۱۵، آیه۱۸-۱۷.    
۲۶. الجواهر، ج‌۸، ص‌۱۲.
۲۷. الرحمن/سوره۵۵، آیه۳۴.    
۲۸. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج‌۲، ص‌۸۱.    
۲۹. مشهدی، محمد، کنز الدقائق، ج‌۱۳، ص‌۴۷۷.
۳۰. قرطبی، احمد بن محمد، الجامع لاحکام القرآن، ج‌۱۰، ص‌۱۰.    
۳۱. شعراء/سوره۲۶، آیه۲۱۲.    
۳۲. جنّ/سوره۷۲، آیه۸.    
۳۳. حجر/سوره۱۵، آیه۱۸-۱۶.    
۳۴. فخررازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج‌۱۹، ص‌۱۳۰.    
۳۵. حجر/سوره۱۵، آیه۱۸-۱۵.    
۳۶. ابن عربی، محمد بن علی، تفسیر ابن عربی، ج‌۱، ص‌۳۷۵.    
۳۷. ملک/سوره۶۷، آیه۵.    
۳۸. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۹، ص‌۳۵۱.    
۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج‌۶، ص‌۱۰۷.    
۴۰. قرطبی، احمد بن محمد، الجامع لاحکام القرآن، ج‌۱۰، ص‌۱۱.    
۴۱. جنّ/سوره۷۲، آیه۹.    
۴۲. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج‌۲، ص‌۸۱.    
۴۳. مشهدی، محمد، کنز الدقائق، ج‌۱۳، ص‌۴۷۸.
۴۴. حسینی بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج‌۳، ص‌۳۳۴.    
۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج‌۶، ص‌۱۰۷.    
۴۶. قرطبی، احمد بن محمد، الجامع لاحکام القرآن، ج‌۱۰، ص‌۱۰.    
۴۷. بیضاوی، عبدالله بن عمر، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج‌۳، ص‌۳۶۴.    
۴۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۱۴۷.    
۴۹. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۲۰، ص‌۴۳.    
۵۰. صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۳۶۰.    
۵۱. مشهدی، محمد، کنز الدقائق، ج۱۳، ص۴۷۷ـ۴۷۸.
۵۲. حسینی بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج‌۳، ص‌۳۳۴.    
۵۳. حقی، اسماعیل، روح البیان، ج‌۴، ص‌۴۵۰.    
۵۴. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج‌۲، ص‌۴۱۰.    
۵۵. حجر/سوره۱۵، آیه۱۸-۱۷.    
۵۶. الکاشف، ج‌۴، ص‌۴۷۰.
۵۷. صافّات/سوره۳۷، آیه۸.    
۵۸. جنّ/سوره۷۲، آیه۹.    
۵۹. جنّ/سوره۷۲، آیه۱۰.    
۶۰. الفرقان، ج‌۲۹، ص‌۱۷۸‌ـ‌۱۷۹.
۶۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۱۴۷.    



دانشنامه موضوعی قرآن    
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۴۳۷.    






جعبه ابزار