• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اصالت نفسیت واجب

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اصالت نفسیت واجب، حمل اطلاق صیغه امر بر وجوب نفسی است.



اصالت نفسیت واجب، به این معنا است که هنگام شک در نفسی یا غیری بودن واجب، حکم به نفسی بودن آن می‌گردد.


هر گاه اصل وجوب چیزی احراز گردد، اما در نفسی یا غیری بودن آن، تردید باشد و دلیلی بر هیچ یک اقامه نشده باشد، برخی از اصولی‌ها از راه اصالت اطلاق، به نفسی بودن آن حکم می‌کنند. مرحوم «آخوند خراسانی» معتقد است غیری بودن واجب، به بیانی بیش از واجب نفسی بودن آن از سوی مولا نیاز دارد، زیرا برای بیان نفسی بودن واجب، کافی است به صورت مطلق به آن امر شود، مانند: «صلّ»، اما برای بیان غیری بودن واجب، لازم است امر آن به صورت مقید آورده شود، مثل: «اغتسل للصلاة»؛ بنابراین، «قید لغیره» در واجب نفسی وجود ندارد، اما واجب غیری، به آن مقید است؛ پس اگر مولا در مقام بیان بود و سایر مقدمات حکمت نیز فراهم بود، و هیچ قیدی نیاورد، مقتضای اطلاق هیئت امر، نفسی بودن وجوب شیء است، زیرا وجوب «واجب غیری» به خاطر غیر است، و احتیاج به قید و بیان اضافی دارد، مانند: «الوضوء واجب اذا وجبت الصلاة»؛ یعنی وجوب وضو به خاطر وجوب نماز (لاجل الغیر) است.
اما وجوب واجب نفسی، مشروط به وجود واجب دیگری نیست؛ بنابراین، امر «صلّ» برای افاده وجوب نفسی، به قیدی احتیاج ندارد.

۲.۱ - اشکال وارده

به این بیان اشکال شده است که «واجب» و یا به تعبیر صحیح تر، «وجوب»، یا نفسی است یا غیری؛ یعنی نفسیت و غیریت، دو قسم برای یک مقسم می‌باشد و مقسم آن دو «مطلق الوجوب» یا «طبیعة الوجوب» است؛ بنابراین، همان گونه که وجوب غیری قسمی از وجوب مطلق است، وجوب نفسی هم، قسم دیگر آن می‌باشد و از آن جایی که در تقسیم جایز نیست مقسم، عین یکی از اقسامش باشد، پس همان طور که واجب غیری مقید به قیدی است، واجب نفسی هم باید مقید به قیدی باشد، زیرا واجب نفسی به خاطر مصلحت خودش واجب شده و وجوبش تابع وجوب چیز دیگری نیست؛ بنابراین، قید «لا لایجاب شیء آخر» به صورت یک قید عدمی در ماهیت واجب نفسی مدخلیت دارد. در نتیجه، وجوب در واجب نفسی، به یک قید عدمی و در واجب غیری، به یک قید وجودی مقید است.
حال که هم واجب نفسی و هم واجب غیری در تقیید به قید، مشترک هستند، چگونه می‌توان با تمسک به اصل اطلاق، واجب نفسی بودن را تعیین نمود!

۲.۲ - نظر امام خمینی

برخی نیز هم چون «امام خمینی» (رحمه الله) اصالت نفسیت را حکم عقل می‌دانند؛ به این بیان که اگر مولا فرمانی دهد و احتمال داده شود که واجب، یا نفسی است که وجوب امتثال آن منوط به وجوب چیز دیگری نیست و یا غیری است مثل مقدمه واجب که وجوب امتثال آن مقید به وجوب ذی المقدمه آن می‌باشد آیا با وجود چنین احتمالی در کلام مولا و نبود هیچ قرینه‌ای بر نفسیت و غیریت، عبد می‌تواند این شیء مردد بین واجب نفسی و غیری را ترک کند، تنها به این دلیل که احتمال غیریت در آن جریان دارد و چون او به وجوب ذی المقدمه علم ندارد، در نتیجه، به وجوب مقدمه آن- که غیری است- نیز علم ندارد، پس بر او امتثال دستور مولا لازم نمی‌باشد؟
به بیان دیگر، آیا در برابر حجت تامه‌ای که از ناحیه مولا صادر شده و اصل لزوم انجام شیئی را بیان کرده، عبد می‌تواند تنها به احتمال این که آن واجب، غیری است، مخالفت نماید؟
سپس وی در پاسخ می‌گوید: از نظر عقل و عقلا، مخالفت جایز نیست و عبد باید اثر وجوب نفسی را بار کند (هر چند این امر باعث ثبوت عنوان نفسیت نیز نمی‌شود).
[۵] سیری کامل در اصول فقه، فاضل لنکرانی، محمد، ج۵، ص۲۶۷.
[۶] کفایة الاصول، فاضل لنکرانی، محمد، ج۲، ص۲۸۸.



۱. الموجز فی اصول الفقه، سبحانی تبریزی، جعفر، ص۶۰.    
۲. فوائد الاصول، نائینی، محمد حسین، ج۱، ۲، ص۲۲۰.    
۳. اصول الفقه، مظفر، محمد رضا، ج۱، ص (۸۳- ۸۲).    
۴. مناهج الوصول الی علم الاصول، خمینی، روح الله، ج۱، ص۲۸۲.    
۵. سیری کامل در اصول فقه، فاضل لنکرانی، محمد، ج۵، ص۲۶۷.
۶. کفایة الاصول، فاضل لنکرانی، محمد، ج۲، ص۲۸۸.
۷. کفایة الاصول، آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، ص۷۶.    
۸. کفایة الاصول، آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، ص۱۹۵.    



فرهنگ نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۲۰۲، برگرفته از مقاله «اصالت نفسیت واجب».    



جعبه ابزار