• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اصحاب رقیم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




نام دیگر اصحاب کهف که به سبب نگاشته شدن نام و سرگذشت آنان در یک لوح چنین نامیده شده‌اند.



فرهنگ نویسان عربی، رقیم را به معنای «مرقوم» و برگرفته از ریشه «ر‌ق‌م» دانسته و معانی «نوشته»، «خط و نوشته برجسته» و برخی نیز «دوات» را برای آن گفته‌اند. شماری از‌ آنها، «رقم» را نقطه و اعراب گذاری کردن نوشته
[۶] ترتیب العین، ص‌۳۲۳.
و گروهی نیز نوشتن معنا کرده‌اند؛ اما چنان که برخی نیز در جمع میان معانی گفته‌اند کاربردهای گوناگون «رقم» و واژگان برگرفته از آن نشان می‌دهد که ریشه یاد شده، در اصل به معنای ایجاد نشانه در هر چیزی است که متناسب با موارد کاربرد، معنای متفاوتی دارد؛ رَقَم الکتاب؛ یعنی کتاب را نوشت، رَقَمَ الشیء؛ یعنی آن چیز را با نشانه‌ای، متمایز کرد، رَقَمَ الکلمات؛ یعنی واژگان را نقطه و اعراب گذاری کرد.
[۱۴] فیومی، المصباح المنیر، ج‌۱، ص‌۲۳۶.
در مقابل، پاره‌ای از قرآن پژوهان، «رقیم» را از واژگان دخیل می‌دانند؛ از جمله آن را واژه‌ای رومی و به معنای «لوح» و واژه‌ای سریانی و به احتمال، نام مکانی دانسته‌اند.
[۱۸] واژه‌های دخیل، ص‌۲۲۴.



واژه «رقیم» فقط یک بار در قرآن آمده است: «اَم حَسِبتَ اَنَّ اَصحبَ الکَهفِ و الرَّقیمِ کانوا مِن ءایتِنا عَجَبا». هویّت اصحاب رقیم که از آیات شگفت الهی خوانده شده‌اند و نیز وجه تسمیه آنان به این نام، اصلی‌ترین موضوع مورد چالش در میان صاحب نظران است.

۲.۱ - نظر تفاسیر متقدم

منابع نخست تفسیری شیعه و سنی نشان می‌دهد که در عصر نزول و سده‌های آغازین تاریخ اسلام ، همه مفسّران، هماهنگ با سیاق آیات، اصحاب کهف و رقیم را گروه واحدی می‌دانسته‌اند و تنها موضوع مورد اختلاف آنان، معنای «رقیم» و وجه تسمیه اصحاب کهف به آن بوده است؛ این گروه معانی متفاوتی را برای رقیم گفته‌اند. بیشتر آنان با استناد به ریشه لغوی و پاره‌ای از احادیث و نیز احتمالا برخی منابع اهل کتاب ، آن را به معنای کتیبه و لوحی دانسته‌اند که نام و سرگذشت اصحاب کهف در آن نگاشته شده بود. سنگ یا مس بودن لوح، نویسندگان و محل نصب یا نگهداری آن، مورد اختلاف این گروه است. رقیم به عنوان نام قریه اصحاب کهف، کتاب دینی، درهم‌ها و سگ آنان و همچنین وادی و کوهی که غار در آن قرار داشت، دیدگاه‌های دیگری است که از سوی این مفسران ارائه شده است. انگاره‌های یاد شده، گاه با پذیرش یا نقد
[۴۰] الفرقان، ج‌۱۵، ص‌۲۴‌-۲۵.
مفسران متأخر رو به رو گشته و گاهی نیز بدون هیچ اظهار نظری گزارش شده است.

۲.۲ - نظر تفاسیر اهل سنت

بنابراین دیدگاه که مورد پذیرش مشهور مفسران متأخر از اهل سنت نیز بوده عطف «الرقیم» بر «الکهف» عطف بیان
[۴۷] اضواء البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۹، ص‌۱۲.
و برای متمایز‌ کردن اصحاب کهف از دیگر گروه‌های مشابه است. البته در دوره‌های بعد گویا کشف اجسادی از مردگان در غارهایی چند و مشابهت‌ها و تفاوت‌های آن با داستان اصحاب کهف و نیز روایت مرفوعه‌ای از پیامبر (صلی الله علیه و آله)
[۵۴] مسند احمد، ج‌۵، ص‌۳۴۳‌-۳۴۴.
[۵۵] صحیح البخاری، ج‌۳، ص‌۵۰.
[۵۶] مجمع الزوائد، ج‌۸، ص‌۱۴۰‌-۱۴۲.
زمینه چالش بر سر هویت اصحاب رقیم شد. در مقابل نظریه اوّل برخی، اصحاب رقیم را گروهی دیگر دانسته و داستان موسوم به «حدیث غار» در روایت مرفوعه نعمان بن بشیر از پیامبر (صلی الله علیه و آله) را سرگذشت آنان پنداشته‌اند.
براساس این روایت، روزی سه نفر در بیابان و در پی بارش شدید باران به غاری پناه می‌برند. دهانه غار بر اثر سقوط سنگی بزرگ از بالای کوه، بسته شده و آنان در آنجا محبوس می‌شوند. پس از استغاثه فراوان بر آن می‌شوند که هر یک به بیان کار نیکی از خود بپردازند، باشد که خداوند از سر رحمت نجاتشان دهد، پس چنین می‌کنند و دهانه غار گشوده می‌شود.
[۵۸] مسند احمد، ج‌۵، ص‌۳۴۳‌-۳۴۴.
[۵۹] صحیح البخاری، ج‌۳، ص‌۵۰.
[۶۰] مجمع الزوائد، ج‌۸، ص‌۱۴۰‌-۱۴۲.


۲.۳ - اختلاف در نظرات

این انگاره از‌سوی صاحبان دیدگاه نخست رد شده است. برخی از آنان با بیان وجه ارتباط سرگذشت اصحاب کهف با آیات پیش از آن، حدیث غار را با‌ سیاق آیات مذکور ناسازگار دانسته و نیز معتقدند که نام بردن از دو گروه جداگانه و پرداختن به سرگذشت یکی و وانهادن دیگری از بلاغت دور‌ است. نکته مهم‌تر اینکه افزون بر گزارش متفاوت حدیث غار در منابع گوناگون، در متن آن نامی از اصحاب رقیم نیامده است،
[۶۶] مسند احمد، ج‌۵، ص‌۳۴۳‌-۳۴۴.
[۶۷] صحیح البخاری، ج‌۳، ص‌۵۰.
[۶۸] مجمع الزوائد، ج‌۸، ص‌۱۴۰‌-۱۴۲.
گویا برخی راویان، افراد یاد شده را که همانند اصحاب کهف به غار پناهنده شده‌اند، بر اصحاب رقیم تطبیق کرده‌اند. هویّت و سرگذشت اصحاب رقیم و سبب این نام‌گذاری در احادیث اسلامی و منابع مربوط به آن نیز بازتاب یافته است.
[۶۹] مسند احمد، ج‌۵، ص‌۳۴۳‌-۳۴۴.
[۷۰] صحیح البخاری، ج‌۳، ص‌۵۰.
[۷۱] صحیح البخاری، ج‌۵، ص‌۲۷۳.
در پاره‌ای از روایات شیعی، اصحاب کهف و رقیم، گروه واحدی معرفی شده‌اند که نام و سرگذشت آنان در لوحی از مس نگاشته شده بود. در این روایات به جزئیات بیشتری درباره نام، زمان، مکان، سرگذشت و پادشاه عصر آنان پرداخته شده است.


الاتقان فی علوم القرآن؛ ارشاد العقل السلیم الی مزایا القرآن الکریم؛ انوار التنزیل و اسرار التأویل، بیضاوی؛ بحار الانوار؛ البرهان فی علوم القرآن؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم؛ ترتیب کتاب العین؛ تفسیر الصافی؛ تفسیر عبدالرزاق؛ تفسیر‌ العیاشی؛ تفسیر القمی؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر نور الثقلین؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ جمهرة اللغه؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛ زاد المسیر فی علم التفسیر؛ الصحاح تاج اللغه و صحاح العربیه؛ صحیح البخاری؛ فتح الباری شرح صحیح البخاری؛ الفرقان فی تفسیر القرآن؛ القاموس المحیط؛ لسان العرب؛ مجمع البحرین؛ مجمع الزواید و منبع الفوائد؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ المحرر الوجیز؛ مسند احمد‌ بن حنبل؛ المصباح المنیر؛ معجم مقاییس اللغه؛ معانی القرآن، الفراء؛ مفردات الفاظ القرآن؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ النهایة فی غریب الحدیث و الاثر؛ واژه‌های دخیل در قرآن مجید.


۱. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج‌۵، ص‌۱۹۳۶.    
۲. ابن اثیر، ابوسعادات، النهایه، ج‌۲، ص‌۲۵۴، «رقم».    
۳. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص‌۳۶۲، «رقم».    
۴. ابن درید، جمهرة اللغه، ج‌۲، ص‌۷۹۰.    
۵. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج‌۱۲، ص‌۲۴۸، «رقم».    
۶. ترتیب العین، ص‌۳۲۳.
۷. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج‌۱۲، ص‌۲۴۸، «رقم».    
۸. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ج‌۴، ص۱۲۱، «رقم».    
۹. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ج۴، ص‌۱۲۱.    
۱۰. ابن فارس، مقاییس اللغه، ج‌۲، ص‌۴۲۵.    
۱۱. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج‌۵، ص‌۱۹۳۶.    
۱۲. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‌۴، ص۱۹۹.    
۱۳. فیومی، المصباح المنیر، ج‌۱، ص۱۲۴.    
۱۴. فیومی، المصباح المنیر، ج‌۱، ص‌۲۳۶.
۱۵. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ج‌۴، ص‌۱۲۱، «رقم».    
۱۶. سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن، ج‌۴، ص۸۶ - ۸۷.    
۱۷. زرکشی، بدرالدین، البرهان فی علوم القرآن، ج‌۱، ص‌۲۸۸.    
۱۸. واژه‌های دخیل، ص‌۲۲۴.
۱۹. کهف/سوره۱۸، آیه۹.    
۲۰. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج‌۲، ص‌۳۲۲.    
۲۱. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج‌۲، ص‌۳۱.    
۲۲. طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج‌۷، ص‌۱۱.    
۲۳. صنعانی، عبدالرزاق بن همام، تفسیر عبدالرزاق، ج‌۲، ص‌۳۹۷.    
۲۴. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۱۷، ص۶۰۰-۶۰۴.    
۲۵. الفراء، یحیی بن زیاد، معانی القرآن، ج۲، ص۱۳۴.    
۲۶. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج‌۲، ص‌۲۱۳، «رقم».    
۲۷. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، الصافی، ج‌۳، ص‌۲۳۱.    
۲۸. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۳، ص‌۲۴۵.    
۲۹. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۳، ص۲۴۶.    
۳۰. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج‌۲، ص‌۳۲۱.    
۳۱. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج‌۲، ص‌۳۱.    
۳۲. عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، نور الثقلین، ج‌۳، ص‌۲۴۴.    
۳۳. عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، نور الثقلین، ج‌۳، ص‌۲۴۶.    
۳۴. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۱۷، ص۶۰۰، ۶۰۱ و ۶۰۴.    
۳۵. طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج‌۷، ص‌۱۱.    
۳۶. ابن جوزی، زاد المسیر، ج‌۳، ص۶۶.    
۳۷. ابی سعود، محمد بن محمد، تفسیر ابی‌السعود، ج‌۵، ص۲۰۶.    
۳۸. بیضاوی، عبدالله بن عمر، تفسیر البیضاوی، ج۳، ص۴۷۹.    
۳۹. آلوسی، شهاب الدین، روح المعانی، ج۱۵، ص۲۲۸.    
۴۰. الفرقان، ج‌۱۵، ص‌۲۴‌-۲۵.
۴۱. طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۷، ص۱۱.    
۴۲. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۱۷، ص۶۰۰، ۶۰۱ و ۶۰۴.    
۴۳. ابن جوزی، زاد المسیر، ج‌۳، ص۶۶.    
۴۴. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۱۷، ص۶۰۴.    
۴۵. فخررازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج‌۲۱، ص۴۲۹.    
۴۶. بیضاوی، عبدالله بن عمر، تفسیر البیضاوی، ج۳، ص۴۷۹.    
۴۷. اضواء البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۹، ص‌۱۲.
۴۸. اندلسی، ابن عطیه، المحرر الوجیز، ج‌۳، ص‌۴۹۷.    
۴۹. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القران، ج‌۱۰، ص۳۵۶، ۳۵۷ و ۳۵۸.    
۵۰. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‌۴، ص۱۹۸-۲۰۰.    
۵۱. اندلسی، ابن عطیه، المحرر الوجیز، ج‌۳، ص‌۵۱۱.    
۵۲. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القران، ج‌۱۰، ص۳۵۶، ۳۵۷ و ۳۵۸.    
۵۳. التحقیق ق فی کلمات القرآن الکریم، مصطفوی، حسن، ج‌۴، ص۱۹۸، ۱۹۹ و ۲۰۰.    
۵۴. مسند احمد، ج‌۵، ص‌۳۴۳‌-۳۴۴.
۵۵. صحیح البخاری، ج‌۳، ص‌۵۰.
۵۶. مجمع الزوائد، ج‌۸، ص‌۱۴۰‌-۱۴۲.
۵۷. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القران، ج‌۱۰، ص۳۵۶- ۳۵۸.    
۵۸. مسند احمد، ج‌۵، ص‌۳۴۳‌-۳۴۴.
۵۹. صحیح البخاری، ج‌۳، ص‌۵۰.
۶۰. مجمع الزوائد، ج‌۸، ص‌۱۴۰‌-۱۴۲.
۶۱. بیضاوی، عبدالله بن عمر، تفسیر البیضاوی، ج۳، ص۴۷۹.    
۶۲. فخررازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج‌۲۱، ص۴۲۹.    
۶۳. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۳، ص‌۲۴۶.    
۶۴. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۳، ص‌۲۸۱.    
۶۵. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۳، ص‌۲۴۶.    
۶۶. مسند احمد، ج‌۵، ص‌۳۴۳‌-۳۴۴.
۶۷. صحیح البخاری، ج‌۳، ص‌۵۰.
۶۸. مجمع الزوائد، ج‌۸، ص‌۱۴۰‌-۱۴۲.
۶۹. مسند احمد، ج‌۵، ص‌۳۴۳‌-۳۴۴.
۷۰. صحیح البخاری، ج‌۳، ص‌۵۰.
۷۱. صحیح البخاری، ج‌۵، ص‌۲۷۳.
۷۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج‌۱۴، ص‌۴۰۸‌-۴۲۲.    
۷۳. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۳۲۱.    
۷۴. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص۳۱.    
۷۵. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج‌۱۴، ص‌۴۲۶.    



دانشنامه موضوعی قرآن کریم، برگرفته از مقاله «اصحاب رقیم».    



جعبه ابزار