• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

الزام (منطق)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: الزام.

الزام‌ در منطق به معنای ناگزیر ساختن کسی به قبول یک حکم است.



در اصطلاح علم منطق، به ناگزیر شدن کسی به قبول یک حکم، الزام گفته می‌شود. الزام در فن جدل به کار می‌رود چون جدل در مقام آن نیست که قضیه‌ای را با قضایای حقیقی و یقینی، برهانی سازد، بلکه تنها در پی آن است که طرف بحث را به اقرار و تصدیق به امری ناگزیر سازد.
«و چون مقصود از جدل الزام غیر است، لا محاله مشتمل بود بر نزاعی».
«و چون غرض از این صناعت‌ (خطابه‌) اقناع است نه تحقیق مطلق و الزام صرف، هرچه افادت اقناع کند، خواه داخلی و خواه خارجی در صناعت معتبر باشد».
«و ناقض وضع را به اقامت حجت، سائل خوانند. و غایت سعی او آن است که الزام کند».
[۳] شیرازی، قطب‌الدین، درة التاج (منطق)، ص۱۵۶.



۱. خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۴۴۷.    
۲. خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۵۳۳.    
۳. شیرازی، قطب‌الدین، درة التاج (منطق)، ص۱۵۶.



خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی به انضمام واژه نامه فرانسه و انگلیسی، ص۲۸.    


رده‌های این صفحه : اصطلاحات منطقی | جدل




جعبه ابزار