• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

المعجم فی آثار ملوک العجم (کتاب)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



المعجم فی آثار ملوک العجم، نوشته شرف الدین فضل الله حسینی قزوینی، به کوشش احمد فتوحی نسب می‌باشد.



این اثر که ت اریخ ایران را از روزگار کیومرث تا انوشیروان ساسانی در بردارد، نمونه‌ای از عبارت پردازی و دشوارنویسی منشیانه و به گفته برخی از محققان، از تاریخ وصاف نیز مغلق تر است. شادروان بهار (ملک الشعرا) در سبک شناسی خود درباره اهمیت این کتاب می‌گوید: المعجم همانند گلستان و دیگر کتاب‌های ادبی، دیری در مکتب‌ها و مدرسه‌های ایران تدریس می‌شد. نویسنده نه تنها نام کتاب را از المعجم فی معاییر اشعار العجم برگزید که در نوشتن عبارت‌ها و الفاظ کتابش نیز از نویسنده آن (شمس الدین محمد قیس رازی) پیروی کرد. با توجه به تاریخ تولد و مرگ نویسنده (۶۶۰- ۷۴۰ ه. ق)، کتاب او را از آثار سده هفتم و هشتم هجری باید به شمار آورد که به نام اتابک نصرت الدین احمد، پادشاه لرستان نوشته شده است. ناراستی‌های گزارش‌های این کتاب از منابعی بر می‌آید که نویسنده از آن‌ها در سامان دهی اثر خود بهره برده است.


نثر این کتاب بسیار «فنی» است و نویسنده بیش از هر چیز به سبک می‌پردازد و از این رو، محتوای تاریخی آن در جایگاه پایین تری از دید اهمیتی قرار دارد. به کارگیری واژگان عربی، نثر بسیار متکلفانه و مصنوع، آرایش‌های لفظی و صحنه‌های ساختگی از ویژگی‌های این اثر به شمار می‌رود که آن را به متنی بدخوان و دشوار بدل کرده است؛ چنان که اصل موضوع در تار و پود عبارت‌ها و اصطلاح‌های پیچیده و پر طمطراق پنهان می‌ماند و به گفته برخی از مورخان، انگیزه نوشتن این کتاب، فراهم آوردن متن ادبی مصنوع است؛ زیرا هنگامی که سخن به موضوع‌هایی؛ مانند عدالت، شجاعت، مشورت، عشق، شعر یا جنگ و گریز می‌رسد، قلم فرسایی نویسنده نیز آغاز می‌شود، اما آن را از ارزش تاریخی نمی‌توان تهی دانست.




۳.۱ - ذکر سبب تألیف

نویسنده با «ذکر سبب تالیف کتاب» آغاز می‌کند: او سال‌ها در اندیشه نوشتن کتابی بوده است که اخبار و گزارش‌هایی درباره پادشاهان پیشین و امت‌های گذشته را در بر داشته باشد تا اینکه در روزگار نصرت الدین زمینه‌ای فراهم آورد و او به نوشتن المعجم دست گشاد. درون مایه اصلی این اثر با گزارش درباره روزگار پادشاهی کیومرث آغاز می‌شود که نخستین شاه «عجم» بود و به گفته نویسنده، برخی از محققان او را فرزند نوح و شماری دیگر از آنان، از مغان و آتش پرستان دانسته‌اند.

۳.۲ - بررسی زندگی پادشاهان



۳.۲.۱ - کیومرث

معناشناسی واژه کیومرث (زنده گویا) و چند و چون ولادت و فرمان فرمایی و توصیف عدل و احسان او و وضع و حال مردمان در آن دوران، محتوای گزارش نویسنده در این باره است. نویسنده در ذکر پادشاهان ایرانی کمابیش بدین موضوع‌ها می‌پردازد: تبار و نیاکان و همسر و فرزندان، شیوه حکومت داری و روی دادهای مهم دوران و گستره دانش و هنر آنان، نام وزیران و امیران شان و شهرها و ساختمان‌هایی که در روزگارشان بنیاد یافت.

۳.۲.۲ - سیامک

او سیامک را نخستین کسی می‌داند که شهر را بنیاد گذارد. پس از کیومرث، هوشنگ بن سیامک، نواده او بر تخت شاهی نشست که صاحب شکوه و شهریاری حکمت پژوه و عادل، مدبر و هوشیار و نخستین خسروی بود که به استخراج آهن از سنگ پرداخت و از گداخته آن، جنگ افزار ساخت و از پوست روباه و سمور، پوستین دوخت و به سگ‌ها شیوه شکار آموخت. بر پایه گفته نویسنده، این سلسله به دلیل عدل گستری و داد و دهش فراوانشان، «پیشداد» خوانده می‌شوند. پس از هوشنگ، طهمورث دیوبند، شاه شد. او «به واردات غیبی و الهام الهی» از شیوه تسخیر جن آگاهی داشت. دیگر شاه پارسیان، جمشید برادرزاده طهمورث بود که هفتصد سال بر ایران فرمان راند.
باری، پرخاشگری و آدم کشی نیز در تاریخ شاهان ایرانی هست؛ چنان که ضحاک به گفته نویسنده شهریاری درشت خو و روزگار هزار ساله او، بدترین دوره برای مردمان این سرزمین بود. ماجرای «درفش کاویانی»؛ یعنی چرمی که کاوه هنگام قیام در برابر ضحاک بر سر نیزه گذارد و بعدها نزد ایرانیان محترم شد و حتی تا روزگار عمر بن خطاب در جنگ قادسیه وجود داشت، در همین بخش گزارش می‌شود.

۳.۲.۳ - خاندان جمشید

خاندان جمشید در دوران ضحاک پنهانی می‌زیستند تا اینکه کاوه به پشتیبانی فریدون برخاست و از همین روی، تبار فریدون ناشناخته است؛ اما نویسنده او را از فرزندان جمشید می‌شمرد که پس از این بر تخت شاهی نشست. بخش شدن ایران میان ایرج و سلم و تور و کشمکش‌های آنان با یک دیگر و کشته شدن ایرج در این بخش آمده است.

۳.۲.۴ - منوچهر

منوچهر، دیگر پادشاه ایران بود که ۱۲۰ سال بر این کشور حکم راند و خواستار قصاص سلم و تور شد و در روزگار او افراسیاب تورانی به ایران یورش آورد و او را شکست داد. نویسنده او را با حضرت موسی علیه‌السّلام هم روزگار می‌داند و به شمارش برخی از آبادسازی‌های او، مانند حفر نهر فرات و رساندن آب به عراق می‌پردازد. افراسیاب پس از شکست دادن منوچهر دوازده سال بر ایران فرمان راند و سرانجام بر اثر مبارزه مردم، گریخت. او پادشاهی بدخو و فتنه انگیز و ستم گر خوانده شده است. پس از افراسیاب، زو (زاب) از نوادگان منوچهر در هشتاد سالگی تاج شاهی بر سر نهاد و سی سال به فرمان روایی پرداخت. ایجاد دو نهر در عراق از کارهای عمرانی اوست.

۳.۲.۵ - کیانیان

کیانیان، دیگر سلسله پادشاهی ایران به شمار می‌روند که نخستین شاه آنان کیقباد از نوادگان نوذر بن منوچهر بود و به گفته نویسنده ۱۲۰ سال ملک و دولت را در دست داشت. پس از او ماجرای پادشاهی کیکاووس نقل شده است و نویسنده بیش تر به داستان سیاوش در روزگار او می‌پردازد. پس از کشته شدن سیاوش و تولد کیخسرو، فرنگیس (فری گیس) او را پنهانی در ترکستان پرورش داد و هنگامی که کاووس از این ماجرا آگاه شد، گیو بن گودرز را فرمان داد که او را از ترکستان بیاورد تا پادشاهی را به او بسپارد. نویسنده لهراسب را به خصالی مانند مردانگی و فصاحت می‌ستاید؛ اما به هر روی او را به درشت خویی و کینه جویی نیز منسوب می‌کند و زمان دولت او را ۱۲۰ سال می‌داند.

۳.۲.۶ - دیگر پادشاهان

گشتاسب، بهمن، دارای اکبر (داری بهمن)، دارابن دارا (دارای اصغر)، اسکندر، اردشیر بابکان، شاپور بن اردشیر و هرمز بن شاپور بن اردشیر هر یک پس از دیگری بر تخت پادشاهی ایران نشستند. پس از هرمز، نوبت به بهرام رسید و او به رویارویی با مانی پرداخت؛ یعنی نخست گرایشی به وی نشان داد؛ اما با فریب کاری، او و پیروانش را کشت. هنگامی که هرمز درگذشت، یکی از زنان او باردار بود. از این رو، تاج شاهی را بر سر وی آویختند تا اینکه فرزندی به نام ذوالاکتاف زایید. او نخست به دیار عرب رفت و به کشتن شماری از آنان پرداخت و کتف‌های برخی از آنان را شکافت و از این رو، ذوالاکتاف خوانده شد.
پس از او یزدجرد اثیم (بزه کار) روی کار آمد که به دلیل خون ریزی و گرفتن مال مردم چنین نام گرفت و سرانجام بر اثر لگد اسبی، درگذشت. بهرام گور، فرزند او بود که در بادیه عرب نزد نعمان بن منذر بزرگ شد و هنگامی که به بلوغ رسید از شاه شدن کسرا در ایران خشمگین شد و با پشتیبانی نعمان و سپاهی از عربان به تیسفون آمد و به غارت و کشتن دست زد و شاه شد. او فرزندی به نام یزدجرد داشت که «سلیم» یا نرم لقب گرفت و به گفته نویسنده اثری یادشدنی از او نمانده است؛ اما هرمز و فیروز (پسران او) پس از مرگ پدرشان با یک دیگر منازعه کردند و سرانجام فیروز بر هرمز چیره شد و به حکومت رسید. وی دو پسر به نام‌های پلاش و قباد داشت و به گفته نویسنده، پیدایی مزدک از روی دادهای مهم دوران قباد بود.

۳.۳ - آخرین بخش کتاب

آخرین بخش کتاب، «ذکر پادشاهی انوشیروان بن قباد و صفت عدل» اوست که نویسنده در آن به دادگری وی، کشته شدن مزدک، وزیری بوذرجمهر و ولادت حضرت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم در روزگار او اشاره می‌کند.


نویسنده افزون بر تاریخ طبری از کتاب‌هایی دیگری نیز برای نوشتن این اثر بهره برده، اما ناهم گونی‌های این منابع موجب تفاوت‌های گزارش‌های او شده است. مقدمه مصحح کتاب درباره پیشینه نثر پارسی در سده‌های هفتم و هشتم هجری و جایگاه این کتاب در میان آثار نویسندگان روزگار ایلخانان، بسیار سودمند می‌نماید. او هم چنین از کسانی یاد می‌کند که نوشته هایشان در نویسنده کتاب تاثیر گذارده است. شرح حال و شمارش آثار شرف الدین قزوینی از دیگر بخش‌های این درآمد ارزش مند به شمار می‌رود. او به نقل از محمد بن بدر جاجرمی قصیده‌ای بلند از نویسنده می‌آورد که مجموعه کلمات هر چهار یا پنج بیتش، یکی از وزن‌های عروضی است. اشارتی به برخی از صنعت‌های ادبی به کار رفته در نثر المعجم؛ مانند سجع، تضاد و طباق، اغراق و مبالغه، تنسیق الاعداد و... نیز در این مقدمه ارزش مند یافت می‌شود و از آن پس اطلاعات نسخه شناختی مصحح درباره کتاب عرضه شده و نسخه بدل‌ها در پانوشت جای گرفته و افزون بر این‌ها، برخی از واژگان و ترکیب‌ها و اصطلاحات در همین بخش آمده است.
تعلیقات مصحح را درباره محتوای کتاب و فهرست آیات و لغات و ترکیبات و نمایه کتاب‌ها، قبیله‌ها و جای‌ها و کسان را در پایان آن می‌توان دید.


متن کتاب.
مقدمه مصحح کتاب.
حنفی، محمد اسماعیل (بهار ۱۳۸۱)، «بررسی و نقد تاریخی المعجم فی اثار ملوک العجم»، دانش کده ادبیات و علوم انسانی بیرجند، سال دوم، شماره دوم.


نرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.



جعبه ابزار