• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

امامت کودک در نماز

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



طبق دیدگاه اکثر فقها تکلیف الزامی بر کودک چه ممیز و چه غیرممیز باشد، واجب نیست، اما تکالیف غیرالزامی بر کودک ممیز، مشروع و صحیح است و با انجام آن، اجر و ثواب می‌برد.
به اجماع فقها، امامت کودک غیرممیّز در نمازهای واجب، صحیح نیست، و امّا در مورد کودک ممیّز، دو دیدگاه مطرح است، برخی قائل به صحت امامت شده‌اندّ برخی دیگر امامت کودک را صحیح نمی‌دانند. در رابطه با امامت کودک در نمازهای مستحبّی که جماعت در آنها صحیح است، برای افراد بالغ و غیربالغ نیز اختلاف‌نظر وجود دارد، که در ادامه اجمالاً بیان می‌شود.



فقها ‌اتفاق‌نظر دارند، تکالیف الزام‌آور مثل وجوب و حرمت، متوجه کودک هرچند ممیّز باشد، نیست، زیرا شرط تکلیف الزامی، رسیدن به سنّ بلوغ و رشد است.
امّا در این‌که، آیا احکام غیرالزامی متوجه کودک می‌شود یا خیر؟ اختلاف‌نظر وجود دارد. در حقیقت، بحث در این است که آیا عبادات کودک ممیّز، مشروعیت دارد و می‌تواند آن را به‌عنوان عمل مستحب به‌جا آورد، یا خیر؟ به این معنی که اگر با قصد امتثال و اطاعت خداوند متعال عبادت را انجام دهد، مستحق اجر و ثواب باشد و آثاری مثل صحّت نیابت از غیر خودش بر آن مترتّب گردد. در این‌باره بین فقها نظریّات مختلفی مطرح گردیده است:
الف: برخی معتقدند، عبادات نسبت به کودکان، صرفاً جنبه تمرینی دارد. البتّه اولیای کودکان به‌جهت این‌که آنها را به انجام عبادات عادت می‌دهند، اجر و ثواب دارند.
ب‌: بعضی دیگر بر این باورند که: عبادات کودک صحیح است، ولی مشروع نیست.
ج‌: برخی دیگر نیز بین عبادات واجب و مستحب تفصیل قائل شده و معتقد است، عبادات مستحب برای کودک، مشروع است، ولی عبادات واجب، تمرینی است.
قائلین به نظریّات فوق برای اثبات مدّعای خود، ادلّه‌ای ذکر نموده‌اند که همگی قابل خدشه و اشکال است.
[۷] جمعی از نویسندگان، موسوعة احکام الاطفال و ادلّتها، ج۴، ص۴۳۳ و بعد از آن.

د‌: در مقابل این نظریّات، دیدگاهی است که اکثر فقها آن را پذیرفته‌اند، مبنی بر این‌که عبادات کودک ممیّز، مشروع و صحیح است و با انجام آن، اجر و ثواب می‌برد.
محقّق بحرانی در این‌باره می‌نویسد: «نظریّه مشهور بین فقهای امامیّه (رضوان‌الله‌علیهم) این است که نیّت عبادت از کودک ممیّز صحیح است و انجام روزه توسط وی شرعی است و هم‌چنین دیگر عبادات او مشروع است».
و در عروة الوثقی هم آمده است: «روزه و دیگر عبادات کودک ممیّز، بنابر اقوی، با عنایت به این‌که عبادتش مشروع می‌باشد، صحیح است.


به اجماع فقها، امامت کودک غیرممیّز در نماز جماعت، صحیح نیست، و امّا در مورد کودک ممیّز، دو دیدگاه مطرح است:
برخی قائل به جواز آن می‌باشند. مستند این قول بعضی از اخبار است. مانند آن‌که، در روایت معتبر، ‌غیاث بن ابراهیم، از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل نموده که فرموده است: جایز است کودکی که به سنّ بلوغ نرسیده، امامت نماز گروهی را به‌عهده بگیرد و برای آنها اذان بگوید: «قالَ لابَاْسَ بِالْغُلامِ الَّذی لمَْ یَبْلُغِ الْحُلُمَ اَنْ یَؤُمَّ الْقَوْمَ وَ اَنْ یُؤَذَّنَ».

در روایت دیگری، آن حضرت همین مضمون را از جدّش امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) نقل می‌کند که فرموده است: «لابَاْسَ اَنْ یُؤَذَّنَ الْغُلامُ الَّذِی لَمْ یَحْتَلِمْ وَ اَنْ یَؤُمَّ».
از این روایات جواب داده شده به این که به قرینه جمله «لَمْ یبْلُغَ الْحُلُمَ» و «لَمْ یحْتَلِمْ» باید حمل شوند به موردی که کودک از حیث احتلام بالغ نشده، ولی از جهت سن به حد بلوغ رسیده است، به‌علاوه چون فقها از این روایات اعراض نموده و بر طبق آن فتوی نداده‌اند، بر امامت کودک در نماز مستحب حمل می‌شود.
[۲۰] جمعی از نویسندگان، موسوعه احکام الاطفال و ادلّتها۴، ص۵۳۴.



دیدگاه دوّم که در بین فقها شهرت دارد و اکثر آنان اعمّ از متقدّمین تا معاصرین،
[۲۷] فاضل لنکرانی، محمد، العروة‌ الوثقی مع تعلیقات الفاضل اللنکرانی، ج۱، ص۶۰۰.
آن را پذیرفته‌اند، این است که امامت کودک در نمازهای واجب صحیح نیست.
مستند این دیدگاه، اصل است، به این معنی که به مقتضای اصل اوّلی قرائت حمد و سوره در نماز جماعت از نمازگزار ساقط نمی‌شود، مگر این‌که علم به سقوط آن پیدا کند و با فرض این‌که امام جماعت کودک باشد، این علم پیدا نمی‌شود.
به‌عبارت دیگر، اطلاقاتی که بر صحّت نماز جماعت دلالت دارد، منصرف است به موردی که امام جماعت بالغ شد و چنان‌چه غیربالغ، امام جماعت شود، اصالت عدم ضمان جاری است، یعنی با امامت او بعضی از اجزای نماز مثل حمد و سوره از ماموم ساقط نمی‌شود.

مستند دیگر هم خبر اسحاق بن عمّار است. وی از امام صادق (علیه‌السّلام) و او از جدّش امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) روایت نموده که فرموده است: منعی ندارد که کودک قبل از بلوغ، اذان بگوید، ولی نباید امامت نماز را به‌عهده بگیرد، اگر چنین شد نماز خودش صحیح و نماز کسانی که با او جماعت خوانده‌اند، باطل است. «اَنَّ عَلِیّاً (علیه‌السّلام) کٰانَ یَقُولُ: لا بَاْسَ اَنْ یُؤَذِّنَ الْغُلامُ قَبْلَ اَنْ یَحْتَلِمَ وَلا یَؤُمُّ حَتّی یَحْتَلِمَ فَاِنْ اَمَّ جٰازَتْ صَلاتُهُ وَفَسَدَتْ صَلاةُ مِنْ خَلْفَهُ».
این روایت به صراحت بر مدّعا دلالت دارد و ضعف سند آن به دلیل این‌که مشهور فقها به مضمون آن فتوی داده‌اند، جبران می‌گردد. بنابراین بین این روایت و روایاتی که دلالت بر صحّت امامت کودک در نماز دلالت داشت، تعارض واقع نمی‌شود، زیرا آن دسته از روایات به دلیل این‌که مشهور فقها از آنها اعراض نموده و به مضمون آنها فتوی نداده بودند، از حجیّت ساقط می‌شود.
[۳۲] جمعی از نویسندگان، موسوعة احکام الاطفال و ادلّتها، ج۴، ص۵۳۸-۵۳۹.
از این‌رو یکی از شرایط در امامت نماز واجب، بلوغ است.


پرسش دیگر این است که آیا امامت کودک در نمازهای مستحبّی که جماعت در آنها صحیح است، مانند نماز استسقاء (طلب باران) برای افراد بالغ جایز است؟ در این مساله نیز دو دیدگاه مطرح شده است.
برخی قائل به جواز می‌باشند؛ زیرا نماز مستحبی از کودک صحیح است. در مقابل این دیدگاه، برخی معتقدند: امامت او برای افراد بالغ حتّی در نماز مستحبّی جایز نیست، زیرا ادلّه‌ای که دلالت بر عدم جواز امامت کودک در نماز دارد، عام است و نماز‌های مستحبی را نیز شامل می‌شود، افزون بر این ممکن است ادّعا شود ادلّه‌ای که دلالت بر استحباب جماعت در نماز‌های غیر واجب دارد، مربوط به مکلّفین است و انصراف به آنان دارد.


این پرسش مطرح است که آیا کودک می‌تواند در نمازهای مستحبی برای مثل خودش امامت کند؟ در این‌باره نیز دو دیدگاه مطرح است:
برخی قائل به عدم جواز آن می‌باشند، زیرا ادلّه‌ای که بلوغ را در نماز جماعت شرط می‌داند مطلق است و در این‌باره فرقی بین ماموم بالغ و غیربالغ نیست. عدّه‌ای دیگر، قائل به جواز آن شده‌اند،
[۵۵] فاضل لنکرانی، محمد، العروة الوثقی مع تعلیقات الفاضل اللنکرانی، ج۱، ص۶۰۲.
به نظر می‌رسد باید دیدگاه اخیر را پذیرفت، زیرا:
اوّلاً: ادلّه منع منصرف از این مورد است.
و ثانیاً: ممکن است ادّعا شود سیره متشرّعه از گذشته تا به حال، امامت کودک در نماز مستحبی برای غیربالغ را جایز می‌دانسته و این خود، قرینه است بر این‌که باید روایاتی که دلالت بر جواز امامت کودک در نماز دارد و پیش‌تر بدان اشاره شد را بر این مورد حمل نمود.


۱. فاضل لنکرانی، محمد، القواعد الفقهیّة، ص۳۵۵.    
۲. بحرانی، شیخ‌یوسف، الحدائق الناضرة، ج۱۳، ص۵۳.    
۳. علامه حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعه، ج۳، ص۴۸۶.    
۴. شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۲، ص۱۵.    
۵. شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، الروضة‌ البهیّة، ج۲، ص۱۰۱-۱۰۲.    
۶. نراقی، ملااحمد، مستند الشیعه، ج۱۰، ص۳۳۷.    
۷. جمعی از نویسندگان، موسوعة احکام الاطفال و ادلّتها، ج۴، ص۴۳۳ و بعد از آن.
۸. طوسی، محمد بن حسن، المبسوط، ج۱، ص۲۷۸.    
۹. طوسی، محمد بن حسن، النهایة، ص۱۴۹.    
۱۰. محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۴۰.    
۱۱. شهید اول، محمد بن جمال‌الدین، ذکری الشیعه، ج۲، ص۱۱۷.    
۱۲. شهید اول، محمد بن جمال‌الدین، الدروس الشرعیّة، ج۱، ص۲۶۸.    
۱۳. بحرانی، شیخ‌یوسف، الحدائق الناضرة، ج۱۳، ص۵۳.    
۱۴. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی مع تعلیقات عدة من الفقهاء، ج۳، ص۶۱۷.    
۱۵. طوسی، محمد بن حسن، المبسوط، ج۱، ص۱۵۴.    
۱۶. طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، ج۱، ص۵۵۳، مساله ۲۹۵.    
۱۷. مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان، ج۳، ص۲۹۵.    
۱۸. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۸، ص۳۲۱، باب ۱۴ من ابواب صلاة الجماعة، ح۳.    
۱۹. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۸، ص۳۲۳، باب ۱۴ من ابواب صلاة الجماعة، ح۸.    
۲۰. جمعی از نویسندگان، موسوعه احکام الاطفال و ادلّتها۴، ص۵۳۴.
۲۱. محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۱، ص۹۴.    
۲۲. علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکرة‌ الفقهاء، ج۴، ص۲۷۶.    
۲۳. شهید اول، محمد بن جمال‌الدین، ذکری الشیعه، ج۴، ص۳۸۵.    
۲۴. شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، روض الجنان، ج۲، ص۵۰۶.    
۲۵. صیمری بحرانی، شیخ مفلح، غایة المرام، ج۱، ص۲۱۶.    
۲۶. امام خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۲۸۸.    
۲۷. فاضل لنکرانی، محمد، العروة‌ الوثقی مع تعلیقات الفاضل اللنکرانی، ج۱، ص۶۰۰.
۲۸. موسوی عاملی، سیدمحمد، مدارک الاحکام، ج۴، ص۳۴۸.    
۲۹. شیخ انصاری، مرتضی، کتاب الصلاة، ج۲، ص۲۴۴-۲۴۵.    
۳۰. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۸، ص۳۲۲، باب ۱۴ مِن ابواب صلاة الجماعة، ح۷.    
۳۱. همدانی، آقارضا، مصباح الفقیه، ج۲، ص۶۷۶.    
۳۲. جمعی از نویسندگان، موسوعة احکام الاطفال و ادلّتها، ج۴، ص۵۳۸-۵۳۹.
۳۳. طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، ج۱، ص۵۵۳، مساله ۲۹۵.    
۳۴. علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، ج۱، ص۳۱۳.    
۳۵. فخرالمحققین، محمد بن حسن، ایضاح الفوائد، ج۱، ص۱۴۹.    
۳۶. شهید اول، محمد بن جمال‌الدین، الدروس الشرعیة، ج۱، ص۲۱۹.    
۳۷. فاضل هندی، محمد بن حسن، کشف اللثام، ج۴، ص۴۴۰.    
۳۸. شهید اول، محمد بن جمال‌الدین، ذکری الشیعه، ج۴، ص۳۸۶.    
۳۹. محقق ثانی، علی بن حسین، جامع المقاصد، ج۲، ص۴۹۷.    
۴۰. شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، الروضة البهیّة، ج۱، ص۷۹۲.    
۴۱. طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل، ج۴، ص۲۴۵.    
۴۲. طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل، ج۴، ص۲۴۸.    
۴۳. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۳، ص۳۲۵.    
۴۴. شیخ انصاری، مرتضی، کتاب الصلاة، ج۲، ص۲۴۶.    
۴۵. همدانی، آقارضا، مصباح الفقیه (طبع قدیم)، ج۲، ص۶۷۶.    
۴۶. طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل، ج۴، ص۲۴۶.    
۴۷. امام خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۲۸۸.    
۴۸. خوئی، سیدابوالقاسم، موسوعة الامام الخویی، کتاب الصلاة، ج۱۷، ص۳۷۰.    
۴۹. سبزواری، سیدعبدالاعلی، مهذب الاحکام، ج۸، ص۱۳۸.    
۵۰. شیخ انصاری، مرتضی، کتاب الصلاة، ج۲، ص۲۴۶.    
۵۱. شهید اول، محمد بن جمال‌الدین، الدروس الشرعیّة، ج۱، ص۲۱۹.    
۵۲. شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، روض الجنان، ج۲، ص۵۰۷.    
۵۳. نراقی، ملااحمد، مستند الشیعه، ج۸، ص۳۴.    
۵۴. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۳، ص۳۲۷.    
۵۵. فاضل لنکرانی، محمد، العروة الوثقی مع تعلیقات الفاضل اللنکرانی، ج۱، ص۶۰۲.
۵۶. همدانی، آقارضا مصباح الفقیه (طبع قدیم)، ج۲، ص۶۷۶.    
۵۷. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۸، ص۳۲۱، باب ۱۴ من ابواب صلاة الجماعة، ح۳.    
۵۸. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۸، ص۳۲۳، باب ۱۴ من ابواب صلاة الجماعة، ح۸.    
۵۹. سبزواری، سیدعبدالاعلی، مهذب الاحکام، ج۸، ص۱۳۸.    



انصاری، قدرت‌الله، احکام و حقوق کودکان در اسلام، ج۲، ص۱۳۲-۱۳۵، برگرفته از بخش «فصل دوازدهم عبادات کودک»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۱/۴.    






جعبه ابزار