• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

امام‌ جماعت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



امام جماعت به معنی پیش نمازاست واز آن در باب صلاة، سخن رفته است.
ومهم‌ترین مباحث آن عبارت است از:



امام جماعت باید عاقل ، بالغ ، مؤمن (شیعه دوازده امامى) ، عادل ، حلال‌زاده ودر صورت مرد بودن همه یا بعضى از نمازگزاران، مرد باشد.
امام خمینی در تحریرالوسیله در بیان شرایط امام جماعت می‌فرماید: «در امام جماعت اموری شرط است: ایمان و پاکی ولادت (حلال‌زادگی) و عقل و بلوغ درصورتی‌که ماموم بالغ باشد، بلکه امامت کسی که بالغ نیست، و لو برای مثل خودش (غیر بالغ) مورد اشکال است، بلکه جایز نبودن آن خالی از قرب نیست، و مرد بودن درصورتی‌که ماموم مرد باشد، بلکه بنابر احتیاط، هرچند هم ماموم زن باشد، و عدالت، بنابراین نمازخواندن پشت سر فاسق و کسی که وضعش (از جهت عدالت) معلوم نیست جایز نمی‌باشد. و عدالت، حالت نفسانی است که انسان را بر ملازمت تقوا وادار می‌کند و مانع از این می‌شود که انسان گناهان کبیره، بلکه بنابر اقوی صغیره‌ها را هم انجام دهد، تا چه رسد به اصرار بر آن‌ها که از گناهان کبیره حساب شده است و مانع می‌شود از اینکه انسان کارهایی بکند که عرفاً حاکی از لاابالی بودن او نسبت به دین است و احتیاط (مستحب) آن است که اجتناب نمودن از کارهایی که منافات با مروّت دارد معتبر باشد، اگرچه بنابر اقوی معتبر نیست.»


موارد جواز وعدم جوازامامت در نماز ، به صورت زیر می باشد؛


۱)امامت ممیّز در آستانه ی بلوغ ، به قول مشهور، جایز نیست.
۲)امامت فرد نشسته براى ایستاده، جایز نیست.
۳)امامت فرد امّی (کسى که قرائت نماز را نمى‌داند) ولال براى غیر همسانشان جایز نیست.
۴) به قول مشهور، امامت کسى که حرفى را به جاى حرفى دیگر تلفّظ مى‌کند- مانند تلفّظ سین به جاى شین- جایز نیست.


۵) به قول مشهور، امامت زن براى زن در صورت دارا بودن سایر شرایط امام جماعت، جایز است.


به قول مشهور، امامت این افراد کراهت دارد:
۱) امامت حاضر براى مسافر وبرعکس.
۲) امامت مبتلا به بیمارى خوره (جذام) وپیسى (برص).
۳) امامت کسى که حدّ شرعی بر اوجارى شده است، پس از توبه.
۴) امامت کسى که به جهت عذرى ختنه نکرده است.
۵) امامت اعرابى (بیابان‌نشین) براى غیر اعرابى به قول مشهور میان متأخّران.
۶) امامت کسى که با تیمّم نماز مى‌گزارد براى کسى که با وضو نماز مى‌خواند.
۷) امامت کسى که مأمومان از امامت اوناخشنودند.
۸) برخى، امامت اسیر، بافنده، حجامت گر، دباغ، نگهدارنده ی بول خود ونیز امامت ناقص براى کامل وکامل براى کامل‌ تر را مکروه شمرده‌اند.


اگر بعد از نماز، بطلان نماز امام به جهت نداشتن شرط صحّت مانند طهارت و اخلال در ارکان یا بطلان امامت اوبه جهت فسق یا کفر محرز گردد، نماز مأموم به قول مشهور، صحیح است. لیکن در صحّت نماز وى در فرض علم به بطلان امامت پیش نماز به جهت نداشتن سایر شرایط جز فسق و کفر، اختلاف مى‌باشد.
امام خمینی در این باره معتقد است: اگر ماموم بداند که نماز امام باطل است، به جهت آنکه امام محدث است یا رکنی را ترک نموده و مانند آن، اقتدا به او برایش جایز نیست، اگرچه امام از روی جهل یا سهو به صحّت نمازش عقیده داشته باشد. و اگر ماموم نجاستی را در لباس امام ببیند که معفوّعنه نباشد، اگر بداند که امام آن را فراموش کرده، نباید به او اقتدا کند و اگر بداند که امام وجود نجاست در لباسش را نمی‌داند، اقتدا به او جایز است و اگر نداند که آیا امام می‌داند یا آن را فراموش کرده در جواز اقتدا به او تامل و اشکال است، پس احتیاط ترک نشود.


در صورت علم به بطلان در اثناى نماز، در این که نماز مأموم ،باطل است وباید اعاده شود یا لازم است نیّت فرادا کرده و نماز را ادامه دهد، اختلاف است.


پیش‌ نماز راتب ،امیر گمارده شده از سوى امام عادل، صاحب خانه در منزل خود
و ونیز هاشمی، در امامت جماعت، بر دیگران اولویّت دارند.
امام خمینی در این باره معتقد است: و البته امام راتب (همیشگی) مسجد برای امامت اولویّت دارد، اگرچه غیر او افضل باشد، لکن بهتر آن است که او افضل را مقدم کند و صاحب منزل نسبت به غیر - درصورتی‌که در نمازخواندن در آنجا ماذون باشد - برای امامت اولویّت دارد و بهتر است که او افضل را مقدم کند و سادات‌هاشمی از غیر خودشان درصورتی‌که در صفات مساوی با آن‌ها باشند، برای امامت اولویّت دارند و مرجّحاتی که ذکر شد، افضلیّت و استحباب، را می‌رسانند نه آنکه واجب و لازم باشند، حتی اولویّت امامت برای‌ امام راتب، لزوم ندارد، بنابراین غیر امام راتب اگر بخواهد امام راتب را کنار بزند و خودش امامت نماید، اگرچه از جمیع جهات نسبت به امام راتب پایین‌تر باشد، حرام نیست، لکن مزاحمت و کنار زدن امام راتب زشت است، بلکه مخالف مروّت است، اگرچه شخص مزاحم ازهرجهت افضل از امام راتب باشد.


در صورت اختلاف دویا چند نفر درباره ی امامت،ابتدا منتخب از سوى مأمومان، بر دیگران مقدّم است ودر فرض اختلاف مأمومان در تقدیم فردى، به مرجّحات رجوع مى‌شود. در شمار مرجّحات ونیز ترتیب بین آن‌ها وتقدیم یکى بر دیگرى اختلاف است.
قول مشهور؛ تقدیم «أقرأ» (آن که قرائتش نیکوتر است) بر «أفقه» (داناترین به مسائل واحکام شرعى) و«أفقه» بر سایر مرجّحات است.
به نظر امام خمینی «اگر چند نفر برای امام جماعت شدن بخواهند بر یکدیگر پیشی بگیرند، احتیاط بهتر آن است که به هیچ یک از آن‌ها اقتدا نشود. البته اگر در اینکه هرکدام بخواهد غیر خودش را برای نماز جماعت مقدم کند، جروبحث کنند، مثل اینکه هرکدام از اینان به دیگری بگوید: فلانی جلو بیفت، هرکدام را که مامومین ترجیح بدهند، باید به او اقتدا شود و درصورتی‌که بین مامومین اختلاف بیفتد، یا کسی را جلو نیندازند، باید کسی که فقیه جامع الشرائط است، برای امامت مقدم شود و اگر چنین فقیهی نباشد یا متعدد باشند، کسی که قرائتش بهتر است مقدم می‌شود و اگر او نبود، کسی که در احکام نماز افقه است و اگر او نبود، از همه مسن‌تر. و مرجّحاتی که ذکر شد، افضلیّت و استحباب، را می‌رسانند نه آنکه واجب و لازم باشند.»


۱) در صورت مردن یا بیهوش شدن امام جماعت در اثنا ى نماز، جایز است یکى از مأمومان واجد شرایط، نماز را با دیگر مأمومان به آخر رساند.
۲) همچنین امام مى‌تواند در حال ضرورت مانند باطل شدن وضو یا ابتلا به خون دماغ در اثناى نماز، فردى را به جاى خود بگمارد تا با مأمومان نماز را به اتمام رساند.


۱) قرار گرفتن در وسط صف
۲) مراعات حال ناتوان ‌ترین مأمومان در افعال نماز مگر آن که خود آنان خواهان طولانى شدن نماز باشند.
۳) شنواندن قرائت و ذکر هاى نماز به گوش مأمومان.
۴) طول دادن رکوع به دوبرابر اندازه‌اى که انجام مى‌داده است، در موردى که کسى قصد پیوستن به جماعت را دارد.
۵) برنخاستن از جاى خود پس از اتمام نماز، تا زمانى که نماز مأمومان تمام نشده است، بر امام جماعت ،مستحب است.


۱. جواهر الکلام،ج ۱۳، ص ۳۲۳.    
۲. جواهر الکلام،ج ۱۳، ص ۳۲۵.    
۳. جواهر الکلام،ج ۱۳، ص ۲۷۳ تا ۲۷۵.    
۴. جواهر الکلام،ج ۱۳، ص۲۷۵.    
۵. جواهر الکلام،ج ۱۳، ص ۳۲۴.    
۶. جواهر الکلام،ج ۱۳، ص ۳۳۶ تا ۳۳۷.    
۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۸۸، کتاب الصلاة، فصل فی صلاة الجماعة، القول فی شرائط امام الجماعة.    
۸. جواهر الکلام،ج ۱۳، ص ۳۲۵.    
۹. جواهر الکلام،ج ۱۳، ص ۳۲۷ تا ۳۲۸.    
۱۰. جواهر الکلام،ج ۱۳، ص ۳۳۱ تا ۳۳۵.    
۱۱. جواهر الکلام،ج ۱۳، ص ۳۴۲.    
۱۲. جواهر الکلام،ج ۱۳، ص ۳۳۷.    
۱۳. جواهر الکلام،ج ۱۳، ص ۳۷۴.    
۱۴. جواهر الکلام،ج ۱۳، ص ۳۸۱.    
۱۵. جواهر الکلام،ج ۱۳، ص ۳۸۳.    
۱۶. جواهر الکلام،ج ۱۳، ص ۳۸۴.    
۱۷. جواهر الکلام،ج ۱۳، ص ۳۸۷.    
۱۸. جواهر الکلام،ج ۱۳، ص ۳۸۹ تا ۳۹۰.    
۱۹. جواهر الکلام،ج ۱۳، ص ۳۸۶.    
۲۰. العروة الوثقی،ج ۳، ص ۱۹۳.    
۲۱. جواهر الکلام،ج ۱۳، ص ۳۹۰ تا ۳۹۱.    
۲۲. جواهر الکلام،ج ۱۴، ص ۲ تا ۹.    
۲۳. مستمسک العروة،ج۷، ص ۳۰۶ تا ۳۱۲.    
۲۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۹۱، کتاب الصلاة، فصل فی صلاة الجماعة، القول فی شرائط امام الجماعة، مسالة۱۰.    
۲۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۹۲، کتاب الصلاة، فصل فی صلاة الجماعة، القول فی شرائط امام الجماعة، مسالة۱۱.    
۲۶. جواهر الکلام،ج ۱۴، ص ۱۱.    
۲۷. مستمسک العروة،ج ۷، ص ۳۱۰ تا ۳۱۱.    
۲۸. جواهر الکلام،ج ۱۳، ص ۳۴۸.    
۲۹. جواهر الکلام،ج ۱۳، ص ۳۵۳.    
۳۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۹۱، کتاب الصلاة، فصل فی صلاة الجماعة، القول فی شرائط امام الجماعة، مسالة۸.    
۳۱. جواهر الکلام،ج ۱۳، ص ۳۵۷ تا ۳۶۶.    
۳۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۹۱، کتاب الصلاة، فصل فی صلاة الجماعة، القول فی شرائط امام الجماعة، مسالة۸.    
۳۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۹۱، کتاب الصلاة، فصل فی صلاة الجماعة، القول فی شرائط امام الجماعة، مسالة۸.    
۳۴. جواهر الکلام،ج ۱۳، ص ۳۶۸ تا ۳۶۹.    
۳۵. العروة الوثقی،ج۳،ص۱۹۶.    



فرهنگ فقه فارسی مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج‌۱، ص۶۷۸-۶۸۰.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار