• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عبدالعزیز بن باز

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



یکی از علمای وهابیت که نقش مهمی در احیای تفکرات، ابن‌تیمیه و شاگردش ابن قیم جوزیه و محمدبن عبدالوهاب داشته است، عبدالعزیز بن باز است که نزد وهابیان به مفتی اعظم مشهور است برای اینکه بیشتر با او آشنا شویم زندگی‌نامه، فعالیت‌ها، فتواها و تفکرات او را مرور می‌کنیم.



عبدالعزیز بن عبدالله بن عبدالرحمن بن محمد بن عبدالله بن باز در شهر ریاض «پایتخت عربستان» در ماه ذیحجة، سال ۱۳۳۰ هجری به دنیا آمد و بعداز مدتی قرآن را حفظ کرده و نزد سعد وقاص بخاری، تجوید قرآن را آموخت و علوم شریعت را از مشاهیر علمای نجد مانند؛ شیخ محمد بن عبدالطیف بن حسن الشیخ، شیخ صالح بن عبدالعزیز بن عبدالرحمن بن‌حسین آل الشیخ، الشیخ سعد بن حمد آل الشیخ، فرا گرفت که بیشترین استفاده علمی را از محمود بن ابراهیم بن عبدالطیف الشیخ، برده است.
[۱] عفیفی، عبدالرزاق، اتحاف النبلاء بسیرة العلامة عبد الرزاق، ج۱، ص۱۰۴- ۱۰۵، مکه.

بن باز «بن باز در سال ۱۳۳۶ دچار یک نوع بیماری در چشم شدند که این بیماری باعث ضعف در دید ایشان شد تا اینکه بعد از مدتی در سال ۱۳۳۵۰ بینایی خود را بطور کامل از دست دادند» که صرف شاگردی نزد اساتید را یک نوع فریب نفس می‌دانست، عزم خود را راسخ کرده و تلاش تحقیقی خود را از مهمترین کتب اهل سنت با جدیت تمام ادامه داد تا اینکه در علوم شریعت، متن حدیث، سند و بحث توحید طبق شیوه سلف و فقه حنبلی به چنان نبوغی رسید که از مشهورترین علماء حنفی بشمار رفت.
[۲] عفیفی، اتحاف النبلاء بسیرة العلامة عبد الرزاق، ص۱۰۵، مکه.
[۳] عمیر مدخلی، شیخ ربیع بن هادی، تذکیر النابهین بسیر اسلافهم حفاظ الحدیث السابقین اللاحقین، ج۱، ص۳۲۰.



بن باز در سال۱۳۵۷هجری قمری به مدت چهارده سال کرسی قضاوت را به عهده گرفت و در سال ۱۳۷۲قمری به مدت یک سال در معهد علمی در ریاض دعوت به تدریس شد و در سال ۱۳۸۱به عنوان نائب رئیس دانشگاه بین المللی جامعة اسلامی در مدینه منوره مشغول به کار شد
[۴] عفیفی، بسیرة العلامة عبد الرزاق، ص۱۰۵، مکه.

بن باز در سال ۱۳۹۵ به دستور پادشاه عربستان به عنوان ریاست "البحوث العلمیة والافتاء والدعوة والارشاد" درآمد که جایگاه وی در این پست مانند جایگاه یک وزیر در حکومت عربستان بود تا اینکه در سال ۱۴۱۴ به عنوان مفتی بزرگ عربستان سعودی به مجلس علما معرفی گردید و ریاست هیئت بزرگ علماء را تا زمان مرگش به عهده گرفت.
[۵] عفیفی، بسیرة العلامة عبد الرزاق، ص۱۰۴، مکه.

وی علاوه بر فعالیت‌های ذکر شده، عضوء هیئت علمی کبار علماء مکه، عضو مجلس اعلای دانشگاه اسلامی مدینه، رئیس مجلس اعلای عالمی در مساجد و غیره نیز به شمار می‌رفت.
[۶] عمیر المدخلی، شیخ ربیع بن هادی، تذکیر النابهین بسیر اسلافهم حفاظ الحدیث السابقین اللاحقین، ص۳۲۱.



وهابیان، از وی به عنوان عالم جلیل القدر، شیخ الاسلام و المسلمین مفتی اول داخل و خارج کشور،
[۸] شحود، علی بن نایف، مشاهیر اعلام المسلمین، ص۱۳۹، حقوق الطبع متاحة للهیئات العلمیة والخیریة.
علامه، محدث فقیه،
[۱۰] عمیر المدخلی، شیخ ربیع بن هادی، تذکیر النابهین بسیر اسلافهم حفاظ الحدیث السابقین اللاحقین، ص۳۲۲.
یاد می‌کنند و می‌گویند: بن باز، مرجع علماء بود و هرگاه برای علماء مشکلات علمی پیش می‌آمد جهت حل آن به او رجوع می‌کردند. این استاد دانشگاه درباره او گوید: «کان مرجعا للعلماء، اذا جاءت المشکلات رجعوا الیه فی حلها ومعرفة حکمها»


بیش از شصت کتاب و ده‌ها مقاله از عبد العزیز بن باز در زمینه تفسیر، حدیث، فقه و احکام و غیره به جای مانده است که به چند نمونه اشاره می‌کنیم.
۱-الفوائد الجلیة فی المباحث الفرضیة.
۲- التحقیق والایضاح، لکثیر من مسائل الحج، والعمرة، والزیارة (توضیح المناسک).
۳- التحذیر من‌البدع، و یشتمل علی اربع مقالات مفیدة (حکم الاحتفال بالمولد النبوی، و لیلة الاسراء والمعراج، و لیلة النصف من الشعبان، وتکذیب الرؤیا المزعومة من خادم الحجرة النبویة المسمی الشیخ احمد).
۴- رسالتان موجزتان فی الزکاة والصیام.
۵- العقیدة الصحیحة و ما یضادها.
۶- وجوب العمل بسنة الرسول - (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌سلم)‌ - و کفر من انکرها.
۷- الدعوة الی الله، و اخلاق الدعاة.
۸- وجوب تحکیم شرع الله و نبذ ما خالفه.
۹- حکم السفور والحجاب و نکاح الشغار.
۱۰- نقد القومیة العربیة.
۱۱- الجواب المفید فی حکم التصویر.
۱۲- الشیخ محمد بن عبد الوهاب (دعوته وسیرته).
۱۳- ثلاث رسائل فی الصلاة (۱- کیفیة صلاة النبی (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌سلم)‌- ۲- وجوب اداء الصلاة فی جماعة ۳- این یضع المصلی یدیه حین الرفع من الرکوع).
۱۴- حکم الاسلام فیمن طعن فی‌القرآن، او فی رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌سلم)‌.
۱۵- حاشیة مفیدة علی فتح الباری، وصلت فیها الی کتاب الحج.
۱۶- رسالة الادلة النقلیة والحسیة علی جریان الشمس و سکون الارض و امکان الصعود الی الکواکب.
۱۷- اقامة البراهین علی حکم من استغاث بغیر الله او صدق الکهنة والعرافین.
۱۸- الجهاد فی سبیل الله.
۱۹- الدروس المهمة لعامة الامة.
۲۰- فتاوی تتعلق باحکام الحج، والعمرة، والزیارة.
۲۱- وجوب لزوم السنة، والحذر من البدع ".
[۱۲] عمیر المدخلی، شیخ ربیع بن هادی، تذکیر النابهین بسیر اسلافهم حفاظ الحدیث السابقین اللاحقین، ص۳۲۱.

عبدالعزیز، روز دوشنبه ۲۷ ماه محرم در سال ۱۴۲۰ در سن نزدیک به ۹۰ سالگی وفات نمود سپس ملک فهد و ولیعهدش عبدالله بن فهد در مسجدالحرام مکه بر جنازه او نماز خواندند.


کتاب‌های مفتی بزرگ عربستان، نه تنها خلاف قرآن و سنت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)‌ و صحابه می‌باشد بلکه عقل هیچ بشری هم آن را نمی‌پذیرد به عنوان نمونه مواردی را ذکر می‌کنیم تا بیشتر با افکار این مفتی و رهبر دینی وهابیت آشنا شویم.

۵.۱ - بن باز و فتوای شرک شیعه

بن باز بخاطر خوش خدمتی مورد توجه ملک فهد بود و از جمله خوش خدمتی او هم، صدور فتواهای ضد شیعی وی بود. او از جمله علمای وهابی است که حکم کافر بودن شیعیان را صادر کرد که به دنبال این حکم، شاهد کشتار زیادی از شیعیان در سرار جهان توسط پیروان بن باز یعنی وهابیت تندرو تا حال هستیم.
هیات عالی افتای سعودی، پیرامون سؤالی درباره‌ ارتباط و رفت و آمد و ازدواج با شیعیانی که هنگام بلند شدن از زمین «یاعلی، یاحسین» می‌گویند، چنین فتوا صادر کردند که اگر واقعیت چنین است که آنها علی و حسن و حسین (علیهم‌السّلام) و مانند آنها را می‌خوانند، در این صورت آنها مشرکند و دچار شرک اکبر شده‌اند که از دین اسلام خارجند پس ازدواج زنان مسلمان ما با آنها و ازدواج زنان آنها با ما حلال نیست و خوردن گوشتی که آنها ذبح کرده‌اند نیز بر ما حلال نیست.
[۱۳] دویش، احمد بن عبد الرزاق، فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة والافتاء، ج۳، ص۴۸۶، ریاض، رئاسة ادارة البحوث العلمیة والافتاء - الادارة العامة للطبع، چاپ اول.
«اذا کان الواقع کما ذکرت من دعائهم علیا والحسن والحسین ونحوهم فهم مشرکون شرکا اکبر یخرج من ملة الاسلام، فلا یحل ان نزوجهم المسلمات، ولا یحل لنا ان نتزوج من نسائهم، ولا یحل لنا ان ناکل من ذبائحهم»
این فتوی به امضاء چهارتن «اعضای هیات: عبد الرزاق عفیفی، عبدالله بن غدیان و عبدالله بن قعود. بودند» از اعضای هیات عالی سعودی رسیده که رئیس هیات عبدالعزیزبن عبدالله بن‌باز بود.


بن باز که حقیقت را بر روی خود بسته است، چطور یا علی و یا حسین گفتن را شرک و منافات با توحید می‌داند در حالی که در قرآن کمک خواستن از دیگران به طور صریح وجود دارد آیا بن باز نعوذ بالله از خدا بهتر توحید را می‌فهمد؟ قرآن در بیان جریان کمک خواستن فرزندان یعقوب از زبان آنها چنین می‌فرماید: «یا ابانا استغفر لنا ذنوبنا انا کنا خاطئین» «ای پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه، که ما خطاکار بودیم!»
اگر کمک خواستن با گفتن «یاعلی» شرک است، پس «ای پدر» گفتن فرزندان هم شرک است؛ چرا یعقوب (علیه‌السّلام)‌ که پیامبر خدا بود، آنها را مشرک ندانست بلکه در جواب در خواست استغفار آنها که نوعی یاری خواستن بود، قول یاری کردن را که همان استغفار بود، به آنها داد و گفت: «قال سوف استغفر لکم ربی انه هو الغفور الرحیم» «بزودی برای شما از پروردگارم آمرزش می‌طلبم، که او آمرزنده و مهربان است!
حضرت یعقوب (علیه‌السّلام)‌ که پیامبر خدا بود به آن‌ها قول داد که در آینده نزدیک از خداوند برای آن‌ها طلب استغفار خواهد کرد اگر توسل به غیر خدا شرک بود، حضرت یعقوب (علیه‌السّلام)‌ نباید به آن‌ها چنین قولی می‌داد و باید آن‌ها را از این کار شرک آلود نهی می‌کرد. وهابیت توسل به زنده را جایز می‌دانند ولی توسل به مرده را حرام می‌دانند و این آیه راهم حمل به زمان حیات می‌کنند.


مفتی اعظم عربستان، در «نواقض الاسلام» کفر شیعیان را اثبات می‌کند و دلائلی که موجب کفر می‌شود را با نام «نواقض» مطرح می‌کند و بیان می‌کند که دومین ناقض که انسان را از اسلام بیرون می‌کند، این است که کسی که بین خود و خدا واسطه قرار دهد و از آن واسطه چیزی بخواهد و از آنان شفاعت بطلبد و به آنها توکل کند، چنین افرادی به اجماع علماء و دانشمندان اسلام، کافر هستند. «من جعل بینه و بین الله وسائط یدعوهم ویسالهم الشفاعة و یتوکل علیهم فقد کفر اجماعا»
در اینجا نیز علاوه بر آیه قبلی که فرزندان یعقوب (علیه‌السّلام)‌، پدر را واسطه بین خود و خدا قرار دادند، آیه‌ای وجود دارد که مومنان را جهت تقرب به خدا، به واسطه داشتن و یافتن وسیله، تشویق کرده و چنین می‌فرماید: «یاایها الذین ءامنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیلة» «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیله‌ای برای تقرب به او بجوئید»
در این آیه وسیله بطور مطلق آمده است و مقید نیز نشده که وسیله، حتما باید قرآن باشد و انسان نباشد، زنده باشد و مرده نباشد بلکه مطلق است. خداوند در آیه دیگر، مصداق وسیله «پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)‌» را هم به مردم معرفی می‌کند و بیان می‌کند که واسطه آنها که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)‌ است، اگر برای آنها استغفار کند، خدا هم بخاطر این واسطه، گناهان آنها را می‌بخشد. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاءوک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما» «و اگر آنان، هنگامی که به خود ستم می‌کردند (و فرمان‌های خدا را زیر پا می‌گذاردند) به نزد تو می‌آمدند و از خدا طلب آمرزش می‌کردند و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)‌ هم برای آنها استغفار می‌کرد خدا را توبه‌پذیر و مهربان می‌یافتند».
این آیه، صراحت دارد که آمدن به طرف پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)‌ و او را بر درگاه خدا شفیع قرار دادن، و وساطت و استغفار آن حضرت برای گنهکاران نه تنها شرک نیست؛ «هرچند وهابیان کمک خواستن از شخص زنده را اشکال نمی‌دانند ولی می‌شود از آیه استفاده کرد که خواستن از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)‌ شامل بعد از مرگ ایشان نیز می‌شود» بلکه سبب پذیرش توبه، و رحمت خدا هم می‌شود.
اگر وساطت، دعا، استغفار و شفاعت خواستن از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)‌ شرک بود، چگونه امکان داشت که خداوند چنین دستوری را به گنهکاران بدهد!
این درخواست استغفار نیز فقط شامل دوران حیات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)‌ نمی‌شود؛ زیرا حیات و ممات ایشان باهم فرقی ندارد همچنانکه علمای اهل سنت به زنده بودن انبیاء بعد از مرگ تصریح کرده‌اند از جمله آنها، آلوسی است که معتقد است: حیات انبیاء (علیهم السلام)، حیاتی است برزخی و برتر از حیات شهدا که خداوند متعال در مورد ایشان فرموده است که ««بل احیاء عند ربهم یرزقون» «اماحیاةالانبیاءعلیهمالصلاةوالسلام الحیاة البرزخیة التی هی فوق حیاة الشهداءالذین قال الله تعالی فیهم «بل احیاء عند ربهم یرزقون فامر ثابت بالاحادیث الصحیحة قال بخاری عصره شیخ مشایخنا الشیخ علی السویدی»
«ایشان زنده‌اند نزد پرورگارشان روزی داده می‌شوند» آلوسی، زنده بودن انبیاء را طبق روایات صحیح، امر مسلم و ثابت دانسته و روایتی را به عنوان شاهد از سول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)‌ برای اثبات حرف خود نقل می‌کند که حضرت فرمودند: «الانبیاء احیاء فی قبورهم یصلون»
[۲۱] عسقلانی شافعی، احمد بن علی بن حجر ابو الفضل، فتح الباری شرح صحیح البخاری، ج۶، ص۴۸۷، وفات ۸۵۲، تحقیق: محب الدین الخطیب، بیروت، دار المعرفة – بیروت.
پیامبران در قبرهای خود زنده‌اند و مشغول نمازند.
سبکی نیز قریب به سخن آلوسی، کلامی دارد که زنده بودن انبیاء را در برزخ همچون حیات دنیوی مسلم می‌داند.
[۲۲] حلبی، علی بن برهان الدین الحلبی، السیرة الحلبیة فی سیرة الامین المامون، ج۲، ص۴۳۲، وفات: ۱۰۴۴، بیروت، دار المعرفة – ۱۴۰۰.
«حیاة الانبیاء والشهداء کحیاتهم فی الدنیا»


بن باز، تقریب بین شیعیان و اهل سنت را جایز ندانسته و معتقد است تقریب بین شیعیان و مسلمانان غیر ممکن است و علت آن را وجود اختلافات متعدد در موضوع اعتقادات یکدیگر مانند توحید به خدا و اخلاص و محبت به صحابه.
بر همین اساس به نظر وی تقریب بین شیعه و اهل سنت به سبب اختلاف عقیده ممکن نیست. «التقریب بین الرافضة وبین اهل السنة غیر ممکن؛ لان العقیدة مختلفة، فعقیدة اهل السنة والجماعة توحید الله واخلاص العبادة لله سبحانه وتعالی، وانه لا یدعی معه احد لا ملک مقرب ولا نبی مرسل، وان الله سبحانه وتعالی هو الذی یعلم الغیب، ومن عقیدة اهل السنة محبة الصحابة رضی الله عنهم جمیعا والترضی عنهم والایمان بانهم افضل خلق الله بعد الانبیاء وان افضلهم ابو بکر الصدیق، ثم عمر، ثم عثمان، ثم علی، رضی الله عن الجمیع، والرافضة خلاف ذلک فلا یمکن الجمع بینهما، کما انه لا یمکن الجمع بین الیهود والنصاری والوثنیین واهل السنة، فکذلک لا یمکن التقریب بین الرافضة وبین اهل السنة لاختلاف العقیدة التی اوضحناها».
مفتی عربستان گویا آیه اعتصام را نخوانده است که خدا می‌فرماید: «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا» «وهمگی به ریسمان خدا «قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت»، چنگ زنید، و پراکنده نشوید»
خداوند امر به اتحاد می‌کند در حالی که بن باز بر خلاف قرآن، امر به اختلاف می‌کند آیا این، مخالفت با نص صریح قرآن نیست؟!
نکته‌ای که درباره تقریب و وحدت باید به آن اشاره کنیم این است که اهداف تقریب و وحدت، یکی کردن مذاهب و از بین بردن دیگر مذاهب، نیست قطعا مدعیان وحدت، این چنین هدفی نداشتند. بلکه بنیان‌گذاران وحدت، به ویژه حضرت آیت‌الله العظمی بروجردی (رحمة‌الله‌علیه)، موسس «دار التقریب بین المذاهب الاسلامیة» در مصر و الازهر، همواره این ندا را سر می‌دادند که هدف ما، تقریب میان مذاهب است، نه توحید مذاهب.


عبدالعزیز بن باز در فتوایی، مراسم میلاد گرفتن برای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)‌ را بدعت در دین دانسته
[۲۵] سبحانی، جعفر، آیین وهابیت، ج۱، ص۱۷۳.
آیت‌الله سبحانی در کتاب آیین وهابیت صفحه ۱۷۳ برپایی روز ولادت و بعث پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)‌ را مصداق (عزروه) در سوره اعراف می‌داند که دلالت بر تکریم رسول خداست و آنرا مستند به اعمال سلف می‌داند.
[۲۷] دویش، فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة والافتاء، ج۴، ص۲۱۷.
«اقامة مولد النبی (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌سلم)‌ من الامور المبتدعة، وقد ثبت عن رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌سلم)‌ انه قال: «من احدث فی امرنا هذا ما لیس منه فهو رد»، وفی روایة: «من عمل عملا لیس علیه امرنا فهو رد»، وهذا لم یفعله الرسول، ولم یامر به، ولم یر احدا فعله وسکت عنه، ولا فعله خلفاؤه من بعده، وهکذا سلف الامة فی القرون الثلاثة المفضلة لم یفعلوه ثم ابتدعت اقامته».


بن باز، درود فرستادن
[۲۸] شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۱۳۱، بیروت، دار المعرفة.
[۲۹] مغربی، محمد بن عبد الرحمن ابوعبدالله، مواهب الجلیل لشرح مختصر خلیل، ج۲، ص۸۳، (متوفای: ۹۵۴هـ)، بیروت، دار الفکر، ۱۳۹۸هـ، چاپ دوم.
«بن باز چگونه این را بدعت می‌داند ولی وقتی که علمای اهل سنت گفتن کلماتی را در وسط اذان مشروع می‌دانند آن را بدعت نمی‌داند در حالی که در سنت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)‌ وجود نداشت. مانند سلام دادند در وسط سلابه امیر «السلام علیک ایها الامیر» سرخسی حنفی، شمس الدین ابوبکر محمد بن ابی سهل (متوفای۴۸۳هـ) » بر رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)‌ قبل از اذان و بعد از اذان را از بدعت‌هایی می‌داند که در دین ایجاد شده است
[۳۰] دویش، فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة والافتاء، ج۴، ص۱۴۶.
«ذکر الصلاة والسلام علی الرسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌سلم)‌ قبل الاذان وهکذا الجهر بها بعد الاذان مع الاذان من البدع المحدثة فی الدین» واین حرفش را مستند به روایت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)‌ می‌کند که فرمودند: «هر کس بر دستورات دینی ما چیزی بیفزاید، مردود است» «من احدث فی امرنا هذا ما لیس منه فهو رد» و همچنین فرموده است: هر کس عملی را انجام دهد که ما به آن دستور نداده‌ایم، قبول نمی‌شود. «الدین من عمل عملا لیس علیه امرنا فهو رد»


رئیس (بن باز) و هیئت دائم افتای سعودی در پاسخ به سؤالی پیرامون برپایی مراسم مولودی و سوگواری برای پیامبران و صالحان و همچنین مراسم بزرگداشت آنها، چنین فتوا داده‌اند که برپایی مراسم جشن برای انبیا ء و صالحان که دنیا، رحلت کرده‌اند، جایز نیست و نیز زنده داشتن یاد آنان در ایام ولادت و برداشتن علم‌ها و قرار دادن چراغ‌ها و شمع‌ها بر روی قبر آنان و ساختن قبه‌ها و مساجد بر روی ضریح‌های آنان یا پوشاندن روی آنها یا مثل این اعمال، جایز نیست؛ زیرا تمام آنچه که ذکر شد از بدعت‌هایی است که در دین به وجود آمده است و از وسایل شرک است؛ چون که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)‌ و انبیاء و صالحان گذشته این کارها را انجام ندادند، و نیز صحابه با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)‌ و هیچ یک از ائمه مسلمین در آن سه قرنی که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)‌ گواهی داده که بهترین قرن‌ها بعد از او است، نسبت به هیچ یک از اولیا وصالحان انجام ندادند.
[۳۳] دویش، فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة والافتاء، ج۴، ص۲۶۹.
«لا یجوز الاحتفال بمن مات من الانبیاء والصالحین ولا احیاء ذکراهم بالموالد ورفع الاعلام، ولا بوضع السرج والشموع علی قبورهم، ولا ببناء القباب والمساجد علی اضرحتهم او کسوتها او نحو ذلک؛ لان جمیع ما ذکر من البدع المحدثة فی الدین، ومن وسائل الشرک، فان النبی (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌سلم)‌ لم یفعل ذلک بمن سبقه من الانبیاء والصالحین ولا فعله الصحابة رضی الله عنهم بالنبی (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌سلم)‌، ولا احد من ائمة المسلمینفی القرون الثلاثة التی شهد لها (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌سلم)‌ بانها خیر القرون من بعده باحد من الاولیاء والصالحین او المملوک او الحکام».


مفتی اعظم وهابیت چگونه و با چه ملاکی سوگواری را که برخواسته از احساسات درونی است، بدعت می‌داند؟ اگر اشک و گریه چیز لغوی و بی‌خودی بود، چرا خدا در وجود انسان‌ها قرار داد.
اگر مراسم گرفتن بدعت است باید بن باز – نعوذ بالله - اول پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)‌ را بدعت‌گذار بداند؛ زیرا رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)‌ پس از جنگ احد راهی مدینه شد در آن هنگام زنان انصار در سوگ شهدای خویش می‌گریستند. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)‌ با شنیدن ناله عزاداران، از شهادت و غربت عمویش حمزه یاد کرد وفرمود: لکن حمزة لا بواکی له فجئن نساء الانصار یبکین علی حمزة عنده، فاستیقظ و هن یبکین
[۳۴] متقی هندی، علاء الدین علی المتقی بن حسام الدین الهندی، هـکنز العمال فی سنن الاقوال والافعال، ج۱۵، ص۲۶۱، الوفاة: ۹۷۵، تحقیق: محمود عمر الدمیاطی، بیروت، دار الکتب العلمیة- ۱۴۱۹هـ-۱۹۹۸م، چاپ اول.
«اما عمویم حمزه گریه کن ندارد زن‌های انصار آمدند و پیش او بر حمزه گریه کردند تا اینکه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)‌ صدای ناله زنان انصار را شنید که برای حمزه گریه می‌کردند»
همچنین پس از کشته شدن جعفر پسر ابی طالب در جنگ موته، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)‌ به خانه او رفت و با حضورش موجب تسلی دل خانواده او شد در این هنگام فاطمه سلام‌الله‌علیها با صدای «واعماه» و گریه‌کنان وارد شد و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)‌ در این هنگام فرمود: سزاوار است بر مثل جعفر گریستن، پس گریه کنندگان بر همچون جعفر بگریند.» «ولما اتی النبی نعی جعفر اتی امراته اسماء بنت عمیس فعزاها فی زوجها جعفر و دخلت فاطمة رضی الله عنها وهی تبکی وتقول واعماه فقال رسول الله علی مثل جعفر فلتبک البواکی»
در این صورت آیا کار پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)‌ بدعت بود؟ و یا اگر دیگران این بدعت را انجام می‌دادند چرا حضرت نهی نکردند؟


فتواها وافکار ضد شیعی و غیر عقلی بن باز به عنوان مفتی بزرگ وهابیت و اهل سنت عربستان بیشتر از آن است که در این مقاله بگنجد، او نه تنها بر علیه شیعه موضع می‌گیرد و حکم شرک را بر آنها جاری می‌کند بلکه معتقدین به ثابت بودن خورشید را هم از قلم تکفیر جا نگذاشته است
[۳۶] بن باز، عبدالعزیز، رسالة الادلة النقلیة والحسیة علی جریان الشمس وسکون الارض وامکان الصعود الی الکواکب، ج۱، ص۱۷، مکه لطباعه والاعلام، ۱۳۹۵ه.
و با قائل شدن به هروله کردنخدا (دویدن خدا) جسمیت را بر خدا ثابت کرده است که این طور اعتقاد و نشر آن با کتاب خدا و سنت رسول خدا (علیه‌السّلام)‌ و عقل، بکلی تعارض دارد.


۱. عفیفی، عبدالرزاق، اتحاف النبلاء بسیرة العلامة عبد الرزاق، ج۱، ص۱۰۴- ۱۰۵، مکه.
۲. عفیفی، اتحاف النبلاء بسیرة العلامة عبد الرزاق، ص۱۰۵، مکه.
۳. عمیر مدخلی، شیخ ربیع بن هادی، تذکیر النابهین بسیر اسلافهم حفاظ الحدیث السابقین اللاحقین، ج۱، ص۳۲۰.
۴. عفیفی، بسیرة العلامة عبد الرزاق، ص۱۰۵، مکه.
۵. عفیفی، بسیرة العلامة عبد الرزاق، ص۱۰۴، مکه.
۶. عمیر المدخلی، شیخ ربیع بن هادی، تذکیر النابهین بسیر اسلافهم حفاظ الحدیث السابقین اللاحقین، ص۳۲۱.
۷. ابو شامه، عبد الرحمن بن اسماعیل ابو شامة، الباعث علی انکار البدع والحوادث، ج۱، ص۱۰۵، وفات:۶۶۵، تحقیق:عثمان احمد عنبر، قاهره، دار الهدی ۱۳۹۸ - ۱۹۷۸، چاپ اول.    
۸. شحود، علی بن نایف، مشاهیر اعلام المسلمین، ص۱۳۹، حقوق الطبع متاحة للهیئات العلمیة والخیریة.
۹. سعدی، عبد الرحمن بن ناصر بن عبدالله السعدی، التنبیهات اللطیفة، ج۱، ص۱۱، (المتوفی:۱۳۷۶ه) دار النشر.    
۱۰. عمیر المدخلی، شیخ ربیع بن هادی، تذکیر النابهین بسیر اسلافهم حفاظ الحدیث السابقین اللاحقین، ص۳۲۲.
۱۱. عباد، عبد المحسن بن حمد العباد البدر، الشیخ عبد العزیز بن باز نموذج من الرعیل الاول، ج۱، ص۱۷.    
۱۲. عمیر المدخلی، شیخ ربیع بن هادی، تذکیر النابهین بسیر اسلافهم حفاظ الحدیث السابقین اللاحقین، ص۳۲۱.
۱۳. دویش، احمد بن عبد الرزاق، فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة والافتاء، ج۳، ص۴۸۶، ریاض، رئاسة ادارة البحوث العلمیة والافتاء - الادارة العامة للطبع، چاپ اول.
۱۴. یوسف/سوره۱۲، آیه۹۷.    
۱۵. یوسف/سوره۱۲، آیه۹۸.    
۱۶. بن باز، عبدالعزیز، نواقض الاسلام، ج۱، ص۲، سعودی، وزارة الشؤون الاسلامیة والاوقاف والدعوة والارشاد، ۱۴۱۰ه چاپ اول.    
۱۷. مائده/سوره۵، آیه۳۵.    
۱۸. نساء/سوره۴، آیه۶۴.    
۱۹. آل عمران/سوره۳، آیه۱۶۹.    
۲۰. الوسی، نعمان بن محمود، الآیات البینات فی عدم سماع الاموات علی مذهب الحنفیة السادات، ج۱، ص۳۹، وفات:۱۳۱۷ه، تحقیق:محمد ناصر الدین الالبان، دار النشر:- ۱۳۹۹ه، چاپ دوم.    
۲۱. عسقلانی شافعی، احمد بن علی بن حجر ابو الفضل، فتح الباری شرح صحیح البخاری، ج۶، ص۴۸۷، وفات ۸۵۲، تحقیق: محب الدین الخطیب، بیروت، دار المعرفة – بیروت.
۲۲. حلبی، علی بن برهان الدین الحلبی، السیرة الحلبیة فی سیرة الامین المامون، ج۲، ص۴۳۲، وفات: ۱۰۴۴، بیروت، دار المعرفة – ۱۴۰۰.
۲۳. بن باز، عبد العزیز، مجموع فتاوی، ج۵، ص۱۵۶، عربستان، موقع الرئاسة العامة للبحوث العلمیة والافتاء.    
۲۴. عمران/سوره۳، آیه۱۰۳.    
۲۵. سبحانی، جعفر، آیین وهابیت، ج۱، ص۱۷۳.
۲۶. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۷.    
۲۷. دویش، فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة والافتاء، ج۴، ص۲۱۷.
۲۸. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۱۳۱، بیروت، دار المعرفة.
۲۹. مغربی، محمد بن عبد الرحمن ابوعبدالله، مواهب الجلیل لشرح مختصر خلیل، ج۲، ص۸۳، (متوفای: ۹۵۴هـ)، بیروت، دار الفکر، ۱۳۹۸هـ، چاپ دوم.
۳۰. دویش، فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة والافتاء، ج۴، ص۱۴۶.
۳۱. بخاری، محمد بن اسماعیل ابو عبدالله البخاری الجعفی، صحیح البخاری، ج۴، ص۱۸۴، وفات:۲۵۶، تحقیق:مصطفی دیب البغا، بیروت، دار ابن کثیر، الیمامة ۱۴۰۷ - ۱۹۸۷، چاپ دوم.    
۳۲. بخاری، صحیح البخاری، ج۹، ص۱۰۷، وفات:۲۵۶، تحقیق:مصطفی دیب البغا، بیروت، دار ابن کثیر، الیمامة ۱۴۰۷ - ۱۹۸۷، چاپ دوم.    
۳۳. دویش، فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة والافتاء، ج۴، ص۲۶۹.
۳۴. متقی هندی، علاء الدین علی المتقی بن حسام الدین الهندی، هـکنز العمال فی سنن الاقوال والافعال، ج۱۵، ص۲۶۱، الوفاة: ۹۷۵، تحقیق: محمود عمر الدمیاطی، بیروت، دار الکتب العلمیة- ۱۴۱۹هـ-۱۹۹۸م، چاپ اول.
۳۵. عبدالبر، یوسف بن عبدالله بن محمد بن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۱، ص۲۴۳، الوفاة:۴۶۳، تحقیق:علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل - ۱۴۱۲، چاپ اول.    
۳۶. بن باز، عبدالعزیز، رسالة الادلة النقلیة والحسیة علی جریان الشمس وسکون الارض وامکان الصعود الی الکواکب، ج۱، ص۱۷، مکه لطباعه والاعلام، ۱۳۹۵ه.
۳۷. بن باز، عبدالعزیز، مجموع فتاوی، ج۳، ص۶۲، تحقیق وچاپ، محمد بن سعد الشویعر، موقع الرئاسة العامة للبحوث العلمیة والافتا.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «عبدالعزیز بن باز».    






جعبه ابزار