• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بنی‌امیه تا بعثت پیامبر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بنی امیه به سبب سکونت در اطراف کعبه و مرکز مکه از قریش بطائح (قریشیان مرکز) به شمار می‌آمدند.
[۲] مروج الذهب، ج۲، ص۶۰۳.
بعدها با فتح مکه ( سال هشتم هجرت) برخی از آنان به مدینه مهاجرت کردند، چنان که در پایان خلافت عثمان شمار آنان با موالی ایشان در آن شهر حدود ۱۰۰۰ تن دانسته شده است.



با گسترش فتوحات، بنی امیه افزون بر شام، محل امارت یزید بن ابی سفیان و برادرش معاویه و جانشینان وی،
[۷] فتوح البلدان، ج۲، ص۱۷۸.
[۸] معجم البلدان، ج۲، ص۹۶.
[۹] معجم البلدان، ج۲، ص۱۳۰.
[۱۰] معجم البلدان، ج۲، ص۲۴۳.
در عراق
[۱۱] فتوح البلدان، ج۲، ص۳۹۵.
و آفریقا
[۱۲] معجم البلدان، ج۴، ص۴۳۲.
[۱۳] معجم قبایل العرب، ج۳، ص۱۰۹۴.
نیز حضور یافتند. از قرن دوم به بعد یکی از مراکز عمده تجمع آنان اندلس بود.
[۱۴] معجم البلدان، ج۲، ص۱۵۵.
[۱۵] معجم قبایل العرب، ج۲، ص۵۰۶.

با توجه به اینکه بنی امیه تا هنگامه ظهور اسلام در شمار بنی عبد مناف شمرده می‌شدند، در گزارشهای عصر جاهلی جز اشاراتی پراکنده، اخباری از بنی امیه به صورت مستقل ارائه نشده است.


امویان در عصر جاهلی، از توانگران قریش به شمار می‌آمدند و تجارت پیشه بودند. جد اعلای آنان عبد شمس عامل پیمان تجاری قریش با حبشه
[۱۹] تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۴۴.
یا عراق
[۲۰] مبهمات القرآن، ج۲، ص۷۴۶.
بود، از این رو از اصحاب ایلاف به شمار می‌آید.
[۲۲] تفسیر قرطبی، ج۲۰، ص۱۳۹.
[۲۳] مبهمات القرآن، ج۲، ص۷۴۵.
ابوسفیان (صخر) پسر حرب نیز در آستانه ظهور اسلام به عنوان رئیس کاروانهای تجاری قریش با شام داد و ستد داشت.
[۲۴] اخبار مکه، ص۱۱۵.
[۲۶] الاستیعاب، ج۴، ص۲۴۰.
از میان مناصب به ارث رسیده از قصی، حرب منصب قیادت را بر عهده داشت، چنان که قبل از او در اختیار جدش عبد شمس بود،
[۲۷] اخبار مکه، ص۱۱۵.
از این رو در نبرد فجار، حرب فرمانده سپاه قریش و پس از او ابوسفیان عهده دار این منصب بود، افزون بر این، حرب و ابوسفیان از داوران قریش شمرده شده‌اند.


از شخصیتهای معروف آنان در این عصر، می‌توان افزون بر حرب و پسرش ابوسفیان به ابواحیحه سعید بن عاص بن امیه اشاره کرد. شواهد نشان می‌دهد که فرزندان عبد مناف خود دو دسته بوده‌اند: هاشم با بنی مطلب ارتباط نزدیکی داشتند و بنی عبد شمس با بنی نوفل، چنان که در گزارشی به همپیمانی بنی امیه با بنی نوفل تصریح شده است.
رقابتها و درگیریهای بنی امیه را با زیر مجموعه‌های قریشی می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: آنان، گاه زیر لوای بنی عبدمناف با دیگر قبایل قریش درگیر و گاه به صورت مستقل وارد عمل می‌شدند. از آنجا که بنی امیه بخشی از بنی عبد مناف بودند در درگیری بنی عبد مناف با بنی عبدالدار و همپیمانانشان برای تصدی مناصب کعبه حضور داشتند.
[۳۲] تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۴۸.
[۳۳] المفصل، ج۴، ص۵۸.
همچنین در رقابت بنی عبد مناف با بنی سهم، که به نظر برخی مفسران سوره تکاثر درباره ایشان نازل شده، بنی امیه نیز نقش داشتند.
[۳۴] اسباب النزول، ص۴۰۰.
[۳۵] مجمع البیان، ۱۰، ص۸۱۱.
[۳۶] تفسیر بغوی، ج۴، ص۴۸۸.



در ارتباط با درگیری مستقیم بنی امیه با دیگر قبایل قریشی می‌توان از درگیری آنان با بنی زهره و بنی عدی یاد کرد. به موجب خبری، نزاعی میان بنی امیه و بنو زهره روی داد. بنی امیه که خود را قدرتمندتر از رقیب می‌دیدند، درصدد اخراج ایشان از مکه برآمدند؛ اما با حمایت بنوسهم از تیره‌های مطرح قریش از بنی زهره که خویشاوند آنان بودند، امویان ناکام ماندند.
[۳۷] النزاع والتخاصم، ص۴۱.



در خصوص نزاع بنی امیه با بنومخزوم، از دیگر شاخه‌های پر نفوذ قریش در گزارشی کوتاه و مبهم آمده است: فردی از کنانه، همپیمان مخزومیها با فردی از بنی زبید، همپیمان بنی امیه به تفاخر پرداختند. در پی آن گروهی از دو طرف نزد حِجر اسماعیل اجتماع کرده، برتری خود را به رخ یکدیگر کشیدند و با اوج گرفتن نزاع برای داوری نزد یکی از کاهنان (سطیح کاهن) رفتند. وی نیز به نفع بنو مخزوم حکم کرد. از نزاع بنی امیه با بنی عدی بن کعب نیز گزارشی ارائه شده است.


برخی منابع به گونه‌ای برجسته از رقابت امیه با هاشم و فرزندان ایشان با یکدیگر در دوره جاهلی سخن گفته‌اند، چنان که امیه (جد امویان) به هاشم بن عبد مناف، جد اعلای رسول خدا، از این رو که با اقدامهای شایسته‌اش، منزلت اجتماعی فوق العاده‌ای یافته بود، حسادت میورزید، از این رو در این راستا کارهای بی ثمری انجام داد. سرانجام این رقابت و نزاع با داوری کاهنی از قبیله خزاعه به نفع هاشم پایان یافت و امیه به مدت ۱۰ سال طبق شرط از پیش تعیین شده به شام تبعید شد.
[۴۱] تاریخ طبری، ج۱، ص۵۰۴.
برخی محققان این گزارش را به افسانه تشبیه و آن را انکار کرده‌اند.
[۴۲] تاریخ صدر اسلام، ص۹۵.
مشابه چنین گزارشی درباره حرب فرزند امیه نیز وجود دارد. گویند: وی به مقام و موقعیت عبدالمطلب بن هاشم رشک می‌برد و او نیز چون پدرش که پس از داوری محکوم گردید، ناچار شد به داوری تن دهد. این بار نیز، رئیس وقت بنی امیه محکوم شد.
[۴۳] تاریخ طبری، ج۱، ص۵۰۵.
به موجب گزارش ابن خلدون جمعیت بنی امیه در آن دوره بر بنی هاشم فزونی داشته است. در درگیریها و اختلافات میان بنی امیه و بنی هاشم که هر دو از شاخه‌های بنی عبد مناف بودند، شاخه بنی نوفل بن عبد مناف در کنار بنی امیه
[۴۷] تاریخ طبری، ج۲، ص۲۴۷-۲۴۹.
و شاخه بنی مطلب بن عبد مناف در کنار بنی هاشم قرار گرفتند، چنان که در محاصره اقتصادی قریش اینان در کنار هم بودند.
[۴۸] تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۱.
[۴۹] تاریخ طبری، ج۲، ص۹۸.
[۵۰] تاریخ طبری، ج۲، ص۷۹.
به رغم این همه گاه پیوندهایی نیز بین بنی امیه و بنی هاشم برقرار می‌شد، چنان که ابولهب عموی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم با‌ام جمیل (حمالة الحطب) خواهر ابوسفیان ازدواج کرده بود
[۵۱] السیرة النبویه، ج۱، ص۳۵۴-۳۵۵.
نیز دختر پیامبر، زینب با ابوالعاص بن ربیع عبشمی پیمان زناشویی داشت.
[۵۴] السیرة النبویه، ج۲، ص۶۵۱.
[۵۵] الطبقات، ج۱، ص۲۳۸.



الآحاد والمثانی؛ الاتقان فی علوم القرآن؛ الاحتجاج؛ الاخبار الطوال؛ اخبار مکة و ماجاء فیها من الآثار؛ الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد؛ اسباب النزول؛ الاستیعاب فی معرفة الاصحاب؛ اسدالغابة فی معرفة الصحابه؛ الاعلام؛ الاغانی؛ الامامة و السیاسه؛ الامام علی علیه‌السّلام صوت العدالة الانسانیه؛ الانساب؛ انساب الاشراف؛ بحارالانوار؛ البدء و التاریخ؛ البدایة و النهایه؛ البرهان فی تفسیر القرآن؛ پرتو اسلام؛ تاویل الآیات الباهرات؛ تاویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهره؛ تاج العروس من جواهر القاموس؛ تاریخ ابن خلدون؛ تاریخ الامم و الملوک، طبری؛ تاریخ خلیفة بن خیاط؛ تاریخ صدر اسلام؛ تاریخ العرب؛ تاریخ کمبریج؛ تاریخ مختصر الدول؛ تاریخ مدینة دمشق؛ تاریخ المدینة المنوره؛ تاریخ الیعقوبی؛ تجارب الامم؛ تجارب السلف در تاریخ؛ التفسیر الحدیث؛ تفسیر الصافی؛ تفسیر العیاشی؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر؛ تفسیر القمی؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر کنزالدقائق و بحرالغرائب؛ تفسیر مبهمات القرآن؛ التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب؛ التکمیل والاتمام لکتاب التعریف والاعلام؛ التنبیه والاشراف؛ جامع البیان عن تاویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ الجمل والنصر لسید العترة فی حرب البصره؛ جمهرة انساب العرب؛ جمهرة النسب؛ حیاة الامام الحسین علیه‌السّلام؛ خلافت و ملوکیت؛ دائرة المعارف بستانی؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالماثور؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛ روض الجنان و روح الجنان؛ سبل الهدی و الرشاد؛ السیرة النبویه، ابن هشام؛ شذرات الذهب فی اخبار من ذهب؛ شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار علیهم‌السّلام؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید؛ شواهد التنزیل؛ الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیه؛ ضحی الاسلام؛ الطبقات الکبری؛ العقد الفرید؛ علوم قرآنی؛ علی و فرزندان؛ عیون الاثر فی فنون المغازی والشمائل والسیر؛ الغارات؛ الغدیر فی الکتاب والسنة والادب؛ فتوح البلدان؛ القاموس المحیط؛ قرآن در اسلام از دیدگاه تشیع؛ الکافی؛ الکامل فی التاریخ؛ کتاب الثقات؛ کتاب الفتن؛ کتاب النسب؛ الکشاف؛ کنزالعمال فی سنن الاقوال والافعال؛ لباب النقول فی اسباب النزول؛ لسان العرب؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ المحبر؛ مروج الذهب و معادن الجوهر؛ المستدرک علی الصحیحین؛ مسند ابی یعلی الموصلی؛ مشاهیر علماء الامصار؛ المعارف؛ معالم التنزیل فی التفسیر والتاویل، بغوی؛ معجم رجال الحدیث؛ المعجم الصغیر؛ معجم قبائل العرب؛ المغازی؛ المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام؛ مقدمة ابن خلدون؛ مکاتیب الرسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم؛ مناقب آل ابی طالب؛ المنتظم فی تاریخ الملوک والامم؛ المنمق فی اخبار قریش؛ موسوعة دول العالم؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ النزاع والتخاصم بین بنی امیه و بنی هاشم؛ النصائح الکافیة لمن یتولی معاویه؛ نهایة الارب فی فنون الادب؛ نهج البلاغه؛ ینابیع الموده.


۱. المحبر، ص۱۶۷.    
۲. مروج الذهب، ج۲، ص۶۰۳.
۳. المنتظم، ج۶، ص۱۲.    
۴. الطبقات، ج۲، ص۲۷۲.    
۵. الطبقات، ج۳، ص۲۳۶.    
۶. الطبقات، ج۷، ص۲۸۵.    
۷. فتوح البلدان، ج۲، ص۱۷۸.
۸. معجم البلدان، ج۲، ص۹۶.
۹. معجم البلدان، ج۲، ص۱۳۰.
۱۰. معجم البلدان، ج۲، ص۲۴۳.
۱۱. فتوح البلدان، ج۲، ص۳۹۵.
۱۲. معجم البلدان، ج۴، ص۴۳۲.
۱۳. معجم قبایل العرب، ج۳، ص۱۰۹۴.
۱۴. معجم البلدان، ج۲، ص۱۵۵.
۱۵. معجم قبایل العرب، ج۲، ص۵۰۶.
۱۶. تاریخ دمشق، ج۵۵، ص۸۰.    
۱۷. الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۶۱.    
۱۸. المحبر، ص۱۶۳.    
۱۹. تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۴۴.
۲۰. مبهمات القرآن، ج۲، ص۷۴۶.
۲۱. المحبر، ص۱۶۲-۱۶۳.    
۲۲. تفسیر قرطبی، ج۲۰، ص۱۳۹.
۲۳. مبهمات القرآن، ج۲، ص۷۴۵.
۲۴. اخبار مکه، ص۱۱۵.
۲۵. المعارف، ۵۷۵.    
۲۶. الاستیعاب، ج۴، ص۲۴۰.
۲۷. اخبار مکه، ص۱۱۵.
۲۸. تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۲.    
۲۹. المحبر، ص۱۳۲.    
۳۰. المحبر، ص۱۶۵.    
۳۱. المنمق، ص۳۳.    
۳۲. تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۴۸.
۳۳. المفصل، ج۴، ص۵۸.
۳۴. اسباب النزول، ص۴۰۰.
۳۵. مجمع البیان، ۱۰، ص۸۱۱.
۳۶. تفسیر بغوی، ج۴، ص۴۸۸.
۳۷. النزاع والتخاصم، ص۴۱.
۳۸. المنمق، ص۱۰۴ - ۱۰۶.    
۳۹. المنمق، ص۹۴.    
۴۰. الطبقات، ج۱، ص۶۲.    
۴۱. تاریخ طبری، ج۱، ص۵۰۴.
۴۲. تاریخ صدر اسلام، ص۹۵.
۴۳. تاریخ طبری، ج۱، ص۵۰۵.
۴۴. المنمق، ص۳۶۴.    
۴۵. سبل الهدی، ج۱، ص۲۶۴-۲۶۶.    
۴۶. تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۲.    
۴۷. تاریخ طبری، ج۲، ص۲۴۷-۲۴۹.
۴۸. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۱.
۴۹. تاریخ طبری، ج۲، ص۹۸.
۵۰. تاریخ طبری، ج۲، ص۷۹.
۵۱. السیرة النبویه، ج۱، ص۳۵۴-۳۵۵.
۵۲. الطبقات، ج۸، ص۴۰-۴۱.    
۵۳. النزاع والتخاصم، ص۵۸.    
۵۴. السیرة النبویه، ج۲، ص۶۵۱.
۵۵. الطبقات، ج۱، ص۲۳۸.



دائرةالمعارف قرآن کریم بر گرفته از مقاله «بنی امیه».    



جعبه ابزار