• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تحدی قرآن به اعجاز غیبی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



برخی از عالمان بر این باورند که اخبار غیبی در قرآن آمده؛ ولی به آن تحدی نشده است، زیرا به همه سوره‌های قرآن تحدّی شده، درحالی که بسیاری از سوره‌ها دارای خبر غیبی نیست، افزون بر اینکه مدعیان همانندآوری در عصر نزول قرآن دسترسی به غیب نداشتند و به طور طبیعی ناتوانی آنان از همانندآوری آشکار بود، در صورتی که کسی از آنان چنین عذری را مطرح نکرده است؛ همچنین آنان که به اعجاز غیبی باور دارند، نمی‌توانند آن را از بیان قرآنی جدا و به عنوان وجه اعجازی مستقل مطرح کنند.



در کتابهای آسمانی پیشین نیز برخی از این امور (اخبار غیبی مربوط به گذشته و آینده) آمده بود، با آنکه کتابهای یاد شده معجزه نبوده و کسی از یهود و نصارا ادعای اعجاز آنها را نداشته است.
[۱] رافعی، مصطفی صادق، القرآن اعجازه و بلاغته، ص۷۱-۷۲.
[۳] ثلاث رسائل فی اعجاز القرآن، ص۲۳-۲۴.
بسیاری از صحابیان نیز به صرف شنیدن بخشی از آیات ، معجزه بودن آن را باور کردند و منتظر تحقق آنچه قرآن خبر داده بود ننشستند.


نبود اخبار غیبی در همه سوره‌ها دلیل عدم تحدّی به آن نیست، زیرا خواهد آمد که قرآن به همه قرآن نیز تحدّی کرده و کسی که بخواهد به این تحدّی پاسخ گوید باید حجم زیادی خبر غیبی باز گوید. اگر قرآن در سیر تحدّی از مراحل سخت تر (آوردن کتابی مانند قرآن) صرف نظر کرده و برای اثبات ناتوانی مخالفان، مراحل آسان تری را پیشنهاد کرده است، نه تنها دلیلی بر نفی معجزه بودن خبرهای غیبی و عدم تحدّی به آنها نیست، بلکه ناتوانی مخالفان را نمایان تر می‌سازد، افزون بر این، اگر همانندآوران بخواهند مانند یکی از سوره‌های دربردارنده خبر غیبی را بیاورند، سخن آنان نیز باید دارای خبر غیبی باشد وگرنه در ابطال ادعای قرآن ناکام خواهند بود. کوتاه بودن دست همانندآوران از خبر غیبی نیز کمال ناتوانی آنان را نشان می‌دهد، و چنانچه به این نکته اعتذار می‌جستند، به شکست خود در برابر قرآن اقرار کرده بودند.


همچنین عدم ادعای اعجاز کتابهای آسمانی گذشته در عین در برداشتن خبرهای غیبی دلیلی بر نفی اعجاز غیبی قرآن نیست، زیرا خدای متعالی و به تبع او پیامبران مبلّغ کتابهای آسمانی، براساس مصالحی آنها را به عنوان معجزه و دلیل صدق دعوت خود قرار نداده و در پی تحدّی به آنها نبوده‌اند، بلکه برای اثبات حقانیت خود به معجزات دیگری، مطابق با نیاز جامعه خود، روی آورده‌اند، بر خلاف قرآن که معجزه جاوید خدای سبحان است و بر پایه مصلحت الهی، در ابعاد مختلف و از جمله خبرهای غیبی، معجزه بوده و به آن تحدّی شده است.


نکته پایانی آنکه ایمان صحابیان به قرآن، ناشی از فهم همه ابعاد اعجاز قرآن نبوده تا عدم انتظار آنان برای تحقق درستی اخبار غیبی قرآن را دلیلی بر نفی معجزه بودن اخبار غیبی بشماریم، بلکه معتقدیم که بسیاری از صحابیان با مشاهده عبارات و آهنگ اعجازی قرآن و همچنین سابقه درس ناخواندگی و امانتداری پیامبر و جز آن به سرعت به درستی ادعای خدایی بودن قرآن پی برده و اسلام آوردند. با این توضیح، روشن شد که اعتقاد به اعجاز غیبی، مستلزم نفی وجوه اعجازی دیگر قرآن نیست، بلکه در کنار دیگر ابعاد، همانندآوران را در تنگنای بیشتری قرار می‌دهد.


در قرآن کریم آیه‌ای که فقط به این وجه از اعجاز تحدّی کرده باشد وجود ندارد. تنها در برخی آیات بر عدم آگاهی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و قوم ایشان از برخی خبرهای غیبی تصریح شده است: «تِلکَ مِن اَنباءِ الغَیبِ نوحیها اِلَیکَ ما کُنتَ تَعلَمُها اَنتَ ولا قَومُکَ مِن قَبلِ هـذا= این از خبرهای غیبی است که آن را به تو وحی می‌کنیم. پیش از این نه تو آن را می‌دانستی و نه قوم تو» ؛ ولی می‌توان گفت که تحدّی مطلق و عام قرآن شامل تحدّی به اخبار غیبی هم می‌شود، آن گونه که برخی از مفسران به این نکته تصریح کرده و در ذیل آیات تحدّی ، تحدّی به اخبار غیبی را نیز مطرح کرده‌اند. علامه طباطبایی با استناد به آیه «قُل لـَئِنِ اجتَمَعَتِ الاِنسُ والجِنُّ عَلی اَن یَاتوا بِمِثلِ هـذا القُرءانِ لا یَاتونَ بِمِثلِهِ ولَو کانَ بَعضُهُم لِبَعض ظَهیرا» معتقد است که قرآن، همه انسانها و جنیان را در همه زمانها و در تمامی ابعاد اعجاز، به همانندآوری دعوت کرده است، زیرا اگر فقط به فصاحت و بلاغت تحدّی کرده بود ویژه عربهای زمان نزول می‌بود.

۵.۱ - دلیل

بنابراین، با توجه به مطلق آمدن «مِثْل» و تعمیم تحدّی به همه انس و جن در هر زمان و مکان ، در این آیه، مدعیان غیر خدایی بودن قرآن و همانند آوران، باید کتابی بیاورند که از هر نظر همگون و هموزن قرآن باشد تا واژه «مِثْل» بر آن راست آید و در صورتی که کتاب آنان همه ویژگیهای قرآن را در بر نداشته باشد، درستی ادعای قرآن نمایان خواهد شد، پس اگر آنان کتابی بیاورند که با همه اوصاف قرآن برابری کند ولی از خبر غیبی تهی باشد، «مثل» قرآن بر آن صادق نخواهد بود.

۵.۲ - دیدگاه محمد باقرحکیم

محمد باقر حکیم نیز بر این باور است که مشرکان این تحدّی را جدی گرفته‌اند و در پی ناتوانی در مبارزه با آن، افسانه بودن قرآن را مطرح کرده‌اند.

۵.۳ - دیدگاه معاصرین

در زمان معاصر نیز همین سخن از سوی برخی مخالفان قرآن مطرح شده و دانشمندان مسلمان براساس آیات قرآن و شواهد تاریخی به آن پاسخ گفته‌اند؛ همچنین مقارنه قصص قرآن با «عهد قدیم» بر تحدّی قرآن در این بُعد تاکید میورزد و اعجاز آن را به صورت روشن تری برملا می‌کند، زیرا تورات، که قرآن به تحریف آن گواهی داده است، قصص گذشتگان را همراه با خرافات و اساطیری آورده که کرامت انبیای الهی را خدشه دار می‌سازد، و از اهداف تبلیغ و دعوت الهی دور شده است.


خبرهای غیبی قرآن را به انواع مختلفی تقسیم کرده‌اند که به طور فشرده به بررسی آن می‌پردازیم:

۶.۱ - اخبار گذشتگان

قرآن کریم در بعضی از آیات به بیان قصص انبیا و امتهای پیشین و سرانجام آنان پرداخته و بخشی از تاریخ آنها را با جهت گیری خاصی آورده است؛ در سوره هود درباره راز گزارش بخشی از خبرهای پیامبران الهی و معارف ثابت و استواری که موجب ثبات جان و دل پیامبر و پند و یادآوری مؤمنان است می‌فرماید: «وکُلاًّ نَقُصُّ عَلَیکَ مِن اَنباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَکَ وجاءَکَ فی هـذِهِ الحَقُّ ومَوعِظَةٌ وذِکری لِلمُؤمِنین= ما از هر یک از سرگذشتهای انبیا برای تو بازگو کردیم تا به وسیله آن قلبت را آرامش بخشیم (و اراده ات قوی گردد) و در این (اخبار و سرگذشتها) برای تو حق و برای مؤمنان موعظه و تذکر آمده است». با توجه به اینکه داستانهای انبیای الهی در طول تاریخ دچار تحریف یا به کلی فراموش شده بود، خداوند برای هدایت مردم، آنها را در قالب جمله‌هایی دلکش و موزون بیان کرده و حتی برخی از آنها را تکرار کرده است. اهمیت این داستانها در این است که بشر هیچ گونه امکان و ابزار متعارفی برای دستیابی به آنها نداشت و کسی جز خداوند به درستی از آن آگاه نبود، زیرا اگر چه برخی از این داستانها در کتابهای آسمانی پیشین نیز آمده بود؛ اما به دلیل تحریف، محتوای وحیانی خود را از دست داده بود. نزول این آیات، خرافات و مطالب نادرست کتابهای تحریف شده تورات و انجیل را از صفحه ذهنها زدود و ساحت قدس خدا و فرشتگان و پیامبران الهی را از نارواها پیراست.

۶.۲ - اخبار زمان نزول

در برخی از آیات قرآن کریم که حوادث جاری عصر نزول را بیان می‌کند، از اموری یاد شده که پیامبر و مردم از طریق عادی به آن دسترسی نداشتند. خداوند با نزول سآیاتی، اخبار درون گروهی منافقان که ضد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم توطئه می‌کردند و منش و نیتهای قلبی آنان را افشا می‌کرد و پیامبر را از خطرشان بر حذر می‌داشت. در یکی از این آیات می‌خوانیم: «و یَقولونَ طاعَةٌ فَاِذا بَرَزوا مِن عِندِکَ بَیَّتَ طَـائِفَةٌ مِنهُم غَیرَ الَّذی تَقولُ و اللّهُ یَکتُبُ ما یُبَیِّتونَ فَاَعرِض عَنهُم و تَوَکَّل عَلَی اللّهِ و کَفی بِاللّهِ وکیلا= و (در حضور تو می‌گویند) فرمانبرداریم و چون از نزد تو بیرون شوند شبانه گروهی از آنان جز آنچه می‌گویند یا تو می‌گوییـدر سر می‌پرورند و خدا آنچه را به شب در سر می‌پرورند می‌نویسد. از آنها روی بگردان و بر خدا توکل کن و خدا کارسازی بسنده است».
همچنین در آیه دیگری از بهانه جوییهای منافقان در ترک جهاد سخن می‌گوید که اگر آنان را به سفری کوتاه و کاری آسان بگمارند از آن استقبال می‌کنند؛ ولی از سختی گریزان‌اند و به خدا سوگند یاد می‌کنند که اگر می‌توانستیم با شما همراهی می‌کردیم؛ ولی خداوند می‌داند که آنان دروغگو هستند: «لَو کانَ عَرَضـًا قَریبـًا وسَفَرًا قاصِدًا لاَتَّبَعوکَ ولـکِن بَعُدَت عَلَیهِمُ الشُّقَّةُ وسَیَحلِفونَ بِاللّهِ لَوِ استَطَعنا لَخَرَجنا مَعَکُم یُهلِکونَ اَنفُسَهُم واللّهُ یَعلَمُ اِنَّهُم لَکـذِبون».

۶.۳ - پیشگویی‌ها

بخشی از اخبار غیبی قرآن که درباره وقایع بعد از نزول است، به دو بخش این جهانی و آن جهانی تقسیم می‌شود. در میان اخبار غیبی این جهانی قرآن، دست کم دو موضوع به چشم می‌خورد: یکی حوادث اجتماعی و دیگری حوادث در آستانه پایان جهان .

۶.۳.۱ - حوادث اجتماعی

قرآن کریم کسانی را که دلبستگی به اسلام از خود نشان نمی‌دادند و احتمال ارتداد آنان می‌رفت، تهدید کرده، و از آوردن قومی دیگر به جای آنان، سخن می‌گوید: «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا مَن یَرتَدَّ مِنکُم عَن دینِهِ فَسَوفَ یَاتِی اللّهُ بِقَوم یُحِبُّهُم ویُحِبّونَهُ اَذِلَّة عَلَی المُؤمِنینَ اَعِزَّة عَلَی الکـفِرینَ یُجـهِدونَ فی سَبیلِ اللّهِ ولا یَخافونَ لَومَةَ لائِم ذلِکَ فَضلُ اللّهِ یُؤتیهِ مَن یَشاءُ واللّهُ وسِعٌ عَلیم=‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هر کس از شما از دین خود برگردد به زودی خدا گروهی (دیگر) را می‌آورد که آنان را دوست می‌دارد و آنان (نیز) او را دوست می‌دارند با مؤمنان فروتن و بر کافران سرافرازند. در راه خدا جهاد می‌کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمی‌ترسند. این فضل خداست، آن را به هر که بخواهد می‌دهد و خدا گشایشگر داناست».
در اینکه مصداق آن قوم دیگر چه کسانی هستند، روایات مختلفی رسیده و آرای متفاوتی مطرح شده است؛ براساس برخی روایات، مقصود از آن قوم ، قائم آل محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و یاران ایشان است. در برخی دیگر نیز از امیرمؤمنان، علی علیه‌السّلام و یارانشان، یمنیها، ایرانیان، پیکارگران با مرتدان و جز آنان یاد شده است؛ همچنین برخی آیات خبر از وقوع فتنه‌ها و جنگها و شکستها و پیروزیها در آینده دور یا نزدیک داده‌اند. برخی از عالمان، این گونه پیشگوییها را ذیل عنوان ملاحم قرآن قرار داده اند و با پدید آمدن مصداق عینی برخی از این خبرها در صدر اسلام، مخالف و موافق به صدق آن اذعان کرده‌اند.

۶.۳.۱.۱ - دو نمونه از آیات ملاحم

در ذیل به ذکر دو نمونه از آیات ملاحم که صدق آن آشکار آمده، می‌پردازیم:
یک. «سَیُهزَمُ الجَمعُ ویُوَلّونَ الدُّبُر= به زودی این جمع در هم شکسته و (به دشمن) پشت کرده و می‌گریزند.» این آیه سالیانی قبل از جنگ بدر ، در مکه نازل شده و به شکست کافران مکی در آینده خبر داده است؛ آنان بر این باور بودند که در برابر مخالفان خود متحد و پیروزند و همین را بر زبان می‌آوردند: «اَم یَقولونَ نَحنُ جَمیعٌ مُنتَصِر= بلکه می‌گویند: ما گروهی هستیم همیار یا انتقام گیرنده». درستی این خبر در سال دوم پس از هجرت ، در کنار چاه بدر روشن شد. آنگاه که گروه کافران به رغم داشتن عِدّه و عُدّه بیشتر، تن به شکست داده، به سوی مکه گریختند. طبرسی در این باره می‌گوید: موافقت این خبر با واقع از معجزات پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم به شمار می‌آید.
دو. وقتی خبر پیروزی ایرانیان بر روم یان موحد و اهل کتاب ، به مکه رسید، مشرکان خوشحال شدند؛ اما خداوند با پیشگویی پیروزی رومیان بر امپراطور ایران ، در مدتی کمتر از ۱۰ سال (بِضعِ سِنین)، به مسلمانان روحیه بخشید و یکی از معجزات قرآنی را رقم زد: «غُلِبَتِ الرّوم• فی اَدنَی الاَرضِ وهُم مِن بَعدِ غَلَبِهِم سَیَغلِبون• فی بِضعِ سِنینَ لِلّهِ الاَمرُ مِن قَبلُ ومِن بَعدُ ویَومَئذ یَفرَحُ المُؤمِنون= رومیان مغلوب شدند، در نزدیک‌ترین سرزمین و آنان پس از (این) شکستشان به زودی پیروز خواهند شد. در چند سال (آینده). همه کارها از آنِ خداست؛ چه قبل و چه بعد (از این شکست و پیروزی) و در آن روز مؤمنان (بر اثر پیروزی دیگری) خوشحال خواهند شد». هنگامی که مسلمانان در منطقه بدر بر مشرکان مکی پیروز شدند، خبر پیروزی رومیان بر ایرانیان نیز منتشر شد و درستی خبر غیبی قرآن را بر همگان آشکار کرد.

۶.۳.۲ - اخبار پایان جهان

قرآن در بخشی از آیات خود از حوادث پیش از پایان گرفتن جهان خبر می‌دهد. یکی از آنها بیرون آمدن «دابّة الارض» است که این آیه بدان اشاره دارد: «واِذا وَقَعَ القَولُ عَلَیهِم اَخرَجنا لَهُم دابَّةً مِنَ الاَرضِ تُکَلِّمُهُم اَنَّ النّاسَ کانوا بِـایـتِنا لا یوقِنون = و هنگامی که فرمان عذاب آنان فرا رسد (و در آستانه رستاخیز قرار گیرند)، جنبنده‌ای را از زمین برای آنان خارج می‌کنیم که با ایشان تکلم می‌کند (و می‌گوید) که مردم به آیات ما ایمان نمی‌آوردند».
از دیگر خبرهای پایان جهان، رهایی یاجوج و ماجوج از سدی است که آنان را محاصره کرده و قبل از بازگشایی آن همچنان در منطقه خود زمین گیرند: «حَتّی اِذا فُتِحَت یَاجوجُ ومَاجوجُ وهُم مِن کُلِّ حَدَب یَنسِلون= تا آن زمانی که یاجوج و ماجوج گشوده شوند، و آنها از هر محل مرتفعی به سرعت عبور می‌کنند». اخبار مربوط به پایان جهان در قرآن فراوان آمده است.

۶.۴ - اخبار آن جهانی

مهم‌ترین بخش از اخبار غیبی قرآن گزارش از جهان دیگر است که هم شمار آن نسبت به دیگر اخبار غیبی بسیار افزون تر است و هم موضوعات شگفتی از بهشت و جهنم و نعمتها و نقمتهای آن دو و جزئیات فراوان دیگری را بازگو می‌کند. نمونه آن اخباری است که در سوره واقعه آمده و در آن، از وقوع حتمی قیامت و آثار آن نسبت به افراد مختلف در خوار شدن یا مقام یافتن، و انهدام موجودات عظیمی چون کوهها و لرزش زمین و خبرهای فراوان دیگری از این قبیل سخن می‌گوید: «اِذا وقَعَتِ الواقِعَه• لَیسَ لَوَقعَتِها کاذِبَه• خافِضَةٌ رافِعَه• اِذا رُجَّتِ الاَرضُ رَجـّا• وبُسَّتِ الجِبالُ بَسـّا• فَکانَت هَباءً مُنـبَثـّا• وکُنتُم اَزوجـًا ثَلـثَه».


آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن؛ الاتقان فی علوم القرآن؛ الاعجاز البیانی للقرآن؛ اعجاز القرآن و اثره فی تطور النقد الادبی؛ اعجاز القرآن والبلاغة النبویه؛ اعجاز القرآن، باقلانی؛ الاقتصاد الهادی الی طریق الرشاد؛ بحارالانوار؛ البرهان فی علوم القرآن؛ بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز؛ البیان فی اعجاز القرآن؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر المراغی؛ تفسیر المنار؛ تفسیر من وحی القرآن؛ التمهید فی علوم القرآن؛ ثلاث رسائل فی اعجاز القرآن؛ جامع البیان عن تاویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ حقایق الاعجاز من کتاب الطراز؛ علوم القرآن؛ روض الجنان و روح الجنان؛ الفوائد المشوق الی علوم القرآن و علم البیان؛ القرآن اعجازه وبلاغته؛ لسان العرب؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ المحررالوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز؛ معارف قرآن (راه و راهنماشناسی)؛ معترک الاقران فی اعجاز القرآن؛ المغنی فی اعجاز القرآن؛ مفردات الفاظ القرآن؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ نفحات الاعجاز؛ النهایة فی غریب الحدیث و الاثر.


۱. رافعی، مصطفی صادق، القرآن اعجازه و بلاغته، ص۷۱-۷۲.
۲. عائشة عبد الرحمن بنت الشاطئ، الاعجاز البیانی للقران و مسائل ابن الازرق، ص۹۲-۹۳.    
۳. ثلاث رسائل فی اعجاز القرآن، ص۲۳-۲۴.
۴. عائشة عبد الرحمن بنت الشاطئ، الاعجاز البیانی للقران ومسائل ابن الازرق، ص۹۳.    
۵. هود/سوره۱۱، آیه۴۹.    
۶. اسراء/سوره۱۷، آیه۸۸.    
۷. المیزان، ج۱، ص۶۰-۶۴.    
۸. حکیم، محمدباقر، علوم القرآن، ص۱۳۳-۱۳۴.    
۹. بلاغی نجفی، محمدجواد، آلاء الرحمان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۹-۱۱.    
۱۰. هود/سوره۱۱، آیه۱۲۰.    
۱۱. نساء/سوره۴، آیه۸۱.    
۱۲. توبه/سوره۹، آیه۴۲.    
۱۳. مائده/سوره۵، آیه۵۴.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۲۲.    
۱۵. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۳۹۰-۳۹۲.    
۱۶. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۶۵.    
۱۷. قمر/سوره۵۴، آیه۴۵.    
۱۸. قمر/سوره۵۴، آیه۴۴.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۹۳.    
۲۰. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۸۴.    
۲۱. روم/سوره۳۰، آیه۲-۴.    
۲۲. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۲۰، ص۶۸.    
۲۳. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان، ج۱۵، ص۲۳۷-۲۴۱.    
۲۴. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۱۵۶.    
۲۵. نمل/سوره۲۷، آیه۸۲.    
۲۶. انبیاء/سوره۲۱، آیه۹۶.    
۲۷. واقعه/سوره۵۶، آیه۱-۷.    



دائرةالمعارف قرآن کریم جلد سوم، برگرفته از مقاله «اعجاز غیبی قرآن».    



جعبه ابزار