• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عزّ (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





عَزّ (به فتح عین) و عِزَّت (به کسر عین و فتح زاء) از واژگان قرآن کریم به معنای توانایی و مقابل ذلّت است. این واژه دارای مشتقاتی است که در آیات قرآن به کار رفته است؛ مانند: تَعزیز (به فتح تاء) به معنی تقویت، عَزیز (به فتح عین) از اسماء حسنی به معنی توانا و قادر، و اَعِزَّة (به فتح الف و کسر عین) جمع عزیز است‌.



عَزّ و عِزَّت به معنی توانائی و مقابل ذلّت است. در اقرب الموارد گوید: «عَزَّهُ‌ عِزّاً: قَوَّاهُ- عَزَّ الرَّجُلُ‌ عِزّاً وَ عِزَّةً: صَارَ عَزِیزاً- قَوِیَ بَعْدَ ذِلَّةٍ». راغب اصفهانی گفته: عزّت حالتی است که از مغلوب بودن انسان مانع می‌شود.
گویند: «اَرْضٌ‌ عِزَازٌ» زمین سخت. شیخ طبرسی نیز اصل آنرا از «عِزَازُ الْاَرْضِ» می‌داند. از کلمات اهل لغت به دست می‌آید: شی‌ء کمیاب را از آن‌جهت عزیز و عزیز الوجود گویند که آن در حالت توانائی قرار گرفته و رسیدن به آن سخت است.


(اَ یَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ‌ الْعِزَّةَ فَاِنَ‌ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً) «آیا عزّت و توانائی را در پیش کفّار می‌جویند؟! عزّت همه‌اش مال خداست.»
(وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِیَکُونُوا لَهُمْ‌ عِزًّا) «جز خدا معبودهائی گرفتند تا برای آنها عزّت و توانائی شوند!» ظاهرا فاعل‌ «لِیَکُونُوا»... «آلِهَةً» است.
در آیه: (فَقالَ اَکْفِلْنِیها وَ عَزَّنِی‌ فِی الْخِطابِ) آن‌را غلبه معنی کرده‌اند یعنی: «گفت مرا بر آن میش کفیل کن و در سخن بر من غلبه کرد،» به نظر می‌آید آن استعمال در لازم معنی است که غلبه لازم عزّت است. راغب اصفهانی گوید: بعضی گفته‌اند: از من در مخاطبه و مخاصمه قوی‌تر شد.
(تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ) (...به هر كس بخواهى، حكومت مى‌بخشى؛ و از هر كس بخواهى، حكومت را مى‌گيرى؛ هر كس را بخواهى، عزّت مى‌دهى؛ و هر كه را بخواهى خوار مى‌كنى...) آیه صریح است در اینکه دادن و پس گرفتن حکومت و نیز عزّت و ذلت در دست خداست، ولی چون کارهای خدا از روی حکمت و علت است و جزافی نیست باید علت ذلّت و عزّت را در خود شخص جستجو کرد، لذا می‌بینیم قرآن پیوسته ذلت را از آن کفّار و بدکاران می‌داند در اثر کفر و بدکاری‌ (ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْکَنَةُ... ذلِکَ بِاَنَّهُمْ کانُوا یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ الْحَقِّ...) (...و مُهر ذلّت و نياز، بر آنها زده شد؛ و به خشم خداوند گرفتار شدند؛ چرا كه آنان نسبت به آيات خداوند، کفر مى‌ورزيدند؛ و پیامبران را به ناحق مى‌كشتند. اين به خاطر آن بود كه نافرمانى كرده و تجاوز مى‌نموده‌اند.)
(وَ اِذا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ اَخَذَتْهُ‌ الْعِزَّةُ بِالْاِثْمِ) «چون گوئی از خدا بترس توانائی و حکومتش او را به نافرمانی وا می‌دارد و با اتّکاء به قدرت خویش از قبول حق امتناع می‌کند.» ظاهرا مراد از عزّت توانائی ظاهری است چنانکه از ما قبل آیه‌ «وَ اِذا تَوَلَّی سَعی‌ فِی‌ الْاَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیها...» استفاده می‌شود.
راغب اصفهانی گوید: در اینجا به طور استعاره به حمیّت و اباء مذموم، عزّت گفته شده. همچنین است قول اقرب الموارد.
(بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی‌ عِزَّةٍ وَ شِقاقٍ) (ولى كافران گرفتار غرور و اختلافند.) در این آیه مثل آیه سابق عزت به کفّار و بدکاران نسبت داده شده.
ظاهرا مراد از آن در آیه امتناع و تکبّر و عزّت ادعائی است و نکره آمدن آن قرینه این احتمال است یعنی: کفّار از قبول قرآن در امتناع و مخالفت‌اند.
آیه‌ (وَ لِلَّهِ‌ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لکِنَّ الْمُنافِقِینَ لا یَعْلَمُونَ) (...عزّت مخصوص خدا و پيامبر او و مؤمنان است؛ ولى منافقان نمى‌دانند. ) روشن می‌کند که عزت واقعی مطلقا مال خدا و رسول و مؤمنان است.
(مَنْ کانَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ‌ الْعِزَّةُ جَمِیعاً) (كسى كه خواهان عزّت و توانايى است بايد از خدا بخواهد؛ چرا كه تمام عزّت و توانايى براى خداست...) ایضا (أَيَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ العِزَّةَ لِلّهِ جَمِيعًا) (...آيا عزّت و سربلندى را نزد آنان مى‌جويند با اين‌كه همه عزّت‌ها از آن خداست؟!) (وَلاَ يَحْزُنكَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلّهِ جَمِيعًا) (سخن آنها تو را غمگين نسازد! تمام عزّت و قدرت، از آنِ خداست...) عزّت همه دست خدا است و هر کس طالب عزّت باشد باید از خدا بخواهد. عزت‌های ظاهری و اعتباری دنیا نیز در دست خداست که می‌دهد و می‌ستاند و اگر کسی به دیگری عزّت بدهد آن هم به اذن و مشیّت خداست.

۲.۱ - تعزیز

تَعزیز به معنی تقویت است مثل‌ (اِذْ اَرْسَلْنا اِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ) (در آن زمان كه دو نفر از رسولان خود را به سوى آنها فرستاديم، امّا آنان فرستادگان ما را تكذيب كردند؛ پس براى تقويت آن دو، شخص سوّمى را فرستاديم...) یعنی با فرستاده سوم آنها را تقویت کردیم.
ناگفته نماند: فعل عزّ لازم و متعدی هر دو بکار رفته ولی عزّز ظاهرا فقط متعدی استعمال شده است.

۲.۲ - عزیز

عَزیز از اسماء حسنی به معنی توانا و قادر است. در مجمع البیان فرموده: عزیز توانائی است که مغلوب نمی‌شود و به قولی: کسی است که چیزی بر او ممتنع نیست. «الْعَزِیزُ الْقَدِیرُ الذی لا یغالب و قیل هو القادر الذی لا یمتنع علیه شی‌ء اراد فعله».
(اِنَّکَ اَنْتَ‌ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ) (...زيرا تو توانا و حكيمى (و بر اين كار، قادرى).) (اَنَّ اللَّهَ‌ عَزِیزٌ حَکِیمٌ) (...زيرا خداوند، توانا و حكيم است.)
عزیز آنگاه که درباره خدا بکار رفته نوعا با یکی از اسماء حسنی توام است مثل «حکیم» در دو آیه فوق و مثل‌ (الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ) (..خداوند توانا و ستوده..) (وَ اِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ) (...و پروردگار تو توانا و مهربان است.) (وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْعَلِیمُ) (...و اوست توانا و دانا.) (الْعَزِیزُ الْغَفُورُ) (او توانا و آمرزنده است.) (الْعَزِیزِ الْوَهَّابِ) (..پروردگار توانا و بخشنده‌ات..) و نظائر آن. اینها ظاهرا برای‌ فهماندن این حقیقت است که خدا در عین عزّت و توانائی کارهایش از روی حکمت و مصلحت است و در عین حال مهربان، بخشاینده، وهاب، دانا، پسندیده و... است نباید از عزت خدا بهراسید.
گاهی در مقام تهدید آمده: (وَ اللَّهُ‌ عَزِیزٌ ذُو انْتِقامٍ) (...خداوند بر كيفر آنها توانا و داراى مجازات است.)
در بعضی از آیات آمده: (اِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌ‌ عَزِیزٌ) (...خداوند توانا و شكست‌ناپذير است.) ظاهرا مراد از عزیز در این آیات منیع و دافع است یعنی خدا قوی است کسی او را زبون نتواند کرد و عزیز و منیع است که کسی به مقام و سلطنت او نرسد. آیه چنین است‌ (... وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ اِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌ‌ عَزِیزٌ) شاید قوی اشاره به اصل قدرت و عزیز اشاره به عملی کردن آن باشد یعنی هم نیرومند است و هم بر اعمال آن تواناست و شاید در آیاتی نظیر آیه فوق نیز این عنایت تصوّر شود.
عزیز گاهی به معنی سخت و دشوار آمده مثل‌ (وَ ما ذلِکَ عَلَی اللَّهِ‌ بِعَزِیزٍ) (و اين كار براى خدا مشكل نيست.) (عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ) (...رنج‌هاى شما بر او سخت است...) ایضا به معنی گرامی و محترم آمده نحو (وَ ما اَنْتَ عَلَیْنا بِعَزِیزٍ) (...و تو در برابر ما قدرتى ندارى.) هکذا به معنی حکمران و شخص قدرتمند آمده است، مثل‌ (امْرَاَتُ‌ الْعَزِیزِ تُراوِدُ فَتاها عَنْ نَفْسِهِ) (...همسر عزيز، غلامش را به سوى خود دعوت مى‌كند...) (یا اَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنا وَ اَهْلَنَا الضُّرُّ) (...اى عزیز مصر! ما و خاندان ما را پريشانى و قحطی فرا گرفته...)
در آیه‌ (ذُقْ اِنَّکَ اَنْتَ‌ الْعَزِیزُ الْکَرِیمُ) (...بچش كه به پندار خود بسيار توانا و بزرگوار بودى!) گفته‌اند: بر سبیل استهزاء و تهّکم است.

۲.۳ - اعزّة

اَعِزَّة جمع عزیز است‌ (وَ جَعَلُوا اَعِزَّةَ اَهْلِها اَذِلَّةً) «عزیزان اهل شهر را ذلیلان گردانند.»


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۳۳۸-۳۴۱.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۵۶۳.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۲۶.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الوارد، ج۳، ص۵۳۸.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۵۶۳.    
۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۲۱.    
۷. نساء/سوره۴، آیه۱۳۹.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۱۱۵.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۱۸۸.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۹۳.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۹۷.    
۱۲. مریم/سوره۱۹، آیه۸۱.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۰۸.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۱۴۷.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۸۱۷.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۲۰۳.    
۱۷. ص/سوره۳۸، آیه۲۳.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۹۲.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۹۳.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۳۴.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۸۷.    
۲۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۵۶۴.    
۲۳. آل عمران/سوره۳، آیه۲۶.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۱۳۱.    
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۲۰۶.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۲۸.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۲۱.    
۲۹. بقره/سوره۲، آیه۶۱.    
۳۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۹.    
۳۱. بقره/سوره۲، آیه۲۰۶.    
۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۹۸.    
۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۱۴۵.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۳۴.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۶۷.    
۳۶. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۵۶۳.    
۳۷. شرتونی، سعید، اقرب الوارد، ج۳، ص۵۳۹.    
۳۸. ص/سوره۳۸، آیه۲.    
۳۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵۳.    
۴۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۸۱.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۷۶.    
۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۲۶.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۷۰.    
۴۴. منافقون/سوره۶۳، آیه۸.    
۴۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۵۵.    
۴۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۲۸۲.    
۴۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۴۷۵.    
۴۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۴۴.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۵۱.    
۵۰. فاطر/سوره۳۵، آیه۱۰.    
۵۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۳۵.    
۵۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۲۲.    
۵۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۷.    
۵۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۲۸.    
۵۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۳۱۰.    
۵۶. نساء/سوره۴، آیه۱۳۹.    
۵۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۰۰.    
۵۸. یونس/سوره۱۰، آیه۶۵.    
۵۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۱۶.    
۶۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۹۳.    
۶۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۱۳۷.    
۶۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۸۲.    
۶۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۳۲۴.    
۶۴. یس/سوره۳۶، آیه۱۴.    
۶۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۱.    
۶۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۷۲.    
۶۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۱۰۶.    
۶۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۵۴.    
۶۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۳۷۹.    
۷۰. بقره/سوره۲، آیه۱۲۹.    
۷۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۰.    
۷۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۲۸۰.    
۷۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۴۲۳.    
۷۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۳۹۵.    
۷۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۶۰.    
۷۶. بقره/سوره۲، آیه۲۰۹.    
۷۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۲.    
۷۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۱۱۰.    
۷۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۱۵۳.    
۸۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۳۷.    
۸۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۷۱.    
۸۲. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱.    
۸۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵۵.    
۸۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۰.    
۸۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۱۲.    
۸۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۶۵.    
۸۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۹۴.    
۸۸. شعراء/سوره۲۶، آیه۹.    
۸۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۶۷.    
۹۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۷۸.    
۹۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۸۸.    
۹۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۰۶.    
۹۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۲۵.    
۹۴. نمل/سوره۲۷، آیه۷۸.    
۹۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۸۴.    
۹۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۹۰.    
۹۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۵۵۸.    
۹۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۶۵.    
۹۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۴۱.    
۱۰۰. ملک/سوره۶۷، آیه۲.    
۱۰۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۶۲.    
۱۰۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۴۹.    
۱۰۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۵۸۶.    
۱۰۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۸۴.    
۱۰۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۱۶۷.    
۱۰۶. ص/سوره۳۸، آیه۹.    
۱۰۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵۳.    
۱۰۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۸۴.    
۱۰۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۸۱.    
۱۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۲۸.    
۱۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۷۵.    
۱۱۲. آل عمران/سوره۳، آیه۴.    
۱۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۰.    
۱۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۵.    
۱۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۶.    
۱۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۹۷.    
۱۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۲۲۸.    
۱۱۸. حج/سوره۲۲، آیه۴۰.    
۱۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۳۷.    
۱۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۸۶.    
۱۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۵۴۶.    
۱۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۳۹.    
۱۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۲۲۰.    
۱۲۴. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۲۰.    
۱۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵۸.    
۱۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۴.    
۱۲۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۴۷.    
۱۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۳۲.    
۱۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۱۹.    
۱۳۰. توبه/سوره۹، آیه۱۲۸.    
۱۳۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۰۷.    
۱۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۴۱۲.    
۱۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۵۶۱.    
۱۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۳۰.    
۱۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۲۴۸.    
۱۳۶. هود/سوره۱۱، آیه۹۱.    
۱۳۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۳۲.    
۱۳۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۳۷۴.    
۱۳۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۵۶۱.    
۱۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۸۸.    
۱۴۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۱۱۴.    
۱۴۲. یوسف/سوره۱۲، آیه۳۰.    
۱۴۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۳۸.    
۱۴۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۱۴۸.    
۱۴۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۱۹۶.    
۱۴۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۵۲.    
۱۴۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۰۶.    
۱۴۸. یوسف/سوره۱۲، آیه۸۸.    
۱۴۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۴۶.    
۱۵۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۲۳۵.    
۱۵۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۳۲۲.    
۱۵۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۹۹.    
۱۵۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۸۵.    
۱۵۴. دخان/سوره۴۴، آیه۴۹.    
۱۵۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۹۸.    
۱۵۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۴۸.    
۱۵۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۲۲۶.    
۱۵۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۰۳.    
۱۵۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۳۱۹.    
۱۶۰. نمل/سوره۲۷، آیه۳۴.    
۱۶۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۶۰.    
۱۶۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۵۱۳.    
۱۶۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۴۴.    
۱۶۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۰۶.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «عزز»، ج۴، ص۳۳۸-۳۴۱.    






جعبه ابزار