• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تفاخر به قدرت (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آیاتی از قرآن توانمندی و قدرت را یکی از عوامل پدیدآمدن رذیله تفاخر معرفی میکند.



قدرت، عامل تفاخر بر دیگران است.
واضرب لهم مثلا رجلین جعلنا لاحدهما جنتین من اعنـب وحففنـهما بنخل وجعلنا بینهما زرعـا• وکان له ثمر فقال لصـحبه وهو یحاوره انا اکثر منک مالا واعز نفرا. (ای پیامبر! ) برای آنان مثالی بزن: آن دو مرد، که برای یکی از آنها دو باغ از انواع انگورها قرار دادیم و گرداگرد آن دو (باغ) را با درختان نخل پوشاندیم و در میانشان زراعت پر برکتی قرار دادیم. • صاحب این باغ، درآمد فراوانی داشت به همین جهت، به دوستش- در حالی که با او گفتگو می‌کرد- چنین گفت: «من از نظر ثروت از تو برتر، و از نظر نفرات نیرومندترم! »


مساله مهم در زندگانی فرد و جامعه‌ها مساله معیارهای سنجش، و نظام ارزشی حاکم بر فرهنگ آن جامعه است.
زیرا تمام حرکتها در زندگی فرد و جمع از همین نظام ارزشی سرچشمه می‌گیرد، و برای آفریدن این ارزشها است.
اشتباه یک قوم و ملت در این مساله، و روی آوردن به ارزشهای خیالی و بی اساس، کافی است که تاریخ آنها را به تباهی بکشد، و درک ارزشهای واقعی و معیارهای راستین محکم‌ترین زیربنای کاخ سعادت آنها است.
دنیا پرستان مغرور ارزش را تنها منحصر در مال و قدرتهای مادی و نفرات خود می‌دانند، حتی معیار شخصیت در پیشگاه خدا را در این چهار چوب تصور می‌کنند، چنان که در آیات فوق نمونه‌ای از آن دیدیم، و نمونه‌های فراوان دیگری از آن در قرآن مجید به چشم می‌خورد.


فاما عاد فاستکبروا فی الارض بغیر الحق وقالوا من اشد منا قوة.. اما قوم عاد بناحق در زمین تکبر ورزیدند و گفتند: «چه کسی از ما نیرومندتر است؟! » آیا نمی‌دانستند خداوندی که آنان را آفریده از آنها قویتر است؟ و (به خاطر این پندار) پیوسته آیات ما را انکار می‌کردند.
آنها جمعیتی بودند که در سرزمین" احقاف" در ناحیه" حضرموت" در جنوب" جزیره عربستان" زندگی داشتند، و از نظر قدرت جسمانی، و تمکن مالی، و تمدن مادی کم نظیر بودند، قصرهای زیبا و قلعه‌های محکم می‌ساختند، مخصوصا بر مکانهای مرتفع بناهایی که نشانه قدرت و وسیله خودنمایی بود بر پا می‌کردند، مردمانی خشن و جنگجو بودند، و این قدرت ظاهری آنها را سخت مغرور کرده بود چنان که خود را جمعیتی شکست ناپذیر و برتر از همه می‌پنداشتند، و به همین دلیل در برابر خدا و پیامبرشان" هود" به طغیان و سرکشی و تکذیب و انکار برخاستند


ونادی فرعون فی قومه قال یـقوم الیس لی ملک مصر وهـذه الانهـر تجری من تحتی افلا تبصرون• ‌ام انا خیر من هـذا الذی هو مهین ولا یکاد یبین. فرعون در میان قوم خود ندا داد و گفت: «ای قوم من! آیا حکومت مصر از آن من نیست، و این نهرها تحت فرمان من جریان ندارد؟ آیا نمی‌بینید؟ • مگر نه این است که من از این مردی که از خانواده و طبقه پستی است و هرگز نمی‌تواند فصیح سخن بگوید برترم؟
منطق موسی از یک سو، و معجزات گوناگونش از سویی دیگر، و بلاهایی که بر سر مردم مصر فرود آمد و به برکت دعای موسی ع برطرف شد از سوی سوم تاثیر عمیقی در محیط گذاشت، و افکار توده‌های مردم را نسبت به فرعون متزلزل ساخت و تمام نظام مذهبی و اجتماعی آنها را زیر سؤال برد.
اینجا بود که فرعون با سفسطه بازی و مغلطه کاری می‌خواست جلو نفوذ موسی ع را در افکار مردم مصر بگیرد، دست به دامن ارزشهای پستی می‌زند که بر آن محیط حاکم بود، و خود را با این ارزشها با موسی مقایسه می‌کند تا برتری خویش را به ثبوت رساند، چنان که قرآن در آیات مورد بحث می‌گوید:
" فرعون در میان قوم خود ندا داد که‌ای قوم من! آیا حکومت سرزمین پهناور مصر از آن من نیست؟ و این نهرهای عظیم تحت فرمان من قرار ندارد؟
و از قصر و مزارع و باغهای من نمی‌گذرد؟ آیا نمی‌بینید؟ " (و نادی فرعون فی قومه قال یا قوم ا لیس لی ملک مصر و هذه الانهار تجری من تحتی ا فلا تبصرون) «۱».
ولی موسی چه دارد؟ هیچ، یک عصا و یک لباس پشمینه! آیا شخصیت از آن او است یا از آن من؟ آیا او سخن حق می‌گوید یا من می‌گویم؟ چشمهای خود را باز کنید و درست مطلب را بنگرید.
و به این ترتیب فرعون ارزشهای قلابی را به چشم مردم مصر کشید، و همانند بت پرستان عصر جاهلیت در برابر پیغمبر اسلام صمال و مقام را ارزشهای واقعی انسانی گرفت.


۱. کهف/سوره۱۸، آیه۳۲.    
۲. کهف/سوره۱۸، آیه۳۴.    
۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۱۱۱.    
۴. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۵.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۲۳۶.    
۶. زخرف/سوره۴۳، آیه۵۱.    
۷. زخرف/سوره۴۳، آیه۵۲.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۱، ص۸۴.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۲۴۶، برگرفته از مقاله «تفاخر به قدرت»    






جعبه ابزار