• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تقریر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



امضا و تأیید معصوم علیه السّلام نسبت به گفتار یا کرداری را تَقریر گویند و همچنین به تأیید و امضا هم تقریر می‌گویند.
از تقریر به معنای نخست در اصول فقه سخن رفته است و از تقریر به معنای دوم به مناسبت در باب نکاح و اقرار سخن رفته است.




تقریر از مصادیق «سنّت» است. دیگر مصادیق آن عبارت است از قول و فعل معصوم علیه السّلام و مراد از تقریر این است که در محضر معصوم علیه السّلام گفتار یا کرداری از شخصی صادر شود و یا در عصر وی، سیره و عادتی میان عرف رایج و معمول باشد و معصوم علیه السّلام بدون داشتن عذری همچون تقیّه، فاعل (انجام دهنده) یا عرف را ـ هرچند با سکوت کردن ـ از آن عمل (قول، فعل یا روش) باز ندارد.
سکوت معصوم علیه السّلام در این صورت، تقریر آن گفتار، کردار و یا سیره و عادت نامیده می‏شود.



تقریر به معنای یادشده برای اثبات احکام الهی، حجّت و سند شرعی است و در قلمرو دلالت و شعاع مفاد آن، می‏توان حکم الهی را در مورد تقریر به دست آورد.



مورد تقریر اگر فعل باشد مفاد آن اباحه و جواز آن خواهد بود. چنانچه آن عمل عبادت و یا از معاملات باشد، دلالت بر مشروعیت و صحّت آن خواهد کرد و
اگر مورد تقریر گفتار باشد، مانند آنکه کسی در محضر معصوم علیه السّلام حکمی، یا کیفیّتی خاص از عبادت یا معامله‏ای را بیان کند، سکوت معصوم علیه السّلام حکم امضا و تأیید آن سخن را دارد، در نتیجه عمل به مفاد آن کلام، مشروع خواهد بود.
لازم به یادآوری است، آنچه در دلالت تقریر گفته شده در صورتی است که شاهد و قرینه‌ای بر تعیین نوع حکم فعل یا قول تقریر شده وجود نداشته باشد؛ از این‏رو، اگر پاره‏ای عادات و بناهای عقلایی نزد عرف و عقلا، محکوم به حکم الزامی باشد، مانند اخذ به خبر ثقه و ظواهر کلام، مفاد تقریرِ چنین بنایی الزام عمل بر طبق آن بنا خواهد بود.



تقریر و تأیید باطل بدون داشتن عذری همچون تقیّه جایز نیست؛ از این‏رو، نشستن در مجلس گناه، بدون عذر در صورتی که توان بازدارندگی و نهی از منکر را ندارد، حرام است.
[۴] وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۲۲۵.
[۵] وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۲۵۹.




هرگاه کسی به صورت استفهام تقریری از دیگری سؤال کند و مثلا بگوید: فلان مبلغ پول از تو طلب ندارم؟ و او پاسخ دهد: آری. این پاسخ، اقرار او به دَین می‏باشد.
اگر کسی در قالب استفهام تقریری از دیگری بپرسد: مرا وکیل خود قرار دادی؟ و او در جواب بگوید آری، سپس سؤال کننده بگوید پذیرفتم، عقد وکالت تحقّق می‏یابد. البتّه بنابر قول به عدم اعتبار تأخّر قبول از ایجاب، بدون نیاز به قبول بعدی، با گفتن آری عقد محقّق می‏شود.


 
۱. اصول‌الفقه، ج۲، ص۶۲-۶۱.    
۲. الاصول العامة، ص۲۳۶.    
۳. تذکرة الفقهاء(ق)، ج۲، ص۵۷۸.    
۴. وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۲۲۵.
۵. وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۲۵۹.
۶. جواهر الکلام، ج۳۵، ص۸۳.    
۷. جواهر الکلام، ج۲۷، ص۳۴۷.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۲، ص۵۷۳.    






جعبه ابزار