• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تهدید به حسابرسی (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خداوند متعال در قرآن کریم در آیاتی همه انسان‌ها و در پاره‌ای آیات گروه‌ها و افراد خاصی را به محاسبه اعمال در روز قیامت تهدید می‌کند.



تهدید الهی به حسابرسی اعمال همه نسانها، در مورد والدین و رعایت حقوق آنان:
•ووصینا الانسـن بولدیه حسنـا وان جـهداک لتشرک بی ما لیس لک به علم فلاتطعهما الی مرجعکم فانبـئکم بما کنتم تعملون«و انسان را به نیكى به پدر و مادر سفارش كردیم و (گفتیم) اگر با تو سخت گیرند تا چیزى را كه بدان علم ندارى شریك من سازى از آنان اطاعت مكن؛ بازگشت همه شما به سوى من است، پس شما را از آنچه عمل مى‌كرده‌اید آگاه مى‌كنم.»
یكى از مهمترین آزمایش‌های الهی مساله تضاد خط ایمان و تقوا، با پیوندهاى عاطفى و خویشاوندى است، قرآن در این زمینه تكلیف مسلمانان را به روشنى بیان كرده است. نخست به عنوان یك قانون كلى كه از ریشه‌هاى عواطف و حق‌شناسى سرچشمه مى‌گیرد مى‌فرماید: ما به انسان توصیه كردیم نسبت به پدر و مادرش نیكى كند (وَ وَصَّینَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیهِ حُسْناً). گرچه این یك حکم تشریعی است ولى این مساله پیش از آنكه یك لازم تشریعى باشد به صورت یك قانون تکوینی در نهاد همه انسان‌ها وجود دارد، و مخصوصا تعبیر به انسان در اینجا جلب توجه مى‌كند، چرا كه این قانون مخصوص به مؤمنان نیست، بلكه هر كس شایسته نام انسان است باید در برابر پدر و مادر حق‌شناس باشد، و احترام و تکریم و نیكى به آنها را در تمام عمر فراموش نكند، هر چند با این اعمال هرگز نمى‌تواند دین خود را به آنها اداء كند. در پایان آیه مى‌افزاید: بازگشت همه شما به سوى من است و من شما را از اعمالى كه انجام مى‌دادید آگاه مى‌سازم و پاداش و کیفر آن را بى كم و كاست در اختیارتان خواهم گذاشت (إِلَی مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ‌). این جمله در حقیقت تهدیدى است براى كسانى كه راه شرک را مى‌پویند، و كسانى كه دیگران را به این راه دعوت مى‌كنند، زیرا صریحا مى‌گوید: خداوند حساب همه اعمال آنها را نگاه مى‌دارد و به موقع تحویل آنها مى‌دهد.


تهدید خداوند، به متخلفان جنگ و منافقان، جهت افشای اسرارشان، در حسابرسی قیامت:
•یعتذرون الیکم اذا رجعتم الیهم قل لا تعتذروا لن نؤمن لکم قد نبانا الله من اخبارکم وسیری الله عملکم ورسوله ثم تردون الی عــلم الغیب والشهـدة فینبئکم بما کنتم تعملون«هنگامى كه شما (از جنگ تبوک) به سوى آنها بازگردید (از تخلف خود) براى شما عذر مى‌آورند، بگو: هیچ عذرى نیاورید كه هرگز شما را باور نخواهیم كرد، همانا خداوند ما را از خبرهاى شما آگاه ساخته است و به زودى كردارتان را خدا و رسول او مى‌بینند (كه آیا در آینده توبه مى‌كنید یا بر کفر خود اصرار مى‌ورزید) سپس به سوى داناى نهان و آشكار بازگردانده مى‌شوید، پس شما را از آنچه انجام مى‌داده‌اید آگاه خواهد ساخت.»
بعضى از مفسران در شان نزول مى‌گویند این آیات درباره گروهى از منافقان است، که تعدادشان بالغ بر هشتاد نفر مى شد نازل گردید، زیرا به هنگامى که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) از تبوک بازگشت دستور داد هیچ‌کس با آنها مجالست نکند و سخن نگوید و آنها که خود را در فشار شدید اجتماعى دیدند در مقام عذر خواهى برآمدند، آیات فوق نازل شد و وضع آنها را مشخص ساخت. پس این آیه پیرامون اعمال شیطانى منافقان سخن مى‌گوید، و پرده از روى كارهای‌شان، یكى پس از دیگرى، برمى‌دارد، و به مسلمانان هشدار مى‌دهد فریب اعمال ریاكارانه و سخنان ظاهرا دلپذیر آنها را نخورند. در آیه نخست مى‌گوید: هنگامى كه شما (از جنگ تبوك) به مدینه باز مى‌گردید، منافقان به سراغ شما مى‌آیند و عذر خواهى مى‌كنند (یعْتَذِرُونَ إِلَیكُمْ إِذا رَجَعْتُمْ إِلَیهِمْ‌). از تعبیر یعتذرون كه فعل مضارع است چنین برمى‌آید كه قبلا خداوند پیامبر و مسلمانان را از این موضوع آگاه كرد كه منافقان دروغگو، به عنوان عذر خواهى، به زودى نزد آنها خواهند آمد لذا طرز پاسخگویى آنها را نیز به مسلمانان تعلیم داد. در اینجا روى سخن را به پیامبرش به عنوان رهبر مسلمین كرده، مى‌گوید: به منافقان بگو عذر خواهى مكنید، ما هرگز به سخنان شما ایمان نخواهیم آورد (قُلْ لا تَعْتَذِرُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكُمْ‌). چرا كه خداوند ما را از اخبار شما آگاه ساخته؛ بنا بر این ما از نقشه‌هاى شیطانى شما به خوبى با خبریم! (قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبارِكُمْ‌). ولى در عین حال راه بازگشت و توبه، به سوى شما باز است، و به زودى خداوند و پیامبرش اعمال شما را مى‌بینند (وَ سَیرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ‌)؛ بعد مى‌فرماید همه اعمال و نیات شما امروز ثبت و بایگانى مى‌شود، سپس به سوى كسى كه اسرار پنهان و آشكار را مى‌داند بازمى‌گردید، و او شما را به اعمال‌تان آگاه مى‌كند و جزاى آن را به شما خواهد داد (ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى‌ عالِمِ الْغَیبِ وَ الشَّهادَةِ فَینَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ‌).


تهدید خداوند، به تفرقه افکنان در دین، برای حسابرسی از اعمال آنان:
•ان الذین فرقوا دینهم... انما امرهم الی الله ثم ینبئهم بما کانوا یفعلون«بى‌تردید كسانى كه دین‌شان را تجزیه نمودند (برخى از اصول و فروع را قبول و برخى را رد كردند، یا فرق مختلف در دین‌شان احداث نمودند) و گروه گروه شدند تو هیچ پیوندى با آنها (و مسئولیتى از كار آنها و شركتى در كیفر آنها) ندارى؛ جز این نیست كه كار آنها با خداست، سپس آنها را (در روز واپسین) به آنچه انجام مى‌دادند آگاه مى‌سازد.»
این آیه بار دیگر، این حقیقت را كه اسلام آئین وحدت و یگانگى است و از هر گونه نفاق و تفرقه و پراكندگى بیزار است با تاكید تمام بازگو مى‌كند و به پیامبر مى‌گوید برنامه و كار تو هیچگونه شباهتى با افراد تفرقه‌انداز ندارد، خداوند منتقم قهار از آنان انتقام خواهد گرفت، و عاقبت شوم اعمال‌شان را به آنها نشان مى‌دهد. توحید نه تنها یكى از اصول اسلام است بلكه تمام اصول و فروع اسلام و همه برنامه‌هاى آن بر محور توحید دور مى‌زند، توحید روحى است در كالبد همه تعلیمات اسلام، توحید جانى است كه در پیكر اسلام دمیده شده است.
خداوند متعال در این آیه که در حقیقت تاكیدی برمبارزه با هر گونه نفاق و اختلاف است، مى‌فرماید: آنها كه آئین و مذهب خود را پراكنده كردند و به‌ دسته‌هاى مختلف تقسیم شدند، در هیچ چیز با آنها ارتباط ندارى و آنها نیز هیچگونه ارتباطى با مكتب تو ندارند، زیرا مکتب تو مكتب توحید و صراط مستقیم است و صراط مستقیم و راه راست همواره یكى بیش نیست (إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَ كانُوا شِیعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فِی شَی‌ءٍ). سپس به عنوان تهدید و توبیخ اینگونه افراد تفرقه‌انداز، مى‌گوید: كار اینها واگذار به خدا است، و آنها را از اعمال‌شان آگاه خواهد ساخت (إِنَّما أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ ینَبِّئُهُمْ بِما كانُوا یفْعَلُونَ‌).محتواى آیه یك حكم عمومى و همگانى درباره تمام افراد تفرقه‌انداز است، كه با ایجاد انواع بدعت‌ها، میان بندگان خدا، بذر نفاق و اختلاف مى‌پاشند اعم از آنها كه در امت‌هاى پیشین بودند، یا آنها كه در این امت‌اند.


تهدید کافران به آیات الهی، به حسابرسی، از ناحیه خداوند:
•ان الدین عند الله الاسلـم وما اختلف الذین اوتوا الکتـب الا من بعد ما جاءهم العلم بغیـا بینهم ومن یکفر بـایـت الله فان الله سریع الحساب«به یقین دین (حقیقى كه انبیا آورده و به صورت شرایع به بشر عرضه داشته‌اند) در نزد خداوند همان اسلام است، و كسانى كه کتاب آسمانی به آنها داده شده (مانند یهود و نصاری، در دین‌شان) اختلاف نكردند مگر پس از آنكه آنها را (به حقیقت امر) علم آمد، (آن هم) از روى حسد و برترى‌جویى. و هر كس به آیات خدا کفر ورزد پس (بداند كه) خداوند زودرس به حساب است.»
پیامبر اسلام علاوه بر معجزات آشکار، از جمله قرآن مجید و دلایل روشنى كه در متن این آیین آمده، اوصاف و مشخصاتش در كتب آسمانى پیشین كه بخش‌هایى از آن در دست یهود و نصارى وجود داشت بیان شده بود و به همین دلیل دانشمندان آنها قبل از ظهور او بشارت ظهورش را با شوق و تاكید فراوان مى‌دادند، اما همین كه مبعوث شد چون منافع خود را در خطر مى٬‌دیدند از روى طغیان و ظلم و حسد همه را نادیده گرفتند، به همین دلیل در پایان آیه سرنوشت آنها و امثال آنها را بیان كرده، مى‌گوید: هر كس به آیات خدا كفر ورزد (خدا حساب او را مى‌رسد زیرا) خداوند حسابش سریع است (وَ مَنْ یكْفُرْ بِآیاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسابِ‌). آرى كسانى كه آیات الهى را بازیچه هوس‌هاى خود قرار دهند، نتیجه كار خود را در دنیا و آخرت مى‌بینند، خداوند به سرعت به حساب اعمال آنها رسیدگى مى‌كند و به هر كدام جزا و كیفر مناسب مى‌دهد. منظور از آیات اللَّه در اینجا تمام آیات الهى و براهین او و كتابهاى آسمانى است، و حتى احتمالا آیات تکوینی الهى را نیز در عالم هستى شامل مى‌شود، و اینكه بعضى از مفسران، آن را به خصوص تورات یا انجیل و یا مانند آن تفسیر كرده‌اند، هیچ دلیلى ندارد.
جمله (وَ اللَّهُ سَرِیعُ الْحِسابِ‌)كه در آخر آیه فوق آمده است، اشاره به این است كه هم خداوند با سرعت به حساب بندگان مى‌رسد، و هم پاداش‌ها و كیفرهایى را كه وعده داده به زودى به آنها مى‌دهد، همه اینها نقد است و سریع، و نسیه و توأم با تاخیر نیست. در حدیثى مى‌خوانیم: خداوند حساب تمام خلایق را در یك چشم بر هم زدن رسیدگى مى‌كند (ان اللَّه تعالى یحاسب الخلائق كلهم فى مقدار لمح البصر). این به خاطر آن است كه علم خداوند همانند مخلوقات نیست، كه محدودیت آن سبب شود، مطلبى او را از مطلبى دیگر غافل سازد. از این گذشته محاسبه پروردگار، زمانى لازم ندارد، زیرا اعمال ما بر جسم و جان ما، بلكه بر موجودات اطراف ما زمین و امواج هوا و اشیاء دیگر، اثر باقى مى‌گذارد، و از این نظر مى‌توان وجود انسان را تشبیه به انواع اتومبیل‌هایى كرد كه با داشتن دستگاه كیلومترشمار همیشه میزان كار كرد خود را در هر لحظه به طور روشن و مشخص نشان مى‌دهد، و دیگر نیازى به حساب و كتاب مسافت‌هایى را كه اتومبیل در طول عمرش پیموده است نیست.


تهدید مشرکان از سوی خدا، به حسابرسی، نسبت به باورهای بی دلیل آنان:
•ومن یدع مع الله الـهـا ءاخر لا برهـن له به فانما حسابه عند ربه...«و هر كس با وجود خداوند معبود دیگرى بخواند كه وى را بر آن حجت و برهانى نیست، جز این نیست كه حسابش نزد پروردگار اوست؛ بى‌تردید كافران رستگار نخواهند شد.»
خداوند متعال در این آیه به مسئله توحید و نفى هر گونه شرک اشاره كرده مى‌فرماید: هر كس با خدا معبود دیگرى را بخواند و مسلما هیچ دلیلى بر مدعاى خود نخواهد داشت حساب او نزد پروردگارش خواهد بود (وَ مَنْ یدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ لا بُرْهانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّما حِسابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ‌). آرى مشركان تنها روى ادعا تكیه دارند و دلیل‌هاى آنها همچون تقلید كوركورانه از نیاكان و خرافاتى همانند آن، مطالبى واهى و بى اساس است، آنها معاد را با آن دلائل روشن انكار مى‌كنند اما شرك را با نداشتن هیچگونه دلیل پذیرا مى‌شوند و مسلم است كه خداوند به حساب این گونه افراد كه فرمان عقل را زیر پا گذارده و آگاهانه در بیراهه‌هاى كفر و شرك سرگردان شده‌اند مى‌رسد. در پایان آیه مى‌فرماید: كافران رستگار نخواهند شد و نتیجه كارشان در این حساب‌رسى الهى روشن است (إِنَّهُ لا یفْلِحُ الْكافِرُونَ‌).


هشدار خداوند به کتمان کنندگان شهادت، نسبت به حسابرسی از آنان:
•... ولا تکتموا الشهـدة ومن یکتمها فانه ءاثم قلبه والله بما تعملون علیم«و اگر در سفر بودید و نویسنده‌اى نیافتید، وثیقه‌هاى دریافت شده (جایگزین سند و گواه) است. و اگر برخى از شما برخى دیگر را امین شمرد (و وثیقه نگرفت) آن كس كه امین‌اش شمرده‌اند باید امانت (بدهى) خود را ادا نماید و از خداوند، پروردگار خود پروا كند. و شهادت را (در مرحله ادا) كتمان نكنید، و هر كه آن را كتمان كند قلب او گنهكار است، و خدا به آنچه مى‌كنید داناست.»
•... وان تبدوا ما فی انفسکم او تخفوه یحاسبکم به الله...«آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است (علاوه بر خود آنها) ملك حقیقى خداست، و اگر آنچه در دل دارید (از عقاید فاسده و ملكات رذیله، نه مجرد خطورات و نه ملكات غیر اختیارى) آشكار نمایید یا پنهان سازید خدا شما را به آن محاسبه مى‌كند، پس هر كه را بخواهد (به اقتضاى رحمتش) مى‌بخشد و هر كه را بخواهد (به اقتضاى عدلش) عذاب مى‌كند، و خدا بر هر چیزى تواناست.»


خیانتکاران در امانات، مورد تهدید به حسابرسی و مؤاخذه، از سوی خداوند:
•وان کنتم علی سفر ولم تجدوا کاتبا فرهـن مقبوضة فان امن بعضکم بعضـا فلیؤد الذی اؤتمن‌امـنته ولیتق الله ربه ولا تکتموا الشهـدة ومن یکتمها فانه ءاثم قلبه والله بما تعملون علیم«و اگر در سفر بودید و نویسنده‌اى نیافتید، وثیقه‌هاى دریافت شده (جایگزین سند و گواه) است. و اگر برخى از شما برخى دیگر را امین شمرد (و وثیقه نگرفت) آن كس كه امینش شمرده‌اند باید امانت (بدهی) خود را ادا نماید و از خداوند، پروردگار خود پروا كند. و شهادت را (در مرحله ادا) كتمان نكنید، و هر كه آن را كتمان كند قلب او گنهكار است، و خدا به آنچه مى‌كنید داناست.»
•لله ما فی السمـوت وما فی الارض وان تبدوا ما فی انفسکم او تخفوه یحاسبکم به الله...«آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است (علاوه بر خود آنها) ملك حقیقى خداست، و اگر آنچه در دل دارید (از عقاید فاسده و ملکات رذیله، نه مجرد خطورات و نه ملكات غیر اختیارى) آشكار نمایید یا پنهان سازید خدا شما را به آن محاسبه مى‌كند، پس هر كه را بخواهد (به اقتضاى رحمتش) مى‌بخشد و هر كه را بخواهد (به اقتضاى عدلش) عذاب مى‌كند، و خدا بر هر چیزى تواناست.»


۱. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۸.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۲۱۵.    
۳. توبه/سوره۹، آیه۹۴.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۸، ص۸۸.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۸، ص۸۸.    
۶. انعام/سوره۶، آیه۱۵۹.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۵۰.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۴۸.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۴۹.    
۱۰. آل عمران/سوره۳، آیه۱۹.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۴۷۳.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۶۸.    
۱۳. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۱۷.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۳۴۹.    
۱۵. بقره/سوره۲، آیه۲۸۳.    
۱۶. بقره/سوره۲، آیه۲۸۴.    
۱۷. بقره/سوره۲، آیه۲۸۳.    
۱۸. بقره/سوره۲، آیه۲۸۴.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۰، ص۵۳۲، برگرفته از مقاله «تهدید به حسابرسی».    


رده‌های این صفحه : تهدید | حسابرسی | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار