• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جابر بن یزید جعفی کوفی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جابر بن یزید جُعْفی، فقیه، مفسر قرآن، محدّث، و از اصحاب نامدار امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) می‌باشد.

فهرست مندرجات

۱ - معرفی اجمالی
۲ - ورود جابر به مدینه
۳ - جایگاه اجتماعی جابر
۴ - روایات شیعه در مدح جابر
۵ - روایات شیعه در قدح جابر
       ۵.۱ - گزارشی از جنون جابر
       ۵.۲ - فساد عقیده جابر
۶ - جابر در متون اهل‌ سنت
       ۶.۱ - روایات در مدح جابر
       ۶.۲ - روایات در قدح جابر
۷ - جابر در کتب فرقه‌ها
۸ - جابر در قول رجالیان شیعه
       ۸.۱ - نجاشی
       ۸.۲ - سایر رجال
۹ - اعتبار روایات جابر
۱۰ - نقل حدیث جابر
۱۱ - نظر رجالیان اهل‌سنت درباره جابر
۱۲ - نظر علمای متأخر امامی درباره جابر
       ۱۲.۱ - حرعاملی و نوری
       ۱۲.۲ - نویهض و سیدصدر
       ۱۲.۳ - خویی
              ۱۲.۳.۱ - ادعای روایات اندک جابر
۱۳ - علت دیوانگی جابر
۱۴ - نقل روایت جابر از امامین صادقین
۱۵ - علل مدح و ذم اهل‌ سنت از جابر
۱۶ - تابعی بودن جابر
۱۷ - روایات جابر در منابع شیعی
۱۸ - جابر در منابع اهل‌سنت
۱۹ - راویان جابر
۲۰ - آثار جابر
       ۲۰.۱ - اصل
       ۲۰.۲ - کتاب التفسیر
       ۲۰.۳ - رسالة ابی‌جعفر الی اهل‌البصره
       ۲۰.۴ - چند کتاب دیگر
       ۲۰.۵ - موضوع منقولات از جابر
۲۱ - سال وفات جابر
۲۲ - فهرست منابع
۲۳ - پانویس
۲۴ - منبع


ابوعبدالله یا ابویزید، جابر بن یزید بن حارث بن عبد یغوث جُعفی کوفی و عربی اصیل است. از عکرمه، عطاء، طاووس، خیثمه، مغیرة بن شبیل و گروهی دیگر روایت کرده است. راویان از وی، شعبه، ثوری، مسعر و دیگران بودند. او در سال ۱۲۸ وفات یافت.
کنیه او در منابع، ابوعبداللّه، ابومحمد و ابویزید آمده اما چون در حدیثی از او با کنیه ابومحمد یاد شده این کنیه پذیرفتنی‌تر می‌نماید و کنیه ابوعبداللّه مستندی ندارد. در منابع از او با لقب‌هایی چون جُعفی الکوفی، قدیم و عربی یاد شده است. محمدعلی موحدی ابطحی احتمال داده است که «عربی قدیم» به معنای کسی باشد که نسب عربی دارد.
نسب وی به تیره جعفی از قبیله مَذْحِج، که از یمن به کوفه، کوچ کرده بودند، می‌رسد. طوسی در رجال بر اساس گفته ابن قُتَیبه او را اَزْدی دانسته، اما تستری بر آن است که شیخ طوسی، جابر بن یزید و جابر بن زید را که ازدی است، و هر دو نام در معارف ابن قتیبه آمده، خلط کرده است.
از نام پدر و مادر و تاریخ تولد جابر اطلاع دقیقی در دست نیست. اگر وی، بر اساس برخی شواهد تاریخی، در هشتاد سالگی و در سال ۱۲۸ فوت کرده باشد، می‌توان حدس زد که در حدود سال ۵۰ هجری به دنیا آمده اما این محاسبه با سخنِ خود جابر که گفته در نخستین دیدار با امام باقر (علیه‌السلام)، جوان بوده است سازگار نیست.


از زندگی او تا پیش از ورودش به مدینه و درک محضر امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) اطلاعات چندانی در دست نیست، اما اگر این روایت را بپذیریم که جابر به هنگام وداع با امام باقر گفته که هجده سال از محضر امام بهره برده است و زمان وداع را اواخر زندگی امام فرض کنیم، سال ورود او به مدینه حدود سال ۹۶ خواهد بود.
بر طبق گزارشی که از قول جابر نقل شده، وی در نخستین دیدار با امام باقر خود را کوفی و از خاندان جعفی معرفی نموده و انگیزه‌اش از سفر به مدینه را آموختن علم از ایشان بیان کرده است.
احتمالاً به سبب حساسیت مردم مدینه به کوفیان شیعی مذهب، امام از او خواسته که به مردم مدینه بگوید اهل مدینه است زیرا هرکس به شهری وارد شود، تا از آن شهر خارج نشود، از مردم آن شهر محسوب می‌شود.
امام در این دیدار دو کتاب به جابر داد و از او خواست تا مطالب یکی از این دو کتاب را در زمانِ حکومت بنی‌امیه فاش نسازد و پس از زوال دولت آنان، حتماً مطالبِ آن را فاش کند.
[۱۹] کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۴۳۸، المعروف برجال‌الکشی، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، تصحیح و تعلیق محمدباقر بن محمد میرداماد، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۴.
اگر این روایت صحیح باشد، حکایت از مقام و منزلت جابر در نزد امام دارد.


بر اساس گزارشی که ابن سعد نقل کرده، هر گاه عیسی بن مُسَیِّب، قاضیِ خالد بن عبداللّه قَسری، در کوفه به مَسندِ قضا می‌نشست جابر بن یزید کنار او می‌نشست. این گزارش نیز مبیّن اهمیت جایگاه اجتماعی وی است.
همچنین بنابر گزارش یعقوبی، جابر بن یزید از جمله فقهای اواخر دوران امویان و اوایل روزگار عباسیان بوده است.
با این همه، در متون رجالی و متون حدیثی کهن شیعه، گزارش‌ها و روایات ضد و نقیضی درباره جابر وجود دارد که باعث پدید آمدن دیدگاه‌های متفاوت، بلکه متناقضی، درباره وثاقت او شده است.


چندین روایت از امام صادق و امام باقر (علیه‌السلام) در مدح جابر بن یزید وارد شده است که نشان از مقام بالای جابر نزد ائمه دارد.
• از قول امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده که جابر در نزد ایشان منزلت سلمان را در نزد پیامبر (صلی‌اللّه‌علیه‌وآله) دارد اما در موردی دیگر امام صادق، ذَریح را از ذکر نام جابر منع کرده زیرا بر آن بوده است که اگر نادانان احادیث وی را بشنوند به او طعن خواهند زد. در روایت دیگری امام صادق برای جابر، آمرزش خواسته و مُغیرة بن سعید، از غُلات آن عصر، را به دلیل دروغ بستن به ایشان لعن کرده است.
• در یک مورد دیگر جابر به امام باقر (علیه‌السلام) گفته است که شما سخنان و اسراری را به من سپرده‌اید که بسی سنگین است و گاه باعث می‌شود تحمل خود را از دست بدهم و حالتی شبیه جنون به من دست دهد. امام به او توصیه کرده است در چنین حالتی به صحرا برود و گودالی بسازد و سر در آن کُند و اسراری را که از امام شنیده باز گوید. حتی در پاره‌ای منابع جابر باب امام باقر معرفی شده است.
[۲۷] مدرسی طباطبائی، حسین، میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین هجری، ج۱، ص۱۲۷، دفتر ۱، ترجمه علی قرائی و رسول جعفریان، قم ۱۳۸۳ ش.



در مقابل این روایات، گزارش‌های دیگری در منابع کهن رجالی و منابع کهن حدیثی وجود دارد که متضمن قدح و ذم شخصیت جابر بن یزید است.
• از جمله بر اساسِ روایتی که زراره نقل کرده، امام صادق اظهار داشته که جابر بن یزید را تنها یک بار نزد پدر خود دیده و جابر هرگز به حضور امام صادق (علیه‌السلام) نرسیده است.

۵.۱ - گزارشی از جنون جابر

در برخی گزارش‌ها به دیوانگی جابر بن یزید اشاره شده است. مثلاً در گزارشی آمده که جابر به هنگام کشته شدن ولید (ولید بن یزید)، وقتی که مردم در مسجد جمع شده بودند، در حالی که دستارِ سرخ رنگی از جنس خزّ بر سر داشت، چنین می‌گفت : «وصیّ اوصیا و وارث علم انبیا، محمد بن علی (علیه‌السلام) مرا گفت» وقتی مردم او را چنین دیدند گفتند که جابر دیوانه شده است.

۵.۲ - فساد عقیده جابر

در گزارشی دیگر، جابر بن یزید مختلط (فاسدالعقیده و منحرف) خوانده شده است.


همچون منابع شیعی، در متون اهل‌سنت نیز درباره جابر بن یزید روایات و نقل‌های متضادی وجود دارد.

۶.۱ - روایات در مدح جابر

در منابع رجالی و منابع حدیثی اهل سنّت نیز روایاتی متضمن مدح و قبول وثاقتِ او وجود دارد، نظیر سخن سُفیان ثوری در حق وی که گفته است در امر حدیث، باتقواتر از جابر ندیده‌ام. و سخنِ شُعبه که جابر را صدوق خوانده است.

۶.۲ - روایات در قدح جابر

جابر بن یزید در منابع اهل‌سنت به خاطر چند دلیل مورد قدح و ذم واقع شده است.
• اظهار نظرهایی هست که جابر در آن‌ها به سبب اعتقاد به «رجعت» و غلو در تشیع
[۳۴] عجلی، احمد بن عبداللّه، معرفة الثقات، ج۱، ص۲۶۴، چاپ عبدالعلیم عبدالعظیم بستوی، مدینه ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
و این‌که از اصحاب عبداللّه بن سبأ بوده قدح و ذم شده است.


در کتاب‌های فِرَق
[۳۶] اشعری، علی بن اسماعیل، کتاب مقالات الاسلامییّن و اختلاف المصلّین، ج۱، ص۸، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
جابر بن یزید جعفی جانشین مغیرة بن سعید، که امام صادق (علیه‌السلام) او را لعن کرده، دانسته شده است. همچنین به تصریح نوبختی،
عبداللّه بن حارث، رهبر پیروان عبدالله بن معاویه که پس از قتل او به دست ابومسلم به این مقام رسید، عقاید خود (از جمله غلو و اعتقاد به تناسخ و اَظِلِّه و دَور) را به جابر بن عبدالله انصاری و سپس به جابر بن یزید جعفی نسبت داده است.
عبداللّه بن حارث پیروان خود را به ترک فرایض و شرایع و سنن فراخواند و این رأی را نیز به جابر بن یزید جعفی و جابر بن عبداللّه انصاری منسوب کرد اما نوبختی آن دو را مبرّا از این عقاید می‌داند.


رجالیان شیعه نظرات مختلفی درباره جابر بن یزید جعفی ارائه کرده‌اند.

۸.۱ - نجاشی

در میان رجالیان شیعه، نجاشی در وثاقت جابر بن یزید شک کرده و او را مختلط خوانده است. نجاشی عبارت دیگری نیز دارد: جابر بن یزید، ابوعبدالله -و به گفته‌ای ابومحمد- جعفی عربی اصیل بود. به دیدار امام باقر و امام صادق (علیهما‌السّلام) نایل آمد و در زمان حضرت صادق (علیه‌السّلام) در سال ۱۲۸ درگذشت.
چند کتاب دارد که از جمله آنها تفسیر است. آنگاه سند خود را درباره آن تفسیر آورده است. شیخ مفید در رساله عددیه او را در زمره کسانی آورده است که طعن بر آنان روا نیست و راهی برای نکوهش آنان وجود ندارد. ابن شهر آشوب او را از اصحاب خاص امام صادق (علیه‌السّلام) به شمار آورده است.
نجاشی می‌گوید: در باورهایش نارسایی وجود دارد. آری، او درباره امامان اهل بیت (علیهم‌السّلام) عقیده‌ای برتر و والاتر از دیگران داشت و همین موجب گردید که او را غالی بشمارند. ابوعمرو محمد بن عمر بن عبدالعزیز کشی از ابوالعلاء روایت می‌کند: وقتی ولید کشته شد وارد مسجد شدم؛ مردم گرد آمده بودند من هم به جمع آنان پیوستم؛ در این هنگام جابر جعفی را دیدم که عمامه‌ای از خز سرخ به سر داشت و می‌گفت: وصی اوصیا و وارث علم انبیا، محمد بن علی (علیه‌السّلام) به من فرمود... که در این هنگام مردم گفتند: جابر دیوانه شده؛ جابر دیوانه شده است؛
از این‌روست که جریر می‌گوید: نقل روایت از جابر را جایز نمی‌شمرم؛ او به رجعت عقیده داشت. ابوالاحوص می‌گوید: هرگاه از کنار جابر می‌گذشتم از خدا طلب عافیت می‌کردم... و نکاتی از این قبیل که قصور فهم عامه، تاب شنیدن آن را نداشت. امام باقر (علیه‌السّلام) به او سفارش کرد که چیزی از اسرار آنان را فاش نسازد و برای مردم چیزی را که عقلشان توان شنیدن ندارد بیان نکند. حضرت به او فرمود: ‌ای جابر! سخن ما به غایت مشکل است که جز مومنان امتحان شده تاب شنیدن آن را ندارند. تنها اشکال جابر همین بود؛ وگرنه خدشه‌ای بر شخصیت او وارد نیست؛ چنانکه شعبه می‌گوید: جابر در نقل حدیث راستگوست.

۸.۲ - سایر رجال

طوسی در رجال، و فهرست از وثاقت یا عدم وثاقت وی سخنی به میان نیاورده است.
ابن داوود حِلّی وی را در زمره کسانی آورده است که جرح شده‌اند.
علامه حلّی، ضمن نقل اقوالِ رجالیان پیش از خود (همچون ابن غضایری)، در این باره داوری نکرده است.


همچنین صرف‌نظر از موقعیت جابر، بیشتر روایات منسوب به او به دلیل ناموثق بودن راویان آن‌ها، نامعتبر دانسته شده است.
[۵۲] مدرسی طباطبائی، حسین، میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین هجری، ج۱، ص۱۳۰، دفتر ۱، ترجمه علی قرائی و رسول جعفریان، قم ۱۳۸۳ ش.



ابن حجر می‌گوید: ابونعیم از ثوری نقل می‌کند که هرگاه جابر در موقع نقل حدیث بگوید: حدثنا و اخبرنا، روایت او صحیح است. ابن مهدی از سفیان نقل می‌کند: در مقام نقل حدیث، پرهیزگارتر از او ندیده‌ام. ابن علیه از شعبه نقل می‌کند که: جابر در نقل حدیث صدوق است. یحیی بن ابی‌بکیر از شعبه نقل می‌کند که: هرگاه جابر بگوید: حدثنا و سمعت، از موثق‌ترین مردم است. از زهیر بن معاویه نیز نقل شده است: وقتی می‌گفت: سمعت یا سالت، از راستگوترین مردم بود. وکیع می‌گوید: در هر چه خواستید شک کنید، ولی در اینکه جابر ثقه است شک روا مدارید.


برخی از رجالیان و شرح حال‌نویسان سنّی مذهب، او را توثیق و تعظیم و برخی درباره او سکوت و توقف کرده‌اند و شماری از آن‌ها هم یا کاملاً او را تضعیف کرده‌اند یا ضمن توثیق روایاتِ او، مذهبش را تضعیف کرده‌اند. حتی ابن ابی‌حاتم رازی سخنانِ شعبه و ثوری را که متضمن مدح جابر است، به سود نکوهش‌کنندگان جابر تفسیر و توجیه کرده است.


با این حال، محدّثان و رجالیان متأخر امامی عموماً در صدد توثیق جابر بن یزید بر آمده‌اند و روایات متضمن قدح و ذم وی را توجیه کرده‌اند.

۱۲.۱ - حرعاملی و نوری

محمد بن حسن حرّ عاملی، ضمن نقل اقوال مختلف درباره جابر بن یزید، وثاقت وی را مرجح دانسته است.
میرزاحسین نوری نیز گفته است مبنای شماری از عالمان شیعی قرون اولیه اسلامی که جابر بن یزید را توثیق نکرده‌اند، این بوده است که برخی مسائل راجع به معارف در نزد آنان مُنکَر (و نادرست) محسوب می‌شده و معتقدِ به آن را گمراه و مختلط می‌دانسته‌اند، از جمله عالم ذرّ و اظله در نزد شیخ مفید و طی الارض در نزد سیدمرتضی و وجود بهشت و جهنم در زمان حاضر در نزد سیدرضی، در حالی که این معارف در عصر ما در حکم ضروریات به شمار می‌روند.

۱۲.۲ - نویهض و سیدصدر

عادل نویهض می‌گوید: جابر از تابعان و فقهای امامیه و از مردم کوفه است؛ روایات زیادی دارد. دانش وی از دین، فراوان است. برخی از حدیث‌شناسان بزرگ او را ستوده‌اند و برخی دیگر او را به اعتقاد به رجعت متهم کرده‌اند. جابر در کوفه وفات یافت. کتابی به نام تفسیر القرآن دارد.
[۶۴] داودی، شمس‌الدین، معجم المفسرین، ج۱، ص۱۲۴ - ۱۲۳.
زرکلی در کتاب اعلام از آن یاد کرده است.
شیخ طوسی او را از اصحاب امام باقر و امام صادق (علیهما‌السّلام) شمرده است. سید حسن صدر درباره او گفته است: جابر بن یزید جعفی از پیشوایان حدیث و تفسیر است و آنها را از محضر امام باقر (علیه‌السّلام) آموخته است.
[۶۸] صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام، ص۳۲۶.


۱۲.۳ - خویی

خوئی، جابر بن یزید را موثق می‌داند و در عین حال توجیهاتی برای قدح و ذم‌های جابر ارائه می‌دهد. علامه از حسین بن ابی‌علاء روایت کرده است که امام صادق (علیه‌السّلام) بر او رحمت فرستاد و فرمود: آنچه او از ما نقل می‌کند درست است. کشی از مفضل بن عمر جعفی روایت کرده است که: از امام (علیه‌السّلام) درباره تفسیر جابر پرسیدم؛ حضرت فرمود: درباره آن با مردم فرومایه سخن مگوی که آن را ناروا پخش می‌کنند.
از این پاسخ چنین بر می‌آید که تفسیر او مشتمل بر مطالب ارزنده و والایی بوده -به ویژه درباره شناخت مقام شامخ امام معصوم- که از فهم و درک عامه به دور بوده است. نیز روایاتی در دست است که نشان می‌دهد او از صاحبان سر اهل بیت (علیهم‌السّلام) بوده است؛ لذا کوته‌نظران او را به غلو متهم نموده رافضی‌اش خوانده‌اند، گرچه در عین حال او را راستگو و پرهیزگار می‌دانستند؛ که همین شناخت و اعتراف به صحت گفتار و استواری ایمان او، در ستایش او کافی است.
استاد بزرگوار آیت‌الله خویی (رحمة‌الله‌علیه) درباره جابر سخنانی دارد که از مقام شامخ و قدر والای او حکایت دارد. خوئی سخن امام صادق (علیه‌السلام) را که بنابر آن، جابر را جز یک بار نزد پدر خود ندیده‌اند و وی هرگز به حضور امام صادق نرسیده است، با فرض درستی آن، حمل بر توریه کرده است زیرا اگر جابر پیش امام باقر نرفته بود، همه شهادت می‌دادند و به آسانی می‌شد او را تکذیب کرد. بنابراین، شاید جابر در جایی خارج از منزل امام با ایشان ملاقات می‌کرده است.
از نظر خوئی مختلط بودن جابر نیز، که نجاشی بدو نسبت داده است، با وثاقت و لزوم قبول روایت وی در هنگام سلامت عقیده و اعتدال روانی منافاتی ندارد.

۱۲.۳.۱ - ادعای روایات اندک جابر

خوئی این ادعای نجاشی را هم که در حوزه احکام شرعی، احادیث اندکی از جابر نقل شده است غریب می‌داند زیرا در کتاب‌های چهارگانه حدیثی شیعه، روایات بسیاری از او نقل شده است. وی احتمال می‌دهد مراد نجاشی این بوده که روایات جابر با وجود کثرت، به سبب ضعف راویان قابل اعتنا نیست. در هر حال بیش‌تر سخنان منسوب به جابر را، از این لحاظ که از نظر شکل و محتوا منسجم‌اند، می‌توان منعکس‌کننده مواضع و معتقدات رایج میان بخشی از شیعیان کوفه در زمان جابر دانست.
[۷۳] مدرسی طباطبائی، حسین، میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین هجری، ج۱، ص۱۳۰، دفتر ۱، ترجمه علی قرائی و رسول جعفریان، قم ۱۳۸۳ ش.



دیوانگی جابر، که بدان اشاره شد، به رغمِ شهرت آن، در منابع شیعی و سنّی به ندرت مطرح شده است، از همین رو احتمال دارد روایات شیعی راجع به این موضوع ساختگی و مبتنی بر اختلافات درونی اصحاب امامان باشد؛ اگر هم صحت این روایات به اثبات برسد از مضمون آن‌ها برمی‌آید که دیوانگی جابر بن یزید دائمی و حتی ادواری هم نبوده و تنها در دوره‌ای کوتاه، چاره‌ای برای حفظ جان او محسوب شده است.


به نظر می‌رسد جابر بن یزید در دوره امام صادق (علیه‌السلام) (۱۱۴ـ ۱۴۸) کمتر در مدینه حضور داشته و از همین رو روایاتی که وی از ایشان نقل کرده نسبت به روایاتی که از امام باقر (علیه‌السلام) نقل کرده، بسیار کمتر است.
در عین حال روایات بیشتری از امام صادق (علیه‌السلام) در تأیید جابر بن یزید در منابع دیده می‌شود. که توجیه‌کننده ابهامات و سؤالاتی است که درباره وی وجود دارد.


در مورد نظر اهل سنت درباره جابر بن یزید نیز باید گفت که اگر بخواهیم به مخالفت‌ها و موافقت‌های ایشان با وی، نگاهی تاریخی بیندازیم، به این نتیجه می‌رسیم که بیشترین تأییدها را معاصران جابر ابراز کرده‌اند و در دوره‌های بعدی (به دلایلی همچون روشن شدن مرزبندی‌های عقیدتی و فرقه‌ای و تبلیغات بر ضد وی و معرفی شدن او به عنوان شیعه غالی)، جابر بن یزید را طعن و قدح کرده‌اند.
مادلونگ با این‌که تندروتر شدن تدریجی جابر بن یزید و ارتباط او را با مغیریان تأیید کرده، از مدح امام صادق (علیه‌السلام) از او به این نتیجه رسیده که واقعاً بعید است وی در زمره مغیریان باشد.
[۷۸] EI ۲، suppl، fascs، ۳-۴، Leiden ۱۹۸۱، s.v. "Dja ¦bir Al -Djufi" (by W. Madelung).



جابر بن یزید را از تابعین دانسته‌اند. یعنی وی از اصحاب پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، و عمدتاً از جابر بن عبدالله انصاری و ابوطُفیل عامر بن واثله لیثی، دارای روایاتی بوده است.


احادیثی در اُمّ‌الکتاب (یکی از متون غلات کوفه که با تغییراتی که طی دوران‌های بعدی یافته، باقی مانده است) از جابر نقل شده
[۸۴] Arzina R. Lalani، Early Sh  ¦   ¦thought: the teachings of Imam Muhammad al-Ba ¦qir، ص ۱۰۸، London ۲۰۰۰.
و نیز راوی عمده سخنان امام باقر در رسالة‌الجعفی است که باور بر آن است که نظر جابر درباره معتقدات اسماعیلیه در آن آمده است.
[۸۵] Arzina R. Lalani، Early Sh  ¦   ¦thought: the teachings of Imam Muhammad al-Ba ¦qir، ص ۱۰۸، London ۲۰۰۰.

در منابع شیعی عمده روایات وی از امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) است اما هنگام بررسی سلسله روایی جابر بن یزید نام افراد دیگری نیز دیده می‌شود.


در منابع رجالی اهل سنت نام افراد بسیاری به عنوان مشایخ رواییِ جابر یاد شده است.
از جمله مشهورترین آن‌ها سالم بن عمر، طاووس بن کَیسان، عطاء بن ابی‌رَباح، عِکرِمَه مولی ابن عباس و مجاهد بن جَبر بودند.
جابر بن یزید در طبقه‌بندی ابن حجر عسقلانی در طبقه پنجم راویان قرار گرفته است.


نام راویان جابر نیز در منابع کهن رجالی شیعه، نظیر نجاشی و منابع متأخر رجالی شیعه و نیز در منابع اهل سنّت آمده است.
جابر به تبع سنّت شیعی و بر خلاف جریان اهل سنّت در قرن اول و دوم،
[۹۴] Michael Cook، " The opponents of the writing of tradition in early Islam"،ص ۴۳۷ـ۵۳۰، Arabica، XLIV، no.۴ (Oct. ۱۹۹۷)،
آن‌چه را از احادیث می‌شنید، مکتوب می‌کرد.


در منابع رجالی آثار فراوانی به جابر بن یزید نسبت داده شده است، بدین قرار:

۲۰.۱ - اصل

اصل که شیخ طوسی طریق‌های روایی خود را به آن ذکر کرده است. به نوشته مدرسی طباطبائی
[۹۷] مدرسی طباطبائی، حسین، میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین هجری، ج۱، ص۱۴۳، دفتر ۱، ترجمه علی قرائی و رسول جعفریان، قم ۱۳۸۳ ش.
قسمت عمده صدها روایتی که از جابر در آثار سنّی و شیعه در موضوعات مختلف وارد شده است، می‌تواند از این کتاب گرفته شده باشد.

۲۰.۲ - کتاب التفسیر

کتاب التفسیر، که نجاشی و طوسی با دو طریق مختلف سلسله اِسناد خود را به او می‌رسانند. به نظر می‌رسد این تفسیر شهرت داشته
[۱۰۰] مدرسی طباطبائی، حسین، میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین هجری، ج۱، ص۱۳۳، دفتر ۱، ترجمه علی قرائی و رسول جعفریان، قم ۱۳۸۳ ش.
و نقل‌های فراوانی هم که در تفسیر قرآن از قول جابر در متون تفسیری شیعی وارد شده، به احتمال قوی مأخوذ از همین کتاب است.
[۱۰۱] مدرسی طباطبائی، حسین، میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین هجری، ج۱، ص۱۳۲ـ۱۳۶، دفتر ۱، ترجمه علی قرائی و رسول جعفریان، قم ۱۳۸۳ ش.


۲۰.۳ - رسالة ابی‌جعفر الی اهل‌البصره

رسالة ابی‌جعفر الی اهل‌البصره که نجاشی از آن با تعبیر «تُضافُ‌الیه» (منسوب به او) یاد کرده که شاید ناظر به احتمال جعلی بودن آن باشد. دیگر اثر جابر، کتاب حدیث الشوری است که متن کامل آن را طبرسی آورده است.

۲۰.۴ - چند کتاب دیگر

کتاب النوادر، کتاب الفضایل، کتاب الجَمل، کتاب صِفّین، کتاب نهروان، کتاب مقتل امیرالمؤمنین، کتاب مقتل الحسین. نجاشی طریق‌های خود را به هریک از این کتاب‌ها آورده است.
[۱۰۵] مدرسی طباطبائی، حسین، میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین هجری، ج۱، ص۱۳۶ـ ۱۴۳، دفتر ۱، ترجمه علی قرائی و رسول جعفریان، قم ۱۳۸۳ ش.

اصل کتاب‌های یاد شده در دسترس نیست ولی منقولاتی از آن‌ها در کتاب‌های معتبر و مشهور شیعی و سنّی وجود دارد.

۲۰.۵ - موضوع منقولات از جابر

موضوع این منقولات، فضائل اهل بیت (علیهم‌السلام)، کلام، تفسیر، فقه و از این قبیل است.
[۱۰۶] شیبانی، احمد بن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۱۲، بیروت: دارصادر، (بی تا).
[۱۰۷] شیبانی، احمد بن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۴۱، بیروت: دارصادر، (بی تا).
[۱۰۸] شیبانی، احمد بن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، ج۶، ص۲۵۴، بیروت: دارصادر، (بی تا).
[۱۱۰] ابن ماجه، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، ج۱، ص۱۲۸، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (بی جا): دارالفکر، (بی تا).
[۱۱۱] ابن ماجه، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۴۰، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (بی جا): دارالفکر، (بی تا).
[۱۱۲] ابن ماجه، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۷۷، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (بی جا): دارالفکر، (بی تا).
[۱۱۳] ابن ماجه، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۷۵۲، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (بی جا): دارالفکر، (بی تا).
[۱۱۴] ابوداوود، سلیمان بن اشعث، سنن ابوداود، ج۱، ص۲۳۲، چاپ سعید محمد لحام، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.



درباره سال وفات جابر بن یزید اقوال مختلفی (۱۲۷، ۱۲۸، ۱۳۲) وجود دارد، بر اساس مشهورترین آن‌ها، وی در سال ۱۲۸ درگذشته است.
[۱۱۹] مدرسی طباطبائی، حسین، میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین هجری، ج۱، ص۱۲۵، دفتر ۱، ترجمه علی قرائی و رسول جعفریان، قم ۱۳۸۳ ش.



(۱) ابن ابی‌حاتم تمیمی‌ رازی، عبدالرحمان‌ بن‌ محمد، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت (بی تا).
(۲) ابن حبّان، کتاب المجروحین من المحدثین و الضعفاء و المتروکین، چاپ محمود ابراهیم زاید، حلب ۱۳۹۵ـ۱۳۹۶/ ۱۹۷۵ـ۱۹۷۶.
(۳) ابن حجر عسقلانی، تقریب التهذیب، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
(۴) ابن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، بیروت: دارصادر، (بی تا).
(۵) ابن داوود حلّی، کتاب الرجال، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف ۱۳۹۲/۱۹۷۲، چاپ افست قم (بی تا).
(۶) ابن‌سعد، ابن‌سعد، محمد بن منیع، الطبقات الکبرى (بیروت).
(۷) ابن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
(۸) ابن قتیبه، عبدالله‌ بن مسلم، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
(۹) ابن ماجه، سنن ابن ماجه، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (بی جا): دارالفکر، (بی تا).
(۱۰) ابوداوود، سنن ابوداود، چاپ سعید محمد لحام، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۱۱) الاختصاص، (منسوب به) محمد بن محمد مفید، چاپ علی اکبر غفاری، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، (بی تا).
(۱۲) محمد بن علی اردبیلی، جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الاسناد، قم: مکتبة المحمدی، (بی تا).
(۱۳) علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامییّن و اختلاف المصلّین، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
(۱۴) محمد بن اسماعیل بخاری، کتاب التاریخ الکبیر، دیار بکر: المکتبة الاسلامیة، (بی تا).
(۱۵) تستری، محمدتقی، قاموس الرجال.
(۱۶) حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه.
(۱۷) خطیب بغدادی، احمد بن علی، تقییدالعلم، چاپ یوسف عش، (بیروت) ۱۹۷۴.
(۱۸) خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث.
(۱۹) سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب.
(۲۰) طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، چاپ ابراهیم بهادری و محمدهادی به، قم ۱۴۲۵.
(۲۱) طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم ۱۴۱۴.
(۲۲) طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۵.
(۲۳) طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۷.
(۲۴) عجلی، احمد بن عبداللّه، معرفة الثقات، چاپ عبدالعلیم عبدالعظیم بستوی، مدینه ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۲۵) عقیلی، محمد بن عمرو، کتاب الضعفاء الکبیر، چاپ عبدالمعطی امین قلعجی، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
(۲۶) علامه حلّی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، چاپ جواد قیومی اصفهانی، (قم) ۱۴۱۷.
(۲۷) کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، المعروف برجال‌الکشی، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، تصحیح و تعلیق محمدباقر بن محمد میرداماد، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۴.
(۲۸) مدرسی طباطبائی، حسین، میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین هجری، دفتر ۱، ترجمه علی قرائی و رسول جعفریان، قم ۱۳۸۳ ش.
(۲۹) مزّی، یوسف بن عبدالرحمان، تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
(۳۰) نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۳۱) موحدی ابطحی، محمدعلی، تهذیب المقال فی تنقیح کتاب الرجال للشیخ الجلیل ابی‌العباس احمد بن علی النجاشی، ج۵، قم ۱۴۱۷.
(۳۲) نجاشی، احمد بن علی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
(۳۳) نسائی، احمد بن علی، کتاب الضعفاء و المتروکین، چاپ محمود ابراهیم زاید، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۳۴) حمیری، نشوان بن سعید، الحورالعین، چاپ کمال مصطفی، چاپ افست تهران ۱۹۷۲.
(۳۵) نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف ۱۳۵۵/۱۹۳۶.
(۳۶) نوری، حسین بن محمدتقی، خاتمة مستدرک الوسائل، قم ۱۴۱۵ـ۱۴۲۰.
(۳۷) یعقوبی، احمد بن ابى یعقوب، تاریخ یعقوبی.
(۳۸) Michael Cook، " The opponents of the writing of tradition in early Islam"، Arabica، XLIV، no. ۴ (Oct. ۱۹۹۷)؛
(۳۹) EI ۲، suppl، fascs، ۳-۴، Leiden ۱۹۸۱، s. v. "Dja ¦bir Al -Djufi" (by W. Madelung)؛
(۴۰) Arzina R. Lalani، Early Sh  ¦   ¦thought: the teachings of Imam Muh ¤mmad al-Ba ¦qir، London ۲۰۰۰.


۱. احمد بن علی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۱۲۸، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.    
۲. نجاشی، احمد بن علی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۱۲۸، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.    
۳. بخاری، محمد بن اسماعیل، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۲۱۰، دیار بکر:المکتبة الاسلامیة، (بی تا).    
۴. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۴۴۴، المعروف برجال‌الکشی، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، تصحیح و تعلیق محمدباقر بن محمد میرداماد، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۴.    
۵. تستری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج۲، ص۵۴۳.    
۶. بخاری، محمد بن اسماعیل، کتاب التاریخ الکبیر، ج۲، ص۲۱۰، دیار بکر:المکتبة الاسلامیة، (بی تا).    
۷. نجاشی، احمد بن علی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۱۲۸، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.    
۸. نجاشی، احمد بن علی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۱۲۸، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.    
۹. موحدی ابطحی، محمدعلی، تهذیب المقال فی تنقیح کتاب الرجال للشیخ الجلیل ابی‌العباس احمد بن علی النجاشی، ج۵، ص۴۳۴۴، قم ۱۴۱۷.    
۱۰. سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۳، ص۲۹۱.    
۱۱. سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۳، ص۲۹۳.    
۱۲. طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، ج۱، ص۱۲۹، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۵.    
۱۳. تستری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج۲، ص۵۴۳.    
۱۴. ابن قتیبه، عبدالله‌ بن مسلم، المعارف، ج۱، ص۴۵۳، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.    
۱۵. ابن قتیبه، عبدالله‌ بن مسلم، المعارف، ج۱، ص۴۵۳، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.    
۱۶. موحدی ابطحی، محمدعلی، تهذیب المقال فی تنقیح کتاب الرجال للشیخ الجلیل ابی‌العباس احمد بن علی النجاشی، ج۵، ص۴۵۴۶، قم ۱۴۱۷.    
۱۷. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۴۳۸، المعروف برجال‌الکشی، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، تصحیح و تعلیق محمدباقر بن محمد میرداماد، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۴.    
۱۸. طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ج۱، ص۲۹۶، قم ۱۴۱۴.    
۱۹. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۴۳۸، المعروف برجال‌الکشی، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، تصحیح و تعلیق محمدباقر بن محمد میرداماد، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۴.
۲۰. ابن‌سعد، محمد بن منیع، الطبقات الکبری (بیروت)، ج۶، ص۳۴۶.    
۲۱. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۴۸.    
۲۲. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۶۳.    
۲۳. مفید، محمد بن محمد، الاختصاص (منسوب به)، ج۱، ص۲۱۶، چاپ علی اکبر غفاری، قم:جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، (بی تا).    
۲۴. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۴۳۹، المعروف برجال‌الکشی، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، تصحیح و تعلیق محمدباقر بن محمد میرداماد، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۴.    
۲۵. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۴۳۵، المعروف برجال‌الکشی، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، تصحیح و تعلیق محمدباقر بن محمد میرداماد، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۴.    
۲۶. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۴۴۱ ۴۴۲، المعروف برجال‌الکشی، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، تصحیح و تعلیق محمدباقر بن محمد میرداماد، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۴.    
۲۷. مدرسی طباطبائی، حسین، میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین هجری، ج۱، ص۱۲۷، دفتر ۱، ترجمه علی قرائی و رسول جعفریان، قم ۱۳۸۳ ش.
۲۸. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۴۳۶، المعروف برجال‌الکشی، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، تصحیح و تعلیق محمدباقر بن محمد میرداماد، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۴.    
۲۹. محمد بن عمر کشی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۴۳۷، المعروف برجال‌الکشی، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، تصحیح و تعلیق محمدباقر بن محمد میرداماد، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۴.    
۳۰. احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۱۲۸، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.    
۳۱. ابن ابی‌حاتم تمیمی‌ رازی، عبدالرحمان‌ بن‌ محمد، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۴۹۷، حیدرآباد دکن ۱۳۷۱۱۳۷۳/ ۱۹۵۲۱۹۵۳، چاپ افست بیروت (بی تا).    
۳۲. ابن ابی‌حاتم تمیمی‌ رازی، عبدالرحمان‌ بن‌ محمد، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۴۹۷، حیدرآباد دکن ۱۳۷۱۱۳۷۳/ ۱۹۵۲۱۹۵۳، چاپ افست بیروت (بی تا).    
۳۳. عقیلی، محمد بن عمرو، الضعفاء الکبیر، ج۱، ص۱۹۲، چاپ عبدالمعطی امین قلعجی، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸.    
۳۴. عجلی، احمد بن عبداللّه، معرفة الثقات، ج۱، ص۲۶۴، چاپ عبدالعلیم عبدالعظیم بستوی، مدینه ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۳۵. محمد بن‌ حبان‌، تمیمی بستی سجستانی، المجروحین من المحدثین و الضعفاء و المتروکین، ج۱، ص۲۰۸، چاپ محمود ابراهیم زاید، حلب ۱۳۹۵۱۳۹۶/ ۱۹۷۵۱۹۷۶.    
۳۶. اشعری، علی بن اسماعیل، کتاب مقالات الاسلامییّن و اختلاف المصلّین، ج۱، ص۸، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
۳۷. حمیری، نشوان بن سعید، الحورالعین، ج۱، ص۱۶۸، چاپ کمال مصطفی، چاپ افست تهران ۱۹۷۲.    
۳۸. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ج۱، ص۳۴ ۳۵، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف ۱۳۵۵/۱۹۳۶.    
۳۹. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ج۱، ص۳۵، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف ۱۳۵۵/۱۹۳۶.    
۴۰. نجاشی، احمد بن علی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۱۲۸، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.    
۴۱. طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، چاپ مشهد، ص۱۹۲، شماره ۳۳۷.    
۴۲. طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، انتشارات موسسه آل البیت، ج۲، ص۴۳۷.    
۴۳. عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، ج۲، ص۴۹.    
۴۴. طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، چاپ مشهد، ص۱۹۳، شماره ۳۴۱.    
۴۵. عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، ج۲، ص۴۷.    
۴۶. طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، ج۱، ص۱۲۹، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۵.    
۴۷. طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، ج۱، ص۱۷۶، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۵.    
۴۸. طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ج۱، ص۹۵، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۷.    
۴۹. طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ج۱، ص۲۹۹، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۷.    
۵۰. حلّی، ابن داوود، کتاب الرجال، ج۱، ص۲۳۵، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف ۱۳۹۲/۱۹۷۲، چاپ افست قم (بی تا).    
۵۱. حلّی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، ج۱، ص۹۴ ۹۵، چاپ جواد قیومی اصفهانی، (قم) ۱۴۱۷.    
۵۲. مدرسی طباطبائی، حسین، میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین هجری، ج۱، ص۱۳۰، دفتر ۱، ترجمه علی قرائی و رسول جعفریان، قم ۱۳۸۳ ش.
۵۳. عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، ج۲، ص۴۷.    
۵۴. ابن‌سعد، محمد بن منیع، الطبقات الکبری (بیروت)، ج۶، ص۳۴۵.    
۵۵. بخاری، محمد بن اسماعیل، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۲۱۰، دیار بکر:المکتبة الاسلامیة، (بی تا).    
۵۶. ابن قتیبه، عبدالله‌ بن مسلم، المعارف، ج۱، ص۴۸۰، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.    
۵۷. نسائی، احمد بن علی، کتاب الضعفاء و المتروکین، ج۱، ص۱۶۳، چاپ محمود ابراهیم زاید، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.    
۵۸. عقیلی، محمد بن عمرو، کتاب الضعفاء الکبیر، ج۱، ص۱۹۲ ۱۹۴، چاپ عبدالمعطی امین قلعجی، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸.    
۵۹. محمد بن‌ حبان‌، تمیمی بستی سجستانی، المجروحین من المحدثین و الضعفاء و المتروکین، ج۱، ص۲۰۹، چاپ محمود ابراهیم زاید، حلب ۱۳۹۵۱۳۹۶/ ۱۹۷۵۱۹۷۶.    
۶۰. سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۳، ص۲۹۳.    
۶۱. ابن ابی‌حاتم تمیمی‌ رازی، عبدالرحمان‌ بن‌ محمد، الجرح و التعدیل، ج۱، ص۷۸، حیدرآباد دکن ۱۳۷۱۱۳۷۳/ ۱۹۵۲۱۹۵۳، چاپ افست بیروت (بی تا).    
۶۲. حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۳۰، ص۳۲۹.    
۶۳. نوری، حسین بن محمدتقی، خاتمة مستدرک الوسائل، ج۴، ص۲۱۸، قم ۱۴۱۵۱۴۲۰.    
۶۴. داودی، شمس‌الدین، معجم المفسرین، ج۱، ص۱۲۴ - ۱۲۳.
۶۵. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۶، ص۲۲۰.    
۶۶. طوسی، محمد بن حسن، رجال شیخ طوسی، ص۱۱۱.    
۶۷. طوسی، محمد بن حسن، رجال شیخ طوسی، ص۱۶۳.    
۶۸. صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام، ص۳۲۶.
۶۹. ر. ک:خویی، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۳۳۶ - ۳۴۶.    
۷۰. خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۳۴۰.    
۷۱. خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۳۴۴.    
۷۲. نجاشی، احمد بن علی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۱۲۸، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.    
۷۳. مدرسی طباطبائی، حسین، میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین هجری، ج۱، ص۱۳۰، دفتر ۱، ترجمه علی قرائی و رسول جعفریان، قم ۱۳۸۳ ش.
۷۴. موحدی ابطحی، محمدعلی، تهذیب المقال فی تنقیح کتاب الرجال للشیخ الجلیل ابی‌العباس احمد بن علی النجاشی، ج۵، ص۹۳ ۹۸، قم ۱۴۱۷.    
۷۵. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۴۴۳، المعروف برجال‌الکشی، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، تصحیح و تعلیق محمدباقر بن محمد میرداماد، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۴.    
۷۶. اردبیلی، محمد بن علی، جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الاسناد، ج۱، ص۱۴۵۱۴۶، قم:مکتبة المحمدی، (بی تا).    
۷۷. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۴۳۶ ۴۳۸، المعروف برجال‌الکشی، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، تصحیح و تعلیق محمدباقر بن محمد میرداماد، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۴.    
۷۸. EI ۲، suppl، fascs، ۳-۴، Leiden ۱۹۸۱، s.v. "Dja ¦bir Al -Djufi" (by W. Madelung).
۷۹. ابن قتیبه، عبدالله‌ بن مسلم، المعارف، ج۱، ص۴۸۰، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.    
۸۰. طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، ج۱، ص۱۷۶، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۵.    
۸۱. موحدی ابطحی، محمدعلی، تهذیب المقال فی تنقیح کتاب الرجال للشیخ الجلیل ابی‌العباس احمد بن علی النجاشی، ج۵، ص۴۷، قم ۱۴۱۷.    
۸۲. مزّی، یوسف بن عبدالرحمان، تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، ج۱۵، ص۲۰۶، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.    
۸۳. موحدی ابطحی، محمدعلی، تهذیب المقال فی تنقیح کتاب الرجال للشیخ الجلیل ابی العباس احمد بن علی النجاشی، ج۵، ص۵۲، قم ۱۴۱۷.    
۸۴. Arzina R. Lalani، Early Sh  ¦   ¦thought: the teachings of Imam Muhammad al-Ba ¦qir، ص ۱۰۸، London ۲۰۰۰.
۸۵. Arzina R. Lalani، Early Sh  ¦   ¦thought: the teachings of Imam Muhammad al-Ba ¦qir، ص ۱۰۸، London ۲۰۰۰.
۸۶. ابن ابی‌حاتم تمیمی‌ رازی، عبدالرحمان‌ بن‌ محمد، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۴۹۷، حیدرآباد دکن ۱۳۷۱۱۳۷۳/ ۱۹۵۲۱۹۵۳، چاپ افست بیروت (بی تا).    
۸۷. مزّی، یوسف بن عبدالرحمان، تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، ج۴، ص۴۶۶، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.    
۸۸. عسقلانی، احمد بن علی، تقریب التهذیب، ج۱، ص۱۳۷، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.    
۸۹. مزّی، یوسف بن عبدالرحمان، تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، ج۴، ص۴۶۶، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.    
۹۰. نجاشی، احمد بن علی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۱۲۸، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.    
۹۱. اردبیلی، محمد بن علی، جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الاسناد، ج۱، ص۱۴۴۱۴۶، قم:مکتبة المحمدی، (بی تا).    
۹۲. ابن عدی جرجانی، عبدالله بن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۲، ص۳۳۴، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.    
۹۳. مزّی، یوسف بن عبدالرحمان، تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، ج۴، ص۴۶۶۴۶۷، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.    
۹۴. Michael Cook، " The opponents of the writing of tradition in early Islam"،ص ۴۳۷ـ۵۳۰، Arabica، XLIV، no.۴ (Oct. ۱۹۹۷)،
۹۵. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تقییدالعلم، ج۱، ص۱۰۹، چاپ یوسف عش، (بیروت) ۱۹۷۴.    
۹۶. طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ج۱، ص۹۵، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۷.    
۹۷. مدرسی طباطبائی، حسین، میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین هجری، ج۱، ص۱۴۳، دفتر ۱، ترجمه علی قرائی و رسول جعفریان، قم ۱۳۸۳ ش.
۹۸. نجاشی، احمد بن علی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۱۲۹، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.    
۹۹. طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ج۱، ص۹۵، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۷.    
۱۰۰. مدرسی طباطبائی، حسین، میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین هجری، ج۱، ص۱۳۳، دفتر ۱، ترجمه علی قرائی و رسول جعفریان، قم ۱۳۸۳ ش.
۱۰۱. مدرسی طباطبائی، حسین، میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین هجری، ج۱، ص۱۳۲ـ۱۳۶، دفتر ۱، ترجمه علی قرائی و رسول جعفریان، قم ۱۳۸۳ ش.
۱۰۲. نجاشی، احمد بن علی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۱۲۹، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.    
۱۰۳. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۹۲، چاپ ابراهیم بهادری و محمدهادی به، قم ۱۴۲۵.    
۱۰۴. نجاشی، احمد بن علی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۱۲۹، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.    
۱۰۵. مدرسی طباطبائی، حسین، میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین هجری، ج۱، ص۱۳۶ـ ۱۴۳، دفتر ۱، ترجمه علی قرائی و رسول جعفریان، قم ۱۳۸۳ ش.
۱۰۶. شیبانی، احمد بن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۱۲، بیروت: دارصادر، (بی تا).
۱۰۷. شیبانی، احمد بن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۴۱، بیروت: دارصادر، (بی تا).
۱۰۸. شیبانی، احمد بن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، ج۶، ص۲۵۴، بیروت: دارصادر، (بی تا).
۱۰۹. نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۱، ص۲۰ ۲۱، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.    
۱۱۰. ابن ماجه، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، ج۱، ص۱۲۸، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (بی جا): دارالفکر، (بی تا).
۱۱۱. ابن ماجه، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۴۰، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (بی جا): دارالفکر، (بی تا).
۱۱۲. ابن ماجه، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، ج۱، ص۲۷۷، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (بی جا): دارالفکر، (بی تا).
۱۱۳. ابن ماجه، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۷۵۲، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (بی جا): دارالفکر، (بی تا).
۱۱۴. ابوداوود، سلیمان بن اشعث، سنن ابوداود، ج۱، ص۲۳۲، چاپ سعید محمد لحام، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۱۱۵. اردبیلی، محمد بن علی، جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الاسناد، ج۱، ص۱۴۴۱۴۶، قم:مکتبة المحمدی، (بی تا).    
۱۱۶. ابن عدی جرجانی، عبدالله بن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۲، ص۱۱۷، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.    
۱۱۷. نجاشی، احمد بن علی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۱۲۸، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.    
۱۱۸. طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، ج۱، ص۱۲۹، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۵.    
۱۱۹. مدرسی طباطبائی، حسین، میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین هجری، ج۱، ص۱۲۵، دفتر ۱، ترجمه علی قرائی و رسول جعفریان، قم ۱۳۸۳ ش.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جابر بن یزید جعفی»، شماره۴۲۹۶.    
محمدهادی معرفت، تفسیر و مفسران، ج۱، ص۳۸۴.    






جعبه ابزار