• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جامع الاحادیث (کتاب)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کتب حدیثی شیعه میراث گران‌بهایی هستند که بیانگر سخنان گهربار معصومین (علیهم‌السلام) در تمام جنبه‌های دین و زندگی هستند. کتاب جامع الاحادیث که مؤلّف آن جعفر بن علی بن احمد قمی است، یکی از این میراث گران‌بهاست که نگارنده در پی آن است تا شناختی از مؤلّف را به خوانندگان عرضه بدارد و کتاب ایشان را معرفی و خصوصیات آن را بیان کند. نویسنده‌ مقاله بر این باور است که این کتاب اوّلین تألیف شیعه، راجع به احادیث مختصّ به پیامبر است که به صورت الفبایی به نگارش درآمده است و احادیث آن منحصر در موضوع خاصی نیست.



این مقاله، درباره‌ی اوّلین اثر و کتاب شیعه به نام «جامع الأحادیث» است که به جمع‌آوری احادیث منقول از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پرداخته است و تنها، احادیث پیامبر را در آن ذکر کرده است. مؤلّف آن از علمای قرن چهارم هجری می‌باشد و به گفته‌ی بسیاری از بزرگان، نیازی به توثیق و تزکیه ندارد و بسیاری از احادیث او، دارای اعتبار و مسند هستند و در کتب دیگر شیعه نقل شده است و اوّلین اثر شیعه در جمع‌آوری احادیث گهربار پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است؛ امّا این سؤال مطرح است که چرا این کتاب، مورد توجّه معاصران قرار نگرفته است؟ و در نرم افزارهایی مانند «مکتبة اهل البیت و جامع الأحادیث.» نیز وجود ندارد، این مقاله سعی بر آن دارد که تحقیقی درباره‌ی مؤلّف محترم و این کتاب شریف به خوانندگان عرضه بدارد.


در تمام مصادر تراجم، نام مؤلّف «جعفر» است؛ امّا در نام پدر او اختلاف کرده‌اند؛ برخی نام او را «جعفر بن احمد بن علی» و بعضی دیگر «جعفر بن علی بن احمد» نگاشته‌اند.

۲.۱ - نام اول

سید ابن طاووس در «الدروع الواقیه» و «فلاح السائل» و علامه حلّی در «التحصین» و «عدة الداعی» و شهید ثانی در «روض الجنان» و علامه مجلسی در مقدمات بحار الأنوار و خوانساری در روضات الجنات قول اوّل را پذیرفته‌اند و نام او را در کتب خود «جعفر بن احمد بن علی» ضبط کرده‌اند.
علامه شعرانی در مقدمه‌ی چاپ سنگی این کتاب نوشته است: «مصنّف این کتب الشیخ الثقة ابو محمّد جعفربن احمدبن علی القمی الإیلاقی نزیل ریّ است و در برخی نسخ، ابن علی‌ بن احمد آمده است؛ امّا صحیح همان اولی است.»
[۹] قمی، جعفر بن احمد بن علی، مقدمه چاپ جدید کتاب جامع الأحادیث، ج۱، ص۱۱، مشهد، بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی.


۲.۲ - نام دوم

امّا شیخ صدوق در معانی الاخبار و التوحید و عیون اخبار الرضا نام دوم را ذکر کرده و فرموده است: «حدثنا ابو‌محمد جعفر بن علی ‌بن احمد الفقیه القمی ثم الإیلاقی رضی الله عنه.» (إیلاق نام مکانی است و این‌که این مکان کجاست سه قول وجود دارد: الف) نام یکی از شهرهای چاچ هم‌مرز ترکستان؛ ب) شهری است از نواحی نیشابور؛ ج) شهری است از نواحی بخارا.)
همچنین شیخ طوسی و ابن‌داوود در رجال خود آورده‌اند: «جعفر بن علی بن احمد القمی المعروف بابن الرازی یکنی ابا‌محمد، ثقة، مصنّف.» (لفظ ثقة در رجال شیخ نیامده)،
برای صحت نام دوم سه دلیل می‌توان ذکر کرد:
۱. شیخ صدوق که بدون واسطه از او حدیث نقل کرده و معاصر ایشان می‌باشد، نام دوم را در اسناد روایاتش ذکر کرده است و این بهترین دلیل بر صحّت نام دوم می‌باشد.
۲. شیخ طوسی که صاحب دو کتاب از کتب اصلی رجال شیعه است نیز، نام دوم را ضبط کرده است.
۳. ابن‌داوود که ایشان هم مؤلّف یکی از کتب اصلی رجال شیعه است، نام مؤلّف را جعفر بن علی‌ بن احمد ذکر کرده است؛ بنابراین با توجّه به این سه دلیل باید گفت که قول صحیح، همان جعفر بن علی ‌بن احمد می‌باشد.

۲.۳ - توثیق مؤلّف

شیخ صدوق او را با لفظ «الفقیه» توصیف کرده است و در سه کتاب التوحید، معانی الاخبار و عیون اخبار الرضا برای او طلب رضوان کرده است: «حدثنا ابو‌محمد جعفربن علی ‌بن احمد الفقیه القمی ثم الإیلاقی رضی الله عنه.»
شیخ طوسی نام او را در باب «من لم یرو عن الائمة علیهم‌السلام» ذکر کرده است و جرح و تعدیلی انجام نداده است و فقط گفته است که ایشان صاحب مصنّفاتی هستند: «جعفر بن علی بن أحمد القمی المعروف بابن الرازی یکنی أبا محمد صاحب المصنفات‌.»
امّا ابن‌داوود در رجال خود به نقل از رجال شیخ طوسی، ایشان را توثیق می‌کند: «جعفر بن علی بن احمد القمی المعروف بابن الرازی یکنی ابا‌محمد، ثقة، مصنّف.» ؛ امّا در رجال فعلی شیخ طوسی لفظ" ثقة" وجود ندارد. البته مرحوم قهبائی در رجال خود، همان عبارتی را آورده است که ابن‌داوود در رجال خود به نقل از رجال طوسی آورده است؛
[۲۵] قهپائی، عنایت‌الله، مجمع الرجال، ج۲، ص۳۱، قم، اسماعیلیان.
لذا ممکن است در برخی از نسخ رجال شیخ طوسی لفظ " ثقه " موجود بوده است.
سیّدعلی ‌بن طاووس در اواخر کتاب «الدروع الواقیه» می‌نویسد: «و هذا جعفر بن محمّد، عظیم الشأن، من الأعیان، ذکر الکراجکی فی کتاب الفهرست أنه صنّف مأتین و عشرین کتاب بقمّ و الریّ.»
هم‌چنین در فلاح السائل نیز فرموده است: «روی ذلک الشیخ الفقیه السعید ابو محمّد جعفر بن احمد القمی فی کتاب ادب الإمام و المأموم.»
[۲۷] قمی، جعفر بن احمد بن علی، مقدمه چاپ جدید کتاب جامع الأحادیث، ج۱، ص۱۱، مشهد، بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی.

در اوّل تفسیر منسوب به امام حسن عسکری (علیه‌السلام) نیز، ایشان به «الشیخ الفقیه» توصیف شده‌اند.
علامه مجلسی نیز در مقدمات بحار هنگام بیان اصول و کتب می‌فرماید: «و الاصل الآخر... و یظهر منه جلالة مؤلّفه.» و در جای دیگر می‌فرماید: «الشیخ النبیل ابی محمد جعفر بن احمد بن علی القمی نزیل الرّی رحمة الله علیه.»
سیّد خوانساری در روضات الجنات فرموده است: «الامام الهمام التمام الکامل المؤید ابو محمّد جعفر بن احمد بن علی القمی نزیل الری... و بالجمله، فالرجل من المحدّثین الأعیان و المصنّفین فی أفنان.»
سیّد امین در اعیان الشیعه گفته است: «و ممّا مرّ یعلم أنه لا ینبغی التأمل فی وثاقته و جلالته لو لم یکن وصَفه الصدوق بالفقه کافیاً فیها، کیف و وصفه بها دالٌ علی ذلک.»
آقابزرگ طهرانی نیز در طبقات أعلام الشیعة ایشان را به «ثقة مصنّف» توصیف کرده است.
میرزای نوری در خاتمه مستدرک می‌نویسد: «و من جمیع ما ذکرنا یظهر أنه کان من العلماء المعروفین الذین لا‌یحتاجون الی التزکیة و التوثیق...»
آیت‌الله سبحانی نیز در موسوعة طبقات الفقهاء می‌نویسد: «و کان فقیهاً، عیناً، عظیم الشأن، کثیر التصانیف.»
بنابراین با توجّه به ادلّه‌ی فوق و این‌که مؤلّف از اساتید شیخ صدوق می‌باشد و خود شیخ صدوق نیز برای ایشان طلب رضوان نموده است، ایشان از اجلاء می‌باشند و مهم‌تر این‌که صدوق او را توصیف به «الفقیه» کرده و بنابر نظر برخی از رجالیون از جمله میرداماد صاحب «الرواشح السماویه» این لفظ افاده "وثاقت"می‌کند.
[۳۶] الاسترآبادی، میرداماد محمّد باقر الحسینی، الرواشح السماویة، ج۱، ص۱۰۳، قم، دارالحدیث.


۲.۴ - طبقه مؤلّف

مؤلّف یکی از مشایخ شیخ صدوق است که جناب صدوق از او روایت نقل می‌کند و البته مؤلّف هم از شیخ صدوق روایت نقل می‌کند، هم‌چنین از راویانی که متوفی قرن چهارم می‌باشند، روایت نقل می‌کند.
برخی از راویانی که از آن‌ها نقل روایت می‌کند عبارتند از: «سهل‌بن احمد دیباجی (متوفای۳۷۰)، ابومحمد هارون بن موسی (متوفای ۳۸۵)، ابوالمفضّل محمّد بن عبدالله شیبانی و محمّد بن وهنان و أبی‌عبدالله حسین ‌بن هارون ضبی و محمد بن احمد بن الغطریف (متوفای ۳۸۷).»
بنابراین می‌توان چنین نتیجه گرفت که ایشان از علمای قرن چهارم و پنجم هجری و معاصر شیخ صدوق بوده است.


مرحوم کراجکی در الفهرست برای ایشان ۲۲۰ کتاب برشمرده که در قم و ری تصنیف کرده است؛ امّا با تأسف، باید چنین گفت که حتّی اسامی آن کتب نیز به ما نرسیده است تا چه برسد به نُسخ آن‌ها مگر کتبی که از تعداد انگشتان دست تجاوز نمی‌کند.

۳.۱ - کتب مفقود شده

۱. ادب الإمام و المأموم
[۴۰] محدث قمی، شیخ عباس، الفوائد الرضویّة، ج۱، ص۱۲۶، قم، دفتر نشر نوید اسلام.

۲. المنبئ عن زهد النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)
[۴۸] محدث قمی، شیخ عباس، الفوائد الرضویّة، ج۱، ص۱۲۶، قم، دفتر نشر نوید اسلام.

۳. فضائل جعفر بن ابی‌طالب
[۵۰] قمی، جعفر بن احمد بن علی، مقدمه چاپ جدید کتاب جامع الأحادیث، ج۱، ص۳۲۱، مشهد، بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی.

۴. فضل الجمعة
[۵۱] جعفر بن احمد قمی رازی، ابومحمد، کتاب العروس، ص۱۶۶.
[۵۴] محدث قمی، شیخ عباس، الفوائد الرضویّة، ج۱، ص۱۲۶، قم، دفتر نشر نوید اسلام.

۵. دفن المیت
[۵۵] جعفر بن احمد قمی رازی، ابومحمد، کتاب الغایات، ص۲۳۰.

این پنج کتاب متأسفانه به دست ما نرسیده است؛ امّا سیّد ابن‌طاووس در کتب خود از آن‌ها روایت نقل می‌کند و نام این کتب در تراجم شیعه ذکر شده است؛ امّا شش کتاب بعدی که ذکر می‌شود، به دست ما رسیده و نسخه‌های آن‌ها موجود است و برخی از آن‌ها به چاپ رسیده است.

۳.۲ - کتب در دسترس

۱. نوادر الأثر فی علی خیر البشر: این کتاب در بیان طرق حدیث شریف «علی خیر البشر» می‌باشد. (این کتاب چاپ نشده و طبق الذریعة، فقط نسخه‌های آن در بعضی کتابخانه‌ها موجود است.)
۲. المسلسلات: مؤلّف در این کتاب احادیث مسلسل (حدیث مسلسل حدیثی است که تمامی یا بیش‌تر افراد سلسله‌ی سند تا به معصوم، هم‌نام یک‌دیگر باشند یا تمامی روات، اهل یک شهر باشند، یا همگان هنگام روایت دارای خصوصیت مشابهی در گفتار یا کردار باشند یا هر یک از روات، از پدر خویش نقل نموده باشند؛ مثل أخبرنی فلان والله که لفظ مزبور در یکان یکان افراد سلسلۀ سند تکرار شده باشد.)
[۶۰] مدیرشانه‌چی، استاد کاظم، درایة الحدیث، ج۱، ص۱۰۰، قم، مؤسسه نشر اسلامی.
را جمع‌آوری کرده است.
[۶۳] محدث قمی، شیخ عباس، الفوائد الرضویّة، ج۱، ص۱۲۶، قم، دفتر نشر نوید اسلام.

۳. الغایات: مصنّف در این کتاب با ذوقی که داشته است، احادیثی را که با "أفعل التفضیل" مانند "أفضل الأعمال" یا "أبغضها الی الله" شروع شده‌اند، گردآوری کرده است.
[۶۷] محدث قمی، شیخ عباس، الفوائد الرضویّة، ج۱، ص۱۲۶، قم، دفتر نشر نوید اسلام.
[۷۰] صدر، سیّدحسن، تأسیس الشیعة، ج۱، ص۴۱۴، تهران، انتشارات اعلمی.

۴. العروس: این کتاب درباره‌ی خصائص روز جمعه و فضایل آن است.
[۷۲] محدث قمی، شیخ عباس، الفوائد الرضویّة، ج۱، ص۱۲۶، قم، دفتر نشر نوید اسلام.
[۷۶] صدر، سیّدحسن، تأسیس الشیعة، ج۱، ص۴۱۴، تهران، انتشارات اعلمی.

۵. الأعمال المانعة من دخول الجنه: احادیثی که توضیح دهنده اعمالی است که مانع از ورود به بهشت می‌شود، در این کتاب جمع‌آوری شده است.
[۷۹] محدث قمی، شیخ عباس، الفوائد الرضویّة، ج۱، ص۱۲۶، قم، دفتر نشر نوید اسلام.
[۸۳] صدر، سیّدحسن، تأسیس الشیعة، ج۱، ص۴۱۴، تهران، انتشارات اعلمی.

این چهار کتاب در مورد توجّه علمایی مانند علامه‌ مجلسی بوده و نسخه‌های آن نزد ایشان موجود بوده است و بر همین اساس، علامه مجلسی بسیاری از احادیث این چهار کتاب را در «موسوعۀ کبیر بحار الأنوار» نقل کرده است.
۶. کتاب جامع الأحادیث النبویة موضوع بررسی این مقاله قرار گرفته است. در این کتاب به گفته‌ی شیخ آقابزرگ طهرانی، کتاب‌شناس معروف شیعه، مؤلّف، ۱۰۰۰ حدیث از احادیث پیامبر را جمع‌آوری کرده است.
[۸۶] صدر، سیّدحسن، تأسیس الشیعة، ج۱، ص۴۱۴، تهران، انتشارات اعلمی.



مؤلّف در این کتاب، نزدیک به ۶۰۰ حدیث را نقل کرده است و طبق شمارشی که انجام شد، ۵۷۸ حدیث وجود دارد. این احادیث، بر طبق حروف الفبایی مرتب شده است و این نشان از ذوق بالای مؤلّف دارد؛ امّا احادیث هر باب، طبق حروف الفبا مرتب نشده است و به صورت پراکنده ذکر شده است. همه‌ی این روایات، از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است که به‌واسطه، ‌ از ائمه اطهار (علیهم‌السلام) نقل شده است. مؤلّف در این کتاب، از احادیث اهل‌سنت نیز استفاده کرده و تعدادی از احادیث عامّه را نیز نقل کرده است.


با توجّه به مقدمه کتاب، روشن می‌شود که مؤلّف، این کتاب را به درخواست شخصی نوشته است که از او خواسته بود، سخنان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را طبق حروف الفبا، برای او جمع‌آوری کند و مؤلّف هم به خواسته‌ی او عمل کرد.
مؤلّف در مقدمه کتاب خود می‌نویسد: «فقد سألتنی – أدام الله عزّک- أن أجمع لک طرفا ممّا سمعت منّی فی مجلس المذاکرة من ألفاظ رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) علی حروف المعجم، فأجبتک إلی ملتمسک تقرّباً إلی الله و إلی نبیِّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ...»


مصنّف در اوّلین حدیث از هر بابی سند خود را ذکر می‌کند؛ امّا در بقیه‌ی احادیث آن باب به جهت اختصار، همان‌طور که خود در مقدمه‌ی کتاب به آن اشاره کرده است، سند را نیاورده است.
طریق تحمّل حدیث مؤلّف نیز از نوع سماع می‌باشد؛ زیرا در اوّل اسناد از لفظ «حدثنا» و «حدثنی» استفاده کرده است.
تعداد بسیاری از این احادیث، در کتاب "الجعفریات" اسماعیل ‌بن موسی ‌بن جعفر (علیه‌السلام) موجود است.
قاضی نعمان بن محمد بن منصور، قاضی مصر، این احادیث را در "دعائم الاسلام" ذکر کرده است.
هم‌چنین مرحوم سیّد فضل‌الله راوندی نیز بسیاری از این احادیث را در "النوادر" خودش نقل کرده است.
با تحقیقات انجام شده در چاپ جدید کتاب، تمام روایات مصدریابی شده است و با نگاهی به آن می‌بینیم که تعداد قابل توجّهی از روایات آن در کتب اربعه به‌خصوص "الکافی" و "من لایحضره الفقیه" نیز، ذکر شده است و این نشان از اعتبار احادیث این کتاب دارد. شاید دلیل اعتماد مؤلّف به این احادیث، وثوق الصدوری بودن ایشان باشد و با توجّه به قراینی که برای ایشان ظاهر بوده است، احادیث را معتبر و صحیح می‌دانسته‌اند.


همان‌طور که ذکر شد، تعداد احادیث این کتاب حدود ۵۷۸ روایت می‌باشد؛ هرچند شیخ آقابزرگ طهرانی در «الذریعه» نوشته است: (جامع الأحادیث النبویة الفُ حدیث)؛ و سیّد امین نیز در «أعیان الشیعه» نیز همین تعداد را گفته است، حال آن‌که با شمارشی که انجام شد، تعداد واقعی احادیث، حدود ۵۷۸ روایت می‌باشد؛ مگر این‌که با تقطیع روایات، تعداد آن‌ها به هزار برسد که بعید است. احتمال دیگری که ممکن است به ذهن برسد، این است که گفته شود در بعضی از نسخه‌ها تعداد احادیث هزار بوده است و نسخه‌ای که الان موجود است، افتادگی دارد، این احتمال نیز بعید است؛ زیرا ابواب این کتاب به تعداد حروف الفبا است و کتاب موجود نیز تمام ابواب را دارا است و افتادگی ندارد. نکته‌ی‌ دیگری که محتمّل است و در مقدمه‌ی چاپ جدید کتاب، محقّق آن، این احتمال را ذکر کرده است، ممکن است که مرحوم آقابزرگ طهرانی دچار اشتباه شده باشند و سیّد امین نیز به تبع ایشان همین تعداد را گفته باشند.
[۸۹] قمی، جعفر بن احمد بن علی، مقدمه چاپ جدید کتاب جامع الأحادیث، ج۱، ص۴۳، مشهد، بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی.



برخی از مشایخ و کسانی که مؤلّف از آن‌ها نقل روایت نموده است عبارتند از:
محمّد بن علی بن حسین ابوجعفر صدوق؛ سهل بن احمد دیباجی: «لا بأس به کان یخفی أمره کثیرا ثم ظاهر بالدین فی آخر عمره. ‌»؛
و محمّد بن محمد کوفی: عالم، جلیل‌؛
و هارون بن موسی تلعکبری ابومحمد: «کان وجها فی أصحابنا ثقة، معتمدا لا یطعن علیه، له کتب‌»؛ و....
برخی از کسانی که از ایشان روایت نقل کرده‌اند:
«عبید الله‌ بن موسی بن احمد العلوی السید ابوالفتح، محمّد بن علی ‌بن الحسین ابوجعفر الصدوق، محمّدبن علی‌بن محمّدبن جعفر الدقّاق و محمّد بن علی‌بن محمد الفویّ من شیوخ المفید الثانی.»
[۹۳] قمی، جعفر بن احمد بن علی، مقدمه چاپ جدید کتاب جامع الأحادیث، ج۱، ص۴۷، مشهد، بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی.



چاپ سنگی این کتاب با مقدّمه علّامه شعرانی می‌باشد که در چاپ جدید کتاب، محقّق به آن اشاره کرده است؛ امّا چاپ جدید آن با تحقیقات ارزنده و کامل و با فهرست‌های مختلفی بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی با تحقیق سیّدمحمّد حسینی نیشابوری در سال ۱۳۷۱ شمسی به چاپ رسیده است. از مزایای این چاپ این است که محقّق محترم تمامی احادیث آن را از کتب شیعه و اهل‌سنّت مصدریابی نموده و اختلافات آن‌ها را نیز بیان نموده است و همچنین برخی واژه‌های مشکل آن را در پانوشت توضیح داده است و طبق شمارشی که محقّق نیز، انجام داده است، تعداد روایات این کتاب ۵۷۸ حدیث می‌باشد.


این کتاب دارای سه نسخه‌ی خطی کامل می‌باشد که در تحقیق چاپ جدید کتاب، از آن استفاده شده است:
۱. نسخه‌ای به خط محمدحسین بن زین‌العابدین أرموی در تاریخ ۱۳۴۷ از مخطوطات آستان قدس رضوی به رقم ۷۹۵۰.
۲. نسخه‌ای به "خط العلامة" المحدث الشیخ میرزا محمّد بن رجبعلی العسکری الطهرانی نزیل سامرّاء در تاریخ ۱۳۲۸.
۳. نسخه‌ی تصحیح شده از مخطوطات کتابخانه فیضیّه در تاریخ ۱۳۴۰ به رقم ۱۸۷۹.
[۹۴] قمی، جعفر بن احمد بن علی، مقدمه چاپ جدید کتاب جامع الأحادیث، ج۱، ص۴۷، مشهد، بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی.



همان‌طور که قبلاً اشاره شد، این کتاب طبق حروف الفبا نوشته شده است و به تعداد حروف الفبا دارای باب است، البته ایشان باب مستقلی را نیز به روایاتی اختصاص داده که با حرف نفی «لا» شروع شده‌اند؛ لذا این کتاب دارای ۲۹ باب است. تعداد احادیث هر کدام از حروف الفبا ذکر می‌گردد و برای هر کدام نمونه‌ای آورده می‌شود.
ألف: ۲۹ حدیث: «أغد عالما أو متعلما و إیاک أن تکون لاهیا متلذّذا»؛ صبح کن در حالی که یا عالم باشی یا علم‌آموز، و بپرهیز از این‌که عمرت در لذایذ غفلت‌زا و کامجویی‌های زیان‌بخش سپری گردد.
باء: ۲۸ حدیث: «باکروا بالصدقة فإن البلایا لا تتخطّاها»؛ بامداد خود را با صدقه آغاز کنید؛ زیرا بلا از صدقه نمی‌گذرد.
تاء: ۳۴ حدیث: «تواضع یرفعک الله»؛ تواضع کن تا خداوند مقامت را بالا ببرد.
ثاء: ۱ حدیث: «الثرید برکة»؛ آبگوشت، برکت داده شده است (مبارک است).
جیم: ۱۲ حدیث: «الجنة دار الأسخیاء»؛ بهشت، منزل سخاوتمندان است.
حاء: ۱۶ حدیث: «حرمة الجار علی الجار کحرمة أُمّه»؛ حرمت همسایه بر گردن همسایه مانند حرمت مادر است.
خاء: ۲۵ حدیث: «خیر النساء من إذا أعطیت شکرت و إذا ابتلیت صبرت»؛ بهترین زنان، زنی است که وقتی به او چیزی دادی سپاس‌گزاری کند و هنگامی که گرفتار شدی صبر کند.
دال: ۱۷ حدیث: «الدّاعی بلا عمل کالرّامی بلا وَتَر»؛ دعوت‌کننده بی‌عمل، چون تیرانداز بدون کمان است.
ذال: ۵ حدیث: «ذکر الله ما بین طلوع الفجر إلی طلوع الشّمس أبلغ فی طلب الرّزق من الضّرب فی الأرض»؛ ذکر خدا گفتن بین طلوع فجر تا طلوع شمس، از جست‌وجو در زمین روزی را بیش‌تر می‌رساند.
راء: ۲۷ حدیث: «الراشی و المرتشی و الرائش بینهما ملعونون»؛ رشوه دهنده و رشوه گیرنده و واسطه بین آن‌ها لعنت شده‌اند.
زاء: ۹ حدیث: «زفّوا عرائسکم لیلاً و أطعموا ضحیً»؛ عروسی را در شب بگیرید و روز اطعام نمایید.
سین: ۲۰ حدیث: «السَحور برکة»؛ سحری خوردن، موجب برکت است‌.
شین: ۱۹ حدیث: «شرار أمتی عزّابها»؛ جوانان بی‌همسر، بدترین افراد امّت من هستند.
صاد: ۲۲ حدیث: «صدیقُ عدوِّ علی، عدوُّ علی (علیه‌السلام)»؛ دوست دشمن علی (علیه‌السلام) دشمن ایشان است‌.
ضاد: ۷ حدیث: «ضرب المسلم یدَه علی فخِذِه عند المصیبة إحباط لأجره»؛ ضربت زدن بر ران و زانو به هنگام‌ مصیبت باعث نابودی اجر است.
طاء: ۱۶ حدیث: «طوبی لمن ترک شهوة حاضرة لموعودٍ لم یره»؛ خوشا بحال کسی که شهوت و خوشی حاضر و آماده‌ای را به‌خاطر نوید نادیده‌ای (پاداش بهشت) ترک نماید.
ظاء: ۴ حدیث: «ظهور البواسیر و موت الفجأة و الجذام من إقتراب الساعة»؛ پیدایش بواسیر و مرگ ناگهانی (سکته) و مرض جذام از علایم نزدیک قیامت است‌.
عین: ۲۱ حدیث: «العطسة عند الحدیث شاهد»؛ عطسه زدن هنگام سخن گفتن گواه است (بر راستی).
غین: ۱۰ حدیث: «غیّروا الشیب و لا تشبّهوا بالیهود»؛ سپیدی مو را تغییر دهید (خضاب کنید) و مانند یهود نباشید.
فاء: ۱۲ حدیث: «فرّغ قلبک لما خٌلِق له»؛ قلبت را برای آنچه برایش خلق شده فارغ کن.
قاف: ۱۶ حدیث: «قلیل فی سنَّة خیر من کثیر فی بدعة»؛ عمل اندکی که موافق سنّت است، بهتر از عمل بسیار مخالف سنّت است‌.
کاف: ۲۴ حدیث: «کفی بالماء طیباً»؛ بس است آب برای پاک‌کنندگی.
لام: ۳۲ حدیث: «لیس شیء أسرع إجابة من دعاءِ غائبٍ لغائب»؛ نزدیک‌ترین و سریع‌ترین دعا به اجابت، دعای برادر مؤمن برای برادرش در غیاب اوست.
میم: ۵۵ حدیث: «من أصبح و أکبر همّه غیر الله، فلیس من الله»؛ کسی که صبح کند و بزرگ‌ترین همّتش غیر خدا باشد، خداوند به او نظر لطفی نمی‌کند.
نون: ۲۶ حدیث: «نظر المؤمن فی وجه أخیه حبّا له عبادة»؛ نگاه محبّت‌آمیز و صمیمانه مؤمن به چهره‌ی برادر مؤمن خود، عبادت است‌.
واو: ۱۹ حدیث: «ویل لتُجّار أمتی من» : «لا والله» و «بلی والله»؛ وای بر تاجران امّت من، از قسم خوردن به «لا والله» و «بلی والله».
هاء: ۴ حدیث: «الهدیّة علی ثلاثة أوجه: هدیة مکافأة و هدیة مصانعة و هدیة لله عزّ و جلّ»؛ هدیه بر سه گونه است: هدیه‌ای به عوض، هدیه‌ای به ظاهرسازی و هدیه‌ای برای خدا.
لا: ۴۹ حدیث: «لا یملأ جوفَ ابن آدم إلا التراب»؛ هیچ چیزی شکم آدمی زاد را پر نمی‌کند؛ مگر خاک.
یاء: ۱۹ حدیث: «یُحشر أبوطالب (علیه‌السلام) یوم القیامة فی زیّ الملوک و سیماء الأنبیاء (علیهم‌السلام)»؛ حضرت أبوطالب (علیه‌السلام) در روز قیامت در لباس پادشاهان و سیمای انبیاء محشور خواهد شد.


احادیث این کتاب منحصر در موضوع خاصّی نیست؛ بلکه در موضوعات مختلفی مانند: اعتقادات، فقه، اخلاق، طبّ، فضایل، علم، ازدواج، قرآن، دعا و... می‌باشد. با بررسی انجام شده حجم احادیث اخلاقی و فقهی آن نسبت به دیگر موضوعات بیش‌تر می‌باشد؛ به‌عنوان مثال، تعداد احادیثی که درباره‌ی اهل‌بیت (علیهم‌السلام) است ۷ حدیث می‌باشد، احادیث مربوط به علم، ۳۲ حدیث و احادیث طبّی، ۲۶ عدد است.
برای آشنایی با احادیث و موضوعات آنها، نمونه‌هایی ذکر می‌گردد:

۱۲.۱ - علم

ثواب علم: «إن العالم و المتعلّم فی الأجر سواء یأتیان یوم القیامة کفرسَی رهان»؛ عالم و دانش‌جو در پاداش مساوی هستند و در روز قیامت مانند دو اسب مسابقه خواهند بود.
برتری علم بر عبادت: «قلیل الفقه خیر من کثیر العبادة»؛ دانش کم بهتر از عبادت بسیار است.

۱۲.۲ - اعتقادی

فضایل اهل‌بیت: «النّجوم أمان لأهل السماء و أهل بیتی أمان لأهل الأرض»؛ ستارگان امان اهل آسمانند و اهل‌بیت (علیهم‌السلام) من امان برای اهل زمین.
دشمنان اهل بیت: «الویل لظالمی أهل بیتی، عذابهم مع المنافقین فی الدّرک الأسفل من النار»؛ وای بر کسانی که به اهل‌بیت (علیهم‌السلام) من ظلم کنند که عذابشان همراه منافقین در پایین‌ترین درجه‌ی آتش خواهد بود.
فضایل اهل‌بیت (علیهم‌السلام) : «الولد ریحانة و إنّ ریحانتیَّ الحسن و الحسین (علیهماالسلام)»؛ فرزند، ریحانه (گل) است و در ریحانه من حسن و حسین (علیهماالسلام) هستند.
ذکر: سیّد القول لا اله الّا الله؛ بهترین گفتار، "لا اله الّا الله" است.

۱۲.۳ - فقهی

نماز: «کلّ صلاة لا یُدعی فیها للمؤمنین و المؤمنات فصلاةٌ خِداج»؛ هر نمازی که مؤمنین و مؤمنات در آن دعا نشوند، نماز ناقصی است.
نماز جماعت: «الصفُّ الاول فی الصلاة أفضل و الصفُّ الاخیر فی الجنازة أفضل»؛ در نماز صف اوّل بهتر است و در (تشییع) جنازه صف آخر بهتر است.
«زکاة: الزکاة قنطرة الاسلام»؛ زکات، پل اسلام است.
بیع: «غبن المسترسل ربا»؛ مغبون کردن کسی که به انسان وثوق داشته و اطمینان کرده است، مانند خوردن رباست.
شفعه: «الشّفعة لا تورث»؛ حقّ شفعه به ارث نمی‌رسد.
ضمان: «لیس علی المستودع الضمان»؛ بر شخص امانت‌دار ضمانتی نیست.
ربا: «لیس بیننا و بین أهل حربنا ربا»؛ بین ما و کسانی که با ما در جنگ هستند، ربایی نیست.
روزه: «لیس من البرّ الصّوم فی السفر»؛ روزه در سفر، جزء نیکی و خوبی نیست.

۱۲.۴ - اخلاقی

نیکی به والدین: «برَّ اباک و ان سافرتَ فی ذلک سنّتین»؛ به پدرت نیکی کن اگرچه مجبور شوی به‌خاطر آن دو سال سفر کنی.
حسن خلق: «لو علم الرجل ما له فی حسن الخُلق لَعلم انّه یحتاج ان یکون لی خلقٌ حسن»؛ اگر انسان می‌دانست، چه سودی در حسن خلق هست، متوجّه می‌شد که او به حسن خلق نیاز دارد.
سخاوت: «طعام السّخیّ دواء و طعام الشّحیح داء»؛ طعام شخص سخاوتمند، داروست و طعام شخص بخیل، درد است.
صله رحم: «صِل رَحِمَک و لو بشربة من ماء و أفضل ما یوصَل به الرحم کفّ الأذی عنها»؛ صله رحم کن گرچه با شربتی از آب و بهترین صله رحم بازداشتن آزار از اوست.

۱۲.۵ - طبّی

حجامت: «نعم للعبد الحجامة، تجلو البصر و تجفّ الدّم»؛ چه خوب است برای عبد حجامت کردن، دیده را روشن می‌کند و درد را ریشه‌کن می‌سازد.
خواصّ عسل: «العسل شفاء، یطرد الرِّیح و الحمّی»؛ عسل شفاست، باد و تب را از بین می‌برد.
آداب خوردن: «کلوا الثّمار وتراً لا یضرّ و استاکوا عرضاً و لا تستاکوا طولاً»؛ میوه را یکی یکی بخورید تا مضر نباشد و به عرض مسواک بزنید نه به طول.

۱۲.۶ - سایر موضوعات

فضایل مردم؛ «أسعد الناس بهذا الدّین أهل فارس»؛ سعادتمندترین مردم به این دین (اسلام) اهل فارس (فارسی‌زبانان) هستند.
فضایل مکان‌ها: «قزوین بابٌ من أبواب الجنّة»؛ قزوین یکی از درهای بهشت است‌.
ازدواج؛ «إیّاکم و تزوّج الحمقاء، فإنّ صحبتها بلاء و ولدها ضَیاع»؛ از ازدواج با احمق بپرهیزید، زیرا هم‌نشینی با احمق مایه اندوه و بلاء و فرزندش نیز تباه و بدبخت است.
امر به معروف و نهی از منکر: «بئس القوم قومٌ لا یأمرون بالمعروف و لا ینهون عن المنکر»؛ جماعتی که امر به معروف و نهی از منکر نمی‌کنند، جماعت بدی هستند‌.
قرآن: «خیارکم من تعلّم القرآن و علَّمه»؛ بهترین شما کسی است که قرآن را یاد بگیرد و آن را به دیگران یاد بدهد.
جوانی: «الشّباب شُعبة من الجنون»؛ جوانی، یکی از اقسام جنون و دیوانگی بشر است.
استجابت دعاء: «من سرّه أن تستجاب دعوته فلیُطب کسبَه»؛ کسی که دوست دارد دعایش مستجاب شود باید کسبش (روزیش) را پاکیزه کند.


مؤلّف این کتاب، ظاهراً فقط به جمع‌آوری احادیث اهتمام داشته است و آن‌ها را شرح و تفسیر نکرده است و شاید دلیل آن اختصار باشد؛ زیرا اسناد احادیث را نیز به دلیل اختصار حذف کرده است و از میان ۵۷۸ حدیث، فقط یک حدیث را که موضوع آن فقهی می‌باشد، در ذیل آن شرح کرده است که عین عبارت آن در اینجا ذکر می‌گردد: «النَّفخُ کلامٌ.»
«قال مصنِّف هذا الکتاب رحمه الله: یعنی فی الصَّلاة ینفخ فی موضع سجوده»؛ فوت کردن در نماز هنگام سجده کردن در حکم کلام و سخن گفتن است. (توضیح این‌که برای کنار کردن گرد و غبار از محل سجده، اگر فوت کنیم، این فوت کردن حکم حرف زدن در نماز را دارد و باعث بطلان نماز می‌شود)
تا آن‌جایی که نگارنده جست‌وجو نموده است، هیچ‌گونه ترجمه و شرحی برای این کتاب نوشته نشده است و لذا شایسته است که توجّه بیشتری قرار گیرد و ترجمه یا شرحی برای آن نوشته شود.


با توجّه به مطالبی که گذشت، روشن شد که مؤلّف این کتاب از بزرگان و علمای قرن چهارم هجری می‌باشد و وثاقت او با توجّه به توصیف شیخ صدوق ایشان را به «الفقیه» ثابت شد و بر فرض که وثاقت از آن استفاده نشود، دلالت بر مدح ایشان دارد و این کتاب شریف، اوّلین اثر از شیعه در جمع‌آوری سخنان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌باشد؛ زیرا، با توجّه به بررسی‌های انجام شده تا قبل از ایشان در شیعه کسی کتابی که مختصّ به احادیث پیامبر باشد را تألیف نکرده است و لذا شایسته توجّه بیشتری است. احادیث آن نیز مسند است و همان‌طور که اشاره شد، شاید از باب وثوق به صدور آن‌ها باشد و تعداد بسیار بالایی از احادیث آن نیز، همان‌طور که در چاپ جدید کتاب مصدریابی شده است، در کتب دیگر ما نیز وجود دارد.


۱. سیّد ابن طاووس، علی بن موسی، الدروع الواقیة، ج۱، ص۲۷۲-۲۷۳، قم، مؤسسة آل البیت (علیهم‌السلام).    
۲. سیّد ابن طاووس، علی بن موسی، فلاح السائل، ج۱، ص۱۶۱، قم، دفتر تبلیغات اسلامی.    
۳. سیّد ابن طاووس، علی بن موسی، فلاح السائل، ج۱، ص۲۶۵، قم، دفتر تبلیغات اسلامی.    
۴. حلّی، ابن فهد، التحصین، ج۱، ص۲۰، قم، مدرسة الامام المهدی (علیه‌السلام).    
۵. حلّی، ابن فهد، عدة الداعی، ج۱، ص۲۲۷، قم، انتشارات وجدانی.    
۶. شهید ثانی، علی بن احمد عاملی، روض الجنان، ج۲، ص۵۰۴.    
۷. مجلسی، علامه محمّدباقر، بحار الأنوار، ج۱، ص۱۹، بیروت، مؤسسة الوفاء.    
۸. خوانساری، سیدمحمدباقر، روضات الجنات، ج۲، ص۱۷۲، قم، مکتبة إسماعیلیان.    
۹. قمی، جعفر بن احمد بن علی، مقدمه چاپ جدید کتاب جامع الأحادیث، ج۱، ص۱۱، مشهد، بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی.
۱۰. شیخ صدوق، محمد بن علی، معانی الأخبار، ج۱، ص۶، قم، مؤسسه نشر اسلامی.    
۱۱. شیخ صدوق، محمد بن علی، التوحید، ج۱، ص۸۸، قم، مؤسسه نشر اسلامی.    
۱۲. شیخ صدوق، محمد بن علی، التوحید، ج۱، ص۴۱۷، قم، مؤسسه نشر اسلامی.    
۱۳. شیخ صدوق، محمد بن علی، التوحید، ج۱، ص۴۴۱، قم، مؤسسه نشر اسلامی.    
۱۴. شیخ صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۱۵۹، بیروت، مؤسسة الأعلمی.    
۱۵. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۱، ص۲۹۱-۲۹۲.    
۱۶. طوسی، محمد بن حسن، رجال شیخ طوسی، ج۱، ص۴۱۸، قم، مؤسسه نشر اسلامی.    
۱۷. حلّی، ابن‌داوود، رجال ابن‌داوود، ج۱، ص۶۴، قم، انتشارات رضی.    
۱۸. شیخ صدوق، محمد بن علی، معانی الأخبار، ج۱، ص۶، قم، مؤسسه نشر اسلامی.    
۱۹. شیخ صدوق، محمد بن علی، التوحید، ج۱، ص۸۸، قم، مؤسسه نشر اسلامی.    
۲۰. شیخ صدوق، محمد بن علی، التوحید، ج۱، ص۴۱۷، قم، مؤسسه نشر اسلامی.    
۲۱. شیخ صدوق، محمد بن علی، التوحید، ج۱، ص۴۴۱، قم، مؤسسه نشر اسلامی.    
۲۲. شیخ صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۱۵۹، بیروت، مؤسسة الأعلمی.    
۲۳. طوسی، محمد بن حسن، رجال شیخ طوسی، ج۱، ص۴۱۸، قم، مؤسسه نشر اسلامی.    
۲۴. حلّی، ابن‌داوود، رجال ابن‌داوود، ج۱، ص۶۴، قم، انتشارات رضی.    
۲۵. قهپائی، عنایت‌الله، مجمع الرجال، ج۲، ص۳۱، قم، اسماعیلیان.
۲۶. سیّد ابن طاووس، علی بن موسی، الدروع الواقیة، ج۱، ص۲۷۲، قم، مؤسسة آل البیت (علیهم‌السلام).    
۲۷. قمی، جعفر بن احمد بن علی، مقدمه چاپ جدید کتاب جامع الأحادیث، ج۱، ص۱۱، مشهد، بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی.
۲۸. تفسیر الامام العسکری، ج۱، ص۹، قم، مدرسة الامام المهدی (علیه‌السلام).    
۲۹. مجلسی، علامه محمّدباقر، بحار الأنوار، ج۱، ص۲۶، بیروت، مؤسسة الوفاء.    
۳۰. مجلسی، علامه محمّدباقر، بحار الأنوار، ج۱، ص۱۹، بیروت، مؤسسة الوفاء.    
۳۱. خوانساری، سیدمحمدباقر، روضات الجنات، ج۲، ص۱۷۲، قم، مکتبة إسماعیلیان.    
۳۲. أمین، سیدمحسن، أعیان الشیعة، ج۴، ص۸۳، بیروت، دارالتعارف.    
۳۳. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات أعلام الشیعة، ج۱، ص۶۸، بیروت، دار الکتب العربی.    
۳۴. میرزای نوری، حسین، خاتمة المستدرک، ج۱، ص۱۰۸، قم، مؤسسة آل البیت (علیهم‌السلام).    
۳۵. سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقها، ج‌۴، ص۱۱۹، قم، مؤسسه‌ی امام صادق (علیه‌السلام).    
۳۶. الاسترآبادی، میرداماد محمّد باقر الحسینی، الرواشح السماویة، ج۱، ص۱۰۳، قم، دارالحدیث.
۳۷. خوانساری، سیدمحمدباقر، روضات الجنات، ج۲، ص۱۷۲، قم، مکتبة إسماعیلیان.    
۳۸. أمین، سیدمحسن، أعیان الشیعة، ج۴، ص۸۳، بیروت، دارالتعارف.    
۳۹. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۱، ص۳۸۶، بیروت، دار الأضواء.    
۴۰. محدث قمی، شیخ عباس، الفوائد الرضویّة، ج۱، ص۱۲۶، قم، دفتر نشر نوید اسلام.
۴۱. سیّد ابن طاووس، علی بن موسی، الدروع الواقیة، ج۱، ص۲۷۲-۲۷۳، قم، مؤسسة آل البیت (علیهم‌السلام).    
۴۲. سیّد ابن طاووس، علی بن موسی، فلاح السائل، ج۱، ص۱۶۱، قم، دفتر تبلیغات اسلامی.    
۴۳. سیّد ابن طاووس، علی بن موسی، فلاح السائل، ج۱، ص۲۶۵، قم، دفتر تبلیغات اسلامی.    
۴۴. حلّی، ابن فهد، عدة الداعی، ج۱، ص۲۲۸، قم، انتشارات وجدانی.    
۴۵. حلّی، ابن فهد، التحصین، ج۱، ص۲۰، قم، مدرسة الامام المهدی (علیه‌السلام).    
۴۶. خوانساری، سیدمحمدباقر، روضات الجنات، ج۲، ص۱۷۲، قم، مکتبة إسماعیلیان.    
۴۷. أمین، سیدمحسن، أعیان الشیعة، ج۴، ص۸۳، بیروت، دارالتعارف.    
۴۸. محدث قمی، شیخ عباس، الفوائد الرضویّة، ج۱، ص۱۲۶، قم، دفتر نشر نوید اسلام.
۴۹. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۲۲، ص۳۵۵، بیروت، دار الأضواء.    
۵۰. قمی، جعفر بن احمد بن علی، مقدمه چاپ جدید کتاب جامع الأحادیث، ج۱، ص۳۲۱، مشهد، بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی.
۵۱. جعفر بن احمد قمی رازی، ابومحمد، کتاب العروس، ص۱۶۶.
۵۲. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۱۶، ص۲۶۶، بیروت، دار الأضواء.    
۵۳. أمین، سیدمحسن، أعیان الشیعة، ج۴، ص۸۳، بیروت، دارالتعارف.    
۵۴. محدث قمی، شیخ عباس، الفوائد الرضویّة، ج۱، ص۱۲۶، قم، دفتر نشر نوید اسلام.
۵۵. جعفر بن احمد قمی رازی، ابومحمد، کتاب الغایات، ص۲۳۰.
۵۶. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۸، ص۲۳۳، بیروت، دار الأضواء.    
۵۷. خوانساری، سیدمحمدباقر، روضات الجنات، ج۲، ص۱۷۳، قم، مکتبة إسماعیلیان.    
۵۸. أمین، سیدمحسن، أعیان الشیعة، ج۴، ص۸۳، بیروت، دارالتعارف.    
۵۹. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۲۴، ص۳۴۳، بیروت، دار الأضواء.    
۶۰. مدیرشانه‌چی، استاد کاظم، درایة الحدیث، ج۱، ص۱۰۰، قم، مؤسسه نشر اسلامی.
۶۱. خوانساری، سیدمحمدباقر، روضات الجنات، ج۲، ص۱۷۳، قم، مکتبة إسماعیلیان.    
۶۲. أمین، سیدمحسن، أعیان الشیعة، ج۴، ص۸۳، بیروت، دارالتعارف.    
۶۳. محدث قمی، شیخ عباس، الفوائد الرضویّة، ج۱، ص۱۲۶، قم، دفتر نشر نوید اسلام.
۶۴. محدث قمّی، شیخ عباس، سفینة البحار، ج۱، ص۵۹۶.    
۶۵. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۲۱، ص۲۱، بیروت، دار الأضواء.    
۶۶. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۱۶، ص۳، بیروت، دار الأضواء.    
۶۷. محدث قمی، شیخ عباس، الفوائد الرضویّة، ج۱، ص۱۲۶، قم، دفتر نشر نوید اسلام.
۶۸. محدث قمّی، شیخ عباس، سفینة البحار، ج۱، ص۵۹۶.    
۶۹. أمین، سیدمحسن، أعیان الشیعة، ج۴، ص۸۳، بیروت، دارالتعارف.    
۷۰. صدر، سیّدحسن، تأسیس الشیعة، ج۱، ص۴۱۴، تهران، انتشارات اعلمی.
۷۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۱۵، ص۲۵۳، بیروت، دار الأضواء.    
۷۲. محدث قمی، شیخ عباس، الفوائد الرضویّة، ج۱، ص۱۲۶، قم، دفتر نشر نوید اسلام.
۷۳. محدث قمّی، شیخ عباس، سفینة البحار، ج۱، ص۵۹۶.    
۷۴. خوانساری، سیدمحمدباقر، روضات الجنات، ج۲، ص۱۷۳، قم، مکتبة إسماعیلیان.    
۷۵. أمین، سیدمحسن، أعیان الشیعة، ج۴، ص۸۳، بیروت، دارالتعارف.    
۷۶. صدر، سیّدحسن، تأسیس الشیعة، ج۱، ص۴۱۴، تهران، انتشارات اعلمی.
۷۷. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۲، ص۲۴۶، بیروت، دار الأضواء.    
۷۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۱۹، ص۳۰، بیروت، دار الأضواء.    
۷۹. محدث قمی، شیخ عباس، الفوائد الرضویّة، ج۱، ص۱۲۶، قم، دفتر نشر نوید اسلام.
۸۰. محدث قمّی، شیخ عباس، سفینة البحار، ج۱، ص۵۹۶.    
۸۱. خوانساری، سیدمحمدباقر، روضات الجنات، ج۲، ص۱۷۳، قم، مکتبة إسماعیلیان.    
۸۲. أمین، سیدمحسن، أعیان الشیعة، ج۴، ص۸۳، بیروت، دارالتعارف.    
۸۳. صدر، سیّدحسن، تأسیس الشیعة، ج۱، ص۴۱۴، تهران، انتشارات اعلمی.
۸۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۵، ص۳۱، بیروت، دار الأضواء.    
۸۵. أمین، سیدمحسن، أعیان الشیعة، ج۴، ص۸۳، بیروت، دارالتعارف.    
۸۶. صدر، سیّدحسن، تأسیس الشیعة، ج۱، ص۴۱۴، تهران، انتشارات اعلمی.
۸۷. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۵، ص۳۱، بیروت، دار الأضواء.    
۸۸. أمین، سیدمحسن، أعیان الشیعة، ج۴، ص۸۳، بیروت، دارالتعارف.    
۸۹. قمی، جعفر بن احمد بن علی، مقدمه چاپ جدید کتاب جامع الأحادیث، ج۱، ص۴۳، مشهد، بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی.
۹۰. خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۹، ص۳۴۹.    
۹۱. خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ص۲۲۳.    
۹۲. خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۲۰، ص۲۵۸.    
۹۳. قمی، جعفر بن احمد بن علی، مقدمه چاپ جدید کتاب جامع الأحادیث، ج۱، ص۴۷، مشهد، بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی.
۹۴. قمی، جعفر بن احمد بن علی، مقدمه چاپ جدید کتاب جامع الأحادیث، ج۱، ص۴۷، مشهد، بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی.



خدّامیان، علی‌اکبر، مجله حدیث حوزه، برگرفته از مقاله «هزار حدیث نبوی، اوّلین اثر شیعی در جمع احادیث نبوی»، سال‌ اوّل، شماره یک، زمستان ۱۳۸۹.    






جعبه ابزار