• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آثار جهاد (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آثار جهاد با توجه به آیات قرآن عبارتند از:



جهاد، از عوامل تخفيف در تهجّد و برداشته شدن وجوب نماز شب از مسلمانان:
«إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنى‌ مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ‌ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَ اللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ‌ ... فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ‌ ...؛ پروردگارت می‌داند که تو و گروهی از آنها که با تو هستند نزدیک دو سوم از شب یا نصف یا ثلث آن را به پا می‌خیزند خداوند شب و روز را اندازه گیری می‌کند او می‌داند که شما نمی‌توانید مقدار آن را (به دقت) اندازه گیری کنید (برای عبادت کردن)، پس شما را بخشید اکنون آنچه برای شما میسر است قرآن بخوانید....»


جهاد در راه خدا، سبب قرار گرفتن، در زمره صابران:
«وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكانُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ؛ چه بسیار پیامبرانی که مردان الهی فراوانی به همراه آنان جنگ کردند! آنها هیچ گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان می‌رسید، سست و ناتوان نشدند (و تن به تسلیم ندادند) و خداوند استقامت کنندگان را دوست دارد.»


صبر در ميدان جهاد، موجب قرار گرفتن در زمره متّقین:
«... وَ الصَّابِرِينَ‌ ... وَ حِينَ الْبَأْسِ‌ ... وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ؛... و در برابر محرومیتها و بیماریها و در میدان جنگ، استقامت به خرج می‌دهند ... و اینها هستند پرهیزکاران.»
و حین الباس... - مراد از «باس» جنگ است یعنی در هنگام جنگ و جهاد با دشمنان، خویشتن دار هستند دلیل اینکه «باس» بمعنای جنگ می آید گفتار حضرت امیر مؤمنان علیه‌السّلام است که فرمود: کنا اذا احمر الباس اتقینا برسول الله فلم یکن احد منا اقرب الی العدو منه- یعنی هنگامی که جنگ شدت می‌کرد ما همه به پیغمبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم پناه میبردیم و هیچیک از ما نسبت به دشمن از او نزدیکتر نبود.


تلاش در راستاى جهاد، باعث قرار گرفتن در زمره نیکوکاران:
۱. «وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكانُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ‌ فَآتاهُمُ اللَّهُ ثَوابَ الدُّنْيا وَ حُسْنَ ثَوابِ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ؛ چه بسیار پیامبرانی که مردان الهی فراوانی به همراه آنان جنگ کردند! آنها هیچ گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان می‌رسید، سست و ناتوان نشدند (و تن به تسلیم ندادند) و خداوند استقامت کنندگان را دوست دارد. از این رو خداوند پاداش این جهان، و پاداش نیک آن جهان را به آنها داد و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد.»
۲. «... ذلِكَ بِأَنَّهُمْ لا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَبٌ وَ لا مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَطَؤُنَ مَوْطِئاً ... إِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ؛ ...این بخاطر آن است که هیچ تشنگی و خستگی، و گرسنگی در راه خدا به آنها نمی‌رسد و هیچ گامی که موجب خشم کافران می‌شود برنمی دارند، و ضربه‌ای از دشمن نمی‌خورند، مگر اینکه به خاطر آن، عمل صالحی برای آنها نوشته می‌شود زیرا خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمی‌کند!»
۳. «وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا ... وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ؛ و آنها که در راه ما (با خلوص نیت) جهاد کنند،... و خداوند با نیکوکاران است.» از تعبیر «محسنین» درباره مجاهدان، استفاده می‌شود و بر اساس یک قول، مقصود از جهاد در آیه، جهاد با کفار است.


از آثار جهاد، امداد به مجاهدان است.
[۱۵] برای توضیح بیشتر به مقاله امداد به مجاهدان (قرآن) رجوع شود.



شركت در عرصه جهاد، باعث بصیرت در دین:
«وَ لَوْ أَنَّا كَتَبْنا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ‌ ... وَ لَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا ما يُوعَظُونَ بِهِ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ وَ أَشَدَّ تَثْبِيتاً؛اگر (همانند بعضی از امتهای پیشین،) به آنان دستور می‌دادیم: یکدیگر را به قتل برسانید،... و اگر اندرزهایی را که به آنان داده می‌شد انجام می‌دادند، برای آنها بهتر بود و موجب تقویت ایمان آنها می‌شد.»
«اشد تثبیتا»، کنایه از بصیرت در دین است و آیه نیز بیانگر جهاد و اطاعت از فرمان به آن است.


جهاد مؤمنان با مال و جان در راه خدا، زمينه پیروزی آنان
[۲۰] برای توضیح بیشتر به مقاله پیروزی در جهاد (قرآن) رجوع شود.
:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ... وَ تُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ‌ ... يَغْفِرْ لَكُمْ‌ ...وَ أُخْرى‌ تُحِبُّونَها نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَ فَتْحٌ قَرِيبٌ‌ ....‌ای کسانی که ایمان آورده اید ... با اموال و جانهایتان در راه خدا جهاد کنید... (اگر چنین کنید) گناهانتان را می‌بخشد ... و (نعمت) دیگری که آن را دوست دارید به شما می‌بخشد، و آن یاری خداوند و پیروزی نزدیک است و مؤمنان را بشارت ده (به این پیروزی بزرگ)!.»


جهاد، موجب تزکیه نفس و تصفيه قلب:
«إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْكَ الْأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا ... وَ لِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَمْحَقَ الْكافِرِينَ‌ ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعاساً يَغْشى‌ طائِفَةً مِنْكُمْ وَ طائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَلْ لَنا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَيْ‌ءٍ قُلْ‌ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ ما لا يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كانَ لَنا مِنَ الْأَمْرِ شَيْ‌ءٌ ما قُتِلْنا هاهُنا قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلى‌ مَضاجِعِهِمْ وَ لِيَبْتَلِيَ اللَّهُ ما فِي صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ ما فِي قُلُوبِكُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ؛اگر (در میدان احد،) به شما جراحتی رسید (و ضربه‌ای وارد شد)، به آن جمعیت نیز (در میدان بدر)، جراحتی همانند آن وارد گردید. و ما این روزها (ی پیروزی و شکست) را در میان مردم می‌گردانیم (- و این خاصیت زندگی دنیاست-) تا خدا، افرادی را که ایمان آورده‌اند، بداند (و شناخته شوند) ... و تا خداوند، افراد باایمان را خالص گرداند (و ورزیده شوند) و کافران را به تدریج نابود سازد. سپس بدنبال این غم و اندوه، آرامشی بر شما فرستاد. این آرامش، بصورت خواب سبکی بود که (در شب بعد از حادثه احد،) گروهی از شما را فرا گرفت اما گروه دیگری در فکر جان خویش بودند (و خواب به چشمانشان نرفت.) آنها گمانهای نادرستی- همچون گمانهای دوران جاهلیت- درباره خدا داشتند و می‌گفتند: آیا چیزی از پیروزی نصیب ما می‌شود؟! بگو: همه کارها (و پیروزیها) به دست خداست! آنها در دل خود، چیزی را پنهان می‌دارند که برای تو آشکار نمی‌سازند می‌گویند: اگر ما سهمی از پیروزی داشتیم، در این جا کشته نمی‌شدیم! بگو: اگر هم در خانه‌های خود بودید، آنهایی که کشته شدن بر آنها مقرر شده بود، قطعا به سوی آرامگاه‌های خود، بیرون می‌آمدند (و آنها را به قتل می‌رساندند). و اینها برای این است که خداوند، آنچه در سینه هایتان پنهان دارید، بیازماید و آنچه را در دلهای شما (از ایمان) است، خالص گرداند و خداوند از آنچه در درون سینه هاست، با خبر است.»


جهاد، وسيله‌اى براى تقرّب به خداوند:
«... وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَ جاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ‌ ...؛... و وسیله‌ای برای تقرب به او بجوئید! و در راه او جهاد کنید....»
امر به جهاد در راه خدا پس از امر به «ابتغاء وسیله» به سوی خداوند از قبیل ذکر خاص پس از عام و به دلیل اهمیت دادن به جهاد است.


جهاد در راه خدا، موجب تکفیر و پوشش گناهان از سوى خدا:
«... فَالَّذِينَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ أُوذُوا فِي سَبِيلِي وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ‌ ...؛ آنها که در راه خدا هجرت کردند، و از خانه‌های خود بیرون رانده شدند و در راه من آزار دیدند، و جنگ کردند و کشته شدند، بیقین گناهانشان را می‌بخشم.»


تمييز صفوف مجاهدان راستين از ديگران، از آثار جهاد:
۱. «لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ... وَ الصَّابِرِينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ أُولئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا ...؛نیکی، (تنها) این نیست که (به هنگام نماز،) روی خود را به سوی مشرق و (یا)مغرب کنید (و تمام گفتگوی شما، در باره قبله و تغییر آن باشد و همه وقت خود را مصروف آن سازید) بلکه نیکی (و نیکوکار) کسی است که به خدا، و روز رستاخیز، ایمان آورده …و در برابر محرومیتها و بیماریها و در میدان جنگ،استقامت به خرج می‌دهند اینها کسانی هستند که راست می‌گویند....»
۲. «فَلَمَّا فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَ مَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ فَلَمَّا جاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ قالُوا لا طاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ؛ و هنگامی که طالوت (به فرماندهی لشکر بنی اسرائیل منصوب شد، و) سپاهیان را با خود بیرون برد، به آنها گفت: خداوند، شما را به وسیله یک نهر آب، آزمایش می‌کند آنها (که به هنگام تشنگی،) از آن بنوشند، از من نیستند و آنها که جز یک پیمانه با دست خود، بیشتر از آن نخورند، از من هستند جز عده کمی، همگی از آن آب نوشیدند. سپس هنگامی که او، و افرادی که با او ایمان آورده بودند، (و از بوته آزمایش ، سالم به در آمدند،) از آن نهر گذشتند، (از کمی نفرات خود، ناراحت شدند و عده‌ای) گفتند: امروز، ما توانایی مقابله با (جالوت) و سپاهیان او را نداریم. اما آنها که می‌دانستند خدا را ملاقات خواهند کرد (و به روز رستاخیز، ایمان داشتند) گفتند: چه بسیار گروه‌های کوچکی که به فرمان خدا، بر گروه‌های عظیمی پیروز شدند! و خداوند، با صابران و استقامت‌کنندگان) است.»
۳. «إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْكَ الْأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَداءَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ‌ أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرِينَ؛ اگر (در میدان احد،) به شما جراحتی رسید (و ضربه‌ای وارد شد)، به آن جمعیت نیز (در میدان بدر)، جراحتی همانند آن وارد گردید. و ما این روزها (ی پیروزی و شکست) را در میان مردم می‌گردانیم (- و این خاصیت زندگی دنیاست-) تا خدا، افرادی را که ایمان آورده‌اند، بداند (و شناخته شوند) و خداوند از میان شما، شاهدانی بگیرد. و خدا ظالمان را دوست نمی‌دارد.»
۴. «لَوْ كانَ عَرَضاً قَرِيباً وَ سَفَراً قاصِداً لَاتَّبَعُوكَ وَ لكِنْ بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ وَ سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَوِ اسْتَطَعْنا لَخَرَجْنا مَعَكُمْ يُهْلِكُونَ أَنْفُسَهُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ‌ عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْكاذِبِينَ؛ (اما گروهی از آنها، چنانند که) اگر غنایمی نزدیک (و در دسترس)، و سفری آسان باشد، (به طمع دنیا) از تو پیروی می‌کنند ولی (اکنون که برای میدان تبوک،) راه بر آنها دور (و پر مشقت) است، (سرباز می‌زنند) و بزودی به خدا سوگند یاد می‌کنند که: اگر توانایی داشتیم، همراه شما حرکت می‌کردیم! (آنها با این اعمال و این دروغها، در واقع) خود را هلاک می‌کنند و خداوند می‌داند آنها دروغگو هستند! خداوند تو را بخشید چرا پیش از آنکه راستگویان و دروغگویان را بشناسی، به آنها اجازه دادی؟! (خوب بود صبر می‌کردی، تا هر دو گروه خود را نشان دهند! )»
۵. «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‌ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِيلًا لِيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقِينَ بِصِدْقِهِمْ وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقِينَ إِنْ شاءَ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً؛ در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده‌اند بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند. هدف این است که خداوند صادقان را بخاطر صدقشان پاداش دهد، و منافقان را هر گاه اراده کند عذاب نماید یا (اگر توبه کنند) توبه آنها را بپذیرد چرا که خداوند آمرزنده و رحیم است.»
۶. «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجاهِدِينَ مِنْكُمْ وَ الصَّابِرِينَ وَ نَبْلُوَا أَخْبارَكُمْ؛ ما همه شما را قطعا می‌آزمائیم تا معلوم شود مجاهدان واقعی و صابران از میان شما کیانند، و اخبار شما را بیازماییم!»


جهاد با کافران، مايه حیات جامعه ايمانى:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ‌ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ؛‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد! و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل می‌شود، و همه شما (در قیامت) نزد او گردآوری می‌شوید.»
بر اساس یک قول، مقصود از «دعاکم لما یحییکم» دعوت به جهاد است.


جهاد در راه خدا، مايه خیر و برکت براى مؤمنان، به رغم ظاهر ناخوشايند آن:
۱. «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسى‌ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ ...؛جهاد در راه خدا، بر شما مقرر شده، در حالي كه برايتان ناخوشايند است. چه بسا چيزي را خوش ‌ نداشته باشيد، حال آنكه خير شما در آن است....»
۲. «وَ لَوْ أَنَّا كَتَبْنا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِيارِكُمْ ما فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِيلٌ مِنْهُمْ وَ لَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا ما يُوعَظُونَ بِهِ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ وَ أَشَدَّ تَثْبِيتاً؛(ما تكليف مشكلي بر دوش آنها ننهاديم) اگر (همانند بعضي از امم پيشين) به آنها دستور مي‌داديم يكديگر را به قتل برسانند و يا: از وطن و خانه خود بيرون رويد، تنها عده كمي از آنها عمل مي‌كردند! و اگر اندرزهايي را كه به آنان داده مي‌شد، انجام مي‌دادند، به سود آنها بود و موجب تقويت ايمان آنها مي‌گرديد.»

۱۳.۱ - جهاد با مال

جهاد با مال و جان، تضمين‌كننده خيرها و بركات، براى مؤمنان:
۱. «انْفِرُوا خِفافاً وَ ثِقالًا وَ جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ؛(همگي به سوي ميدان جهاد) حركت كنيد، چه سبكبار باشيد چه سنگين بار، و با اموال و جانهاي خود در راه خدا جهاد نمائيد، اين بنفع شماست اگر بدانيد.»
۲. «... وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ أُولئِكَ لَهُمُ الْخَيْراتُ‌ ...؛ولي پيامبر و آنها كه با او ايمان آوردند با اموال و جانهايشان به جهاد پرداختند و همه نيكيها براي آنهاست....»
۳. «... وَ تُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ‌ ...؛به خدا و رسول او ايمان بياوريد، و در راه خداوند با اموال و جانهايتان جهاد كنيد، اين براي شما از هر چيز بهتر است....»


ذلّت و خوارى دشمنان، در گرو جهاد با آنان:
«قاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَ يُخْزِهِمْ‌ ...؛ با آنها پیکار کنید، که خداوند آنان را به دست شما مجازات می‌کند و آنان را رسوا می‌سازد ....»


جهاد در راه خدا، عامل جلب رحمت الهى:
۱. «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ‌ ...؛ کسانی که ایمان آورده و کسانی که هجرت کرده و در راه خدا جهاد نموده‌اند، آنها امید به رحمت پروردگار دارند....»
۲. «لا يَسْتَوِي الْقاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَ الْمُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِينَ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقاعِدِينَ دَرَجَةً وَ كُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى‌ وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِينَ عَلَى الْقاعِدِينَ أَجْراً عَظِيماً دَرَجاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً؛ (هرگز) افراد باایمانی که بدون بیماری و ناراحتی، از جهاد بازنشستند، با مجاهدانی که در راه خدا با مال و جان خود جهاد کردند، یکسان نیستند! خداوند، مجاهدانی را که با مال و جان خود جهاد نمودند، بر قاعدان(ترک کنندگان جهاد) برتری مهمی بخشیده و به هر یک از این دو گروه (به نسبت اعمال نیکشان،) خداوند وعده پاداش نیک داده، و مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظیمی برتری بخشیده است. درجات (مهمی) از ناحیه خداوند، و آمرزش و رحمت (نصیب آنان می‌گردد) و (اگر لغزشهایی داشته‌اند،) خداوند آمرزنده و مهربان است.»
۳. «الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ‌ يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ؛ آنها که ایمان آوردند، و هجرت کردند، و با اموال و جانهایشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است و آنها پیروز و رستگارند! پروردگارشان آنها را به رحمتی از ناحیه خود، و رضایت (خویش)، و باغهایی از بهشت بشارت می‌دهد که در آن، نعمتهای جاودانه دارند.»
۴. «لَقَدْ تابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَ الْمُهاجِرِينَ وَ الْأَنْصارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي ساعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ ما كادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُفٌ رَحِيمٌ؛ مسلما خداوند رحمت خود را شامل حال پیامبر و مهاجران و انصار، که در زمان عسرت و شدت (در جنگ تبوک ) از او پیروی کردند، نمود بعد از آنکه نزدیک بود دلهای گروهی از آنها، از حق منحرف شود (و از میدان جنگ بازگردند) سپس خدا توبه آنها را پذیرفت، که او نسبت به آنان مهربان و رحیم است!»
۵. «ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هاجَرُوا مِنْ بَعْدِ ما فُتِنُوا ثُمَّ جاهَدُوا وَ صَبَرُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحِيمٌ؛ اما پروردگار تو نسبت به کسانی که بعد از فریب خوردن، (به ایمان بازگشتند و) هجرت کردند سپس جهاد کردند و در راه خدا استقامت نمودند پروردگارت، بعد از انجام این کارها، بخشنده و مهربان است (و آنها را مشمول رحمت خود می‌سازد).»
۶. «تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ‌ وَ أُخْرى‌ تُحِبُّونَها نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَ فَتْحٌ قَرِيبٌ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ؛ به خدا و رسولش ایمان بیاورید و با اموال و جانهایتان در راه خدا جهاد کنید این برای شما (از هر چیز) بهتر است اگر بدانید! و (نعمت) دیگری که آن را دوست دارید به شما می‌بخشد، و آن یاری خداوند و پیروزی نزدیک است و مؤمنان را بشارت ده (به این پیروزی بزرگ)!»


جهاد مؤمنان در راه خدا، موجب رستگاری آنان:
۱. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ‌ الْوَسِيلَةَ وَ جاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیله‌ای برای تقرب به او بجوئید! و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید!»
۲. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هنگامی که (در میدان نبرد) با گروهی رو به رو می‌شوید، ثابت قدم باشید! و خدا را فراوان یاد کنید، تا رستگار شوید!»
۳. «الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ‌ ... وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ؛ آنها که ایمان آوردند، و هجرت کردند، و با اموال و جانهایشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است و آنها پیروز و رستگارند!»
۴. «لكِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ أُولئِكَ لَهُمُ الْخَيْراتُ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ ولی پیامبر و کسانی که با او ایمان آوردند، با اموال و جانهایشان جهاد کردند و همه نیکیها برای آنهاست و آنها همان رستگارانند.»
۵. «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى‌ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بايَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ؛ خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریداری کرده، که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد (به این گونه که: ) در راه خدا پیکار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند این وعده حقی است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدی که با خدا کرده‌اید و این است آن پیروزی بزرگ.»
۶. «تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ؛ به خدا و رسولش ایمان بیاورید و با اموال و جانهایتان در راه خدا جهاد کنید این برای شما (از هر چیز) بهتر است اگر بدانید.»


جهاد در راه خدا، زمينه بهره‌مندى از روزی ارجمند خداوند:
«وَ الَّذِينَ آمَنُوا ... وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ‌ ... لَهُمْ‌ ...وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ؛ و آنها که ایمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا جهاد کردند، و آنها که پناه دادند و یاری نمودند، آنان مؤمنان حقیقی‌اند برای آنها، آمرزش (و رحمت خدا) و روزی شایسته‌ای است.»


جهاد با كافران، موجب سرور و فروكشى خشم قلوب مؤمنان:
«قاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَ يُخْزِهِمْ وَ يَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَ يَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ‌ وَ يُذْهِبْ غَيْظَ قُلُوبِهِمْ وَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلى‌ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛ با آنها پیکار کنید، که خداوند آنان را به دست شما مجازات می‌کند و آنان را رسوا می‌سازد و سینه گروهی از مؤمنان را شفا می‌بخشد (و بر قلب آنها مرهم می‌نهد) و خشم دلهای آنان را از میان می‌برد! و خدا توبه هر کس را بخواهد (و شایسته بداند)، می‌پذیرد و خداوند دانا و حکیم است.»


پيروزى يا شهادت در عرصه جهاد، دو فرجام نيك، در نگاه مؤمنان مجاهد:
«قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ‌ ...؛ بگو: آیا درباره ما، جز یکی از دو نیکی را انتظار دارید؟! (: یا پیروزی یا شهادت)....»
مقصود آیه، یکی از دو خصلت پسندیده است: یا غلبه و دستیابی به غنیمت یا شهادت با پاداش دایمی.


جهاد مؤمنان، مجراى تحقّق اراده الهى، در کیفر دشمنان:
۱. «قاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَ يُخْزِهِمْ وَ يَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَ يَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ؛ با آنها پیکار کنید، که خداوند آنان را به دست شما مجازات می‌کند و آنان را رسوا می‌سازد و سینه گروهی از مؤمنان را شفا می‌بخشد (و بر قلب آنها مرهم می‌نهد)»
۲. «لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَواطِنَ كَثِيرَةٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئاً وَ ضاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ‌ ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلى‌ رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ عَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ذلِكَ جَزاءُ الْكافِرِينَ؛ خداوند شما را در جاهای زیادی یاری کرد (و بر دشمن پیروز شدید) و در روز حنین (نیز یاری نمود) در آن هنگام که فزونی جمعیتتان شما را مغرور ساخت، ولی (این فزونی جمعیت) هیچ به دردتان نخورد و زمین با همه وسعتش بر شما تنگ شده سپس پشت (به دشمن) کرده، فرار نمودید! سپس خداوند «سکینه» خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان نازل کرد و لشکرهایی فرستاد که شما نمی‌دیدید و کافران را مجازات کرد و این است جزای کافران!»
۳. «قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَنْ يُصِيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدِينا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ؛ بگو: آیا درباره ما، جز یکی از دو نیکی را انتظار دارید؟! (: یا پیروزی یا شهادت) ولی ما انتظار داریم که خداوند، عذابی از سوی خودش (در آن جهان) به شما برساند، یا (در این جهان) به دست ما (مجازات شوید) اکنون که چنین است، شما انتظار بکشید، ما هم با شما انتظار می‌کشیم!»


جهاد در راه خدا، زمينه جلب محبّت الهى:
۱. «... فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ‌ ... يُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ‌ ...؛... جمعیتی را می‌آورد که آنها را دوست دارد و آنان (نیز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع ، و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند آنها در راه خدا جهاد می‌کنند، و از سرزنش هیچ ملامتگری هراسی ندارند....»
۲. «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ‌ ...؛خداوند کسانی را دوست می‌دارد که در راه او پیکار می‌کنند گویی بنایی آهنین‌اند!»


جهاد در راه خدا، مايه مصونیّت جامعه اسلامى از تعرّض كافران:
۱. «فَقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ وَ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَكُفَّ بَأْسَ الَّذِينَ كَفَرُوا ...؛ در راه خدا پیکار کن! تنها مسئول وظیفه خود هستی! و مؤمنان را (بر این کار،) تشویق نما! امید است خداوند از قدرت کافران جلوگیری کند (حتی اگر تنها خودت به میدان بروی)! ....»
۲. «وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَها ... وَ كَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ‌ ...؛ خداوند غنایم فراوانی به شما وعده داده بود که آنها را به دست می‌آورید... و دست تعدی مردم(دشمنان ) را از شما بازداشت....»
۳. «وَ هُوَ الَّذِي كَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ عَنْهُمْ بِبَطْنِ مَكَّةَ مِنْ بَعْدِ أَنْ أَظْفَرَكُمْ عَلَيْهِمْ‌ ...؛ او کسی است که دست آنها را از شما، و دست شما را از آنان در دل مکه کوتاه کرد، بعد از آنکه شما را بر آنها پیروز ساخت.»


جهاد در راه خدا، سبب بهره‌مندى از مغفرت و پاداش الهى:
۱. «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ؛ کسانی که ایمان آورده و کسانی که هجرت کرده و در راه خدا جهاد نموده‌اند، آنها امید به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است.»
۲. «وَ لَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذا فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَ عَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما أَراكُمْ ما تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيا وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَ لَقَدْ عَفا عَنْكُمْ‌ ...؛ خداوند، وعده خود را به شما، (در باره پیروزی بر دشمن در احد،) تحقق بخشید در آن هنگام (که در آغاز جنگ،) دشمنان را به فرمان او، به قتل می‌رساندید (و این پیروزی ادامه داشت) تا اینکه سست شدید و (بر سر رهاکردن سنگرها،) در کار خود به نزاع پرداختید و بعد از آن که آنچه را دوست می‌داشتید (از غلبه بر دشمن) به شما نشان داد، نافرمانی کردید. بعضی از شما، خواهان دنیا بودند و بعضی خواهان آخرت. سپس خداوند شما را از آنان منصرف ساخت (و پیروزی شما به شکست انجامید) تا شما را آزمایش کند. و او شما را بخشید....»
۳. «... فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِينَ عَلَى الْقاعِدِينَ أَجْراً عَظِيماً دَرَجاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً؛ ... و مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظیمی برتری بخشیده است. درجات (مهمی) از ناحیه خداوند، و آمرزش و رحمت (نصیب آنان می‌گردد) و (اگر لغزشهایی داشته‌اند،) خداوند آمرزنده و مهربان است.»
۴. «وَ الَّذِينَ آمَنُوا ... وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ‌ ... لَهُمْ مَغْفِرَةٌ ...؛و آنها كه ايمان آوردند ... و در راه خدا جهاد كردند، ... براى آنها، آمرزش (و رحمت خدا) است ....»ظاهراً «مغفرت» در اين آيه، ويژه آخرت نيست، بلكه در همين دنيا هم خداوند آنان را مى‌آمرزد؛ ازاين‌رو از جمله آثار به شمار آمده است‌.
۵. «ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هاجَرُوا مِنْ بَعْدِ ما فُتِنُوا ثُمَّ جاهَدُوا وَ صَبَرُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحِيمٌ؛ اما پروردگار تو نسبت به کسانی که بعد از فریب خوردن، (به ایمان بازگشتند و) هجرت کردند سپس جهاد کردند و در راه خدا استقامت نمودند پروردگارت، بعد از انجام این کارها، بخشنده و مهربان است. (و آنها را مشمول رحمت خود می‌سازد)»
۶. «تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ‌ ... يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ‌ ...؛ به خدا و رسولش ایمان بیاورید و با اموال و جانهایتان در راه خدا جهاد کنید ... (اگر چنین کنید) گناهانتان را می‌بخشد....»


جهاد پيوسته در راه خدا با مال و جان، راهى براى رهایی انسان، از عذاب دردناك الهى:
«... هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى‌ تِجارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ‌ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ‌ ...؛‌... آیا شما را به تجارتی راهنمایی کنم که شما را از عذاب دردناک رهایی می‌بخشد؟! به خدا و رسولش ایمان بیاورید و با اموال و جانهایتان در راه خدا جهاد کنید....»


جهاد با مال و جان از سوى مؤمنان، عامل ولایت و مددكارى در ميان آنان:
«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ‌ ... أُولئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ‌ ...؛ کسانی که ایمان آوردند و هجرت نمودند و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کردند... آنها یاران یکدیگرند....»



جهاد، موجب دستيابى به هدایت خاصّ الهى:
«وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا ...؛ و آنها که در راه ما (با خلوص نیت) جهاد کنند، قطعا به راه‌های خود، هدایتشان خواهیم کرد....»
مقصود از «جاهدوا» جهاد با کفار و جهاد با نفس است.


جهاد در راه خدا، سبب هلاکت و نابودى کافران:
۱. «إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْكَ الْأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَداءَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ‌ وَ لِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَمْحَقَ الْكافِرِينَ؛ اگر (در میدان احد،) به شما جراحتی رسید (و ضربه‌ای وارد شد)، به آن جمعیت نیز (در میدان بدر)، جراحتی همانند آن وارد گردید. و ما این روزها (ی پیروزی و شکست) را در میان مردم می‌گردانیم (- و این خاصیت زندگی دنیاست-) تا خدا، افرادی را که ایمان آورده‌اند، بداند (و شناخته شوند) و خداوند از میان شما، شاهدانی بگیرد. و خدا ظالمان را دوست نمی‌دارد. و تا خداوند، افراد باایمان را خالص گرداند (و ورزیده شوند) و کافران را به تدریج نابود سازد.»
۲. «وَ إِذْ يَعِدُكُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَيْنِ أَنَّها لَكُمْ وَ تَوَدُّونَ أَنَّ غَيْرَ ذاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ وَ يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ يَقْطَعَ دابِرَ الْكافِرِينَ؛ و (به یاد آرید) هنگامی را که خداوند به شما وعده داد که یکی از دو گروه(کاروان تجاری قریش ، یا لشکر مسلح آنها)نصیب شما خواهد بود و شما دوست می‌داشتید که کاروان (غیر مسلح) برای شما باشد (و بر آن پیروز شوید) ولی خداوند می‌خواهد حق را با کلمات خود تقویت، و ریشه کافران را قطع کند (از این رو شما را بر خلاف میلتان با لشکر قریش درگیر ساخت، و آن پیروزی بزرگ نصیبتان شد.)»


اهداف جهاد (قرآن) و پاداش مجاهدان‌ (قرآن).


۱. مزمل/سوره۷۳، آیه۲۰.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۵، ص۱۹۲.    
۳. آل عمران/سوره۳، آیه۱۴۶.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۱۴۳.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۱۷۷.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۶۰۱.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۸۸.    
۸. آل عمران/سوره۳، آیه۱۴۶.    
۹. آل عمران/سوره۳، آیه۱۴۸.    
۱۰. توبه/سوره۹، آیه۱۲۰.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۸، ص۱۸۶.    
۱۲. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۶۹.    
۱۳. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۶، ص۲۲۸.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۸، ص ۴۱.    
۱۵. برای توضیح بیشتر به مقاله امداد به مجاهدان (قرآن) رجوع شود.
۱۶. نساء/سوره۴، آیه۶۶.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۵۰۶.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۱۲۴    
۱۹. . ابن عاشور، تفسیر التحریر و التنویر، ج۳، ص۱۱۴.    
۲۰. برای توضیح بیشتر به مقاله پیروزی در جهاد (قرآن) رجوع شود.
۲۱. صف/سوره۶۱، آیه۱۰ - ۱۳.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۹۱.    
۲۳. آل عمران/سوره۳، آیه۱۴۰.    
۲۴. آل عمران/سوره۳، آیه۱۴۱.    
۲۵. آل عمران/سوره۳، آیه۱۵۴.    
۲۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۱۳۲.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۱۵۷.    
۲۸. مائده/سوره۵، آیه۳۵.    
۲۹. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۵، ص۵۳۵.    
۳۰. . طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۳۲۸.    
۳۱. آل عمران/سوره۳، آیه۱۹۵.    
۳۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۲۵۴.    
۳۳. بقره/سوره۲، آیه۱۷۷.    
۳۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۶۰۱.    
۳۵. بقره/سوره۲، آیه۲۴۹.    
۳۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۲۴۲.    
۳۷. آل عمران/سوره۳، آیه۱۴۰.    
۳۸. آل عمران/سوره۳، آیه۱۴۲.    
۳۹. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۴، ص۴۲.    
۴۰. توبه/سوره۹، آیه۴۲.    
۴۱. توبه/سوره۹، آیه۴۳.    
۴۲. احزاب/سوره۳۳، آیه۲۳.    
۴۳. احزاب/سوره۳۳، آیه۲۴.    
۴۴. محمد/سوره۴۷، آیه۳۱.    
۴۵. انفال/سوره۸، آیه۲۴.    
۴۶. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۹، ص۵۵.    
۴۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۴، ص ۴۵۱.    
۴۸. بقره/سوره۲، آیه۲۱۶.    
۴۹. نساء/سوره۴، آیه۶۶.    
۵۰. توبه /سوره۹، آیه۴۱.    
۵۱. توبه/سوره۹، آیه۸۸.    
۵۲. صف/سوره۶۱، آیه۱۱.    
۵۳. توبه/سوره۹، آیه۱۴.    
۵۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۳۰۵.    
۵۵. بقره/سوره۲، آیه۲۱۸.    
۵۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۱۱۰.    
۵۷. نساء/سوره۴، آیه۹۵.    
۵۸. نساء/سوره۴، آیه۹۶.    
۵۹. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۵، ص۷۵.    
۶۰. توبه/سوره۹، آیه۲۰.    
۶۱. توبه/سوره۹، آیه۲۱.    
۶۲. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۹، ص۲۷۴.    
۶۳. توبه/سوره۹، آیه۱۱۷.    
۶۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۳۸.    
۶۵. نحل/سوره۱۶، آیه۱۱۰.    
۶۶. صف/سوره۶۱، آیه۱۱.    
۶۷. صف/سوره۶۱، آیه۱۳.    
۶۸. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۹، ص۴۳۸.    
۶۹. مائده/سوره۵، آیه۳۵.    
۷۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۲۷.    
۷۱. انفال/سوره۸، آیه۴۵.    
۷۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۱۹۴.    
۷۳. توبه/سوره۹، آیه۲۰.    
۷۴. توبه/سوره۹، آیه۸۸.    
۷۵. توبه/سوره۹، آیه۱۱۱.    
۷۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۸، ص۱۴۹.    
۷۷. صف/سوره۶۱، آیه۱۱.    
۷۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۸۸.    
۷۹. انفال/سوره۸، آیه۷۴.    
۸۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۱۹۳.    
۸۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۲۵۸.    
۸۲. توبه/سوره۹، آیه۱۴.    
۸۳. توبه/سوره۹، آیه۱۵.    
۸۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۳۰۵.    
۸۵. توبه/سوره۹، آیه۵۲.    
۸۶. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۹، ص۴۱۲.    
۸۷. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، ج ۲، ص ۷۲    
۸۸. توبه/سوره۹، آیه۱۴.    
۸۹. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۹، ص۲۱۳.    
۹۰. توبه/سوره۹، آیه۲۵.    
۹۱. توبه/سوره۹، آیه۲۶.    
۹۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۳۳۸.    
۹۳. توبه/سوره۹، آیه۵۲.    
۹۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۶۷.    
۹۵. مائده/سوره۵، آیه۵۴.    
۹۶. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۵، ص۶۳۰.    
۹۷. صف/سوره۶۱، آیه۴.    
۹۸. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۹، ص۴۲۱.    
۹۹. نساء/سوره۴، آیه۸۴.    
۱۰۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۳۴.    
۱۰۱. فتح/سوره۴۸، آیه۲۰.    
۱۰۲. مکارمشیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۸۰.    
۱۰۳. فتح/سوره۴۸، آیه۲۴.    
۱۰۴. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۸، ص۴۳۰.    
۱۰۵. بقره/سوره۲، آیه۲۱۸.    
۱۰۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۱۱۰.    
۱۰۷. آل عمران/سوره۳، آیه۱۵۲.    
۱۰۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۱۵۲.    
۱۰۹. نساء/سوره۴، آیه۹۵.    
۱۱۰. نساء/سوره۴، آیه۹۶.    
۱۱۱. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۵، ص۷۵.    
۱۱۲. انفال/سوره۸، آیه۷۴.    
۱۱۳. نحل/سوره۱۶، آیه۱۱۰.    
۱۱۴. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۲، ص۵۱۲.    
۱۱۵. صف/سوره۶۱، آیه۱۱.    
۱۱۶. صف/سوره۶۱، آیه۱۲.    
۱۱۷. صف/سوره۶۱، آیه۱۰.    
۱۱۸. صف/سوره۶۱، آیه۱۱.    
۱۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۸۷.    
۱۲۰. انفال/سوره۸، آیه۷۲.    
۱۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۲۵۶.    
۱۲۲. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۹، ص۱۸۸.    
۱۲۳. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۶۹.    
۱۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۳۴۸.    
۱۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۸، ص ۴۱.    
۱۲۶. آل عمران/سوره۳، آیه۱۴۰.    
۱۲۷. آل عمران/سوره۳، آیه۱۴۱.    
۱۲۸. مکارمشیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۱۳۳.    
۱۲۹. انفال/سوره۸، آیه۷.    
۱۳۰. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۹، ص۲۱.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۰، ص۸۲، برگرفته از مقاله «آثار جهاد».    


رده‌های این صفحه : جهاد | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار