• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جواهرنامه نظامی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جواهرنامه نظامی‌، قدیمی‌ترین‌ کتاب‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ درباره احجار و معدن‌شناسی‌ ، از محمدبن‌ ابی‌البرکات‌ جوهری‌ نیشابوری‌ می‌باشد.



این‌ کتاب‌ اساس‌ تألیف‌ تنسوخ‌نامه ایلخانی‌ خواجه‌ نصیرالدین‌ طوسی‌ و عرایس‌ الجواهر و نفایس‌ الاطایب‌ ابوالقاسم‌ کاشی‌ بوده‌ و از طریق‌ آن‌ دو به‌ جواهرنامه‌های‌ بعدی‌ هم‌ وارد شده‌ است‌.
[۱] ایرج‌ افشار، «جوهرنامه نظامی‌ مأخذ تنسوخنامه‌ و عرایس‌الجواهر»، ج۱، ص‌ ۳۵ـ۴۲، یغما، سال‌ ۲۴، ش‌ ۱ (فروردین‌ ۱۳۵۰).
جواهرنامه نظامی‌ در ۵۹۲، به‌ نام‌ صدرالدین‌ ابوالفتح‌ مسعودبن‌ بهاءالدین‌ علی‌بن‌ ابی‌القاسم‌ ابهری‌، وزیر علاءالدین‌ تکش‌ خوارزمشاهی‌ تألیف‌ شده‌ است‌.
درباره مؤلف‌ همین‌ قدر می‌دانیم‌ که‌ پدرش‌، خودش‌ و پسرش‌، جوهری‌ (زرگر و حکاک‌) بوده‌اند
[۲] محمدبن‌ ابی‌البرکات‌ جوهری‌ نیشابوری‌، جواهرنامه نظامی‌، ج۱، ص‌ ۵۴ ـ ۵۵، چاپ‌ ایرج‌ افشار با همکاری‌ محمدرسول‌ دریا گشت‌، تهران‌ ۱۳۸۳ ش‌.
[۳] محمدبن‌ ابی‌البرکات‌ جوهری‌ نیشابوری‌، جواهرنامه نظامی‌، ج۱، ص‌۱۱۴ـ۱۲۱، چاپ‌ ایرج‌ افشار با همکاری‌ محمدرسول‌ دریا گشت‌، تهران‌ ۱۳۸۳ ش‌.
و اهمیت‌ عمده جواهرنامه نظامی‌ نیز از همین‌ روست‌.
[۴] محمدبن‌ ابی‌البرکات‌ جوهری‌ نیشابوری‌، جواهرنامه نظامی‌، ج۱، ص‌ ۱۸ـ۱۹، چاپ‌ ایرج‌ افشار با همکاری‌ محمدرسول‌ دریا گشت‌، تهران‌ ۱۳۸۳ ش‌.
به‌ گفته مؤلف‌،
[۵] محمدبن‌ ابی‌البرکات‌ جوهری‌ نیشابوری‌، جواهرنامه نظامی‌، ج۱، ص‌ ۵۴ ـ ۵۵، چاپ‌ ایرج‌ افشار با همکاری‌ محمدرسول‌ دریا گشت‌، تهران‌ ۱۳۸۳ ش‌.
کتاب‌ او ترکیبی‌ است‌ از گفتار حکمای‌ متقدم‌، تجربه‌های‌ شخصی‌ از پیشه جواهرسازی‌ و صنعت‌ حکاکی‌، و حکایاتی‌ که‌ مؤلف‌ از معتمدان‌ و تجار شنیده‌ است‌؛ پس‌، از این‌ حیث‌ که‌ حاوی‌ نکته‌های‌ ابتکاری‌ است‌، ارزش‌ خاصی‌ دارد. مراد مؤلف‌ از گفتار حکمای‌ متقدم‌، اقوالی‌ است‌ که‌ معمولاً از کتاب‌ الجماهر ابوریحان‌ بیرونی‌ و کتاب‌ الاحجار ارسطو آورده‌ است‌. از ترکیب‌ و مندرجات‌ جواهرنامه مشهود است‌ که‌ مؤلف‌ مطالب‌ بسیاری‌ را از الجماهر نقل‌ کرده‌ است‌
[۶] الجماهر، ص‌ ۷۷ـ ۷۸.
[۷] الجماهر، ص‌۸۰.
[۸] الجماهر، ص‌۱۱۸.
[۹] الجماهر، ص‌۳۳۵.
و شاید بتوان‌ گفت‌ که‌ مأخذ عمده او الجماهر بوده‌ است‌. در متن‌، هفده‌ بار به‌ نام‌ آن‌ تصریح‌ گردیده‌ و از ابوریحان‌ بیرونی‌ نیز اغلب‌ با ذکر «استاد» یاد شده‌ است‌؛ اما، موارد حذف‌، تلخیص‌، ابقا و ترتیب‌ نقل‌ مباحث‌، و وارد کردن‌ اطلاعات‌ تجربی‌ خود و دیگران‌، بنا بر سلیقه‌ و حاصل‌ تجارب‌ مؤلف‌ است‌. به‌ جز این‌، اسم‌ کتاب‌هایی‌ مانند النُخَب
[۱۰] الجماهر، ص‌۲۳۲.
[۱۱] الجماهر، ص‌۳۴۰.
و خواص‌ (و به‌ صورت‌های‌ خواص‌ احجار و کتب‌ خواص‌)
[۱۲] الجماهر، ص‌ ۱۳۴.
[۱۳] الجماهر، ص۲۱۹.
[۱۴] الجماهر، ص۲۸۳.
از تألیفات‌ ارسطو، در آن‌ آمده‌ است‌ که‌ مورد استفاده ابوریحان‌ بیرونی‌ نیز بوده‌اند و احتمال‌ بیشتر آن‌ است‌ که‌ جوهری‌ نیشابوری‌ به‌ همان‌ گفته ابوریحان‌ بیرونی‌ اکتفا کرده‌ و خود، این‌ کتاب‌ها را ندیده‌ باشد.


مؤلف‌ در نقل‌ مطالب‌، به‌ جز آنچه‌ مربوط‌ به‌ تعریف‌ علمی‌ جواهر یا معرفی‌ معادن‌ است‌، کمترین‌ عنایتی‌ به‌ مطالب‌ جنبی‌ و التزام‌ به‌ جوانب‌ ادبی‌ ندارد و همه‌جا نظرش‌ به‌ بیان‌ مباحث‌ علمی‌ مربوط‌ به‌ پیشه جوهری‌ بوده‌ است‌. مثلاً، هیچ‌یک‌ از مباحث‌ ادبی‌ و اشعار عربی‌، که‌ ابوریحان‌ بیرونی‌ در متن‌ الجماهر گنجانده‌، در جواهرنامه‌ نیامده‌ است‌. او حتی‌ دو بیت‌ شعر فارسی‌ مندرج‌ در الجماهر
[۱۵] الجماهر، ص‌ ۱۵۴ـ۱۵۵.
را به‌ کتاب‌ خود وارد نکرده‌ است‌.


جواهرنامه‌ به‌ چهار مقاله‌ تقسیم‌ شده‌ است‌:
مقاله اول‌، کیفیت‌ مفردات‌ معدنیاتی‌، در چهار فصل‌؛
مقاله دوم‌، در باره جواهری‌ که‌ از حجر باشد و اشباه‌ آنها و قیمت‌ها و اخبار و حکایات‌ درباره آنها، ابوریحان‌ بیرونی‌ در این‌ مبحث‌ ۳۲ جوهر (از جمله‌ مینا) را معرفی‌ کرده‌ ولی‌ در جواهرنامه‌ وصف‌ ۵۲ جوهر و در پایان‌، دو فصل‌ «خواص‌ احجار» از ارسطاطالیس‌ و «شناخت‌ احجاری‌ که‌ آنها را خاصیتی‌ است‌»، آمده‌ است‌؛
مقاله سوم‌، معرفی‌ فلزات‌ است‌، شامل‌ کبریت‌ ، زِیبَق‌، زر، نقره‌ ، نُحاس‌، رَصاص‌ ، اُسرُب‌، آهن‌ ، خارْصینی‌، و آهن‌چینی‌ (الجماهر مبحث‌ کبریت‌ و آهن‌چینی‌ را ندارد)، مؤلف‌ در همین‌ مقاله‌، «معمولات‌ و ممزوجات‌» (اسفیدروی‌، بَت‌روی‌، طالیقون‌) را نیز آورده‌ است‌؛
مقاله چهارم‌، در انواع‌ مینا و عمل‌ هریک‌ و شرح‌ مرکبات‌ است‌. قسمت‌ عمده این‌ مقاله‌ به‌ «تلاویحات‌» (از فنون‌ شیشه‌گری‌) اختصاص‌ دارد.




۴.۱ - تخصص مؤلف

چون‌ مؤلف‌، جوهری‌ و حکاک‌ بوده‌، اِشرافی‌ عملی‌ و علمی‌ نسبت‌ به‌ جواهر به‌ طور کلی‌ و جواهر مناطق‌ مختلف‌ (حتی‌ ترکستان‌، سیستان‌، هندوستان‌ ، و سیلان‌) داشته‌ است‌، ولی‌ آنچه‌ بیشتر مورد نظر اوست‌، خراسان‌ (به‌ خصوص‌ نیشابور ) است‌ و سپس‌ کرمان‌ و سیراف‌. در متن‌ حدود پنجاه‌ بار مطالب‌ راجع‌ به‌ خراسان‌ نقل‌ شده‌ است‌.(اعم‌ از گفته‌های‌ ابوریحان‌ بیرونی‌ یا اطلاعات‌ شخصی‌ مؤلف‌)
[۱۶] الجماهر فی‌ الجواهر، چاپ‌ یوسف‌ الهادی‌، تهران‌ ۱۳۷۴ ش‌.


۴.۲ - تفصیل مطالب

از فصول‌ مهم‌ جواهرنامه نظامی‌، فصل‌های‌ « مروارید » و « فیروزه‌ » است‌. از جمله‌ امتیازات‌ کتاب‌، آوردن‌ نام‌ چهل‌گونه‌ مروارید است‌ که‌ در اندازه‌ و وزن‌ و انواع‌ آن‌ تفصیل‌ دارد.
[۱۷] جواهرنامه، ص‌ ۱۵۸ـ ۱۶۸.
مؤلف‌ در باره بهای‌ مروارید بیش‌ از ابوریحان‌ بیرونی‌ اطلاعات‌ جمع‌ کرده‌،
[۱۸] جواهرنامه، ص‌ ۱۶۸ـ۱۷۲.
مطالب‌ بسیاری‌ را از شنیده‌های‌ خود از کسانی‌ آورده‌ که‌ کارشان‌ در سیراف‌ و کیش‌ و بحرین‌ و خارک‌ و قلغتو غواصی‌
[۱۹] جواهرنامه، ص‌ ۱۵۴ـ ۱۵۵.
و سوراخ‌ کردن‌ (ثَقْب‌)
[۲۰] جواهرنامه، ص‌ ۱۵۶.
و به‌ رشته‌ کشیدن‌ (هارات‌) و تجارت‌ مروارید
[۲۱] جواهرنامه، ص‌ ۱۶۶ـ ۱۶۸.
بوده‌ است‌. فصل‌ مروارید حاوی‌ اصطلاحات‌ بسیار فارسی‌ و ایرانی راجع‌ به‌ این‌ گوهر، و شرح‌ مفصّلش‌ در مورد سوراخ‌ کردن‌ مروارید حاوی‌ اطلاعات‌ تمدنی‌ و تاریخی‌ است‌؛
[۲۲] جواهرنامه، ص‌ ۱۶۸.
از این‌ گونه‌ اطلاعات‌ موارد متعددی‌ در کتاب‌ وجود دارد.

۴.۳ - دقت در بیان مناطق و قیمت‌ها

چون‌ نیشابور (موطن‌ مؤلف‌) مهم‌ترین‌ مرکز معادن‌ فیروزه‌ است‌، او در فصل‌ فیروزه‌ هم‌ معادن‌ مهم‌ آنجا را یک‌ به‌ یک‌ به‌ نام‌ برشمرده‌
[۲۳] جواهرنامه، ص‌ ۱۲۸ـ۱۲۹.
و هم‌ تفاوت‌ میان‌ فیروزه‌های‌ نیشابور را با جاهای‌ دیگر، از جمله‌ خجند، بیان‌ کرده‌
[۲۴] جواهرنامه، ص‌ ۱۲۹ـ ۱۳۰.
و مهم‌تر آنکه‌ قیمت‌ بسیاری‌ از انواع‌ آن‌ را به‌ دقت‌ آورده‌ است‌.
[۲۵] جواهرنامه، ص‌ ۱۳۱.
[۲۶] جواهرنامه، ص‌۱۳۳ـ۱۳۴.



برخی‌ از اصطلاحات‌ فارسی‌ مستعمل‌ در جواهرنامه نظامی‌، از ناحیه نیشابور و دیگر شهرهای‌ خراسان‌ است‌، مانند داش‌ (کوره‌)،
[۲۷] جواهرنامه، ص‌ ۱۳۵ـ۱۳۶.
داشخال‌ (سفال‌ جوش‌دیده‌)،
[۲۸] جواهرنامه، ص‌ ۶۷.
و کشْته‌ (برگه میوه‌).
[۲۹] جواهرنامه، ص‌ ۸۳.
[۳۰] جواهرنامه، ص‌۳۱۷.
همچنین‌ لغات‌ نادری‌ در کتاب‌ آمده‌ است‌ (اگر مصحّف‌ نباشد) که‌ در مورد هریک‌ از آن‌ها باید شواهدی‌ پیدا کرد تا بتوان‌ معنای‌ درست‌ هریک‌ را دریافت‌، مثل‌انمسه‌،
[۳۱] جواهرنامه، ص‌ ۸۷.
بکتش‌،
[۳۲] جواهرنامه، ص‌ ۸۸.
استیر = استار،
[۳۳] جواهرنامه، ص‌ ۱۵۶.
ساواری‌،
[۳۴] جواهرنامه، ص‌ ۱۸۳.
خورا،
[۳۵] جواهرنامه، ص‌ ۱۵۳.



از جواهرنامه نظامی‌ پنج‌ نسخه خطی‌ در قم‌ ، استانبول‌ ، تهران‌ ، تاشکند و لاهور شناخته‌ شده‌ است‌.
[۳۶] ایرج‌ افشار، «جوهرنامه نظامی‌ مأخذ تنسوخنامه‌ و عرایس‌الجواهر»، ج۱، ص‌ ۱۵۵ـ۱۵۶، یغما، سال‌ ۲۴، ش‌ ۱ (فروردین‌ ۱۳۵۰).
[۳۷] محمدبن‌ ابی‌البرکات‌ جوهری‌ نیشابوری‌، جواهرنامه نظامی‌، ج۱، ص‌ ۲۱ ـ ۲۶، چاپ‌ ایرج‌ افشار با همکاری‌ محمدرسول‌ دریا گشت‌، تهران‌ ۱۳۸۳ ش‌.

افتادگی‌ها در هر پنج‌ نسخه‌ زیاد است‌ و هیچ‌ کدام‌ از نسخه‌ها بخش‌ خاتمه‌ را ندارد. نسخه چاپی‌ کتاب‌، با استفاده‌ از پنج‌ نسخه خطی‌، در ۱۳۸۳ شمسی به‌ کوشش‌ ایرج‌ افشار منتشر شد. اساس‌ طبع‌ نسخه‌ای‌ است‌ که‌ از آغاز و انجام‌ افتادگی‌ دارد، ولی‌ احتمالاً در اواخر قرن‌ هفتم‌ کتابت شده‌ است‌. برای اطلاع از مطالب بیش‌تر به تنسوخ‌نامه ایلخانی و جواهرنامه‌ مراجعه شود.


(۱) ابوریحان‌ بیرونی‌، الجماهر فی‌ الجواهر، چاپ‌ یوسف‌ الهادی‌، تهران‌ ۱۳۷۴ ش‌.
(۲) ایرج‌ افشار، «جوهرنامه نظامی‌ مأخذ تنسوخنامه‌ و عرایس‌الجواهر»، یغما، سال‌ ۲۴، ش‌ ۱ (فروردین‌ ۱۳۵۰).
(۳) محمدبن‌ ابی‌البرکات‌ جوهری‌ نیشابوری‌، جواهرنامه نظامی‌، چاپ‌ ایرج‌ افشار با همکاری‌ محمدرسول‌ دریا گشت‌، تهران‌ ۱۳۸۳ ش‌.
(۴) Iraj Afshar, " (Review of (Javaher-name-ye Nezam", in Nasr A l-Dn Tus: philosophe et savant du XIII e siecle, actes du colloque tenu a l'Universite de Teheran (۶-۹ mars ۱۹۹۷) , etudes reunies et presentees par N Pourjavady et Z Vesel, Tehran ۲۰۰۰


۱. ایرج‌ افشار، «جوهرنامه نظامی‌ مأخذ تنسوخنامه‌ و عرایس‌الجواهر»، ج۱، ص‌ ۳۵ـ۴۲، یغما، سال‌ ۲۴، ش‌ ۱ (فروردین‌ ۱۳۵۰).
۲. محمدبن‌ ابی‌البرکات‌ جوهری‌ نیشابوری‌، جواهرنامه نظامی‌، ج۱، ص‌ ۵۴ ـ ۵۵، چاپ‌ ایرج‌ افشار با همکاری‌ محمدرسول‌ دریا گشت‌، تهران‌ ۱۳۸۳ ش‌.
۳. محمدبن‌ ابی‌البرکات‌ جوهری‌ نیشابوری‌، جواهرنامه نظامی‌، ج۱، ص‌۱۱۴ـ۱۲۱، چاپ‌ ایرج‌ افشار با همکاری‌ محمدرسول‌ دریا گشت‌، تهران‌ ۱۳۸۳ ش‌.
۴. محمدبن‌ ابی‌البرکات‌ جوهری‌ نیشابوری‌، جواهرنامه نظامی‌، ج۱، ص‌ ۱۸ـ۱۹، چاپ‌ ایرج‌ افشار با همکاری‌ محمدرسول‌ دریا گشت‌، تهران‌ ۱۳۸۳ ش‌.
۵. محمدبن‌ ابی‌البرکات‌ جوهری‌ نیشابوری‌، جواهرنامه نظامی‌، ج۱، ص‌ ۵۴ ـ ۵۵، چاپ‌ ایرج‌ افشار با همکاری‌ محمدرسول‌ دریا گشت‌، تهران‌ ۱۳۸۳ ش‌.
۶. الجماهر، ص‌ ۷۷ـ ۷۸.
۷. الجماهر، ص‌۸۰.
۸. الجماهر، ص‌۱۱۸.
۹. الجماهر، ص‌۳۳۵.
۱۰. الجماهر، ص‌۲۳۲.
۱۱. الجماهر، ص‌۳۴۰.
۱۲. الجماهر، ص‌ ۱۳۴.
۱۳. الجماهر، ص۲۱۹.
۱۴. الجماهر، ص۲۸۳.
۱۵. الجماهر، ص‌ ۱۵۴ـ۱۵۵.
۱۶. الجماهر فی‌ الجواهر، چاپ‌ یوسف‌ الهادی‌، تهران‌ ۱۳۷۴ ش‌.
۱۷. جواهرنامه، ص‌ ۱۵۸ـ ۱۶۸.
۱۸. جواهرنامه، ص‌ ۱۶۸ـ۱۷۲.
۱۹. جواهرنامه، ص‌ ۱۵۴ـ ۱۵۵.
۲۰. جواهرنامه، ص‌ ۱۵۶.
۲۱. جواهرنامه، ص‌ ۱۶۶ـ ۱۶۸.
۲۲. جواهرنامه، ص‌ ۱۶۸.
۲۳. جواهرنامه، ص‌ ۱۲۸ـ۱۲۹.
۲۴. جواهرنامه، ص‌ ۱۲۹ـ ۱۳۰.
۲۵. جواهرنامه، ص‌ ۱۳۱.
۲۶. جواهرنامه، ص‌۱۳۳ـ۱۳۴.
۲۷. جواهرنامه، ص‌ ۱۳۵ـ۱۳۶.
۲۸. جواهرنامه، ص‌ ۶۷.
۲۹. جواهرنامه، ص‌ ۸۳.
۳۰. جواهرنامه، ص‌۳۱۷.
۳۱. جواهرنامه، ص‌ ۸۷.
۳۲. جواهرنامه، ص‌ ۸۸.
۳۳. جواهرنامه، ص‌ ۱۵۶.
۳۴. جواهرنامه، ص‌ ۱۸۳.
۳۵. جواهرنامه، ص‌ ۱۵۳.
۳۶. ایرج‌ افشار، «جوهرنامه نظامی‌ مأخذ تنسوخنامه‌ و عرایس‌الجواهر»، ج۱، ص‌ ۱۵۵ـ۱۵۶، یغما، سال‌ ۲۴، ش‌ ۱ (فروردین‌ ۱۳۵۰).
۳۷. محمدبن‌ ابی‌البرکات‌ جوهری‌ نیشابوری‌، جواهرنامه نظامی‌، ج۱، ص‌ ۲۱ ـ ۲۶، چاپ‌ ایرج‌ افشار با همکاری‌ محمدرسول‌ دریا گشت‌، تهران‌ ۱۳۸۳ ش‌.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جواهرنامه نظامی»، شماره۵۱۷۲.    

رده‌های این صفحه : مقالات دانشنامه جهان اسلام




جعبه ابزار