• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حجت در فلسفه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حجّت ، اصطلاحی در منطق و فلسفه و از مباحث منطق می باشد .



حجت در لغت به‌معنای غلبه بر خصم است.
[۱] محمدبن احمد ازهری، تهذیب‌اللغة، ج۳، ص۳۹۰، ج ۳، چاپ عبدالحلیم نجار، قاهره.
[۲] ابن‌سیده، المحکم‌والمحیط الاعظم، ج۲، ص۴۸۲، چاپ عبدالحمید هنداوی، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.



حجت را در منطق ازآن‌رو به این نام خوانده‌اند که سبب غلبه بر خصم است و این نام‌گذاری از باب تسمیه سبب‌ به اسم مسبب‌ است.
[۳] محمدبن محمد قطب‌الدین رازی، تحریر القواعد المنطقیة، ج۱، ص۲۵، شرح الرسالة الشمسیة لنجم‌الدین عمربن علی کاتبی قزوینی، و باسفله حاشیة لِعلی‌بن محمد جرجانی، قاهره، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
[۴] ملاعبداللّه‌بن حسین یزدی، الحاشیة علی تهذیب المنطق للتفتازانی، ج۱، ص۱۹، قم، مؤسسةالنشر الاسلامی.
[۵] محمدرضا مظفر، المنطق، ج۱، ص۲۰۸، قم ۱۳۷۸ش.



این اصطلاح ، در المنطقیات فارابی
[۶] محمدبن محمد فارابی، المنطقیات للفارابی، ج۳، ص۴۸، چاپ محمدتقی دانش‌پژوه، قم ۱۴۰۸ـ۱۴۱۰.
[۷] محمدبن محمد فارابی، المنطقیات للفارابی، ج۳، ص۵۲، چاپ محمدتقی دانش‌پژوه، قم ۱۴۰۸ـ۱۴۱۰.
[۸] محمدبن محمد فارابی، المنطقیات للفارابی، ج۳، ص۵۶ـ ۵۸، چاپ محمدتقی دانش‌پژوه، قم ۱۴۰۸ـ۱۴۱۰.
و پیش از آن در ترجمه عربی منطق ارسطو ،
[۹] ارسطو، منطق ارسطو، چاپ عبدالرحمان بدوی، ۱۰۵ الف ۲۰،بیروت ۱۹۸۰.
[۱۰] ارسطو، منطق ارسطو، چاپ عبدالرحمان بدوی، بیروت ۱۹۸۰.
در بحث از مواضع جدل ، به‌کار رفته است.


ابن‌سینا در اشارات ، آخرین اثر فلسفی خود، منطق را به دو بخشِ معرّف و حجت تقسیم کرده است و از آن پس منطق‌دانانی همچون غزالی ، فخررازی ، ابن‌سهلان ساوی و دیگران، از وی پیروی کردند.


ابن‌سینا در اشارات
[۱۱] ابن‌سینا، الاشارات و التنبیهات، ج۱، ص۲۲۹، مع‌الشرح لنصیرالدین طوسی و شرح الشرح لقطب‌الدین‌رازی، تهران۱۴۰۳.
حجت را ترکیب ثانی دانسته است که از قضایا ترکیب می‌شود و ترکیب اول را برای قضایا دانسته است که از مفردات ، یا به عبارت دیگر از موضوع و محمول ، ترکیب می‌شوند.به گفته او در دانشنامه علائی
[۱۲] ابن‌سینا، دانشنامه‌علائی، ص ۵۹، بخش‌منطق، چاپ محمد مشکوة و محمد معین، همدان ۱۳۸۳ش.
، حجت نحوه رسیدن به «تصدیق مجهول» است.


بنابر تعریف دیگر، حجت قولی است مؤلَّف از اقوال و قضایا، با هیئت و صورتی خاص که به‌وسیله آن قضیه مجهولی کشف می‌شود.
[۱۳] ابن‌سهلان ساوی، تبصره و دو رساله دیگر در منطق، ج۱، ص۶۰، چاپ محمدتقی دانش‌پژوه، تهران ۱۳۳۷ش.
[۱۴] ابن‌سینا، الاشارات و التنبیهات، مع‌الشرح لنصیرالدین طوسی و شرح الشرح لقطب‌الدین‌رازی، تهران۱۴۰۳.
[۱۵] یحیی‌بن حبش سهروردی، منطق‌التلویحات، ج۱، ص۴۶، چاپ علی‌اکبر فیاض، تهران ۱۳۳۴ش.
[۱۶] محمودبن مسعود قطب‌الدین شیرازی، درةالتاج، ج۱، ص۱۲۳، بخش ۱، چاپ محمد مشکوة، تهران ۱۳۶۹ش.

ابن‌سهلان ساوی
[۱۷] ابن‌سهلان ساوی، البصائر النصیریة فی علم‌المنطق، ج۱، ص۱۳۹، بهامشه تعلیقات و شرح محمد عبده، چاپ رفیق العجم، بیروت ۱۹۹۳.
و سهروردی
[۱۸] یحیی‌بن حبش سهروردی، منطق‌التلویحات، ج۱، ص۴۶، چاپ علی‌اکبر فیاض، تهران ۱۳۳۴ش.
حجت را مفید تصدیق دانسته‌اند و قطب‌الدین شیرازی
[۱۹] محمودبن مسعود قطب‌الدین شیرازی، درةالتاج، ج۱، ص۱۲۳، بخش ۱، چاپ محمد مشکوة، تهران ۱۳۶۹ش.
آن را هم مفید تصدیق و هم مفید اقناع و تخییل دانسته است.
حجت محوری‌ترین و مهم‌ترین مبحث منطق است و بسیاری از مباحثی‌که پیش‌از آن مطرح می‌شود، درواقع به‌منزله تمهید مقدمه برای طرح این بحث است.
[۲۰] ابن‌سهلان ساوی، البصائر النصیریة فی علم‌المنطق، ج۱، ص۱۳۹، بهامشه تعلیقات و شرح محمد عبده، چاپ رفیق العجم، بیروت ۱۹۹۳.



در باب علت طرح مبحث حجت و نیاز به آن و نیز برای رد برخی تشکیکها در این باره، گفته‌اند که حجت چیزی است که به وسیله‌آن‌مجهولات تصدیقی‌کسب‌می‌شوندو آنچه‌از طریق‌حجت کسب می‌شود، از جهتی معلوم و از جهتی مجهول است؛ پس، از آن حیث که معلوم‌است با آن شروع به طلب می‌کنیم و از آن حیث که مجهول است، آن را کسب می‌کنیم .
[۲۱] ابن‌سینا، الشفاء ، القیاس،المنطق، ج۲، الفن‌الرابع، ص۵۴۶، چاپ ابراهیم مدکور و سعید زاید، قاهره ۱۳۸۳/۱۹۶۴، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
[۲۲] عبداللّه جیلانی، الرسالة المحیطة بتشکیکاتٍ فی‌القواعد المنطقیة مع تحقیقاتها، ج۱، ص۳۷۴، در منطق و مباحث الفاظ، مجموعه متون و مقالات تحقیقی، چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۰ش.
[۲۳] افلاطون، دوره آثار افلاطون،ص۸۰ ،ترجمه محمدحسن لطفی و رضا کاویانی، تهران ۱۳۸۰ش.
[۲۴] ارسطو، منطق ارسطو، ۷۱ الف ـ ۷۱ ب،چاپ عبدالرحمان بدوی، بیروت ۱۹۸۰.



بحث حجت در آثار منطقی دوره اسلامی به دنبال تقسیم علم به تصور و تصدیق و متناظر با مباحث تصدیق مطرح شده است.


در عین حال، درباره حجت در مواضع گوناگونی از متون منطقی بحث شده است، از جمله تحت عنوان موضوع منطق، بدین‌بیان که موضوع منطق، معرّف و حجت است.
[۲۵] محمدبن محمد قطب‌الدین رازی، تحریر القواعد المنطقیة، ج۱، ص۱۲۳، شرح الرسالة الشمسیة لنجم‌الدین عمربن علی کاتبی قزوینی، و باسفله حاشیة لِعلی‌بن محمد جرجانی، قاهره، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
[۲۶] محمدبن محمد غزالی، معیار العلم فی فن‌المنطق، ج۱، ص۳۶، چاپ احمد شمس‌الدین، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
همچنین در ابتدای بحث قیاس ، که مهم‌ترین قسم حجت است .
[۲۷] ابن‌سینا، الاشارات و التنبیهات، مع‌الشرح لنصیرالدین طوسی و شرح الشرح لقطب‌الدین‌رازی، ج۱، ص۲۵ـ۲۶، تهران۱۴۰۳.
[۲۸] ابن‌سینا، الاشارات و التنبیهات، مع‌الشرح لنصیرالدین طوسی و شرح الشرح لقطب‌الدین‌رازی، ج۱، ص۲۲۹، تهران۱۴۰۳.
[۲۹] محمدبن عمر فخررازی، منطق الملخص، ج۱، ص۲۴۱ـ۲۴۲، چاپ احد فرامرز قراملکی و آدینه اصغری‌نژاد، تهران ۱۳۸۱ش.
[۳۰] ابن‌سهلان ساوی، تبصره و دو رساله دیگر در منطق، ج۱، ص۵۹ ـ ۶۰، چاپ محمدتقی دانش‌پژوه، تهران ۱۳۳۷ش.
[۳۱] محمدبن محمد غزالی، معیار العلم فی فن‌المنطق، ج۱، ص۱۱۱، چاپ احمد شمس‌الدین، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.

در ضمنِ تعریف منطق و نیز تحت عنوان غرض یا غایت منطق هم از حجت سخن گفته‌اند .
[۳۲] ابن‌سینا، الاشارات و التنبیهات، مع‌الشرح لنصیرالدین طوسی و شرح الشرح لقطب‌الدین‌رازی،ج۱، ص۲۳ـ۲۶، تهران۱۴۰۳.
[۳۳] بن‌سینا، الشفاء، المنطق، الفن‌الاول، المدخل، ج۱، الفن‌الاول، ص۱۸، ا چاپ ابراهیم مدکور و دیگران، قاهره ۱۳۷۱/ ۱۹۵۲، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
[۳۴] ابن‌سهلان ساوی، تبصره و دو رساله دیگر در منطق، ج۱، ص۵، چاپ محمدتقی دانش‌پژوه، تهران ۱۳۳۷ش.
[۳۵] ابن‌سهلان ساوی، البصائر النصیریة فی علم‌المنطق، ج۱، ص۲۶-۲۷، بهامشه تعلیقات و شرح محمد عبده، چاپ رفیق العجم، بیروت ۱۹۹۳.



اکثر منطق‌دانان، حجت را منحصر در سه قسم دانسته‌اند، قیاس، استقراء ، تمثیل
[۳۶] ابن‌سینا، دانشنامه‌علائی، بخش‌منطق، ج۱، ص۹۵، چاپ محمد مشکوة و محمد معین، همدان ۱۳۸۳ش.
[۳۷] محمدبن محمد غزالی، معیار العلم فی فن‌المنطق، ج۱، ص۳۶، چاپ احمد شمس‌الدین، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۳۸] ابن‌سهلان ساوی، تبصره و دو رساله دیگر در منطق، ج۱، ص۴ـ۵، چاپ محمدتقی دانش‌پژوه، تهران ۱۳۳۷ش.
[۳۹] محمدبن عمر فخررازی، منطق الملخص، ج۱، ص۲۴۱ـ۲۴۲، چاپ احد فرامرز قراملکی و آدینه اصغری‌نژاد، تهران ۱۳۸۱ش.
[۴۰] محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، التنقیح فی المنطق، ج۱، ص۶، چاپ غلامرضا یاسی‌پور، تهران ۱۳۷۸ش.
نتیجه قیاس، یقینی ولی نتیجه دو قسم دیگر، ظنی است و هدف از استدلال هم حصول علم یقینی یا ظنی است.
[۴۱] بهمنیاربن مرزبان، التحصیل، ج۱، ص۱۰۶، چاپ مرتضی مطهری، تهران ۱۳۷۵ ش.
[۴۲] حسن‌بن یوسف علامه حلّی، الجوهر النّضید فی شرح منطق‌التجرید، ج۱، ص۱۹۳، (قم) ۱۳۶۳ش.



دلیل انحصار حجت در این سه، آن است که میان حجت و مطلوب باید مناسبتی برقرار باشد تا از یکی بتوان به دیگری رسید.
این مناسبت به سه طریق ممکن است، اول آن‌که امر معلوم با امر مجهول مشابه و مساوی باشد و امر سومی هر دو را شامل شود و این تمثیل است؛ دوم آن‌که امر معلوم مشمول امر مجهول و از جزئیات و مصادیق آن باشد و این استقراء است؛ و سوم، عکس قسم دوم است که همان قیاس است .
[۴۳] ابن‌سینا، الاشارات و التنبیهات، مع‌الشرح لنصیرالدین طوسی و شرح الشرح لقطب‌الدین‌رازی،ج۱، ص۲۳۰، تهران۱۴۰۳.
[۴۴] محمود شهابی، رهبر خرد، ج۱، ص۲۴۰، قسمت منطقیات، تهران ۱۳۴۰ش.
وبرای اطلاع از اشکالاتی که از این استدلال گرفته شده است و جواب آنها.
[۴۵] محمدبن عمر فخررازی، منطق الملخص، ج۱، ص۲۴۲، چاپ احد فرامرز قراملکی و آدینه اصغری‌نژاد، تهران ۱۳۸۱ش.
[۴۶] محمدبن محمود شهرزوری، رسائل الشجرة الالهیة فی علوم الحقائق الربانیة، ج۱، ص۲۲۲ـ۲۲۳، چاپ نجفقلی حبیبی، رساله ۲، فی ماهیة الشجرة و تفاصیل العلوم الآلیة المنطقیة، تهران ۱۳۸۳ـ۱۳۸۵ش.
[۴۷] ابن‌تیمیه، کتاب‌الرّدّ علی المنطقیین، ج۱، ص۱۶۲ـ ۱۶۳، چاپ عبدالصمد شرف‌الدین کتبی، بمبئی ۱۳۶۸/ ۱۹۴۹.
[۴۸] عبداللّه جیلانی، الرسالة المحیطة بتشکیکاتٍ فی‌القواعد المنطقیة مع تحقیقاتها، ج۱، ص۳۹۴ـ۳۹۵، در منطق و مباحث الفاظ، مجموعه متون و مقالات تحقیقی، چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۰ش.



به‌گفته نصیرالدین طوسی ،
[۴۹] محمدبن محمد نصیرالدین طوسی، اساس الاقتباس، ج۱، ص۲۵۳، در عبداللّه انوار، تعلیقه براساس‌الاقتباس خواجه‌نصیر طوسی، ج۱، تهران ۱۳۷۵ش.
رسیدن از معلوم به مجهول یا از طریق استلزام است یا از راه اشتمال.استلزام، انتقال از ملزوم به لازم است مثل قیاسهای استثنایی و اشتمال، انتقال از امری به امر دیگر است که میان هر دو به معنای اشتمال مناسبتی باشد، که یا امر معلوم عام و مشتمل بر امر مجهول است مثل قیاسهای اقترانی یا برعکس که مجهول عام و مشتمل بر معلوم است و این قسم، استقراء است یا آن‌که هیچ‌کدام مشتمل بر دیگری نیست و امر سومی شامل هر دوست و این قسم را تمثیل خوانند .
گروهی در ذکر اقسام حجت، تمثیل را ذیل استقراء مطرح کرده و آن را شبیه استقراء دانسته‌اند.
[۵۰] ابن‌سینا، الشفاء، المنطق، ج ۳، الفن‌السادس، الجدل المنطق، ج ۳، ص ۸۱،، چاپ ابراهیم مدکور و احمد فؤاد أهوانی، قاهره ۱۳۸۵/۱۹۶۵، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
[۵۱] ابن‌سینا، منطق المشرقیین، ج۱، ص۱۰، قاهره (۱۳۲۸/ ۱۹۱۰)، چاپ افست تهران.
[۵۲] محمدبن محمد غزالی، معیار العلم فی فن‌المنطق، ج۱، ص۳۶، چاپ احمد شمس‌الدین، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.



شهرزوری
[۵۳] محمدبن محمود شهرزوری، رسائل الشجرة الالهیة فی علوم الحقائق الربانیة، رساله ۲،ج۱، ص۳۶۵ـ۳۶۹، چاپ نجفقلی حبیبی، تهران ۱۳۸۳ـ۱۳۸۵ش.
پس از قیاس، از شش قسم دیگر از اقسام حجت نام برده است، استقراء، تمثیل، طرد و عکس، سَبْر و تقسیم ، قیاس ضمیر، و قسمت؛ ولی توضیحاتی که در مورد هریک از اینها آورده است نشان می‌دهد که همه آنها، به شکلی، از اقسام قیاس، استقراء و تمثیل‌اند .


از میان اقسام حجت، قیاس از همه مهم‌تر است، زیرا مقصد نهایی و مطلوب اعلای منطق است و از نظر استحکام نتایج استدلال، پس از قیاس، استقراء و بعد از آن تمثیل قرار دارد .
[۵۴] ارسطو، منطق ارسطو،۱۰۵الف ۱۵ـ۲۰، چاپ عبدالرحمان بدوی، بیروت ۱۹۸۰.

[۵۵] ابن‌سینا،دانشنامه‌علائی، بخش‌منطق،بهمنیاربن مرزبان، ج۱، ص۵۹ ، چاپ محمد مشکوة و محمد معین، همدان ۱۳۸۳ش.
[۵۶] ابن‌سینا،دانشنامه‌علائی، بخش‌منطق،بهمنیاربن مرزبان، ج۱، ص ۱۰۶، چاپ محمد مشکوة و محمد معین، همدان ۱۳۸۳ش.
[۵۷] ابن‌سهلان ساوی، تبصره و دو رساله دیگر در منطق، ج۱، ص۵، چاپ محمدتقی دانش‌پژوه، تهران ۱۳۳۷ش.
[۵۸] محمدبن محمد قطب‌الدین رازی، تحریر القواعد المنطقیة، ج۱، ص۱۳۸، شرح الرسالة الشمسیة لنجم‌الدین عمربن علی کاتبی قزوینی، و باسفله حاشیة لِعلی‌بن محمد جرجانی، قاهره، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
[۵۹] محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، التنقیح فی المنطق، ج۱، ص۳۲، چاپ غلامرضا یاسی‌پور، تهران ۱۳۷۸ش.



در نسبت میان حجت و استدلال می‌توان گفت که اگر حجت را قول تألیفی بدانیم، استدلال مباشر (مثل عکس، عکس نقیض، انواع تقابل و نقض که تنها یک مقدمه دارند) حجت محسوب نمی‌شود، ولی اگر حجت را اعم از قول تألیفی بدانیم، حجت و استدلال یکی می‌شوند .
[۶۰] ابن‌سینا، الاشارات و التنبیهات، مع‌الشرح لنصیرالدین طوسی و شرح الشرح لقطب‌الدین‌رازی، ص ۱۵، ج۱، ص۱۲، تهران۱۴۰۳.
[۶۱] ابن‌سینا، الاشارات و التنبیهات، مع‌الشرح لنصیرالدین طوسی و شرح الشرح لقطب‌الدین‌رازی، تهران۱۴۰۳.
[۶۲] محمدبن محمد نصیرالدین طوسی، اساس الاقتباس، ج۱، ص۲۳۳، در عبداللّه انوار، تعلیقه براساس‌الاقتباس خواجه‌نصیر طوسی، ج۱، تهران ۱۳۷۵ش.
[۶۳] محمدبن محمد نصیرالدین طوسی، اساس الاقتباس، ج۱، ص۲۵۳، در عبداللّه انوار، تعلیقه براساس‌الاقتباس خواجه‌نصیر طوسی، ج۱، تهران ۱۳۷۵ش.
[۶۴] محمدرضا مظفر، المنطق، ج۱، ص۲۰۶، قم ۱۳۷۸ش.



(۱) ابن‌تیمیه، کتاب‌الرّدّ علی المنطقیین، چاپ عبدالصمد شرف‌الدین کتبی، بمبئی ۱۳۶۸/ ۱۹۴۹.
(۲) ابن‌سهلان ساوی، البصائر النصیریة فی علم‌المنطق، بهامشه تعلیقات و شرح محمد عبده، چاپ رفیق العجم، بیروت ۱۹۹۳.
(۳) ابن‌سهلان ساوی، تبصره و دو رساله دیگر در منطق، چاپ محمدتقی دانش‌پژوه، تهران ۱۳۳۷ش.
(۴) ابن‌سیده، المحکم‌والمحیط الاعظم، چاپ عبدالحمید هنداوی، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
(۵) ابن‌سینا، الاشارات و التنبیهات، مع‌الشرح لنصیرالدین طوسی و شرح الشرح لقطب‌الدین‌رازی، تهران۱۴۰۳.
(۶) ابن‌سینا، دانشنامه‌علائی، بخش‌منطق، چاپ محمد مشکوة و محمد معین، همدان ۱۳۸۳ش.
(۷) ابن‌سینا، الشفاء، المنطق، ج ۱، الفن‌الاول، المدخل، چاپ ابراهیم مدکور و دیگران، قاهره ۱۳۷۱/ ۱۹۵۲، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
(۸) ابن‌سینا، الشفاء، المنطق، ج ۲، الفن‌الرابع، القیاس، چاپ ابراهیم مدکور و سعید زاید، قاهره ۱۳۸۳/۱۹۶۴، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
(۹) ابن‌سینا، الشفاء، المنطق، ج ۳، الفن‌السادس، الجدل، چاپ ابراهیم مدکور و احمد فؤاد أهوانی، قاهره ۱۳۸۵/۱۹۶۵، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
(۱۰) ابن‌سینا، منطق المشرقیین، قاهره (۱۳۲۸/ ۱۹۱۰)، چاپ افست تهران.
۱۱) ارسطو، منطق ارسطو، چاپ عبدالرحمان بدوی، بیروت ۱۹۸۰؛
(۱۲) محمدبن احمد ازهری، تهذیب‌اللغة، ج ۳، چاپ عبدالحلیم نجار، قاهره.
(۱۳) افلاطون، دوره آثار افلاطون، ترجمه محمدحسن لطفی و رضا کاویانی، تهران ۱۳۸۰ش.
(۱۴) بهمنیاربن مرزبان، التحصیل، چاپ مرتضی مطهری، تهران ۱۳۷۵ ش.
(۱۵) عبداللّه جیلانی، الرسالة المحیطة بتشکیکاتٍ فی‌القواعد المنطقیة مع تحقیقاتها، در منطق و مباحث الفاظ، مجموعه متون و مقالات تحقیقی، چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۰ش.
(۱۶) یحیی‌بن حبش سهروردی، منطق‌التلویحات، چاپ علی‌اکبر فیاض، تهران ۱۳۳۴ش.
(۱۷) محمود شهابی، رهبر خرد، قسمت منطقیات، تهران ۱۳۴۰ش.
(۱۸) محمدبن محمود شهرزوری، رسائل الشجرة الالهیة فی علوم الحقائق الربانیة، چاپ نجفقلی حبیبی، رساله ۲، فی ماهیة الشجرة و تفاصیل العلوم الآلیة المنطقیة، تهران ۱۳۸۳ـ۱۳۸۵ش.
(۱۹) محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، التنقیح فی المنطق، چاپ غلامرضا یاسی‌پور، تهران ۱۳۷۸ش.
(۲۰) حسن‌بن یوسف علامه حلّی، الجوهر النّضید فی شرح منطق‌التجرید، (قم) ۱۳۶۳ش.
(۲۱) محمدبن محمد غزالی، معیار العلم فی فن‌المنطق، چاپ احمد شمس‌الدین، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۲۲) محمدبن محمد فارابی، المنطقیات للفارابی، چاپ محمدتقی دانش‌پژوه، قم ۱۴۰۸ـ۱۴۱۰.
(۲۳) محمدبن عمر فخررازی، منطق الملخص، چاپ احد فرامرز قراملکی و آدینه اصغری‌نژاد، تهران ۱۳۸۱ش.
(۲۴) محمدبن محمد قطب‌الدین رازی، تحریر القواعد المنطقیة، شرح الرسالة الشمسیة لنجم‌الدین عمربن علی کاتبی قزوینی، و باسفله حاشیة لِعلی‌بن محمد جرجانی، قاهره، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
(۲۵) محمودبن مسعود قطب‌الدین شیرازی، درةالتاج، بخش ۱، چاپ محمد مشکوة، تهران ۱۳۶۹ش.
(۲۶) محمدرضا مظفر، المنطق، قم ۱۳۷۸ش.
(۲۷) ملاعبداللّه‌بن حسین یزدی، الحاشیة علی تهذیب المنطق للتفتازانی، قم، مؤسسةالنشر الاسلامی.
(۲۸) محمدبن محمد نصیرالدین طوسی، اساس الاقتباس، در عبداللّه انوار، تعلیقه براساس‌الاقتباس خواجه‌نصیر طوسی، ج۱، تهران ۱۳۷۵ش.


۱. محمدبن احمد ازهری، تهذیب‌اللغة، ج۳، ص۳۹۰، ج ۳، چاپ عبدالحلیم نجار، قاهره.
۲. ابن‌سیده، المحکم‌والمحیط الاعظم، ج۲، ص۴۸۲، چاپ عبدالحمید هنداوی، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
۳. محمدبن محمد قطب‌الدین رازی، تحریر القواعد المنطقیة، ج۱، ص۲۵، شرح الرسالة الشمسیة لنجم‌الدین عمربن علی کاتبی قزوینی، و باسفله حاشیة لِعلی‌بن محمد جرجانی، قاهره، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
۴. ملاعبداللّه‌بن حسین یزدی، الحاشیة علی تهذیب المنطق للتفتازانی، ج۱، ص۱۹، قم، مؤسسةالنشر الاسلامی.
۵. محمدرضا مظفر، المنطق، ج۱، ص۲۰۸، قم ۱۳۷۸ش.
۶. محمدبن محمد فارابی، المنطقیات للفارابی، ج۳، ص۴۸، چاپ محمدتقی دانش‌پژوه، قم ۱۴۰۸ـ۱۴۱۰.
۷. محمدبن محمد فارابی، المنطقیات للفارابی، ج۳، ص۵۲، چاپ محمدتقی دانش‌پژوه، قم ۱۴۰۸ـ۱۴۱۰.
۸. محمدبن محمد فارابی، المنطقیات للفارابی، ج۳، ص۵۶ـ ۵۸، چاپ محمدتقی دانش‌پژوه، قم ۱۴۰۸ـ۱۴۱۰.
۹. ارسطو، منطق ارسطو، چاپ عبدالرحمان بدوی، ۱۰۵ الف ۲۰،بیروت ۱۹۸۰.
۱۰. ارسطو، منطق ارسطو، چاپ عبدالرحمان بدوی، بیروت ۱۹۸۰.
۱۱. ابن‌سینا، الاشارات و التنبیهات، ج۱، ص۲۲۹، مع‌الشرح لنصیرالدین طوسی و شرح الشرح لقطب‌الدین‌رازی، تهران۱۴۰۳.
۱۲. ابن‌سینا، دانشنامه‌علائی، ص ۵۹، بخش‌منطق، چاپ محمد مشکوة و محمد معین، همدان ۱۳۸۳ش.
۱۳. ابن‌سهلان ساوی، تبصره و دو رساله دیگر در منطق، ج۱، ص۶۰، چاپ محمدتقی دانش‌پژوه، تهران ۱۳۳۷ش.
۱۴. ابن‌سینا، الاشارات و التنبیهات، مع‌الشرح لنصیرالدین طوسی و شرح الشرح لقطب‌الدین‌رازی، تهران۱۴۰۳.
۱۵. یحیی‌بن حبش سهروردی، منطق‌التلویحات، ج۱، ص۴۶، چاپ علی‌اکبر فیاض، تهران ۱۳۳۴ش.
۱۶. محمودبن مسعود قطب‌الدین شیرازی، درةالتاج، ج۱، ص۱۲۳، بخش ۱، چاپ محمد مشکوة، تهران ۱۳۶۹ش.
۱۷. ابن‌سهلان ساوی، البصائر النصیریة فی علم‌المنطق، ج۱، ص۱۳۹، بهامشه تعلیقات و شرح محمد عبده، چاپ رفیق العجم، بیروت ۱۹۹۳.
۱۸. یحیی‌بن حبش سهروردی، منطق‌التلویحات، ج۱، ص۴۶، چاپ علی‌اکبر فیاض، تهران ۱۳۳۴ش.
۱۹. محمودبن مسعود قطب‌الدین شیرازی، درةالتاج، ج۱، ص۱۲۳، بخش ۱، چاپ محمد مشکوة، تهران ۱۳۶۹ش.
۲۰. ابن‌سهلان ساوی، البصائر النصیریة فی علم‌المنطق، ج۱، ص۱۳۹، بهامشه تعلیقات و شرح محمد عبده، چاپ رفیق العجم، بیروت ۱۹۹۳.
۲۱. ابن‌سینا، الشفاء ، القیاس،المنطق، ج۲، الفن‌الرابع، ص۵۴۶، چاپ ابراهیم مدکور و سعید زاید، قاهره ۱۳۸۳/۱۹۶۴، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
۲۲. عبداللّه جیلانی، الرسالة المحیطة بتشکیکاتٍ فی‌القواعد المنطقیة مع تحقیقاتها، ج۱، ص۳۷۴، در منطق و مباحث الفاظ، مجموعه متون و مقالات تحقیقی، چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۰ش.
۲۳. افلاطون، دوره آثار افلاطون،ص۸۰ ،ترجمه محمدحسن لطفی و رضا کاویانی، تهران ۱۳۸۰ش.
۲۴. ارسطو، منطق ارسطو، ۷۱ الف ـ ۷۱ ب،چاپ عبدالرحمان بدوی، بیروت ۱۹۸۰.
۲۵. محمدبن محمد قطب‌الدین رازی، تحریر القواعد المنطقیة، ج۱، ص۱۲۳، شرح الرسالة الشمسیة لنجم‌الدین عمربن علی کاتبی قزوینی، و باسفله حاشیة لِعلی‌بن محمد جرجانی، قاهره، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
۲۶. محمدبن محمد غزالی، معیار العلم فی فن‌المنطق، ج۱، ص۳۶، چاپ احمد شمس‌الدین، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۲۷. ابن‌سینا، الاشارات و التنبیهات، مع‌الشرح لنصیرالدین طوسی و شرح الشرح لقطب‌الدین‌رازی، ج۱، ص۲۵ـ۲۶، تهران۱۴۰۳.
۲۸. ابن‌سینا، الاشارات و التنبیهات، مع‌الشرح لنصیرالدین طوسی و شرح الشرح لقطب‌الدین‌رازی، ج۱، ص۲۲۹، تهران۱۴۰۳.
۲۹. محمدبن عمر فخررازی، منطق الملخص، ج۱، ص۲۴۱ـ۲۴۲، چاپ احد فرامرز قراملکی و آدینه اصغری‌نژاد، تهران ۱۳۸۱ش.
۳۰. ابن‌سهلان ساوی، تبصره و دو رساله دیگر در منطق، ج۱، ص۵۹ ـ ۶۰، چاپ محمدتقی دانش‌پژوه، تهران ۱۳۳۷ش.
۳۱. محمدبن محمد غزالی، معیار العلم فی فن‌المنطق، ج۱، ص۱۱۱، چاپ احمد شمس‌الدین، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۳۲. ابن‌سینا، الاشارات و التنبیهات، مع‌الشرح لنصیرالدین طوسی و شرح الشرح لقطب‌الدین‌رازی،ج۱، ص۲۳ـ۲۶، تهران۱۴۰۳.
۳۳. بن‌سینا، الشفاء، المنطق، الفن‌الاول، المدخل، ج۱، الفن‌الاول، ص۱۸، ا چاپ ابراهیم مدکور و دیگران، قاهره ۱۳۷۱/ ۱۹۵۲، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
۳۴. ابن‌سهلان ساوی، تبصره و دو رساله دیگر در منطق، ج۱، ص۵، چاپ محمدتقی دانش‌پژوه، تهران ۱۳۳۷ش.
۳۵. ابن‌سهلان ساوی، البصائر النصیریة فی علم‌المنطق، ج۱، ص۲۶-۲۷، بهامشه تعلیقات و شرح محمد عبده، چاپ رفیق العجم، بیروت ۱۹۹۳.
۳۶. ابن‌سینا، دانشنامه‌علائی، بخش‌منطق، ج۱، ص۹۵، چاپ محمد مشکوة و محمد معین، همدان ۱۳۸۳ش.
۳۷. محمدبن محمد غزالی، معیار العلم فی فن‌المنطق، ج۱، ص۳۶، چاپ احمد شمس‌الدین، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۳۸. ابن‌سهلان ساوی، تبصره و دو رساله دیگر در منطق، ج۱، ص۴ـ۵، چاپ محمدتقی دانش‌پژوه، تهران ۱۳۳۷ش.
۳۹. محمدبن عمر فخررازی، منطق الملخص، ج۱، ص۲۴۱ـ۲۴۲، چاپ احد فرامرز قراملکی و آدینه اصغری‌نژاد، تهران ۱۳۸۱ش.
۴۰. محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، التنقیح فی المنطق، ج۱، ص۶، چاپ غلامرضا یاسی‌پور، تهران ۱۳۷۸ش.
۴۱. بهمنیاربن مرزبان، التحصیل، ج۱، ص۱۰۶، چاپ مرتضی مطهری، تهران ۱۳۷۵ ش.
۴۲. حسن‌بن یوسف علامه حلّی، الجوهر النّضید فی شرح منطق‌التجرید، ج۱، ص۱۹۳، (قم) ۱۳۶۳ش.
۴۳. ابن‌سینا، الاشارات و التنبیهات، مع‌الشرح لنصیرالدین طوسی و شرح الشرح لقطب‌الدین‌رازی،ج۱، ص۲۳۰، تهران۱۴۰۳.
۴۴. محمود شهابی، رهبر خرد، ج۱، ص۲۴۰، قسمت منطقیات، تهران ۱۳۴۰ش.
۴۵. محمدبن عمر فخررازی، منطق الملخص، ج۱، ص۲۴۲، چاپ احد فرامرز قراملکی و آدینه اصغری‌نژاد، تهران ۱۳۸۱ش.
۴۶. محمدبن محمود شهرزوری، رسائل الشجرة الالهیة فی علوم الحقائق الربانیة، ج۱، ص۲۲۲ـ۲۲۳، چاپ نجفقلی حبیبی، رساله ۲، فی ماهیة الشجرة و تفاصیل العلوم الآلیة المنطقیة، تهران ۱۳۸۳ـ۱۳۸۵ش.
۴۷. ابن‌تیمیه، کتاب‌الرّدّ علی المنطقیین، ج۱، ص۱۶۲ـ ۱۶۳، چاپ عبدالصمد شرف‌الدین کتبی، بمبئی ۱۳۶۸/ ۱۹۴۹.
۴۸. عبداللّه جیلانی، الرسالة المحیطة بتشکیکاتٍ فی‌القواعد المنطقیة مع تحقیقاتها، ج۱، ص۳۹۴ـ۳۹۵، در منطق و مباحث الفاظ، مجموعه متون و مقالات تحقیقی، چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۰ش.
۴۹. محمدبن محمد نصیرالدین طوسی، اساس الاقتباس، ج۱، ص۲۵۳، در عبداللّه انوار، تعلیقه براساس‌الاقتباس خواجه‌نصیر طوسی، ج۱، تهران ۱۳۷۵ش.
۵۰. ابن‌سینا، الشفاء، المنطق، ج ۳، الفن‌السادس، الجدل المنطق، ج ۳، ص ۸۱،، چاپ ابراهیم مدکور و احمد فؤاد أهوانی، قاهره ۱۳۸۵/۱۹۶۵، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
۵۱. ابن‌سینا، منطق المشرقیین، ج۱، ص۱۰، قاهره (۱۳۲۸/ ۱۹۱۰)، چاپ افست تهران.
۵۲. محمدبن محمد غزالی، معیار العلم فی فن‌المنطق، ج۱، ص۳۶، چاپ احمد شمس‌الدین، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۵۳. محمدبن محمود شهرزوری، رسائل الشجرة الالهیة فی علوم الحقائق الربانیة، رساله ۲،ج۱، ص۳۶۵ـ۳۶۹، چاپ نجفقلی حبیبی، تهران ۱۳۸۳ـ۱۳۸۵ش.
۵۴. ارسطو، منطق ارسطو،۱۰۵الف ۱۵ـ۲۰، چاپ عبدالرحمان بدوی، بیروت ۱۹۸۰.
۵۵. ابن‌سینا،دانشنامه‌علائی، بخش‌منطق،بهمنیاربن مرزبان، ج۱، ص۵۹ ، چاپ محمد مشکوة و محمد معین، همدان ۱۳۸۳ش.
۵۶. ابن‌سینا،دانشنامه‌علائی، بخش‌منطق،بهمنیاربن مرزبان، ج۱، ص ۱۰۶، چاپ محمد مشکوة و محمد معین، همدان ۱۳۸۳ش.
۵۷. ابن‌سهلان ساوی، تبصره و دو رساله دیگر در منطق، ج۱، ص۵، چاپ محمدتقی دانش‌پژوه، تهران ۱۳۳۷ش.
۵۸. محمدبن محمد قطب‌الدین رازی، تحریر القواعد المنطقیة، ج۱، ص۱۳۸، شرح الرسالة الشمسیة لنجم‌الدین عمربن علی کاتبی قزوینی، و باسفله حاشیة لِعلی‌بن محمد جرجانی، قاهره، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
۵۹. محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، التنقیح فی المنطق، ج۱، ص۳۲، چاپ غلامرضا یاسی‌پور، تهران ۱۳۷۸ش.
۶۰. ابن‌سینا، الاشارات و التنبیهات، مع‌الشرح لنصیرالدین طوسی و شرح الشرح لقطب‌الدین‌رازی، ص ۱۵، ج۱، ص۱۲، تهران۱۴۰۳.
۶۱. ابن‌سینا، الاشارات و التنبیهات، مع‌الشرح لنصیرالدین طوسی و شرح الشرح لقطب‌الدین‌رازی، تهران۱۴۰۳.
۶۲. محمدبن محمد نصیرالدین طوسی، اساس الاقتباس، ج۱، ص۲۳۳، در عبداللّه انوار، تعلیقه براساس‌الاقتباس خواجه‌نصیر طوسی، ج۱، تهران ۱۳۷۵ش.
۶۳. محمدبن محمد نصیرالدین طوسی، اساس الاقتباس، ج۱، ص۲۵۳، در عبداللّه انوار، تعلیقه براساس‌الاقتباس خواجه‌نصیر طوسی، ج۱، تهران ۱۳۷۵ش.
۶۴. محمدرضا مظفر، المنطق، ج۱، ص۲۰۶، قم ۱۳۷۸ش.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حجت»، شماره۵۸۳۳.    


رده‌های این صفحه : مباحث حجت | منطق




جعبه ابزار