• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حسبه (فقه سیاسی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حِسبه، از تشکیلات اداری و دینی در حکومت‌های اسلامی که بر امور اقتصادی، اجتماعی، مذهبی و بهداشتی نظارت می‌کرده است.




واژه حِسْبَه یکی از مصدرهای فعل حَسَبَ و نیز اسم مصدر از احتساب است.
حسبه و احتساب، که معمولا به جای یکدیگر به کار می‌روند، معانی لغوی گوناگونی دارند که از میان آن‌ها دو معنی با اصطلاح حسبه پیوند دارد:

۱.۱ - معنای اول


یکی احتساب به معنای شمردن و حساب کردن، این مفهومِ در اصل مادّی و محسوس، در متون دینی و روایی بار معنوی یافته و به معنای چیزی را به حساب خدا گذاشتن، کاری را به نیت الهی انجام دادن و اجر و پاداش آن را از خدا خواستن به کار رفته است.

۱.۲ - معنای دوم


معنای دوم احتساب، زشت شمردن است.

۱.۳ - معنای سوم


حسبه نیز علاوه بر شمردن و حساب کردن، به معنای تدبیر به‌کار رفته است.
[۱] اسماعیل‌بن حماد جوهری، الصحاح: تاج‌اللغة و صحاح العربیة، ذیل «حسب، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.
[۲] ابن‌منظور، لسان العرب، ذیل «حسب.
[۳] محمدبن یعقوب فیروزآبادی، معجم‌القاموس المحیط، ذیل «حسب»، چاپ خلیل مامون شیحا، بیروت ۱۴۲۸/۲۰۰۷.




تعریف‌های گوناگونِ اصطلاح حسبه را می‌توان به دو گروه طبقه‌بندی کرد: در گروه اول حسبه از منظر فقهی و در گروه دوم از منظر اداری و کارکردی تعریف شده است.
بیشتر تعاریف حسبه بر مبنای دیدگاه اول شکل گرفته‌اند و طرفداران آن، نویسندگانِ کتاب‌های الاحکام السلطانیة ( فقه سیاسیکتاب‌های فقهی و کتاب‌های مستقل در حسبه‌اند.

۲.۱ - تعریف فقهی حسبه


بی‌تردید ماوردی (متوفی ۴۵۰) را می‌توان مبتکر تعریف فقهی حسبه دانست.
به گفته وی،
[۴] ابن‌ابی‌یعلی، الاحکام‌السلطانیة و الولایات الدینیة، چاپ خالد عبداللطیف السبع العلمی، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
حسبه امر به معروف است آنگاه که ترکِ آن معروف، آشکار شود و نهی از منکر است هنگامی که عمل زشت، آشکارا انجام پذیرد.
[۵] ابن‌ابی‌یعلی، الاحکام السلطانیة، ج۱، ص۲۸۴، چاپ محمدحامد فقی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

این تعریف، با اندکی دخل و تصرف، مورد توجه و اقتباس عموم نویسندگان کتاب‌های حسبه پس از ماوردی قرار گرفته است.
غزالی
[۶] غزالی،احیاء علوم‌الدین، ج۲، ص ۳۳۹، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
میان حسبه و فریضه امر به معروف و نهی از منکر، هیچ تفاوتی قائل نشده است.
شیزری
[۷] عبدالرحمان‌بن نصر شیزری، کتاب نهایةالرتبة فی طلب الحسبة، ص۶، چاپ سید باز عرینی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
و، به پیروی از وی، ابن‌اِخْوه
[۸] ابن‌اخوه، کتاب معالم القربة فی احکام الحسبة، ص ۵۱، چاپ محمد محمود شعبان و صدیق احمد عیسی مطیعی، مصر ۱۹۷۶.
نیز همان تعریف ماوردی را، با اندکی اختلاف، پذیرفته‌اند.
ابن‌تیمیه
[۹] ابن‌تیمیه، مجموع الفتاوی، ج۱۶، جزء۲۸، ص ۳۲، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۲۱/ ۲۰۰۰.
[۱۰] ابن‌تیمیه، مجموع الفتاوی، ج۱۶، جزء۲۸، ص ۳۴، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۲۱/ ۲۰۰۰.
، با مفهوم عامی که برای امر به معروف و نهی از منکر قائل است، همه بخش‌های حکومت را از امور وِلایی می‌داند که هدف آن امر به معروف و نهی از منکر است.
از دیدگاه وی، ولایت بر جهاد و نیروهای امنیتی و بیت‌المال نیز از ولایات شرعی و مناصب دینی‌اند و صاحبان آن باید برای اقامه معروف تلاش کنند؛ ازاین‌رو، وظیفه محتسب امر به معروف و نهی از منکر خاصی است که از حیطه وظایف والیان و قاضیان و دیوان‌سالاران خارج است.
[۱۱] ابن‌قیم جوزیه، الطّرق‌الحُکمیةفی‌السّیاسةالشّرعیة، ج۱، ص۲۳۹ـ۲۴۰، چاپ احمد زغبی، بیروت ۱۴۱۹/ ۱۹۹۹.


۲.۲ - تعریف کارکردی حسبه


در دیدگاه گروه دوم، حسبه و احتساب به عنوان علمی از مجموعه علوم اسلامی رده‌بندی و تقریبآ معادل علم مدیریت شهر اسلامی تلقی شده است.
براساس این دیدگاه، که چند قرن پس از دیدگاه اول شکل گرفته، طاشکوپری‌زاده
[۱۲] احمدبن مصطفی طاشکوپری‌زاده، مفتاح السعادة و مصباح السیادة، ج۱، ص ۳۹۳، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
و حاجی‌خلیفه
[۱۳] حاجی‌خلیفه، تقویم‌التواریخ، ج۱، ستون ۱۵ـ۱۶.
علم احتساب یا حسبه را ناظر بر اجرای دو دسته از قوانین دانسته‌اند: قوانین عادی و عرفی در میان شهروندان که آن‌ها را قدرت حاکم .
[۱۴] حاجی‌خلیفه، تقویم‌التواریخ، ج۱، ستون ۱۵ـ۱۶.
ابلاغ می‌کند، و قوانین شرعی مربوط به امر به معروف و نهی از منکر.در این دیدگاه، محتسب که مجری قوانین شرعی و عرفی در میان شهروندان است، بر امور جاری، اعم از روابط اقتصادی و معاملات میان افراد و مناسبات اجتماعی و اخلاقی، نظارت دارد و با امر به معروف و نهی از منکر، که از پشتوانه قدرت حکومت برخوردار است، مانع از بروز ناهنجاری‌های اجتماعی می‌شود.



حاجی‌خلیفه برای حسبه اهمیت فوق‌العاده‌ای قائل است، به نوشته او
[۱۵] حاجی‌خلیفه، تقویم‌التواریخ، ج۱، ستون ۱۵ـ۱۶.
این علم از دقیق‌‌ترین علوم است و فقط فرد زیرک و باهوش می‌تواند ظرافت‌های آن را درک کند، زیرا حالات، زمان‌ها و اشخاص، پیوسته در حال دگرگونی‌اند و باید به مقتضای زمان و احوال، جامعه را اداره کرد.
شناخت این تحولات اجتماعی از دشوارترین کارهاست و مجری این منصب، یعنی محتسب، باید علاوه بر شایستگی‌های ظاهری، از پشتوانه قوه‌ای قدسی نیز برخوردار باشد و خود را از هواهای نفسانی دور کند.



(۱) ابن‌ابی‌یعلی، الاحکام السلطانیة، چاپ محمدحامد فقی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲) ابن‌اخوه، کتاب معالم القربة فی احکام الحسبة، چاپ محمد محمود شعبان و صدیق احمد عیسی مطیعی، مصر ۱۹۷۶.
(۳) ابن‌تیمیه، الحسبة فی‌الاسلام، بیروت: دارالفکر.
(۴) ابن‌تیمیه، مجموع الفتاوی، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۲۱/ ۲۰۰۰.
(۵) ابن‌جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۶) ابن‌قیم جوزیه، الطّرق‌الحُکمیةفی‌السّیاسةالشّرعیة، چاپ احمد زغبی، بیروت ۱۴۱۹/ ۱۹۹۹.
(۷) ابن‌منظور، لسان العرب.
(۸) اسماعیل‌بن حماد جوهری، الصحاح: تاج‌اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.
(۹) حاجی‌خلیفه، تقویم‌التواریخ.
(۱۰) خلیفةبن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، روایة بقی‌بن خالد (مخلد)، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
(۱۱) عبدالرحمان‌بن نصر شیزری، کتاب نهایةالرتبة فی طلب الحسبة، چاپ سید باز عرینی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
(۱۲) محمدبن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۱۳) محمدبن یعقوب فیروزآبادی، معجم‌القاموس المحیط، چاپ خلیل مامون شیحا، بیروت ۱۴۲۸/۲۰۰۷.
(۱۴) احمدبن علی قلقشندی، صبح الاعشی فی صناعة الانشا، قاهره ۱۳۳۱ـ ۱۳۳۸/ ۱۹۱۳ـ ۱۹۲۰، چاپ افست ۱۳۸۳/۱۹۶۳.


 
۱. اسماعیل‌بن حماد جوهری، الصحاح: تاج‌اللغة و صحاح العربیة، ذیل «حسب، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.
۲. ابن‌منظور، لسان العرب، ذیل «حسب.
۳. محمدبن یعقوب فیروزآبادی، معجم‌القاموس المحیط، ذیل «حسب»، چاپ خلیل مامون شیحا، بیروت ۱۴۲۸/۲۰۰۷.
۴. ابن‌ابی‌یعلی، الاحکام‌السلطانیة و الولایات الدینیة، چاپ خالد عبداللطیف السبع العلمی، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۵. ابن‌ابی‌یعلی، الاحکام السلطانیة، ج۱، ص۲۸۴، چاپ محمدحامد فقی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۶. غزالی،احیاء علوم‌الدین، ج۲، ص ۳۳۹، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۷. عبدالرحمان‌بن نصر شیزری، کتاب نهایةالرتبة فی طلب الحسبة، ص۶، چاپ سید باز عرینی، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۸. ابن‌اخوه، کتاب معالم القربة فی احکام الحسبة، ص ۵۱، چاپ محمد محمود شعبان و صدیق احمد عیسی مطیعی، مصر ۱۹۷۶.
۹. ابن‌تیمیه، مجموع الفتاوی، ج۱۶، جزء۲۸، ص ۳۲، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۲۱/ ۲۰۰۰.
۱۰. ابن‌تیمیه، مجموع الفتاوی، ج۱۶، جزء۲۸، ص ۳۴، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۲۱/ ۲۰۰۰.
۱۱. ابن‌قیم جوزیه، الطّرق‌الحُکمیةفی‌السّیاسةالشّرعیة، ج۱، ص۲۳۹ـ۲۴۰، چاپ احمد زغبی، بیروت ۱۴۱۹/ ۱۹۹۹.
۱۲. احمدبن مصطفی طاشکوپری‌زاده، مفتاح السعادة و مصباح السیادة، ج۱، ص ۳۹۳، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۱۳. حاجی‌خلیفه، تقویم‌التواریخ، ج۱، ستون ۱۵ـ۱۶.
۱۴. حاجی‌خلیفه، تقویم‌التواریخ، ج۱، ستون ۱۵ـ۱۶.
۱۵. حاجی‌خلیفه، تقویم‌التواریخ، ج۱، ستون ۱۵ـ۱۶.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حسبه»، شماره۶۱۱۶.    


رده‌های این صفحه : پیشه ها | واژه شناسی




جعبه ابزار