• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حوزه علمیه قم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حوزه علمیه قم
حوزه علمیه قم، بزرگ‌ترین و پررونق‌ترین مرکز تربیت و پرورش طلاب علوم دینی شیعه در جهان اسلام در عصر حاضر است.
قدمت این حوزه به نخستین دهه‌های سده دوم هجری قمری و هجرت اشعریان از کوفه به قم و رونق تشیع و تکوین حوزه علمیه شیعی در این شهر برمی‌گردد. با مهاجرت خاندان‌های دانش‌پرور مانند: خاندان برقی، حمیری، ابن بابویه و ... و حضور علویان و سادات در قرون سوم به بعد، حوزه قم اعتبار یافته و سبب رونق و گسترش سریع آن شد و در کنار این مزیت‌ها، ارتباط نزدیک با امامان معصوم (علیهم‌السلام) مایه اعتبار روزافزون حوزه قم شده و آن حوزه را به مرجع و معیاری در حوزه علوم اسلامی بدل کرد. بر پایه منابع گوناگون در حوزه قم تقریبآ همه شاخه‌های علوم دینی، از جمله: کلام، علوم قرآنی، رجال، حدیث و ... و مقدمات آن‌ها تدریس می‌شد.
حوزه قم در سده‌های سوم و چهارم شکوه فراوان یافته بود، و در سده پنجم، از شکوه پیشین آن کاسته شد. بنابر گزارش‌های نویسندگان در قرن ششم، این حوزه به‌سال‌های رونق پیشین خود نزدیک شده بود. با حمله مغولان به قم در سال ۶۲۱، حوزه قم نیز روی به زوال نهاد. با آن‌که حوزه قم از سده هفتم تا نهم رو به افول نهاده بود، اهمیت مذهبی قم و اصالت و قدمت حوزه علمیه آن و ریشه‌دار بودن علمای شیعه در این شهر مانع فروپاشی یک‌باره و زوال کامل این حوزه شد. حمایت‌های کمابیش مداوم صفویان از علما و مذهب شیعه، از عوامل رشد و رونق حوزه‌های شیعی شد. تا اواخر قرن یازدهم و قرن سیزدهم شماری از عالمان در قم به فعالیت علمی اشتغال داشتند که موجب رونق بیش‌تر علمی قم گردید.
در اواخر عصر قاجار و پیش از ورود آیت‌ الله شیخ عبدالکریم حائری به قم و اقدامات وی برای ارتقای سطح حوزه علمیه قم، علمای ساکن قم کوشش‌هایی در این‌جهت صورت داده بودند که به نتیجه موردنظر نرسیده بود، با پافشاری شیخ محمدتقی بافقی و پا در میانی میرزا محمد ارباب و شیخ محمدرضا شریعتمدار ساوجی، از حاج شیخ عبدالکریم حائری دعوت شد که از اراک به قم بیاید و حوزه علمیه سامان‌مندی در این شهر تأسیس کند. بدین‌گونه حائری در ۱۳۴۰ (۱۳۰۰ش) در قم مستقر شد و بنای تأسیس حوزه علمیه جدید قم را نهاد، آیت‌الله حائری در مدت اقامت حدود پانزده ساله خود در قم که در اوج باروری علمی نیز بود، با مدیریت قوی خود حوزه علمی نیرومندی را به وجود آورد.
حوزه علمیه قم، هم به‌جهت نقشی که در انقلاب اسلامی داشت و هم به‌سبب کارها و اقداماتی که پس از انقلاب در زمینه‌های مختلف از آن انتظار می‌رفت گسترش یافت، خاصه بدین‌سبب که شماری از مسئولیت‌های تعریف شده در قانون اساسی و مشاغل سیاسی و فرهنگی جامعه، تنها از عهده درس خواندگان حوزه برمی‌آید. به‌علاوه، در این سال‌ها، جایگاه حوزه علمیه قم چنان قوت و اهمیت یافته است که نه‌تنها از داخل ایران بلکه از بسیاری از دیگر کشورها افرادی برای تحصیل علوم دینی به قم می‌روند؛ به‌طوری که تاکنون (۱۴۰۰ه.ش) بیش از پنجاه هزار دانش‌پژوه از ۱۲۲ کشور به خانواده‌ بزرگ المصطفی پیوسته‌اند که بیش از بیست و پنج هزار نفر از ایشان دانش‌آموخته شده‌اند و به کشورها و شهرهای خودشان بازگشته‌اند تا مربی، مبلغ و مدیر فرهنگی تاثیرگذاری باشند.

فهرست مندرجات

۱ - تاریخچه و حضور خاندان‌های علمی
       ۱.۱ - خاندان اشعری
       ۱.۲ - خاندان برقی
       ۱.۳ - خاندان حمیری
       ۱.۴ - خاندان ابراهیم بن هاشم
       ۱.۵ - خاندان متیل قمی
       ۱.۶ - خاندان ابن بابویه
       ۱.۷ - علویان و سادات
۲ - ارتباط علما با ائمه
۳ - دانش‌ها و کتاب‌ها
       ۳.۱ - علوم دینی
       ۳.۲ - علوم قرآنی
       ۳.۳ - علم کلام
       ۳.۴ - رد غلات
       ۳.۵ - تاریخ و جغرافیا
       ۳.۶ - علم رجال
       ۳.۷ - علم حدیث
              ۳.۷.۱ - متن‌گرایی
              ۳.۷.۲ - نقد متن‌گرایی
              ۳.۷.۳ - محدثان فقیه
۴ - روش‌های آموزشی
۵ - نظام مالی و اداری حوزه قدیم
۶ - عرصه سیاست
       ۶.۱ - تصدی مناصب دیوانی
       ۶.۲ - مباحث نظری حکومت
۷ - وضعیت حوزه در قرن ششم تا نهم
۸ - وضعیت حوزه در عصر صفوی تا قاجار
۹ - تلاش علما جهت تاسیس حوزه در قم
       ۹.۱ - میرزا محمد فیض قمی
       ۹.۲ - شیخ محمدتقی بافقی
       ۹.۳ - شیخ عبدالکریم حائری یزدی
              ۹.۳.۱ - عوامل رونق
              ۹.۳.۲ - اقدامات
۱۰ - مدیران بعد از آیت‌الله حائری
       ۱۰.۱ - حجت کوه‌کمری
       ۱۰.۲ - سید محمدتقی خوانساری
       ۱۰.۳ - سید صدرالدین صدر
۱۱ - مدیریت آیت‌الله بروجردی
       ۱۱.۱ - اقدامات سیاسی و اجتماعی
       ۱۱.۲ - اقدامات بین‌المللی
       ۱۱.۳ - اقدامات آموزشی
۱۲ - سیاسی‌ترین دوره فعالیت حوزه
       ۱۲.۱ - مخالفت با لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی
       ۱۲.۲ - عدم استقبال از شاه
       ۱۲.۳ - مبارزه روحانیون حوزه با پهلوی
۱۳ - جایگاه حوزه بعد از انقلاب اسلامی
۱۴ - شهریه و منابع مالی طلاب
۱۵ - تشکیلات اداری
       ۱۵.۱ - قبل از انقلاب
       ۱۵.۲ - بعد از انقلاب
۱۶ - اصلاح و بازسازی نظام آموزشی
۱۷ - سبک تدریس دروس حوزه
       ۱۷.۱ - سبک فقهی آیت‌الله حائری
       ۱۷.۲ - سبک فقهی آیت‌الله بروجردی
       ۱۷.۳ - سبک فقهی امام خمینی
       ۱۷.۴ - دروس دیگر
۱۸ - مدارس
۱۹ - کتابخانه‌ها
۲۰ - فهرست منابع
۲۱ - پانویس
۲۲ - منبع


قدمت بسیار زیاد حوزه علمیه قم، خود حاصل دیرینگی مذهب شیعه در این شهر است که با مهاجرت افراد قبیله در اصل یمنیِ اشعری از کوفه به قم پیوند وثیق دارد.
[۲] قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۴۰، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.


۱.۱ - خاندان اشعری

گسترش و افزایش مهاجرت اشعریان شیعی در سده دوم، شهر قم را به‌زودی به یکی از شهرهای مسلمان‌نشین شیعه‌ مذهب تبدیل کرد. بررسی زندگی‌نامه محدّثان و علمای اهل تشیع که در سده دوم، یا حتی اول، در قم زندگی می‌کرده‌اند، نشان دهنده تکوین حوزه علمیه شیعی در این شهر از نخستین دهه‌های سده دوم هجری است.
از فهرست ۹۱ تن از دانشمندان و محدّثان خاندان اشعری در قم در فاصله سده اول تا چهارم که جعفر مهاجر
[۳] مهاجر، جعفر، رجال الاشعریین من المحدثین و اصحاب الائمة علیهمالسلام، ج۱، ص۱۹۲- ۱۹۵، قم ۱۴۲۹.
گردآوری کرده، ۳۳ تن در سده دوم می‌زیسته‌اند که این رقم خود نشان می‌دهد که از اواخر قرن اول و در طول سده دوم حوزه قم کاملا فعال بوده است.
ابوبکر بن عبداللّه بن سعد بن مالک بن عامر اشعری (زنده در اواخر قرن اول)، محدّث و صحابی امام صادق (علیه‌السلام) از جمله این افراد است که از نسل او دانشمندان بسیاری پدید آمدند.
[۵] قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۴۱، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
[۶] مهاجر، جعفر، رجال الاشعریین من المحدثین و اصحاب الائمة علیهمالسلام، ج۱، ص۲۶، قم ۱۴۲۹.

نیای ابوبکر بن عبداللّه، سعد بن مالک، سرسلسله مهاجران خاندان اشعری به قم بوده است.
یازده تن دیگر از فرزندان عبداللّه بن سعد اشعری نیز از راویان و محدّثان سده دوم هجری بوده‌اند
[۸] قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۷۸، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
از جمله: موسی بن عبداللّه بن سعد اشعری (زنده در ۱۱۴)، صحابی امام صادق که پیش‌گام تبلیغ و ترویج مذهب شیعه در قم بود.
[۱۰] قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۷۸، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
یَسَع بن عبداللّه (زنده در ۱۱۴) از راویان امام صادق (علیه‌السلام)،
[۱۱] قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۷، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
[۱۲] قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۴۱، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
یعقوب بن عبداللّه (زنده در ۱۱۴) صحابی امام صادق (علیه‌السلام)
[۱۶] مهاجر، جعفر، رجال الاشعریین من المحدثین و اصحاب الائمة (علیهمالسلام)، ج۱، ص۱۸۶ـ ۱۸۷، قم ۱۴۲۹.
ادریس بن عبداللّه (زنده در ۱۸۳)، صحابی امام صادق (علیه‌السلام). یکی دیگر از دانشمندان اشعری در قرن دوم عبدالعزیز بن مهتدی بن محمد (زنده در ۱۸۳) بود. وی از جانب امام رضا (علیه‌السلام) وکالت داشته و نامش در اسنادِ دست‌کم شانزده حدیث در کتب اربعه حدیثی شیعه آمده است.
[۲۰] مهاجر، جعفر، رجال الاشعریین من المحدثین و اصحاب الائمة علیهمالسلام، ج۱، ص۹۶، قم ۱۴۲۹.

شمار علمای شیعه در قرن سوم هم‌چنان روی به افزایش داشته، چنان‌که بنا بر فهرست پیش گفته،
[۲۱] مهاجر، جعفر، رجال الاشعریین من المحدثین و اصحاب الائمة علیهمالسلام، ج۱، ص۱۹۲ـ۱۹۵، قم ۱۴۲۹.
۴۴ تن در این قرن می‌زیسته‌اند.

۱.۲ - خاندان برقی

این رقم اگر در کنار شمار دانشمندان خاندان‌های دیگر از قرن سوم به بعد، مانند خاندان برقی، حِمْیَری، ابراهیم بن هاشم قمی، ابن مَتّیل/ مُتَّیْل، ابن بابویه و دیگر خاندان‌های دانش‌پرور نهاده شود، گسترش سریع حوزه قم را در قرون سوم به بعد به خوبی نشان می‌دهد.
سرسلسله و نخستین دانشمند خاندان برقی، ابوعبداللّه محمد بن خالد بن عبدالرحمان برقی (زنده قبل از ۲۲۰) از اصحاب امام کاظم و امام رضا (سلام‌اللّه‌علیهما) راوی و محدّث معروف سده دوم و اوایل قرن سوم بوده است. فرزند محمد بن خالد برقی، احمد بن محمد نام‌دارترین دانشمند این خاندان است.

۱.۳ - خاندان حمیری

مشهورترین فرد خاندان حمیری، عبداللّه بن جعفر حِمیَری (متوفی ح ۳۱۰)، از راویان امام هادی و امام عسکری (علیهماالسلام) بوده که در کتب اربعه فقهی شیعی بیش از ۱۸۰ حدیث به نقل از وی آمده است.
او کتاب‌های بسیاری نوشته است، مانند قرب الاسناد الی الرضا، و قرب الاسناد الی صاحب الامر.
فرزندش، ابوجعفر محمد نیز از راویان سرشناس و موثق و صاحب تألیفاتی بوده و با امام عصر (علیه‌السلام) مکاتبه کرده است.

۱.۴ - خاندان ابراهیم بن هاشم

ابواسحاق ابراهیم بن هاشم قمی (زنده در ۲۴۷) نیز سرسلسله خاندانی علمی در حوزه قم بود. وی اصالتآ کوفی و شاگرد یونس بن عبدالرحمان و از پیشگامان علم حدیث در قم بود. وی را نخستین محدّثی دانسته‌اند که احادیث کوفیان را در قم نشر داده است.
فرزندش، علی بن ابراهیم قمی محدّث و مفسری بسیار مشهور (تفسیر علی بن ابراهیم قمی) و از مشایخ کلینی بوده است.

۱.۵ - خاندان متیل قمی

فرزندان مَتّیل/ مُتَّیْل قمی نیز در شمار محدّثان برجسته بوده‌اند.
حسن بن متّیل (زنده پس از ۳۰۰) مصنف و محدّث مشهوری در قم بوده و کتابی به نام نوادر داشته است.
[۳۰] منعّل قمی، نورالدین علی، تذکره مشایخ قم، ج۱، ص۳۷، چاپ مدرسی طباطبائی، قم ۱۳۵۳ش.

برادرش علی بن متیل، از مشایخ شیخ صدوق بوده است.
[۳۱] نائینی، محمدعلی بن حسین، ریاض المحدثین فی ترجمة الرواة و العلماء القمیین من المتقدمین و المتأخرین، ج۱، ص۴۹۵، چاپ محمدرضا انصاری قمی، قم ۱۳۸۱ ب.

احمد بن متّیل و فرزندش جعفر بن احمد نزد محمد بن عثمان عَمْری، دومین نایب خاص امام زمان آن‌چنان قدر و اعتباری داشته‌اند که برخی از علمای شیعه تقریباً مطمئن بودند که پس از محمد بن عثمان، نیابت خاصه به یکی از این دو تن خواهد رسید.

۱.۶ - خاندان ابن بابویه

اما بلندآوازه‌ترین خاندان حوزه قم و سپس ری خاندان ابن بابویه است. خاندان ابن بابویه تا اواخر سده ششم در حوزه‌های قم و ری نامی بلند داشته‌اند. منتجب‌الدین رازی آخرین دانشمند این خاندان نیز مانند نخستین دانشمند این خاندان، کنیه ابن بابویه و نام علی داشته است.
ابوالحسن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی (متوفی ۳۲۹) محدّثی بزرگ بوده و نجاشی وی را شیخ و فقیه قمیان خوانده و کتاب‌های او را که بسیاری از آن‌ها در احکام فقهی است، نام برده است.
فرزندش ابوعبداللّه حسین بن علی نیز همانند پدر کنیه ابن بابویه داشت و از پدرش اجازه نقل حدیث داشته است. او خود گفته که پیش از بیست سالگی مجلس تدریس داشته و حاضرجوابی او در حل احکام فقهی، مستمعان را شگفت‌زده می‌کرد.
فرزند دیگر ابوالحسن علی بن حسین، ابوجعفر محمد بن علی معروف به شیخ صدوق و ابن بابویه، معروف‌ترین عضو این خاندان علمی است. کتاب مَن لایَحضُرُه الفقیه، یکی از کتب اربعه حدیثی ـ فقهی شیعه از نوشته‌های اوست. شیخ صدوق را در واقع می‌توان نماد و برجسته‌ترین چهره حوزه قم و سپس ری که پس از ۳۳۹ به آن‌جا مهاجرت کرد، دانست. آوازه و اعتبار صدوق را در حوزه قم و ری می‌توان با آوازه شیخ طوسی در حوزه بغداد هم‌سنگ دانست.

۱.۷ - علویان و سادات

گذشته از این خاندان‌های دانش‌پرور، آن‌چه بر رونق حوزه قم افزود، حضور پرشمار علویان و سادات در این شهر بود، علویان دست‌کم به دو طریق به رونق این حوزه یاری رساندند.
نخست آن‌که از میان آنان دانشمندان زیادی در طول تاریخ حوزه قم ظهور کردند و دیگر این‌که مزار آنان که سخت مورد احترام مردم بود ضمن تقدس بخشیدن به قم، به کانونی برای تدریس و تعلیم علوم دینی طبق بیان امامان شیعه (علیهم‌السلام) تبدیل شد (برای ستایش از قم در روایات امامان معصوم به این منابع رجوع کنید.
[۳۸] قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۹۰ـ۱۰۰، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
).
در رأس علویان قم باید از خواهر امام رضا (علیه‌السلام)، حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام) نام برد که در ۲۰۲ و در پی ولایتعهدی امام هشتم، از مدینه عازم خراسان شد و در قم درگذشت.
[۴۲] قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۱۳، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
مزار او امروزه دومین محل بزرگ زیارتی در ایران و یکی از عوامل اصلی رونق حوزه علمیه این شهر است.
قمی در تاریخ قم
[۴۳] قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۲۴ـ۲۲۸، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
از چند عالم و فقیه علوی که نسلشان از طریق علی بن جعفر عُریضی به امام جعفر صادق (علیه‌السلام) می‌رسد نام برده است. هم‌چنین در منابع از نسل امام موسی بن جعفر، به فاصله پنج پشت، از محمد بن موسی بن اسحاق با تعبیر فقیه یاد شده است.
[۴۴] نائینی، محمدعلی بن حسین، انوارالمشعشعین فی ذکر شرافة قم و القمیین، ج۱، ص۵۱۷، چاپ محمدرضا انصاری قمی، قم ۱۳۸۱ الف.

موسی مبرقَع فرزند امام جواد (علیه‌السلام) از فضلایی بود که به قم مهاجرت کرد.
[۴۵] قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۱۵، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
فرزندان او در قم شهرت رضوی یافتند. فرزندش، احمد بن موسی، پسری داشت به نام ابوالحسن موسی بن احمد (زنده در ۳۷۱) وی دانشمندی فروتن و مردم‌دار بود و درایت وی سبب شد تا با وجود جوانی، نقابت علویان قم و آوه و کاشان و خورزن به او سپرده شود. در زمان او شمار سادات در قم و اطراف از خرد و کلان، ۳۳۱ تن بوده است.
[۴۷] قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۲۰، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.

از نسل موسی مبرقع، به فاصله سه پشت، عبیداللّه بن موسی عالم و محدّثی پرهیزگار بوده و چند کتاب تألیف کرده از جمله انساب آل الرسول و اولاد البتول و الادیان و الملل.
[۴۹] نائینی، محمدعلی بن حسین، انوارالمشعشعین فی ذکر شرافة قم و القمیین، ج۳، ص۲۶۹، چاپ محمدرضا انصاری قمی، قم ۱۳۸۱ الف.

از دیگر عالمان علوی، حمزة بن محمد بن احمد از نسل زید بن علی بن الحسین (علیهم‌السلام) است. وی از علی بن ابراهیم بن هاشم در قم حدیث شنید و خود در رجب ۳۳۹ در قم برای صدوق حدیث نقل کرد.
یکی دیگر از علویان، که نویسنده تاریخ قم
[۵۱] قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۲۸، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
وی را از فقهایی شمرده‌اند که از امام حسن عسکری (علیه‌السلام) روایت کرده، حسین بن حسن بن علی بن علی بن الحسین (علیه‌السلام) بوده است (برای علما و فقهای علوی دیگر در تاریخ قم به این منبع رجوع کنید
[۵۲] قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۲۵، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
).
گسترش کمّی حوزه قم چندان بوده که صاحب تاریخ قم،
[۵۳] قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۱۸، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
علمای مشهور شیعه در این شهر را از آغاز تا سده چهارم ۲۶۶ و شمار علمای سنّی را ۱۴ تن ذکر کرده است.
اقبال به علوم دینی، به‌ویژه علم حدیث، در قم چندان بوده است که محمدتقی مجلسی گفته در کتابی خوانده که در عصر شیخ صدوق (قرن چهارم) بالغ بر دویست هزار محدّث در قم می‌زیسته‌اند. محمد تقی مجلسی این رقم بسیار بالای محدّثان را این‌گونه برای خود قابل باور ساخته است که در قم عوام و خواص همه به حفظ حدیث می‌کوشیده‌اند. این رقم در هر صورت نشانه اقبال عمومی قمیان به دانش حدیث بوده است.


این مزیت‌ها و ویژگی‌های ذکر شده برای حوزه قم، یعنی قدمت حوزه و کثرت خاندان‌های علمی و حضور گسترده علویان در آن، البته به هیچ‌رو با مزیت اصلی و بسیار پراهمیت و اعتبارآور این حوزه، یعنی ارتباط نزدیک با امامان معصوم قابل قیاس نیست. این پیوند هم در قالب نامه‌نگاری صورت می‌گرفته و هم در قالب مسافرت‌های علمای قم به عراق و حجاز و خراسان.
در فهرست سابق الذکرِ مهاجر
[۵۵] مهاجر، جعفر، رجال الاشعریین من المحدثین و اصحاب الائمة علیهمالسلام، ج۱، ص۱۹۲ـ۱۹۵، قم ۱۴۲۹.
از میان ۹۱ تن از علما و محدّثان اشعری قم، ۴۶ تن با یک یا چند امام معصوم ارتباط و دیدار داشته‌اند. شمار قمیان صحابیِ امامان با احتساب علمای غیر اشعری از این رقم هم بالاتر می‌رود.
[۵۶] طبسی، محمدجواد، قم عاصمة الحضارة الشیعیة، ج۱، ص۱۱۸ـ ۱۲۱، قم ۱۳۸۴ ش.
این ارتباط مایه اعتبار روزافزون حوزه قم شده و آن حوزه را به مرجع و معیاری در حوزه علوم اسلامی بدل کرد.
به نوشته شیخ طوسی (و به نقل از او محمدباقر مجلسی ) یک بار حسین بن روح، سومین نایب خاص امام زمان (علیه‌السلام) کتابی فقهی (کتاب التأدیب) را به قم فرستاد تا فقهای آن‌جا نظر خود را در باب صحت و سقم مطالب آن بازگو کنند.


برخی از دانش‌ها و کتاب‌هایی که بیشتر در حوزه علمیه رواج داشت و مورد توجه بود عبارت‌اند از:

۳.۱ - علوم دینی

بر پایه منابع گوناگون می‌توان دریافت که در حوزه قم تقریبآ همه شاخه‌های علوم دینی و مقدمات آن‌ها (البته با توجه به ابتدایی بودن مراحل پاره‌ای از آن علم‌ها) تدریس می‌شد.
ابوجعفر برقی (متوفی ۲۷۴ یا ۲۸۰) در علوم ادبی و بلاغی تبحر داشت. وی در این حوزه دو کتاب به نام‌های الشعر و الشعراء و النحو را تألیف کرد.
یکی از شاگردان او، ابوعبداللّه محمد بن عبیداللّه (عبداللّه) ملقب به ماجیلویه نیز فقیهی ادیب بود.
دیگر استاد برجسته علوم ادبی در حوزه قم ابوعلی احمد بن اسماعیل ملقب به سمکه بود. وی چند کتاب داشت که احمد بن علی نجاشی آنها را بی‌مانند خوانده است.

۳.۲ - علوم قرآنی

علوم قرآنی نیز محل توجه حوزه قم بود.
ابوطالب عبداللّه بن صلت قمی از راویان امام رضا (علیه‌السلام) کتابی در تفسیر قرآن نوشته بود.
ابوعبداللّه برقی کتابی در تفسیر با نام کتاب التنزیل و التعبیر، و نیز کتاب دیگری به نام التفسیر داشت.
برادرش حسن بن خالد برقی نیز کتاب تفسیری در ۱۲۰ جلد داشت که امام حسن عسکری (علیه‌السلام) آن را املا کرده بود.
محمد بن حسن صفار (متوفی ۲۹۰)، از محدّثان ارجمند قم و نویسنده کتاب‌های فقهی بسیار، کتابی درباره قرآن با نام فضل القرآن داشت.
ابوالقاسم سعد بن عبداللّه اشعری قمی، شیخ و فقیه خاندان اشعری در همین‌باره کتابی نوشت، با نام ناسخ القرآن و منسوخه و محکمه و متشابهه.
در همین دوره تفسیر علی بن ابراهیم بن هاشم قمی (زنده در ۳۰۷) نوشته شد که پایه بسیاری از تفاسیر مأثور بعدی قرار گرفت.

۳.۳ - علم کلام

موضوع دیگرِ تألیف و تدریس در حوزه قم قدیم مسائل اعتقادی و کلامی بود و مباحث مربوط به غیبت امام دوازدهم و امامت در نقطه مرکزی این مباحثات قرار داشت.
برای نمونه می‌توان از این کتاب‌ها نام برد: کتاب الجبر و التفویض و کتابُ مایفعل الناسُ حین یَفْقُدون الامام، درباره وظایف مؤمنان در وضع فقدان امام، از ابوجعفر احمد بن ابی زاهر اشعری قمی (زنده قبل از ۲۶۲) کتاب الغیبة و کتاب الامامة از ابوالعباس عبداللّه بن جعفر حمیری قمی (متوفی ح۳۱۰) (نجاشی نام کتاب نخست را الغیبة و الحیرة ضبط کرده است. )؛ کتاب الامامة و التبصرة من الحیرة از علی بن حسین بن بابویه (متوفی ۳۲۹).

۳.۴ - رد غلات

بخش قابل توجهی از فعالیت‌های کلامی حوزه قم، در چهارچوب مبارزه با اندیشه‌های انحرافی غلات سامان می‌یافت.
حسین بن سعید اهوازی (زنده در ۲۲۰)، محمد بن حسن صفار قمی (متوفی ۲۹۰) و ابوالقاسم سعد بن عبداللّه بن ابی خلف اشعری، شیخ و فقیه برجسته شیعه (متوفى ح ۲۹۹ تا ۳۰۰) هر یک کتابی در رد غلات نوشتند.

۳.۵ - تاریخ و جغرافیا

از دیگر علوم محل توجه در حوزه قم قدیم، تاریخ و جغرافیا بود.
ابوعبداللّه برقی به نوشته نجاشی به اخبار و علوم عرب آگاه بود و چند کتاب، از جمله کتاب مکّة و المدینة و کتاب حروب الاوس و الخزرج، نوشت.
پسرش ابوجعفر برقی از ادیبان و مورخان حوزه قم، چندین کتاب با گرایش تاریخ تألیف کرد از جمله: انساب الامم، الاوائل، بنات النبی و ازواجه، کتاب التاریخ، کتاب المغازی، و طبقات الرجال؛ هم‌چنان که کتابی در موضوع جغرافیا با عنوان البلدان و المساحة نوشت که از مآخذ تاریخ قم نیز بود.

شاگرد ابوجعفر برقی، احمد بن اسماعیل، ملقب به سمکه نیز در دانش تاریخ تبحر داشت. از جمله تألیفات تاریخی او، کتاب العباسی بوده که به گفته نجاشی ده هزار ورق داشته و نجاشی اخبار امین عباسی را در این کتاب دیده و آن را ستوده است. از این اثر، حسن بن محمد قمی، مؤلف تاریخ قم
[۷۹] قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۳۷، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
هم استفاده کرده است.
ابوجعفر محمد بن عبداللّه بن جعفر حمیری نیز به تاریخ و جغرافیا آگاه بود و کتاب المساحة و البلدان را بر اساس کتاب ابوجعفر برقی تألیف کرد.
ابوالقاسم جعفر بن محمد بن جعفر، معروف به ابن قولویه (متوفی ۳۶۸)، از نامورترین مشایخ فقه و حدیث و استاد شیخ مفید، نیز چند اثر در تاریخ داشت از جمله تاریخ الشهور و الحوادث فیها.

۳.۶ - علم رجال

علمای قم درباره تراجم و علم رجال نیز تألیفات قابل ملاحظه‌ای داشتند.
ظاهرآ ابوجعفر برقی اثری به نام کتاب الرجال داشت. علاوه بر وی، علمای دیگر چون ابوعلی احمد بن اسحاق اشعری (زنده در ۲۶۰)، ابوجعفر محمد بن یحیی اشعری (متوفی ح۲۸۰)، سعد بن عبداللّه اشعری، (متوفى بين ۲۹۹ تا ۳۰۰)، محمد بن حسن بن ولید (متوفی ۳۴۳)، ابن دؤل قمی (متوفی ۳۵۰)، ابن داوود قمی (متوفی ۳۶۸)، شیخ صدوق و برادرزاده‌اش حسین بن حسن بابویه قمی (قرن چهارم) هر یک کتابی در علم رجال داشته‌اند.
نیز ابن بُطّه قمی، و ابن قولویه و شیخ صدوق، هر کدام کتابی در ذکر فهرست کتاب‌های تألیف شده نوشته‌اند.

۳.۷ - علم حدیث

رواج این علوم متنوع در حوزه قم قدیم، البته به هیچ‌رو به گستردگی رواج علم حدیث در آن‌جا نبوده است. حدیث را باید نه تنها مسلط‌ترین دانش، بلکه گسترده‌ترین جنبش علمی شیعه در سده دوم تا چهارم به‌شمار آورد. احادیث امامان که نخست در مدینه و کوفه روایت می‌شد، در حوزه قم تهذیب و تدوین می‌گردید. بررسی در سلسله اسناد کتاب‌هایی چون المحاسن، نوشته احمد بن محمد بن خالد برقی، شاهدی بر این مدعاست.
یکی از بزرگ‌ترین محدّثان این حوزه، ابراهیم بن هاشم قمی، در کثرت روایت بی‌مانند بود و نامش در اسناد بیش از ۶۴۱۴ حدیث آمده است.
[۸۹] خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۱، ص۳۱۸.

بخش عظیمی از احادیث اصول کافی از علی بن ابراهیم، از طریق پدرش ابراهیم بن هاشم نقل شده است. مطالعه در اسناد احادیث کتاب کافی نشان می‌دهد که بیش از هشتاد درصد از مشایخ حدیثی کلینی قمی‌اند. این خود حاکی از آن است که کلینی زمان نه چندان کوتاهی را از محضر عالمان حوزه قم استفاده کرده است.
[۹۰] جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا قرن دهم هجری، ج۱، ص۲۰۹، ج ۱، قم ۱۳۷۵ ش.


۳.۷.۱ - متن‌گرایی

از شاخصه‌های مدرسه حدیثی قم، توجه به متن حدیث و ساماندهی آن‌ها در موضوعات مختلف دینی بوده است.
شیخ صدوق که نماد این مکتب حدیثی به‌شمار می‌رود، علاوه بر نگارش چند اثر فقهی ـ حدیثی مهم، آثاری نیز در مباحث کلامی بر مبنای حدیث تألیف کرد، که از مشهورترین آن‌ها کتاب التوحید در مباحث الهیات و کمال‌الدین و تمام‌النعمة در استدلال بر امامت حضرت محمد بن حسن العسکری و غیبت و طول عمر ایشان است.
در واقع میان محدّثان قمی مکتب کلامی به معنای مصطلح وجود نداشت، آن‌چه وجود داشت مجموعه‌ای از احادیث کلامی بود که گاه با شرح و توضیح همراه می‌شد. متن‌گرایی مکتب حدیثی قم با مکتب اهل حدیث نیز تفاوت داشت، زیرا گرایش اهل حدیث (که در میان اهل‌سنّت غالب بود) در میان محدّثان شیعه نیز بی‌طرفدار نبود. مخالفان از این افراد به مقلّده و حشویه نیز تعبیر کرده‌اند.
ولی محدّثان قم احادیث را با اصول و قواعد روایتِ حدیث و معیارهای نقد حدیث می‌سنجیدند و هر روایتی را با هر کیفیتی نمی‌پذیرفتند و به‌ویژه برای پیش‌گیری از ورود احادیث مجعول غالیان سخت‌گیری جدی داشتند و با افرادی که از راویان ضعیف و غیرمعتمد روایت می‌کردند، به تندی رفتار می‌کردند؛ چنان‌که ابوجعفر احمد بن محمد بن عیسی (زنده در ۲۷۴)، از محدّثان بزرگ قم و بالاترین شخصیت علمی قم در آن زمان (شیخ القمیّین و فقیههم سهل بن زیاد آدمی را (از آن‌رو که وی را غالی و دروغ‌پرداز می‌دانست) از قم بیرون کرد و مردم را از سَماع حدیث و روایت آن از او بازداشت. حتی وی احمد بن محمد بن خالد برقی را به سبب نقل روایات از افراد ضعیف از شهر قم تبعید کرد ولی به زودی او را بازگرداند و از وی پوزش خواست و خود در تشییع جنازه برقی پا برهنه و بی‌عمامه شرکت کرد و در مرگ او بسیار متأثر شد.
همچنین بنابر برخی شواهد، ابوجعفر از حسن بن محبوب (۱۴۹ـ۲۲۴) روایت نمی‌کرد، زیرا این محدث کوفی در نزد اصحاب متهم بود که بدون واسطه به نقل روایات ابوحمزه ثمالی می‌پرداخته با این‌که او را ندیده بوده است.
[۹۹] معارف، مجید، پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه، ج۱، ص۳۸۵، تهران ۱۳۷۴ ش.

اگرچه محمد بن عمر کشی بر آن است که احمد بن محمد بن عیسی پیش از مرگ پشیمان شد و از این‌نظر برگشت و از ابن محبوب و محدّثان قدیم‌تر از او به نقل روایت پرداخت، چنان‌که از طریق محمد بن قاسم نوفلی حدیث رویا را از ابن محبوب نقل کرده است.
البته این تغییر روش به‌معنای عدول از معیارهای علمی نبود، بلکه او مطمئن شده بود که ابن محبوب به نسخه کتاب ابوحمزه دست یافته و پس از اطمینان از صحت انتساب آن به ابوحمزه، آن را نقل کرده است.
[۱۰۱] معارف، مجید، پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه، ج۱، ص۳۸۵، تهران ۱۳۷۴ ش.


۳.۷.۲ - نقد متن‌گرایی

این متن‌گرایی و فاصله‌گیری از نقد و بررسی حدیث به شیوه متکلمان، خرده‌گیری و نقد علمای حوزه بغداد مانند شیخ مفید و سید مرتضی را در پی داشت. شیخ مفید در آثاری چون تصحیح الاعتقاد، و المسائل السَرَویة، روش صدوق را به نقد کشید (در این‌باره به این منابع رجوع کنید
[۱۰۲] صافی، لطف‌اللّه، «بین العَلَمین: الشیخ الصدوق و الشیخ المفید»، ج۱، ص۷ـ۵۹، ترجمه محمدرضا آل‌صادق، در المقالات و الرسالات، ش ۱۸، قم: کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۴۱۳.
[۱۰۳] طارمی‌راد، حسن، «صدوق و مفید در بحارالانوار مجلسی»، ج۱، ص۲۱ـ ۵۲، در مقالات فارسی، ش ۵۲، قم: کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۴۱۳.
).
سید مرتضی نیز درباره اتهام اسلاف امامیه به گرایش به تشبیه از شیخ مفید پرسید و شیخ نادرستی این قول را بیان کرد.
بعدها ابوالحسن شریف فتونی عاملی(متوفی ۱۱۳۸) کتابی به نام تنزیه القمیین نوشت که در آن اتهام مذکور را (که قمی‌ها جز صدوق مجبرّه و مشبهه بوده‌اند) رد کرده است.

۳.۷.۳ - محدثان فقیه

باری، احتمالا همین توجه و دقت علمای حوزه قم در گزینش و پذیرش حدیث موجب شده بود که رجال‌شناسان آنان را فقیه بنامند.
آنان به تعبیر محمدتقی مجلسی فقیه محدّثان بودند، چرا که از میان نصوص حدیثی که در اختیار داشتند، روایات صحیح را برمی‌گزیدند و نیز می‌توانستند احادیث متخالف را با هم سازگار سازند. چنین بود که برخی از محدّثان بزرگ قم، در منابع فقیه خوانده شدند، مانند محمد بن علی بن محبوب (متوفی ۲۲۴)، احمد بن محمد بن عیسی اشعری (زنده در ۲۷۴)، ابوعبداللّه محمد بن ابی القاسم معروف به ماجیلویه (قرن سوم)، سعد بن عبداللّه اشعری، علی بن حسین ابن بابویه (متوفی ۳۲۹) و علی بن حسن بن شاذان (قرن چهارم).
[۱۱۳] نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۲۰۲، چاپ محمدجواد نائینی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.

این علما کتاب‌های فراوانی در احکام فقه نوشته‌اند. برای مثال محمد بن علی بن محبوب چندین کتاب درباره احکام عبادی مثل نماز، روزه، حج و احکام جزایی و کیفری تألیف کرد، محمد بن حسن صفار افزون بر سی کتاب فقهی داشته است.
سعد بن عبداللّه اشعری، در بیش‌تر ابواب فقهی صاحب تألیف بود و احمد بن محمد بن حسین معروف به ابن دؤل قمی (متوفی ۳۵۰) دست‌کم ۳۵ کتاب فقهی نوشته بوده است.


شیوه‌های آموزش در همه حوزه‌های دینی کمابیش هم‌سان بود.
یک روش بسیار معمول به‌ویژه در آموزش حدیث این بوده که طالبان دانش، گروهی یا فردی، نزد استاد گرد می‌آمدند و استاد احادیث را از حفظ یا از روی نوشته بر آنان می‌خواند و آنان درس استاد را به حافظه سپرده و می‌نوشتند. کتاب‌های امالی و مجالس حاصل این‌گونه از آموزش بوده است.
گاه نیز شاگرد کتابی از آن استاد یا دیگری را نزد استادش قرائت می‌کرد و استاد آن را می‌شنید و تأیید می‌کرد. به هر روی، استاد پس از اطمینان از تبحر شاگرد در سماع و فهم حدیث و وثاقت و امانت او به وی اجازه روایت می‌داد. معمولا این اجازه‌ها بر کاغذی یا در پایان کتابِ اجازه داده شده نوشته می‌شد.
به نوشته شیخ طوسی ابن ابی جید قمی در سال ۳۵۶ از احمد بن محمد عطار قمی اجازه روایت دریافت کرده است. ابن ندیم در پشت کتابی به خط شیخ صدوق، محمد بن علی ابن بابویه خوانده بود که به فلان فرزند فلان، روایت کتاب‌های دویست‌گانه پدرم و کتاب‌های هجده‌گانه خودم را اجازه دادم.


از محتویات منابع قدیم اطلاع چندانی درباره نظام مالی و اداری حوزه قدیم قم نصیب محقق نمی‌شود. از این منابع همین برمی‌آید که معیشت علما عموماً از طریق کسب و کار تأمین می‌شد و استادان و شاگردان در کنار درس و بحث کار می‌کردند.
حسن بن علی حجّال، محدّث و صاحب کتاب بزرگ الجامع فی ابواب الشریعة به اتفاق محمد بن حسن بن ولید قمی (متوفی ۳۴۳) به اشتراک تجارت می‌کردند. به گفته نجاشی وی را چون در کار فروش حجل (خلخال) بود، حجّال گفته‌اند؛ یا وهْب بن محمد قمّی، صاحب کتابی با نام النوادر، بزّاز و محمد بن حسن صفار (متوفی ۲۹۰)، صاحب بصائر الدرجات روی‌گر و حسین بن شاذویه (قرن چهارم)، از محدّثان قم و از استادان ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولویه، صحّاف بود.
در تاریخ قم
[۱۲۶] قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۷۹، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
آمده که اشعری‌های قم، خانه‌ها و آبادی‌ها و زمین‌های کشاورزی فراوانی را وقف امامان معصوم می‌کردند و هم‌چنین خمس اموال خود را از طریق وکلای ائمه که بسیاری از آن‌ها نیز قمی بوده‌اند، نزد امامان می‌فرستادند. می‌توان احتمال داد که یکی از مصارف این اوقاف، تأمین هزینه طلاب و مراکز علمی بوده است.


در بررسی جامع درباره حوزه علمیه قم قدیم، نمی‌توان پیوند آن را با حوزه سیاست و اجتماع در نظر نیاورد. این پیوند دو‌گونه تجلی داشته است:
یکی دخالت علمای حوزه در امور سیاسی و تصدّی مناصب دیوانی شهر، دوم (که خود از عامل حضور اجتماعی و سیاسی علما ناشی می‌شده) توجه به تألیف و پژوهش نظری در باب مسائل مبتلا به عملی از منظر دینی.

۶.۱ - تصدی مناصب دیوانی

سبب اصلی پیوند حوزه قم با مسائل اجتماعی و سیاسی، صرف‌نظر از گونه‌های نمود آن، بافت جمعیتی قم بود، که شهری یک‌پارچه شیعه‌نشین بوده است. از این‌رو هم والیان و هم قاضیان از میان شیعیان که اکثریت را در اختیار داشته‌اند، برگزیده می‌شدند.
[۱۲۷] قزوینی، عبدالجلیل، نقض، ج۱، ص۴۵۹، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۸ ش.

برای نمونه، هارون الرشید (حک: ۱۷۹ـ۱۹۳) حمزة بن یَسَع بن عبداللّه قمی، از راویان امام رضا را والی قم کرد و به او اجازه داد تا قم را از اصفهان مستقل و در آن‌جا نماز جمعه برپا کند.
[۱۲۸] قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۸، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
همین خلیفه در سال ۱۹۲، عامر بن عمران اشعری را به ولایت قم برگزید.
[۱۲۹] قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۱۰۲، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.

اگر هم حاکم شهر از میان علمای حوزه انتخاب نمی‌شد، وی بر خود لازم می‌دید تا برای موفقیت در اداره شهر نظر آنان را جلب نماید، چنان‌که والی قم به همین منظور با احمد بن محمد بن عیسی اشعری دیدار می‌کرد. علاوه بر والی، قاضی نیز بر مذهب مردم شهر بود. آن‌چنان که از تاریخ قم
[۱۳۱] قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۱۷، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
برمی‌آید، قاضی را نیز تا اواخر قرن سوم، مردم شهر خود برمی‌گزیدند، تا این‌که مکتفی (حک: ۲۸۹ـ۲۹۵) رسم انتصاب قضات را معمول و آنان را از مرکز خلافت به قم گسیل کرد. در این صورت نیز قضات معمولا از میان علمای شیعه شهر معین می‌شدند.
از بین علمای شهر قم خاندان دعوی‌دار قمی که به گفته عبدالجلیل قزوینی
[۱۳۲] قزوینی، عبدالجلیل، نقض، ج۱، ص۲۱۲، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۸ ش.
همه زاهد و عالم و اهل فتوا و تقوا بودند، عمدتآ به‌کار قضا می‌پرداختند، از جمله: ابوالمناقب ظهیرالدین علی بن هبةاللّه، علاءالدین محمد بن علی بن هبةاللّه، رکن‌الدین محمد بن سعد بن هبةاللّه.
هم‌چنین از عالمان دیگری نیز به‌عنوان قاضی قم یاد شده است، مانند سدیدالدین ابومحمد بن حسن قمی،
[۱۳۴] قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۴۰، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
قاضی ابوابراهیم بابویی که در سرتاسر نیمه نخست قرن ششم دست در کار قضا در قم بود.
[۱۳۵] قزوینی، عبدالجلیل، نقض، ج۱، ص۴۵۹، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۸ ش.
این‌چنین بود که به گفته عبدالجلیل قزوینی
[۱۳۶] قزوینی، عبدالجلیل، نقض، ج۱، ص۴۵۹، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۸ ش.
در قم «همه فتاوی و حکومت بر مذهب صادق و باقر» و قاضی شهر علوی یا شیعی بود.

۶.۲ - مباحث نظری حکومت

علمای حوزه قم علاوه بر تصدی مناصب دیوانی، به‌ویژه منصب قضا، در مباحث نظری نیز کمابیش به موضوعات حکومتی مانند خراج، خمس، زکات، قضا، مناسبات مسلمانان با نامسلمانان، دفاع و جهاد توجه نشان می‌دادند؛ از جمله تألیفاتی که در مسیر همین مباحث بوده، اثری است از ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولویه (ح ۲۹۰ـ۳۶۸) با نام القضاء و آداب الحکام.
نمونه دیگر کتابی است با نامِ الرسالة فی عمل السلطان، تألیف ابوالحسن محمد بن احمد بن داود (متوفی ۳۶۸) فقیه و شیخ قمیان در روزگار خود.


حوزه علمیه قم قدیم که به‌ویژه در سده‌های سوم و چهارم شکوه فراوان یافته بود، با رونق حوزه‌های مشابه دیگر در ری و سپس بغداد و به‌ویژه به علت قدرت یافتن سلجوقیان سنّی مذهب در سده پنجم، از شکوه پیشین آن کاسته شد.
با این همه، گزارش‌های دو نویسنده شیعه اهل ری یعنی منتجب‌الدین رازی و عبدالجلیل قزوینی رازی از زندگی‌نامه علما و وضع علمی و آموزش این شهر، نشان می‌دهد که مخصوصاً در قرن ششم، این حوزه به سال‌های رونق پیشین خود نزدیک شده بود. چنان‌که گذشت از خاندان دعوی‌دار قمی در سده‌های پنجم تا هفتم عالمان بسیاری برخاستند که چند تن آنان به منصب قضای شهر دست یافتند. بیرون از این خاندان، دانشمندان دیگری نیز این حوزه را رونق بخشیدند.
یکی از فقهای مشهور قم در قرن ششم ابومحمد حسن بن حَسّولة بن صالحان قمی خطیب جامع عتیق قم بود که نزد ابوعبداللّه جعفر بن محمد دُوریستی (از مردم طرشت) درس خوانده و نیز از شاگردان شاذان بن جبرئیل قمی بود.
فقیه صاحب فتوا، قاضی ابوابراهیم بابویی، نیز در نیمه نخست سده ششم در قم مطابق مذهب اهل‌بیت حکم می‌کرد.
[۱۴۰] قزوینی، عبدالجلیل، نقض، ج۱، ص۴۵۹، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۸ ش.

هم‌چنین ابوجعفر محمد بن علی نیشابوری، استادِ فضل‌اللّه بن علی حسنی راوندی (متوفی ح۵۵۰)، در حوزه قم فعالیت داشت و صاحب چند اثر از جمله الحدود و الموجَز فی النحو بود.
[۱۴۲] قزوینی، عبدالجلیل، نقض، ج۱، ص۲۱۲، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۸ ش.
[۱۴۳] امین، ج۸، ص۴۰۸.

از خاندان علویِ سیدزکی، مرتضی کبیر شرف‌الدین محمد بن علی (که مدرسه‌ای نیز داشت) در علم و پارسایی شهره بود و برادرانش تاج‌الدین و امیر شمس‌الدین ابوالفضل رضوی در سده ششم در حوزه قم فعال بودند.
[۱۴۴] ۲۲۴ـ۲۲۵، عبدالجلیل قزوینی، ج۱، ص۱۹۵، نقض، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۸ ش.

زین‌الدین امیرة بن شرف شاه حسینی نیز از فقهایی بود که به امر قضا و تدریس اشتغال داشت و مدرسه‌ای نیز به نام او در قم دایر بود.
[۱۴۶] ۴۵۹، عبدالجلیل قزوینی، ج۱، ص۱۹۵، نقض، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۸ ش.
(ابن حجر عسقلانی نامش را امیر بن شرف شاه الشریف الحسنی القمی ضبط کرده است.). مدرسه امیرة بن شرف شاه تنها مدرسه دایر در قم در سده ششم نبود و به تصریح عبدالجلیل قزوینی
[۱۴۸] قزوینی، عبدالجلیل، نقض، ج۱، ص۱۹۵، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۸ ش.
در این شهر کتابخانه‌ها انباشته از کتب طوایف مختلف، و کرسی‌ها و حلقه‌های درس دایر بود.
وی از ده مدرسه آباد در قم نام برده است، از جمله: مدرسه سعد، اثیرالملک، شهید سعید عزالدین مرتضی، ظهیرالدین عبدالعزیز، ابوالحسن کمیج، و مدرسه شمس‌الدین مرتضی. هم‌چنین در بارگاه فاطمه معصومه (سلام‌اللّه‌علیها) نیز علوم دینی تدریس می‌شد و این مزار اوقافی داشت که هزینه طلاب و استادان و مدرّسان از آن تأمین می‌شد.
[۱۴۹] قزوینی، عبدالجلیل، نقض، ج۱، ص۱۹۵، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۸ ش.

با حمله مغولان به قم و کاشان و خون‌ریزی و ویرانی گسترده در این شهرها در سال ۶۲۱، حوزه قم نیز روی به زوال نهاد.
آقابزرگ طهرانی از عالمانی که نسبت «قمی» داشته‌اند، در قرن ششم ۳۴ نفر، قرن هفتم ۳ نفر
[۱۵۲] آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة: الحقائق الراهنة فی المائة الثامنة، ج۱، ص۱۶۵، چاپ علینقی منزوی، بیروت ۱۹۷۵.
و در قرن نهم ۷ نفر را نام برده است. این رقم (صرف‌نظر از این فرض که ممکن است همه آن‌ها اهل و مقیم قم نباشند‌) در مقایسه با شمار عالمان حلّه در قرن ششم: ۱۶ نفر، در قرن هفتم: ۳۴ نفر، در قرن هشتم: ۳۸ نفر
[۱۵۶] آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة: الحقائق الراهنة فی المائة الثامنة، ج۱، ص۶۱ـ۶۲، چاپ علینقی منزوی، بیروت ۱۹۷۵.
و در قرن نهم: ۱۰ نفر، رکود حوزه علمیه قم را در این دوره‌ها به خوبی به تصویر می‌کشد.
در این دوره دیگر از مدارس متعدد و پررونق قم سده ششم خبری نیست. با این‌همه فعالیت‌های این حوزه، با افت و خیز بسیار زیاد، کمابیش تداوم یافته است.
ابن طاووس (۶۴۷ـ۶۹۳) از مدرسه‌ای به نام رضویه در قم یاد کرده که در روزگار او باقی و دایر بوده است. احتمالا مدرسه‌ای که امروزه با نام مدرسه رضویه در منطقه بازار قدیم قم واقع است یادگاری از همان مدرسه است. ابن عنبه نیز از مدرسه‌ای واقع در محله سورانیک واقع در بازار قم که ناصرالدین علی بطحانی از نوادگان امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) در آن مدفون بوده، یاد کرده است.
خواندمیر در دستور الوزراء
[۱۶۰] خواندمیر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین، دستورالوزراء، ج۱، ص۳۷۷ـ۳۸۰، چاپ سعید نفیسی، تهران ۱۳۵۵ ش.
در شرح‌حال برهان‌الدین عبدالحمید کرمانی (متوفی ح۸۷۷) از وزرای شاهان گورکانی، از مدرسه‌ای در قم یاد کرده است که وی در آن منزل گزیده بود.
مدرسی طباطبائی
[۱۶۱] مدرسی طباطبائی، سید حسین، قم در قرن نهم هجری، ج۱، ص۳۷ـ۳۸، قم ۱۳۵۰ ش.
احتمال داده که این همان مدرسه غیاثیه بوده که در حدود ۷۳۰ به دستور خواجه غیاث‌الدین امیرمحمد پسر رشیدالدین فضل‌اللّه بنا شده بود و اکنون نیز سردر و مناره‌های آن باقی است.


با آن‌که حوزه قم از سده هفتم تا نهم رو به افول نهاده بود، اهمیت مذهبی قم و اصالت و قدمت حوزه علمیه آن و ریشه‌دار بودن علمای شیعه در این شهر مانع فروپاشی یک‌باره و زوال کامل این حوزه شد. حمایت‌های کمابیش مداوم صفویان از علما و مذهب شیعه، که از عوامل رشد و رونق حوزه‌های شیعی در قزوین و اصفهان بود، می‌بایست شامل قم، باسابقه‌ترین شهر شیعی ایران، نیز شده باشد. صرف‌نظر از مدرسه فیضیه که تا اواخر قرن یازدهم با نام مدرسه آستانه شناخته می‌شد، تقریبآ در سرتاسر دوره صفوی علمای شیعه ولو برای مدتی معین در قم اقامت و احتمالا تدریس کرده‌اند.
از جمله آنان این دانشمندان در خور ذکرند:
بهاءالدین عاملی
[۱۶۲] مدرسی طباطبائی، حسین، مدرسه آستانه مقدسه (فیضیه)، ج۱، ص۱۲۸، وحید، ش ۱ (فروردین ۱۳۵۰).
.
مولی حاج حسین یزدی، از شاگردان بزرگ بهاءالدین عاملی، متکلم و ریاضی‌دان که شرحی مفصّل بر تجرید خواجه نصیر طوسی نوشت و در اواخر عمر در مدرسه معصومیه قم تدریس می‌کرد. صدرالدین شیرازی مشهور به ملاصدرا
[۱۶۵] ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، رساله سه اصل، ج۱، ص۵-۶، چاپ حسین نصر، تهران ۱۳۴۰ ش.
فیض کاشانی (متوفی ۱۰۹۱) که به گفته خود
[۱۶۶] فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی، شرح صدر فیض کاشانی، ج۱، ص۱۵۱، چاپ شهرام پازوکی، در عرفان ایران: مجموعه مقالات (۲۹ و ۳۰)، گردآوری و تدوین مصطفی آزمایش، تهران: حقیقت، ۱۳۸۵ ش.
هشت سال در قم نزد صدرالدین شیرازی به تلمذ و ریاضت پرداخت؛ ملاعبدالرزاق لاهیجی (متوفی ۱۰۷۲) شاگرد و داماد صدرالدین شیرازی و یکی از بزرگ‌ترین متکلمان چهار قرن اخیر، بلکه یکی از محقق‌ترین متکلمان دوره اسلامی، نویسنده کتاب‌های معروف شوارق الالهام و گوهر مراد که اصلا اهل لاهیجان بود ولی به‌سبب اقامت طولانی در قم به قمی مشهور شد. او در مدرسه معصومیه قم مَدْرَسی خاص داشت.
[۱۶۷] نصرآبادی، محمدطاهر، تذکره نصرآبادی، ج۱، ص۲۲۶، چاپ احمد مدقّق یزدی، یزد ۱۳۷۸ ش.
[۱۶۸] آشتیانی، سید جلال‌الدین، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران: از عصر میرداماد و میرفندرسکی تا زمان حاضر، چاپ جلال‌الدین آشتیانی، ج۱، ص۲۷۲، تهران: انیستیتو ایران و فرانسه، ۱۳۵۱ ش، تهران: انجمن فلسفه، ۱۳۵۵ ش.

مولی محمدطاهر قمی (متوفی ۱۰۹۸) از مشایخ اجازه محمدباقر مجلسی. وی شیخ‌الاسلام قم بود و در آن شهر به اداره امور مذهبی مردم اشتغال داشت و کتاب‌های متعددی در کلام و حدیث و نقد تصوف نوشت.
[۱۷۱] نصرآبادی، محمدطاهر، تذکره نصرآبادی، ج۱، ص۲۳۸، چاپ احمد مدقّق یزدی، یزد ۱۳۷۸ ش.


قاضی سعید قمی (متوفی ۱۱۰۷) نویسنده شرح معروف بر التوحید ابن بابویه که آثاری چون رساله ششم از کتاب الاَرْبَعینیّات لِکشفِ انوارِ القُدسیّات خود را تحت عنوان الاَنوارُ القُدسیةُ فی تحقیقِ الهَیولی و الصُّورةِ و النَّفسِ و فوائِدَ اُخَر در محرّم ۱۰۸۵ و رساله هفتم آن را تحت عنوان المَقَصدُ الاَسْنی فی تحقیقِ ماهیّة الحرکةِ و وجودِها در ۱۰۸۸ در قم به اتمام رساند.
صدرالدين، فرزند مولى محمدطاهر قمى، که او نیز در علم کلام تبحر داشت و در قم در مدرسه معصومیه تدریس می‌کرد.
[۱۷۵] ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، رساله سه اصل، چاپ حسین نصر، تهران ۱۳۴۰ ش.
[۱۷۶] جزایری، عبداللّه بن نورالدین، الاجازة الکبیرة، ج۱، ص۱۴۲، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.


میرزا حسن لاهیجی (متوفی ۱۱۲۱)، فرزند ملاعبدالرزاق لاهیجی، که مانند پدرش حکیم و متکلمی بزرگ بود. وی در قم زاده شد و همان‌جا تحصیل و تدریس و تألیف کرد و در همان شهر درگذشت.
[۱۷۹] آشتیانی، سید جلال‌الدین، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران: از عصر میرداماد و میرفندرسکی تا زمان حاضر، چاپ جلال‌الدین آشتیانی، ج۳، ص۲۱۹، تهران: انیستیتو ایران و فرانسه، ۱۳۵۱ ش، تهران: انجمن فلسفه، ۱۳۵۵ ش.
مولی فخرالدین ماوراءالنهری که معاصر شاه عباس دوم بود. وی که از مذهب اهل‌سنّت به مذهب شیعه گرویده بود از ماوراءالنهر به قم آمد و در همان‌جا ساکن شد و نزد علمای قم درس خواند. وی آثاری نیز دارد.

در قرن سیزدهم نیز شماری از عالمان در قم به فعالیت علمی اشتغال داشتند که مهم‌ترین و مشهورترین آنان شیخ ابوالقاسم قمی (متوفی ۱۲۳۱)، معروف به میرزای قمی، است. وی از شاگردان مبرِّز وحید بهبهانی بود و از جاپلق، که پدرش در آن‌جا ساکن شده بود، به قم مهاجرت کرد و در آن‌جا به تدریس و تألیف پرداخت. زنوزی، که در زمان حیات میرزای قمی کتاب خود را نوشته، از او به عنوان عالم فاضل کامل مجتهد و ماهر در علم اصول فقه یاد کرده و کتاب القوانین المحکمه او را، که تألیف آن در آخر ربیع الثانی ۱۲۰۵ در قم به پایان رسید، ستوده است.
[۱۸۱] زنوزی، محمدحسن بن عبدالرسول، ریاض‌ الجنة، قسم ۱، ص ۵۲۳، چاپ علی رفیعی، قم ۱۳۷۰ ش.
از نوشته زنوزی معلوم می‌شود که این کتاب در زمان حیات مؤلفش شهرت داشته و بی‌سبب نیست که بعدها یکی از کتب معتبر درسی در حوزه‌های علمیه شده است.
میرزای قمی در فقه نیز کتاب‌ها و رساله‌های بسیار دارد از جمله غنائم الایام و جامع الشتات. وی در دوران اقامت در عتبات عالیات عراق، شاگردان متعدد مشهوری داشت از جمله ملااحمد نراقی، سید عبداللّه شُبَّر و سید محمدجواد عاملی، صاحب مفتاح الکرامه (برای تفصیل به این منبع رجوع کنید ).
بسیاری از شاگردان قمی، این شهر را ترک کردند و به مراکز علمی فعال‌تر، و از همه مهم‌تر، نجف، رفتند. با این‌حال، او در دوران اقامت خود در قم موجب رونق بیش‌تر علمی قم گردید و حضور او به تداوم رشته تعلیم و تعلم دینی در قم انجامید.

از کسانی که در حیات و نیز پس از مرگ میرزای قمی در قم به فعالیت علمی پرداخته‌اند از این افراد می‌توان نام برد: محمدتقی برغانی (متوفی ۱۲۶۳) که مدت‌ها در قم نزد میرزای قمی تحصیل کرد
[۱۸۳] امامی خوئی، محمدامین، مرآة الشرق: موسوعة تراجم اعلام‌الشیعة الامامیة فی‌القرنی الثالث عشر و الرابع عشر، ج۱، ص۳۱۴ـ۳۱۵، چاپ علی صدرائی خوئی، قم ۱۳۸۵ ش.
سیدجواد فاطمی قمی (متوفی ۱۳۰۳) از فقهای دانشمند مقیم قم که در نجف نزد شیخ انصاری درس خوانده بود و در قم ریاست دینی شهر را برعهده داشت.
[۱۸۴] امامی خوئی، محمدامین، مرآة الشرق: موسوعة تراجم اعلام‌الشیعة الامامیة فی‌القرنی الثالث عشر و الرابع عشر، ج۱، ص۳۶۳ـ۳۶۴، چاپ علی صدرائی خوئی، قم ۱۳۸۵ ش.
شیخ ابوالقاسم قمی (متوفی ۱۳۵۳) از مشاهیر علمای قم که با بیش‌تر علوم آشنایی داشت و آن‌ها را تدریس می‌کرد.
[۱۸۵] امامی خوئی، محمدامین، مرآة الشرق: موسوعة تراجم اعلام‌الشیعة الامامیة فی‌القرنی الثالث عشر و الرابع عشر، ج۱، ص۲۲۲ـ۲۲۳، چاپ علی صدرائی خوئی، قم ۱۳۸۵ ش.

محمدتقی‌بیک ارباب قمی، مؤلف تاریخ دارالایمان قم در اواخر عهد ناصرالدین شاه قاجار، از برخی علمای آن عصر قم نام برده است، از جمله حاجی ملامحمد صادق که او را از علمای نافذ الحکم معرفی کرده، شیخ محمدحسن که در علم معقول و منقول سرآمد بوده، میرزا حسن، آقا سیدعبداللّه، آخوند ملاعلی و حاج آقا جلال امام جمعه و میرزا ابوالقاسم شیخ‌الاسلام، نواده میرزای قمی.
[۱۸۶] امامی خوئی، محمدامین، مرآة الشرق: موسوعة تراجم اعلام‌الشیعة الامامیة فی‌القرنی الثالث عشر و الرابع عشر، ج۱، ص۳۰ـ۳۱، چاپ علی صدرائی خوئی، قم ۱۳۸۵ ش.

از علمای اواخر دوره قاجار حاج سیدصادق قمی (متوفی۱۳۳۸)، از درس‌آموختگان حوزه‌های عتبات و حاج میرزا محمد ارباب قمی، شاگرد میرزا حبیب‌اللّه رشتی و آخوند خراسانی و از استادانِ شیخ عباس قمی و مؤلف چند کتاب و نیز مصحح کتاب‌هایی چون الغیبه نعمانی (چاپ ۱۳۱۸) و اثبات الوصیّه (چاپ ۱۳۲۰) بوده‌اند.
[۱۸۷] ادهم‌نژاد، محمدتقی و علیرضا هزار، دانشوران قم، نگاهی به زندگی ۲۰۴ تن از دانشمندان و بزرگان قمی یا مدفون در قم، ج۱، ص۱۲۱ـ ۱۲۲، گزیده ستارگان حرم (۱ـ۱۵)، تلخیص علی‌رضا هزار، تدوین محمدتقی ادهم‌نژاد، قم: زائر، ۱۳۸۴ ش.
[۱۸۸] ادهم‌نژاد، محمدتقی و علیرضا هزار، دانشوران قم، نگاهی به زندگی ۲۰۴ تن از دانشمندان و بزرگان قمی یا مدفون در قم، ج۱، صص۱۲۵ـ۱۲۶، گزیده ستارگان حرم (۱ـ۱۵)، تلخیص علی‌رضا هزار، تدوین محمدتقی ادهم‌نژاد، قم: زائر، ۱۳۸۴ ش.



دست‌کم هشت سال پیش از آن‌که شیخ عبدالکریم حائری یزدی در ۱۳۰۰ ش حوزه علمیه قم را تأسیس کند، انتقال مرجعیت شیعه از عراق به ایران و تأسیس حوزه علمی منسجمی در قم یا مشهد را کسانی چون شیخ اسداللّه ممقانی در ایران مطرح کرده بودند.

۹.۱ - میرزا محمد فیض قمی

در اواخر عصر قاجار و پیش از ورود حائری به قم و اقدامات وی برای ارتقای سطح حوزه علمیه قم، علمای ساکن قم که برخی از آن‌ها از حیث علمی واجد مرتبه والایی بودند، کوشش‌هایی در این‌جهت صورت داده بودند که به نتیجه موردنظر نرسیده بود؛ از جمله میرزا محمد فیضِ قمی که در ۱۳۳۳ از سامرا به قم بازگشت و از ۱۳۳۶ مدارس دارالشفا و فیضیه را که از کاربری علمی خارج شده بود بازسازی کرد و طلاب را در آن‌جا اسکان داد. وی هم‌چنین طلاب را رتبه‌بندی و برای آن‌ها مقرری تعیین کرد.
این اقدام چنان مهم تلقی شد که به مناسبت آن از سوی متولی حرم حضرت معصومه در عید غدیر ۱۳۳۶ در صحن عتیق چراغانی و جشن باشکوهی برگزار شد.
[۱۸۹] جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران: از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۳۵، سال‌های ۱۳۲۰ـ۱۳۵۷، قم ۱۳۸۶ ش.
[۱۹۰] جعفریان، رسول، برگ‌هایی از تاریخ حوزه علمیه قم، ج۱، ص۱۵ـ۱۶، تهران ۱۳۸۱ ش.
[۱۹۱] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۱۳۸، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.

با وجود این اقدام مهم و به‌رغم حضور علمای بزرگی در این عهد در قم، از جمله شیخ ابوالقاسم قمی و میرزا جواد آقای ملکی تبریزی،
[۱۹۲] ریحان یزدی، علیرضا، آینه دانشوران، ج۱، ص۱۴۴ـ۱۴۵، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم ۱۳۷۲ ش.
[۱۹۳] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۳۹، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
تا زمان حضور و استقرار دائمی حائری در قم، حوزه علمیه سامان یافته و پرمایه‌ای در این شهر برپا نگردید.

۹.۲ - شیخ محمدتقی بافقی

در شکل‌گیری حوزه معاصر قم هم‌چنین باید از کوشش‌های شیخ محمدتقی بافقی یاد کرد. به نوشته شریف رازی،
[۱۹۴] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۱۴ـ۱۵، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
[۱۹۵] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۲۱ـ۲۲، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
بافقی پس از مهاجرت به قم در ۱۳۳۷ و استقرار در آن شهر، علمای ساکن در قم را، از قبیل شیخ ابوالقاسم کبیر قمی و شیخ مهدی فیلسوف و میرزا محمد ارباب، برای تشکیل حوزه علمی سامان‌مند تشویق کرد ولی آنان معتقد بودند که با توجه به وضع و روحیه مردم قم تأسیس حوزه منوط به وجود و حضور عالم صاحب نفوذی از غیر شهر قم است.

۹.۳ - شیخ عبدالکریم حائری یزدی

سرانجام با پافشاری بافقی و پا در میانی میرزا محمد ارباب و شیخ محمدرضا شریعتمدار ساوجی از علمای مبرِّز آن روزگار که در قم ساکن شده بود، از حاج شیخ عبدالکریم حائری دعوت شد که از اراک به قم بیاید و حوزه علمیه سامان‌مندی در این شهر تأسیس کند. بدین‌گونه حائری در ۱۳۴۰ (۱۳۰۰ ش) در قم مستقر شد و بنای تأسیس حوزه علمیه جدید قم را نهاد.
حائری دانشمند زبده و معروفی بود که سال‌ها در سامرا و نجف نزد استادان مشهوری چون سید محمد فشارکی اصفهانی، میرزا محمدحسن شیرازی، آخوند ملامحمدکاظم خراسانی و سید محمدکاظم طباطبائی یزدی مدارج عالی فقه و اصول را گذرانده و سال‌ها نیز در کربلا تدریس کرده بود و از ۱۳۳۲ یا اوایل ۱۳۳۳ در اراک مستقر شده و ضمن تدریس، امور حوزه علمیه آن شهر را به‌طور مستقل مدیریت کرده بود. در واقع همین سابقه علمی و مدیریتی او بود که موجب دعوت او به قم گردید و در تأسیس و اداره حوزه علمیه نوپای قم نیز به‌کار او آمد.
با استقرار حائری در قم بسیاری از شاگردان او که در اراک به سر می‌بردند، از جمله اشخاص برجسته‌ای چون سید محمدتقی خوانساری، سید احمد خوانساری، سید روح‌اللّه خمینی (امام خمینی)، سید محمدرضا گلپایگانی و شیخ محمدعلی اراکی به قم آمدند.
حائری در مدت اقامت حدود پانزده ساله خود در قم که در اوج باروری علمی نیز بود، با مدیریت قوی خود حوزه علمی نیرومندی را به وجود آورد، به‌طوری که شمار طلاب حوزه قم پیش از سخت‌گیری‌های پهلوی اول در ۱۳۱۳ ش به هفتصد تن
[۱۹۶] جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران: از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۳۷، سال‌های ۱۳۲۰ـ۱۳۵۷، قم ۱۳۸۶ ش.
و بنابر نقلی دیگر به نه‌صد تن رسیده بود، این عدد را تا هزار هم ذکر کرده‌اند.
[۱۹۸] جعفریان، رسول، برگ‌هایی از تاریخ حوزه علمیه قم، ج۱، ص۱۶، تهران ۱۳۸۱ ش.


۹.۳.۱ - عوامل رونق

تشکیل حوزه علمیه در قم و حسن شهرت و مدیریت حائری موجب استقبال بسیاری از علما و انتقال آنان به قم گردید، از جمله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی که از ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۹ در قم مستقر شد و به تعلیم و تدریس پرداخت،
[۱۹۹] ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیّة، ج۱، ص۱۳۲، با حواشی ملاهادی سبزواری، چاپ جلال‌الدین آشتیانی، تهران ۱۳۶۰ ش.
[۲۰۰] رفیعی قزوینی، ابوالحسن، مجموعه رسائل و مقالات فلسفی حکیم متألّه علامه سیدرفیعی قزوینی، ابوالحسن، ج۱، ص۲۱، تصحیح غلامحسین رضانژاد (نوشین)، تهران ۱۳۸۶ ش.
[۲۰۱] استادی، رضا، کتاب‌ها و آثار علمی امام خمینی، ج۱، ص۱۴۳، کیهان اندیشه، ش ۲۹ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۶۹).
شیخ محمدرضا مسجدشاهی (نجفی اصفهانی) از علمای اصفهان که از ۱۳۴۴ تا ۱۳۴۶ در قم اقامت گزید و میرزا محمدعلی شاه آبادی که در ۱۳۴۷ به قم وارد شد و تا ۱۳۵۴ در آن‌جا ماند.
[۲۰۲] استادی، رضا، کتاب‌ها و آثار علمی امام خمینی، ج۱، ص۱۴۳، کیهان اندیشه، ش ۲۹ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۶۹).

حضور استادان و مدرّسان مهاجر و مجاور فراوان در قم در عهد حائری نشان از نشاط علمی حوزه علمیه قم در این عصر دارد (برای آگاهی از اسامی تعداد قابل توجهی از آنان به این منبع رجوع کنید
[۲۰۳] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۲۱۶ـ۲۳۴، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
).

عوامل سیاسی و اجتماعی دیگری هم در آغاز تأسیس حوزه علمیه قم بر رونق آن افزود، که از آن میان می‌توان به رفتن احمدشاه قاجار به قم اشاره کرد. وی یک‌بار در ۲۱ ربیع الاول ۱۳۴۲ (۸ عقرب ۱۳۰۲) برای عرض تبریک تأسیس حوزه علمیه قم به آن‌جا رفت
[۲۰۴] مکی، حسین، تاریخ بیست ساله ایران، ج۲، ص۴۳۲، تهران، ۱۳۶۲ ش.
و بار دوم در هنگام آمدن علمای نجف به قم.
[۲۰۵] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۸۵، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.

ورود عالمان بزرگ و مشهوری چون سید ابوالحسن اصفهانی و میرزا محمدحسین نائینی از نجف به قم و استقبال باشکوه حائری از آنان و واگذاری محل تدریس خویش به آنان نیز در این مقطع زمانی سبب تقویت این حوزه گردید.
[۲۰۶] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۲۴، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.

ورود رضاخان سردار سپه به قم در هنگام نخست وزیری و طرح قضیه جمهوری در ۶ فروردین ۱۳۰۳، و ملاقات و گفتگو با علما و از جمله حائری و صرف‌نظر کردن از آن نیز مایه بهره‌برداری متقابل حوزه علمیه قم و دولت گردید.
[۲۰۷] حائری یزدی، مهدی، خاطرات دکتر حائری یزدی، مهدی، ج۱، ص۱۱۸، به کوشش حبیب لاجوردی، تهران ۱۳۸۱ ش.

از دیگر عوامل تقویت حوزه علمیه قم مهاجرت علمای اصفهان به قیادت حاج آقا نوراللّه اصفهانی (متوفی ۱۳۴۶) به قم در اعتراض به نظام سربازگیری اجباری با هدف مخالفت با پهلوی اول بود که تحرکی سیاسی را در حوزه علمیه قم موجب شد.
[۲۰۸] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۲۸، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
[۲۰۹] نجفی، موسی، اندیشه سیاسی و تاریخ نهضت حاج آقا نوراللّه اصفهانی، ج۱، ص۲۳۷ـ ۳۰۰، تهران ۱۳۷۸ ش.


۹.۳.۲ - اقدامات

حائری در مدت اقامت خویش در قم مهم‌ترین درس خارج حوزه علمیه را ارائه می‌کرد به‌طوری که استادان دیگر حوزه هم در آن شرکت می‌کردند. محل تدریس او مدرسه فیضیه و سپس تکیه عشق‌علی بود.
[۲۱۰] ریحان یزدی، علیرضا، آینه دانشوران، ج۱، ص۶۱ـ۶۲، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم ۱۳۷۲ ش.

حائری در زمینه برنامه‌ریزی آموزشی و تدبیر امر معیشت طلاب نیز تلاش جدّی به عمل آورد، از جمله کوشید در روش‌های آموزش حوزوی تحول ایجاد کند، ابواب علم فقه را تخصصی نماید و دامنه معلومات طلاب را توسعه بخشد.
[۲۱۱] اراکی، محمدعلی، «مصاحبه با استاد بزرگوار آیت‌اللّه العظمی اراکی»، ج۱، ص۸۲ـ۸۳، در آیینه‌داران حقیقت: مصاحبه‌های مجله حوزه با عالمان و دانشوران حوزوی، تهیه و تدوین، مجله حوزه، قم: بوستان کتاب، ۱۳۸۲ ش.
[۲۱۲] کریمی جهرمی، علی، آیت‌اللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج شیخ عبدالکریم حائری (قدس سرُّه‌الشّریف)، ج۱، ص۴۷، قم ۱۳۷۲ ش.
[۲۱۳] سید کباری، علیرضا، حوزه‌های علمیه شیعه در گستره جهان، ج۱، ص۳۸۴، تهران ۱۳۷۸ ش.
حائری در این زمینه‌ها شخصآ به امور طلاب و مدارس رسیدگی کرد و برای تشویق آنان به درس و بحث جایزه تعیین نمود. او با هدف تأمین فضای آموزشی حوزه به بازسازی و گسترش مدارس عمده‌ای، مثل مدرسه فیضیه و مدرسه دارالشفا و امثال آن‌ها، اقدام کرد.
[۲۱۴] ، شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۵۶، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
[۲۱۵] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۶۲ـ۷۶، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.


وی، هم‌چنین برای حفظ و ارتقای حوزه نوپای قم کوشید آن را در حدّ امکان از تنش‌های سیاسی برکنار دارد و به همین سبب هم بود که مثلا در ماجرای تعرض پهلوی اول به شیخ محمدتقی بافقی در قم، واکنش آشکاری نشان نداد.
[۲۱۶] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۳۵ـ۳۶، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
[۲۱۷] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۴۶، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
[۲۱۸] مکی، حسین، تاریخ بیست ساله ایران، ج۴، ص۲۸۷، تهران، ۱۳۶۲ ش.
در مواردی هم حائری با هوشیاری تمام در همین جهت کوشید از طرح و نقشه‌های دولت برای محدود کردن حوزویان، به نفع حوزه بهره‌برداری کند. مثلا هنگامی که رژیم پهلوی با اجبار به برگزاری امتحانات علمی در حوزه قصد داشت برای حوزویان محدودیت ایجاد کند و در ضمن از میان روحانیان که قشر باسواد جامعه بودند افرادی را برای مشاغل مختلف دولتی برگزیند، حائری خواستار آن شد که امتحانات در قم برگزار شود و خود او بر آن نظارت نماید.
[۲۱۹] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۴۶، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
[۲۲۰] بصیرت منش، حمید، علما و رژیم رضاشاه: نظری بر عملکرد سیاسی ـ فرهنگی روحانیون در سال‌های ۱۳۰۵ـ۱۳۲۰ ش، ج۱، ص۲۵۲، (تهران) ۱۳۷۶ ش.

در اسناد بازمانده از سال ۱۳۱۱ ش، نام ۳۶۷ تن از طلاب که امتحان داده‌اند و نیز نام ۱۱۹ تن که از ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۴ در امتحان مدرّسی شرکت کرده‌اند و نام ۲۷ تن که در ۴ فروردین ۱۳۰۵ داوطلب مدرّسی بوده‌اند دیده می‌شود.
[۲۲۱] امینی، داوود، چالش‌های روحانیت با رضا شاه: بررسی علل چالش‌های سنت‌گرایی با نوگرایی عصر رضاشاه، ج۱، ص۳۰۹ـ۳۲۳، تهران ۱۳۸۲ ش.
[۲۲۲] امینی، داوود، چالش‌های روحانیت با رضا شاه: بررسی علل چالش‌های سنت‌گرایی با نوگرایی عصر رضاشاه، ج۱، ص۳۲۵ـ۳۳۱، تهران ۱۳۸۲ ش.

با این‌حال در ماجرای کشف حجاب و اتحاد لباس، حائری با تمام احتیاطی که در برخورد با دولت و سیاست داشت، با جدیت و حساسیت بیشتری مداخله کرد. از جمله وی طی تلگرافی در ۱۱ تیر ۱۳۱۴ کشف حجاب را بر خلاف قوانین شرع مقدس و مذهب جعفری اعلام کرد.
[۲۲۳] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۵۱، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
[۲۲۴] امینی، داوود، چالش‌های روحانیت با رضا شاه: بررسی علل چالش‌های سنت‌گرایی با نوگرایی عصر رضاشاه، ج۱، ص۳۴۷، تهران ۱۳۸۲ ش.
[۲۲۵] بصیرت منش، حمید، علما و رژیم رضاشاه: نظری بر عملکرد سیاسی ـ فرهنگی روحانیون در سال‌های ۱۳۰۵ـ۱۳۲۰ ش، ج۱، ص۲۵۸، (تهران) ۱۳۷۶ ش.
موضوع کشف حجاب و مسائلی چون ممنوعیت مجالس عزاداری برای حائری چنان تحمل‌ناپذیر بود که گفته شده است وی پس از روی دادن آن‌ها رنجور شد و چندان نشاط نداشت.
[۲۲۶] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۶۵، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
[۲۲۷] غروی تبریزی، عبدالحسین، «مصاحبه با آیت‌اللّه عبدالحسین غروی تبریزی»، ج۱، ص۴۳، حوزه، سال ۱۱، ش ۲ (خرداد و تیر ۱۳۷۳).



در فاصله وفات حائری تا مهاجرت بروجردی به قم، ریاست اداره حوزه علمیه قم بر عهده سه تن از استادان بزرگ این حوزه قرار گرفت: سید محمد حجت کوه‌کمری، سید محمدتقی خوانساری و سید صدرالدین صدر.
گفتنی است که پس از فوت حائری، با توجه به شرایط دشواری که رژیم پهلوی برای حوزه و روحانیان به‌وجود آورده بود، خاصه اتفاقاتی که در حوزه علمیه مشهد رخ داده بود، بیم آن می‌رفت که حوزه علمیه قم نیز تعطیل شود؛ در این شرایط بود که این سه تن تصمیم گرفتند با تشریک مساعی حوزه علمیه قم را از این خطر نجات بخشند.
[۲۲۸] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۹۰، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
این سه تن از معتمدین درجه اول حائری بودند که وی در زمان حیاتش برخی از امور علمی و حوزوی خود را به آنان واگذار کرده بود و در بین آن‌ها، به‌نظر می‌رسد حائری به حجت کوه‌کمری نظر خاص داشت.

۱۰.۱ - حجت کوه‌کمری

حجت عالم شناخته شده‌ای بود که در نجف محضر درس دانشمندانی چون سید محمدکاظم طباطبائی یزدی، میرزا محمدحسین نائینی و آقا ضیاء عراقی را درک کرده بود و از بدوِ ورود به قم به گفتن درس پرمایه‌ای اشتغال داشت که در خورِ ذهن افراد بااستعداد بود. حجت ضمن ارائه درسی پرمایه، و رسیدگی به امور معیشتی حوزویان به پیروی از روش و منش حائری که پرهیز از تنش‌های سیاسی و درگیری با دولت بود توانست حوزه علمیه را که فشار دولت بر آن بیش از زمان حائری بود، حفظ نماید.
حجت نیز هم‌چون حائری برای تقویت حوزه علمیه قم در زمینه توسعه فضای آموزشی آن تلاش کرد؛ یادگار مهم او در این باب مدرسه حجتیه است.
[۲۲۹] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۸۸ـ۹۰، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
[۲۳۰] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۹۹-۱۰۱، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
[۲۳۱] شریف رازی، محمد، ج۱، ص۱۱۴، آثار الحجة، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
[۲۳۲] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۱۸۵ـ۱۹۰، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
در این زمینه سیدمحمدتقی خوانساری کمک بسیاری به حجت کرد.

۱۰.۲ - سید محمدتقی خوانساری

خوانساری در اراک نزد حائری درس خوانده و نیز در نجف نزد علمایی چون سید محمدکاظم طباطبائی یزدی و میرزای نائینی و آقا ضیاء عراقی شاگردی کرده بود و از زمان ورود به قم تا پس از مرگ حائری مراحل سطوح و خارج را تدریس می‌کرد.
[۲۳۳] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۱۴۳، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
[۲۳۴] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۱۴۵، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
[۲۳۵] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۱۵۲، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.


۱۰.۳ - سید صدرالدین صدر

سید صدرالدین صدر هم در این دوره در جهت حفظ و ارتقای حوزه علمیه قم کمک زیادی به حجت کرد و با این‌که خود مرجع تقلید بود از هیچ نوع همکاری فروگذار نکرد و حتی به امتحانات طلاب شخصاً رسیدگی و برای تشویق آنان امتحانات هفتگی به صورت مسابقه برگزار می‌کرد و با دادن جایزه آنان را تشویق می‌نمود. وی تحصیل‌کرده عتبات نزد دانشمندانی چون آخوند خراسانی و آقا ضیاء عراقی بود.
[۲۳۶] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۲۰۰ـ۲۰۱، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
[۲۳۷] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۲۰۳، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
[۲۳۸] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۲۰۵، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.

در این دوره کسانی چون فیض قمی نیز به این سه مرجع کمک می‌کردند. فعالیت امام خمینی هم در این دوره به‌عنوان یکی از استادان مبرِّز حوزه چشم‌گیر بود، خاصه درس اخلاق او تأثیری زیادی بر طلاب داشت.
[۲۳۹] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۲، ص۴۵، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
[۲۴۰] سبحانی، جعفر، «جامعیت علمی و عملی امام خمینی»، ج۱، ص۱۳، کیهان اندیشه، ش ۲۹ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۶۹).

با تمام کوششی که سه مرجع مذکور در حفظ و اداره حوزه علمیه قم در این مقطع زمانی مبذول داشتند، از طرفی به دلیل فشار حکومت وقت و از سوی دیگر به سبب عدم تمرکز در زعامت و مرجعیت حوزه، وضع عمومی حوزه علمیه قم در این برهه نابسامان بود
[۲۴۱] علی شیرخانی و عباس زارع، تحولات حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۳۴ـ۳۵، تهران ۱۳۸۴ ش.
[۲۴۲] کرجی، علی، قم و مرجعیت، ج۱، ص۴۱، قم ۱۳۸۳ ش.
حتی شمار طلاب حوزه علمیه قم از حدود هزار به حدود چهارصد نفر کاهش یافت.
[۲۴۳] خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام: مجموعه آثار امام خیمنی، ج۲، ص۴۰۷، (بیانات، پیامها، مصاحبه‌ها، احکام، اجازات شرعی و نامه‌ها)، تهران ۱۳۷۸ ش.
[۲۴۵] پورهادی، یداللّه، خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین پورهادی، ج۱، ص۶۶، تدوین عبدالرضا احمدی و معصومه حسینی، تهران ۱۳۸۲ ش.



در اوایل دهه بیست شمسی، شماری از بزرگان و استادان حوزه علمیه قم که از عدم مدیریت متمرکز این حوزه نگران بودند و از سویی از مقام علمی و نفوذ اجتماعی و دینی آیت‌اللّه حاج‌آقا حسین بروجردی، آگاهی داشتند از او خواستند که از بروجرد به قم بیاید، امام خمینی و حاج‌آقا روح‌اللّه کمال‌وند از علمای خرّم‌ آباد در این زمینه کوشش بیشتری مبذول داشتند.
آیت‌اللّه بروجردی با پذیرش این درخواست، در محرّم ۱۳۶۴/ آذر ۱۳۲۳ ش در قم ساکن شد.
[۲۴۶] بدلا، حسین، «مصاحبه با حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسین بدلا»، ج۱، ص۹۳ـ ۹۴، حوزه، سال ۸، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ تیر۱۳۷۰).
[۲۴۷] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۲، ص۲، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
در تحکیم جایگاه و مرجعیت بروجردی در هنگام اقامت در قم نیز نقش امام خمینی چشم‌گیر بود.
[۲۴۹] فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ج۱، ص۱۷۵، تهران ۱۳۷۶ ش.

با ورود بروجردی به حوزه علمیه قم، بر رونق آن افزوده شد و شور و نشاط علمی آن دو چندان و بنیه علمی آن تقویت گردید. اقدامات بروجردی در طول دوره زعامت، حاکی از اهتمام ایشان به حفظ و تقویت این حوزه است. بروجردی با استقرار در قم تدریس پرمایه‌ای را آغاز کرد. شمار حاضران درس وی را پانصد تا شش‌صد تن برآورد کرده‌اند.
[۲۵۰] جعفریان، رسول، برگ‌هایی از تاریخ حوزه علمیه قم، ج۱، ص۷۶، تهران ۱۳۸۱ ش.

مدیریت نیرومند و متمرکز بروجردی موجب شد که شمار طلاب این حوزه که در سال‌های اولیه حضور وی در قم در ۱۳۲۶ ش، بالغ بر دو هزار تن بود
[۲۵۱] جعفریان، رسول، برگ‌هایی از تاریخ حوزه علمیه قم، ج۱، ص۳۱، تهران ۱۳۸۱ ش.
در دهه چهل شمسی به ۸۷۰۰ تن
[۲۵۲] جغرافیای تاریخی شهرستان قم، از مؤلفی ناشناخته، ج۱، ص۲۱۸، به کوشش ابوالفضل عربزاده، قم: زائر، ۱۳۸۳ ش.
برسد.
در آغاز حضور بروجردی در قم در ۱۳۲۶ ش درس‌های خارج فقه و اصول منحصر به چند تن، از جمله خود بروجردی، حجت، فیض، خوانساری و صدر بود،
[۲۵۳] جعفریان، رسول، برگ‌هایی از تاریخ حوزه علمیه قم، ج۱، ص۳۸، تهران ۱۳۸۱ ش.
ولی در پایان زندگی وی، بر شمار استادان خارج فقه و اصول حوزه قم که بین ۲۰ تا ۲۵۰ شاگرد داشتند افزوده شده بود و به‌ویژه تعدادی از شاگردان برجسته حائری، چون شیخ محمدعلی اراکی، سید محمدرضا گلپایگانی، سید محمد محقق داماد، امام خمینی، سید کاظم شریعتمداری و سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی حوزه درسی خارج داشتند.
[۲۵۴] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۲، ص۱۷۲ـ۱۷۶، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.


۱۱.۱ - اقدامات سیاسی و اجتماعی

بروجردی به‌عنوان عالی‌ترین مقام علمی دینی ایران در عهد خود و نیز به‌عنوان مرجع تقلید علی‌الاطلاق و رئیس حوزه علمیه قم، برای پیشبرد امور دینی و حوزوی کسانی را رابط خود با حکومت قرار داده بود و پیام‌ها یا اعتراضات و تذکرات خود را از طریق آنان به شاه یا مقامات دیگر ابلاغ می‌کرد (برای آگاهی از نمونه‌های این ارتباطات به این منابع ذیل رجوع کنید
[۲۵۵] حائری یزدی، مهدی، خاطرات دکتر حائری یزدی، مهدی، ج۱، ص۴۷، به کوشش حبیب لاجوردی، تهران ۱۳۸۱ ش.
[۲۵۶] حائری یزدی، مهدی، خاطرات دکتر حائری یزدی، مهدی، ج۱، ص۵۶ـ۵۷، به کوشش حبیب لاجوردی، تهران ۱۳۸۱ ش.
[۲۵۷] فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ج۱، ص۱۸۷، تهران ۱۳۷۶ ش.
[۲۵۸] فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ج۱، ص۱۸۹، تهران ۱۳۷۶ ش.
).
از دیگر اقدامات سیاسی و اجتماعی بروجردی به این موارد می‌توان اشاره کرد:
پیشنهاد گنجاندن تعلیمات دینی در ضمن دروس مدارس و موافقت دولت با آن،
[۲۵۹] فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ج۱، ص۱۸۹، تهران ۱۳۷۶ ش.
[۲۶۰] منظورالاجداد، محمدحسین، مرجعیت در عرصه اجتماع و سیاست: اسناد و گزارشهایی از آیات عظام نائینی، اصفهانی، ج۱، ص۴۵۹، قمی، حائری و بروجردی، ۱۲۹۲ تا ۱۳۳۹ شمسی، تهران: شیرازه، ۱۳۷۹ ش.
پیشنهاد توقف قطارها در ایستگاه برای اقامه نماز مسافران،
[۲۶۱] منظورالاجداد، محمدحسین، مرجعیت در عرصه اجتماع و سیاست: اسناد و گزارشهایی از آیات عظام نائینی، ج۱، ص۴۵۲، سند ش ۲۹، اصفهانی، قمی، حائری و بروجردی، ۱۲۹۲ تا ۱۳۳۹ شمسی، تهران: شیرازه، ۱۳۷۹ ش.
مقابله با نفوذ بهائیت در مراکز دولتی،
[۲۶۲] فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ج۱، ص۱۹۰ـ۱۹۱، تهران ۱۳۷۶ ش.
[۲۶۳] فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ج۱، ص۴۶۹، تهران ۱۳۷۶ ش.
[۲۶۴] سلطانی طباطبائی، محمدباقر، «مصاحبه با آیت‌اللّه سید محمدباقر سلطانی طباطبائی»، ج۱، ص۴۸ـ۴۹، حوزه، سال ۸، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۰).
حمایت از مردم فلسطین و صدور اعلامیه در این باب در ۱۳۲۷ ش (سال تأسیس رژیم اسرائیل)،
[۲۶۵] منظورالاجداد، محمدحسین، مرجعیت در عرصه اجتماع و سیاست: اسناد و گزارشهایی از آیات عظام نائینی، ج۱، ص۴۵۷، سند ش ۳۶ـ۳۸، اصفهانی، قمی، حائری و بروجردی، ۱۲۹۲ تا ۱۳۳۹ شمسی، تهران: شیرازه، ۱۳۷۹ ش.
مسئله اصلاحات ارضی.
[۲۶۶] سلطانی طباطبائی، محمدباقر، «مصاحبه با آیت‌اللّه سید محمدباقر سلطانی طباطبائی»، ج۱، ص۵۰، حوزه، سال ۸، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۰).
[۲۶۷] بدلا، حسین، «مصاحبه با حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسین بدلا»، ج۱، ص۱۰۱، حوزه، سال ۸، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ تیر۱۳۷۰).


۱۱.۲ - اقدامات بین‌المللی

بروجردی در بُعد بین‌المللی نیز فعالیت‌هایی را در حوزه علمیه قم سامان داد، از جمله سید محمدتقی طالقانی آل احمد را در ۱۳۳۱ ش برای سرپرستی شیعیان مدینه و پس از درگذشت او سید احمد لواسانی و سپس شیخ عبدالحسین فقیهی رشتی را اعزام کرد، سید زین‌العابدین کاشانی را به کویت، سید محمدحسن ناشرالاسلام شوشتری را به زنگبار، شریعت‌زاده اصفهانی را به پاکستان، مهدی حائری یزدی را به آمریکا و صدر بلاغی را به‌عنوان نماینده سیار خود به اروپا فرستاد.
[۲۶۸] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۲، ص۱۴، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
[۲۶۹] فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ج۱، ص۲۰۳، تهران ۱۳۷۶ ش.
[۲۷۰] بدلا، حسین، «مصاحبه با حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسین بدلا»، ج۱، ص۱۰۳ـ ۱۰۴، حوزه، سال ۸، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ تیر۱۳۷۰).
[۲۷۱] حسینیان، روح‌اللّه، بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران: ۱۳۲۰ـ۱۳۴۰، ج۱، ص۳۸۶، تهران ۱۳۸۱ ش.

از دیگر اقدامات بین‌المللی بروجردی جلب حمایت و تأیید شیخ محمدتقی قمی برای تأسیس دارالتقریب در مصر بود. بر اثر مساعی قمی بود که شیخ محمود شلتوت، شیخ دانشگاه الازهر در ۱۳۳۷ ش مذهب جعفری را در کنار دیگر مذاهب فقهی اهل‌سنّت به‌رسمیت پذیرفت.
[۲۷۲] فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ج۱، ص۱۷۹ـ ۱۸۰، تهران ۱۳۷۶ ش.
[۲۷۳] حسینیان، روح‌اللّه، بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران: ۱۳۲۰ـ۱۳۴۰، ج۱، ص۳۹۰ـ۳۹۱، تهران ۱۳۸۱ ش.


۱۱.۳ - اقدامات آموزشی

بروجردی برای حفظ و ارتقای حوزه علمیه قم، ضمن اظهار استغنای عملی از دولت و سفارش طلاب به حفظ آرامش و بهانه ندادن به‌دست دولت، دست به اقدامات مهمی در این زمینه زد؛ از جمله از حیث علمی شیوه جدید خود را در تحقیق و تدریس مباحث فقه ارائه کرد که در قم سابقه نداشت و نسلی از شاگردان بااستعداد در این زمینه تربیت کرد که استادان و مراجع آینده حوزه شدند، برای احیا و چاپ کتاب‌های عمده حدیثی و فقهی و رجالی شیعه تلاش زیاد مبذول داشت، به ادامه تحصیل طلاب و تشویق افراد بااستعداد به شیو‌ه‌های مختلف توجه نشان داد، طلاب را به مبانی مسائل و مباحث فقه و رجال و بیان مآخذ هر کدام و این‌که هر مسئله‌ای از چه وقت و چرا وارد حوزه اسلامی شده است متوجه کرد.
[۲۷۴] اشتهاردی، علی‌پناه، «مصاحبه با آیت‌اللّه شیخ علی‌پناه اشتهاردی»، ج۱، ص۱۸۶، حوزه، سال ۸، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۰).
[۲۷۵] اشتهاردی، علی‌پناه، «مصاحبه با آیت‌اللّه شیخ علی‌پناه اشتهاردی»، ج۱، ص۱۹۱، حوزه، سال ۸، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۰).

بروجردی در زمینه توسعه فضای آموزشی حوزه از قبیل ساخت و احیای مدارس و‌ به طور خاص تأسیس مسجد اعظم و کتابخانه آن اقدامات در خور توجهی کرد.
[۲۷۶] شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۳۵۲ـ۳۵۳، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ ش.

به این ترتیب، مهاجرت مؤثر و تحول‌آفرین بروجردی، حوزه قم را به مرتبه‌ای از اعتبار رساند که عملا هم‌ارز معتبرترین حوزه آن عهد، یعنی حوزه علمیه نجف شد، و نه فقط طالبان علم از شهرهای مختلف ایران راهی قم می‌شدند، بلکه به تدریج افرادی از مناطق شیعه‌نشین دنیا قم را برای تحصیل برمی‌گزیدند. پس از وفات بروجردی حوزه علمیه قم وارد مرحله جدیدی از حیات خود شد.


مقطع زمانی ۱۳۴۰ ش تا ۱۳۵۷ ش سیاسی‌ترین دوره فعالیت و حیات حوزه علمیه قم محسوب می‌شود. با رحلت آیت‌الله بروجردی بار دیگر وحدت مدیریت و مرجعیت در حوزه قم از هم گسیخت و زعامت و مدیریت آن برعهده چهار تن استاد برجسته و مطرح قرار گرفت: امام خمینی، سید محمدرضا گلپایگانی، سید کاظم شریعتمداری و سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی.
پس از تبعید امام خمینی به ترکیه و سپس انتقال ایشان به نجف، اداره این حوزه برعهده آن سه تن دیگر افتاد.
[۲۷۷] وکیلی قمی، ابومحمد، حوزه علمیه قم، ج۱، ص۲۱، تهران ۱۳۴۸ ش.
[۲۷۸] وکیلی قمی، ابومحمد، حوزه علمیه قم، ج۱، ص۳۸، تهران ۱۳۴۸ ش.
در این مقطع که بحث مرجعیت بار دیگر مطرح شده بود، روزنامه‌ها گزارش‌هایی در باب استادان خارج حوزه و تعداد شاگردان آنان منتشر کردند. بر اساس گزارش روزنامه کیهان به تاریخ ۱۲ فروردین ۱۳۴۰، چند روز بعد از درگذشت بروجردی، درس خارج امام خمینی پرشکوه‌ترین درس بود که بیش از چهار صد تن در آن شرکت می‌کردند.
[۲۷۹] روحانی، حمید، نهضت امام خمینی، ج ۲، سند ش ۳۷، تهران ۱۳۷۶ ش.

در این برهه، علمای طراز اول از حیث سیاسی به سه گروه عمده تقسیم می‌شدند:
گروهی که از دخالت در سیاست پرهیز داشتند و آیت‌اللّه سید احمد خوانساری
[۲۸۰] حائری یزدی، مهدی، خاطرات دکتر حائری یزدی، مهدی، به کوشش حبیب لاجوردی، تهران ۱۳۸۱ ش.
نمونه بارز این طرز فکر و عمل بود.
گروه دوم روحانیان میانه‌رو بودند که در عین مخالفت با رژیم پهلوی از مبارزه تند با آن پرهیز می‌کردند و عالمانی چون گلپایگانی، شریعتمداری و مرعشی نجفی این خط مشی را داشتند.
گروه سوم که عبارت بودند از امام خمینی و طرفدارانش از شاگردان بروجردی و نیز سید محمد محقق داماد، که به جدّ وارد صحنه سیاست شدند.
[۲۸۱] جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران: از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۲۳۸ـ۲۴۱، سال‌های ۱۳۲۰ـ۱۳۵۷، قم ۱۳۸۶ ش.


نقطه شروع درگیری حوزه علمیه قم با دولت پس از فوت بروجردی، وقتی بود که پهلوی دوم به جای دادن پیام تسلیت به علمای قم، به آیت‌اللّه سید محسن حکیم در نجف پیام تسلیت فرستاد و این امر در بین علمای داخل ایران این‌گونه تلقی شد که هدف وی بیرون بردن مرجعیت شیعه از ایران است.
[۲۸۲] منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد، ج۱، سند ش ۱۵/۲، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷ـ۱۳۷۸ ش.
[۲۸۳] جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران: از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۲۳۶، سال‌های ۱۳۲۰ـ۱۳۵۷، قم ۱۳۸۶ ش.

اقدامات بعدی رژیم پهلوی در این مقطع، موقعیت سیاسی حوزه علمیه قم را برجسته‌تر کرد و ابراز موضع صریح امام خمینی و یاران و همراهانش و نیز سایر علما، موقعیت مرجعیت امام خمینی را استوارتر کرد. امام خمینی، استاد برجسته‌ای بود که درس خارج معتبری داشت و شاگردان فراوانی در فلسفه و اصول و فقه تربیت کرده بود. اقدامات و اظهارات سیاسی او تأثیرات اساسی بر حوزه قم داشت.

۱۲.۱ - مخالفت با لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی

تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی در ۱۶ مهر ۱۳۴۱ در کابینه اسداللّه عَلَم که در آن قید اسلام از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان حذف و برگزاری مراسم تحلیف، علاوه بر قرآن با هر کتاب آسمانی دیگر ممکن دانسته شده بود، به شدت عواطف دینی مردم را برانگیخت و اعتراضات و مخالفت‌های شدید مراجع و علما را در پی داشت.
پس از دو ماه مبارزه، دولت‌ به‌طور رسمی در تلگرامی در شب ۷ آذر ۱۳۴۱ به آیت‌اللّه گلپایگانی، اعلام کرد که آن تصویب‌نامه اجرا نخواهد شد.
[۲۸۴] اسناد انقلاب اسلامی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۴۴، ۱۳۷۴ ش.


در همین سال در مخالفت با همه‌پرسی برای لوایح شش‌گانه نیز حوزه قم عکس‌العمل شدیدی نشان داد. مراجع قم در یک تصمیم جمعی مقرر کردند اعلامیه‌ای در تحریم همه‌پرسی بدهند، گلپایگانی به افشاگری بر ضد رژیم پرداخت
[۲۸۵] اسناد انقلاب اسلامی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۵۷، ۱۳۷۴ ش.
و امام خمینی همه‌پرسی را بر خلاف قوانین ایران دانست.
[۲۸۶] روحانی، حمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی در ایران، ج۱، ص۲۳۰، (تهران) ۱۳۵۸ ش.


۱۲.۲ - عدم استقبال از شاه

وقتی هم که در چهارم بهمن این سال قرار شد شاه به قم برود، فرمانداری قم در نشستی با علما در سوم بهمن جهت رفع کدورت خواستار دیدار آنان با شاه شد که امام خمینی با این امر مخالفت کرد و دیگران نیز نظر وی را پذیرفتند و تصمیم گرفته شد علما و طلاب آن روز را در خانه بمانند.
[۲۸۷] هاشمی رفسنجانی، اکبر، دوران مبارزه، ج۱، ص۱۳۳، زیر نظر محسن هاشمی، تهران ۱۳۷۶ ش.
در نتیجه، شاه در چهارم بهمن ۱۳۴۱ بدون استقبال جدّی وارد قم شد و رسمآ بر ضد روحانیت سخن گفت.
[۲۸۸] هاشمی رفسنجانی، اکبر، دوران مبارزه، ج۱، ص۱۳۳، زیر نظر محسن هاشمی، تهران ۱۳۷۶ ش.
[۲۸۹] روحانی، حمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی در ایران، ج۱، ص۲۶۵، (تهران) ۱۳۵۸ ش.

به دنبال آن امام خمینی اطلاعیه تندی بر ضد رژیم صادر کرد
[۲۹۰] دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ج۳، ص۲۱۲، تهران ۱۳۶۰ ش.
و پس از چندی در آستانه عید نوروز و به سبب مطابقت ایام عید با شهادت امام صادق (علیه‌السلام) طی اطلاعیه‌ای اعلام کرد که مسلمانان امسال عید ندارند.
[۲۹۲] روحانی، حمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی در ایران، ج۱، ص۳۱۵، (تهران) ۱۳۵۸ ش.


در دوم فروردین ۱۳۴۲ برابر با ۲۵ شوال، روز شهادت امام صادق (علیه‌السلام)، نیروهای نظامی به مجلس عزاداری آن حضرت که از زمان حائری در مدرسه فیضیه برگزار می‌شد و گلپایگانی بعد از حائری این آیین را ادامه داد، حمله کردند و ده‌ها تن از طلاب و مردم را مورد ضرب و شتم قرار دادند و شماری هم کشته شدند. این عمل رژیم، واکنش شدید علما و مراجع را به دنبال داشت و حتی علمای نجف نیز مثل سید ابوالقاسم خویی و سید عبداللّه شیرازی و سید محسن حکیم اطلاعیه دادند و این اقدام رژیم را محکوم کردند.
حکیم حتی در واکنش به این عمل رژیم از علمای ایران خواست که دسته‌جمعی به عتبات مهاجرت کنند تا در این باب تصمیم‌گیری شود.
[۲۹۳] اسناد انقلاب اسلامی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۸۰ـ۸۱، ۱۳۷۴ ش.
[۲۹۴] اسناد انقلاب اسلامی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۸۴، ۱۳۷۴ ش.
[۲۹۵] رجبی، محمدحسن، زندگینامه سیاسی امام خمینی، تهران ۱۳۷۷ ش.
هم‌چنین رژیم برای ارعاب طلاب دستورِ به سربازی بردن آنان را صادر کرد و دستور داد طلابی را که کارت تحصیلی ندارند دستگیر کنند.
[۲۹۶] منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد، ج ۱، سند ش ۱۵/۳، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷ـ۱۳۷۸ ش.


۱۲.۳ - مبارزه روحانیون حوزه با پهلوی

در محرّم ۱۳۴۲ رویارویی حوزه علمیه با رژیم شدت یافت و امام خمینی در سخنرانی روز عاشورای خود در فیضیه به موضوعاتی پرداخت که ساواک خواستار مطرح نشدن آن در منابر شده بود و در مخالفت با شاه و اسرائیل سخن گفت و همین امر سرانجام موجب دستگیری وی در شب ۱۵ خرداد برابر با ۱۲ محرّم گردید. در اثر تلاش مراجع و علمای قم و دیگر شهرها، امام خمینی در ۱۵ فروردین ۱۳۴۳ آزاد شد و به قم بازگشت و تدریس خود را از سر گرفت و در منزل خود مسائل مستحدثه را مورد بحث قرار داد.
اما پس از سخنرانی بر ضد کاپیتولاسیون در چهارم آبان این سال
[۲۹۸] دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ج۴، ص۳۲۴، تهران ۱۳۶۰ ش.
در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ دستگیر و به ترکیه تبعید شد.
[۲۹۹] روحانی، حمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی در ایران، ج۱، ص۷۴۴، (تهران) ۱۳۵۸ ش.

مبارزه روحانیان حوزه علمیه قم با رژیم را پس از تبعید امام خمینی، دیگر مراجع و خصوصاً یاران و شاگردان وی ادامه دادند و این مبارزه به جز جنبه سیاسی، ابعاد علمی و فرهنگی گسترده‌ای پیدا کرد. در این زمینه به ایجاد مدارس و مؤسسات و انتشار مجلاتی با این رویکرد می‌توان اشاره کرد. چنان‌که گفته شد پس از تبعید امام خمینی زعامت حوزه قم به‌عهده مراجع سه‌گانه (گلپایگانی، شریعتمداری و نجفی مرعشی) افتاد. این مراجع و استادان و طلاب در موارد مقتضی در برابر حوادث روز موضع‌گیری می‌کردند، از زمره وقایع این دوره به این موارد می‌توان اشاره کرد:
تأکید دوازده تن از مدرّسان قم، پس از درگذشت آیت‌اللّه حکیم در ۱۳۴۹ ش، بر مرجعیت امام خمینی
[۳۰۰] صالح، محسن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج۱، ص۲۷۰، تحقیق علیرضا جوادزاده، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ ش.
[۳۰۱] علی شیرخانی و عباس زارع، تحولات حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۳۷ـ۳۸، تهران ۱۳۸۴ ش.
، تبعید ۲۵ تن از روحانیان و مدرّسان قم به مدت سه سال از سوی رژیم
[۳۰۲] صالح، محسن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج۱، ص۲۶۸ـ ۲۶۹، تحقیق علیرضا جوادزاده، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ ش.
، هجوم کماندوهای رژیم در خرداد ۱۳۵۴ به مراسم بزرگداشت شهدای ۱۳۴۲ در مدرسه فیضیه که به دستگیری و زندانی شدن و تبعید عده‌ای از آنان انجامید
[۳۰۳] مدنی، جلال‌الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج۲، ص۲۲۲ـ۲۲۳، (قم) ۱۳۶۱ـ۱۳۶۲ ش.
مخالفت حوزه با تغییر تقویم هجری شمسی به تقویم جعلی شاهنشاهی.
[۳۰۴] مدنی، جلال‌الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج۲، ص۲۳۲ـ ۲۳۴، (قم) ۱۳۶۱ـ۱۳۶۲ ش.

انتشار خبر درگذشت سید مصطفی خمینی در شب اول آبان ۱۳۵۶ در نجف، و برگزاری مجالس یادبود در قم و تهران برای وی موجب شد نام امام خمینی دوباره در ایران مطرح شود.
[۳۰۵] یزدی، محمد، خاطرات آیت‌اللّه یزدی، ص۳۵۴، تهران ۱۳۸۰ ش.

از جمله رخدادهایی که عکس‌العمل شدید مراجع و علمای قم را موجب شد انتشار مقاله‌ای توهین‌آمیز به امام خمینی در ۱۷ دی ۱۳۵۶ در روزنامه اطلاعات بود که مایه اعتراض حوزه و سخنرانی برخی علما و مدرّسان برجسته بر ضد رژیم شد و منجر به هجوم مأموران در ۱۹ دی و دستگیری و شهادت برخی از طلاب گردید. جمعی از مدرّسان نیز تبعید شدند.
[۳۰۶] صالح، محسن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج۱، ص۴۶۴ـ۴۹۸، تحقیق علیرضا جوادزاده، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ ش.
بدین‌گونه فعالیت حوزه علمیه قم به‌عنوان شاخص‌ترین قشر روحانی تا پیروزی انقلاب ادامه یافت.


گفتنی است که حوزه علمیه، هم به جهت نقشی که در انقلاب اسلامی داشت و هم به‌سبب کارها و اقداماتی که پس از انقلاب در زمینه‌های مختلف از آن انتظار می‌رفت گسترش یافت، خاصه بدین‌سبب که شماری از مسئولیت‌های تعریف شده در قانون اساسی و مشاغل سیاسی و فرهنگی جامعه، تنها از عهده درس خواندگان حوزه برمی‌آید. به‌علاوه، در این سال‌ها، جای‌گاه حوزه علمیه قم چنان قوت و اهمیت یافته است که نه تنها از داخل ایران بلکه از بسیاری از دیگر کشورها افرادی برای تحصیل علوم دینی به قم می‌آیند؛ به‌طوری که تاکنون (۱۴۰۰ه.ش) بیش از پنجاه هزار دانش‌پژوه از ۱۲۲ کشور به خانواده‌ بزرگ المصطفی پیوسته‌اند که بیش از بیست و پنج هزار نفر از ایشان دانش‌آموخته شده‌اند و به کشورها و شهرهای خودشان بازگشته‌اند تا مربی، مبلغ و مدیر فرهنگی تاثیرگذاری باشند.


در زمان حائری و بروجردی یکی از منابع عمده مالی حوزه علمیه قم وجوه شرعی بود. پهلوی اول با هدف محدود کردن روحانیت، مجموع اوقاف مدارس را که یکی از منابع دیگر حوزه‌ها بود در اختیار دولت قرار داد و بدین‌گونه بسیاری از مدارس را هم متصرف شد. این امر چنان اهمیتی داشت که سید ابوالقاسم کاشانی پس از شهریور ۱۳۲۰ در اولین اطلاعیه خود به آن اشاره کرد.
[۳۰۸] ه، صالح، «آیت‌اللّه کاشانی و توطئه کشف حجاب»، ج۱، ص۲۱۴ـ۲۱۶، تاریخ و فرهنگ معاصر، سال ۲، ش ۶ و ۷ (پاییز ۱۳۷۲).
سید محسن امین که در ۱۳۱۳ش/ ۱۳۵۳ به قم سفر کرده بود، در گزارشی که از اوضاع حوزه قم ارائه کرده، شمار طلاب آن را نهصد تن دانسته و یادآور شده که ریاست علمی دینی در تمام ایران از آنِ حائری است و از دورترین نقاط برای او وجوهات می‌فرستند و او آن‌ها را در اختیار وکلای معتمد مالی خود قرار می‌دهد تا بین طلاب تقسیم کنند.

به نوشته سید ریحان‌اللّه یزدی
[۳۱۰] ریحان یزدی، علیرضا، آینه دانشوران، ج۱، ص۴۹، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم ۱۳۷۲ ش.
هزینه زندگی طلاب از چند طریق حاصل می‌شد: درآمد شخصی، کمک‌های بازرگانان و اعیان شهرها، کمک خرج از طرف حائری و جمعی از طلاب بودند که همه مخارجشان را حائری تامین می‌کرد.
[۳۱۱] ریحان یزدی، علیرضا، آینه دانشوران، ج۱، ص۴۹، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم ۱۳۷۲ ش.
مخارج حوزه علمیه قم در زمان ریاست حائری جمعاً ده هزار تومان بود که پس از وی به دو هزار و هفتاد تومان تنزل پیدا کرد.
[۳۱۲] غروی تبریزی، عبدالحسین، «مصاحبه با آیت‌اللّه عبدالحسین غروی تبریزی»، ج۱، ص۴۷، حوزه، سال ۱۱، ش ۲ (خرداد و تیر ۱۳۷۳).
حائری به هریک از طلاب مجرد ماهیانه سی ریال و به هریک از طلاب متاهل حداکثر ماهیانه ۱۵۰ ریال می‌پرداخت و به هر محصل مجرد هفت من و نیم نان و به هر یک از افراد خانواده محصلان متاهل پنج من نان می‌داد. به‌علاوه برای هزینه سوخت در زمستان و نیز گاه در زمان بیماری یا برای مسافرت یا ازدواج، به طلاب کمک اضافی می‌نمود.
[۳۱۳] وکیلی قمی، ابومحمد، حوزه علمیه قم، ج۱، ص۱۷، تهران ۱۳۴۸ ش.
شهریه در دوره حجت و خوانساری پانزده ریال با پنج من نان بود که مقدار نان برای متاهلان افزایش داده می‌شد. این مستمری تا هجده سال پس از وفات حائری به طلاب داده می‌شد.
[۳۱۴] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۹۰، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
حائری دادن حجره و شهریه به طلاب تازه وارد را منوط به گذشت شش ماه از زمان ورود به حوزه و تحقیق درباره آن‌ها کرده بود.
[۳۱۵] غروی تبریزی، عبدالحسین، «مصاحبه با آیت‌اللّه عبدالحسین غروی تبریزی»، ج۱، ص۳۹، حوزه، سال ۱۱، ش ۲ (خرداد و تیر ۱۳۷۳).

در زمان بروجردی به طلاب پس از آن‌که مشغول درس شرح لمعه می‌شدند شهریه پرداخت می‌شد ولی به‌افراد خوش‌ استعداد زودتر شهریه می‌دادند.
[۳۱۶] هاشمی رفسنجانی، اکبر، «مصاحبه با استاد‌هاشمی رفسنجانی»، ج۱، ص۳۶، حوزه، سال ۲، ش ۱۱ (مهر ۱۳۶۴).
میزان شهریه در زمان وی بدین قرار بود: محصل مجرد دوره سطح که به خواندن شرح لمعه و قوانین اشتغال داشت ۱۵۰ ریال، محصل متاهل دوره سطح که به خواندن شرح لمعه و قوانین اشتغال داشت سیصد ریال، محصل مجرد دوره سطح که به خواندن رسائل و مکاسب اشتغال داشت دویست ریال، محصل متاهل دوره سطح که به خواندن رسائل و مکاسب اشتغال داشت چهارصد ریال، محصل مجرد دوره خارج سیصد ریال، محصل متاهل دوره خارج ششصد ریال. این مبالغ در چند سال اول پس از درگذشت بروجردی مقدار قابل توجهی افزایش یافت و در اواخر دهه چهل افزایش زیادی پیدا کرد، بدین قرار: محصل مجرد دوره سطح که به خواندن شرح لمعه و قوانین اشتغال داشت چهارصد ریال، محصل متاهل دوره سطح که به خواندن شرحلمعه و قوانین اشتغال داشت ششصد ریال، محصل مجرد دوره سطح که به خواندن رسائل و مکاسب اشتغال داشت ششصد ریال، محصل متاهل دوره سطح که به خواندن رسائل و مکاسب اشتغال داشت هزار ریال، محصل مجرد دوره خارج ۶۵۰ ریال و محصل متاهل دوره خارج ۱۳۰۰ ریال.
[۳۱۷] وکیلی قمی، ابومحمد، حوزه علمیه قم، ج۱، ص۱۱۱ـ۱۱۲، تهران ۱۳۴۸ ش.
تمایز قائل شدن بین طلاب مجرد و متاهل و نیز تفاوت رتبه درسی رسمی است که اکنون نیز در حوزه‌های علمیه و از جمله حوزه علمیه قم برقرار است.

شیوه مصرف شهریه در بین طلاب ساکن در حجرات مدارس گاه چنین بود که مجموعه دریافتی‌های خود را مثلا در کیسه‌ای می‌ریختند و هرکس به مقدار نیاز خود از آن برداشت می‌کرد،
[۳۱۸] طبسی، محمدرضا، «مصاحبه با آیت‌اللّه حاج شیخ محمدرضا طبسی»، ج۱، ص۵۶ـ۶۰، حوزه، سال۶، ش ۴ (مهر و آبان ۱۳۶۸).
گاهی هم هر هفته یک نفر مسئول خرید می‌شد و فهرست هزینه‌ها را می‌نوشت و در پایان سهم هرکس را مشخص می‌کرد. در دهه چهل رسم بر این بود که هریک از مراجع که از رؤسای حوزه علمیه بودند یک دفتر شهریه یا مُقسِّم داشتند، در دفتر شهریه اسامی طلابی که باید به آنان شهریه داده شود، غالباً به تفکیک شهر زادگاه یا شهرتشان ثبت شده بود. مُقسِّم در هر ماه در روزی که باید شهریه پرداخت می‌شد به مدارس محل اقامت طلاب می‌رفت و در همان مدرسه از روی دفتر شهریه، مقرری ماهیانه را به آنان می‌پرداخت. پرداخت شهریه معمولا چند روز طول می‌کشید و به هر مدرسه روز خاصی تعلق گرفته بود. به مقسّم شهریه معمولا چند تن کمک می‌کردند و این افراد روحانی و از افراد مورد اعتماد مراجع بودند.
[۳۱۹] وکیلی قمی، ابومحمد، حوزه علمیه قم، ج۱، ص۴۲، تهران ۱۳۴۸ ش.
در زمان حائری سیدهدآیت‌اللّه عقدایی و سپس شیخ علی‌محمد قمی و شیخ محمد صدوقی یزدی جزو مُقسمان شهریه بودند.
[۳۲۰] ریحان یزدی، علیرضا، آینه دانشوران، ج۱، ص۵۳، پانویس ۱، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم ۱۳۷۲ ش.
در زمان بروجردی حاج محمدحسین احسن مسئول دفتر وی بود.
[۳۲۱] هاشمی رفسنجانی، اکبر، «مصاحبه با استاد‌هاشمی رفسنجانی»، ج۱، ص۳۷، حوزه، سال ۲، ش ۱۱ (مهر ۱۳۶۴).



تشکیلات اداری و نظام آموزشی در دو بخش قبل و بعد از انقلاب اسلامی بیان می‌شود:

۱۵.۱ - قبل از انقلاب

در زمینه تحول تشکیلات اداری حوزه هم در زمان بروجردی ترتیبی برقرار شد که بر اساس آن نامه‌های وارده و صادره طی شماره‌ای خاص در دفتر ثبت و ضبط شود. همچنین مقرر شد وکالت‌نامه‌هایی که به افراد داده می‌شود با مشخصات شخص وکیل و مورد وکالت ثبت گردد و این امر در نوع خود در این عصر کار نویی محسوب می‌شد.
[۳۲۲] وکیلی قمی، ابومحمد، حوزه علمیه قم، ج۱، ص۲۰ـ۲۱، تهران ۱۳۴۸ ش.
در هر عصر مسئولیت حوزه برعهده یک یا چند تن از مراجع بوده و مسئولان مدارس نیز از سوی آنان انتخاب می‌شدند. از زمانی هم که نظام سربازی به وجود آمد و مقرر شد که جوانان به سربازی بروند، در حوزه علمیه افرادی برای سامان دادن به این امر انتخاب شدند. مثلا در زمان آیت‌الله حائری، میرزاعبدالحسین بروجردی معروف به صاحب الداری که هم مقسّم بود و هم مدیریت مدارس فیضیه و دارالشفا و کتابخانه فیضیه را از سوی وی برعهده داشت، مسئول پیگیری امور مشمولین شد.
[۳۲۳] ادهم‌نژاد، محمدتقی، دانشوران قم: نگاهی به زندگی ۲۰۴ تن از دانشمندان وبزرگان قمی یا مدفون در قم، ج۱، ص۱۵۷، گزیده ستارگان حرم (۱ـ ۱۵)، تلخیص علی‌رضا هزار، قم: زائر، ۱۳۸۴ ش.
در رجب ۱۳۷۷ شیخ مجتبی عراقی از طرف بروجردی تولیت مدرسه فیضیه و کتابخانه آن و مدرسه خان و هم امور مشمولین را برعهده گرفت.
[۳۲۴] عراقی، مجتبی، «مصاحبه با استاد حاج شیخ مجتبی عراقی»، ج۱، ص۴۱، حوزه، سال ۶، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۶۸).
پس از تشکیل شورای مدیریت حوزه در ۱۳۶۶ش، اداره مدارس و مسائل مشمولین به‌عهده این شورا قرار گرفت که در فیضیه مستقر است.

۱۵.۲ - بعد از انقلاب

پس از انقلاب اسلامی، امور اداری حوزه سامان بهتری یافت. اعضای اولین شورای مدیریت حوزه در ۸ اسفند ۱۳۵۹ به فرمان امام خمینی و با هماهنگی دیگر مراجع انتخاب شدند و شروع به کار کردند. امور این تشکیلات از طریق شورای اجرایی دبیرخانه‌ای دنبال می‌شد که دارای هفت بخش بود: بخش علمی، (مرکز تحقیقات علمی، تنظیم برنامه‌های درسی، اصلاح کتاب‌های درسی، امتحانات، دروس مربوط به بانوان طلبه و برنامه‌های مربوط به طلاب خارجی) بخش اخلاق و تزکیه (دروس‌ اخلاق، نظارت و مراقبت ویژه و رسیدگی به تخلفات)، بخش مدیریت داخلی (پرونده‌های تحصیلی، گزینش طلاب و جذب نیرو، نظارت بر وضع طلاب خارجی، شناسایی و جذب نیرو، مشمولین نظام وظیفه و مدیران مدارس)، بخش تبلیغات و مبلغین (تربیت مبلّغ، تامین نیازمندی‌های تبلیغی مناطق مختلف و انتشارات)، و سرانجام بخش آمار و اطلاعات، بخش تدارکات و بخش حوزه‌های شهرستان.
[۳۲۶] علی شیرخانی و عباس زارع، تحولات حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۸۴، تهران ۱۳۸۴ ش.

در ۱۳۷۰ به پیشنهاد آیت‌اللّه خامنه‌ای و موافقت دیگر مراجع قم، شورای عالی حوزه علمیه قم تشکیل شد.
[۳۲۷] فیروزی، عباس، «دومین دوره شورای عالی و مدیریت حوزه علمیه»، ج۱، ص۵، پیام حوزه، سال ۲، ش ۳ (پاییز ۱۳۷۴).
این شورا، برنامه‌ریزی و تصمیمات اصلی در باب مسائل حوزه علمیه قم را برعهده گرفت و کارهای اجرایی به مدیریت واگذار گردید و تعیین مدیر حوزه بر عهد این شورا قرار گرفت.
[۳۲۸] علی شیرخانی و عباس زارع، تحولات حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۲۴۴ـ۲۴۹، تهران ۱۳۸۴ ش.
این تحول در بخش مدارس علمیه خواهران نیز رخ داد و وظایف مدیریت این مدارس در نامه امام خمینی به هیئت مؤسس جامعة الزهراء در ۲۹ شهریور ۱۳۶۳ مشخص شد. اکنون بیش‌تر مدارس قم و دیگر شهرستان‌ها بر اساس برنامه‌های شورای مدیریت حوزه، مستقر در قم عمل می‌کنند و تنها مدیریت‌های حوزه‌های مشهد و اصفهان استقلال دارند. اینک در مجموع بیش از ۲۷۰ مدرسه در سراسر کشور تحت نظارت شورای مدیریت حوزه علمیه قم است.
[۳۲۹] علی شیرخانی و عباس زارع، تحولات حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۹۹، تهران ۱۳۸۴ ش.

شورای سرپرستی طلاب غیرایرانی هم در ۲۹ شهریور ۱۳۵۸ش به مرکز جهانی علوم اسلامی تغییر نام یافت و آغاز به کار کرد و در ۱۳۷۲ش به فرمان آیت‌اللّه خامنه‌ای به صورت متمرکز کار خود را ادامه داد که تاکنون فارغ‌التحصیلان زیادی داشته است.
[۳۳۰] مرکز جهانی علوم اسلامی، شناسان مرکز جهانی علوم اسلامی، ج۱، ص۲۹ـ۳۰، (قم) ۱۳۸۶ ش.
این مرکز نیز بر پایه برخی تجربه‌ها و ضرورت‌ها به «جامعة المصطفی العالمیة» تغییر نام داده است.
[۳۳۱] جامعةالمصطفی العالمیة، جامعةالمصطفی العالمیة در یک نگاه (لوح فشرده)، ج۱، ص۱۱، قم ۱۳۸۷ ش.



اصلاح و بازسازی نظام آموزشی حوزه از زمره موضوعات مهمی است که از دیرباز، خاصه از زمان تاسیس نظام آموزشی جدید در ایران، مورد توجه اولیای حوزه‌های علمیه بوده است. مثلا در زمان آیت‌اللّه بروجردی تشکلی تحت عنوان «هیئت حاکمه» در حوزه علمیه قم به وجود آمد که شخصیت‌هایی چون امام خمینی، شیخ مرتضی حائری، سید احمد زنجانی، سید باقر سلطانی طباطبائی و جمعی دیگر عضو آن بودند و در پنجشنبه ۱۳ ذیحجه ۱۳۶۸/ ۱۴ مهر ۱۳۲۸ تشکیل جلسه دادند و پیشنهادهایی مطرح کردند که در آن مقطع مقبول زعیم حوزه قرار نگرفت و متوقف ماند.
[۳۳۲] سلطانی طباطبائی، محمدباقر، «مصاحبه با آیت‌اللّه سید محمدباقر سلطانی طباطبائی»، ج۱، ص۴۳ـ۴۵، حوزه، سال ۸، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۰).
آنچه پذیرفته شد و به مرحله عمل درآمد، برگزاری امتحانات برای طلاب بود، اما پس از مخالفت برخی مراجع نجف با امر امتحان، آیت‌اللّه بروجردی آن را نیز لغو نمود.
[۳۳۳] اشتهاردی، علی‌پناه، «مصاحبه با آیت‌اللّه شیخ علی‌پناه اشتهاردی»، ج۱، ص۱۹۰، حوزه، سال ۸، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۰).


پس از بروجردی مسائل امتحانات در حوزه قم دوباره مطرح و به تدریج‌ به‌طور جدّی معمول گردید. در واقع، امتحان ازآن‌رو ضرورت یافت که مایه کسب اطمینان از گذراندن دروس مرحله قبلی و گذار به مرحله بعدی بود.
[۳۳۴] وکیلی قمی، ابومحمد، حوزه علمیه قم، ج۱، ص۷۹، تهران ۱۳۴۸ ش.
برحسب دستور آیت‌اللّه گلپایگانی در این زمینه شروطی وضع شد که براساس آنها، شرط شرکت در امتحانات مراحل عالی تحصیلی، قبولی در امتحانات مراحل قبلی دانسته شد (برای آگاهی از تفصیل این شروط رجوع کنید به آدرس ذیل
[۳۳۵] وکیلی قمی، ابومحمد، حوزه علمیه قم، ج۱، ص۸۰، تهران ۱۳۴۸ ش.
) به این ترتیب، مورد توجه قرار دادن امتحانات به امر مهم‌تری منجر شد که عبارت بود از رتبه‌بندی دروس و طلاب و نیز رتبه‌بندی شهریه بر اساس آن؛ امری که هم‌اکنون نیز در حوزه‌ها معمول است. این رتبه‌ها اینک به قرار ذیل است:
رتبه اول: ادبیات عرب و شرح لمعه؛
رتبه دوم: اصول فقه، قوانین، مکاسب محرمه و رسائل؛
رتبه سوم: مکاسب (بیع و خیارات) و کفایه. در طرح آیت‌اللّه گلپایگانی امتحانات هریک از این رتبه‌ها در سه مرحله برگزار می‌شد و همین اساس ایجاد دَه پایه درسی، با تفاوت‌هایی، در نظام آموزشی حوزه شده است (برای آگاهی از مواد درسی پایه‌های یک تا شش رجوع کنید به آدرس ذیل
[۳۳۶] علی شیرخانی و عباس زارع، تحولات حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۳۰۴ـ۳۰۹، تهران ۱۳۸۴ ش.
) در این نظام، طلاب با گذراندن پایه دهم، علاوه بر درس‌های جنبی مورد لزوم، کتاب‌های مکاسب و کفایه را به اتمام رسانده امتحان می‌دهند. برای شرکت‌کنندگان در دروس خارج نیز، که پس از پایه دهم صورت می‌گیرد، نظام‌نامه‌هایی تدوین شده است.
براساس گزارشی در سال ۱۳۸۱ش، تعداد کل درس‌های پایه هفتم تا دهم و هم برخی از درس‌های خارج به ۳۹۲ مورد رسیده که در مواردی یک استاد چندین درس را تدریس می‌کند.
[۳۳۷] علی شیرخانی و عباس زارع، تحولات حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۲۵۴ـ۲۸۷، تهران ۱۳۸۴ ش.
تعداد درس‌های سطح عالی حوزه علمیه قم (پایه‌های هفتم تا دهم)، در سال تحصیلی ۸۷ـ۸۸ بر اساس فهرست دروس ضمیمه هفته‌نامه افق حوزه مجموعاً ۵۸۷ درس بوده است.
از آن‌جا که شماری از طلاب و مدرّسان حوزه به اشتغال و تدریس در مراکز اداری غیرحوزوی می‌پردازند، بنابر ضرورت، مدارک تحصیلی حوزوی با مدارک تحصیلی آموزش و پرورش و آموزش عالی به قرار ذیل در چهار سطح معادل‌سازی شده است:
سطح اول اتمام شرح لمعه معادل با دیپلم، سطح دوم (اتمام رسائل و بخشی از مکاسب و تدوین پایاننامه) معادل با کارشناسی، سطح سوم (اتمام کفایه و مکاسب) معادل با کارشناسی ارشد، سطح چهارم (گذراندن چهار سال درس خارج فقه و اصول به همراه دادن چهار امتحان و نگارش رساله تحقیقی) معادل با دکتری. به کسانی هم که امتحانات رشته‌های تخصصی مثل تبلیغ و اصول فقه و کلام و امثال آن‌ها را با موفقیت بگذرانند و پایان‌نامه‌ای در آن زمینه بنویسند به حسب رتبه، مدرک سطح سوم یا سطح چهارم اعطا می‌شود.
از دهه اخیر به این‌سو، مدیریت حوزه قم با اخذ امتحان از درس آموختگان این حوزه در زمینه فقه و اصول و کلام، کسانی را که در این آزمون موفق می‌شوند به شهر زادگاه خود اعزام می‌کند تا در آن‌جا به تدریس علوم حوزوی بپردازند و در صورت امکان به رونق یا ایجاد حوزه‌های محلی کمک کنند. در واقع فایده و هدف این طرح تمرکززدایی جمعیتی طلاب و علما از قم و پراکنش متناسب و به‌اندازه آنان در مناطق مختلف ایران است.


در حوزه علمیه قم، مباحث عالی فقه و اصول و نیز فلسفه و عرفان به سبک‌های متفاوت و ویژه‌ای عرضه شده است. در این میان، دو سبک حائری و بروجردی که پیش از آن در حوزه‌های علمیه ایران مرسوم نبوده درخور توجه است.

۱۷.۱ - سبک فقهی آیت‌الله حائری

حائری که از شاگردان میرزا محمدحسن شیرازی بود در تدریس خود از شیوه وی که مبتنی بر شاگردمحوری بود پیروی می‌کرد. در این شیوه استاد یک مسئله را با ادلّه مؤیّد و مخالف آن مطرح می‌کرد و شاگردان اجازه داشتند درباره آن به اظهارنظر بپردازند. این شیوه به مکتب سامرا معروف شده است.

۱۷.۲ - سبک فقهی آیت‌الله بروجردی

در زمان ریاست و مرجعیت بروجردی سبک دیگری در تدریس خارج فقه و هم در علم رجال عرضه شد که تاثیر زیادی بر حوزه علمیه قم و حتی نجف گذاشت و این تاثیر تاکنون استمرار داشته است. روش فقهی وی از یک سو مبتنی بر آگاهی از فتاوی فقهای اولیه مذاهب اسلامی و علمای اهل‌سنّت بود، چرا که بسیاری از مطالبی که ائمه شیعه (علیهم‌السلام) مطرح می‌کرده‌اند، به اقتضای وضع تاریخی عمدتاً ناظر بر فتاوی و نظریات فقهی اهل‌سنّت بوده است، و از سوی دیگر بروجردی به سیر تاریخی هر مسئله توجه نشان می‌داد؛
به‌علاوه از طرح مباحث کم‌ثمر و صرفاً ذهنی پرهیز می‌نمود. در علم رجال و اِسناد هم او صاحب روش جدیدی بود که براساس آن مسائلی از قبیل فاصله زمانی راویان یک سلسله، تعداد روایات هر راوی، جایگاه حدیثی او، میزان وثاقت و استادان و شاگردانش که کاشف از مرسل یا مسند بودن حدیث بود مورد بررسی قرار می‌گیرد.

۱۷.۳ - سبک فقهی امام خمینی

در کنار دو سبک حائری و بروجردی باید از سبک فقهی امام خمینی یاد کرد که به گونه‌ای آمیزه‌ای از آن دو بود به علاوه ویژگی‌های دیگر. وی که شاگرد حائری بود و در درس بروجردی هم شرکت کرده بود در واقع ابعاد مثبت مکتب سامرا را گرفته و برخی از ابعاد آن را رها ساخته بود. در شیوه وی، موضوع مورد بحث و ابعاد مختلف آن به طور کامل مطرح می‌شد، آرای دانشمندان دیگر درباره آن موضوع طرح و احیانآ نقد می‌شد، و سعی می‌شد مسائل اصولی از مسائل فلسفی‌ به‌طور واضح متمایز گردد.
[۳۳۸] مرتضوی لنگرودی، محمدحسن، «مصاحبه با حضرت آیت‌اللّه حاج سیدمحمدحسن مرتضوی لنگرودی»، ج۱، ص۵۳ـ۵۷، حوزه، سال ۱۰، ش ۱ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۷۲).


۱۷.۴ - دروس دیگر

حوزه علمیه قم در دروس عالی دیگر غیر از فقه و اصول، مثل کلام و فلسفه و تفسیر هم در دهه‌های سی تا پنجاه شمسی، که در دیگر حوزه‌ها کمتر مورد توجه بود، شهرت یافت. مدرس عالی دو رشته فلسفه و تفسیر علامه سیدمحمدحسین طباطبائی بود. در واقع، تا پیش از فعالیت علامه طباطبائی در قم، درس فلسفه در این شهر مهجور بود، چنانکه امام خمینی هم مجبور به ترک درس فلسفه شده بود.
[۳۳۹] جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران: از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۲۳۳ـ۲۳۴، سال‌های ۱۳۲۰ـ۱۳۵۷، قم ۱۳۸۶ ش.
درس فلسفه طباطبائی که در آن استادان مبرِّزی پرورده شدند در واقع به احیای علوم عقلی در حوزه و در نتیجه آماده شدن طالبان علم برای بررسی پرسش‌های کلامی و فلسفی جدید انجامید. اقدام طباطبائی در حدود ۱۳۳۰ش، در تربیت شماری از فضلای حوزه برای نقد فلسفه‌های مادیگرایانه منشا تحولات جدّی در حوزه علمیه قم شد، به‌ گونه‌ا‌ی که این حوزه پیشگام اینگونه مباحثات گردید و حتی حوزه نجف از آن بهرهمند شد.
[۳۴۰] سلطانی طباطبائی، محمدباقر، «مصاحبه با آیت‌اللّه سید محمدباقر سلطانی طباطبائی»، حوزه، سال ۸، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۰).
به‌علاوه، با این اقدام طباطبائی، زمینه برای ورود مباحث جدید فلسفه غرب به حوزه قم فراهم آمد.
[۳۴۱] وکیلی قمی، ابومحمد، حوزه علمیه قم، ج۱، ص۶۷ـ۶۸، تهران ۱۳۴۸ ش.
[۳۴۲] جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران: از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۲۳۴، سال‌های ۱۳۲۰ـ۱۳۵۷، قم ۱۳۸۶ ش.
تالیف کتاب‌های بدایة الحکمة و نهایة الحکمة توسط طباطبائی را هم باید در زمره اصلاحات نظام درسی حوزوی تفسیر کرد. نقش طباطبائی در حوزه علمیه قم، خاصه در پرورش متفکر اسلامی، را با نقش بروجردی در زمینه فقه مقایسه کرده‌اند.
[۳۴۳] جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران: از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۲۲۷، سال‌های ۱۳۲۰ـ۱۳۵۷، قم ۱۳۸۶ ش.
جلسات تفسیری طباطبائی و سبک ویژه وی در تفسیر قرآن را که به پرورش چندین مفسر و نیز احیای مباحث قرآنی در حوزه قم انجامید باید از ویژگی‌های شاخص حوزه علمیه محسوب کرد.
در کنار درس‌های فقه، اصول، کلام و فلسفه و تفسیر قرآن، تدریس اخلاق، رجال و برخی دیگر از علوم کاربردی مانند ریاضیات و نجوم نیز با دامنه‌ای محدودتر در حوزه قم معمول بوده است.
[۳۴۴] شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۲، ص۱۷۸-۱۸۸، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
از نوآوری‌های دیگری که در واپسین سال‌های حیات آیت‌اللّه بروجردی صورت گرفت، آشناسازی طلاب بااستعداد و فاضل با زبان انگلیسی و دانش‌های جدید بود. مبتکر این طرح، یکی از شاگردان بروجردی، به‌نام شیخ علی‌اصغر کرباسچیان، معروف به علامه بود که پس از تاسیس دبیرستانی به نام علوی در تهران با هماهنگی آیت‌اللّه بروجردی، در ۱۳۳۵ش، در چند تعطیل تابستانی، تعدادی از طلاب را برای فراگیری علوم کاربردی و اقتصاد و زبان انگلیسی نزد دبیران معروف آن مدرسه به تهران دعوت کرد.
[۳۴۵] روایت استاد: استاد علامه کرباسچیان از نگاه دیگران، تهران: مرکز تدوین و نشر آثار علامه کرباسچیان، ج۱، ص۱۸۱، ۱۳۸۶ ش.
[۳۴۶] روایت استاد: استاد علامه کرباسچیان از نگاه دیگران، تهران: مرکز تدوین و نشر آثار علامه کرباسچیان، ج۱، ص۲۱۳ـ۲۱۶، ۱۳۸۶ ش.
[۳۴۷] روایت استاد: استاد علامه کرباسچیان از نگاه دیگران، تهران: مرکز تدوین و نشر آثار علامه کرباسچیان، ج۱، ص۲۳۹-۲۴۱، ۱۳۸۶ ش.
[۳۴۸] روایت استاد: استاد علامه کرباسچیان از نگاه دیگران، تهران: مرکز تدوین و نشر آثار علامه کرباسچیان، ج۱، ص۲۶۹ـ۲۷۰، ۱۳۸۶ ش.



در قم در کنار مدارس کهن مثل فیضیه که از قدیم مورد استفاده طلاب بوده‌اند، از زمان تأسیس این حوزه تاکنون، به اقتضای ضرورت‌های مختلف مدارسی ساخته و در اختیار طلاب قرار داده شده است.
بر اساس گزارش سال ۱۳۱۳ ش، مدارس قم و تعداد طلاب آن‌ها بدین قرار بوده است: فیضیه دارای ۹۱ حجره و ۲۰۰ محصل، دارالشفا دارای ۲۸ حجره و ۴۲ محصل، رضویه دارای ۲۴ حجره و ۴۳ محصل، حاجی ملاصادق دارای ۲۵ حجره و ۴۵ محصل، ناصریه دارای ۲۳ حجره و ۲۲ محصل، مهدی قلی‌خان دارای ۱۴ حجره و ۲۰ محصل، حاج سیدصادق دارای ۱۰ حجره و ۱۸ محصل.
سید محمد حجت کوه‌کمری در زمان ریاست خود عمارت نایب‌السلطنه را خرید و مدرسه‌ای بر جای آن ساخت و ابتدا ۲۶ حجره در آن تعبیه کرد که به مدرسه حجتیه معروف شد.
[۳۴۹] جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران: از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۳۱، سال‌های ۱۳۲۰ـ۱۳۵۷، قم ۱۳۸۶ ش.

در زمان آیت‌الله بروجردی و پس از نهضت امام خمینی، بنا به ضرورتِ اصلاحاتِ حوزه بر شمار مدارس حوزه علمیه قم، خاصه مدارسی با الگوهای خاص، افزوده شد به‌طوری که مدارس قم در اوایل دهه پنجاه شمسی بالغ بر پانزده باب شد (برای آگاهی بیش‌تر به منبع ذیل رجوع کنید
[۳۵۰] شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۴۱ـ۶۲، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ ش.
). در این میان مدرسه‌های زیر نظر آیت‌اللّه گلپایگانی و مدرسه حقانی نقش اساسی در اصلاح برنامه‌های حوزه داشتند.
آیت‌الله گلپایگانی در ۱۳۴۱ ش در این زمینه پیش‌گام شد و تشکیلاتی را با ۱۵۰ طالب علم سامان داد که می‌باید بر طبق برنامه‌ای خاص درس بخوانند و در امتحانات منظم شرکت کنند. این طرح، در آغاز متضمن برنامه درسی یازده ساله‌ای تا پایان سطح برای طلاب بود که شش سال آن از ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۶ ش برگزار شد ولی از ۱۳۴۶ ش تغییری در آن رخ داد؛ به این صورت که قرار شد کل طرح واجد چهار دوره باشد که طی چهار سال برگزار خواهد شد و در خاتمه این چهار سال که دوره مقدماتی به پایان می‌رسد محصلان آن برای تحصیل در دوره سطح در درس‌های عمومی حوزه شرکت کنند و درس‌های بعدی را در ردیف دیگر طلاب ادامه دهند.
[۳۵۱] وکیلی قمی، ابومحمد، حوزه علمیه قم، ج۱، ص۸۶ـ۸۸، تهران ۱۳۴۸ ش.
برنامه اجرایی این تشکیلات دربردارنده دوازده بند بود
[۳۵۲] وکیلی قمی، ابومحمد، حوزه علمیه قم، ج۱، ص۸۹ـ۹۰، تهران ۱۳۴۸ ش.
که به‌عنوان اولین برنامه‌های ساماندهی حوزه علمیه تا حدودی از دقت و جامعیت نسبی برخوردار بود و در آن بیش از هر چیز بر نظم و انضباط و امتحانات منظم تأکید شده و واجد مواد جدید درسی بود که در حوزه تا آن زمان سابقه نداشت.
مدرسه تأثیرگذار حقانی (به نام بنیانگذار آن علی حقانی) یا منتظریه هم در دهه چهل شمسی تأسیس شد. این مدرسه که به لحاظ برنامه‌ریزی و نظم و انضباط و مدیریت قوی از شهرت بالا برخوردار بود با حمایت فکری استادان زیادی و با هدایت و همکاری کسانی چون طباطبائی و مشکینی به تربیت نسلی از طلاب جوان پرداخت و از این جهت در دهه‌های چهل و پنجاه به بهترین مدرسه با بالاترین سطح برنامه‌ریزی درسی در حوزه علمیه قم تبدیل شد
[۳۵۳] جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران: از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۳۲۸، سال‌های ۱۳۲۰ـ۱۳۵۷، قم ۱۳۸۶ ش.
(برای آگاهی از فهرست دروس و استادان مدرسه به این منبع رجوع کنید
[۳۵۴] شعبان‌زاده، بهمن، تاریخ شفاهی مدرسه حقانی، ص۱۲۰ـ۱۲۲، تهران ۱۳۸۴ ش.
).
طلاب این مدرسه با مراقبت و تحت شرایط خاصی گزینش می‌شدند و به آنان ماهیانه کمک هزینه ویژه‌ای هم پرداخت می‌شد که مبلغ آن مثلا در سال تحصیلی ۱۳۴۷ـ۱۳۴۸ ش، دویست ریال و مقداری برنج و روغن بود.
[۳۵۵] وکیلی قمی، ابومحمد، حوزه علمیه قم، ج۱، ص۹۱ـ۹۲، تهران ۱۳۴۸ ش.



در حوزه علمیه قم از بدو تأسیس توجه ویژه‌ای به امر کتابخانه شده است و رؤسا و مراجع وقت هم‌چون حائری، بروجردی، گلپایگانی، مرعشی نجفی و اخلاف آنان در دوره‌های بعد در جهت تهیه کتابخانه‌های مجهز و کارآمد برای استفاده طلاب و استادان تلاش کرده‌اند.
آیت‌الله حائری در ۲۰ آبان ۱۳۰۹ کتابخانه مدرسه فیضیه را تأسیس کرد؛ آیت‌الله بروجردی در ۱۳۳۹ ش کتابخانه مسجد اعظم قم را بنیاد نهاد؛ کتابخانه آستانه حضرت معصومه در ۱۳۳۲ ش بنا شد؛ کتابخانه مدرسه حجتیه را حجت تأسیس کرد؛
[۳۵۶] نجفی، موسی، اندیشه سیاسی و تاریخ نهضت حاج آقا نوراللّه اصفهانی، تهران ۱۳۷۸ ش.
کتابخانه آیت‌الله گلپایگانی در ۱۳۷۱ ش با بیش از ۲۴۰۰ نسخه خطی و ۲۳۳۴۰ نسخه چاپی تأسیس شد (برای تفصیل به این منابع رجوع کنید
[۳۵۷] شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۰۴ـ۲۱۵، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ ش.
[۳۵۸] کرجی، علی، قم و مرجعیت، ج۱، ص۶۴ـ۶۹، قم ۱۳۸۳ ش.
).
پس از انقلاب اسلامی نیز چندین کتابخانه مهم در قم تأسیس شده که مهم‌ترین آن‌ها کتابخانه‌های تخصصی قرآن، حدیث، فقه، کلام، تاریخ و مجمع الذخائر الاسلامی وابسته به مؤسسه آل‌البیت(علیهم‌السلام) و نیز کتابخانه دارالحدیث است.


(۱) آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲) آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة: الانوار الساطعة فی المائة السابعة.
(۳) آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة: الثقات العیون فی سادس القرون.
(۴) آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة: الحقائق الراهنة فی المائة الثامنة، چاپ علینقی منزوی، بیروت ۱۹۷۵.
(۵) آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة: الضیاء اللامع فی‌القرن‌ التاسع.
(۶) ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ.
(۷) صدوق، محمد بن علی، معانی‌ الاخبار، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش.
(۸) ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان.
(۹) ابن شهرآشوب، محمد بن علی، معالم العلماء، نجف ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
(۱۰) ابن طاووس، عبدالکریم، فرحة الغری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام)، چاپ تحسین آلشبیب موسوی، (قم) ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
(۱۱) ابن عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب فی انساب آل ابی‌طالب، بیروت: دارمکتبةالحیاة، (بی‌تا).
(۱۲) ابن غضائری، احمد بن حسین، الرجال، چاپ محمدرضا حسینی جلالی، قم ۱۴۲۲.
(۱۳) ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، (تهران).
(۱۴) اردبیلی، محمد بن علی، جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن‌الطرق و الاسناد، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۱۵) برقی، احمد بن محمد، کتاب الرجال، در ابن داوود حلّی، کتاب‌الرجال، تهران ۱۳۸۳ ش.
(۱۶) جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا قرن دهم هجری، ج ۱، قم ۱۳۷۵ ش.
(۱۷) خواندمیر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین، دستورالوزراء، چاپ سعید نفیسی، تهران ۱۳۵۵ ش.
(۱۸) خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث.
(۱۹) شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال.
(۲۰) صافی، لطف‌اللّه، «بین العَلَمین: الشیخ الصدوق و الشیخ المفید»، ترجمه محمدرضا آل‌صادق، در المقالات و الرسالات، ش ۱۸، قم: کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۴۱۳.
(۲۱) طارمی‌راد، حسن، «صدوق و مفید در بحارالانوار مجلسی»، در مقالات فارسی، ش ۵۲، قم: کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۴۱۳.
(۲۲) طبسی، محمدجواد، قم عاصمة الحضارة الشیعیة، قم ۱۳۸۴ ش.
(۲۳) طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۲۰الف.
(۲۴) طوسی، محمد بن حسن، فهرست کتب الشیعة و اصولهم و اسماء المصنفین و اصحاب‌الاصول، چاپ عبدالعزیز طباطبائی، قم ۱۴۲۰ب.
(۲۵) طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبة، چاپ عبادالله طهرانی و علی‌احمد ناصح، قم ۱۴۱۷.
(۲۶) قزوینی، عبدالجلیل، نقض، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۸ ش.
(۲۷) قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
(۲۸) کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.
(۲۹) مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحارالانوار.
(۳۰) مجلسی، محمدتقی بن مقصودعلی، لوامع صاحبقرانی، المشتهر بشرح الفقیه، ج ۱، قم ۱۴۱۴.
(۳۱) مدرسی طباطبائی، حسین، قم در قرن نهم هجری، قم ۱۳۵۰ ش.
(۳۲) معارف، مجید، پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه، تهران ۱۳۷۴ ش.
(۳۳) مفید، محمد بن محمد، اوائل‌ المقالات، چاپ ابراهیم انصاری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
(۳۴) مفید، محمد بن محمد، الحکایات فی مخالفات‌المعتزلة من العدلیة والفرق بینهم و بین‌الشیعة الامامیة من امالی‌الامام الشیخ المفید، عرض و روایة شریف مرتضی، چاپ محمدرضا حسینی جلالی، قم ۱۴۱۳.
(۳۵) منتجب‌الدین رازی، علی بن عبیداللّه، الفهرست، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، قم ۱۳۶۶ ش.
(۳۶) منعّل قمی، نورالدین علی، تذکره مشایخ قم، چاپ مدرسی طباطبائی، قم ۱۳۵۳ش.
(۳۷) سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، قم: مؤسسة الامام الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.
(۳۸) مهاجر، جعفر، رجال الاشعریین من المحدثین و اصحاب الائمة علیهمالسلام، قم ۱۴۲۹.
(۳۹) نائینی، محمدعلی بن حسین، انوارالمشعشعین فی ذکر شرافة قم و القمیین، چاپ محمدرضا انصاری قمی، قم ۱۳۸۱ الف.
(۴۰) نائینی، محمدعلی بن حسین، ریاض المحدثین فی ترجمة الرواة و العلماء القمیین من المتقدمین و المتأخرین، چاپ محمدرضا انصاری قمی، قم ۱۳۸۱ ب.
(۴۱) نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، چاپ محمدجواد نائینی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۴۲) حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان.
(۴۳) ارباب قمی، محمدتقی، تاریخ دارالایمان قم، چاپ حسین مدرسی طباطبایی، قم ۱۳۵۳ ش.
(۴۴) افندی اصفهانی، عبداللّه بن عیسی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
(۴۵) امامی خوئی، محمدامین، مرآة الشرق: موسوعة تراجم اعلام‌الشیعة الامامیة فی‌القرنی الثالث عشر و الرابع عشر، چاپ علی صدرائی خوئی، قم ۱۳۸۵ ش.
(۴۶) جزایری، عبداللّه بن نورالدین، الاجازة الکبیرة، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
(۴۷) ادهم‌نژاد، محمدتقی و علیرضا هزار، دانشوران قم، نگاهی به زندگی ۲۰۴ تن از دانشمندان و بزرگان قمی یا مدفون در قم، گزیده ستارگان حرم (۱ـ۱۵)، تلخیص علی‌رضا هزار، تدوین محمدتقی ادهم‌نژاد، قم: زائر، ۱۳۸۴ ش.
(۴۸) زنوزی، محمدحسن بن عبدالرسول، ریاض‌ الجنة، چاپ علی رفیعی، قم ۱۳۷۰ ش.
(۴۹) ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، رساله سه اصل، چاپ حسین نصر، تهران ۱۳۴۰ ش.
(۵۰) فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی، شرح صدر فیض کاشانی، چاپ شهرام پازوکی، در عرفان ایران: مجموعه مقالات (۲۹ و ۳۰)، گردآوری و تدوین مصطفی آزمایش، تهران: حقیقت، ۱۳۸۵ ش.
(۵۱) مفید قاضی قمی، محمدسعید بن محمد، الاربعینیات لکشف انوارالقدسیات، چاپ نجف‌قلی حبیبی، تهران ۱۳۸۱ ش.
(۵۲) قزوینی، عبدالنبی بن محمدتقی، تتمیم امل‌ الآمل، چاپ احمدحسینی، قم ۱۴۰۷.
(۵۳) مدرسی طباطبائی، حسین، مدرسه آستانه مقدسه (فیضیه)، وحید، ش ۱ (فروردین ۱۳۵۰).
(۵۴) آشتیانی، سید جلال‌الدین، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران: از عصر میرداماد و میرفندرسکی تا زمان حاضر، چاپ جلال‌الدین آشتیانی، تهران: انیستیتو ایران و فرانسه، ۱۳۵۱ ش، تهران: انجمن فلسفه، ۱۳۵۵ ش.
(۵۵) میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمدحسن، غنائم الایام فی مسائل الحلال و الحرام، قم ۱۳۷۵ـ۱۳۷۸ ش.
(۵۶) نصرآبادی، محمدطاهر، تذکره نصرآبادی، چاپ احمد مدقّق یزدی، یزد ۱۳۷۸ ش.
(۵۷) اراکی، محمدعلی، «مصاحبه با استاد بزرگوار آیت‌اللّه العظمی اراکی»، در آیینه‌داران حقیقت: مصاحبه‌های مجله حوزه با عالمان و دانشوران حوزوی، تهیه و تدوین، مجله حوزه، قم: بوستان کتاب، ۱۳۸۲ ش.
(۵۸) استادی، رضا، «کتابها و آثار علمی امام خمینی»، کیهان اندیشه، ش ۲۹ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۶۹).
(۵۹) اسناد انقلاب اسلامی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۴ ش.
(۶۰) اشتهاردی، علی‌پناه، «مصاحبه با آیت‌اللّه شیخ علی‌پناه اشتهاردی»، حوزه، سال ۸، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۰).
(۶۱) خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام: مجموعه آثار امام خیمنی (س) (بیانات، پیامها، مصاحبه‌ها، احکام، اجازات شرعی و نامه‌ها)، تهران ۱۳۷۸ ش.
(۶۲) امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه.
(۶۳) امینی، داوود، چالش‌های روحانیت با رضا شاه: بررسی علل چالش‌های سنت‌گرایی با نوگرایی عصر رضاشاه، تهران ۱۳۸۲ ش.
(۶۴) بدلا، حسین، «مصاحبه با حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسین بدلا»، حوزه، سال ۸، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ تیر۱۳۷۰).
(۶۵) بصیرت منش، حمید، علما و رژیم رضاشاه: نظری بر عملکرد سیاسی ـ فرهنگی روحانیون در سال‌های ۱۳۰۵ـ۱۳۲۰ ش، (تهران) ۱۳۷۶ ش.
(۶۶) پورهادی، یداللّه، خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین پورهادی، تدوین عبدالرضا احمدی و معصومه حسینی، تهران ۱۳۸۲ ش.
(۶۷) منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷ـ۱۳۷۸ ش.
(۶۸) جامعةالمصطفی العالمیة، جامعةالمصطفی العالمیة در یک نگاه (لوح فشرده)، قم ۱۳۸۷ ش.
(۶۹) جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، زیر نظر محسن صالح، تحقیق علیرضا جوادزاده، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ ش.
(۷۰) جعفریان، رسول، برگ‌هایی از تاریخ حوزه علمیه قم، تهران ۱۳۸۱ ش.
(۷۱) جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران: از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، سال‌های ۱۳۲۰ـ۱۳۵۷، قم ۱۳۸۶ ش.
(۷۲) جغرافیای تاریخی شهرستان قم، از مؤلفی ناشناخته، به کوشش ابوالفضل عربزاده، قم: زائر، ۱۳۸۳ ش.
(۷۳) حائری یزدی، مهدی، خاطرات دکتر حائری یزدی، مهدی، به کوشش حبیب لاجوردی، تهران ۱۳۸۱ ش.
(۷۴) حسینیان، روح‌اللّه، بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران: ۱۳۲۰ـ۱۳۴۰، تهران ۱۳۸۱ ش.
(۷۵) دوانی، علی، نقد عمر: زندگانی و خاطرات دوانی، علی، تهران ۱۳۸۲ ش.
(۷۶) دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران ۱۳۶۰ ش.
(۷۷) رجبی، محمدحسن، زندگینامه سیاسی امام خمینی، تهران ۱۳۷۷ ش.
(۷۸) رفیعی قزوینی، ابوالحسن، مجموعه رسائل و مقالات فلسفی حکیم متألّه علامه سیدرفیعی قزوینی، ابوالحسن، تصحیح غلامحسین رضانژاد (نوشین)، تهران ۱۳۸۶ ش.
(۷۹) روایت استاد: استاد علامه کرباسچیان از نگاه دیگران، تهران: مرکز تدوین و نشر آثار علامه کرباسچیان، ۱۳۸۶ ش.
(۸۰) روحانی، حمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی در ایران، (تهران) ۱۳۵۸ ش.
(۸۱) روحانی، حمید، نهضت امام خمینی، تهران ۱۳۷۶ ش.
(۸۲) ریحان یزدی، علیرضا، آینه دانشوران، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم ۱۳۷۲ ش.
(۸۳) سبحانی، جعفر، «جامعیت علمی و عملی امام خمینی»، کیهان اندیشه، ش ۲۹ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۶۹).
(۸۴) سلطانی طباطبائی، محمدباقر، «مصاحبه با آیت‌اللّه سید محمدباقر سلطانی طباطبائی»، حوزه، سال ۸، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۰).
(۸۵) سید کباری، علیرضا، حوزه‌های علمیه شیعه در گستره جهان، تهران ۱۳۷۸ ش.
(۸۶) شریف رازی، محمد، آثار الحجة، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
(۸۷) شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ ش.
(۸۸) شعبان‌زاده، بهمن، تاریخ شفاهی مدرسه حقانی، تهران ۱۳۸۴ ش.
(۸۹) علی شیرخانی و عباس زارع، تحولات حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۸۴ ش.
(۹۰) ه صالح، «آیت‌اللّه کاشانی و توطئه کشف حجاب»، تاریخ و فرهنگ معاصر، سال ۲، ش ۶ و ۷ (پاییز ۱۳۷۲).
(۹۱) ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیّة، با حواشی ملاهادی سبزواری، چاپ جلال‌الدین آشتیانی، تهران ۱۳۶۰ ش.
(۹۲) طبسی، محمدرضا، «مصاحبه با آیت‌اللّه حاج شیخ محمدرضا طبسی»، حوزه، سال۶، ش ۴ (مهر و آبان ۱۳۶۸).
(۹۳) عراقی، مجتبی، «مصاحبه با استاد حاج شیخ مجتبی عراقی»، حوزه، سال ۶، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۶۸).
(۹۴) غروی تبریزی، عبدالحسین، «مصاحبه با آیت‌اللّه عبدالحسین غروی تبریزی»، حوزه، سال ۱۱، ش ۲ (خرداد و تیر ۱۳۷۳).
(۹۵) فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، تهران ۱۳۷۶ ش.
(۹۶) فیروزی، عباس، «دومین دوره شورای عالی و مدیریت حوزه علمیه»، پیام حوزه، سال ۲، ش ۳ (پاییز ۱۳۷۴).
(۹۷) کرجی، علی، قم و مرجعیت، قم ۱۳۸۳ ش.
(۹۸) کریمی جهرمی، علی، آیت‌اللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج شیخ عبدالکریم حائری (قدس سرُّه‌الشّریف)، قم ۱۳۷۲ ش.
(۹۹) مدنی، جلال‌الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، (قم) ۱۳۶۱ـ۱۳۶۲ ش.
(۱۰۰) مرتضوی لنگرودی، محمدحسن، «مصاحبه با حضرت آیت‌اللّه حاج سیدمحمدحسن مرتضوی لنگرودی»، حوزه، سال ۱۰، ش ۱ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۷۲).
(۱۰۱) منظورالاجداد، محمدحسین، مرجعیت در عرصه اجتماع و سیاست: اسناد و گزارشهایی از آیات عظام نائینی، اصفهانی، قمی، حائری و بروجردی، ۱۲۹۲ تا ۱۳۳۹ شمسی، تهران: شیرازه، ۱۳۷۹ ش.
(۱۰۲) مرکز جهانی علوم اسلامی، شناسان مرکز جهانی علوم اسلامی، (قم) ۱۳۸۶ ش.
(۱۰۳) مکی، حسین، تاریخ بیست ساله ایران، تهران، ۱۳۶۲ ش.
(۱۰۴) نجفی، موسی، اندیشه سیاسی و تاریخ نهضت حاج آقا نوراللّه اصفهانی، تهران ۱۳۷۸ ش.
(۱۰۵) وکیلی قمی، ابومحمد، حوزه علمیه قم، تهران ۱۳۴۸ ش.
(۱۰۶) هاشمی رفسنجانی، اکبر، «مصاحبه با استاد هاشمی رفسنجانی»، حوزه، سال ۲، ش ۱۱ (مهر ۱۳۶۴).
(۱۰۷) اکبر، هاشمی رفسنجانی: دوران مبارزه، زیر نظر محسن هاشمی، تهران ۱۳۷۶ ش.
(۱۰۸) یزدی، محمد، خاطرات آیت‌اللّه یزدی، محمد، تهران ۱۳۸۰ ش.


۱. سایت جامعة المصطفی العالمیة.    
۲. قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۴۰، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
۳. مهاجر، جعفر، رجال الاشعریین من المحدثین و اصحاب الائمة علیهمالسلام، ج۱، ص۱۹۲- ۱۹۵، قم ۱۴۲۹.
۴. برقی، احمد بن محمد، کتاب الرجال، ج۱، ص۴۳، در ابن داوود حلّی، کتاب‌الرجال، تهران ۱۳۸۳ ش.    
۵. قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۴۱، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
۶. مهاجر، جعفر، رجال الاشعریین من المحدثین و اصحاب الائمة علیهمالسلام، ج۱، ص۲۶، قم ۱۴۲۹.
۷. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۱۷۷.    
۸. قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۷۸، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
۹. برقی، احمد بن محمد، کتاب الرجال، ج۱، ص۳۰، در ابن داوود حلّی، کتاب‌الرجال، تهران ۱۳۸۳ ش.    
۱۰. قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۷۸، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
۱۱. قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۷، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
۱۲. قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۴۱، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
۱۳. خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۲۱، ص۱۳۳.    
۱۴. برقی، احمد بن محمد، کتاب الرجال، ج۱، ص۲۸، در ابن داوود حلّی، کتاب‌الرجال، تهران ۱۳۸۳ ش.    
۱۵. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج۴، ص۳۹۸، ذیل «قم».    
۱۶. مهاجر، جعفر، رجال الاشعریین من المحدثین و اصحاب الائمة (علیهمالسلام)، ج۱، ص۱۸۶ـ ۱۸۷، قم ۱۴۲۹.
۱۷. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۱۰۴.    
۱۸. طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، ج۱، ص۱۶۳، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۲۰الف.    
۱۹. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۲۴۵.    
۲۰. مهاجر، جعفر، رجال الاشعریین من المحدثین و اصحاب الائمة علیهمالسلام، ج۱، ص۹۶، قم ۱۴۲۹.
۲۱. مهاجر، جعفر، رجال الاشعریین من المحدثین و اصحاب الائمة علیهمالسلام، ج۱، ص۱۹۲ـ۱۹۵، قم ۱۴۲۹.
۲۲. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۲۱۹-۲۲۰.    
۲۳. طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، ج۱، ص۳۸۹، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۲۰الف.    
۲۴. طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، ج۱، ص۴۰۰، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۲۰الف.    
۲۵. سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج۴، ص۲۳۸، قم:مؤسسة الامام الصادق، ۱۴۱۸۱۴۲۴.    
۲۶. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۳۵۴.    
۲۷. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۱۶.    
۲۸. طوسی، محمد بن حسن، فهرست کتب الشیعة و اصولهم و اسماء المصنفین و اصحاب‌الاصول، ج۱، ص۳۵-۳۶.    
۲۹. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۴۹.    
۳۰. منعّل قمی، نورالدین علی، تذکره مشایخ قم، ج۱، ص۳۷، چاپ مدرسی طباطبائی، قم ۱۳۵۳ش.
۳۱. نائینی، محمدعلی بن حسین، ریاض المحدثین فی ترجمة الرواة و العلماء القمیین من المتقدمین و المتأخرین، ج۱، ص۴۹۵، چاپ محمدرضا انصاری قمی، قم ۱۳۸۱ ب.
۳۲. طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبة، ج۱، ص۳۶۹، چاپ عبادالله طهرانی و علی‌احمد ناصح، قم ۱۴۱۷.    
۳۳. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۲۶۱.    
۳۴. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۶۸.    
۳۵. طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبة، ج۱، ص۳۲۱، چاپ عبادالله طهرانی و علی‌احمد ناصح، قم ۱۴۱۷.    
۳۶. طوسی، محمد بن حسن، فهرست کتب الشیعة و اصولهم و اسماء المصنفین و اصحاب‌الاصول، ج۱، ص۲۳۷-۲۳۸.    
۳۷. صدوق، محمد بن علی، معانی‌ الاخبار، ص۱۸۱۹، مقدمه، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش.    
۳۸. قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۹۰ـ۱۰۰، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
۳۹. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحارالانوار، ج۴۸، ص۳۱۷.    
۴۰. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحارالانوار، ج۵۷، ص۲۱۴.    
۴۱. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحارالانوار، ج۵۷، ص۲۱۷.    
۴۲. قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۱۳، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
۴۳. قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۲۴ـ۲۲۸، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
۴۴. نائینی، محمدعلی بن حسین، انوارالمشعشعین فی ذکر شرافة قم و القمیین، ج۱، ص۵۱۷، چاپ محمدرضا انصاری قمی، قم ۱۳۸۱ الف.
۴۵. قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۱۵، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
۴۶. ابن عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب فی انساب آل ابی‌طالب، ج۱، ص۱۹۹.    
۴۷. قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۲۰، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
۴۸. منتجب‌الدین رازی، علی بن عبیداللّه، الفهرست، ج۱، ص۷۸، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، قم ۱۳۶۶ ش.    
۴۹. نائینی، محمدعلی بن حسین، انوارالمشعشعین فی ذکر شرافة قم و القمیین، ج۳، ص۲۶۹، چاپ محمدرضا انصاری قمی، قم ۱۳۸۱ الف.
۵۰. صدوق، محمد بن علی، معانی‌ الاخبار، ج۱، ص۳۰۱، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش.    
۵۱. قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۲۸، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
۵۲. قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۲۵، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
۵۳. قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۱۸، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
۵۴. مجلسی، محمدتقی، لوامع صاحبقرانی، ج۱، ص۴۷۷، المشتهر بشرح الفقیه، ج ۱، قم ۱۴۱۴.    
۵۵. مهاجر، جعفر، رجال الاشعریین من المحدثین و اصحاب الائمة علیهمالسلام، ج۱، ص۱۹۲ـ۱۹۵، قم ۱۴۲۹.
۵۶. طبسی، محمدجواد، قم عاصمة الحضارة الشیعیة، ج۱، ص۱۱۸ـ ۱۲۱، قم ۱۳۸۴ ش.
۵۷. طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبة، ج۱، ص۳۹۰، چاپ عبادالله طهرانی و علی‌احمد ناصح، قم ۱۴۱۷.    
۵۸. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحارالانوار، ج۵۱، ص۳۵۹.    
۵۹. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی،ص۷۶-۷۷.    
۶۰. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۳۵۳.    
۶۱. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۹۷.    
۶۲. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۲۱۷.    
۶۳. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۳۳۵.    
۶۴. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، معالم العلماء، ج۱، ص۳۴، نجف ۱۳۸۰/۱۹۶۱.    
۶۵. شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج۳، ص۲۲۸.    
۶۶. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۳۵۴.    
۶۷. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۱۷۷-۱۷۸.    
۶۸. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۸۸.    
۶۹. طوسی، محمد بن حسن، فهرست کتب الشیعة و اصولهم و اسماء المصنفین و اصحاب‌الاصول، ج۱، ص۲۹۴، چاپ عبدالعزیز طباطبائی، قم ۱۴۲۰ب.    
۷۰. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۲۱۹.    
۷۱. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۲۶۱.    
۷۲. سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج۴، ص۲۸۴، قم:مؤسسة الامام الصادق، ۱۴۱۸۱۴۲۴.    
۷۳. طوسی، محمد بن حسن، فهرست کتب الشیعة و اصولهم و اسماء المصنفین و اصحاب‌الاصول، ج۱، ص۱۱۲-۱۱۳.    
۷۴. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۳۵۴.    
۷۵. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۱۷۷-۱۷۸.    
۷۶. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۳۳۵.    
۷۷. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۷۶-۷۷.    
۷۸. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۹۷.    
۷۹. قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۳۷، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
۸۰. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۳۵۵.    
۸۱. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۱۲۳-۱۲۴.    
۸۲. آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۰، ص۸۳، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۸۳. آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۰، ص۸۵، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۸۴. آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۰، ص۹۴، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۸۵. آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۰، ص۱۱۲، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۸۶. آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۰، ص۱۱۸، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۸۷. آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۰، ص۱۴۲۱۴۳، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۸۸. آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۶، ص۳۷۴۳۷۵، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۸۹. خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۱، ص۳۱۸.
۹۰. جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا قرن دهم هجری، ج۱، ص۲۰۹، ج ۱، قم ۱۳۷۵ ش.
۹۱. مفید، محمد بن محمد، اوائل‌ المقالات، ج۱، ص۷۴، چاپ ابراهیم انصاری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.    
۹۲. مفید، محمد بن محمد، اوائل‌ المقالات، ج۱، ص۱۰۰، چاپ ابراهیم انصاری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.    
۹۳. مفید، محمد بن محمد، اوائل‌ المقالات، ج۱، ص۱۲۱، چاپ ابراهیم انصاری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.    
۹۴. مفید، محمد بن محمد، اوائل‌ المقالات، ج۱، ص۱۲۵، چاپ ابراهیم انصاری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.    
۹۵. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۸۲.    
۹۶. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۱۸۵.    
۹۷. ابن غضائری، احمد بن حسین، الرجال، ج۱، ص۳۹، چاپ محمدرضا حسینی جلالی، قم ۱۴۲۲.    
۹۸. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۵۱۲، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.    
۹۹. معارف، مجید، پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه، ج۱، ص۳۸۵، تهران ۱۳۷۴ ش.
۱۰۰. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۵۱۲، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.    
۱۰۱. معارف، مجید، پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه، ج۱، ص۳۸۵، تهران ۱۳۷۴ ش.
۱۰۲. صافی، لطف‌اللّه، «بین العَلَمین: الشیخ الصدوق و الشیخ المفید»، ج۱، ص۷ـ۵۹، ترجمه محمدرضا آل‌صادق، در المقالات و الرسالات، ش ۱۸، قم: کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۴۱۳.
۱۰۳. طارمی‌راد، حسن، «صدوق و مفید در بحارالانوار مجلسی»، ج۱، ص۲۱ـ ۵۲، در مقالات فارسی، ش ۵۲، قم: کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۴۱۳.
۱۰۴. مفید، محمد بن محمد، الحکایات فی مخالفات‌المعتزلة من العدلیة والفرق بینهم و بین‌الشیعة الامامیة من امالی‌الامام الشیخ المفید، ج۱، ص۷۷ ۷۸، عرض و روایة شریف مرتضی، چاپ محمدرضا حسینی جلالی، قم ۱۴۱۳.    
۱۰۵. آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۴، ص۴۵۷، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۱۰۶. مجلسی، محمدتقی، لوامع صاحبقرانی، ج۱، ص۴۷۶، المشتهر بشرح الفقیه، ج ۱، قم ۱۴۱۴.    
۱۰۷. مجلسی، محمدتقی، لوامع صاحبقرانی، ج۱، ص۴۷۶، المشتهر بشرح الفقیه، ج ۱، قم ۱۴۱۴.    
۱۰۸. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۳۴۹.    
۱۰۹. اردبیلی، محمد بن علی، جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن‌الطرق و الاسناد، ج۱، ص۶۹، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۱۱۰. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۳۵۳.    
۱۱۱. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ج۱، ص۱۷۷.    
۱۱۲. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ج۱، ص۲۴۶، (تهران).    
۱۱۳. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۲۰۲، چاپ محمدجواد نائینی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۱۱۴. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۳۴۹.    
۱۱۵. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۳۵۴.    
۱۱۶. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۱۷۷-۱۷۸.    
۱۱۷. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۸۹-۹۰.    
۱۱۸. آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲، ص۳۰۵۳۰۶، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۱۱۹. طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، ج۱، ص۴۱۰۴۱۱، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۲۰الف.    
۱۲۰. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۲۴۲.    
۱۲۱. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۴۹.    
۱۲۲. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۴۹.    
۱۲۳. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۴۳۰.    
۱۲۴. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۳۵۴.    
۱۲۵. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۱۲۳.    
۱۲۶. قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۷۹، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
۱۲۷. قزوینی، عبدالجلیل، نقض، ج۱، ص۴۵۹، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۸ ش.
۱۲۸. قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۲۸، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
۱۲۹. قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۱۰۲، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
۱۳۰. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۸۱-۸۲.    
۱۳۱. قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۱۷، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
۱۳۲. قزوینی، عبدالجلیل، نقض، ج۱، ص۲۱۲، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۸ ش.
۱۳۳. منتجب‌الدین رازی، علی بن عبیداللّه، الفهرست، ج۱، ص۱۲۲، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، قم ۱۳۶۶ ش.    
۱۳۴. قمی، حسن بن محمد، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص۴۰، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
۱۳۵. قزوینی، عبدالجلیل، نقض، ج۱، ص۴۵۹، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۸ ش.
۱۳۶. قزوینی، عبدالجلیل، نقض، ج۱، ص۴۵۹، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۸ ش.
۱۳۷. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۱۲۳-۱۲۴.    
۱۳۸. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۳۸۴.    
۱۳۹. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحارالانوار، ج۱۰۶، ص۴۲.    
۱۴۰. قزوینی، عبدالجلیل، نقض، ج۱، ص۴۵۹، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۸ ش.
۱۴۱. منتجب‌الدین رازی، علی بن عبیداللّه، الفهرست، ج۱، ص۱۰۲ ۱۰۳، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، قم ۱۳۶۶ ش.    
۱۴۲. قزوینی، عبدالجلیل، نقض، ج۱، ص۲۱۲، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۸ ش.
۱۴۳. امین، ج۸، ص۴۰۸.
۱۴۴. ۲۲۴ـ۲۲۵، عبدالجلیل قزوینی، ج۱، ص۱۹۵، نقض، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۸ ش.
۱۴۵. منتجب‌الدین رازی، علی بن عبیداللّه، الفهرست، ج۱، ص۳۶، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، قم ۱۳۶۶ ش.    
۱۴۶. ۴۵۹، عبدالجلیل قزوینی، ج۱، ص۱۹۵، نقض، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۸ ش.
۱۴۷. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، ج۱، ص۴۶۶.    
۱۴۸. قزوینی، عبدالجلیل، نقض، ج۱، ص۱۹۵، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۸ ش.
۱۴۹. قزوینی، عبدالجلیل، نقض، ج۱، ص۱۹۵، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۸ ش.
۱۵۰. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۱۲، ص۴۱۹.    
۱۵۱. آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة:الثقات العیون فی سادس القرون، ج۱، ص۲۲۵۲۲۶.    
۱۵۲. آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة: الحقائق الراهنة فی المائة الثامنة، ج۱، ص۱۶۵، چاپ علینقی منزوی، بیروت ۱۹۷۵.
۱۵۳. آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة:الضیاء اللامع فی‌القرن‌ التاسع، ج۱، ص۱۹۰-۱۹۱.    
۱۵۴. آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة:الثقات العیون فی سادس القرون، ج۱، ص۸۵۸۶.    
۱۵۵. آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة:الانوار الساطعة فی المائة السابعة، ج۱، ص۶۱-۶۲.    
۱۵۶. آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة: الحقائق الراهنة فی المائة الثامنة، ج۱، ص۶۱ـ۶۲، چاپ علینقی منزوی، بیروت ۱۹۷۵.
۱۵۷. آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة:الضیاء اللامع فی‌القرن‌ التاسع، ج۱، ص۷۷.    
۱۵۸. ابن طاووس، عبدالکریم، فرحة الغری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام)، ج۱، ص۱۳۱، چاپ تحسین آلشبیب موسوی، (قم) ۱۴۱۹/۱۹۹۸.    
۱۵۹. ابن عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب فی انساب آل ابی‌طالب، ج۱، ص۷۲.    
۱۶۰. خواندمیر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین، دستورالوزراء، ج۱، ص۳۷۷ـ۳۸۰، چاپ سعید نفیسی، تهران ۱۳۵۵ ش.
۱۶۱. مدرسی طباطبائی، سید حسین، قم در قرن نهم هجری، ج۱، ص۳۷ـ۳۸، قم ۱۳۵۰ ش.
۱۶۲. مدرسی طباطبائی، حسین، مدرسه آستانه مقدسه (فیضیه)، ج۱، ص۱۲۸، وحید، ش ۱ (فروردین ۱۳۵۰).
۱۶۳. افندی اصفهانی، عبداللّه بن عیسی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۲، ص۱۹۵۱۹۶، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.    
۱۶۴. افندی اصفهانی، عبداللّه بن عیسی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۲، ص۴۵۲۴۵۳، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.    
۱۶۵. ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، رساله سه اصل، ج۱، ص۵-۶، چاپ حسین نصر، تهران ۱۳۴۰ ش.
۱۶۶. فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی، شرح صدر فیض کاشانی، ج۱، ص۱۵۱، چاپ شهرام پازوکی، در عرفان ایران: مجموعه مقالات (۲۹ و ۳۰)، گردآوری و تدوین مصطفی آزمایش، تهران: حقیقت، ۱۳۸۵ ش.
۱۶۷. نصرآبادی، محمدطاهر، تذکره نصرآبادی، ج۱، ص۲۲۶، چاپ احمد مدقّق یزدی، یزد ۱۳۷۸ ش.
۱۶۸. آشتیانی، سید جلال‌الدین، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران: از عصر میرداماد و میرفندرسکی تا زمان حاضر، چاپ جلال‌الدین آشتیانی، ج۱، ص۲۷۲، تهران: انیستیتو ایران و فرانسه، ۱۳۵۱ ش، تهران: انجمن فلسفه، ۱۳۵۵ ش.
۱۶۹. افندی اصفهانی، عبداللّه بن عیسی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۳، ص۱۱۴، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.    
۱۷۰. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحارالانوار، ج۱۱۰، ص۴۲۵.    
۱۷۱. نصرآبادی، محمدطاهر، تذکره نصرآبادی، ج۱، ص۲۳۸، چاپ احمد مدقّق یزدی، یزد ۱۳۷۸ ش.
۱۷۲. افندی اصفهانی، عبداللّه بن عیسی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۵، ص۱۱۱، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.    
۱۷۳. مفید قاضی قمی، محمدسعید بن محمد، الاربعینیات لکشف انوارالقدسیات، ج۱، ص۱۹۵، چاپ نجف‌قلی حبیبی، تهران ۱۳۸۱ ش.    
۱۷۴. مفید قاضی قمی، محمدسعید بن محمد، الاربعینیات لکشف انوارالقدسیات، ج۱، ص۲۱۱، چاپ نجف‌قلی حبیبی، تهران ۱۳۸۱ ش.    
۱۷۵. ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، رساله سه اصل، چاپ حسین نصر، تهران ۱۳۴۰ ش.
۱۷۶. جزایری، عبداللّه بن نورالدین، الاجازة الکبیرة، ج۱، ص۱۴۲، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
۱۷۷. قزوینی، عبدالنبی بن محمدتقی، تتمیم امل‌ الآمل، ص۱۰۹-۱۱۱، چاپ احمدحسینی، قم ۱۴۰۷.    
۱۷۸. افندی اصفهانی، عبداللّه بن عیسی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۱، ص۲۰۷۲۰۸، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.    
۱۷۹. آشتیانی، سید جلال‌الدین، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران: از عصر میرداماد و میرفندرسکی تا زمان حاضر، چاپ جلال‌الدین آشتیانی، ج۳، ص۲۱۹، تهران: انیستیتو ایران و فرانسه، ۱۳۵۱ ش، تهران: انجمن فلسفه، ۱۳۵۵ ش.
۱۸۰. افندی اصفهانی، عبداللّه بن عیسی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۴، ص۳۳۱۳۳۲، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.    
۱۸۱. زنوزی، محمدحسن بن عبدالرسول، ریاض‌ الجنة، قسم ۱، ص ۵۲۳، چاپ علی رفیعی، قم ۱۳۷۰ ش.
۱۸۲. میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمدحسن، غنائم الایام فی مسائل الحلال و الحرام، ج۱، مقدمه تبریزیان، ص۴۸۴۹، قم ۱۳۷۵۱۳۷۸ ش.    
۱۸۳. امامی خوئی، محمدامین، مرآة الشرق: موسوعة تراجم اعلام‌الشیعة الامامیة فی‌القرنی الثالث عشر و الرابع عشر، ج۱، ص۳۱۴ـ۳۱۵، چاپ علی صدرائی خوئی، قم ۱۳۸۵ ش.
۱۸۴. امامی خوئی، محمدامین، مرآة الشرق: موسوعة تراجم اعلام‌الشیعة الامامیة فی‌القرنی الثالث عشر و الرابع عشر، ج۱، ص۳۶۳ـ۳۶۴، چاپ علی صدرائی خوئی، قم ۱۳۸۵ ش.
۱۸۵. امامی خوئی، محمدامین، مرآة الشرق: موسوعة تراجم اعلام‌الشیعة الامامیة فی‌القرنی الثالث عشر و الرابع عشر، ج۱، ص۲۲۲ـ۲۲۳، چاپ علی صدرائی خوئی، قم ۱۳۸۵ ش.
۱۸۶. امامی خوئی، محمدامین، مرآة الشرق: موسوعة تراجم اعلام‌الشیعة الامامیة فی‌القرنی الثالث عشر و الرابع عشر، ج۱، ص۳۰ـ۳۱، چاپ علی صدرائی خوئی، قم ۱۳۸۵ ش.
۱۸۷. ادهم‌نژاد، محمدتقی و علیرضا هزار، دانشوران قم، نگاهی به زندگی ۲۰۴ تن از دانشمندان و بزرگان قمی یا مدفون در قم، ج۱، ص۱۲۱ـ ۱۲۲، گزیده ستارگان حرم (۱ـ۱۵)، تلخیص علی‌رضا هزار، تدوین محمدتقی ادهم‌نژاد، قم: زائر، ۱۳۸۴ ش.
۱۸۸. ادهم‌نژاد، محمدتقی و علیرضا هزار، دانشوران قم، نگاهی به زندگی ۲۰۴ تن از دانشمندان و بزرگان قمی یا مدفون در قم، ج۱، صص۱۲۵ـ۱۲۶، گزیده ستارگان حرم (۱ـ۱۵)، تلخیص علی‌رضا هزار، تدوین محمدتقی ادهم‌نژاد، قم: زائر، ۱۳۸۴ ش.
۱۸۹. جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران: از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۳۵، سال‌های ۱۳۲۰ـ۱۳۵۷، قم ۱۳۸۶ ش.
۱۹۰. جعفریان، رسول، برگ‌هایی از تاریخ حوزه علمیه قم، ج۱، ص۱۵ـ۱۶، تهران ۱۳۸۱ ش.
۱۹۱. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۱۳۸، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۱۹۲. ریحان یزدی، علیرضا، آینه دانشوران، ج۱، ص۱۴۴ـ۱۴۵، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم ۱۳۷۲ ش.
۱۹۳. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۳۹، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۱۹۴. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۱۴ـ۱۵، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۱۹۵. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۲۱ـ۲۲، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۱۹۶. جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران: از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۳۷، سال‌های ۱۳۲۰ـ۱۳۵۷، قم ۱۳۸۶ ش.
۱۹۷. امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۴۲.    
۱۹۸. جعفریان، رسول، برگ‌هایی از تاریخ حوزه علمیه قم، ج۱، ص۱۶، تهران ۱۳۸۱ ش.
۱۹۹. ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیّة، ج۱، ص۱۳۲، با حواشی ملاهادی سبزواری، چاپ جلال‌الدین آشتیانی، تهران ۱۳۶۰ ش.
۲۰۰. رفیعی قزوینی، ابوالحسن، مجموعه رسائل و مقالات فلسفی حکیم متألّه علامه سیدرفیعی قزوینی، ابوالحسن، ج۱، ص۲۱، تصحیح غلامحسین رضانژاد (نوشین)، تهران ۱۳۸۶ ش.
۲۰۱. استادی، رضا، کتاب‌ها و آثار علمی امام خمینی، ج۱، ص۱۴۳، کیهان اندیشه، ش ۲۹ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۶۹).
۲۰۲. استادی، رضا، کتاب‌ها و آثار علمی امام خمینی، ج۱، ص۱۴۳، کیهان اندیشه، ش ۲۹ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۶۹).
۲۰۳. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۲۱۶ـ۲۳۴، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۲۰۴. مکی، حسین، تاریخ بیست ساله ایران، ج۲، ص۴۳۲، تهران، ۱۳۶۲ ش.
۲۰۵. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۸۵، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۲۰۶. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۲۴، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۲۰۷. حائری یزدی، مهدی، خاطرات دکتر حائری یزدی، مهدی، ج۱، ص۱۱۸، به کوشش حبیب لاجوردی، تهران ۱۳۸۱ ش.
۲۰۸. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۲۸، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۲۰۹. نجفی، موسی، اندیشه سیاسی و تاریخ نهضت حاج آقا نوراللّه اصفهانی، ج۱، ص۲۳۷ـ ۳۰۰، تهران ۱۳۷۸ ش.
۲۱۰. ریحان یزدی، علیرضا، آینه دانشوران، ج۱، ص۶۱ـ۶۲، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم ۱۳۷۲ ش.
۲۱۱. اراکی، محمدعلی، «مصاحبه با استاد بزرگوار آیت‌اللّه العظمی اراکی»، ج۱، ص۸۲ـ۸۳، در آیینه‌داران حقیقت: مصاحبه‌های مجله حوزه با عالمان و دانشوران حوزوی، تهیه و تدوین، مجله حوزه، قم: بوستان کتاب، ۱۳۸۲ ش.
۲۱۲. کریمی جهرمی، علی، آیت‌اللّه مؤسّس مرحوم آقای حاج شیخ عبدالکریم حائری (قدس سرُّه‌الشّریف)، ج۱، ص۴۷، قم ۱۳۷۲ ش.
۲۱۳. سید کباری، علیرضا، حوزه‌های علمیه شیعه در گستره جهان، ج۱، ص۳۸۴، تهران ۱۳۷۸ ش.
۲۱۴. ، شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۵۶، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۲۱۵. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۶۲ـ۷۶، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۲۱۶. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۳۵ـ۳۶، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۲۱۷. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۴۶، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۲۱۸. مکی، حسین، تاریخ بیست ساله ایران، ج۴، ص۲۸۷، تهران، ۱۳۶۲ ش.
۲۱۹. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۴۶، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۲۲۰. بصیرت منش، حمید، علما و رژیم رضاشاه: نظری بر عملکرد سیاسی ـ فرهنگی روحانیون در سال‌های ۱۳۰۵ـ۱۳۲۰ ش، ج۱، ص۲۵۲، (تهران) ۱۳۷۶ ش.
۲۲۱. امینی، داوود، چالش‌های روحانیت با رضا شاه: بررسی علل چالش‌های سنت‌گرایی با نوگرایی عصر رضاشاه، ج۱، ص۳۰۹ـ۳۲۳، تهران ۱۳۸۲ ش.
۲۲۲. امینی، داوود، چالش‌های روحانیت با رضا شاه: بررسی علل چالش‌های سنت‌گرایی با نوگرایی عصر رضاشاه، ج۱، ص۳۲۵ـ۳۳۱، تهران ۱۳۸۲ ش.
۲۲۳. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۵۱، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۲۲۴. امینی، داوود، چالش‌های روحانیت با رضا شاه: بررسی علل چالش‌های سنت‌گرایی با نوگرایی عصر رضاشاه، ج۱، ص۳۴۷، تهران ۱۳۸۲ ش.
۲۲۵. بصیرت منش، حمید، علما و رژیم رضاشاه: نظری بر عملکرد سیاسی ـ فرهنگی روحانیون در سال‌های ۱۳۰۵ـ۱۳۲۰ ش، ج۱، ص۲۵۸، (تهران) ۱۳۷۶ ش.
۲۲۶. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۶۵، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۲۲۷. غروی تبریزی، عبدالحسین، «مصاحبه با آیت‌اللّه عبدالحسین غروی تبریزی»، ج۱، ص۴۳، حوزه، سال ۱۱، ش ۲ (خرداد و تیر ۱۳۷۳).
۲۲۸. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۹۰، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۲۲۹. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۸۸ـ۹۰، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۲۳۰. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۹۹-۱۰۱، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۲۳۱. شریف رازی، محمد، ج۱، ص۱۱۴، آثار الحجة، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۲۳۲. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۱۸۵ـ۱۹۰، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۲۳۳. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۱۴۳، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۲۳۴. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۱۴۵، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۲۳۵. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۱۵۲، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۲۳۶. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۲۰۰ـ۲۰۱، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۲۳۷. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۲۰۳، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۲۳۸. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۲۰۵، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۲۳۹. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۲، ص۴۵، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۲۴۰. سبحانی، جعفر، «جامعیت علمی و عملی امام خمینی»، ج۱، ص۱۳، کیهان اندیشه، ش ۲۹ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۶۹).
۲۴۱. علی شیرخانی و عباس زارع، تحولات حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۳۴ـ۳۵، تهران ۱۳۸۴ ش.
۲۴۲. کرجی، علی، قم و مرجعیت، ج۱، ص۴۱، قم ۱۳۸۳ ش.
۲۴۳. خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام: مجموعه آثار امام خیمنی، ج۲، ص۴۰۷، (بیانات، پیامها، مصاحبه‌ها، احکام، اجازات شرعی و نامه‌ها)، تهران ۱۳۷۸ ش.
۲۴۴. خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام:مجموعه آثار امام خیمنی، ج۱۱، ص۱۲۷.    
۲۴۵. پورهادی، یداللّه، خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین پورهادی، ج۱، ص۶۶، تدوین عبدالرضا احمدی و معصومه حسینی، تهران ۱۳۸۲ ش.
۲۴۶. بدلا، حسین، «مصاحبه با حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسین بدلا»، ج۱، ص۹۳ـ ۹۴، حوزه، سال ۸، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ تیر۱۳۷۰).
۲۴۷. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۲، ص۲، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۲۴۸. خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام:مجموعه آثار امام خیمنی، ج۱، ص۲۴، (بیانات، پیامها، مصاحبه‌ها، احکام، اجازات شرعی و نامه‌ها)، تهران ۱۳۷۸ ش.    
۲۴۹. فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ج۱، ص۱۷۵، تهران ۱۳۷۶ ش.
۲۵۰. جعفریان، رسول، برگ‌هایی از تاریخ حوزه علمیه قم، ج۱، ص۷۶، تهران ۱۳۸۱ ش.
۲۵۱. جعفریان، رسول، برگ‌هایی از تاریخ حوزه علمیه قم، ج۱، ص۳۱، تهران ۱۳۸۱ ش.
۲۵۲. جغرافیای تاریخی شهرستان قم، از مؤلفی ناشناخته، ج۱، ص۲۱۸، به کوشش ابوالفضل عربزاده، قم: زائر، ۱۳۸۳ ش.
۲۵۳. جعفریان، رسول، برگ‌هایی از تاریخ حوزه علمیه قم، ج۱، ص۳۸، تهران ۱۳۸۱ ش.
۲۵۴. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۲، ص۱۷۲ـ۱۷۶، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۲۵۵. حائری یزدی، مهدی، خاطرات دکتر حائری یزدی، مهدی، ج۱، ص۴۷، به کوشش حبیب لاجوردی، تهران ۱۳۸۱ ش.
۲۵۶. حائری یزدی، مهدی، خاطرات دکتر حائری یزدی، مهدی، ج۱، ص۵۶ـ۵۷، به کوشش حبیب لاجوردی، تهران ۱۳۸۱ ش.
۲۵۷. فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ج۱، ص۱۸۷، تهران ۱۳۷۶ ش.
۲۵۸. فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ج۱، ص۱۸۹، تهران ۱۳۷۶ ش.
۲۵۹. فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ج۱، ص۱۸۹، تهران ۱۳۷۶ ش.
۲۶۰. منظورالاجداد، محمدحسین، مرجعیت در عرصه اجتماع و سیاست: اسناد و گزارشهایی از آیات عظام نائینی، اصفهانی، ج۱، ص۴۵۹، قمی، حائری و بروجردی، ۱۲۹۲ تا ۱۳۳۹ شمسی، تهران: شیرازه، ۱۳۷۹ ش.
۲۶۱. منظورالاجداد، محمدحسین، مرجعیت در عرصه اجتماع و سیاست: اسناد و گزارشهایی از آیات عظام نائینی، ج۱، ص۴۵۲، سند ش ۲۹، اصفهانی، قمی، حائری و بروجردی، ۱۲۹۲ تا ۱۳۳۹ شمسی، تهران: شیرازه، ۱۳۷۹ ش.
۲۶۲. فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ج۱، ص۱۹۰ـ۱۹۱، تهران ۱۳۷۶ ش.
۲۶۳. فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ج۱، ص۴۶۹، تهران ۱۳۷۶ ش.
۲۶۴. سلطانی طباطبائی، محمدباقر، «مصاحبه با آیت‌اللّه سید محمدباقر سلطانی طباطبائی»، ج۱، ص۴۸ـ۴۹، حوزه، سال ۸، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۰).
۲۶۵. منظورالاجداد، محمدحسین، مرجعیت در عرصه اجتماع و سیاست: اسناد و گزارشهایی از آیات عظام نائینی، ج۱، ص۴۵۷، سند ش ۳۶ـ۳۸، اصفهانی، قمی، حائری و بروجردی، ۱۲۹۲ تا ۱۳۳۹ شمسی، تهران: شیرازه، ۱۳۷۹ ش.
۲۶۶. سلطانی طباطبائی، محمدباقر، «مصاحبه با آیت‌اللّه سید محمدباقر سلطانی طباطبائی»، ج۱، ص۵۰، حوزه، سال ۸، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۰).
۲۶۷. بدلا، حسین، «مصاحبه با حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسین بدلا»، ج۱، ص۱۰۱، حوزه، سال ۸، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ تیر۱۳۷۰).
۲۶۸. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۲، ص۱۴، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۲۶۹. فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ج۱، ص۲۰۳، تهران ۱۳۷۶ ش.
۲۷۰. بدلا، حسین، «مصاحبه با حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسین بدلا»، ج۱، ص۱۰۳ـ ۱۰۴، حوزه، سال ۸، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ تیر۱۳۷۰).
۲۷۱. حسینیان، روح‌اللّه، بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران: ۱۳۲۰ـ۱۳۴۰، ج۱، ص۳۸۶، تهران ۱۳۸۱ ش.
۲۷۲. فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ج۱، ص۱۷۹ـ ۱۸۰، تهران ۱۳۷۶ ش.
۲۷۳. حسینیان، روح‌اللّه، بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران: ۱۳۲۰ـ۱۳۴۰، ج۱، ص۳۹۰ـ۳۹۱، تهران ۱۳۸۱ ش.
۲۷۴. اشتهاردی، علی‌پناه، «مصاحبه با آیت‌اللّه شیخ علی‌پناه اشتهاردی»، ج۱، ص۱۸۶، حوزه، سال ۸، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۰).
۲۷۵. اشتهاردی، علی‌پناه، «مصاحبه با آیت‌اللّه شیخ علی‌پناه اشتهاردی»، ج۱، ص۱۹۱، حوزه، سال ۸، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۰).
۲۷۶. شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۳۵۲ـ۳۵۳، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ ش.
۲۷۷. وکیلی قمی، ابومحمد، حوزه علمیه قم، ج۱، ص۲۱، تهران ۱۳۴۸ ش.
۲۷۸. وکیلی قمی، ابومحمد، حوزه علمیه قم، ج۱، ص۳۸، تهران ۱۳۴۸ ش.
۲۷۹. روحانی، حمید، نهضت امام خمینی، ج ۲، سند ش ۳۷، تهران ۱۳۷۶ ش.
۲۸۰. حائری یزدی، مهدی، خاطرات دکتر حائری یزدی، مهدی، به کوشش حبیب لاجوردی، تهران ۱۳۸۱ ش.
۲۸۱. جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران: از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۲۳۸ـ۲۴۱، سال‌های ۱۳۲۰ـ۱۳۵۷، قم ۱۳۸۶ ش.
۲۸۲. منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد، ج۱، سند ش ۱۵/۲، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷ـ۱۳۷۸ ش.
۲۸۳. جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران: از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۲۳۶، سال‌های ۱۳۲۰ـ۱۳۵۷، قم ۱۳۸۶ ش.
۲۸۴. اسناد انقلاب اسلامی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۴۴، ۱۳۷۴ ش.
۲۸۵. اسناد انقلاب اسلامی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۵۷، ۱۳۷۴ ش.
۲۸۶. روحانی، حمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی در ایران، ج۱، ص۲۳۰، (تهران) ۱۳۵۸ ش.
۲۸۷. هاشمی رفسنجانی، اکبر، دوران مبارزه، ج۱، ص۱۳۳، زیر نظر محسن هاشمی، تهران ۱۳۷۶ ش.
۲۸۸. هاشمی رفسنجانی، اکبر، دوران مبارزه، ج۱، ص۱۳۳، زیر نظر محسن هاشمی، تهران ۱۳۷۶ ش.
۲۸۹. روحانی، حمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی در ایران، ج۱، ص۲۶۵، (تهران) ۱۳۵۸ ش.
۲۹۰. دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ج۳، ص۲۱۲، تهران ۱۳۶۰ ش.
۲۹۱. خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام:مجموعه آثار امام خیمنی، ج۱، ص۱۵۶-۱۵۷، (بیانات، پیامها، مصاحبه‌ها، احکام، اجازات شرعی و نامه‌ها)، تهران ۱۳۷۸ ش.    
۲۹۲. روحانی، حمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی در ایران، ج۱، ص۳۱۵، (تهران) ۱۳۵۸ ش.
۲۹۳. اسناد انقلاب اسلامی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۸۰ـ۸۱، ۱۳۷۴ ش.
۲۹۴. اسناد انقلاب اسلامی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۸۴، ۱۳۷۴ ش.
۲۹۵. رجبی، محمدحسن، زندگینامه سیاسی امام خمینی، تهران ۱۳۷۷ ش.
۲۹۶. منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد، ج ۱، سند ش ۱۵/۳، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷ـ۱۳۷۸ ش.
۲۹۷. خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام، ج۱، ص۱۰۲.    
۲۹۸. دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ج۴، ص۳۲۴، تهران ۱۳۶۰ ش.
۲۹۹. روحانی، حمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی در ایران، ج۱، ص۷۴۴، (تهران) ۱۳۵۸ ش.
۳۰۰. صالح، محسن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج۱، ص۲۷۰، تحقیق علیرضا جوادزاده، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ ش.
۳۰۱. علی شیرخانی و عباس زارع، تحولات حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۳۷ـ۳۸، تهران ۱۳۸۴ ش.
۳۰۲. صالح، محسن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج۱، ص۲۶۸ـ ۲۶۹، تحقیق علیرضا جوادزاده، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ ش.
۳۰۳. مدنی، جلال‌الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج۲، ص۲۲۲ـ۲۲۳، (قم) ۱۳۶۱ـ۱۳۶۲ ش.
۳۰۴. مدنی، جلال‌الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج۲، ص۲۳۲ـ ۲۳۴، (قم) ۱۳۶۱ـ۱۳۶۲ ش.
۳۰۵. یزدی، محمد، خاطرات آیت‌اللّه یزدی، ص۳۵۴، تهران ۱۳۸۰ ش.
۳۰۶. صالح، محسن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج۱، ص۴۶۴ـ۴۹۸، تحقیق علیرضا جوادزاده، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ ش.
۳۰۷. سایت جامعة المصطفی العالمیة.    
۳۰۸. ه، صالح، «آیت‌اللّه کاشانی و توطئه کشف حجاب»، ج۱، ص۲۱۴ـ۲۱۶، تاریخ و فرهنگ معاصر، سال ۲، ش ۶ و ۷ (پاییز ۱۳۷۲).
۳۰۹. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۴۲.    
۳۱۰. ریحان یزدی، علیرضا، آینه دانشوران، ج۱، ص۴۹، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم ۱۳۷۲ ش.
۳۱۱. ریحان یزدی، علیرضا، آینه دانشوران، ج۱، ص۴۹، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم ۱۳۷۲ ش.
۳۱۲. غروی تبریزی، عبدالحسین، «مصاحبه با آیت‌اللّه عبدالحسین غروی تبریزی»، ج۱، ص۴۷، حوزه، سال ۱۱، ش ۲ (خرداد و تیر ۱۳۷۳).
۳۱۳. وکیلی قمی، ابومحمد، حوزه علمیه قم، ج۱، ص۱۷، تهران ۱۳۴۸ ش.
۳۱۴. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۹۰، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۳۱۵. غروی تبریزی، عبدالحسین، «مصاحبه با آیت‌اللّه عبدالحسین غروی تبریزی»، ج۱، ص۳۹، حوزه، سال ۱۱، ش ۲ (خرداد و تیر ۱۳۷۳).
۳۱۶. هاشمی رفسنجانی، اکبر، «مصاحبه با استاد‌هاشمی رفسنجانی»، ج۱، ص۳۶، حوزه، سال ۲، ش ۱۱ (مهر ۱۳۶۴).
۳۱۷. وکیلی قمی، ابومحمد، حوزه علمیه قم، ج۱، ص۱۱۱ـ۱۱۲، تهران ۱۳۴۸ ش.
۳۱۸. طبسی، محمدرضا، «مصاحبه با آیت‌اللّه حاج شیخ محمدرضا طبسی»، ج۱، ص۵۶ـ۶۰، حوزه، سال۶، ش ۴ (مهر و آبان ۱۳۶۸).
۳۱۹. وکیلی قمی، ابومحمد، حوزه علمیه قم، ج۱، ص۴۲، تهران ۱۳۴۸ ش.
۳۲۰. ریحان یزدی، علیرضا، آینه دانشوران، ج۱، ص۵۳، پانویس ۱، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم ۱۳۷۲ ش.
۳۲۱. هاشمی رفسنجانی، اکبر، «مصاحبه با استاد‌هاشمی رفسنجانی»، ج۱، ص۳۷، حوزه، سال ۲، ش ۱۱ (مهر ۱۳۶۴).
۳۲۲. وکیلی قمی، ابومحمد، حوزه علمیه قم، ج۱، ص۲۰ـ۲۱، تهران ۱۳۴۸ ش.
۳۲۳. ادهم‌نژاد، محمدتقی، دانشوران قم: نگاهی به زندگی ۲۰۴ تن از دانشمندان وبزرگان قمی یا مدفون در قم، ج۱، ص۱۵۷، گزیده ستارگان حرم (۱ـ ۱۵)، تلخیص علی‌رضا هزار، قم: زائر، ۱۳۸۴ ش.
۳۲۴. عراقی، مجتبی، «مصاحبه با استاد حاج شیخ مجتبی عراقی»، ج۱، ص۴۱، حوزه، سال ۶، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۶۸).
۳۲۵. خمینی سید روح‌الله، صحیفه امام:مجموعه آثار امام خیمنی، ج۱۴، ص۶۰، (بیانات، پیامها، مصاحبه‌ها، احکام، اجازات شرعی و نامه‌ها)، تهران ۱۳۷۸ ش.    
۳۲۶. علی شیرخانی و عباس زارع، تحولات حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۸۴، تهران ۱۳۸۴ ش.
۳۲۷. فیروزی، عباس، «دومین دوره شورای عالی و مدیریت حوزه علمیه»، ج۱، ص۵، پیام حوزه، سال ۲، ش ۳ (پاییز ۱۳۷۴).
۳۲۸. علی شیرخانی و عباس زارع، تحولات حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۲۴۴ـ۲۴۹، تهران ۱۳۸۴ ش.
۳۲۹. علی شیرخانی و عباس زارع، تحولات حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۹۹، تهران ۱۳۸۴ ش.
۳۳۰. مرکز جهانی علوم اسلامی، شناسان مرکز جهانی علوم اسلامی، ج۱، ص۲۹ـ۳۰، (قم) ۱۳۸۶ ش.
۳۳۱. جامعةالمصطفی العالمیة، جامعةالمصطفی العالمیة در یک نگاه (لوح فشرده)، ج۱، ص۱۱، قم ۱۳۸۷ ش.
۳۳۲. سلطانی طباطبائی، محمدباقر، «مصاحبه با آیت‌اللّه سید محمدباقر سلطانی طباطبائی»، ج۱، ص۴۳ـ۴۵، حوزه، سال ۸، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۰).
۳۳۳. اشتهاردی، علی‌پناه، «مصاحبه با آیت‌اللّه شیخ علی‌پناه اشتهاردی»، ج۱، ص۱۹۰، حوزه، سال ۸، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۰).
۳۳۴. وکیلی قمی، ابومحمد، حوزه علمیه قم، ج۱، ص۷۹، تهران ۱۳۴۸ ش.
۳۳۵. وکیلی قمی، ابومحمد، حوزه علمیه قم، ج۱، ص۸۰، تهران ۱۳۴۸ ش.
۳۳۶. علی شیرخانی و عباس زارع، تحولات حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۳۰۴ـ۳۰۹، تهران ۱۳۸۴ ش.
۳۳۷. علی شیرخانی و عباس زارع، تحولات حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۲۵۴ـ۲۸۷، تهران ۱۳۸۴ ش.
۳۳۸. مرتضوی لنگرودی، محمدحسن، «مصاحبه با حضرت آیت‌اللّه حاج سیدمحمدحسن مرتضوی لنگرودی»، ج۱، ص۵۳ـ۵۷، حوزه، سال ۱۰، ش ۱ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۷۲).
۳۳۹. جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران: از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۲۳۳ـ۲۳۴، سال‌های ۱۳۲۰ـ۱۳۵۷، قم ۱۳۸۶ ش.
۳۴۰. سلطانی طباطبائی، محمدباقر، «مصاحبه با آیت‌اللّه سید محمدباقر سلطانی طباطبائی»، حوزه، سال ۸، ش ۱ و ۲ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۰).
۳۴۱. وکیلی قمی، ابومحمد، حوزه علمیه قم، ج۱، ص۶۷ـ۶۸، تهران ۱۳۴۸ ش.
۳۴۲. جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران: از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۲۳۴، سال‌های ۱۳۲۰ـ۱۳۵۷، قم ۱۳۸۶ ش.
۳۴۳. جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران: از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۲۲۷، سال‌های ۱۳۲۰ـ۱۳۵۷، قم ۱۳۸۶ ش.
۳۴۴. شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۲، ص۱۷۸-۱۸۸، یا تاریخ و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ش.
۳۴۵. روایت استاد: استاد علامه کرباسچیان از نگاه دیگران، تهران: مرکز تدوین و نشر آثار علامه کرباسچیان، ج۱، ص۱۸۱، ۱۳۸۶ ش.
۳۴۶. روایت استاد: استاد علامه کرباسچیان از نگاه دیگران، تهران: مرکز تدوین و نشر آثار علامه کرباسچیان، ج۱، ص۲۱۳ـ۲۱۶، ۱۳۸۶ ش.
۳۴۷. روایت استاد: استاد علامه کرباسچیان از نگاه دیگران، تهران: مرکز تدوین و نشر آثار علامه کرباسچیان، ج۱، ص۲۳۹-۲۴۱، ۱۳۸۶ ش.
۳۴۸. روایت استاد: استاد علامه کرباسچیان از نگاه دیگران، تهران: مرکز تدوین و نشر آثار علامه کرباسچیان، ج۱، ص۲۶۹ـ۲۷۰، ۱۳۸۶ ش.
۳۴۹. جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران: از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۳۱، سال‌های ۱۳۲۰ـ۱۳۵۷، قم ۱۳۸۶ ش.
۳۵۰. شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۴۱ـ۶۲، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ ش.
۳۵۱. وکیلی قمی، ابومحمد، حوزه علمیه قم، ج۱، ص۸۶ـ۸۸، تهران ۱۳۴۸ ش.
۳۵۲. وکیلی قمی، ابومحمد، حوزه علمیه قم، ج۱، ص۸۹ـ۹۰، تهران ۱۳۴۸ ش.
۳۵۳. جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران: از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ج۱، ص۳۲۸، سال‌های ۱۳۲۰ـ۱۳۵۷، قم ۱۳۸۶ ش.
۳۵۴. شعبان‌زاده، بهمن، تاریخ شفاهی مدرسه حقانی، ص۱۲۰ـ۱۲۲، تهران ۱۳۸۴ ش.
۳۵۵. وکیلی قمی، ابومحمد، حوزه علمیه قم، ج۱، ص۹۱ـ۹۲، تهران ۱۳۴۸ ش.
۳۵۶. نجفی، موسی، اندیشه سیاسی و تاریخ نهضت حاج آقا نوراللّه اصفهانی، تهران ۱۳۷۸ ش.
۳۵۷. شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۰۴ـ۲۱۵، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ ش.
۳۵۸. کرجی، علی، قم و مرجعیت، ج۱، ص۶۴ـ۶۹، قم ۱۳۸۳ ش.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حوزه علمیه قم»، شماره۶۶۳۴.    
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حوزه علمیه قم در دوره معاصر»، شماره۶۶۳۵.    






جعبه ابزار