• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکم سیر در زمین (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سیر و سیاحت در زمین، كارى ارزشمند و راهى مطلوب براى گسترش شناخت و عبرت گرفتن از گذشتگان است‌.



مطلوبیت سیر و سیاحت در زمین، برای عبرت‌گیری از سرنوشت پیشینیان:
• «قل سیروا فی الارض فانظروا کیف کان عـقبة الذین من قبل..بگو: در روى این زمین سیر كنید، پس بنگرید كه سرانجام كسانى كه پیش از شما بودند (از طاغیان و ستم‌پیشگان و ثروت‌اندوزان) چگونه بود!»
• «او لم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم..و آیا در روى زمین سیر نكردند تا بنگرند كه سرانجام كسانى كه پیش از آنها بودند چگونه بود؟ در حالى كه آنان نیرومندتر از اینها بودند؛ و هرگز خدا چنین نبوده كه چیزى او را در آسمان‌ها و در این زمین درمانده كند، چرا كه همواره او دانا و تواناست.»
• «او لم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین کانوا من قبلهم..و آیا آنها در زمین سیر نكردند تا بنگرند عاقبت كار كسانى كه پیش از آنها بودند چگونه بوده؟ آنها از اینان از نظر نیرو (ى انسانى و مالى) و آثار وجودى در روى زمین (مانند قلعه‌ها، شهرها و بناها) بیشتر و قوى‌تر بودند، پس خدا آنها را به کیفر گناهان‌شان مؤاخذه كرد و براى آنها نگهدارنده‌اى از (عذاب) خدا نبود.»
• «افلم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم..پس آیا در زمین سیر نكردند تا بنگرند عاقبت كسانى كه پیش از آنها بودند چگونه بود؟كسانى كه از اینان بیشتر و نیرومندتر و داراى آثار وجودى بیشتر در روى زمین (از قبیل قصرها، بناها، نهرها، سدها و باغات) بودند، اما آنچه به دست مى‌آوردند (عذاب الهى را) از آنان دفع نكرد.»
• «افلم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم..پس آیا آنان در روى زمین سیر نكردند تا بنگرند كه عاقبت كسانى كه پیش از آنها بودند چگونه بود؟! خداوند آنچه را داشتند (از نفوس و عائله و اموال) هلاك نمود و (البته) براى این کافران نیز امثال این عاقبت‌ها و عقوبت‌ها خواهد بود.»
• «او لم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم کانوا اشد منهم قوة واثاروا الارض وعمروها اکثر مما عمروها وجاءتهم رسلهم بالبینـت فما کان الله لیظلمهم ولـکن کانوا انفسهم یظلمونو آیا در روى زمین سیر نكردند تا بنگرند كه عاقبت كسانى كه پیش از آنها بودند چگونه بود؟ آنها كه نیرومندتر از اینان بودند و زمین را (براى زراعت و نهال و غیره) شخم زدند و بیش از آنكه اینان آباد كنند آباد كردند، و پیامبران‌شان دلائل روشنى (از توحید و رسالت و معاد) براى آنها آوردند (لكن به کیفر انكار و تکذیب هلاك شدند)، پس خدا بر آن نبود كه به آنها ستم كند و لكن خودشان به نفس خود ستم مى‌كردند.»


مطلوبیت سیر و سیاحت در زمین، برای عبرت‌گیری از سرنوشت تکذیب‌کنندگان:
• «قد خلت من قبلکم سنن فسیروا فی الارض فانظروا کیف کان عـقبة المکذبینالبته پیش از شما حوادثى (مانند هلاكت‌هاى دسته‌جمعى) طبق سنّت الهی گذشته است، پس در روى زمین بگردید و بنگرید كه عاقبت تكذیب‌كنندگان چگونه بود»
• «قل سیروا فی الارض ثم انظروا کیف کان عـقبة المکذبینبگو: در (روى) زمین بگردید، سپس بنگرید كه عاقبت تكذیب‌كنندگان چگونه بوده است‌»
• «... افلم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عـقبة الذین من قبلهم..و پیش از تو (براى هدایت جامعه انسانى) نفرستادیم مگر مردانى را از اهل شهرها و روستاها (نه فرشتگان و نه زنان و نه صحرانشینان را) كه به آنها وحی مى‌كردیم. پس آیا اینان در روى زمین سیر نكرده‌اند تا بنگرند كه عاقبت كسانى كه پیش از آنها بودند چگونه شد؟! و البته خانه آخرت براى كسانى كه پروا پیشه داشته‌اند بهتر است، آیا نمى‌اندیشید؟!»
• «... فسیروا فی الارض فانظروا کیف کان عـقبة المکذبینو البته ما در میان هر امتى فرستاده‌اى برانگیختیم كه خدا را عبادت كنید و از طاغوت (شیطانی و انسانی) دورى جویید، پس خداوند برخى از آنها را (كه اصول دعوت را پذیرفتند به مراحل کمال) هدایت كرد و بر برخى از آنها (كه دعوت را رد كردند) ضلالت و گمراهى حتمى شد. پس در روى زمین بگردید و بنگرید كه عاقبت تكذیب‌كنندگان چگونه بود!»


مطلوبیت سیر و سیاحت در زمین، برای عبرت‌گیری از سرنوشت مجرمان:
• «قل سیروا فی الارض فانظروا کیف کان عـقبة المجرمینبگو: در روى زمین سیر كنید، پس بنگرید كه عاقبت گنهكاران چگونه شد!»


مطلوبیت سیر و سیاحت در زمین، برای بیداری دل‌ها:
• «افلم یسیروا فی الارض فتکون لهم قلوب یعقلون بها او ءاذان یسمعون بها فانها لا تعمی الابصـر ولـکن تعمی القلوب التی فی الصدورآیا در (روى) این زمین سیر نكرده‌اند تا براى آنها دل‌هایى پیدا شود كه بدان بیندیشند یا گوش‌ه‌ایى كه بدان بشنوند؟! زیرا در حقیقت چشم‌هاى ظاهر كور نمى‌شود و لكن دل‌هایى كه در میان سینه‌هاست کور مى‌گردد.»
در این آیه خداوند متعال مى‌گوید: آیا آنها سیر در زمین نكردند تا دل‌هایى داشته باشند كه با آن حقیقت را درك كنند؟ یا گوشه‌اى شنوایى كه نداى حق را بشنوند. آرى ویرانه‌هاى كاخ‌هاى ستمگران و مساکن ویران شده جباران و دنیا پرستان كه روزى در اوج قدرت مى‌زیستند، هر یك در عین خاموشى هزار زبان دارند و با هر زبانى هزاران نكته مى‌گویند. این ویرانه‌ها، كتاب‌هاى گویا و زنده‌اى است از سرگذشت این اقوام، از نتائج اعمال و رفتارشان و از برنامه‌هاى ننگین و كیفر شوم‌شان. این زمین‌هاى خاموش، و آثارى كه در این ویرانه‌ها به چشم مى‌خورد، چنان نغمه‌هاى شورانگیزى در جان انسان مى‌دمند كه گاه مطالعه یكى از آنها به اندازه مطالعه یك كتاب قطور به انسان درس مى‌دهد، و با توجه به تكرار تاریخ كه اصل اساسى زندگى انسان‌ها است آینده را در برابرش مجسم مى‌كنند آرى مطالعه آثار گذشتگان گوش را شنوا، چشم را بینا مى‌سازد. به همین دلیل در بسیارى از آیات قرآن، دستور جهانگردی داده شده است، اما جهانگردى الهى و اخلاقى كه دل عبرت بین از دیده بیرون آید و ایوان مدائن و قصرهاى فراعنه را آئینه عبرت بداند، گاهى از راه دجله سرى به مدائن زند و گاه سیلابى از اشک همچون دجله بر خاک مدائن جارى سازد. از دندانه‌هاى قصرهاى ویران شده شاهان جبار پندهایى نو نو بشنود، و از درون این ذرات خاك این نغمه را به گوش جان دریابد كه گامى دو سه بر، ما نه، اشكى دو سه هم بفشان!. سپس براى اینكه حقیقت این سخن آشكارتر گردد، قرآن مى‌گوید: چه بسیارند كسانى كه ظاهرا چشم بینا و گوش شنوا دارند اما در واقع كوران و كرانند، چرا كه چشم‌هاى ظاهر نابینا نمى‌شود، بلكه دل‌هایى كه در سینه‌ها جاى دارد، بینایى را از دست مى‌دهد. در حقیقت آنها كه چشم ظاهرى خویش را از دست مى‌دهند، كور و نابینا نیستند و گاه روشن‌دلانى هستند از همه آگاه‌تر، نابینایان واقعى كسانى هستند كه چشم قلب‌شان كور شده و حقیقت را درک نمى‌كنند!. لذا در روایتى از پیامبر اسلام مى‌خوانیم‌؛ «شر العمى، عمى القلب: بدترین نابینایى نابینایى دل است!»و «اعمى العمى عمى القلب: نابینایى‌ترین نابینایى‌ها نابینایى دل است».


مطلوبیت سیر و سیاحت در زمین، برای درک چگونگی ایجاد مخلوقات و معاد:
• «قل سیروا فی الارض فانظروا کیف بدا الخلق ثم الله ینشئ النشاة الاخرة ان الله علی کل شیء قدیربگو: در روى این زمین سیر كنید، پس بنگرید كه چگونه آفریدگان را ایجاد كرده، سپس خداوند عالمى دیگر را احداث خواهد كرد. حقّا كه خدا بر همه چیز تواناست.»
واژه نشئه در اصل به معنى ایجاد و تربیت چیزى است و گاه از دنیا به نشئه اولى و از قیامت به نشئه آخرت تعبیر مى‌شود. در این آیه خداوند متعال مردم را به سیر آفاقى در مساله معاد دعوت مى‌كند؛ مى‌فرماید: بگو بروید و در روى زمین سیر كنید، انواع موجودات زنده را ببینید اقوام و جمعیت‌هاى گوناگون را با ویژگی‌هایشان ملاحظه كنید و بنگرید خداوند آفرینش نخستین آنها را چگونه ایجاد كرده است؟ سپس همان خداوندى كه قدرت بر ایجاد این همه موجودات رنگارنگ و اقوام مختلف دارد، نشاة آخرت را ایجاد مى‌كند (ثُمَّ اللَّهُ ینْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ). چرا كه او با خلقت نخستین، قدرتش را بر همگان ثابت كرده است، آرى خداوند بر هر چیزى قادر و توانا است (إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَی‌ءٍ قَدِیرٌ).


۱. روم/سوره۳۰، آیه۴۲.    
۲. فاطر/سوره۳۵، آیه۴۴.    
۳. غافر/سوره۴۰، آیه۲۱.    
۴. غافر/سوره۴۰، آیه۸۲.    
۵. محمد/سوره۴۷، آیه۱۰.    
۶. روم/سوره۳۰، آیه۹.    
۷. آل عمران/سوره۳، آیه۱۳۷.    
۸. انعام/سوره۶، آیه۱۱.    
۹. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۰۹.    
۱۰. نحل/سوره۱۶، آیه۳۶.    
۱۱. نمل/سوره۲۷، آیه۶۹.    
۱۲. حج/سوره۲۲، آیه۴۶.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۱۲۹.    
۱۴. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۲۰.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۲۳۸.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۲۳۷.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۱، ص۴۳۶، برگرفته از مقاله «حکم سیر در زمین».    


رده‌های این صفحه : زمین | سیاحت | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار