• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکم قبله (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اقامه نماز، به سوی مسجدالحرام واجب می‌باشد، و نماز گذاردن به سوی بیت المقدس بعد از تغییر قبله به کعبه حرام است. تغییر قبله نیز بنابر مشیت خداوند صورت گرفته است.



اقامه نماز، به سوی مسجدالحرام واجب است:
«... وما جعلنا القبلة التی کنت علیها الا لنعلم من یتبع الرسول ممن ینقلب علی عقبیه وان کانت لکبیرة الا علی الذین هدی الله... • قد نری تقلب وجهک فی السماء فلنولینک قبلة ترضـها فول وجهک شطر المسجد الحرام وحیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره...؛ ... و ما، آن قبله‌ای را که قبلا بر آن بودی، تنها برای این قرار دادیم که افرادی که از پیامبر پیروی می‌کنند، از آنها که به جاهلیت باز می‌گردند، مشخص شوند. و مسلماً این حکم، جز بر کسانی که خداوند آنها را هدایت کرده، دشوار بود. • نگاه‌های انتظارآمیز تو را به سوی آسمان (برای تعیین قبله نهایی) می‌بینیم! اکنون تو را به سوی قبله‌ای که از آن خشنود باشی، باز می‌گردانیم. پس روی خود را به سوی مسجد الحرام کن! و هر جا باشید، روی خود را به سوی آن بگردانید! ...»
مقصود از «القبلة التی کنت علیها» کعبه و مسجدالحرام است.
«ومن حیث خرجت فول وجهک شطر المسجد الحرام وانه للحق من ربک... • ومن حیث خرجت فول وجهک شطر المسجد الحرام وحیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره...؛ از هر جا (و از هر شهر و نقطه‌ای) خارج شدی، (به هنگام نماز،) روی خود را به جانب مسجد الحرام کن! این دستور حقی از طرف پروردگار توست! • و از هر جا خارج شدی، روی خود را به جانب مسجد الحرام کن! و هر جا بودید، روی خود را به سوی آن کنید! ...»
«قل امر ربی بالقسط واقیموا وجوهکم عند کل مسجد...؛ بگو: پروردگارم امر به عدالت کرده است؛ و توجّه خویش را در هر مسجد (و به هنگام عبادت) به سوی او کنید! و او را بخوانید ...»
از امام صادق (علیه‌السّلام) روایت شده است که مراد از آیه «و اقیموا وجوهکم...» مساجد نوبنیاد است که مردم مامورند هنگام عبادت در آنها رو به مسجدالحرام بایستند.


بیت المقدس قبله نخستین و موقت مسلمانان بود، لذا پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) انتظار می‌کشید که فرمان تغییر قبله صادر شود، به خصوص اینکه یهود پس از ورود پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به مدینه این موضوع را دستاویز خود قرار داده بودند، و مرتبا مسلمانان را سرزنش می‌کردند: اینها استقلالی از خود ندارند اینها پیش از آنکه ما به آنها یاد دهیم اصلا از امر قبله سر در نمی‌آوردند!، قبول قبله ما دلیل بر قبول مذهب ما است! و مانند اینها... در آیه مورد بحث به این امر اشاره شده و فرمان تغییر قبله در آن صادر گردیده است می‌فرماید: ما نگاه‌های انتظار آمیز تو را به آسمان (مرکز نزول وحی) می‌بینیم (قد نری تقلب وجهک فی السماء). اکنون تو را به سوی قبله‌ای که از آن راضی خواهی بود باز می‌گردانیم (فلنولینک قبلة ترضاها). هم اکنون صورت خود را به سوی مسجد الحرام و خانه کعبه بازگردان (فول وجهک شطر المسجد الحرام). نه تنها در مدینه، هر جا باشید، روی خود را به سوی مسجد الحرام کنید (و حیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره). می‌دانیم این تغییر قبله (طبق روایات) در حال نماز ظهر بود، و در یک لحظه حساس و چشمگیر انجام گرفت، پیک وحی خداوند بازوان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را گرفته و از بیت المقدس به سوی کعبه بر گردانید، و فورا مسلمانان صفوف خود را تغییر دادند، حتی در روایتی می‌خوانیم که زنها جای خود را به مردان و مردان جای خود را به زنان دادند (باید توجه داشت که بیت المقدس تقریبا در سمت شمال بود، در حالی که کعبه درست در سمت جنوب قرار داشت).
جالب اینکه تغییر قبله یکی از نشانه‌های پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در کتب پیشین ذکر شده بود، چه اینکه آنها خوانده بودند که او به سوی دو قبله نماز می‌خواند، یصلی الی القبلتین.


نماز گذاردن به سوی بیت المقدس (پس از تغییر قبله به کعبه) حرمت دارد:
«... وما جعلنا القبلة التی کنت علیها الا لنعلم من یتبع الرسول ممن ینقلب علی عقبیه وان کانت لکبیرة الا علی الذین هدی الله...؛ ... و ما، آن قبله‌ای را که قبلا بر آن بودی، تنها برای این قرار دادیم که افرادی که از پیامبر پیروی می‌کنند، از آنها که به جاهلیت باز می‌گردند، مشخص شوند. و مسلماً این حکم، جز بر کسانی که خداوند آنها را هدایت کرده، دشوار بود ...»
«قد نری تقلب وجهک فی السماء فلنولینک قبلة ترضـها فول وجهک شطر المسجد الحرام وحیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره...؛ نگاه‌های انتظارآمیز تو را به سوی آسمان (برای تعیین قبله نهایی) می‌بینیم! اکنون تو را به سوی قبله‌ای که از آن خشنود باشی، باز می‌گردانیم. پس روی خود را به سوی مسجد الحرام کن! و هر جا باشید، روی خود را به سوی آن بگردانید! ...»
«ولـئن اتیت الذین اوتوا الکتـب بکل ءایة ما تبعوا قبلتک وما انت بتابع قبلتهم وما بعضهم بتابع قبلة بعض ولـئن اتبعت اهواءهم من بعد ما جاءک من العلم انک اذا لمن الظــلمین؛ سوگند که اگر برای (این گروه از) اهل کتاب، هرگونه آیه (و نشانه و دلیلی) بیاوری، از قبله تو پیروی نخواهند کرد؛ و تو نیز، هیچ‌گاه از قبله آنان، پیروی نخواهی نمود. (آنها نباید تصور کنند که بار دیگر، تغییر قبله امکان‌پذیر است!) و حتی هیچ‌یک از آنها، پیروی از قبله دیگری نخواهد کرد! و اگر تو، پس از این آگاهی، متابعت هوس‌های آنها کنی، مسلماً از ستمگران خواهی بود!»
«ومن حیث خرجت فول وجهک شطر المسجد الحرام وحیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره...؛ و از هر جا خارج شدی، روی خود را به جانب مسجد الحرام کن! و هر جا بودید، روی خود را به سوی آن کنید! ...»


در تفسیر آیه قبل خواندیم که اهل کتاب می‌دانستند تغییر قبله از بیت المقدس به سوی کعبه نه تنها ایرادی بر پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیست، از جمله نشانه‌های حقانیت او است زیرا در کتاب‌های خود خوانده بودند پیامبر موعود به سوی دو قبله نماز می‌خواند ولی تعصب‌ها نگذاشت آنها حق را بپذیرند.
اصولا انسان تا زمانی که تصمیم گیری قبلی روی مسائل نکرده باشد، قابل تفاهم است و می‌توان با دلیل و منطق یا ارائه معجزات، عقیده او را تغییر داد و حقیقتی را برای او اثبات نمود. اما هنگامی که موضع خود را قبلا بطور قطع مشخص کرده، مخصوصا در مورد افراد متعصب و نادان، چنین کسانی را به هیچ قیمت نمی‌توان تغییر داد. لذا قرآن در آیه مورد بحث با قاطعیت می‌گوید: سوگند که اگر هرگونه آیه و نشانه و دلیلی برای (این گروه از) اهل کتاب بیاوری از قبله تو پیروی نخواهند کرد (و لئن اتیت الذین اوتوا الکتاب بکل آیة ما تبعوا قبلتک). بنابراین خود را خسته مکن که آنها به هیچ قیمت تسلیم حق نخواهند شد چرا که روح حقیقت‌جویی در آنها مرده است.
متاسفانه همه پیامبران الهی با اینگونه افراد روبرو بوده‌اند که یا از ثروتمندان با نفوذ بودند، یا دانشمندان منحرف و دنیاپرست و یا عوام جاهل و متعصب !. بعدا اضافه می‌کند: تو نیز هرگز تابع قبله آنها نخواهی شد (و ما انت بتابع قبلتهم). یعنی اگر آنها تصور می‌کنند با این قال و غوغاها بار دیگر قبله مسلمانان تغییر خواهد کرد کور خوانده‌اند، این قبله همیشگی و نهایی مسلمین است. و این تعبیر در واقع یکی از طرق پایان دادن به جنجال‌های مخالفین است که انسان با قاطعیت بایستد و نشان دهد با این سر و صداها در مسیر خود هیچگونه دگرگونی ایجاد نخواهد کرد. سپس می‌افزاید: و آنها نیز آن چنان در عقیده خود متعصب‌اند که هیچیک از آنها پیرو قبله دیگری نیست (و ما بعضهم بتابع قبلة بعض). نه یهود از قبله نصاری پیروی می‌کنند و نه نصاری از قبله یهود.
و باز برای تاکید و قاطعیت بیشتر به پیامبر اخطار می‌کند که، اگر پس از این آگاهی که از ناحیه خدا به تو رسیده تسلیم هوس‌های آنان شوی و از آن پیروی کنی مسلما از ستمگران خواهی بود (و لئن اتبعت اهواءهم من بعد ما جاءک من العلم انک اذا لمن الظالمین).


رعایت قبله، در نماز مستحبی وجوب ندارد:
«ولله المشرق والمغرب فاینما تولوا فثم وجه الله ان الله وسع علیم؛ مشرق و مغرب، از آن خداست! و به هر سو رو کنید، خدا آنجاست! خداوند بی‌نیاز و داناست!»

نخستین سؤالی که در اینجا پیش می‌آید این است که اگر به هر سو رو کنیم خدا آنجاست، پس توجه به قبله چه لزومی دارد؟
توجه به قبله هرگز مفهومش محدود کردن ذات پاک خدا در سمت معینی نیست، بلکه از آنجا که انسان یک وجود مادی است و بالاخره باید به سویی نماز بخواند، دستور داده شده است که همه به یک سو نماز بخوانند تا وحدت و هماهنگی در صفوف مسلمین پیدا شود، و از هرج و مرج و پراکندگی جلوگیری به عمل آید فکر کنید اگر هر کسی به سویی نماز می‌خواند و صفوف متفرق تشکیل می‌دادند چقدر زننده و ناجور بود؟
ضمنا سمتی که به عنوان قبله تعیین شده (سمت کعبه) نقطه‌ای است مقدس که از قدیمی‌ترین پایگاه‌های توحید است و توجه به آن بیدار کننده خاطرات توحیدی می‌باشد.
تعبیر به وجه الله، به معنی صورت خدا نیست، بلکه وجه در اینجا به معنی ذات است. در روایات متعددی می‌خوانیم که به این آیه، برای صحت نماز کسانی که به غیر سمت کعبه از روی اشتباه و یا عدم توانایی بر تحقیق نماز خوانده‌اند استناد شده، و نیز به همین آیه برای صحت نماز خواندن بر مرکب، استدلال نموده‌اند.
طبق روایت نقل شده از امام باقر و صادق علیهماالسلام، این آیه: «فاینما تولوا فثم وجه الله...» درباره نماز مستحبی و نوافل نازل شد.


حکم تغییر قبله از بیت المقدس به سوی کعبه، برخاسته از مشیت خداوند بود:
«سیقول السفهاء من الناس ما ولـهم عن قبلتهم التی کانوا علیها قل لله المشرق والمغرب یهدی من یشاء الی صرط مستقیم؛ به زودی سبک‌مغزان از مردم می‌گویند: چه چیز آنها (مسلمانان‌) را، از قبله‌ای که بر آن بودند، بازگردانید؟! بگو: مشرق و مغرب، از آن خداست؛ خدا هر کس را بخواهد، به راه راست هدایت می‌کند.»

به زودی بعضی از سبک مغزان مردم می‌گویند چه چیز آنها (مسلمانان) را از قبله‌ای که بر آن بودند بر گردانید؟ (سیقول السفهاء من الناس ما ولاهم عن قبلتهم التی کانوا علیها). چرا اینها از قبله پیامبران پیشین امروز اعراض نمودند؟ اگر قبله اول صحیح بود این تغییر چه معنی دارد؟ و اگر دومی صحیح است چرا سیزده سال و چند ماه به سوی بیت المقدس نماز خواندید؟! خداوند به پیامبرش دستور می‌دهد، به آنها بگو شرق و غرب عالم از آن خداست، هر کس را بخواهد به راه راست هدایت می‌کند (قل لله المشرق و المغرب یهدی من یشاء الی صراط مستقیم).
این یک دلیل قاطع و روشن در برابر بهانه جویان بود که بیت المقدس و کعبه و همه جا ملک خدا است، اصلا خدا خانه و مکانی ندارد، مهم آن است که تسلیم فرمان او باشید هر جا خدا دستور دهد به آن سو نماز بخوانند، مقدس و محترم است، و هیچ مکانی بدون عنایت او دارای شرافت ذاتی نمی‌باشد.
و تغییر قبله در حقیقت مراحل مختلف آزمایش و تکامل است و هر یک مصداقی است از هدایت الهی، او است که انسان‌ها را به صراط مستقیم رهنمون می‌شود.


روی آوردن به سمت قبله در اعمال، مشروط به قبله کافی می‌باشد:
«قد نری تقلب وجهک فی السماء فلنولینک قبلة ترضـها فول وجهک شطر المسجد الحرام وحیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره...؛ نگاه‌های انتظارآمیز تو را به سوی آسمان (برای تعیین قبله نهایی) می‌بینیم! اکنون تو را به سوی قبله‌ای که از آن خشنود باشی، باز می‌گردانیم. پس روی خود را به سوی مسجد الحرام کن! و هر جا باشید، روی خود را به سوی آن بگردانید! ...»
«ومن حیث خرجت فول وجهک شطر المسجد الحرام... • ومن حیث خرجت فول وجهک شطر المسجد الحرام وحیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره...؛ از هر جا (و از هر شهر و نقطه‌ای) خارج شدی، (به هنگام نماز،) روی خود را به جانب مسجد الحرام کن!• و از هر جا خارج شدی، روی خود را به جانب مسجد الحرام کن! و هر جا بودید، روی خود را به سوی آن کنید! ...»

اگر آیه دوم را به عین عبارت قبلی تکرار کرد بعید نیست برای این بوده باشد که بفهماند: حکم نامبرده در هر حال ثابت است و مثل این است که کسی بگوید: (در برخاستنت از خدا بترس و در نشستنت از خدا بترس، و در سخن گفتنت از خدا بترس و در سکوتت از خدا بترس) که منظور گوینده ای انست که همیشه و در هر حال ملازم تقوی باش و تقوی را همواره با خود داشته باش و اگر بجای آن عبارت می‌گفت: (از خدا بپرهیز، وقتی برخاستی و نشستی و سخن گفتی و سکوت کردی) این نکته را نمی‌فهماند و در آیه مورد بحث معنایش این است که رو بسوی قسمتی از مسجد الحرام بکن هم از همان شهری که از آن بیرون شدی و هم از هر جای دیگری که بودید رو بسوی آن قسمت کنید.


۱. بقره/سوره۲، آیه۱۴۳.    
۲. بقره/سوره۲، آیه۱۴۴.    
۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۴۱۸.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۱۴۹.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۱۵۰.    
۶. اعراف/سوره۷، آیه۲۹.    
۷. طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۴۳، ح۴.    
۸. حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج۲، ص۱۸، ح۵۷.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۴۹۰-۴۹۱.    
۱۰. بقره/سوره۲، آیه۱۴۳.    
۱۱. بقره/سوره۲، آیه۱۴۴.    
۱۲. بقره/سوره۲، آیه۱۴۵.    
۱۳. بقره/سوره۲، آیه۱۵۰.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۴۹۶-۴۹۷.    
۱۵. بقره/سوره۲، آیه۱۱۵.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۴۱۵-۴۱۶.    
۱۷. حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج۱، ص۱۱۸، ح۳۲۶.    
۱۸. عیاشی، محمدبن‌مسعود، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۵۶-۵۷، ح۸۱-۸۲.    
۱۹. بقره/سوره۲، آیه۱۴۲.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۴۸۰-۴۸۱.    
۲۱. بقره/سوره۲، آیه۱۴۴.    
۲۲. بقره/سوره۲، آیه۱۴۹.    
۲۳. بقره/سوره۲، آیه۱۵۰.    
۲۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه المیزان، ج۱، ص۴۹۳.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم قبله».    



جعبه ابزار