• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خبط (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





خَبْط ( به فتح خاء و سکون باء) از واژگان قرآن کریم و به معنی ضرب شديد است.



خَبْط به معنی ضرب شدید است. «خَبَطَهُ‌ يَخْبِطُهُ‌: ضربه شديدا» راغب آن‌ را ناهموار زدن گفته مثل زدن درخت با عصا و زدن شتر پايش را به زمين. مجمع نيز چنين گفته است. در نهایه درباره مکّه و مدینه نقل شده: «نَهَى أَنْ‌ يُخْبَطَ شَجَرُهَا». نهى فرمود از اين‌كه درخت مكّه و مدينه با عصا تكان داده شود و گويد: خبط شجر آن است كه درخت را با عصا بزنى تا برگش بريزد. در اقرب هست «تَخَبَّطَهُ‌: ضَرَبَهُ شَدِيداً»


(الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبا لا يَقُومُونَ إِلَّا كَما يَقُومُ الَّذِي‌ يَتَخَبَّطُهُ‌ الشَّيْطانُ مِنَ الْمَسِّ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبا وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا ...) «كسانی‌كه ربا می‌خورند بر نمی‌خيزند (زندگى نمی‌كنند) مگر مانند كسی كه شیطان به او ديوانگى و اختلال حواسّ رسانده باشد. زيرا آن‌ها می‌گويند بيع مثل رباست حال آن‌كه خدا بیع را حلال و ربا را حرام كرده است.»
مسّ در آيه به معنى جنون و و ممسوس به معنى مجنون است. راغب گويد: آن كنايه از جنون است‌ «مِنَ الْمَسِّ» متعلق به‌ «يَتَخَبَّطُهُ‌» است و «من» براى بيان است. ارباب تفاسير «لا يَقُومُونَ» را به معنى برخاستن از قبر در روز حشر گرفته و گفته‌اند: ربا خواران ديوانه از قبر سر بر می‌دارند ولى قيد ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا ... مانع از اين معنى است. در المنار و المیزان آن را قيام زندگى گرفته يعنى: ايستادن چنين مردان در زندگى مثل شخص ديوانه است زيرا طريق متعادل زندگى آن است كه معاوضه براى رفع حاجت باشد مثل معاوضه پول با نان و شخصی كه پول را با پول با اضافه معاوضه می‌كند از طريق زندگى متعادل خارج شده و مثل ديوانه است. و امّا مؤثّر بودن شیطان در جنون. در المنار پس از نقض و اثبات احتمال داده كه مراد از شيطان در آيه ميكرب باشد و پيداست كه ميكرب علت پيدايش بسيارى از امراض است و گويد: اين سخن را در تأويل روايتى كه نقل شده: ««الطَّاعُونُ مِنْ وَخْزِ الْجِنِّ».» يعنى طاعون از ضربت جنّ است، گفته‌ايم. به نظر المیزان: اشعار آيه بر اين‌كه در بعضى از ديوانگان جنّ را شأنى هست، يقينى است.
نگارنده: احتمال المنار را قريب می‌دانم، شيطان به معنى شریر و موذى است و در غير ابليس نيز به كار رفته است مثل‌ (وَ إِذا خَلَوْا إِلى‌ شَياطِينِهِمْ ...) (ولى هنگامى كه با شيطان‌ها و هم كيشان خود خلوت مى‌كنند، مى‌گويند: ما با شماييم! ما فقط آن‌ها را استهزا مى‌كنيم.)
(وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ ...) (اين گونه در برابر هر پیامبری، دشمنی از شياطين انس و جنّ قرار داديم.) بنا بر اين شايد مراد از شيطان میکرب باشد و در «ايّوب» در باره آيه‌ (مَسَّنِيَ الشَّيْطانُ بِنُصْبٍ وَ عَذابٍ‌) نيز احتمال داديم كه وسوسه است نه اين‌كه شيطان سبب بيمارى‌ او بود. ولى از انصاف نبايد گذشت كه: ظهور «يَتَخَبَّطُهُ‌ الشَّيْطانُ مِنَ الْمَسِّ» در ابليس و جنّ است و اللّه العالم.
و امّا آن‌چه زمخشری و بیضاوی گفته كه اين سخن بنا بر معمول عرب است كه در باره جنّ چنين عقيده داشتند. سخنى بى‌پايه و باطل است زيرا قرآن مجید اين مطلب را به صورت قبول نقل می‌كند اگر رسوم عرب در نظر بود هرگز چنان در قالب قبول نمی‌آورد.


۱. قرشی بنایی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۲۲۱.    
۲. ابن فارس، احمد، معجم مقائیس اللغه، ج۲، ص۲۴۱.    
۳. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۴، ص۲۴۴.    
۴. فیروز آبادی، مجد‌الدین، قاموس المحیط، ج۱، ص۶۶۴.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، ط دار القلم، ص۲۷۳.    
۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۲۰۵.    
۷. ابن اثیر، مجدالدین، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، ج۲، ص۷.    
۸. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۲، ص۱۴.    
۹. بقره/سوره۲، آیه۲۷۵.    
۱۰. طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۴۱۰.    
۱۱. طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد‌باقر موسوی، ج۲، ص۶۲۹.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۲۰۵.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۷۹.    
۱۴. زمخشری، کشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۱، ص۳۲۰.    
۱۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دار القلم،ص۲۷۳.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۲۰۵.    
۱۷. طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۴۱۱.    
۱۸. رشید رضا، محمد، تفسیر المنار، ج۳، ص۸۱.    
۱۹. طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۴۱۲.    
۲۰. بقره/سوره۲، آیه۱۴.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌،ص۳.    
۲۲. طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۵۵.    
۲۳. طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد‌باقر موسوی، ج۱، ص۸۷.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۰۷.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۷۷.    
۲۶. انعام/سوره۶، آیه۱۱۲.    
۲۷. طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۳۲۱.    
۲۸. طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد‌باقر موسوی، ج۷، ص۴۴۲.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۱۳۹.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۲۳۴.    
۳۱. زمخشری، کشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۱، ص۳۲۰.    
۳۲. بیضاوی، تفسیر البیضاوی (انوار التنزیل واسرار التاویل)، ج۱، ص۵۷۴.    



قرشی بنایی، علی اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «خبط»، ج۲، ص۲۲۱-۲۲۳.    






جعبه ابزار