• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

درو

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: درو (مقالات مرتبط).

دِرو به معنای چیدن غَلّه و مانند آن است. عنوان درو، در باب زکات به کار رفته است.



بنابر مشهور، دادن مقدارى گندم و جو به فقیر ى که هنگام درو کردن در مزرعه حاضر مى‌شود، مستحب است. برخى قدما آن را واجب دانسته‌اند.


زمان وجوب اخراج زکات گندم و جو (که مأمور جمع آورى زکات مى‌ تواند آن را مطالبه کند و زکات دهنده در صورت تأخیر، ضامن خواهد بود) پس از درو کردن و جدا سازى آن از خوشه و کاه است.


۱- فروختن خوشه قبل از نمودار شدنش و بسته شدن دانه‌اش جایز نیست و بعد از بسته شدن آن جایز است، چه دانه‌اش آشکار باشد مانند جو، یا پوشیده باشد مانند گندم، چه تنها باشد یا با ریشه‌اش، سرپا باشد یا درو شده. و بنابر احتیاط (واجب) فروختن آن به دانه‌ای که از جنس خودش است به اینکه خوشه‌های گندم به گندم و خوشه‌های جو به جو فروخته شود جایز نیست. و این معامله به نام «محاقله» نامیده می‌شود و در اینکه بیع محاقله شامل فروختن خوشه گندم به جو و خوشه جو به گندم شود اشکال است، لیکن احتیاط ترک نشود، خصوصاً در مورد (فروش) خوشه جو به گندم. و اقوی آن است که این حکم در غیر گندم و جو مانند برنج‌ و ذرّت و غیر این‌ها جاری نیست، اگرچه احتیاط (مستحب) جریان حکم (در این‌ها) است. البته اقوی آن است که بیع هر کدام از آن‌ها به مقداری که از آن حاصل می‌شود، جایز نیست.
۲- در بیع سلف اموری شرط است: ... چهارم: معیّن نمودن سررسید مضبوطی برای «مسلمٌ فیه» با روزها یا ماه‌ها یا سال‌ها و مانند این‌ها. و اگر سررسید را تا وقت درو یا کوبیدن خرمن و مانند آن قرار دهد باطل است.
۳- نحوه شریک بودن عامل با مالک در حاصل زمین (در مزارعه)، تابع قراردادی است که بین آن‌ها است. پس گاهی در زراعت از وقت بیرون آمدن و پیدایش آن، شریک می‌باشند، که گیاه خشک و تازه و کاه و دانه آن، همه‌اش بین آن‌ها مشترک می‌باشد. و گاهی در خصوص دانه‌اش شریک می‌باشند؛ یا از وقتی که دانه بسته می‌شود، یا بعد از بسته شدن آن تا زمان درو کردن آن؛ پس گیاه خشک و تازه و کاه، همگی مال صاحب بذر می‌باشد. و ممکن است که (مقدار) بذر مال یکی از آن‌ها و گیاه خشک و تازه و کاه مال دیگری باشد، با اینکه در (بقیه) دانه شریک باشند. این وقتی است که تصریح شده باشد؛ و اما با نبود تصریح ظاهر آن است که مقتضای قرار مزارعه در صورت اطلاق، وجه اول است، پس زراعت به مجرد بر آمدن و پیدایش، بین آن‌ها مشترک می‌باشد.


۱. مدارک الاحکام،ج۵، ص ۱۲-۱۴.    
۲. الحدائق الناضرة،ج۱۲، ص ۱۲-۱۵.    
۳. جواهر الکلام،ج۱۵، ص ۱۰-۱۲.    
۴. جواهر الکلام،ج۱۵، ص ۲۲۰.    
۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۵۸۶، کتاب البیع، القول فی بیع الثمار علی النخیل و الاشجار، مسالة۱۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۵۷۹، کتاب البیع، القول فی السلف، الرابع، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۶۸۰، کتاب المزارعة، مسالة۱۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام،ج‌۳، ص۶۰۱.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار