• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دعای اصحاب اعراف (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اصحاب اعراف زمانی که به ناگاه چشمشان به دوزخیان مى‌افتد، از اینکه با آنان محشور شده، در آتش شوند، به خدا پناه مى‌برند.



اصحاب اعراف پس از مشاهده جهنميان، براى دور ماندن از ابتلا به سرنوشت ستمگران، دعا می‌کنند که در گروه آنان قرار نگیرند:
• «وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيمَاهُمْ وَنَادَوْاْ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ؛ و در ميان آن دو (= بهشتيان و دوزخيان‌)، حجابى است؛ و بر «اعراف» مردانى هستند که هر يک از آن دو را از چهره‌شان مى‌شناسند؛ و به بهشتيان صدا مى‌زنند که: «درود بر شما باد!» اما داخل بهشت نمى‌شوند، در‌حالى‌که امید آن را دارند.»،
• «وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاء أَصْحَابِ النَّارِ قَالُواْ رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ؛ و هنگامى که چشمشان به دوزخیان مى‌افتد مى‌گويند: «پروردگارا! ما را با گروه ستمگران قرار مده!»،

۱.۱ - توضیح آیات

«تلقاء» بر وزن تبیان و در اصل مصدر از «لقى یلقى» است ، و لیکن در اینجا در معناى جهت لقاء استعمال شده ، ضمیر جمعى که در «ابصارهم» و در «قالوا» است به رجال برمى‌گردد. و اگر از نگاه کردن به اصحاب نار به جمله «صرفت ابصارهم» تعبیر فرموده، گویا براى این بوده که انسان به اختیار خود میل ندارد به چیزى که نگاه به آن باعث ناراحتى است نگاه کند، آنهم در مثل آتش دوزخى که تلخ‌ترین و دشوارترین عذاب‌هاست؛ و لیکن معمولا در چنین مناظرى از جهت اضطراب نفس و سراسیمگى که در دل آدمى پیدا مى‌شود، گاهى بدون اختیار گوشه چشمى به سوى آن منظره باز مى‌کند، و در این باز کردن چشم، آن‌قدر بى‌اختیار و بى‌میل است که گویى شخص دیگرى چشم او را باز کرده، از این جهت است که مى‌فرماید: «و زمانی که گردانیده مى‌شود چشم‌هایشان به طرف دوزخ» و نفرموده «و اذا نظروا و وقتى که نگاه کنند به آنان».
بنابراین معناى آیه چنین مى‌شود: و زمانی که اصحاب اعراف به ناگاه چشمشان به اصحاب آتش مى‌افتد، به خدا پناه مى‌برند از اینکه با آنان محشور شده، در آتش شوند، و مى‌گویند: «ربنا لا تجعلنا مع القوم الظالمین».

۱.۲ - نکته

البته این را هم باید بگوییم که این‌گونه دعا کردن اصحاب اعراف، دلیل بر این نیست که از منزلت و مقامشان ساقط شده؛ از همین جهت مى‌ترسند مبادا به آتش ‌ روانه شوند، براى اینکه از این‌گونه دعاها پیغمبران اولوا العزم و انبیا و بندگان صالح خدا و ملائکه مقربین نیز مى‌کردند و این دلالت بلکه کوچک‌ترین اشعار هم ندارد بر اینکه صاحب این دعا از مقام رفیعش ساقط گشته و فعلا دچار حیرت شده است.


۱. اعراف/سوره۷، آیه۴۶.    
۲. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۴، ص۲۶۱.    
۳. اعراف/سوره۷، آیه۴۷.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج۱، ص۶۵۹.    
۵. عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نوراثقلین، ج۲، ص ۳۴.    
۶. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۸، ص۱۶۳ ۱۶۳.    
۷. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۸، ص۱۶۳.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۴۰۴، برگرفته از مقاله «دعای اصحاب اعراف».    






جعبه ابزار