• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دلالت وضعی لفظی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دلالت وضعی لفظی یکی از اصطلاحات به‌کار رفته در علم منطق بوده و به معنای دلالت لفظ بر معنای موضوعٌ‌له با استفاده از قرارداد است.



دلالت وضعی لفظی عبارت است از: بودن لفظ به گونه‌ای که از علم به صدور آن از متکلم، علم به معنای مقصود حاصل شود. سبب دلالت لفظ بر معنا، همان وضع و اعتبار واضع و به دنبال آن، علاقه و رابطه‌ای است که در ذهن انسان بین لفظ و معنا به سبب علم به وضع وجود دارد.
[۲] تفتازانی، عبدالله بن شهاب‌الدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق، ص۲۳.
[۳] ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق)، ج۳، ص۴.
[۵] قطب‌الدین رازی، محمد بن‌ محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه، ص۲۸.
[۶] شهاب‌الدین سهروردی، یحیی بن حبش، منطق التلویحات، ص۳.
[۸] خوانساری، محمد، منطق صوری، ص۵۹.



در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:

• خوانساری، محمد، منطق صوری.
• ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق).
مظفر، محمدرضا، المنطق.    
• تفتازانی، عبدالله بن شهاب‌الدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق.
• شهاب‌الدین سهروردی، یحیی بن حبش، منطق التلویحات.
ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، منطق المشرقیین.    
• قطب‌الدین رازی، محمد بن‌ محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه.
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس.    
مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه.    


۱. خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۶۱.    
۲. تفتازانی، عبدالله بن شهاب‌الدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق، ص۲۳.
۳. ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق)، ج۳، ص۴.
۴. مظفر، محمدرضا، المنطق، ص۴۲-۴۳.    
۵. قطب‌الدین رازی، محمد بن‌ محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه، ص۲۸.
۶. شهاب‌الدین سهروردی، یحیی بن حبش، منطق التلویحات، ص۳.
۷. ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، منطق المشرقیین، ص۲۹.    
۸. خوانساری، محمد، منطق صوری، ص۵۹.
۹. مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه، ص۴.    
۱۰. مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه، ص۴۵.    



پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «دلالت وضعی لفظی»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۱/۱۴.    



جعبه ابزار