• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سبیل الله

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: سبیل.


هر کار خیر و نیک دارای مصلحت براى اسلام يا مسلمانان را سبيل اللَّه گویند. اين عنوان در باب زکات و به مناسبت در باب وقف و وصیت آمده است.



سبيل در لغت به معناى راه و سبیل الله به معناى راه خداوند متعال است.


مراد از سبیل الله، راه منتهى به پاداش و رضای حق تعالی است. بنابر اين، سبيل اللَّه عبارت است از هر عمل نيكى كه موجب تقرب به خداوند است، به شرط آنكه علاوه بر برخوردارى از ثواب و تقرب به خداوند، مصلحتى بر آن مترتب باشد؛ خواه آن مصلحت در ارتباط با مسلمانان باشد، مانند ساختن پل، بیمارستان، مدرسه و مسجد و يا در ارتباط با اسلام و مجد و عظمت آن، همچون جهاد و يا تعظیم شعائر الهی، از قبيل تشکیل مجالس وعظ و بيان فضائل و مصائب اهل بیت عليهم السلام و فرستادن افراد به حج.
[۵] مدارک العروة، ج۲۲، ص۴۴۰.



در اينكه آيا لازم است مصلحت مترتب بر عمل نيک، مصلحت نوعی باشد، مانند مثالهاى ياد شده يا ترتب مصلحت شخصی نيز كفايت مى‌كند، مانند اصلاح بین زوج و زوجه يا پدر و فرزند، اختلاف است.
برخى قدما سبیل الله را به جهاد مشروع و مجاهدان اختصاص داده‌اند.





از مصارف هشت گانه زکات، سبیل الله است. مراد از سبیل الله به قول مشهور، معناى عام آن- كه در بالا گذشت- مى‌باشد؛
ليكن برخى قدما آن را به جهاد اختصاص داده‌اند كه بدان اشاره شد.

۵.۱ - شرط ایمان در مستحقان زکات

در مستحقان زکات ایمان معتبر است و دادن زكات به غیر مؤمن (غیر شیعه دوازده امامی) جایز نيست؛ ليكن در سهم سبيل الله دادن آن به غير مؤمن به جهت دفع شر وى از مؤمنان جايز است.

۵.۲ - عدم شرط فقر در رزمندگان و مجاهدان

چنان كه در مستحق سهم سبیل الله از رزمندگان و مجاهدان، فقر و نیاز شرط نيست؛ از اين رو، پرداخت زکات از سهم ياد شده به آنان جايز است؛ هرچند بى نياز باشند؛


۵.۲.۱ - اختلاف در شرط و عدم شرط فقر در غیر رزمندگان و مجاهدان

ليكن بنابر قول به تعميم سبیل الله به غير مجاهدان، آيا در ساير مستحقان زكات از سهم سبيل اللَّه، نياز شرط است يا نه، مسئله اختلافى است.
برخى گفته‌اند: به كسى كه فقیر شرعی نيست (بالفعل يا بالقوه به اندازه هزينه يك سال زندگى مال دارد)، ليكن بدون دريافت زكات، توانايى رفتن به حج يا زیارت و مانند آن را ندارد، براى انجام دادن امور ياد شده مى‌توان از سهم سبيل اللَّه پرداخت كرد؛ بلكه حتى در صورت توانايى بر انجام دادن آنها بدون زكات، ليكن عدم اقدام بر آنها جز با پرداخت زكات، دادن زكات از سهم سبيل اللَّه به او جايز است.
البته در صورت صرف زكات از سهم سبيل الله در مصالح عمومی، همچون ساختن پل، مسجد و مدرسه، شكى در جواز استفاده افراد بى نياز نيست. محل اختلاف جايى است كه اين سهم به فردى داده شود كه در راه خیر و ثواب همچون حج و زيارت هزينه مى‌كند.
بنابر قول اختصاص سهم سبيل الله به جهاد، در صورت عدم جهاد؛ بايد اين سهم تا زمان پيدا شدن مورد مصرف آن حفظ شود؛ اما بنابر قول به تعمیم (قول مشهور) از آن در ساير مصارف استفاده مى‌شود.

۵.۳ - دیدگاه فقهی امام خمینی

هفتم: «فی سبیل اللَّه»؛ و بعید نیست که «سبیل اللَّه» همان مصالح عمومی اسلام و مسلمین باشد مانند ساختن پل، ایجاد و اصلاح راه و خیابان، و آنچه که با آن تعظیم شعائر و برتری کلمه اسلام حاصل شود، و یا فتنه و فساد را از حوزه اسلام و یا از بین دو قبیله مسلمین برطرف نماید و مانند آن، نه مطلق کارهایی که موجب تقرّب به خدا است مانند اصلاح بین زن و شوهر و فرزند و پدر.

۵.۳.۱ - زکات گرفتن محصل علم

برای کسی که مشغول تحصیل علم است و توانایی اشتغال به کسبی که مناسب شانش هست دارد گرفتن زکات از سهم «سبیل اللَّه» جایز است، به شرط آنکه اشتغال به کار مانع اشتغال به تحصیل و یا موجب سستی در آن گردد، چه تحصیل علمی باشد که بر او واجب عینی یا کفایی است و چه تحصیل علمی باشد که تحصیل آن مستحب است.

۵.۳.۲ - پرداخت فی سبیل الله به واجب‌النفقه

زکاتی که انسان نمی‌تواند به افراد واجب‌النفقه خود بدهد زکاتی است که از سهم فقرا و به لحاظ فقر به آن‌ها داده می‌شود، و اما از غیر آن، مانند سهم بدهکاران و مؤلّفة قلوبهم و سبیل‌ اللَّه و بندگان و ابن السبیل - نسبت به مخارج اضافه از مخارجش که در وطن واجب است - مانعی ندارد، به شرط آنکه از یکی از افراد اصناف مزبور باشد با اشکال در صنف آخری (یعنی ابن السبیل)؛ بنابراین برای پدر جایز است به فرزندش که مشغول تحصیل علم است برای کتاب‌های علمی و دیگر چیزهایی که نیاز دارد از سهم سبیل اللَّه زکات‌ بدهد.

۵.۳.۳ - شرط نبودن عدالت

دوم (از اوصاف مستحقین زکات): آن که بنابر احتیاط (واجب) شراب‌خوار نباشد، بلکه بنابر احتیاط (واجب) متجاهر به امثال این گناه کبیره نباشد. و در کسی که زکات می‌گیرد عدالت شرط نیست اگر چه احوط (استحبابی) است؛ پس جایز است به مؤمن غیر عادل که متجاهر به گناه کبیره نباشد زکات داده شود، هرچند مراتب رجحان در افراد متفاوت است. البته اگر در دادن زکات کمک به گناه یا وادار کردن به کار زشت باشد و ندادن آن جلوگیری از منکر باشد بنابر اقوی جایز نیست، و احتیاط (مستحب) آن است که عدالت، در عامل زکات هنگامی که مشغول کار است معتبر باشد اگر چه کفایت وثوق و اطمینان بعید نیست، و اما در مورد بدهکار و ابن‌ السبیل‌ و بردگان، عدالت معتبر نیست تا چه رسد به مؤلّفة قلوبهم و فی سبیل اللَّه.


اگر كسى مالى را وقف فی سبیل الله كند، به قول مشهور، بلكه به اجماع ادعا شده، فوايد و درآمد آن در همه راههاى خير و نيک صرف مى‌شود،
هرچند برخى قدما مصرف آن را به مجاهدان اختصاص داده‌اند.


چنانچه كسى مالى را براى سبيل اللَّه وصیت كند، به قول مشهور، بلكه به اجماع ادعا شده، در مصالح عمومى مسلمانان صرف مى‌شود.
برخى قدما گفته‌اند: در صورت عدم تعيين مورد مصرف، در راه كمك به مجاهدان هزينه مى‌شود و با نبود مجاهدان در ديگر راههاى خير، همچون کمک به نیازمندان، در راه ماندگان و دستگیری از سادات، هزينه مى‌گردد؛ بلكه بخش اعظم چنين مالى صرف كمك به سادات فقیر و در راه ماندگان از ايشان مى‌شود و آنچه باقى ماند در ديگر راههاى خير خرج مى‌شود.


۱. طرابلسی، عبدالعزیر بن براج، المهذب، ج۱، ص۱۶۹.    
۲. عاملی جبعی، زین الدین بن علی، مسالک الأفهام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱، ص۴۱۹.    
۳. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۳۶۸.    
۴. خوئی، ابوالقاسم، موسوعة الخوئی، ج۲۴، ص۱۱۱-۱۱۴.    
۵. مدارک العروة، ج۲۲، ص۴۴۰.
۶. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی‌، ج۴، ص۱۲۰-۱۲۱.    
۷. خوئی، ابوالقاسم، موسوعة الخوئی، ج۲۴، ص۱۱۴.    
۸. سبزواری، عبدالاعلی، مهذب الأحکام فی بیان حلال و الحرام، ج۱۱، ص۲۱۲.    
۹. مفید، محمد بن محمد، المقنعة، ص۲۴۱.    
۱۰. دیلمی، حمزة بن عبدالعزیز، المراسم العلویة فی النبویة، ص۱۳۲.    
۱۱. محقق کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد، ج۹، ص۸۹.    
۱۲. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۳۶۸.    
۱۳. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۳۷۰.    
۱۴. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی‌، ج۴، ص۱۲۴.    
۱۵. خوئی، ابوالقاسم، موسوعة الخوئی، ج۲۴، ص۱۳۴-۱۳۵.    
۱۶. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۳۷۱.    
۱۷. عاملی جبعی، زین الدین بن علی، مسالک الأفهام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱، ص۴۲۰.    
۱۸. موسوی عاملی، محمد، مدارک الأحکام، ج۵، ص۲۳۱-۲۳۲.    
۱۹. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۱۲، ص۲۰۱-۲۰۲.    
۲۰. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۳۷۰-۳۷۱.    
۲۱. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی‌، ج۴، ص۱۲۱.    
۲۲. خوئی، ابوالقاسم، موسوعة الخوئی، ج۲۴، ص۱۱۴-۱۱۶.    
۲۳. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۳۷۱-۳۷۲.    
۲۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۵۶۳، کتاب الزکاة، القول فی اصناف المستحقین للزکاة و مصارفها، السابع، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۵۳، کتاب الزکاة، القول فی اصناف المستحقین للزکاة و مصارفها، مسالة۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۵۸، کتاب الزکاة، القول فی اوصاف المستحقین للزکاة، مساله۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۵۷، کتاب الزکاة، القول فی اوصاف المستحقین للزکاة، الثانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۸. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۸، ص۱۰۳.    
۲۹. طوسی، ابن حمزه، الوسیلة، ص۳۷۱.    
۳۰. حلی، ابن ادریس، السرائر، ج۳، ص۱۸۷-۱۸۸.    
۳۱. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۲۲، ص۴۷۵.    
۳۲. مفید، محمد بن محمد، المقنعة، ص۶۷۴.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص۳۸۱-۳۸۴.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار