• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

رایه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



رایه از اصطلاحات فقه نظامی است که عبارت است از، پرچم بزرگی که فرمانده یا پرچم‌دار آن را به دست داشته و پیشاپیش لشگر جلو می‌رود و برای دیگر رزمندگان محور و علامت جنگ محسوب می‌شود؛ طبق روایات اگر پرچم‌دار در وظیفه‌ی خود کوتاهی کند، سپاهی را از هستی و افتخار ساقط خواهد کرد.




رایة که جمع آن رایات و رای است به‌ معنای علامت، پرچم، بیرق، درفش، لوا، لشگر، و علم می‌باشد. (فرهنگ نفيسى آن را به معناى «گلوبند و آنچه كه در گردن بنده آبق افكنند» نيز آمده است.)
[۱] نفیسی، علی‌اکبر، فرهنگ نفیسی، ج۳، ص۱۶۱۹.
[۲] دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، ج۲۵، ص۲۰۷، انتشارات دانشگاه تهران.



در اصطلاح، پرچم بزرگی است که فرمانده یا پرچم‌دار آن را به دست داشته و پیشاپیش لشگر جلو می‌رود. پرچم برای دیگر رزمندگان محور و علامت جنگ محسوب می‌شود.


امام باقر (علیه‌السّلام) فرمود:
چون امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) به شهادت رسید، حسن‌ بن علی (علیه‌السّلام) در مسجد کوفه بپا خاست و ثنای خدا گفت و بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) درود فرستاد. سپس فرمود: ای مردم! در این شب مردی از میان رفته که پیشینیان بر او سبقت نگرفتند و پسینیان به او نرسند: «انَّهُ کانَ لِصاحِبِ رَایة رسول ا...» او پرچمدار و صاحب رایت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود که جبرئیل در طرف راست و میکائیل در طرف چپش بودند. او از میدان برنمی‌گشت، جز اینکه خدا به وی فتح و پیروزی می‌داد. (تعدادى از احاديث كه در آن واژه رايه به كار رفته است، عبارتند از: )


پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در جنگ خیبر فرمود:
«لَاعْطِیَنَّ الرّایَةَ غَداً رَجُلًا یُحِبُّهُ اللَّهُ وَ رَسوُلُهُ یَفْتَحُ اللَّهُ عَلی یَدَیْهِ لَیْسَ بِفَرارٍ؛ همانا فردا پرچم را به دست مردی می‌سپارم که خدا و رسولش او را دوست دارند و خداوند پیروزی را بدست او می‌آفریند و هیچ‌گاه فرار کننده نیست.»


امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) در مورد شرایط پرچم‌دار و نقش پرچم در جنگ چنین می‌فرماید:
«وَ رایَتَکُمْ فَلاتَمیلُوها، وَ لاتُخَلُّوها، وَ لا تَجْعَلُوها الّا بِایْدی شُجْعانِکُمْ، وَالْمانِعینَ الذِّمارَ مِنْکُمْ، فَانَّ الصَّابِرینَ عَلی‌ نُزُولِ الْحَقائِقِ هُمُ‌الَّذینَ یَحُفُّونَ بِرایاتِهِمْ، وَ یَکْتَنِفُونَها حِفافَیْها وَ وَراءَها وَامامَها، لایَتَأَخَّرُونَ عَنْها فَیُسْلِمُوها، وَ لایَتَقَدِّمُونَ عَلَیها فَیُفْرِدُوها؛ پرچم‌دار باید فردی کارزاردیده و لایق باشد؛ زیرا بنای فعالیت و کوشش سپاه به پرچم تکیه دارد. در صورتی که پرچم‌دار فردی ضعیف و بی‌تجربه باشد و بیهوده، به عقب باز گردد، سپاهی را از هستی و افتخار ساقط خواهد کرد. چشم‌های افراد باید همیشه به اهتزاز رایه و پرچم دوخته باشد، و به هر جانب که پیش می‌رود باید پیش روند؛ زیرا پرچم در حقیقت به منزله نقشه جنگ است که خط سیر سربازان را در عمل نشان می‌دهد. هرگز پرچم‌دار را تنها مگذارید و او را به آسانی اسیر دشمن نسازید و از پرچم نیز پیش نیفتید، تا مبادا جزر و مد کارزار شما را از مرکز حمله دور اندازد، و در نتیجه خط ارتباط میان شما قطع شود.»


۱. نفیسی، علی‌اکبر، فرهنگ نفیسی، ج۳، ص۱۶۱۹.
۲. دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، ج۲۵، ص۲۰۷، انتشارات دانشگاه تهران.
۳. مروارید، علی‌اصغر، ینابیع الفقهیه، ج۹، ص۱۶۹، کتاب الجهاد.    
۴. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۳۵۴، ترجمه سید جواد مصطفوی، نشر فرهنگ اهل بیت.    
۵. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۳۳۸، ترجمه سید جواد مصطفوی، نشر فرهنگ اهل بیت.    
۶. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۳۴۲، ترجمه سید جواد مصطفوی، نشر فرهنگ اهل بیت.    
۷. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۳۳، ترجمه سید جواد مصطفوی، نشر فرهنگ اهل بیت.    
۸. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۳۸، ترجمه سید جواد مصطفوی، نشر فرهنگ اهل بیت.    
۹. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۳۳۱، ترجمه سید جواد مصطفوی، نشر فرهنگ اهل بیت.    
۱۰. طوسی، محمد بن حسن، تهذیب‌الاحکام، ج۴، ص۱۱۶، دار الکتب العلمیة.    
۱۱. حرعاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۱۸، بیروت، دار احیاء التراث العربی.    
۱۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۳۷، ص ۳۴۱-۳۴۷، مؤسسة الوفاء.    
۱۳. موسوی، سید رضی، نهج‌البلاغه، ص۵۵، خطبه۱۱، دار الکتاب اللبنانی.    
۱۴. واقدی، محمد بن عمر، مغازی واقدی، ج۲، ص۶۵۳.    
۱۵. فیض الاسلام اصفهانی، علی‌نقی، نهج‌البلاغه، ج۲، ص۳۸۲، خطبه۱۲۴.    



جمعی از نویسندگان، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، اصطلاحات نظامی در فقه اسلامی، ص۶۳.    






جعبه ابزار