• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سنن جاهلیت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در دوران جاهلیت سننی بود که به آن عمل می کردند و بعد از ظهور اسلام بعضی از این سنن مورد تایید اسلام واقع شد اما بعض از این سنن مورد توبیخ قرار گرفت؛ در این مقاله بعضی از سنن جاهلی که در مورد ازدواج هست مورد بررسی قرار می گیرد.




در جاهلیت بر زنان مطلّقه یا شوهر مرده، سخت‌گیری می‌شد.
قرآن از دخالت در امور آنان هم به شوهر پیشین و هم به خویشان زن هشدار می‌دهد.
در آیه‌۲۳۱ سوره بقرهبه مردان می‌گوید: پس از طلاق یا به‌شایستگی نگاهشان بدارید یا به خوبی رهایشان کنید و آنان را برای زیان رساندن معطّل نگذارید تا حقوقشان ضایع شود.
از‌طرف دیگر، به خویشان زن هم هشدار می‌دهد که آنان را از ازدواج با شوهران پیشین خویش منع نکنید، و به بازماندگان میت هشدار می‌دهد که از سخت‌گیری بر زنان شوهر مرده بپرهیزید و بگذارید آینده زندگی‌شان را خودشان مشخّص‌کنند: «فَاِذا بَلَغنَ اَجَلَهُنَّ فَلا‌جُناحَ عَلیکم فِیما‌فَعَلنَ فِی اَنفُسِهِنّ بِالمَعروفِ‌...».
در ذیل آیات ۲۱‌ـ‌۲۰ سوره نساء



نقل شده که وقتی شخصی از همسرش سیر می‌شد و به ازدواج با دیگری تمایل می‌یافت، برای جبران مهریه‌ای که پرداخت کرده، همسر خویش را به اعمال منافی عفّت متّهم می‌کرد و بر او سخت می‌گرفت تا حاضر شود، مهر را بازپس دهد و شوهر، آن را برای ازدواج با زنی دیگر صرف کند.
[۵] الکشاف، ج‌۱، ص‌۴۹۱.

قرآن، با شگفتی می‌گوید: چگونه مهریه را باز‌پس می‌گیرید و برای این کار به تهمت و گناه آشکار متوسّل می‌شوید در‌حالی‌که شما با یک‌دیگر مدّتی زندگی کرده و انس گرفته‌اید و از این گذشته، آن‌ها (هنگام ازدواج )از شما پیمان محکمی گرفته‌بودند: «واِن اَرَدتُمُ استِبدَالَ زَوج مَکانَ زَوج وءَاتَیتُم اِحدهُنَّ قِنطارًا فَلا تَأخُذوا مِنهُ شیــًا اَتَأخُذونَهُ بُهتـنـًا و اِثمـًا مُبینا و کیفَ تَأخُذونَهُ وقَد اَفضی بَعضُکم اِلی بَعض واَخَذنَ مِنکم میثـقـًا غَلیظا».



عادت دیگر جاهلیت این‌بود که دختران یتیم و ثروت آنان را تحت تصرّف خویش درمی‌آوردند.
اگر زیبا بودند با آنان ازدواج می‌کردند و از مال و جمال آنان بهره می‌بردند و اگر زشت بودند، نمی‌گذاشتند دیگری با آنان ازدواج کند؛ او را در مضیقه قرار می‌دادند و اموال او را تصرّف می‌کردند.
این ظلم آن قدر بزرگ و با اهمّیت است که وقتی از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله)درباره حقوق و احکام زنان پرسیده می‌شود، پیامبر منتظر وحی می‌ماند و خدا در خصوص حقوق دختران یتیم پاسخ می‌دهد: «و‌یستَفتونَک فِی‌النِّساءِ قُلِ‌اللّهُ یفتیکم فیهِنَّ و ما یتلی عَلَیکم فِی‌الکتبِ فِی یتمَی النِّساءِ الّـتِی لا تُؤتونَهُنَّ ما‌کتِبَ لَهُنَّ و تَرغَبونَ اَن تَنکحوهُنَّ‌...».



در جاهلیت، ازدواج با مطلّقه پسر خوانده مذموم بود و اسلام از آن جهت که پسرخوانده را پسر نمی‌داند، این حکم را منسوخ کرد و مطلّقه زید بن حارثه که پسر خوانده رسول‌الله بود به دستور خداوند به همسری پیامبر درآمد: «فَلَمّا قَضی زَیدٌ مِنها و طَرًا زَوَّجنکها». قرآن، هدف ازدواج پیامبر با زینب بنت جحش را شکستن سنّت جاهلی می‌داند: «... لِکی لا یکونَ عَلَی المُؤمِنینَ حَرَجٌ فی اَزوجِ اَدعیائِهِم».
گونه برخورد قرآن با سنّت جاهلی از قاطعیتی که در این آیه وجود دارد، استفاده‌می‌شود؛ زیرا اوّلا به «زوّجنکها» تعبیر کرده تا نشان دهد این تصمیم الهی بوده است، بدین سبب زینب بر دیگر همسران پیامبر مباهات‌ می‌کرد که خداوند او را از آسمان به همسری پیامبر درآورده است؛ ثانیاً در آخر می‌فرماید: «و‌کانَ اَمرُ اللّهِ مَفعولاً»؛ یعنی این کار باید بشود و امر الهی انجام شدنی است.



ازدواج در جاهلیت:
در عصر جاهلیت، ازدواج‌های مختلفی رواج داشته است.
[۱۰] بلوغ الارب، ج‌۲، ص‌۴‌ـ‌۵.
قرآن به مواردی از نکاح‌های مرسوم جاهلیت اشاره دارد:

۵.۱ - نکاح مقت


۱. نکاح مقت (زناشویی وارث با همسر میت)؛ رسم جاهلیت بر این بود که زن میت، مانند اموال او، به ارث می‌رسید و وارث یا خود، بدون مهر با او ازدواج می‌کرد (نکاح مقت) یا او را به ازدواج با شخص دیگری وامی‌داشت و مهریه‌اش را مالک می‌شد یا زن، خود را با پرداخت مبلغی، به وارث بازخرید می‌کرد و تا آخر عمر بلاتکلیف می‌زیست و با مرگ وی اموالش به وارث می‌رسید
[۱۱] روض‌الجنان، ج‌۵، ص‌۲۹۵.
[۱۲] التفسیرالکبیر، ج‌۱۰، ص‌۱۰.
: «...‌لا‌یحِلُّ لَکم اَن تَرِثُوا النِّسآءَ کرهًا و‌لا‌تَعضُلوهُنَّ لِتَذهَبوا بِبعضِ ما ءاتَیتُموهُنّ‌...».
تعبیر «مقت» از آیه‌۲۲ سوره نساءگرفته شده که در آن، از نکاح با زن پدر، نهی شده است: «و‌لا تَنکحوا ما نَکحَ ءَاباؤُکم مِنَ‌النِّساءِ اِلاّ ما قَد سَلَفَ اِنَّه کانَ فـحِشَةً و مَقتًا وساءَ سَبیلاً».
طبرسی مواردی ازاین‌گونه نکاح را برشمرده که پس از اسلام، از پیامبر درباره آن می‌پرسیدند.
یکی از آن موارد به فرزند ابوقیس مربوط است که پس از وفات پدر از نامادری‌اش درخواست ازدواج کرد. زن گفت: من تو را فرزند خود می‌دانم و برای تو که از صالحان قوم خویش هستی، این کار، شایسته نیست در عین حال، اجازه‌بده از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در این‌باره بپرسم. حضرت او را از این ازدواج بازداشت؛ سپس این آیه نازل شد.


۵.۲ - نکاح خدن


۲. نکاح خدن (زناشویی غیر رسمی و پنهانی)؛ اساس این نکاح بر عقیده‌ای جاهلی بود که برخلاف ارتباط آشکار، ارتباط دوستانه پنهانی را با زن، نیکو می‌شمرد.
[۱۷] فقه السنه، ج‌۲، ص‌۸.
[۱۸] فتح‌الباری، ج‌۹، ص‌۱۵۰.
[۱۹] نیل الاوطار، ج‌۶، ص‌۳۰۰.

قرآن در دو مورد به این‌گونه نکاح اشاره کرده است: در آیه ۲۵ سوره نساءآن‌جا که شرایط ازدواج با کنیزان را بیان می‌کند، می‌فرماید: «...‌و لا مُتَّخِذتِ اَخدان‌...».
در این آیه، از‌ازدواج با کنیزانی که به‌صورت گرفتن دوست پنهانی مرتکب فحشا می‌شوند، منع کرده است.
نظیر این تعبیر درباره مردان هم آمده است.

۵.۳ - نکاح بدل


۳. نکاح بدل (زناشویی به‌صورت تعویض همسر)؛ طبرسی، قولی را نقل کرده که آیه «...‌و‌لا‌اَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِن اَزوج‌...».درباره این‌گونه ازدواج است که در جاهلیت وجود داشته و اسلام آن را منسوخ کرده‌است.

۵.۴ - و غیره


۴. نکاح استبضاع (زناشویی برای تولید‌مثل).
۵. نکاح رهط (زناشویی دسته‌جمعی).
[۲۴] جواهرالعقود، ج‌۲، ص‌۳.
[۲۵] فقه‌السنه، ج‌۲، ص‌۸.

۶. نکاح شغار (ازدواجی که مهر آن، واگذاری متقابل خواهر یا دختر به طرف مقابل‌است).


 
۱. بقره/سوره۲، آیه۲۳۱.    
۲. بقره/سوره۲، آیه۲۳۲.    
۳. بقره/سوره۲، آیه۲۳۴.    
۴. نساء/سوره۴، آیه۲۱-۲۰.    
۵. الکشاف، ج‌۱، ص‌۴۹۱.
۶. المیزان، ج‌۵، ص‌۹۸.    
۷. نساء/سوره۴، آیه۱۲۷.    
۸. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۷.    
۹. نمونه، ج‌۱۷، ص‌۳۲۲.    
۱۰. بلوغ الارب، ج‌۲، ص‌۴‌ـ‌۵.
۱۱. روض‌الجنان، ج‌۵، ص‌۲۹۵.
۱۲. التفسیرالکبیر، ج‌۱۰، ص‌۱۰.
۱۳. نساء/سوره۴، آیه۱۹.    
۱۴. نساء/سوره۴، آیه۲۲.    
۱۵. مجمع‌البیان، ج۳، ص۵۱.    
۱۶. تفسیر قمی، ج۱، ص‌۱۶۲.    
۱۷. فقه السنه، ج‌۲، ص‌۸.
۱۸. فتح‌الباری، ج‌۹، ص‌۱۵۰.
۱۹. نیل الاوطار، ج‌۶، ص‌۳۰۰.
۲۰. نساء/سوره۴، آیه۲۵.    
۲۱. مائده/سوره۵، آیه۵.    
۲۲. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۲.    
۲۳. مجمع‌البیان، ج‌۸، ص‌۵۷۶.    
۲۴. جواهرالعقود، ج‌۲، ص‌۳.
۲۵. فقه‌السنه، ج‌۲، ص‌۸.



دانشنامه موضوعی قرآن    






جعبه ابزار