• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مدارا در سیره نبوی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اسلام دینی جهان‌شمول است و مخاطبان «قرآن کریم» نه تنها مسلمانان، بلکه تمامی انسان‌هایی هستند که رسیدن به اوج کمالات انسانی و رستگاری، مقصود نهایی آنان است. در قرآن و سیره نبوی، «اصل رفق و مدارا» به عنوان مهمترین اصل در ارشاد و هدایت انسان‌ها مورد تاکید بسیار قرار گرفته است که در این مجال صرفاً به بررسی رفق و مدارا در سیره نبوی پرداخته خواهد شد.



واژه مدارا مشتق از ماده «دری» به معنای نرمی و ملاطفت کردن، به حسن خلق رفتار کردن،
[۱] عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، ص۱۰۶۸، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۳.
مجادله و مؤدبانه و یا چاپلوسانه برخورد داشتن، تملق گفتن، ریشخند و گمراه کردن،
[۲] آذرنوش، آذرتاش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، ص۱۹۶، تهران، نشر نی، ۱۳۸۷، چاپ نهم.
پنهان کردن و معادل واژه taleration از ریشه لاتینی talero به معنای تحمل کردن و اجازه دادن به کار می‌رود.
[۳] Oxford advanced learnier's dictionary of cuarrent English، oxford univevsity press، ۱۹۹۸، p.۱۲۵۸.
مفهوم مدارا در زمینه‌های دینی، سیاسی و اجتماعی از مباحث جدید در فرهنگ اسلامی است و به معنای خویشتنداری نسبت به عقاید مخالف یا اجازه دادن از روی قصد و آگاهی به اعمال یا عقایدی است که مورد پذیرش شخص نباشد؛ اما علی‌رغم توان مقاومت و یا اعتراض به آن، به دلیل احترام به افکار و عقاید دیگر انسان‌ها از انجام آن سرباز زند.
[۴] فولادوند، عزت‌الله، خرد در سیاست، ص۶۳، تهران، طرح نو، ۱۳۷۶.



در سیره نبوی مدارا دارای مبنایی است.

۲.۱ - اساس دعوت به حق

از آنجا که تحولات عقیدتی با درونی‌ترین لایه‌های شخصیتی مرتبط است، افراد را به مقاومت در برابر پذیرش آنها وا می‌دارد؛ به ویژه اعتقاداتی که منافع و اختیارات افراد را محدود می‌سازد.
از این‌رو پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که جلوه تام رحمت الهی است، با رحمت و شفقت انسان‌ها را به سوی دریافت حقایق می‌خواندند و پیش از آن که‌ اندیشه‌ها را هدف قرار دهند، در قلب‌ها رسوخ می‌کردند.
در جریان فتح مکه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نسبت به کسانی که حدود بیست سال از هیچ شکنجه و آزار و قتلی علیه او و پیروانش کوتاهی نکردند، عمق رحمت و شفقت خویش را بر آنان فرو ریخت و خطاب به آنان فرمود: من امروز به شما همان را می‌گویم که یوسف به برادرانش گفت: «بر شما ملامتی نیست، بروید که آزاد شدگانید.»
[۵] ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ص۲۷۵، ترجمه سید‌هاشم رسولی محلاتی، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، بی‌تا.


۲.۲ - اصل آزادی عقیده در اسلام

از دیگر دلایل مدارای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با غیر مسلمانان، پایبندی به اصل آزادی عقیده در اسلام است. اسلام دینی عدالت‌طلب و حقیقت جوست و ریشه‌ای‌ترین نیازهای انسان از جمله آزادی اراده در انتخاب کیش و آیین را محترم شمرده و هر نوع عقیده اجباری را نفی می‌کند. اسلام راه حق و حقیقت را بیان می‌دارد تا افراد بر اساس عقل و ادراک خویش آیین کامل را برگزینند.
آیاتی از قبیل؛ غاشیه/۲۱ و ۲۲، یونس/۹۹، بقره/۲۵۶ نمونه‌های آشکار این اصل است.
مفاد معاهده پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با اقلیت‌های مذهبی در مدینه گواه این واقعیت است که اسلام حضور اقلیت‌های مذهبی را مادام که به توطئه و اعلان جنگ علیه مسلمانان اقدام نکرده‌اند، به رسمیت شناخته و مسلمانان را به رعایت حقوق آنان و رفتاری بر اساس عدالت و نیکی سفارش نموده است.

۲.۳ - اصل کرامت انسانی

از دیگر مبانی مدارا در سیره نبوی وجود اصل عزت و کرامت انسان به عنوان برترین پدیده هستی است. زحمات طاقت‌فرسای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای هدایت انسان‌ها و‌ اندوه فراوان از جهل و گمراهی آنان نمونه بارزی از اصالت این اصل در شخصیت و سیره عملی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مناظراتش با اهل کتاب برای دعوت آنان به اسلام، نهایت احترام را برای آنان قائل بودند. همچنین در جنگ بدر وقتی برخی از مسلمانان خواستند کفار را مثله کنند، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آنان را منع کرد و همواره بزرگی و عظمت انسان را در پیشگاه خداوند به پیروان خویش متذکر می‌شدند.


اصل رفق و مدارا در سیره نبوی را حول چهار محور اصلی می‌توان بررسی کرد.

۳.۱ - مدارا با دشمنان حربی



۳.۱.۱ - غزوه بدر

قریش طی سیزده سال رسالت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مکه، از هیچ تلاشی برای تحقیر و تهمت،
[۱۴] ابن هشام، عبدالملک، سیره ابن هشام، ج۱، ص۲۶۶، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دارالتراث العربی، ۱۹۸۵م.
جنون و عذاب و شکنجه او و پیروانش فروگذار نکردند تا آن حد که عده‌ای در اثر شکنجه از دین برگشتند و عده‌ای جان سپردند.
[۱۵] ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج‌۲، ص۱۱۰، ترجمه سید‌هاشم رسولی محلاتی، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، بی‌تا.
با این وجود خداوند، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را به شکیبایی در برابر مشرکان فرا می‌خواند.
با افزایش فشارها و به بن بست رسیدن کار دعوت در مکه و هجرت مسلمانان به حبشه
[۱۶] ابن سعد، ابو عبدالله محمد، الطبقات الکبری، ج‌۱، ص۲۰۴، بیروت، دار بیروت للطباعه و النشر، ۱۴۰۵هـ.ق.
و سپس مدینه،
[۱۷] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص‌۹۰۵ - ۹۰۶، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، چاپ دوم، ۱۳۶۲.
بلافاصله اقدامات جدی نظامی از سوی قریش به منظور کسب اطلاعات از مدینه، تحریک بدویان به دلیل نفوذ سیاسی و نظامی قریش بر آنان و میل به غارت در میان بدویان، اقدامات ایذایی و افزایش ناامنی و تهدید در مرزهای مدینه، آغاز شد. (علت غزوات در سال اول هجرت که به منظور دفع تحرکات سیاسی‌ ـ نظامی مکیان بوده است.)
[۱۸] ابن سعد، ابو عبدالله محمد، الطبقات الکبری، ج‌۱، ص۷، بیروت، دار بیروت للطباعه و النشر، ۱۴۰۵هـ.ق.

تمامی سریه‌ها و غزوات پیش از بدر بزرگ؛ نظیر (ابواء یا ودان، بواط، ذی العشیره و بدر اول) در مقابله با تحرکات قریش و دفاع از موجودیت مسلمانان و شناساندن قدرت نظامی مدینه صورت گرفت و طی آنها تنها به تهدید کردن کاروان‌های تجاری قریش بسنده شد.
در «غزوه بدر» مسلمانان آماده شدند تا به کاروان تجاری قریش که سرمایه آن از فروش اموال مهاجرین در مکه تهیه شده بود، در راه بازگشت حمله کنند.
[۲۱] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۱، ص۴۲، تحقیق مارسدن جونز، تهران، اسماعیلیان، بی‌تا.
"ابوسفیان" با آگاهی از این حمله و هدایت کاروان از مسیری دیگر به سوی مکه توسط "ضمضم بن عمرو غفاری" قریش را آگاه کرد. "ابوجهل" و دیگر سران قریش نهصد تن از جنگاوران مسلح را برای خاتمه دادن به حیات مدینه جمع‌آوری کردند. مسلمانان ناگزیر به نبردی تن به تن روی آوردند و به یاری خداوند پیروز شدند.

۳.۱.۲ - غزوه احد

آغازگر نبرد، قریش بودند که پس از یک سال تلاش با سود کالاهای تجاری، سپاهی سه هزار نفری را به سوی مدینه حرکت دادند و با رها کردن اسبان و شتران کشتزارهای اطراف مدینه را از میان برد. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و مسلمانان در ماه شوال سال سوم هجری در نبردی نابرابر آماده دفاع شدند و علی‌رغم عدم موفقیت مسلمانان در این جنگ با مشرکان به نیکی رفتار کرد و در سال چهارم هجری که مکیان تحت فشار خشک‌سالی و قحطی ناشی از آن بودند، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با فرستادن خرما
[۲۵] محمد، حمیدالله، نامه‌ها و پیمان‌های سیاسی حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ص۱۲۶، ترجمه سید محمد حسینی، تهران، سروش، ۱۳۷۴.
[۲۶] ابن سعد، ابو عبدالله محمد، الطبقات الکبری، ج‌۲، ص‌۶۱ - ۶۲، بیروت، دار بیروت للطباعه و النشر، ۱۴۰۵هـ.ق.
[۲۷] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۱، ص۴۰۳، تحقیق مارسدن جونز، تهران، اسماعیلیان، بی‌تا.
در صدد کاهش تنش‌ها و مخاصمات و نمایاندن روحیه صلح‌طلبی اسلام برآمد.

۳.۱.۳ - غزوه خندق

علی‌رغم تلاش‌های گسترده پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در سال چهارم هجری
[۲۸] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۱، ص۴۰۳، تحقیق مارسدن جونز، تهران، اسماعیلیان، بی‌تا.
برای کاهش نزاع میان قریش و مسلمانان، بزرگان یهود در مکه با وعده همکاری «یهود خیبر»
[۲۹] ابن هشام، عبدالملک، سیره ابن هشام، ج‌۳، ص۲۲۵، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دارالتراث العربی، ۱۹۸۵م.
و «بنی‌قریظه» و «بنی‌نظیرن و «وائل»،
[۳۰] ابن سعد، ابو عبدالله محمد، الطبقات الکبری، ج‌۲، ص۴۴۱، بیروت، دار بیروت للطباعه و النشر، ۱۴۰۵هـ.ق.
«قریش» و قبایل بدوی همچون «بنی‌غطفان» را در سال پنجم هجری
[۳۱] ابن سعد، ابو عبدالله محمد، الطبقات الکبری، ج‌۲، ص۲۲۴، بیروت، دار بیروت للطباعه و النشر، ۱۴۰۵هـ.ق.
و با سپاهی ۱۰ هزار نفری
[۳۲] ابن سعد، ابو عبدالله محمد، الطبقات الکبری، ج‌۲، ص۶۶، بیروت، دار بیروت للطباعه و النشر، ۱۴۰۵هـ.ق.
به هجومی یکپارچه بر مدینه متحد ساختند و مسلمانان چاره‌ای جز دفاع نداشتند. با این وجود پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پس از پیروزی در صدد نابود ساختن قبایل مشرک به دلیل اختلاف عقیدتی بر نیامد و تنها یهودیان را به دلیل خیانت و نقض پیمان با مسلمانان، مجازات کرد. (در مجازات این عده هم دلایل متناقض وجود دارد و تنها به قتل "حُیی بن اخطب" تصریح شده است.)
[۳۳] ابن هشام، عبدالملک، سیره ابن هشام، ج۱، ص۲۵۰، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دارالتراث العربی، ۱۹۸۵م.
[۳۴] ابن سعد، ابو عبدالله محمد، الطبقات الکبری، ج‌۲، ص۷۵، بیروت، دار بیروت للطباعه و النشر، ۱۴۰۵هـ.ق.


۳.۱.۴ - غزوه حنین

پس از فتح مکه قبیله «بنی‌هوازن» با تمامی اموال و زنان هر عشیره بر ضد مسلمانان متحد شدند تا کار مدینه را یکسره کنند. سپاه ۱۲ هزار نفری مسلمانان در دهم شوال سال هشتم
[۳۵] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۳، ص۸۸۸، تحقیق مارسدن جونز، تهران، اسماعیلیان، بی‌تا.
به رویارویی با آنان پرداختند و ۶ هزار تن را اسیر کردند. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تمام اسرا و حتی "مالک بن عوف" فرمانده و رئیس قبیله را بخشید و آزاد کرد
[۳۶] نویری، احمد بن عبدالوهاب، نهایة الادب، ج‌۲، ص۲۸۹، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۴.
[۳۷] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۳، ‌ ص۹۴۹، تحقیق مارسدن جونز، تهران، اسماعیلیان، بی‌تا.
و زن و فرزند او را به همراه صد شتر به او بازگرداند.
[۳۸] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۳، ‌ ص۳۰۶، تحقیق مارسدن جونز، تهران، اسماعیلیان، بی‌تا.

در این غزوه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با وجود اختلافات شدید عقیدتی با مشرکان، تنها به دفع تهاجمات آنان اکتفا کرد و در کنار قاطعیت در مبانی عقیدتی اسلام، در کمال نرمش و مدارا با دشمنان حربی رفتار کرد.

۳.۱.۵ - غزوه تبوک

در سال نهم هجری بازرگانان نبطی، تحرکات سیاسی
[۳۹] ابن سعد، ابو عبدالله محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۶۶، بیروت، دار بیروت للطباعه و النشر، ۱۴۰۵هـ.ق.
قبایل مرزی حجاز شامل «غسانیان»، «عامله» و «رومیان» را به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) گزارش دادند.
[۴۰] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۳، ص۹۹۰، تحقیق مارسدن جونز، تهران، اسماعیلیان، بی‌تا.
سپاه اسلام حدود ۲۰ روز در «تبوک» توقف کرد
[۴۱] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۳، ص۱۰۱۹، تحقیق مارسدن جونز، تهران، اسماعیلیان، بی‌تا.
و هنگامی که یقین کردند گزارش بی‌اساس بوده، بدون هیچ حرکت تهاجمی به مدینه بازگشتند؛ زیرا در اسلام هر تهاجمی به دلیل اختلافات عقیدتی مطرود است.

۳.۲ - مدارا با اقلیت‌های مذهبی

همزیستی اقلیت‌های مذهبی با مسلمانان مدینه و تعیین حقوق اجتماعی آنان هم ‌طراز با مسلمانان، هنگام تدوین قانون اساسی، جلوه بارز مدارای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با آنان است.
[۴۲] احمدی، علی بن حسین‌علی، مکاتیب الرسول، ج۱، ص‌۲۶۳ـ۲۴۱، قم، مکتبة المصطفوی، بی‌تا.

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با جدیت پیروانش را به رعایت حقوق اجتماعی اقلیت‌ها ملزم ساخته بود. حقوقی همچون حق آزادی عقیده و بیان، حق تعلیم و تعلم، حق روابط اجتماعی با دیگران، محترم شمردن شخصیت اجتماعی آنان، برخورداری از حقوق هم پایه مسلمانان به عنوان شهروند، با نیکی رفتار کردن با آنان بر اساس اصل کرامت انسانی. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به مسلمانان می‌فرمود: «هر کس در حق اهل کتاب ـ ‌که میان او و اسلام پیمان بسته شده‌ ـ ستمی روا دارد، روز قیامت من حامی کتابی و علیه مسلمان ظالم خواهم بود.»
[۴۳] بلاذری، احمدبن یحیی بن جابر، فتوح البلدان، ص۱۶۷، ترجمه دکتر محمد توکل، تهران، نشر نقره، ۱۳۶۷.

غزوات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با یهودیان (غزوات «بنی‌قینقاع»، «بنی‌نظیر»، «بنی‌قریظه» و «خیبر») نتیجه پیمان شکنی‌های متعدد آنان و تحرکات جدی سیاسی علیه مسلمانان بود.
آنان نه تنها در داخل مدینه به تحقیر و آزار و تبلیغات منفی روانی علیه مسلمانان ـ‌ به ویژه پس از شکست در جنگ احد ‌ـ می‌پرداختند، بلکه علی‌رغم پیمان وحدت سیاسی با مسلمانان، اخبار و گزارش‌های سیاسی مدینه را به مشرکان اطلاع می‌دادند و در جنگ‌ها با آنان همراه می‌شدند.
[۴۴] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۲، ص۴۸۰، تحقیق مارسدن جونز، تهران، اسماعیلیان، بی‌تا.
[۴۵] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۱، ص۳۶۴، تحقیق مارسدن جونز، تهران، اسماعیلیان، بی‌تا.
در حالی که «مسیحیان نجران» علی‌رغم نپذیرفتن دعوت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، با انعقاد پیمان صلح در پناه خداوند و ذمه پیامبرش آزادانه به فعالیت پرداختند.
[۴۶] ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ص۴۶، ترجمه سید‌هاشم رسولی محلاتی، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، بی‌تا


۳.۳ - مدارا در روابط خارجی با غیر مسلمانان

پس از فراگیری اسلام در جزیرة‌العرب پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) کوشید تا با برقراری روابط مسالمت‌آمیز در قالب ارسال نامه‌هایی به سران قدرت‌های مهم آن زمان، زمینه‌های گرایش آنان را به اسلام فراهم کند و در محتوای نامه‌ها بر مشترکات عقیدتی خویش با اهل کتاب اشاره نمود. از جمله در نامه به "نجاشی"، از "عیسی بن مریم" و در نامه به "مقوقس" حاکم مسیحی «مصر» با آیه شریفه «قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم...» یاد کرد. او همواره با نگاه رحمت و عطوفت بر خلق، می‌کوشید حتی با مشرکان نیز در عرصه روابط خارجی، رفتاری دوستانه و صمیمانه داشته باشد و همواره یه تمامی عهد و پیمان‌هایش با آنان پایبند بود و تا زمانی که موجودیت مسلمانان مورد تهدید مسلحانه قرار نمی‌گرفت، به نبرد با آنان نمی‌پرداخت حتی آن زمان که مسلمانان از موضع قدرت برخوردار بودند.


آثار مدارا و عفو؛ مدارا و عفو؛ ارزش مدارا.


۱. عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، ص۱۰۶۸، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۳.
۲. آذرنوش، آذرتاش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، ص۱۹۶، تهران، نشر نی، ۱۳۸۷، چاپ نهم.
۳. Oxford advanced learnier's dictionary of cuarrent English، oxford univevsity press، ۱۹۹۸، p.۱۲۵۸.
۴. فولادوند، عزت‌الله، خرد در سیاست، ص۶۳، تهران، طرح نو، ۱۳۷۶.
۵. ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ص۲۷۵، ترجمه سید‌هاشم رسولی محلاتی، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، بی‌تا.
۶. غاشیه/سوره۸۸، آیه۲۱ و ۲۲.    
۷. یونس/سوره۱۰، آیه۹۹.    
۸. بقره/سوره۲، آیه۲۵۶.    
۹. احمدی، علی بن حسین‌علی، مکاتیب الرسول، ج۱، ص‌۲۶۳۲۴۱، قم، مکتبة المصطفوی، بی‌تا.    
۱۰. ممتحنه/سوره۶۰، آیه۸ و ۹.    
۱۱. کهف/سوره۱۸، آیه۶.    
۱۲. آل عمران/سوره۳، آیه۲۰.    
۱۳. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۱، ص۱۰۷، تحقیق مارسدن جونز، تهران، اسماعیلیان، بی‌تا.    
۱۴. ابن هشام، عبدالملک، سیره ابن هشام، ج۱، ص۲۶۶، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دارالتراث العربی، ۱۹۸۵م.
۱۵. ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج‌۲، ص۱۱۰، ترجمه سید‌هاشم رسولی محلاتی، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، بی‌تا.
۱۶. ابن سعد، ابو عبدالله محمد، الطبقات الکبری، ج‌۱، ص۲۰۴، بیروت، دار بیروت للطباعه و النشر، ۱۴۰۵هـ.ق.
۱۷. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۳، ص‌۹۰۵ - ۹۰۶، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، چاپ دوم، ۱۳۶۲.
۱۸. ابن سعد، ابو عبدالله محمد، الطبقات الکبری، ج‌۱، ص۷، بیروت، دار بیروت للطباعه و النشر، ۱۴۰۵هـ.ق.
۱۹. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۱، ص‌۱۲۹، تحقیق مارسدن جونز، تهران، اسماعیلیان، بی‌تا.    
۲۰. ابن سعد، ابو عبدالله محمد، الطبقات الکبری، ج‌۲، ص‌۸۶.    
۲۱. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۱، ص۴۲، تحقیق مارسدن جونز، تهران، اسماعیلیان، بی‌تا.
۲۲. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۱، ص۳۹، تحقیق مارسدن جونز، تهران، اسماعیلیان، بی‌تا.    
۲۳. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۱، ص۲۸، تحقیق مارسدن جونز، تهران، اسماعیلیان، بی‌تا.    
۲۴. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۱، ص۲۰۷، تحقیق مارسدن جونز، تهران، اسماعیلیان، بی‌تا.    
۲۵. محمد، حمیدالله، نامه‌ها و پیمان‌های سیاسی حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ص۱۲۶، ترجمه سید محمد حسینی، تهران، سروش، ۱۳۷۴.
۲۶. ابن سعد، ابو عبدالله محمد، الطبقات الکبری، ج‌۲، ص‌۶۱ - ۶۲، بیروت، دار بیروت للطباعه و النشر، ۱۴۰۵هـ.ق.
۲۷. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۱، ص۴۰۳، تحقیق مارسدن جونز، تهران، اسماعیلیان، بی‌تا.
۲۸. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۱، ص۴۰۳، تحقیق مارسدن جونز، تهران، اسماعیلیان، بی‌تا.
۲۹. ابن هشام، عبدالملک، سیره ابن هشام، ج‌۳، ص۲۲۵، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دارالتراث العربی، ۱۹۸۵م.
۳۰. ابن سعد، ابو عبدالله محمد، الطبقات الکبری، ج‌۲، ص۴۴۱، بیروت، دار بیروت للطباعه و النشر، ۱۴۰۵هـ.ق.
۳۱. ابن سعد، ابو عبدالله محمد، الطبقات الکبری، ج‌۲، ص۲۲۴، بیروت، دار بیروت للطباعه و النشر، ۱۴۰۵هـ.ق.
۳۲. ابن سعد، ابو عبدالله محمد، الطبقات الکبری، ج‌۲، ص۶۶، بیروت، دار بیروت للطباعه و النشر، ۱۴۰۵هـ.ق.
۳۳. ابن هشام، عبدالملک، سیره ابن هشام، ج۱، ص۲۵۰، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دارالتراث العربی، ۱۹۸۵م.
۳۴. ابن سعد، ابو عبدالله محمد، الطبقات الکبری، ج‌۲، ص۷۵، بیروت، دار بیروت للطباعه و النشر، ۱۴۰۵هـ.ق.
۳۵. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۳، ص۸۸۸، تحقیق مارسدن جونز، تهران، اسماعیلیان، بی‌تا.
۳۶. نویری، احمد بن عبدالوهاب، نهایة الادب، ج‌۲، ص۲۸۹، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۴.
۳۷. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۳، ‌ ص۹۴۹، تحقیق مارسدن جونز، تهران، اسماعیلیان، بی‌تا.
۳۸. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۳، ‌ ص۳۰۶، تحقیق مارسدن جونز، تهران، اسماعیلیان، بی‌تا.
۳۹. ابن سعد، ابو عبدالله محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۶۶، بیروت، دار بیروت للطباعه و النشر، ۱۴۰۵هـ.ق.
۴۰. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۳، ص۹۹۰، تحقیق مارسدن جونز، تهران، اسماعیلیان، بی‌تا.
۴۱. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۳، ص۱۰۱۹، تحقیق مارسدن جونز، تهران، اسماعیلیان، بی‌تا.
۴۲. احمدی، علی بن حسین‌علی، مکاتیب الرسول، ج۱، ص‌۲۶۳ـ۲۴۱، قم، مکتبة المصطفوی، بی‌تا.
۴۳. بلاذری، احمدبن یحیی بن جابر، فتوح البلدان، ص۱۶۷، ترجمه دکتر محمد توکل، تهران، نشر نقره، ۱۳۶۷.
۴۴. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۲، ص۴۸۰، تحقیق مارسدن جونز، تهران، اسماعیلیان، بی‌تا.
۴۵. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۱، ص۳۶۴، تحقیق مارسدن جونز، تهران، اسماعیلیان، بی‌تا.
۴۶. ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ص۴۶، ترجمه سید‌هاشم رسولی محلاتی، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، بی‌تا



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «رفق و مدارا در سیره نبوی»، تاریخ بازیابی ۹۵/۶/۲۳.    






جعبه ابزار