• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

روان‌شناسی (رویکردها)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



رفتارهایی که از انسان سر می‌زند، از دیدگاه‌های گوناگون قابل تبیین است. هر یک از دیدگاه‌ها با تکیه بر روش‌هایی، فرآیندها و رفتارهای روانی را توصیف می‌کنند؛ این الگوهای فکری که رفتار آدمی را با مفهوم و برداشت خاصی تحلیل می‌کنند، رویکرد (approach) نام دارد.
پنج رویکرد اصلی در روان‌شناسی شناخته شده‌اند که عبارتند از: زیستی، رفتاری، شناختی، روان‌کاوی و پدیدارشناختی.



روان‌شناسانی که به این علم، رویکردی زیست‌شناختی (Biological approach) دارند، همان‌طور که از نام این رویکرد استنباط می‌شود، برای توصیف و تبیین رفتار انسان از کنش‌های زیستی سود می‌جویند.
انسان دارای سیستم عصبی پیچیده‌ای است و تمام فرآیندها و رفتارهای روانی به گونه‌ای خاص با سیستم عصبی و مغز ارتباط دارند. با توجه به این رویکرد، رفتار ما حتی زمانی که فکر می‌کنیم یا چیزی را احساس می‌کنیم، براساس فعالیت‌های عصبی – زیستی شکل می‌گیرد.
در گذشته روان‌شناسان فیزیولوژیک (کسانی که در حیطه ارتباط زیست‌شناسی با روان‌شناسی فعالیت می‌کنند) به‌طور عمده به تاثیر فعالیت‌های مغز و سیستم هورمونی در پیدایش فعالیت‌های روانی می‌پرداختند ولی امروزه آنان به تاثیری که دو سیستم عصبی و هورمونی در رفتار و فعالیت‌های روانی دارد، علاقه‌مندی نشان می‌دهند.
[۱] اتکینسون، ریتاال و همکاران، زمینه روان‌شناسی، براهنی و دیگران، تهران، رشد، ۱۳۷۸، ص۴۲.



پشتوانه رویکرد رفتاری (behaviourism)، آزمایش و تحقیق در رفتار می‌باشد. ضمن این که چون‌وچرای رفتار در آن مفهومی ندارد بلکه فقط چگونگی رفتار حایز اهمیت است.
[۲] اقدس دواچی و اختر ابراهیمی، روان‌شناسی عمومی، تهران، شهر آب، ص۲۴.

روان‌شناسان رفتارگرا بر عوامل محیطی در شکل‌گیری رفتار تاکید دارند و بر پدیده‌هایی که در درون انسان اتفاق می‌افتد تمرکز نکرده و نقش آن‌ها را کم‌اهمیت جلوه می‌دهند. در این رویکرد، روان‌شناسان رفتارگرا تنها به بررسی رفتار قابل مشاهده فرد می‌پردازند و معتقدند رفتار به وسیله محرک‌های بیرونی کنترل می‌شود.


در حالی که رویکرد رفتاری، بر محرکات بیرونی رفتار تاکید می‌کند، رویکرد شناختی (Cognitive approach) به آنچه که در درون انسان اتفاق می‌افتد تاکید دارد. محیط درونی در واقع به عنوان واسطه (mediator) بین محرک درونی و رفتار عمل می‌کند و قابل مشاهده مستقیم نیست.
در این محیط پدیده‌هایی مثل زبان، یادگیری، حافظه، حل مساله، ادراک و تفکر اتفاق می‌افتد که به آن‌ها فرآیندهای شناختی گفته می‌شود. در رویکرد شناختی، فرآیندهای شناختی را زیربنای رفتار در نظر گرفته و رفتار را به کمک آن توصیف می‌کنند.
رفتار هر فرد در این رویکرد به برداشت او از محیط و حتی خود وابسته است. ذهن در رویکرد شناختی سیستمی شبیه به رایانه دارد که اطلاعات را گرفته، آن‌ها را پردازش، کدگذاری، تفسیر، ذخیره و بازیابی می‌کند و از این طریق منشا رفتار می‌شود.
[۳] اتکینسون، ریتاال و همکاران، زمینه روان‌شناسی، براهنی و دیگران، تهران، رشد، ۱۳۷۸، ص۵۴.



طبق رویکرد روان‌کاوی (psychoanalytic) زندگی روانی دو سطح دارد: سطح هشیار (conscoius) و ناهشیار (unconscoius).
سطح هشیار، محدود و قابل دسترس و سطح ناهشیار، وسیع و شامل باورها، ترس‌ها و خواسته‌هایی است که فرد از آن‌ها آگاه نیست ولی بر رفتار او تاثیر می‌گذارد. این دیدگاه، فرآیندهای روانی را عمدتا متعلق به بخش ناهشیار دانسته و بیان می‌دارد فرد دائما در تعارض انگیزه‌های ناهشیار خود قرار دارد.
هر نیازی که با عدم ارضا مواجه شود از حیطه هشیار به حیطه ناهشیار ذهن رانده شده و با ماندگاری در آنجا بر رویاها و لغزش‌های کلامی اثر می‌گذارند.


اگر تجربه‌های شخصی و درونی فرد را از دیدگاه خود فرد مطالعه کنیم، رویکرد پدیدارشناختی (انسان‌گرایی) (humanistic) را به‌کار گرفته‌ایم. بر این اساس انسان، آزاد و از روی انتخاب و در جهت توانایی رشد و خودشکوفایی (Self actualization) رفتار می‌کند.
نیروی انگیزشی فرد، وی را به سوی رفتاری سوق می‌دهد که توانایی‌های بالقوه خود را به‌کار گرفته و به رشدی فراتر از رشد کنونی برسد. این رویکرد هر نوع جبر در رفتار به صورت‌های روانی، زیستی، اجتماعی و اقتصادی را رد می‌کند و طرفدار آزادی انسان در رفتارهای صادره از اوست.
[۴] اقدس دواچی و اختر ابراهیمی، روان‌شناسی عمومی، تهران، شهر آب، ص۳۴.



امروزه روان‌شناسان، غالبا در پژوهش‌ها و مطالعات خود به رویکرد التقاطی معتقدند. یعنی نظریات رویکردهای مختلف را در فعالیت‌های علمی و پژوهشی خود مورد استفاده قرار می‌دهند. بسیاری از آن‌ها پیرو محض و متعصب یک دیدگاه یا رویکرد نیستند و ارزش رویکردهای مختلف را مدنظر قرار می‌دهند.
[۵] اقدس دواچی و اختر ابراهیمی، روان‌شناسی عمومی، تهران، شهر آب، ص۳۴.



۱. اتکینسون، ریتاال و همکاران، زمینه روان‌شناسی، براهنی و دیگران، تهران، رشد، ۱۳۷۸، ص۴۲.
۲. اقدس دواچی و اختر ابراهیمی، روان‌شناسی عمومی، تهران، شهر آب، ص۲۴.
۳. اتکینسون، ریتاال و همکاران، زمینه روان‌شناسی، براهنی و دیگران، تهران، رشد، ۱۳۷۸، ص۵۴.
۴. اقدس دواچی و اختر ابراهیمی، روان‌شناسی عمومی، تهران، شهر آب، ص۳۴.
۵. اقدس دواچی و اختر ابراهیمی، روان‌شناسی عمومی، تهران، شهر آب، ص۳۴.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «رویکردهای روان‌شناسی»، تاریخ بازیابی ۹۷/۱۲/۱۵.    






جعبه ابزار